نارون1
8th December 2012, 09:50 AM
نکن. نرو. نبین. نگو. نخند. نشین. نخوان. نخور. نخواب. نشنو. نزن. نمان. نپوش. نگو... گوش جوانان و نوجوانان بالأخص دختران ما از این "نه" ها پر است. یک کار مثبت کنیم. یک راه باز کنیم. یک حرف تشویقی. یک طرح تشویقی. طرحهایی که همه را در بر بگیرد تا بشود گفت طرح ملی است...
http://img.tebyan.net/big/1391/09/206145201379213920521255521113557119199149.jpg
مرتضی رئیسی، رئیس سازمان نوسازی و تجهیز مدارس میگوید: «در شهرهای پرتراکم، مجتمعهای آموزشی و پرورشی شهری دخترانه جدیدالتاسیس ملزم به رعایت محرم سازی در طراحیهای خود شدهاند». به نظر مهندسان سازمان نوسازی ، ساخت مدارس با «حیاط مرکزی» بهترین شکل محرم سازی است.
در این مدارس حیاط در وسط و کلاسهای درس و آزمایشگاه و اتاقهای اداری در چهار طرف حیاط قرار میگیرند و اگر بنا دو و سه طبقه باشد مسئله اشراف ساختمانهای مجاور به داخل مدرسه هم حل میشود. دانش آموزان این مدارس به هر طرف که بچرخند دیوار میبینند و اگر مستقیماً به بالا بنگرند قطعهای از آسمان را خواهند دید.
در سالهای گذشته طرح ایجاد «اندرونی و بیرونی »به سبک خانههای سنتی، برای معماری مدارس دخترانه از سوی برخی از مدیران آموزش و پرورش پیشنهاد شد که مکمل طرح حیاط مرکزی است. در این مدارس اولیا و مراجعه کنندگان مرد، وارد فضای داخلی مدرسه نمیشوند و کارشان در قسمت بیرونی ساختمان مدرسه راه میافتد.
طرح استتار مدارس دخترانه ، یا محرم سازی و یا آن گونه که تازگیها باب شده "شاداب سازی مدارس دخترانه" از 13 سال پیش در سازمان نوسازی و تجهیز مدارس مطرح و تا حدودی تابع جزر و مدهای سیاسی است .
البته مدیران آموزش و پرورش به تدریج ، به این دستاورد رسیدهاند. ابتدا گفته میشد که برای رفاه و آزادی دختران دیوارهای مدارس را به اندازهای بالا میبریم که هیچ ساختمانی ، به حیاط مدرسه اشراف نداشته باشند.
در کلاسهای درس هم قرار بود لنگههای بازشو پنجره ها را ثابت کنند و به جای شیشه معمولی از شیشههای مات یا مشجر استفاده شود. توجیه طرح این بود که اگر فضای کلاس و حیاط مدرسه کاملاً استتار شود، دخترها دیگر مجبور به پوشیدن لباس فرم و مقنعه نیستند و میتوانند با لباس سبک و معمولی سر کلاس بنشینند و یا در حیاط مدرسه با خیال راحت و دور از چشم نامحرم بازی و ورزش کنند.
آنچه همه را نگران کرده بود ، انتشار نتیجه یک تحقیق در باره دختران دانش آموز بود که نشان میداد به دلیل فقر حرکتی ناهنجاریهای اسکلتی در میان دختران در حال افزایش است. اما چرا دختران؟ چرا مدارس دخترانه ؟ درست است که امکانات ورزشی مدارس پسرانه هم مانند مدارس دخترانه در حد صفر است ، اما پسران در حیاط مدرسه و یا در کوچه و خیابان میتوانند با یک توپ پلاستیکی دو لایه ساعتها بازی کنند و عرق بریزند ،اما دختران به دلیل ملاحظات فرهنگی و شرعی از چنین امکانی محرومند . از طرفی فضاهای ورزشی سرپوشیده برای ورزش دختران به اندازه کافی وجود ندارد و عملاً دختران از هر تحرکی محرومند. به این ترتیب نخستین جرقههای طرح استتار در ذهن مسئولین درخشید.
