PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : آموزشی دست نوشته های رتبه اول کنکور سال ۶۴ ،ساعتی قبل از شهادت



یاسمین5454
24th November 2012, 03:21 PM
چه کسی می تواند این معادله را حل کند؟؟

چه کسی می داند فرود یک خمپاره قلب چند نفر را می درد؟
چه کسی می داند جنگ یعنی سوختن ،یعنی آتش ،یعنی گریز به هر جا ،به هر جا که اینجا نباشد ،
یعنی اضطراب که کودکم کجاست ؟ جوانم چه می کند ؟دخترم چه شد ؟
به راستی ما کجای این سوال ها و جواب ها قرار گرفته ایم ؟
کدام دختر دانشجویی که حتی حوصله ندارد عکس های جنگ را ببیند و اخبار آن را بشنود ،
از قصه دختران معصوم سوسنگرد با خبر است ؟
آن مظاهر شرم و حیا را چه کسی یاد می کند که بی شرمان دامنشان را آلوده کردند
و زنده زنده به رسم اجدادشان به گور سپردند.
کدام پسر دانشجویی می داند هویزه کجاست ؟ چه کسی در هویزه جنگیده ؟
کشته شده و در آنجا دفن گردیده ؟ چه کسی است که معنی این جمله را درک کند:
"نبرد تن و تانک؟!" اصلا چه کسی می داند تانک چیست ؟
چگونه سر ۱۲۰ دانشجوی مبارز و مظلوم زیر شنی های تانک له می شود ؟
آیا می توانید این مسئله را حل کنید ؟
گلوله ای از لوله دوشکا با سرعت اولیه ی خود از فاصله هزار متری شلیک می شود
و در مبدا به حلقومی اصابت نموده و آن را سوارخ کرده وگذر می کند ،
حالا معلوم نمایید سر کجا افتاده است ؟ کدام گریبان پاره می شود ؟
کدام کودک در انزوا وخلوت اشک می ریزد؟
وکدام کدام...؟ توانستید؟؟ اگر نمی توانید،این مسئله را با کمی دقت بیشتر حل کنید:
هواپیمایی با یک ونیم برابر سرعت صوت از ارتفاع ده متری سطح زمین ،
ماشین لندکروزی که با سرعت در جاده مهران-دهلران حرکت می نماید،مورد اصابت موشک قرار می دهد،
اگر از مقاومت هوا صرف نظر شود. معلوم کنید کدام تن می سوزد؟کدام سر می پرد ؟
چگونه باید اجساد را از درون این آهن پاره له شده بیرون کشید ؟
چگونه باید آنها را غسل داد ؟چگونه بخندیم و نگاه آن عزیزان را فراموش کنیم؟
چگونه می توانیم در شهرمان بمانیم وفقط درس بخوانیم .
چگونه می توانیم درها را به روی خود ببندیم و چون موش در انبار کلمات کهنه کتاب لانه بگیریم ؟
کدام مسئله را حل می کنی؟ برای کدام امتحان درس می خوانی؟ به چه امید نفس می کشی ؟
کیف و کلاسورت را از چه پر می کنی؟
از خیال ، از کتاب ، از لقب شامخ دکتر یا از آدامسی که هر روز مادرت در کیفت می گذارد ؟
کدام اضطراب جانت را می خورد ؟ دیر رسیدن به اتوبوس ، دیر رسیدن سر کلاس ، نمره گرفتن؟
دلت را به چه چیز بسته ای؟ به مدرک ، به ماشین ، به قبول شدن در حوزه فوق دکترا ؟
"صفایی ندارد ارسطو شدن،خوشا پر کشیدن ،پرستو شدن"
آی پسرک دانشجو ، به تو چه مربوط است که خانواده ای در همسایگی تو داغدار شده است ؟
جوانی به خاک افتاده است؟
آی دخترک دانشجو ، به تو چه مربوط است که دختران سوسنگرد به اشک نشانده اند ؟
و آنان را زنده به گور کردند ؟هیچ می دانستی؟ حتما نه!...
هیچ آیا آنجا که کارون و دجله و فرات بهم گره می ورد ، به دنبال آب گشته ای
تا اندکی زبان خشکیده کودکی را تر کنی و آنگاه که قطه ای نم یافتی
با امید های فراوان به بالین آن کودک رفتی تا سیرابش کنی اما دیدی که کودک دیگر آب نمی خورد!!
اما تو اگر قاسم نیستی ، اگرعلی اکبرنیستی ، اگر جعفر و عبدالله نیستی ، لااقل حرمله مباش !
که خدا هدیه حسین را پذیرفت و خون علی اکبر و علی اصغر را به زمین پس نداد.
من نمی دانم که فردای قیامت این خون با حرمله چه خواهد کرد
....

