توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : به بهانه 16 آذر ماه سالروز درگذشت ((آقای خنده ایران))
م.محسن
30th November 2012, 03:44 PM
http://uc-njavan.ir/images/padscjsrw40teay6wgq.jpg
به گزارش ايسنا ، شادروان منوچهر نوذري علاوه بر هنرنمايي در عرصهي راديو و دوبله در اجراي تلويزيوني نيز موفق ظاهر شد. «مسابقهي هفته» با اجراي او به يكي از پربيننده ترين برنامههاي زمان خود تبديل شد. زندهياد نوذري هم چنين در مقطعي به اجراي برنامهي «صندلي داغ» پرداخت كه يكي از قسمتهاي به يادماندني آن زماني بود كه پسرش ـ ايرج نوذري- در جايگاه مهمان روبروي قرار گرفت.
از شادروان نوذري تيپهاي «آقاي ملون» و «دست و دلباز» را در برنامهي راديويي «صبح جمعه با شما» به ياد داريم. صداپيشگي او به جاي بازيگراني مانند گلن فورد و جك لمون نيز در ذهنمان نقش بسته است.
هنرمنداني كه سالها در عرصههاي مختلف همكار و شاگرد «آقاي خندهي ايران» بودهاند و بعضي از آنان مانند مرحوم حميد عاملي به خاطرهها پيوستهاند، در طول سالهاي پس از فوت زندهياد نوذري، با تاثر به يادآوري خاطرات خود پرداختند و از توجه به پيشكسوتان در زمان حياتشان سخن گفتند.
***
به گزارش ايسنا شادروان حميد عاملي ميگفت: آن قدر در خاكها دنبال زيرخاكيها ميگردند، كه فراموش ميكنند عدهاي روي خاك هستند كه بايد بيش از اين قدرشان را بدانند. تمام وجود هنرمند احساس است، همين جا اعلام ميكنم اكثر هنرمندان از غصه ميميرند، كاري كنيد كه آنها كمتر غصه بخورند.
منوچهر اسماعيلي - پيشكسوت دوبله در توصيف ويژگيهاي اخلاقي شادروان نوذري ميگويد: او بدون دعوت، تمام قلبها را تسخير كرد، چه كسي است كه دوست نداشته باشد كه همه، دوستش داشته باشند، وجودش آرامش دهد، اسمش تسكين و حضورش امنيت دهد.
او ادامه ميدهد: نوذري در نبردهاي سهمگين زندگي، دستش در گرههاي كور بازنشدهي مردم بود، اين كار، يك ارزش است و هر كدام از ما كه خواستيم، اداي اين كار را در آوريم، بيشتر خودمان را رسوا كرديم.
شاپور قريب هم با اشاره به علاقهي شادروان نوذري به كارش و حرفهييگري او اظهار ميكند: پس از ساخت سومين فيلمم، شادروان نوذري مرا براي مصاحبه به راديو دعوت كرد؛ بعدها به من گفتند كه او براي گفتوگو با من دربارهي آن فيلم، 18 بار آن را ديده بود.
زهره شكوفنده- يكي از شاگردان شادروان نوذري در دوبله - دربارهي راز مانايي نوذري ميگويد: سالها پيش، مرحوم نوذري به من گفت« مثل خودت باش، وجود خودت را در هر فيلم بگذار»، شايد به خاطر رعايت اين نكته است كه آثارم با استقبال مردم روبهرو ميشود.
ايرج نوذري-پسر شادروان نوذري- به تاثير حضور «آقاي خندهي ايران» در برنامهي «صبح جمعه با شما»اشاره و اظهار ميكند:در زمان جنگ تحميلي، مردم به راحتي نميخنديدند. در چنين شرايطي «صبح جمعه با شما» پخش ميشد و در خطر مقدم قرار داشت. جانبازاني را ميشناسم كه ميگفتند از اين برنامه و مرحوم نوذري روحيهي زيادي ميگرفتند.
