سونای
1st December 2012, 11:47 PM
مولکولهاي جديد (http://clinicalmedicine.ir/post-4820.aspx) واژه مولکولهاي جديد(NMEs)، بنابر تعريف FDA به ترکيبهاي دارويي اطلاق ميشود که ماده موثره آنها داراي ساختار شيميايي است که براي نخستينبار به بازار دارويي آمريکا عرضه ميشود. در تعريف اخير (2012-2011) از مولکولهاي جديد، به ويژگيهاي فارماکولوژي يک دارو بيشتر از فارماکوکينتيک، عوارض جانبي، تداخلات و دوز موثر آن توجه شده است. در اینجا به بررسی ابيراترون(تاريخ تاييد آوريل 2011)، آوانافيل(تاريخ تاييد آوريل 2012)، کلوبازام(تاريخ تاييد اکتبر2011)، تافلوپروست(تاييد در جولاي 2012) می پردازیم.
ابيراترون(تاريخ تاييد آوريل 2011)
ابيراترون استات(Abiraterone acetate) اولين داروي خوراکي با الگوي مصرف يکبار در روز است که در ترکيب با پردنيزون براي درمان مبتلايان به کانسر پروستات متاستاتيک مقاوم به اختهسازي که قبلا رژيم شيميدرماني حاوي دوستاکسل دريافت کردهاند تجويز ميشود. در بدخيمي پروستات، هورمون مردانه تستوسترون تومورهاي پروستات را تحريک به رشد ميکند. دارو يا جراحي با هدف کاهش توليد تستوسترون يا بلوک اثرات آن مورد استفاده قرار ميگيرند. هرچند گاه با وجود پايين بودن سطح تستوسترون متعاقب اختهسازي، بدخيمي پروستات همچنان به رشد و متاستاز ادامه ميدهد. (مقاوم به اختهسازي)تاييد FDA براساس نتايج بهدست آمده از يک مطالعه چند مرکزي با شرکت 1195 بيمار بود. اين بيماران ابيراترون با دوز 1000 ميليگرم يکبار در روز را در ترکيب با پردنيزون 5 ميليگرمي دوبار در روز يا دارونما در ترکيب با 5 ميليگرم پردنيزون دوبار در روز دريافت کردند. تحليل اطلاعات پس از وقوع 552 مرگ انجام شد و بهبود قابلتوجهي در شانس بقاي بيماران تحت درمان با ابيراترون در مقايسه با دارونما بهدست آمد. تحليل ديگر پس از ثبت 775 مورد مرگ انجام شد. در بررسي اوليه متوسط شانس بقاي بيماران در بازوي تحت درمان با ابيراترون 14 ماه و براي بيماران در بازوي دارونما 10 ماه بود. در آناليز ثانويه، اين مقادير در بيماران 2 گروه به ترتيب 15 و 11 ماه گزارش شد.
شايعترين عوارض گزارش شده در بيماران دريافت کننده ابيراترون ورم مفصل، هايپوکالمي، ادم، مشکلات عضلاني، گرفتگي، اسهال، عفونت مجاري ادراري، سرفه، فشارخون بالا، آريتمي، تکرر ادرار، ديس پپسي و عفونتهاي تنفسي فوقاني بودند. ابيراترون به شکل قرصهاي 250ميليگرمي تجويز ميشود. دوز توصيه شده آن 1000 ميليگرم روزانه در ترکيب با 5 ميليگرم پردنيزون خوراکي دوبار در روز است.
آوانافيل(تاريخ تاييد آوريل 2012)
آوانافيل (Avanafil) يک مهارکننده فسفودي استراز نوع 5 جديد است که براي درمان اختلال نعوظ تجويز ميشود. ايمني و اثربخشي دارو در سه مطالعه باليني با استفاده از دارونما مورد بررسي قرار گرفت. در مجموع تعداد 1923 بيمار به طور کاملا تصادفي براي مدت 12 هفته دوز 50، 100، 200 ميليگرمي يا دارونما دريافت کردند. اثربخشي آوانافيل در هر سه دوز آن قابلتوجه بود. تعدادي از اين بيماران در مطالعه تکميلي 3 ماهه ثبتنام شدند. هدف از مطالعه تکميلي ارزيابي آوانافيل 100 يا 200 ميليگرمي در اختلال نعوظ مبتلايان به ديابت نوع1 و 2 بود.