roziye
24th November 2012, 04:24 PM
ایول زیبا بود جنگ همه خوبارو با خودش برد
[tashvigh]

somayehfaridi
24th November 2012, 05:52 PM
مطلب خوبی بود
اما نمیدانم چرا آخر همه تقصیرها میفته گردن دانشجوی بیگناه این عصر که یکی میخاد که به حال خود اون گریه کنه. جنگ بده، برای همه بده. اما کسی که تو جنگ یا در هر اتفاقی که بمیره از این دنیا خلاص میشه. وای به حال ما زنده ها، وای به حال ما جوانان که نزدیک 30 سالمون هست و هنوز لذت زندگی را نچشیدیم، هنوز دنبال تامین کرایه ماشینمون هستیم در حالی که اگر مسئولین مسئولیت پذیری داشتیم الان باید به فکر ترفیع شغلی و درآمد و ترفیع علمی بودیم. همه تقصیرهای تاریخ گردن دانشجوی بیچاره است. کسی نیست بگه که برنامه مملکت را کی تدوین میکنه، کی برا ما برنامه ریزی میکنه که به این روز افتادیم. آخرشم گناهکار شناخته میشیم و به جرم گناه نکرده خود باید کلی جواب پس بدیم و مواخذه بشیم. اینکه دشمن روزی آمد و چنین و چنان کرد گناهش گردن دانشجوی امروز نیست، گناهش گردن پاسبانان آن زمان مملکت بود، گناهش گردن کسانی بود که اشخاص بی تجربه را فرمانده میکردند و آن هم کرور کرور جوان بی گناه را به دم تیغ میفرستاد. نه که قصد بدی داشته باشد، بلکه بخاطر عدم تجربه خود. البته جسارت نشه محضر فرماندهان لایق و شهدای عزیز، اما اینها هم واقعیت هستند.

sebtoshshaikh
24th November 2012, 08:13 PM
با نام خردداد


ایران به نفت ؟!

نفت به خوزستان .


خوزستان در هجوم غارتگران و ددمنشان

دشمن تمام قدرت خود را به کار بست

اندر خفا به دشمن دیگر بداد دست

دشمنان دست به دست

سر سودایی مست

خوزستان نباشد ؛ نفت نیست .

نفت نباشد ؛ ایران نیست .

دفاع باید کرد .

دشمن را باید بیرون راند .

فرمانده کیست و کجا ؟

سوی دشمنان

خاکم به سر ، چه سازم و چونان کنم دفاع ؟

چونان برانم این عدوی آمده به خاک ؟

ارتش ؟

فرماندهش فراری و خائن ، به سوی اوست

؟!؟!؟!؟!؟

تا کرخه آمده دشمن سرکش ؛ هیچکس نبود

کار خدا و ترس تله اگر نبود ؛ خوزستان رفته بود

؟!؟!؟!

جز چند شیرمرد جوان ، کس به خانه نیست

سرباز جان به کف ؟ فرمانده ، کجا و کیست ؟

قصرشیرین ، بستان ، سوسنگرد ؛ خرمشهر ، اهواز

شیران بران شدند ، بیرون شوند ؛ دشمن دون سرنگون کنند .

شیری اگر نبود نفتی دگر نبود

جای پاها گر نمی افتاد روی جاده ها لغزان

ما چه می کردیم در سرما و در سوز جانسوز زمستان ؟

جای پا را نظری باید کرد

تایمازمعقولی
25th November 2012, 06:55 AM
اه..... نمیدونم با شهادتم e=mcبه توان3 میشه یا نه؟؟؟

