توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : متن كامل خطبه انقلابي حضرت زينب (سلام الله علیها) در شام
saamaaneh
23rd November 2012, 02:50 PM
http://www.flytohim.com/home/images/stories/3657.jpg
پس از شهادت امام حسین ـ علیه السّلام ـ در روز دهم محرم سال 61 هـ .ق اهل بیت ـ علیهم السلام ـ و حرم امام به اسارت دشمن درآمدند. پس
از ورود به کوفه، و خوشحالی درباریان و ابن زیاد و گرفتن مراسمی به خاطره پیروزی، به طرف شام، محل استقرار یزید حرکت نمودند. وقتی
سر حسین ـ علیهالسّلام ـ و یارانش و اسراء در مقابل یزید حاضر شدند، تشریفات درباری به همان فراوانی بارگاه ابن زیاد انجام شد. " زحر
بن قیس که کاروان را به عنوان نماینده ابن زیاد هدایت می کرد سخنرانی طولانی ایراد کرد و در آن به شرح چگونگی شهادت امام حسین ـ علیه
السّلام ـ و یارانش پرداخت."
سپس از میان مردم، بعضی ها نسبت به اسارت خاندان نبوت اعتراض کردند و یزید ساکت و جوابی نداد. وقتی بزرگان و سران اهل شام که
یزید به مناسبت پیروزی خود، دعوت کرده بود، حاضر شدند، اسراء و سرهای مقدس را نیز به مجلس آوردند. پس از درخواست مرد سرخ
پوستی از اهل شام برای کنیزی گرفتن فاطمه دختر حسین ـ علیه السّلام ـ از یزید، و جلوگیری زینب ـ سلام الله علیها ـ از این کار و گفتگوهای
تند بین یزید و ایشان و زدن چوب خیزران بر لبهای مبارک امام ـ علیه السّلام ـ بود که حضرت زینب ـ سلام الله علیها ـ برخاست و خطبة
آتشینی ایراد کردند.
------------------------------------------------------------------------------------------------------
متن عربی این خطبه در لهوف آمده است
مولف بزرگوار این کتاب سید رضی الدین علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن طاووس حلی (متوفی664 ه.ق) یکی از اعلام امامیه در قرن هفتم میباشد او یکی از پرکارترین مولفین در آن قرن محسوب میگردد که کتابخانه ابن طاووس نموداری از این تلاش او را نشان میدهد. اصولا خاندان "ابن طاووس" عموما خاندان علم و سیادت و دودمان فضیلت و تقوا بودند ولی در خاندان شریف دو شخصیت بارز بیش از دیگران درخشیدند . سید رضی الدین سید علی بن موسی برادر بزرگتر و صاحب این اثر تاریخی و حماسی و برادر کوچکتر سید احمد بن موسی جعفر بن طاووس صاحب تفسیر شواهد القران
saamaaneh
23rd November 2012, 03:12 PM
متن کامل خطبه حضرت زینب ( س)
فقامت زینب بنت علی ـ علیه السّلام ـ وقالت: الحمد لله رب العالمین، و صلی الله علی محمد و آله اجمعین. صدق الله کذلک
یقول : «ثم کان عاقبة الذین اساءا السوی ان کذبوا بآیات الله و کانوا بها یستهزؤون»(سورة روم، آیة 10). اظننت یا یزید ـ
حیث اخذت علینا اقطار الارض و آفاق السماءفاصبحنا نساق کما تساق الاماء ـ ان بناء علی الله هواناً و بک علیه کرامة!! و ان
ربک لعظیم خطرک عنده!! فشمغت بانفک و نظرت فی عطفک، جذلا مسرورا، حین رایت الدنیالک مستوسقة، و الامور
متسقة و حین صفالک ملکنا سلطاننا، فمهلا مهلا، انیست قول الله عزوجل: «و لا یحسبن الذین کفروا انما نملیلهم خیر لانفسهم
انما نملی لهم لیزدادوا اثما و لهم عذاب مهین» سوره آل عمران،آیة 178.
امن العدل یابن الطلقاء تخدیرک اماء ک ونساءک و سوقک بنات رسول الله سبایا؟! قد هتکت ستورهن، و ابدیت وجوهَهُنَّ،
تحدوبهنالاعداء من بلد الی بلد، و یستشرفهن اهل المنازل و المناهل، و یتصفح وجوههن القریب و البعید، و الدنی و الشریف،
لیس معهن من رجالهن ولی، و لا من هماتهن حمی، و کیفترتجی مراقبة من لفظ فوه اکباد الاذکیاء، و نبت لحمد بدماء
الشهداء؟! و کیف یستظلفی ظللنا اهل البیت من نظر الینا بالشنف و الشنآن و الإحن و الاضغان؟! ثم تقول غیرمتاثم و
لامستعظم: فاهلوا استهلوا فرحا. ثم قالوا: یا یزید لا تشل.