فرزاد حسني از شاگردان شادروان نوذري در راديو با اشاره به برگزاري مراسم برزگداشت براي پيشكسوتان ميگويد: هدف از برگزاري بزرگداشت تنها براي ماندن اسم اين بزرگان نيست، چرا كه با توجه به كوتاه بودن دست آنها از دنيا چندان به اسم احتياج ندارند. آثار آنها «باقيات صالحات» است كه گذاشته و رفتهاند، بنابراين نفع اصلي برپايي مراسم بزرگداشت متوجهي جامعهي كنوني ميشود.
به گزارش ايسنا، سـال 84 زندهياد منوچهر نوذري بر اثر عارضه قلبي، كليوي و ديابت به ديار باقي شتافت و 16 آذر ماه ، يادآور روز درگذشت اوست.
http://uc-njavan.ir/images/4lrdguwep23y4d7d9muh.jpg
منبع (http://www.tabnak.ir/fa/news/75898/%D9%8A%D8%A7%D8%AF%D9%8A-%D8%A7%D8%B2-%D8%B2%D9%86%D8%AF%D9%87%E2%80%8C%D9%8A%D8%A7%D8%A F-%D9%85%D9%86%D9%88%DA%86%D9%87%D8%B1-%D9%86%D9%88%D8%B0%D8%B1%D9%8A)
mehrab123
30th November 2012, 03:49 PM
روحش شاد و یادش گرامیباد
م.محسن
30th November 2012, 03:54 PM
تاریخ شفاهی دوبله، رادیو، سینما و تئاتر از زبان منوچهر نوذری
منوچهر نوذری متولد 10 اردیبهشت 1315 ، بیش از 51 سال است كه در رادیو، تلویزیون، دوبله، سینما و تئاتر ایران فعال است.
منوچهر نوذری، در گفتوگویی تفصیلی با خبرنگاران گروه هنری خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) از بیش از نیم قرن فعالیت خود در رشتههای مختلف هنری سخن گفت .
17 سالم بود كه كار دوبله را شروع كردم، استادم آقای لطیف پور دوست برادرم مرحوم محمود نوذری بود و به خانه ما رفت و آمد داشت. یك روز من را دید و گفت كه تو در دوبله استعداد داری و من را برای كار به پیش خودش برد. نشستم و نگاه كردم، دیدم میتوانم.
اولین فیلمی كه صحبت كردم دختر نمكزار محصول ایتالیا بود. در آن فیلم فریدن سقفی به جای مارچلو ماستریانی صحبت میكرد و مرحوم ایرج دوستدار نقش منفی فیلم را میگفت. در هر فیلمی یك كمدین كوچكی بود همراه با رل اول فیلم كه به آن جیمی میگفتند كه آنرا به من دادند و در اولین روز كارم من جای نقش دوم فیلم صحبت كردم.
آن موقع مثل الان نبود كه گوشی داشته باشیم. تكرار هم نداشتیم و همه تكهها سریع ضبط میشد. كار خوب درآمد و تشویقم كردند من هم در دوبله ماندم و رسیدم در حد مدیر دوبلاژ و رلهای سنگین را دوبله كردم.
وی به ایسنا گفت: قدیم، وضعیت دوبله خیلی خوب بود. دوبله هم فن است و هم هنر. به غیر از اینكه حالت هنرپیشه را حفظ میكنی باید مواظب لب و دهن هم باشی و دو تا كار را در یك زمان انجام دهی. اینكه الان بعضی از دوبلهها خوب نمیشود طرف میاید لب و دهن را میزان كند حال از بین میرود و میاد حال را درست كند لب و دهن از بین میرود!. تا قبل از فیلم اشكها و لبخندها دوبله ما در دنیا دوم بود. ایتالیاییها موسیقی هم دوبله میكردند بعد از اینكه ما هم شروع به این كار كردم یك شدیم و واقعا كارمان سبك بود ولی الان اینطور نیستیم و خراب شدیم.