- - - به روز رسانی شده - - -

اه..... نمیدونم با شهادتم e=mcبه توان3 میشه یا نه؟؟؟

تایمازمعقولی
25th November 2012, 07:03 AM
چه کسی می تواند این معادله را حل کند؟؟ چه کسی می داند فرود یک خمپاره قلب چند نفر را می درد؟چه کسی می داند جنگ یعنی سوختن ،یعنی آتش ،یعنی گریز به هر جا ،به هر جا که اینجا نباشد ،یعنی اضطراب که کودکم کجاست ؟ جوانم چه می کند ؟دخترم چه شد ؟به راستی ما کجای این سوال ها و جواب ها قرار گرفته ایم ؟کدام دختر دانشجویی که حتی حوصله ندارد عکس های جنگ را ببیند و اخبار آن را بشنود ،از قصه دختران معصوم سوسنگرد با خبر است ؟آن مظاهر شرم و حیا را چه کسی یاد می کند که بی شرمان دامنشان را آلوده کردندو زنده زنده به رسم اجدادشان به گور سپردند.کدام پسر دانشجویی می داند هویزه کجاست ؟ چه کسی در هویزه جنگیده ؟کشته شده و در آنجا دفن گردیده ؟ چه کسی است که معنی این جمله را درک کند:"نبرد تن و تانک؟!" اصلا چه کسی می داند تانک چیست ؟چگونه سر ۱۲۰ دانشجوی مبارز و مظلوم زیر شنی های تانک له می شود ؟آیا می توانید این مسئله را حل کنید ؟گلوله ای از لوله دوشکا با سرعت اولیه ی خود از فاصله هزار متری شلیک می شودو در مبدا به حلقومی اصابت نموده و آن را سوارخ کرده وگذر می کند ،حالا معلوم نمایید سر کجا افتاده است ؟ کدام گریبان پاره می شود ؟کدام کودک در انزوا وخلوت اشک می ریزد؟وکدام کدام...؟ توانستید؟؟ اگر نمی توانید،این مسئله را با کمی دقت بیشتر حل کنید:هواپیمایی با یک ونیم برابر سرعت صوت از ارتفاع ده متری سطح زمین ،ماشین لندکروزی که با سرعت در جاده مهران-دهلران حرکت می نماید،مورد اصابت موشک قرار می دهد،اگر از مقاومت هوا صرف نظر شود. معلوم کنید کدام تن می سوزد؟کدام سر می پرد ؟چگونه باید اجساد را از درون این آهن پاره له شده بیرون کشید ؟چگونه باید آنها را غسل داد ؟چگونه بخندیم و نگاه آن عزیزان را فراموش کنیم؟چگونه می توانیم در شهرمان بمانیم وفقط درس بخوانیم .چگونه می توانیم درها را به روی خود ببندیم و چون موش در انبار کلمات کهنه کتاب لانه بگیریم ؟کدام مسئله را حل می کنی؟ برای کدام امتحان درس می خوانی؟ به چه امید نفس می کشی ؟کیف و کلاسورت را از چه پر می کنی؟از خیال ، از کتاب ، از لقب شامخ دکتر یا از آدامسی که هر روز مادرت در کیفت می گذارد ؟کدام اضطراب جانت را می خورد ؟ دیر رسیدن به اتوبوس ، دیر رسیدن سر کلاس ، نمره گرفتن؟دلت را به چه چیز بسته ای؟ به مدرک ، به ماشین ، به قبول شدن در حوزه فوق دکترا ؟"صفایی ندارد ارسطو شدن،خوشا پر کشیدن ،پرستو شدن"آی پسرک دانشجو ، به تو چه مربوط است که خانواده ای در همسایگی تو داغدار شده است ؟جوانی به خاک افتاده است؟آی دخترک دانشجو ، به تو چه مربوط است که دختران سوسنگرد به اشک نشانده اند ؟و آنان را زنده به گور کردند ؟هیچ می دانستی؟ حتما نه!...هیچ آیا آنجا که کارون و دجله و فرات بهم گره می ورد ، به دنبال آب گشته ایتا اندکی زبان خشکیده کودکی را تر کنی و آنگاه که قطه ای نم یافتیبا امید های فراوان به بالین آن کودک رفتی تا سیرابش کنی اما دیدی که کودک دیگر آب نمی خورد!!اما تو اگر قاسم نیستی ، اگرعلی اکبرنیستی ، اگر جعفر و عبدالله نیستی ، لااقل حرمله مباش !که خدا هدیه حسین را پذیرفت و خون علی اکبر و علی اصغر را به زمین پس نداد.من نمی دانم که فردای قیامت این خون با حرمله چه خواهد کرد....