اما هر چه به مراحل اجرایی نزدیک شدند ، اشکالاتی پیدا شد که طراحان قبلاً به آن فکر نکرده بودند و برای آن پاسخی نداشتند. در حال حاضر این پرسش مطرح است که در کجای دنیا حیاط کوچک و آسفالت شده مدرسه جای ورزش است ؟
زمین ورزش مطابق آیین نامههای آموزشی شرایطی دارد . از این که بگذریم ، طراحان حیاط مرکزی اگر در مدرسه کارکرده بودند میدانستند هنگامی که دانش آموزان یک کلاس ، در حیاط مرکزی مشغول بازی و ورزش هستند، سر و صدای آنها کار آموزشی در کلاسهای درس را بسیار دشوار و حتی غیر ممکن میکند. بنابراین حتی اگر مدارس حیاط مرکزی محرم و حتی سرپوشیده هم داشته باشند، مشکل جست و خیز و بازی دختران با اعتراض معلمان دیگر مواجه میشود و در این گونه موارد ورزش بچهها تعطیل میشود.
http://img.tebyan.net/big/1391/09/672188717520213213818191175126581101474.jpg
به نظر میرسد حتی اگر طرح محرم سازی مدارس دخترانه به شیوه مورد نظر مدیران آموزش و پرورش با صرف هزینههای سنگین اجرا شود، کمکی به شاداب سازی مدارس نخواهد کرد و برعکس فضای مدارس دخترانه دلگیرتر خواهد شد.
دیوارهای بلند آجری ، دروازههای آهنی ، راهروهای طولانی و نیمه تاریک و فضای یکنواخت و لخت کلاسها ، معماری مدارس را بیشتر شبیه زندانها و پادگانها کرده و باعث دلزدگی و افسردگی دانش آموزان میشود.
حالا به فرض که طرح محرم سازی در مدارس نوساز اجرا شود ، تکلیف هزاران مدرسه دخترانه که قبل از این طرح ساخته شدهاند چیست؟ در حالی که در کشورهای توسعه یافته مدرسه بدون دیوار مطرح است ، بلند کردن دیوار مدارس و ایجاد حیاط مرکزی و اندرونی و بیرونی ،ممکن است نتایج معکوس به بار آورد و نه تنها مشکلات اسکلتی دختران را حل نکند ، بلکه باعث افسردگی و مشکلات روحی و روانی هم بشود. نکته دیگر این است که برخی مدیران مدارس دخترانه با برداشتهای خاص ، حتی در کلاسهای استتار شده هم اجازه برداشتن مقنعه را به دختران نمیدهند.
حرف آخر...
کجاست آن طرحها و برنامههایی که دختران را سر شوق آورد؟ قدرت و قوت و اعتماد به نفس بخشد. فرصتها را در اختیارشان گذارد. از دختر بودنشان شادشان کند و به وجود خود راضیشان؟ کو آن طرحها و برنامههایی که سنگها را از سر راه رشد و شکوفایی و تعالی دختران بردارد و راهها را بگشاید؟
کو آن طرحها و برنامههایی که بر عزت دختران بیفزاید و کاری کند که به دختر بودن خود ببالند و آنها را بر عرش نشاند در حالی که پایشان بر فرش است؟
کارشناسان و محققان و دلسوزان از یک طرف و مشاهدات و آمار و تجربه از طرف دیگر، دیگر به چه زبانی بگویند که دختران و جوانان با مشکلات هویتی روبرو هستند؟ جوانان میخواهند خودشان را بشناسند ولی کو دست یاری؟ میخواهند بدانند که هستند و چه میخواهند باشند و چه میخواهند و چه نمیخواهند. میخواهند به بودن و به هویت خود راضی باشند. نواقص بیرونی و تناقضها و فشارها و بی عدالتیها و سوالها و نیازها و مطالبات بی پاسخ آنها را سردرگم کرده و پا به فرار. هم فرار از خود و هم خانواده و هم خانه. دیگر کدام آمار باید بگوید بحران در پیش است تا بیدارمان کند؟
عفت و حیا و شخصیت انسانی و انسان با کرامت و خردورزی و تقوا و تسلط بر نفس و بر شهوت و هوا و هوس کلمه نیستند که با کلام و سخنرانی و توپ و تشر به خط شوند. همه نشان از هویت هستند که با تمرین حاصل میشوند و در شخصیت شکل میگیرند و در عمل خود را نشان میدهند. کدامین طرحهای ملی مطرح است تا جوانان ما را آگاه به خود و خردورز و مسلط بر نفس و با اعتماد به نفس در صحنه ظاهر میکند؟ آنها هم که دارند و هر چه هم که دارند به همت خود و به تلاش خانواده دارند.