شايعترين عوارض جانبي گزارش شده در بيشتر از 2 درصد از بيماران تحت مطالعه عبارت بودند از: سردرد، گرگرفتگي، احتقان بيني، نازوفارنژيت و کمر درد. در موارد بسيار نادري مصرف آوانافيل و ساير مهارکنندههاي فسفودي استراز نوع 5 به پرياپيسم منجر ميشود. آوانافيل به شکل قرصهاي 50، 100 و 200 ميليگرمي تجويز ميشود. دوز آغازين توصيه شده براي اين دارو 100 ميليگرم 30 دقيقه پيش از فعاليت جنسي است. دوز دارو را ميتوان تا 200 ميليگرم افزايش يا در صورت نياز تا 50 ميليگرم کاهش داد.
کلوبازام(تاريخ تاييد اکتبر2011)
کلوبازام (Clobazam) به عنوان درمان همراه در تشنجهاي مرتبط با سندرم لنوکس-گاستات در بيماران بزرگتر از 2 سال تجويز ميشود. اين بيماري شکلي شديد از صرع است که پيش از 4 سالگي بروز ميکند. کلوبازام تحت پوشش قوانين داروهاي خاص، مورد تاييد FDA قرار گرفت. اثربخشي کلوبازام در ترکيب با ساير داروهاي ضدصرع در 2 مطالعه چندمرکزي روي بيماران بالاي 2 سال مورد بررسي قرار گرفت. در هر 2 مطالعه کنترل تشنج بيماران تحت درمان با کلوبازام در مقايسه با دريافتکنندگان دارونما بهتر بود.
عوارض جانبي گزارش شده در دريافتکنندگان کلوبازام عبارت بودند از: خوابآلودگي، تب، سرفه، يبوست، بيخوابي، بيقراري، ضعف، عفونت مجاري ادراري فوقاني، عفونت تنفسي فوقاني، تحريکپذيري، استفراغ، اختلال بلع، آتاکسي، برونشيت و پنوموني. مانند ساير دارويهاي اين گروه، کلوبازام نيز نبايد يکباره قطع شود. کلوبازام به شکل قرصهاي 5، 10، 20 ميليگرمي است و بايد در 2 دوز منقسم تجويز شود. دوز آغازين توصيه شده براي بيماران با وزن کمتر از 30 کيلوگرم، 5 ميليگرم يکبار در روز براي حداقل يک هفته است. سپس ميتوان دوز دارو را به 5 و 10 ميليگرم در روز در
2 دوز منقسم افزايش داد.
تافلوپروست(تاييد در جولاي 2012)
گلوکوم، يک بيماري چشمي است که با افزايش فشار داخل چشمي تشخيص داده ميشود. آسيب ناشي از گلوکوم معمولا باعث تخريب دائمي عصب بينايي، اختلال ديد و در نهايت کوري ميشود. گلوکوم به 2 نوع گلوکوم زاويه بسته و گلوکوم زاويه باز طبقه بندي ميشود. پيشرفت گلوکوم زاويه بسته بسيار سريع است در حالي که گلوکوم زاويه باز- که 90درصد کليه موارد گلوکوم را شامل ميشود-پيشرفت آرامي دارد. درمان متداول گلوکوم زاويه باز داروهاي پايينآورنده فشار داخل چشمي و جراحي است. تافلوپروست (Tafluprost) جديدترين پروستاگلندين چشمي است که براي کاهش فشار داخل چشمي در مبتلايان به گلوکوم زاويه باز يا فشاربالاي چشم تاييد شده است. آنالوگهاي پروستاگلندين شامل لاتانوپروست، بيماتوپروست و تراووپروست؛ معمولا درمان خط اول براي کاهش فشارداخل چشمي در مبتلايان به گلوکوم زاويه باز هستند. تاييد تافلوپروست براساس نتايج حاصل از 5 مطالعه باليني با شرکت بيش از 905 بيمار در مدت 2 سال انجام شد. در اين مطالعات هر 2 شکل با ماده نگهدارنده و بدون ماده نگهدارنده تافلوپروست مورد استفاده قرار گرفتند. در مطالعات 2 ساله، تافلوپروست يکبار در روز فشارداخل چشمي را در ماههاي سوم و نهم درمان به ترتيب 6 تا 8 و 5 تا 8 ميليمتر جيوه کاهش داد. فشارداخل چشمي پايه در اين بيماران 23 تا 26 ميليمتر جيوه درنظر گرفته شده بود.
در بيماران تحت درمان با تافلوپروست شايعترين عارضه گزارش شده عبارت هايپرادم ملتحمه بود. همچنين مواردي از افزايش پيگمانتاسيون عنبيه، بافت اطراف چشم و پلکها در مصرفکنندگان گزارش شده است. دوز توصيه شده از اين دارو يک قطره در چشم بيمار هر روز عصر است. تافلوپروست را ميتوان همراه با ساير قطرههاي چشمي مناسب براي کاهش فشار داخل چشمي تجويز کرد.
منبع (http://www.salamatiran.com/NSite/FullStory/?Id=56042&Type=3): نشریه سپید شماره ۳۲۸، دکتر شیرین میرزازاده
پزشکی بالینی
ابيراترون(تاريخ تاييد آوريل 2011)
ابيراترون استات(Abiraterone acetate) اولين داروي خوراکي با الگوي مصرف يکبار در روز است که در ترکيب با پردنيزون براي درمان مبتلايان به کانسر پروستات متاستاتيک مقاوم به اختهسازي که قبلا رژيم شيميدرماني حاوي دوستاکسل دريافت کردهاند تجويز ميشود. در بدخيمي پروستات، هورمون مردانه تستوسترون تومورهاي پروستات را تحريک به رشد ميکند. دارو يا جراحي با هدف کاهش توليد تستوسترون يا بلوک اثرات آن مورد استفاده قرار ميگيرند. هرچند گاه با وجود پايين بودن سطح تستوسترون متعاقب اختهسازي، بدخيمي پروستات همچنان به رشد و متاستاز ادامه ميدهد. (مقاوم به اختهسازي)تاييد FDA براساس نتايج بهدست آمده از يک مطالعه چند مرکزي با شرکت 1195 بيمار بود. اين بيماران ابيراترون با دوز 1000 ميليگرم يکبار در روز را در ترکيب با پردنيزون 5 ميليگرمي دوبار در روز يا دارونما در ترکيب با 5 ميليگرم پردنيزون دوبار در روز دريافت کردند. تحليل اطلاعات پس از وقوع 552 مرگ انجام شد و بهبود قابلتوجهي در شانس بقاي بيماران تحت درمان با ابيراترون در مقايسه با دارونما بهدست آمد. تحليل ديگر پس از ثبت 775 مورد مرگ انجام شد. در بررسي اوليه متوسط شانس بقاي بيماران در بازوي تحت درمان با ابيراترون 14 ماه و براي بيماران در بازوي دارونما 10 ماه بود. در آناليز ثانويه، اين مقادير در بيماران 2 گروه به ترتيب 15 و 11 ماه گزارش شد.
شايعترين عوارض گزارش شده در بيماران دريافت کننده ابيراترون ورم مفصل، هايپوکالمي، ادم، مشکلات عضلاني، گرفتگي، اسهال، عفونت مجاري ادراري، سرفه، فشارخون بالا، آريتمي، تکرر ادرار، ديس پپسي و عفونتهاي تنفسي فوقاني بودند. ابيراترون به شکل قرصهاي 250ميليگرمي تجويز ميشود. دوز توصيه شده آن 1000 ميليگرم روزانه در ترکيب با 5 ميليگرم پردنيزون خوراکي دوبار در روز است.
آوانافيل(تاريخ تاييد آوريل 2012)
آوانافيل (Avanafil) يک مهارکننده فسفودي استراز نوع 5 جديد است که براي درمان اختلال نعوظ تجويز ميشود. ايمني و اثربخشي دارو در سه مطالعه باليني با استفاده از دارونما مورد بررسي قرار گرفت. در مجموع تعداد 1923 بيمار به طور کاملا تصادفي براي مدت 12 هفته دوز 50، 100، 200 ميليگرمي يا دارونما دريافت کردند. اثربخشي آوانافيل در هر سه دوز آن قابلتوجه بود. تعدادي از اين بيماران در مطالعه تکميلي 3 ماهه ثبتنام شدند. هدف از مطالعه تکميلي ارزيابي آوانافيل 100 يا 200 ميليگرمي در اختلال نعوظ مبتلايان به ديابت نوع1 و 2 بود.
شايعترين عوارض جانبي گزارش شده در بيشتر از 2 درصد از بيماران تحت مطالعه عبارت بودند از: سردرد، گرگرفتگي، احتقان بيني، نازوفارنژيت و کمر درد. در موارد بسيار نادري مصرف آوانافيل و ساير مهارکنندههاي فسفودي استراز نوع 5 به پرياپيسم منجر ميشود. آوانافيل به شکل قرصهاي 50، 100 و 200 ميليگرمي تجويز ميشود. دوز آغازين توصيه شده براي اين دارو 100 ميليگرم 30 دقيقه پيش از فعاليت جنسي است. دوز دارو را ميتوان تا 200 ميليگرم افزايش يا در صورت نياز تا 50 ميليگرم کاهش داد.