اول اینكه یك مقدار از آن گویندهها نیستند. بعد هم كار بیارزش شده و برایشان مهم نیست مثل آنوقتها حالت داشته باشند فقط میخواهند صدا فارسی بشود تا مشتری بفهمد. الان 70، 80 درصد فیلمهایمان خوب دوبله نمیشوند.
وی افزود: همزمان با دوبله، وارد رادیو شدم و اجرای برنامهها را از جمله داستان شب به عهده داشتم. 21 سالم بود كه با شروع كار تلویزیون در ایران و آن موقع كه هنوز كسی نمیدانست تلویزیون چی است من به همراه مرحوم تابش، متوجه و مرحوم مبشر شب در تلویزیون ظاهر شدیم و به مردم گفتیم تلویزیون چی است و بعد یواش یواش برنامه گذاشتیم.
بعد از سال 40 در چند فیلم سینمایی مثل لاله آتشین (مرحوم محمود نوذری) افق روشن (مهدی امیر قاسم خانی) بازی كردم. این كارها را دوست نداشتم. پارس فیلم پیش دكتر كوشان میرفتم و در آنجا كه مرتب فیلم تهیه میشد كار یاد میگرفتم و یكی هم كه نمیآمد من نقش آن را میگرفتم.وی به ایسنا گفت:دو سه تا سناریو هم نوشتم در واقع آنجا من طرح كاد بودم. چهار فیلم هم برای دكتر اسماعیل كوشان بازی كردم فیلمهای حسین كرد و امیر ارسلان نامدار 1345، گوهر شب چراغ 1346، غروب بت پرستان 1347.
كار بازیگری را دوست نداشتم و فهمیدم این طرف دوربین بیشتر به درد میخورم. سال 50 فیلم “ایوالله” را ساختم كه با آن بلیط هجده زار و دو تومان در همان هفته اول 700 هزار تومان فروخت و هنوز هم جزو ده فیلم پرفروش سینمای ایران است. آنموقع اگر یك فیلم در سه هفته 400 هزار تومان در 10 سینما میفروخت همه به هم تبریك میگفتند.
من كاشف “آغاسی” بودم و برای اولین بار او را وارد رادیو و سینما كردم. وقتی نقش اول ایوالله را به او دادم تمام مدت تا وقتی كه فیلم اكران شد هر كسی كه من را دید ایراد گرفت كه چرا نقش اول فیلمم را به او دادم من هم در جواب میگفتم یك فكرهایی كردم. همه فكر میكنند آغاسی نفت فروش بوده در حالیكه این نبود هنگامی كه انگلیسیها در خوزستان لوله كشی نفت میكردند آغاسی دنبال آنها میرفته و با گونی شیشههای آبجوی آنها را جمع میكرده و در شهر میفروخت. این را هم نمیشد در فیلم نشان داد. من برایش داستان دیگری ساختم نعمت نفی هم از آن وقتیكه فكر میكردند این نفت فروش است و رویش ماند.
من دو فیلم از آغاسی ساختم كه او نقش خود را داشت. در فیلمهای بعدی آمدند و به او نقش دادند نگرفت تا اینكه ایرج صادقپور فراش باشی را ساخت كه آن هم موفق بود.
دو فیلم دیگری هم كه ساختم (خیلی هم ممنون و خیالاتی) پرفروش شد اما مثل اولی نبود. بعد از “خیالاتی” دیدم كارفرمایشی شد و تهیه كننده میگوید سناریو خوب است ولی این آدمها را بگذار و اینجا را اینجوری كن كارها را به این شكل شده بود كه سینما را ول كردم.
بعد از سینما در دوبله و رادیو بودم و در تلویزیون هم برنامه چهرهها را داشتم كه برنامه خیلی موفقی بود.
از بعد از انقلاب تا سال 59 بیكار بودم ممنوعالكار نبودم ولی من را خبر نكردند. من از اول تا به حال كارمند قراردادی صدا و سیما بودم و چون رسمی نبودم هنگام كار از من دعوت میكردند تا اینكه برای صبح جمعه با شما توسط احمد شیشهگران دعوت به كار شدم.
