سونای69
8th December 2012, 11:23 PM
مرد يعني نيــاز ، زن يعني نـاز ...
مرد يعني غرور، زن يعني شكست غرور ...
مرد يعني بايد ، زن يعني شايد ...
مرد يعني بودن ، زن يعني فنا ...
مرد يعني ديدن ، زن يعني چشم فرو بستن ...
مرد يعني دم، زن يعني باز دم ...
مرد يعني منطق ، زن يعني احساس ...
مرد يعني حكومت، زن يعني اطاعت ...
مرد يعني سخاوت، زن يعني صداقت ...
مرد يعني رهايي، زن يعني تسليم ...
مرد يعني شرافت، زن يعني نجابت...
مرد يعني خشونت، زن يعني لطافت...
مرد يعني غيرت، زن يعني عزت ...
مرد يعني من، زن يعني ما...
مرد يعني صلابت، زن يعني قداست ..
مرد يعني پيمودن ، زن يعني صبوري...
مرد يعني اكنون، زن يعني فردا ...
مرد يعني ساختن، زن يعني سوختن...
مرد يعني دلدار، زن يعني دلداده...
مرد يعني خواستن، زن يعني كاستن ...
مرد يعني ربودن، زن يعني كشش ...
مرد يعني بيارام، زن يعني بياساي ...
مرد يعني يك جرعه هوس، زن يعني جام لبريز نفس ...
مرد يعني سالار، زن يعني ره سپرده به دامان يار ...
مرد يعني نيمي از وجود ، زن يعني نيمه ديگر ...
و اما با اينهمه معاني بي انتهاي دشت آشنايي ،
مرد يعني انسان يعني درياي احساس يعني دوست داشتن جاودانه
يعني تكيه گاه وجود يعني آرامترين خلقت ..
و زن يعني آرامگاه خلقت يعني از سر تا پاي ايثار
و مرد يعني واژه ي غيرت و مردانگي يعني هستن ..شدن و گشتن
و زن يعني مهر و وفاي بي كرانه يعني انس و صفاي خالصانه
يعني اميد بخش روزهاي آينده يعني همراه و همدم تنهايي ها و غربت
و همسفر راه پررمزو راز زندگي و....
و مرد يعني تنها يك واژه و آنهم مرد ...
و زن يعني تنها يك واژه و آنهم زن.........
مرد يعني غرور، زن يعني شكست غرور ...
مرد يعني بايد ، زن يعني شايد ...
مرد يعني بودن ، زن يعني فنا ...
مرد يعني ديدن ، زن يعني چشم فرو بستن ...
مرد يعني دم، زن يعني باز دم ...
مرد يعني منطق ، زن يعني احساس ...
مرد يعني حكومت، زن يعني اطاعت ...
مرد يعني سخاوت، زن يعني صداقت ...
مرد يعني رهايي، زن يعني تسليم ...
مرد يعني شرافت، زن يعني نجابت...
مرد يعني خشونت، زن يعني لطافت...
مرد يعني غيرت، زن يعني عزت ...
مرد يعني من، زن يعني ما...
مرد يعني صلابت، زن يعني قداست ..
مرد يعني پيمودن ، زن يعني صبوري...
مرد يعني اكنون، زن يعني فردا ...
مرد يعني ساختن، زن يعني سوختن...
مرد يعني دلدار، زن يعني دلداده...
مرد يعني خواستن، زن يعني كاستن ...
مرد يعني ربودن، زن يعني كشش ...
مرد يعني بيارام، زن يعني بياساي ...
مرد يعني يك جرعه هوس، زن يعني جام لبريز نفس ...
مرد يعني سالار، زن يعني ره سپرده به دامان يار ...
مرد يعني نيمي از وجود ، زن يعني نيمه ديگر ...
و اما با اينهمه معاني بي انتهاي دشت آشنايي ،
مرد يعني انسان يعني درياي احساس يعني دوست داشتن جاودانه
يعني تكيه گاه وجود يعني آرامترين خلقت ..
و زن يعني آرامگاه خلقت يعني از سر تا پاي ايثار
و مرد يعني واژه ي غيرت و مردانگي يعني هستن ..شدن و گشتن
و زن يعني مهر و وفاي بي كرانه يعني انس و صفاي خالصانه
يعني اميد بخش روزهاي آينده يعني همراه و همدم تنهايي ها و غربت
و همسفر راه پررمزو راز زندگي و....
و مرد يعني تنها يك واژه و آنهم مرد ...
و زن يعني تنها يك واژه و آنهم زن.........