http://img.tebyan.net/big/1391/05/217681651841962404098186253161292212371754.jpg
اگر جامعه اسلامی اعتقاد دارد که شخصیت و تواناییهای انسانی و روح کمال جو است که قابل ستایش است، کدامین طرحها را در جهت بارور کردن این باور برای جوانان و به خصوص دختران اجرا میکند؟
جامعه اسلامی که دختران را به داشتن حجاب فرا می خواند موظف است که به آنان بیاموزد که به خاطر حرمت انسانی خود کاری کنند که با شخصیت انسانی در جامعه خواسته شوند نه به خاطر جذابیتهای جنسی. پس موظف است که همین را آموزش دهد و بپروراند.
نشانه گرفتن انگشت اتهام به سوی دختران که این کنند یا آن کنند کاری بس گزاف و بیهوده و حتی ناجوانمردانه است وقتی در جهت آموزش و پرورش آنان در جهت شناختن ارزشهای انسانی و شخصیتی خود طرحی ملی اجرا نمیشود. در این خلاء آموزش و پرورش و فرهنگ سازی بدیهی است که صدای بلند غرب که هنر و تبلیغات و رسانهها را در اختیار دارد به گوش جوانان برسد و دلشان را ببرد.
ما چه میکنیم که دختران ما در فرهنگی ایرانی اسلامی رشد کنند و در این فرهنگ به خود ببالند؟ رنگ جامعه خودشان را بگیرند و از تربیت جامعه خود سیراب شوند و به جامعه خود و از آن مهمتر به خودشان افتخار کنند؟ چه کسی پاسخگوست؟
تبیان
http://img.tebyan.net/big/1391/09/206145201379213920521255521113557119199149.jpg
مرتضی رئیسی، رئیس سازمان نوسازی و تجهیز مدارس میگوید: «در شهرهای پرتراکم، مجتمعهای آموزشی و پرورشی شهری دخترانه جدیدالتاسیس ملزم به رعایت محرم سازی در طراحیهای خود شدهاند». به نظر مهندسان سازمان نوسازی ، ساخت مدارس با «حیاط مرکزی» بهترین شکل محرم سازی است.
در این مدارس حیاط در وسط و کلاسهای درس و آزمایشگاه و اتاقهای اداری در چهار طرف حیاط قرار میگیرند و اگر بنا دو و سه طبقه باشد مسئله اشراف ساختمانهای مجاور به داخل مدرسه هم حل میشود. دانش آموزان این مدارس به هر طرف که بچرخند دیوار میبینند و اگر مستقیماً به بالا بنگرند قطعهای از آسمان را خواهند دید.
در سالهای گذشته طرح ایجاد «اندرونی و بیرونی »به سبک خانههای سنتی، برای معماری مدارس دخترانه از سوی برخی از مدیران آموزش و پرورش پیشنهاد شد که مکمل طرح حیاط مرکزی است. در این مدارس اولیا و مراجعه کنندگان مرد، وارد فضای داخلی مدرسه نمیشوند و کارشان در قسمت بیرونی ساختمان مدرسه راه میافتد.
طرح استتار مدارس دخترانه ، یا محرم سازی و یا آن گونه که تازگیها باب شده "شاداب سازی مدارس دخترانه" از 13 سال پیش در سازمان نوسازی و تجهیز مدارس مطرح و تا حدودی تابع جزر و مدهای سیاسی است .