تایمازمعقولی
25th November 2012, 07:09 AM
اه... نمیدونم بعد ازشهادتم e=mc به توان3 میشه یانه؟؟؟

saeede e
25th November 2012, 11:12 AM
ممنون دوست عزیز مطلبت خیلی عالی بود "صفایی ندارد ارسطو شدن،خوشا پر کشیدن ،پرستو شدن"

plarak12
25th November 2012, 02:55 PM
http://uc-njavan.ir/images/g41j41f7zcwvhsqfntw.jpg

بدون شرح

shivana69
25th November 2012, 03:15 PM
ممنون خیلی زیبا بود.
کاش دوستان این مطلب رو با دید کلی تری میدیدند!!!!

farzane*
25th November 2012, 11:08 PM
ممنون دوست عزیز
خیلی زیبا و تکان دهنده بود!!!

masihnabizadeh
28th November 2012, 11:55 AM
مطلب خوبی بود
اما نمیدانم چرا آخر همه تقصیرها میفته گردن دانشجوی بیگناه این عصر که یکی میخاد که به حال خود اون گریه کنه. جنگ بده، برای همه بده. اما کسی که تو جنگ یا در هر اتفاقی که بمیره از این دنیا خلاص میشه. وای به حال ما زنده ها، وای به حال ما جوانان که نزدیک 30 سالمون هست و هنوز لذت زندگی را نچشیدیم، هنوز دنبال تامین کرایه ماشینمون هستیم در حالی که اگر مسئولین مسئولیت پذیری داشتیم الان باید به فکر ترفیع شغلی و درآمد و ترفیع علمی بودیم. همه تقصیرهای تاریخ گردن دانشجوی بیچاره است. کسی نیست بگه که برنامه مملکت را کی تدوین میکنه، کی برا ما برنامه ریزی میکنه که به این روز افتادیم.
مشکل همینجاست دوست عزیز!! باید خودت برای خودت برنامه تدوین کنی! اگه نکتی دیگران برات برنامه می ریزند و تو رو واردش می کنند اما تو دانشجویی! آینده مال توست پس تو باید نسبت به اتفاق ها و حوادث واکنش نشون بدی و اونها رو تحلیل کنی و تصمیم بگیری! اگه نسبت به اونها بیتوجه باشی یه جورایی به خودت ظلم کردی!!!

somayehfaridi
28th November 2012, 02:12 PM
مشکل همینجاست دوست عزیز!! باید خودت برای خودت برنامه تدوین کنی! اگه نکتی دیگران برات برنامه می ریزند و تو رو واردش می کنند اما تو دانشجویی! آینده مال توست پس تو باید نسبت به اتفاق ها و حوادث واکنش نشون بدی و اونها رو تحلیل کنی و تصمیم بگیری! اگه نسبت به اونها بیتوجه باشی یه جورایی به خودت ظلم کردی!!!
نه برادر عزیز مثل اینکه منظورمو خوب نرسوندم، من راههایی را رفتم که همسالان من نتونستن برن، چون من تلاش کردم اما اونا نه، من از تلاش کم نذاشتم، ولی با این همه تلاش مضاعف، میری و به جاهایی بر میخوری که عمدا یه عده ای سنگ جلو پات میندازن و مانع پیشرفتت میشن، یه عده ای که قدرت اجرایی دارن ولی شعور ندارن، و مشکل اینجاست، نه اونی که شما گفتید. البته فرمایش شما هم صحیح است اما وقتی که مدیریت مملکت درست باشه و یک فرد خاص تنبلی کنه.
مدیریت مهمترین مسئله هست شما حساب کنید در مدت زمان کوتاه خلافت حضرت علی (ع) یک فقیر در کوفه یافت نشد. بخاطر چی؟ بخاطر مدیریت صحیح آن حضرت و عدالت ایشان. ولی در حکومتهای قبل یا بعد ایشون چنین نبود. آیا باید چنین قضاوت کرد که در حکومتهای قبل یا بعد آن حضرت فقرا عرضه نداشتن و برای همین فقیر ماندند.
من در زندگی شخصی تلاش خودمو میکنم، اما وقتی .................. اصلا بگذریم. این رشته سر درازی دارد

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد