نارون1
6th December 2012, 02:58 PM
در نشست «مثنوی و فرهنگ مردم» گفته شد، «مثنوی» مولانا گنجینه فرهنگ مردم است.
به گزارش خبرنگار ادبیات خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، احمد خاتمی درباره «مثنوی و فرهنگ مردم» گفت: قبل از بیان مطلب لازم است به دو نکته که در «مثنوی» اهمیت دارد، اشاره کنم؛ یکی «مثنوی» و فرهنگ مردم و دوم «مثنوی» به عنوان تبلور فرهنگ مردم. ما یک بار به فرهنگ مردم در یک کتاب مثل «مثنوی»، «بوستان» و... توجه میکنیم که در قالب آثار قابل پیگیری است، اما زمانی دیگر یک کتاب مثل «مثنوی» خود یک پدیده فرهنگ مردمی است و این وجه تمایز «مثنوی» مولاناست.
او افزود: آن بعدهای کلامی، عرفانی، فلسفی و علمی، در « مثنوی» قابل طرح و بررسی است، ولی وجه دیگر «مثنوی»، فرهنگ مردمی آن است و با این کار، شأن «مثنوی» پایین نخواهد آمد، بلکه از این نظر میتوان از منظر فرهنگ عامهشناسی، «مثنوی» را مورد توجه قرار داد.
این استاد دانشگاه درباره چگونگی شکلگیری «مثنوی» اظهار کرد: همینطور که گفته شده، مولانا «مثنوی» را در مجلس مریدان و ارادتمندانش سروده است. مولانا در سرودن « مثنوی» طرح درس نداشته است. نمیتوانیم بگوییم مولانا با یک طرحنامه «مثنوی» را دنبال کرده است و به همین لحاظ هم مولانا یک استثناست، چرا که در بسیاری آثار دیگر اینچنین نبوده است.
این پژوهشگر ادامه داد: مولانا «مثنوی» را در طی 14 سال سروده است که به دوره دوم زندگی مولانا که دیدار با شمس اتفاق افتاده است، برمیگردد. عموم شرکتکنندگان در آن جلسات از طبقات متوسط و زیر متوسط بودند که غالبا هم اهل حرفه و کسب و کار بودند که البته یک ذوق ادبی و عرفانی هم داشتند. مولانا برای کسانی حرف میزند که میزان اطلاعشان حد وسط و یا زیر متوسط بوده است.
خاتمی در ادامه همین بحث گفت: در تمام «مثنوی» مولانا هیچ تکلفی ندارد و هیچ ترتیبی هم نمیجوید. مولانا این مجموعه را بدون برنامهریزی قبلی سروده و موضوعات آن هم برگرفته از موضوعات پراکندهای است که در آن جلسه وجود داشته است. مولانا به اندک موضوعی که متوجه میشود، چند بیت یا چندصد بیت درباره آن شعر میگوید.
این پژوهشگر درباره زبان «مثنوی» تصریح کرد: «مثنوی» کاملا زبان مردم است، یعنی پدیده فرهنگی مردمی است که این هیچ لطمهای به شأن «مثنوی» نمیزند.
خاتمی افزود: مولانا در «مثنوی» شدیدا تحت تأثیر قرآن است. او به عنوان یک شخصیت علمی و ادبی به نحو احسن از قرآن تقلید کرده است. در «مثنوی» بیش از 1000 تمثیل وجود دارد که برای انتقال مطلب استفاده شده که این تقلید از قرآن است. قرآن تمام مطالب خود را در قالب قصه بیان کرده است و حرفهای مولانا را هم در قصه میبینیم و مولانا تحت تأثیر قرآن از این روش استفاده کرده است. همچنین مولانا از تشبیه و استعاره بسیار زیاد استفاده کرده که این هم یک روش قرآنی است.
او ادامه داد: نابترین مفهوم در قرآن، توحید، خداشناسی و اعتقاد به خداست که در «مثنوی» هم به گونهای مطرح شده است.