این برنامه تا سه چهار سال پیش كه جلویش را گرفتند پخش میشد پنج شش ماه هم تكرار برنامههای گذشته را پخش میكردند تا اینكه كاردان، همان برنامه 5 شنبهها را به جمعه منتقل كرد كه موفق هم نبود.
اخیرا هم برنامه را به سعید توكل دادند كه در واقع ته مانده و عكس برگردان صبح جمعه با شما با همان عوامل قبلی به جز من و خانم بهروان و احمد شیشهگران است و اصلا ما را خبر نكردند.
برنامهای با نام برگ سیاه تاریخ برای تلویزیون تهیه میشد و به من گفتند چون تو از نوشته نمیخوانی دلمان میخواهد تو صحبت كنی كه من به عنوان خبرنگار با سیزده خونخوار تاریخ مصاحبه میكردم و در برنامه كودك پخش میشد. تهیه كننده این برنامه پول ما را خورد و به آمریكا رفت. مدتی، زده شده بودم كه بعد از این همه سال، پول ما را هم مثل این جوانها بخورند مدتی كار نكردم تا اینكه “مسابقهی هفته” به من پیشنهاد شد.
“مسابقهی هفته” سالها، جزو موفقترین برنامههای تلویزیونی بود تا اینكه آقای پورنجاتی قائم مقام وقت سازمان گفت كه سوالهای مذهبی آن را زیاد كنید و زنها نباشند. بعد دوباره تغییر كرد تا اینكه گفتند نمیخواهیم البته الان به جای 10 نفر 9 نفره آنرا گذاشتند كه جالب نیست.
مجموعه طنزی به اسم “جدی نگیرید“ هم توسط عبدالهی و توكلی ساخته میشد كه من گویندهاش بودم و بیشتر همان بچههای صبح جمعه بودند كه به تلویزیون آمده بودند.
منوچهر نوذری در ادامهی گفتوگو با خبرگزاری دانشجویان ایران، اظهار داشت: از سال 72 تا 77 در تئاتر گلریز 5 نمایش طنز به روی صحنه بردیم كه از نظر تماشاگر هنوز ركورد آن شكسته نشده است. گاهی وقتها آنقدر تماشاگر زیاد بود كه تا 6 اجرا در روز میگذاشتیم این نمایشها را من مینوشتم و مجید جعفری كارگردانی میكرد.
آن زمان كه تئاتر كار میكردم شخصی پیش من آمد و پیشنهاد داد تا لطیفههایم را جمع كنم تا یك كتاب درست كنیم كه خیلی هم استقبال شد. لطیفههای جیبی 6 سال است كه پشت سر هم با ده هزار تیراژ تجدید چاپ میشود.
افزود: دو سال و نیم به خاطر ناراحتی قلبی در بیمارستان و دو سال و نیم هم به خاطر بدهی كه بابت یكی از دوستانم پیش آمد و امضا بالاش دادم زندان بودم.
در زندان هم برای زندانیها برنامه میگذاشتم و همچنین طرح سه سریال و فیلم و یك راه شب برای رادیو نوشتم.
آن موقع هم اولین كسیكه راه شب را تكان داد و سبك آن را عوض كرد من بودم كه البته الان خرابش كردند.
اولین سریالی كه در عمرم بازی كردم كوچه اقاقیا بود. كار سریال به من خیلی پیشنهاد میشد یا داستانش را نمیپسندیدم و یا كارگردانش مورد طبعم نبود.
در برنامه جدی نگیرید یك مسابقه 5 دقیقهای داشتیم كه عطاران میآمد و پانتومیم بازی میكرد من آنجا از او خوشم آمد. بعد هم كه سری اول زیر آسمان شهر را نوشت كه كار موفقی بود.