البته مدیران آموزش و پرورش به تدریج ، به این دستاورد رسیدهاند. ابتدا گفته میشد که برای رفاه و آزادی دختران دیوارهای مدارس را به اندازهای بالا میبریم که هیچ ساختمانی ، به حیاط مدرسه اشراف نداشته باشند.
در کلاسهای درس هم قرار بود لنگههای بازشو پنجره ها را ثابت کنند و به جای شیشه معمولی از شیشههای مات یا مشجر استفاده شود. توجیه طرح این بود که اگر فضای کلاس و حیاط مدرسه کاملاً استتار شود، دخترها دیگر مجبور به پوشیدن لباس فرم و مقنعه نیستند و میتوانند با لباس سبک و معمولی سر کلاس بنشینند و یا در حیاط مدرسه با خیال راحت و دور از چشم نامحرم بازی و ورزش کنند.
آنچه همه را نگران کرده بود ، انتشار نتیجه یک تحقیق در باره دختران دانش آموز بود که نشان میداد به دلیل فقر حرکتی ناهنجاریهای اسکلتی در میان دختران در حال افزایش است. اما چرا دختران؟ چرا مدارس دخترانه ؟ درست است که امکانات ورزشی مدارس پسرانه هم مانند مدارس دخترانه در حد صفر است ، اما پسران در حیاط مدرسه و یا در کوچه و خیابان میتوانند با یک توپ پلاستیکی دو لایه ساعتها بازی کنند و عرق بریزند ،اما دختران به دلیل ملاحظات فرهنگی و شرعی از چنین امکانی محرومند . از طرفی فضاهای ورزشی سرپوشیده برای ورزش دختران به اندازه کافی وجود ندارد و عملاً دختران از هر تحرکی محرومند. به این ترتیب نخستین جرقههای طرح استتار در ذهن مسئولین درخشید.
اما هر چه به مراحل اجرایی نزدیک شدند ، اشکالاتی پیدا شد که طراحان قبلاً به آن فکر نکرده بودند و برای آن پاسخی نداشتند. در حال حاضر این پرسش مطرح است که در کجای دنیا حیاط کوچک و آسفالت شده مدرسه جای ورزش است ؟
زمین ورزش مطابق آیین نامههای آموزشی شرایطی دارد . از این که بگذریم ، طراحان حیاط مرکزی اگر در مدرسه کارکرده بودند میدانستند هنگامی که دانش آموزان یک کلاس ، در حیاط مرکزی مشغول بازی و ورزش هستند، سر و صدای آنها کار آموزشی در کلاسهای درس را بسیار دشوار و حتی غیر ممکن میکند. بنابراین حتی اگر مدارس حیاط مرکزی محرم و حتی سرپوشیده هم داشته باشند، مشکل جست و خیز و بازی دختران با اعتراض معلمان دیگر مواجه میشود و در این گونه موارد ورزش بچهها تعطیل میشود.
http://img.tebyan.net/big/1391/09/672188717520213213818191175126581101474.jpg
به نظر میرسد حتی اگر طرح محرم سازی مدارس دخترانه به شیوه مورد نظر مدیران آموزش و پرورش با صرف هزینههای سنگین اجرا شود، کمکی به شاداب سازی مدارس نخواهد کرد و برعکس فضای مدارس دخترانه دلگیرتر خواهد شد.
دیوارهای بلند آجری ، دروازههای آهنی ، راهروهای طولانی و نیمه تاریک و فضای یکنواخت و لخت کلاسها ، معماری مدارس را بیشتر شبیه زندانها و پادگانها کرده و باعث دلزدگی و افسردگی دانش آموزان میشود.
حالا به فرض که طرح محرم سازی در مدارس نوساز اجرا شود ، تکلیف هزاران مدرسه دخترانه که قبل از این طرح ساخته شدهاند چیست؟ در حالی که در کشورهای توسعه یافته مدرسه بدون دیوار مطرح است ، بلند کردن دیوار مدارس و ایجاد حیاط مرکزی و اندرونی و بیرونی ،ممکن است نتایج معکوس به بار آورد و نه تنها مشکلات اسکلتی دختران را حل نکند ، بلکه باعث افسردگی و مشکلات روحی و روانی هم بشود. نکته دیگر این است که برخی مدیران مدارس دخترانه با برداشتهای خاص ، حتی در کلاسهای استتار شده هم اجازه برداشتن مقنعه را به دختران نمیدهند.