احمد خاتمی درباره تأثیر زبان قرآن بر «مثنوی» گفت: علت ماندگاری و جاودانگی قرآن این است که از زبان مردم استفاده کرده است و 1400 سال است که مردم با قرآن ارتباط دارند. زبان قرآن زبان عادی مردم است، البته علم الهی برای بشر قابل فهم نیست، اما برای اینکه مردم متوجه شوند، نزول کرده که این نزول یک نزول مقامی است؛ نه مکانی. قرآن کتابی است که مردم میتوانند با آن ارتباط برقرار کنند و «مثنوی» هم این مزیت را برای خود برگزیده است.
این استاد دانشگاه درباره اهمیت فرهنگ مردم تصریح کرد: فرهنگ مردم یکی از اصلیترین حوزههای پژوهشی که باید مورد توجه قرار گیرد. حقیقت این است اصلا هیچ جامعهای نمیتواند بیتوجه به فرهنگ مردم و جامعه باشد. کدام دانش قبل از اینکه رسمی شود، حضور و نمود مردمی نداشته است؟
او افزود: فرهنگ مردم ارتباط فرهنگ امروز و دیروز را تضمین میکند. فرهنگ مردم پیونددهنده نسلهاست. نسل دیروز و امروز با همین فرهنگ مولانا با هم ارتباط برقرار میکنند. همچنین حفظ تاریخ سیاسی و اجتماعی ما در گرو فرهنگ مردم است. فرهنگ مردم هویتساز است و تمدن در گرو توجه به فرهنگ عامه است. فرهنگ مردم وحدتبخش است. ما در جامعه خودمان قومیتهای گوناگونی داریم که با فرهنگ مردمی میتوانیم بین آنها وحدت ایجاد کنیم. البته عوامل دیگری هم در ایجاد وحدت مطمئنا نقش دارند.
این پژوهشگر با اشاره به اینکه فرهنگ مردم در «مثنوی» بسیار مهم است، گفت: «مثنوی» گنجینه فرهنگ مردم است و از صدر تا ذیل «مثنوی» حکایت از فرهنگ مردم دارد.
او سپس درباره انواع قصهها در «مثنوی» اظهار کرد: یک دسته از قصههای «مثنوی» مأخوذ از قرآن است، دسته دیگر مأخوذ از منابع پیشینیان است و مثلا از قابوسنامه، اسکندرنامه، شاهنامه، منقولات، منابع عرفانی، تصوف و... بهره برده است. همچنین یک دسته از قصهها برگرفته از ذهن خود مولاناست که تعدادشان زیاد نیست و قصههایی هم از زبان مردم گرفته شده که متعلق به مردم است.
خاتمی با بیان اهمیت بحث امثال و حکم در «مثنوی» تصریح کرد: امثال و حکم در «مثنوی» بسیار مهم است. من مطمئنام که بیش از 1000 مورد مثل در «مثنوی» وجود دارد که دستهای از این امثال و حکمها جایگاه فاخری دارند و دسته دیگر خیلی عامیانه هستند و از تکیه کلامهای مردمی گرفته شدهاند.
او افزود: در «مثنوی» افلاطون و جالینوس جایگاه ویژهای دارند. مولانا هر زمان که میخواهد چیزی را بزرگ کند، از افلاطون و جالینوس میگوید؛ چرا که در ذهن مردم اینها جایگاه بسیار بالایی دارند و یا کوه احد صلابت ویژهای در «مثنوی» دارد که علت دینی دارد و این موارد که در «مثنوی» بسیارند، از مولانا یک نماد مردمی ساختهاند.
خاتمی با اشاره به برخی نکات مهم دیگر در «مثنوی» گفت: مشاغل در «مثنوی» اهمیت زیادی دارند. مولانا به شغلهای افراد توجه زیادی نشان داده است؛ شغلهایی که امروز برای ما شناختهشده نیستند، اما برخی از آنها را میتوانیم با مطالعه « مثنوی» با متدهای جدید استفاده کنیم. همچنین بازیهای آن زمان در «مثنوی» وجود دارد، مثل کبوتربازی و... . اسماع، اصوات و بیان حالات مردم نیز از جمله دیگر ویژگیهای مهم «مثنوی» است.
نشست «مثنوی و فرهنگ مردم» 13 آذرماه در سلسله نشستهای ماهگفتار بنیاد شمس تبریزی در مرکز آموزش مؤسسه فرهنگی اکو برگزار شد.
