Non-Existent
30th March 2009, 02:24 AM
- «من فقط ميخوام دخترم دكتر بشه. پزشكي خوب نيست! بايد 7 سال درس بخونه، بعد تازه بره تخصص و فوقتخصص. دندانپزشكي هم براي روح لطيفش مناسب نيست. بهترينش داروسازيه. هم باكلاسه، هم اينكه زحمت نداره! فقط درس خوندنش سخته، ولي بعدش تا آخر عمر راحته! فقط ميشينه تو داروخونه و تلويزيون نگاه ميكنه يا روزنامه ميخونه!» اين بخشي از حرفهاي مادري است كه دخترش كنكور داره...
داروسازي شده كعبه آمال جوانان امروزي. جديدا هم با لطف بعضي شعبههاي پولكي دانشگاهها، اونهايي كه با پشت سر گذاشتن رقبا در كنكور نميتونن داروسازي بخونن، به كمك توانايي مالي خانوادههاشون! با ترمي 6 ميليون ناقابل، به آرزوهاي ديرينه خود دست پيدا ميكنن. بارها تكنسينهاي دارويي رو ديدم كه به داروسازان گفتهاند: «اي كاش ما هم داروساز بوديم!» يكي از مسايلي كه اونها ذكر ميكنن، اين است كه ميبينند تمام كارها را تو داروخانه آنها انجام ميدهند و شخص ديگري چند برابر اونها حقوق ميگيره و شايد نصف ساعات كاري اونها هم تو داروخانه حضور نداره. اين سخنان براي بسياري از همكاران عزيز شايد ناخوشايند باشه، ولي از ماست كه بر ماست!
وارد داروخانه يكي از همكارانم ميشوم. 3 تا 4 جوون حدود 20 تا 24 ساله مشغول كار هستند: جمعآوري نسخ، قيمت زدن و ثبت كامپيوتر و از همه تاسفبارتر، دستور زدن نسخ. در طرف ديگر داروخانه، يكي از همين جوونها براي بيماري در حال طبابت است: «از اين قرصه شبي يكي بخور، خوب ميشي.» نكته جالب اينکه همشون روپوش دارن و منظم و مرتب، دارن كار ميكنن. در انتهاي داروخانه هم يك نفر بدون روپوش نشسته و در حال نوشيدن چاي و شيريني، مشغول حساب و كتاب و نوشتن چك است. اصلا كاري نداره اطراف چه خبره، هر ازچندگاهي با تلفن حرف ميزنه و منتظر اينكه زمان بگذره و 2 ساعت زودتر از بسته شدن داروخانه، بره دنبال كاراش. به قول خودش از ترس بازرسها ميآد داروخونه! بچهها همه كارها رو ميكنن و اگه سوالي باشه، ميپرسن. در اين ميان تكنسينهاي دارويي هم هراز چند گاهي كه از طرف بيماران با لقب دكتر مواجه ميشن، كلي حال ميكنن! در اين ميان اين سوال مطرح است: تفاوت داروسازي كه 6 سال درس خونده با كسي كه 6 ماه ميآد تو داروخونه و اسامي و كاربرد اونها رو زير نظر همين دكتر ياد ميگيره، چيست؟ چرا داروسازان رو محدود كرديم به يك داروخانه با داروهاي محدود كه حتي يك ديپلمه در كوتاهترين زمان تمام اونها رو ياد ميگيره؟ يكي از تكنسينهاي دارويي مسن كه چند سال تو داروخونه كار ميكرد، تمام مشكلات خودشو از جماعت داروساز ميدونست: «امثال شما هستيد كه مانع كسب و كار ما ميشويد!» وقتي ما به ديگران اجازه ميديم به راحتي در كار تخصصي ما دخالت كنند، نبايد منتظر باشيم اوضاعمان از اين بهتر بشه!
دکتر مجيد اسماعيليان - به نقل از هفته نامه سپيد
داروسازي شده كعبه آمال جوانان امروزي. جديدا هم با لطف بعضي شعبههاي پولكي دانشگاهها، اونهايي كه با پشت سر گذاشتن رقبا در كنكور نميتونن داروسازي بخونن، به كمك توانايي مالي خانوادههاشون! با ترمي 6 ميليون ناقابل، به آرزوهاي ديرينه خود دست پيدا ميكنن. بارها تكنسينهاي دارويي رو ديدم كه به داروسازان گفتهاند: «اي كاش ما هم داروساز بوديم!» يكي از مسايلي كه اونها ذكر ميكنن، اين است كه ميبينند تمام كارها را تو داروخانه آنها انجام ميدهند و شخص ديگري چند برابر اونها حقوق ميگيره و شايد نصف ساعات كاري اونها هم تو داروخانه حضور نداره. اين سخنان براي بسياري از همكاران عزيز شايد ناخوشايند باشه، ولي از ماست كه بر ماست!
وارد داروخانه يكي از همكارانم ميشوم. 3 تا 4 جوون حدود 20 تا 24 ساله مشغول كار هستند: جمعآوري نسخ، قيمت زدن و ثبت كامپيوتر و از همه تاسفبارتر، دستور زدن نسخ. در طرف ديگر داروخانه، يكي از همين جوونها براي بيماري در حال طبابت است: «از اين قرصه شبي يكي بخور، خوب ميشي.» نكته جالب اينکه همشون روپوش دارن و منظم و مرتب، دارن كار ميكنن. در انتهاي داروخانه هم يك نفر بدون روپوش نشسته و در حال نوشيدن چاي و شيريني، مشغول حساب و كتاب و نوشتن چك است. اصلا كاري نداره اطراف چه خبره، هر ازچندگاهي با تلفن حرف ميزنه و منتظر اينكه زمان بگذره و 2 ساعت زودتر از بسته شدن داروخانه، بره دنبال كاراش. به قول خودش از ترس بازرسها ميآد داروخونه! بچهها همه كارها رو ميكنن و اگه سوالي باشه، ميپرسن. در اين ميان تكنسينهاي دارويي هم هراز چند گاهي كه از طرف بيماران با لقب دكتر مواجه ميشن، كلي حال ميكنن! در اين ميان اين سوال مطرح است: تفاوت داروسازي كه 6 سال درس خونده با كسي كه 6 ماه ميآد تو داروخونه و اسامي و كاربرد اونها رو زير نظر همين دكتر ياد ميگيره، چيست؟ چرا داروسازان رو محدود كرديم به يك داروخانه با داروهاي محدود كه حتي يك ديپلمه در كوتاهترين زمان تمام اونها رو ياد ميگيره؟ يكي از تكنسينهاي دارويي مسن كه چند سال تو داروخونه كار ميكرد، تمام مشكلات خودشو از جماعت داروساز ميدونست: «امثال شما هستيد كه مانع كسب و كار ما ميشويد!» وقتي ما به ديگران اجازه ميديم به راحتي در كار تخصصي ما دخالت كنند، نبايد منتظر باشيم اوضاعمان از اين بهتر بشه!
دکتر مجيد اسماعيليان - به نقل از هفته نامه سپيد