کلوبازام(تاريخ تاييد اکتبر2011)
کلوبازام (Clobazam) به عنوان درمان همراه در تشنجهاي مرتبط با سندرم لنوکس-گاستات در بيماران بزرگتر از 2 سال تجويز ميشود. اين بيماري شکلي شديد از صرع است که پيش از 4 سالگي بروز ميکند. کلوبازام تحت پوشش قوانين داروهاي خاص، مورد تاييد FDA قرار گرفت. اثربخشي کلوبازام در ترکيب با ساير داروهاي ضدصرع در 2 مطالعه چندمرکزي روي بيماران بالاي 2 سال مورد بررسي قرار گرفت. در هر 2 مطالعه کنترل تشنج بيماران تحت درمان با کلوبازام در مقايسه با دريافتکنندگان دارونما بهتر بود.
عوارض جانبي گزارش شده در دريافتکنندگان کلوبازام عبارت بودند از: خوابآلودگي، تب، سرفه، يبوست، بيخوابي، بيقراري، ضعف، عفونت مجاري ادراري فوقاني، عفونت تنفسي فوقاني، تحريکپذيري، استفراغ، اختلال بلع، آتاکسي، برونشيت و پنوموني. مانند ساير دارويهاي اين گروه، کلوبازام نيز نبايد يکباره قطع شود. کلوبازام به شکل قرصهاي 5، 10، 20 ميليگرمي است و بايد در 2 دوز منقسم تجويز شود. دوز آغازين توصيه شده براي بيماران با وزن کمتر از 30 کيلوگرم، 5 ميليگرم يکبار در روز براي حداقل يک هفته است. سپس ميتوان دوز دارو را به 5 و 10 ميليگرم در روز در
2 دوز منقسم افزايش داد.
تافلوپروست(تاييد در جولاي 2012)
گلوکوم، يک بيماري چشمي است که با افزايش فشار داخل چشمي تشخيص داده ميشود. آسيب ناشي از گلوکوم معمولا باعث تخريب دائمي عصب بينايي، اختلال ديد و در نهايت کوري ميشود. گلوکوم به 2 نوع گلوکوم زاويه بسته و گلوکوم زاويه باز طبقه بندي ميشود. پيشرفت گلوکوم زاويه بسته بسيار سريع است در حالي که گلوکوم زاويه باز- که 90درصد کليه موارد گلوکوم را شامل ميشود-پيشرفت آرامي دارد. درمان متداول گلوکوم زاويه باز داروهاي پايينآورنده فشار داخل چشمي و جراحي است. تافلوپروست (Tafluprost) جديدترين پروستاگلندين چشمي است که براي کاهش فشار داخل چشمي در مبتلايان به گلوکوم زاويه باز يا فشاربالاي چشم تاييد شده است. آنالوگهاي پروستاگلندين شامل لاتانوپروست، بيماتوپروست و تراووپروست؛ معمولا درمان خط اول براي کاهش فشارداخل چشمي در مبتلايان به گلوکوم زاويه باز هستند. تاييد تافلوپروست براساس نتايج حاصل از 5 مطالعه باليني با شرکت بيش از 905 بيمار در مدت 2 سال انجام شد. در اين مطالعات هر 2 شکل با ماده نگهدارنده و بدون ماده نگهدارنده تافلوپروست مورد استفاده قرار گرفتند. در مطالعات 2 ساله، تافلوپروست يکبار در روز فشارداخل چشمي را در ماههاي سوم و نهم درمان به ترتيب 6 تا 8 و 5 تا 8 ميليمتر جيوه کاهش داد. فشارداخل چشمي پايه در اين بيماران 23 تا 26 ميليمتر جيوه درنظر گرفته شده بود.
در بيماران تحت درمان با تافلوپروست شايعترين عارضه گزارش شده عبارت هايپرادم ملتحمه بود. همچنين مواردي از افزايش پيگمانتاسيون عنبيه، بافت اطراف چشم و پلکها در مصرفکنندگان گزارش شده است. دوز توصيه شده از اين دارو يک قطره در چشم بيمار هر روز عصر است. تافلوپروست را ميتوان همراه با ساير قطرههاي چشمي مناسب براي کاهش فشار داخل چشمي تجويز کرد.
منبع (http://www.salamatiran.com/NSite/FullStory/?Id=56042&Type=3): نشریه سپید شماره ۳۲۸، دکتر شیرین میرزازاده
پزشکی بالینی