حرف آخر...
کجاست آن طرحها و برنامههایی که دختران را سر شوق آورد؟ قدرت و قوت و اعتماد به نفس بخشد. فرصتها را در اختیارشان گذارد. از دختر بودنشان شادشان کند و به وجود خود راضیشان؟ کو آن طرحها و برنامههایی که سنگها را از سر راه رشد و شکوفایی و تعالی دختران بردارد و راهها را بگشاید؟
کو آن طرحها و برنامههایی که بر عزت دختران بیفزاید و کاری کند که به دختر بودن خود ببالند و آنها را بر عرش نشاند در حالی که پایشان بر فرش است؟
کارشناسان و محققان و دلسوزان از یک طرف و مشاهدات و آمار و تجربه از طرف دیگر، دیگر به چه زبانی بگویند که دختران و جوانان با مشکلات هویتی روبرو هستند؟ جوانان میخواهند خودشان را بشناسند ولی کو دست یاری؟ میخواهند بدانند که هستند و چه میخواهند باشند و چه میخواهند و چه نمیخواهند. میخواهند به بودن و به هویت خود راضی باشند. نواقص بیرونی و تناقضها و فشارها و بی عدالتیها و سوالها و نیازها و مطالبات بی پاسخ آنها را سردرگم کرده و پا به فرار. هم فرار از خود و هم خانواده و هم خانه. دیگر کدام آمار باید بگوید بحران در پیش است تا بیدارمان کند؟
عفت و حیا و شخصیت انسانی و انسان با کرامت و خردورزی و تقوا و تسلط بر نفس و بر شهوت و هوا و هوس کلمه نیستند که با کلام و سخنرانی و توپ و تشر به خط شوند. همه نشان از هویت هستند که با تمرین حاصل میشوند و در شخصیت شکل میگیرند و در عمل خود را نشان میدهند. کدامین طرحهای ملی مطرح است تا جوانان ما را آگاه به خود و خردورز و مسلط بر نفس و با اعتماد به نفس در صحنه ظاهر میکند؟ آنها هم که دارند و هر چه هم که دارند به همت خود و به تلاش خانواده دارند.
http://img.tebyan.net/big/1391/05/217681651841962404098186253161292212371754.jpg
اگر جامعه اسلامی اعتقاد دارد که شخصیت و تواناییهای انسانی و روح کمال جو است که قابل ستایش است، کدامین طرحها را در جهت بارور کردن این باور برای جوانان و به خصوص دختران اجرا میکند؟
جامعه اسلامی که دختران را به داشتن حجاب فرا می خواند موظف است که به آنان بیاموزد که به خاطر حرمت انسانی خود کاری کنند که با شخصیت انسانی در جامعه خواسته شوند نه به خاطر جذابیتهای جنسی. پس موظف است که همین را آموزش دهد و بپروراند.
نشانه گرفتن انگشت اتهام به سوی دختران که این کنند یا آن کنند کاری بس گزاف و بیهوده و حتی ناجوانمردانه است وقتی در جهت آموزش و پرورش آنان در جهت شناختن ارزشهای انسانی و شخصیتی خود طرحی ملی اجرا نمیشود. در این خلاء آموزش و پرورش و فرهنگ سازی بدیهی است که صدای بلند غرب که هنر و تبلیغات و رسانهها را در اختیار دارد به گوش جوانان برسد و دلشان را ببرد.
ما چه میکنیم که دختران ما در فرهنگی ایرانی اسلامی رشد کنند و در این فرهنگ به خود ببالند؟ رنگ جامعه خودشان را بگیرند و از تربیت جامعه خود سیراب شوند و به جامعه خود و از آن مهمتر به خودشان افتخار کنند؟ چه کسی پاسخگوست؟
تبیان