توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : سوال خاطره ای ار دوران دبستانت داری؟
بلدرچین
2nd December 2012, 12:40 PM
خاطرتو بگو ماهم بشنویم.
shabhayebarare
2nd December 2012, 01:47 PM
بهترین سال تحصیلیم راهنمایی بود اما خاطرات زیاد و جالبی از دوران دبستان دارم مخصوصا اول دبستان
دوران اول دبستان نماینده هامونو بغل میکردیم میبردیم دور مدرسه دورشون میدادیم طفلیا فشاراشون میوفتاد از ترس[nishkhand]
کلاس اول دبستانم هیچ وقت رویه نیمکت نشستم همیشه لب طاقچه بودم یا روی میز معلممون که خیلی دوستش داشتم [khande]
اون زمانا 20 که میگرفتیم بهمون 1 عکس برگردون می دادن 1 بار دیکتمو 19و نیم گرفتم انقد گریه کردم معلممون بهم2 تا عکس برگردون داد از اون روز به بعد یاد گرفته بودم موقع دیکته همیشه یه تشدید کم می زاشتم بعد گریه میکردم معلممونم که خیلی دوستم داشت بهم 2 تا عکس برگردون بهم می داد [nishkhand][khanderiz]
مرسی از پست خوبت خیلی خاطره ها رو یادم انداخت [khanderiz]
دلم واسه معلم کلاس اولم تنگ شده ازش بخاطر همه شیطنتایی که کردم سر کلاسش عذر میخام خانم نویدی جان هنوزم دوستت دارم
دوست دارم 1 بار دیگه ببینمش
خییلی شیطون بودم [khejalat][nishkhand]
golden3
2nd December 2012, 04:00 PM
من اصولا تو مدرسه شیطنت نمیکردم ولی در عوض آتیش پاره بودم توخونه مامانم هروقت می اومد مدرسه ناظممون میگفت دختر خوبیه شیطنت نمیکنه مامانم تعجب میکرد باورش نیشد [khejalat]
ولی سال دوم راهنمایی 1شیطنت کردم و رفتم بیمارستان بادست بخیه خورده برگشتم خونه خون تمام مدرسه رو برداشته بود هنوزم جای بخیه هست ولی خیلی کمرنگ شده ولی نمیدونید چیقده از فرداش احوالمو میگرفتن بیچاره ناظم خوف برش داشته بود که الانه بابام شکایت کنه[khanderiz][nishkhand]
shabhayebarare
2nd December 2012, 08:25 PM
من اصولا تو مدرسه شیطنت نمیکردم ولی در عوض آتیش پاره بودم توخونه مامانم هروقت می اومد مدرسه ناظممون میگفت دختر خوبیه شیطنت نمیکنه مامانم تعجب میکرد باورش نیشد [khejalat]
ولی سال دوم راهنمایی 1شیطنت کردم و رفتم بیمارستان بادست بخیه خورده برگشتم خونه خون تمام مدرسه رو برداشته بود هنوزم جای بخیه هست ولی خیلی کمرنگ شده ولی نمیدونید چیقده از فرداش احوالمو میگرفتن بیچاره ناظم خوف برش داشته بود که الانه بابام شکایت کنه[khanderiz][nishkhand]
عجب ناقلابودی آجیه گلم مامان طفلی نمیتونسته یکم درد دل کنه سریع ازت حمایت می کردن [cheshmak] اما من به جاش همه جا شیطون بودم و آتیش میسوزوندم[nishkhand][nishkhand]
بلدرچین
2nd December 2012, 11:11 PM
اجی بمب گذاری کردی؟ازدست تو اجیه بد!!!!