به گزارش خبرنگار ادبیات خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، احمد خاتمی درباره «مثنوی و فرهنگ مردم» گفت: قبل از بیان مطلب لازم است به دو نکته که در «مثنوی» اهمیت دارد، اشاره کنم؛ یکی «مثنوی» و فرهنگ مردم و دوم «مثنوی» به عنوان تبلور فرهنگ مردم. ما یک بار به فرهنگ مردم در یک کتاب مثل «مثنوی»، «بوستان» و... توجه میکنیم که در قالب آثار قابل پیگیری است، اما زمانی دیگر یک کتاب مثل «مثنوی» خود یک پدیده فرهنگ مردمی است و این وجه تمایز «مثنوی» مولاناست.
او افزود: آن بعدهای کلامی، عرفانی، فلسفی و علمی، در « مثنوی» قابل طرح و بررسی است، ولی وجه دیگر «مثنوی»، فرهنگ مردمی آن است و با این کار، شأن «مثنوی» پایین نخواهد آمد، بلکه از این نظر میتوان از منظر فرهنگ عامهشناسی، «مثنوی» را مورد توجه قرار داد.
این استاد دانشگاه درباره چگونگی شکلگیری «مثنوی» اظهار کرد: همینطور که گفته شده، مولانا «مثنوی» را در مجلس مریدان و ارادتمندانش سروده است. مولانا در سرودن « مثنوی» طرح درس نداشته است. نمیتوانیم بگوییم مولانا با یک طرحنامه «مثنوی» را دنبال کرده است و به همین لحاظ هم مولانا یک استثناست، چرا که در بسیاری آثار دیگر اینچنین نبوده است.
این پژوهشگر ادامه داد: مولانا «مثنوی» را در طی 14 سال سروده است که به دوره دوم زندگی مولانا که دیدار با شمس اتفاق افتاده است، برمیگردد. عموم شرکتکنندگان در آن جلسات از طبقات متوسط و زیر متوسط بودند که غالبا هم اهل حرفه و کسب و کار بودند که البته یک ذوق ادبی و عرفانی هم داشتند. مولانا برای کسانی حرف میزند که میزان اطلاعشان حد وسط و یا زیر متوسط بوده است.
خاتمی در ادامه همین بحث گفت: در تمام «مثنوی» مولانا هیچ تکلفی ندارد و هیچ ترتیبی هم نمیجوید. مولانا این مجموعه را بدون برنامهریزی قبلی سروده و موضوعات آن هم برگرفته از موضوعات پراکندهای است که در آن جلسه وجود داشته است. مولانا به اندک موضوعی که متوجه میشود، چند بیت یا چندصد بیت درباره آن شعر میگوید.
این پژوهشگر درباره زبان «مثنوی» تصریح کرد: «مثنوی» کاملا زبان مردم است، یعنی پدیده فرهنگی مردمی است که این هیچ لطمهای به شأن «مثنوی» نمیزند.
خاتمی افزود: مولانا در «مثنوی» شدیدا تحت تأثیر قرآن است. او به عنوان یک شخصیت علمی و ادبی به نحو احسن از قرآن تقلید کرده است. در «مثنوی» بیش از 1000 تمثیل وجود دارد که برای انتقال مطلب استفاده شده که این تقلید از قرآن است. قرآن تمام مطالب خود را در قالب قصه بیان کرده است و حرفهای مولانا را هم در قصه میبینیم و مولانا تحت تأثیر قرآن از این روش استفاده کرده است. همچنین مولانا از تشبیه و استعاره بسیار زیاد استفاده کرده که این هم یک روش قرآنی است.
او ادامه داد: نابترین مفهوم در قرآن، توحید، خداشناسی و اعتقاد به خداست که در «مثنوی» هم به گونهای مطرح شده است.
احمد خاتمی درباره تأثیر زبان قرآن بر «مثنوی» گفت: علت ماندگاری و جاودانگی قرآن این است که از زبان مردم استفاده کرده است و 1400 سال است که مردم با قرآن ارتباط دارند. زبان قرآن زبان عادی مردم است، البته علم الهی برای بشر قابل فهم نیست، اما برای اینکه مردم متوجه شوند، نزول کرده که این نزول یک نزول مقامی است؛ نه مکانی. قرآن کتابی است که مردم میتوانند با آن ارتباط برقرار کنند و «مثنوی» هم این مزیت را برای خود برگزیده است.
این استاد دانشگاه درباره اهمیت فرهنگ مردم تصریح کرد: فرهنگ مردم یکی از اصلیترین حوزههای پژوهشی که باید مورد توجه قرار گیرد. حقیقت این است اصلا هیچ جامعهای نمیتواند بیتوجه به فرهنگ مردم و جامعه باشد. کدام دانش قبل از اینکه رسمی شود، حضور و نمود مردمی نداشته است؟
او افزود: فرهنگ مردم ارتباط فرهنگ امروز و دیروز را تضمین میکند. فرهنگ مردم پیونددهنده نسلهاست. نسل دیروز و امروز با همین فرهنگ مولانا با هم ارتباط برقرار میکنند. همچنین حفظ تاریخ سیاسی و اجتماعی ما در گرو فرهنگ مردم است. فرهنگ مردم هویتساز است و تمدن در گرو توجه به فرهنگ عامه است. فرهنگ مردم وحدتبخش است. ما در جامعه خودمان قومیتهای گوناگونی داریم که با فرهنگ مردمی میتوانیم بین آنها وحدت ایجاد کنیم. البته عوامل دیگری هم در ایجاد وحدت مطمئنا نقش دارند.
این پژوهشگر با اشاره به اینکه فرهنگ مردم در «مثنوی» بسیار مهم است، گفت: «مثنوی» گنجینه فرهنگ مردم است و از صدر تا ذیل «مثنوی» حکایت از فرهنگ مردم دارد.
او سپس درباره انواع قصهها در «مثنوی» اظهار کرد: یک دسته از قصههای «مثنوی» مأخوذ از قرآن است، دسته دیگر مأخوذ از منابع پیشینیان است و مثلا از قابوسنامه، اسکندرنامه، شاهنامه، منقولات، منابع عرفانی، تصوف و... بهره برده است. همچنین یک دسته از قصهها برگرفته از ذهن خود مولاناست که تعدادشان زیاد نیست و قصههایی هم از زبان مردم گرفته شده که متعلق به مردم است.
خاتمی با بیان اهمیت بحث امثال و حکم در «مثنوی» تصریح کرد: امثال و حکم در «مثنوی» بسیار مهم است. من مطمئنام که بیش از 1000 مورد مثل در «مثنوی» وجود دارد که دستهای از این امثال و حکمها جایگاه فاخری دارند و دسته دیگر خیلی عامیانه هستند و از تکیه کلامهای مردمی گرفته شدهاند.
او افزود: در «مثنوی» افلاطون و جالینوس جایگاه ویژهای دارند. مولانا هر زمان که میخواهد چیزی را بزرگ کند، از افلاطون و جالینوس میگوید؛ چرا که در ذهن مردم اینها جایگاه بسیار بالایی دارند و یا کوه احد صلابت ویژهای در «مثنوی» دارد که علت دینی دارد و این موارد که در «مثنوی» بسیارند، از مولانا یک نماد مردمی ساختهاند.
خاتمی با اشاره به برخی نکات مهم دیگر در «مثنوی» گفت: مشاغل در «مثنوی» اهمیت زیادی دارند. مولانا به شغلهای افراد توجه زیادی نشان داده است؛ شغلهایی که امروز برای ما شناختهشده نیستند، اما برخی از آنها را میتوانیم با مطالعه « مثنوی» با متدهای جدید استفاده کنیم. همچنین بازیهای آن زمان در «مثنوی» وجود دارد، مثل کبوتربازی و... . اسماع، اصوات و بیان حالات مردم نیز از جمله دیگر ویژگیهای مهم «مثنوی» است.
نشست «مثنوی و فرهنگ مردم» 13 آذرماه در سلسله نشستهای ماهگفتار بنیاد شمس تبریزی در مرکز آموزش مؤسسه فرهنگی اکو برگزار شد.