یك روز مجید جعفری به من زنگ زد و گفت عطاران یك سریال دارد و میخواهد یك نقش را به تو بدهد ولی چون تا به حال برای كسی بازی نكردی میترسد قبول نكنی. من به جعفری خیلی عقیده دارم گفتم به نظرم بچه خوبی است چكار كنم؟ گفت آره سوژهاش هم خوب است قبول كن. قرار گذاشتیم و صحبت كردیم و كار را پسندیدم.
حسن عطاران این است كه بازیگر را آزاد میگذارد و حرف و توصیه آدم را گوش میكند.
بعداز كوچه اقاقیا، دو سه تا پیشنهاد شده كه همه شكل آن است و قبول نكردم. گفتم خیلی پول احتیاج دارم اما خودم را خراب نمیكنم. همه یك چیزهایی مثل هم نوشتهاند. حالا یك چیز جدید درست كنید.
من دیگر عشق دوربین كه ندارم باید حواسم را جمع كنم كه اعتبار این 50 ساله را خراب نكنم در عین اینكه به خاطر بدهی به پول هم احتیاج دارم اما نباید به خاطر پول، كارم را خراب كنم، به خاطر همین، پیشنهادات را به راحتی قبول نمیكنم.
وی به ایسنا گفت: در این مدت كار من هم مثل همهی كارها افت و خیز داشته، منتهی سعی كردم روالم ادامه پیدا كند من دنبال سیاست و دسته بندی نبودم و همیشه دنبال همان كار همیشگی كه طنز و دل خوش كردن مردم است بودم.
الان، 5شنبهها در رادیو سراسری برنامه 5شنبه شنیدنی را به تهیهكنندگی خانم معصوم زاده دارم. یك مسابقه جمع و جور است كه فعلا خوب گرفته.
یك سال و نیم پیش هم در مرخصی زندان دو تا فیلم از كارهای آخر جك لمون را دوبله كردم كه چند جا نوشتند بعد از مدتها یك دوبله خوب دیدیم.
الان اگر اسم طنز برده میشود خیلیها طنز نیستند و دلقك بازی و شكلك درآوردن است، طنز این چیزها نیست. باید سوژه و عكسالعمل من باعث خنده مخاطب شود یك تبسم كافی است. قهقه خندیدن مال جك است طنز باید سالها یاد طرف بماند اما فكاهی و مسخره بازی همان لحظه است و شخص بعدا یادش میرود. من دنبال آن كار هستم و تا حدی هم موفق بودیم.
از میان صحبتهای منوچهر نوذری:
- هر كاری در این 51 سال كردهام، گرفته و موفق بوده.
- از خبرنگاران قدیمی گله دارم كه چرا در این 5 سالی كه نبودم سراغی از من نگرفتند؟
- برای اینكه فوت فردین راكمرنگ كنند شایعه كردند كه نوذری مرده! بعد دیدند كه نه مال او كمرنگ شد مال ما هم دارد سر و صدا میكند آمدند از من گرفتند و پخش كردند.
- ایرج نوذری(پسرم) هم سواد دارد و هم تجربه. این بچه كه بود آمد در دوبله منتهی چون دنبال تحصیل بود زیاد پابرجا نبود الان تازه پركار شده من معتقدم در هر كاری باسوادش بهتر از بیسواد است.
منبع (http://www.cloob.com/timeline/article_3771_18740): ایسنا (این گفتگو مربوط به پیش از فوت منوچهر نوذری می باشد.)
دانلود قطعه ای کوتاه از برنامه صبح جمعه با شما با صدای زنده یاد منوجهر نوذری (http://up.toca.ir/images/43o87e9h0i5o0vos11k.mp3)
م.محسن
1st December 2012, 09:29 PM
کاش "یکی بود یکی نبود" اول قصه ها نبود
http://uc-njavan.ir/images/avnn34m1eqxkfyqjqgm.jpg
استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است
استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد
vBulletin® v4.2.5, Copyright ©2000-2025, Jelsoft Enterprises Ltd.