اجی عوضش من تا بخای شیطون بانمک بودم روزی که توی مدرسه نبودم دیگه مدرسه نبود عذاخونه بودش هههه اجی تو اینجوری کردی من مدرسه رو خراب کردم اجی چندده دفعه تا مرز اخراجی رفتم پروندمم دراوردن دادن دستم اجی یادش بخیر.بگو ببینم اجی چه کار کردی عملیات تروریستی فروغی کردی؟هان؟
م.محسن
2nd December 2012, 11:15 PM
یادش به خیر
مدرسه قشنگ روبروی خونه تو یه کوچه بود
همیشه منتظر بودم تا زنگ بخوره بعد راه بیفتم!
گرچه وقتی به دوران دانشگاه رسیدم روزی 6 تا 7 ساعت برای رفت و برگشت تو راه بودم
golden3
3rd December 2012, 05:33 PM
اجی بمب گذاری کردی؟ازدست تو اجیه بد!!!!
اجی عوضش من تا بخای شیطون بانمک بودم روزی که توی مدرسه نبودم دیگه مدرسه نبود عذاخونه بودش هههه اجی تو اینجوری کردی من مدرسه رو خراب کردم اجی چندده دفعه تا مرز اخراجی رفتم پروندمم دراوردن دادن دستم اجی یادش بخیر.بگو ببینم اجی چه کار کردی عملیات تروریستی فروغی کردی؟هان؟
بادوستم دعوا کردم کیفش رو دوشش بود اومد نامرد بزنه بادست حریفم نبود باکیف زد چگک کیف رفت تو انگشتم قفل شد خلاصه با کیف اون رفتم بیمارستان[nishkhand]
Alpha110
3rd December 2012, 05:56 PM
من یه روز تو مدرسه با یه کلاس پنجمی دعوا کردم ناظم اومده بود جدا کنه زده بودم تو دماغش دماغش پره خون شده بود بعدم وقتی فهمیدم اونقدر نارحت شدم که نگو
golden3
3rd December 2012, 06:24 PM
من یه روز تو مدرسه با یه کلاس پنجمی دعوا کردم ناظم اومده بود جدا کنه زده بودم تو دماغش دماغش پره خون شده بود بعدم وقتی فهمیدم اونقدر نارحت شدم که نگو
تو دماغ ناظم زدی؟ [khanderiz]
معلومه بدجور گرم شده بودی آ[nishkhand]
Alpha110
3rd December 2012, 06:32 PM
تو دماغ ناظم زدی؟ [khanderiz]
معلومه بدجور گرم شده بودی آ[nishkhand]
آره دیگه نمی دونستم چیکار میکنم از بس که اعصابمو خورد کرده بود
shabhayebarare
3rd December 2012, 11:20 PM
آره دیگه نمی دونستم چیکار میکنم از بس که اعصابمو خورد کرده بود
طفلی ناظمتون اومده ثواب کنه کبابش کردی که[khande][khande]
قیافه ناظمتون دیدن داشته ها[nishkhand]
بلدرچین
4th December 2012, 11:32 AM
بادوستم دعوا کردم کیفش رو دوشش بود اومد نامرد بزنه بادست حریفم نبود باکیف زد چگک کیف رفت تو انگشتم قفل شد خلاصه با کیف اون رفتم بیمارستان[nishkhand]
نوچ نوچ نوچ نوچ نوچ [negaran]
Alpha110
4th December 2012, 11:39 AM
طفلی ناظمتون اومده ثواب کنه کبابش کردی که[khande][khande]
قیافه ناظمتون دیدن داشته ها[nishkhand]
آره ولی دیگه روم نمی شد بهش نگاه کنم وای الان که یادش می افدم نمی دونی چقدر خجالت میکشم[khejalat]
سعید یگانه
4th December 2012, 11:42 AM
به یه دختر که مذهبش با من فرق میکنه پیشنهاد ازدواج دادم،قبول نکرد،بعدش فهمیدم که واقعا دوست داشتن کسی که لایق دوست داشتن نیست اسراف محبت است.
استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است
استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد
vBulletin® v4.2.5, Copyright ©2000-2025, Jelsoft Enterprises Ltd.