منتحیاً علی ثنایا ابی عبدالله ـ علیهالسّلام ـ سید شباب اهل الجنة تنکتها بمخصرتک. و کیف لا تقول ذلک، و قد نکاتالقرحة، و
استاصلت الشافة، باداقتک دماء ذریة محمد ـ صلی الله علیه و آله ـ و نجومالارض من آل عبدالمطلب؟! و تهتفُّ باشیاخک،
زعمت انک تنادیهم! فلترون و شیکاًموردهم، و لتودن انک شللت و بکمت و لم تکن قلت ما قلت و فعلت ما فعلت. اللهم خذ
بحقناه و انتقم ممن ظلمنا، و احلل غضبک بمن سفک دماءنا و قتل حماتنا.
فوالله مافریت الاجلدک و لا حززت الا لحمک،و لتردن علی رسول الله ـ صلی الله علیه و آله ـ بما تحملت من سفک دماء ذریتة
و انتهکت من حرمته فی عترته و لحمته و حیث یجمع الله شملهم ویلم شعشهم و یاخذ بحقهم«و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله
امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون» و حسبکبالله حاکماً، و بمحمد خصیماً و بجبرئیل ظهیراً، وسیعلم من سول لک و مکنک
من رقابالمسلمین، بئس للظالمین بدلا و ایکم شر مکاناً و اضغف جنداً.
و لئن جرت علی الدواهی مخاطبتک، انیلاستصغر و قدرک، و استعظم تقریعک و اسثتکثر توبیخک، لکن العیون عبری، و
الصدورحری. الا فالعجب کل العجب لقتل حزب الله النجباء بحزب الشیطان الطلقاء، فهذهالایدی تنصح من دمائنا، و الافواه
تتحلب من لحومنا، و تلک الجثث الطواهر الزواکیتتاهبها العواسل و تعفوها امهات الفواعل، و لئن اتخذتنا مغنماً لبقدنا و شیکا
مغرما، حین لا تجد الا ما قدمت یداک، و ماربک بظلام للعبید، فالی الله المشتکی. وعلیه المعول فکذکیدک، واسع سعیک، و
ناصب جهدک فوالله لا تمعون ذکرنا، و لا تمیتوحینا، و لا تددک امرنا، و لا ترحض عنک عارها، و هل رایک الافندا و
ایامک الاعددا،و جمعک الا بددا، یوم ینادی المناد، الا لعنة الله علی الظالمین، فالحمد لله الذی ختم لاولنا بالسعادة والمغفرة، و
الاخرنا بالشهادة و الرحمة. و نسال اللدان یکمل لهم الثواب و یوجب لهمالمزید، و یحسن علینا الخلافة، انه رحیم و دود.
و حسبنا الله و نعم الوکیل.
Sookoot
23rd November 2012, 03:37 PM
حضرت زینب ـ سلام الله علیها ـ برخاست و خطبة آتشینی ایراد کردند.
روحی له الفدا عقیله بنی هاشم یا ام المصائب (سلام الله علیها )
saamaaneh
23rd November 2012, 04:02 PM
¤¤¤¤¤ ترجمه آن چنین است: ¤¤¤¤¤
زینب دختر علی ابن ابی طالب ـ علیه السّلام ـ برخاست و گفت: سپاس خدای را که پروردگار جهانیان است و درود خدا بر پیغمبر ـ صلی الله
علیه و آله ـ و همة خاندان او باد. راست گفت خدای سبحانه که فرمود: " سزای کسانی که مرتکب کارزشت شدند زشتی
است، آنان که آیات خدا را تکذیب کردند و به آن ها استهزاء نمودند."
ای یزید آیا گمان می بری این که اطراف زمین و آفاق آسمان را بر ما تنگ گرفتی و راه چاره را بر مابستی که ما را به مانند کنیزان به
اسیری برند، ما نزد خدا خوار و تو سربلند گشته و دارای مقام ومنزلت شده ای، پس خود را بزرگ پنداشته به خود بالیدی، شادمان و
مسرور گشتی که دیدی دنیا چند روزی به کام تو شده و کارها بر وفق مراد تو می چرخد، و حکومتی که حق مابود در اختیار تو قرار
گرفته است، آرام باش، آهسته تر. آیا فراموش کرده ای قول خداوند متعال را" گمان نکنند آنان که کافر گشته اند این که ما آنها را
مهلت می دهیم به نفع و خیرآنان است، بلکه ایشان را مهلت می دهیم تا گناه بیشتر کنند و آنان را عذابی باشد دردناک."
آیا این از عدالت است ای فرزند بردگان آزاد شده ( رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ ) که تو، زنان و کنیزگان خود را پشت پرده نگه
داری ولی دختران رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ اسیر باشند؟ پرده حشمت و حرمت ایشان را هتک کنی و صورتهایشان
رابگشایی، دشمنان آنان را شهر به شهر ببرند، بومی و غریب چشم بدانها دوزند، و نزدیک و دور و وضیع و شریف چهرة آنان را
بنگرند در حالی که از مردان و پرستاران ایشان کسی با ایشان نبوده و چگونه امید می رود که مراقبت و نگهبانی ما کند کسی که
جگر آزادگان را جویده و از دهان بیرون افکنده است، و گوشتش به خون شهیدان نمو کرده است. کنایه از این که از فرزند هند
جگر خوار چه توقع می توان داشت چگونه به دشمنی با ما نشتابد آن کسی که کینه ما را از بدر و احد در دل دارد و همیشه با دیدة
بغض و عداوت در ما می نگرد. آن گاه بدون آن که خود را گناهکار بدانی و مرتکب امری عظیم بشماری این شعر می خوانی:
saamaaneh
23rd November 2012, 04:37 PM
فاهلوا و استهلوا فرحاً ثم قالوا یا یزید لا تشل
و با چوبی که در دست داری بر دندانهای ابوعبدالله ـ علیه السّلام ـ سید جوانان اهل بهشت میزنی. چرا این شعر نخوانی حال آن که دل های ما
را مجروح و زخمناک نمودی و اصل و ریشة ما را با ریختن خون ذریة رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ و ستارگان روی زمین از آل
عبدالمطلب بریدی، آن گاه پدران و نیاکان خود را ندا می دهی و گمان داری که ندای تو را می شنوند. زود باشد که به آنان ملحق شوی و آرزو
کنی کاش شل و گنگ بودی نمی گفتی آنچه را که گفتی و نمی کردی آنچه را کردی.
بارالها بگیر حق ما را و انتقام بکش از هر که به ما ستم کرد و فرو فرست غضب خود را بر هر که خون ما ریخت و حامیان ما را کشت.
ای یزید! به خدا سوگند نشکافتی مگر پوست خود را، و نبریدی مگر گوشت خود را و زود باشد که بر رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ وارد
شوی در حالتی که بر دوش داشته باشی مسئولیت ریختن خون ذریة او را، و شکستن حرمت عترت و پاره تن او را، در هنگامی
که خداوند جمع میکند پراکندگی ایشان را، و می گیرد حق ایشان را «و گمان مبر آنان را که در راه خدا کشته شدند مردگانند، بلکه ایشان زنده
اند و نزد پروردگارخود روزی می خورند.» و کافی است تو را خداوند از جهت داوری و کافی است محمد ـ صلی الله علیه و آله ـ تو را برای
مخاصمت و جبرئیل برای یاری او و معاونت.
saamaaneh
23rd November 2012, 04:42 PM
و بزودی آن کس که کار حکومت تو را فراهم ساخت و تو را بر گردن مسلمانان سوار نمود، بداند که پاداش ستمکاران بد است و در یابد که
مقام کدام یک ازشما بدتر و یاور او ضعیف تر است. و اگر مصایب روزگار مرا بر آن داشت که با تومخاطبه و تکلم کنم ولی بدان قدر تو را
کم می کنم و سرزنش تو را عظیم و توبیخ تو رابسیار می شمارم، این جزع و بی تابی که می بینی نه از ترس قدرت و هیبت توست، لکن
چشمها گریان و سینه ها سوزان است.
چه سخت و دشوار است که نجیبانی که لشکر خداوندند به دست طلقاء (آزاد شدگان) که حزب شیطانند،کشته گردند و خون ما ازدستهایشان
بریزد، و دهان ایشان از گوشت ما بدوشد و آن جسد های پاک و پاکیزه را گرگهای بیابان سرکشی کنند، و کفتارها در خاک بغلطانند (کنایه از
غربت و بی کسی آنها). ای یزید! اگر امروز ما را غنیمت خود دانستی زود باشد که این غنیمت موجب غرامت(ضرر) تو گردد درهنگامی که
نیابی مگر آنچه را که از پیش فرستاده ای، و نیست خداوند بر بندگان ستم کننده، به خدا شکایت میکنیم و بر او اعتماد می نماییم.
saamaaneh
23rd November 2012, 04:46 PM
ای یزید! هر کید ومکر که داری بکن، هر کوشش که خواهی بنمای، هر جهد که داری به کار گیر، به خداسوگند هرگز نتوانی نام و
یاد ما را محو کنی، وحی ما را نتوانی از بین ببری، به نهایت مانتوانی رسید، هرگز ننگ این ستم را از خود نتوانی زدود، رای توست
و روزهای قدرت تو اندک و جمعیت تو رو به پراکندگی است، در روزی که منادی حق ندا کند که لعنت خدابرستمکاران باد. سپاس
خدای را که اول ما را به سعادت و مغفرت ثبت کرد و آخر ما را به شهادت و رحمت فائز گرداند، ازخدامیخواهیم که ثواب آنها را
کامل کند و بر ثوابشان بیفزاید، و برای ما نیکو خلف وجانشین باشد، که اوست خداوند رحیم وپروردگار ودود.
و ما را کافی در هر امری و نیکو وکیل است.
استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است
استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد
vBulletin® v4.2.5, Copyright ©2000-2024, Jelsoft Enterprises Ltd.