PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : نامه ي گنجشك به انساني كه دوست داشت پرنده باشد



reza-1369
12th November 2012, 03:34 PM
نامه ي گنجشك به انساني كه دوست داشت پرنده باشد

خواستم بگويم زياد فرقي نمي كند .من همان گنجشكم همان گنجشكي كه مي خواست آزاد باشد همان گنجشكي كه هر وقت دلش مي گرفت داد مي زد. پرواز مي كرد و به ظاهر آزاد بود (اما نبود ) .همان گنجشكي كه روزي پرواز كردن را از مادرش آموخت ، آن هم نه براي اينكه كه واقعا از آن لذت ببرد بلكه به خاطر اينكه كه خود را از دست حوادثي كه ممكن است در زندگي برايش پيش آيد، برهاند مادرش زمانيكه پرواز را به او ياد مي داد ، آينده ي سراسر رنج و مشقت فرزند را مي ديد اما به روي خودش نمي آورد.
كاش پرواز تنها براي پرواز كردن بود و نه براي رهانيدن خود از دست حوادث روزگار من هم آن گنجشكي هستم كه فكر مي كني شادم اما اينگونه نيست من هم درد و رنج مردم را مي بينم اما نمي توانم چيزي بگويم ما هم مسخره مي شويم آن هم زمانيكه با كلاغان هستيم آنها به جثه ريز ما مي خندند به پرواز ما ايراد مي گيرند وهر وقت اراده كنند ما را مي درند ما هميشه براي رفتن آماده ايم اما تا آخرين لحظه رفتنما ن خبر از رفتن خود نداريم ما هم مي ترسيم از اين كه بگوييم چه در دل داريم چه كه روزگار همين است كلاغ به جثه ي ريز ما مي خندد ما به پر سياه او – اين رسم روزگار است چه بايد بكنيم يك روز بايد پرواز را ياد گرفت ويك روز بايد آن را به ديگري آموخت . نه من مي توانم پرواز نكنم و نه تو مي تواني راه نروي اين طبيعت ماست من پرنده ام وتو انسان تا به حال فكر كرده اي كه من در زمستان چه مي كنم؟ چه مي خورم؟ يا چه مي پوشم؟ يا به اين فكر كرده اي كه چرا لانه ام را در بلندي مي سازم ؟
آري من هم از سرما مي ترسم از بي غذايي فرزندانم مي هراسم از اينكه هر لحظه خطري مرا تهديد مي كند مي ترسم ومن هم دوست داشتم جايم با تو عوض مي شد روي زمين راه مي رفتم در كنار جوي آبي مي نشستم و از محيط اطرافم لذت مي بردم . هميشه قبل از پرنده ها آب مي خوردم و هميشه تا مي آمدم پرنده ها پرواز مي كردتد . من هم دوست داشتم هر وقت دلم مي خواست به پرنده ها سنگ مي زدم بچه هايشان را اذيت مي كردم يا آن ها را در قفس مي كردم اما آيا چيزي عوض مي شد ؟نه- هيچ- من انسان مي شدم وتو پرنده و باز همان ترسها و دلهره ها . شايد جالب باشد كه بداني كه عوض شدن جاي ما با مرگ تحقق مي پذيرد . ما براي مردن از آسمان به زمين سقوط ميكنيم وشما انسان ها هم براي مردن از زمين به آسمان پرواز مي كنيد وآن وقت است كه هر دو ي ما به آرزوي خود مي رسيم من در زمين خانه دارم و تو در آسمان پرواز مي كني و منزل مي كني براي رفتن بايد رفت ايستادن باعث خستگي بيشتر ما مي شود و رفتن وتلاش و اميدوار بودن ما را به مقصود مي رساند. نه از كسي برنج ونه دلگير باش ومطمئن باش جز شرمندگي چيزي عايد حسودان نخواهد شد....و اين را بدان که خدا با هردوي ماست...

sahar72
12th November 2012, 03:56 PM
خیلی جالب بود

homeyra
12th November 2012, 04:00 PM
روزگار همين است.... كلاغ به جثه ي ريز ما مي خندد ما به پر سياه او – اين رسم روزگار است............

من فک کردم فقط ما آدما، نمیتونیم تفاوت رو تحمل کنیم ولی مثل اینکه گنجشکها هم ببببله.......

leyli man
12th November 2012, 04:18 PM
خ خ زیبا و تاثیر گذار بود ممنون دوست عزیز[golrooz]

Alpha110
12th November 2012, 04:58 PM
خیلی جالب بود ممنون[tashvigh][golrooz][tashvigh]

shivana69
12th November 2012, 05:36 PM
يك روز بايد پرواز را ياد گرفت ويك روز بايد آن را به ديگري آموخت .
مرسی زیبا بود [golrooz][golrooz]

... kiana ...
12th November 2012, 06:22 PM
سلام
نكته هاي جالب وقشنگي داشت.[labkhand]

l.ghasemi
12th November 2012, 06:29 PM
[golrooz][golrooz][golrooz]

نسیم بهآر
12th November 2012, 06:35 PM
براي رفتن بايد رفت ايستادن باعث خستگي بيشتر ما مي شود

جالب بود ممنون[golrooz]

elham7771
12th November 2012, 06:57 PM
میشه منم از زبان گنجشک یه نامه به آدمی که دوست داشت پرنده بشه بنویسم؟براتون می فرستم به ایمیلتون.

nasim t
12th November 2012, 06:59 PM
ممنون خیلی جالب و آموزنده بود
من هیچ وقت ارزوی پرواز نداشتم ارزوی راه رفتنم نداشتم نه کلاغ بودم نه گنجشک اما روزگار با آدماش با منی که هیچ کاری به کسی نداشتم هم کنار نمی یاد

reza-1369
12th November 2012, 07:12 PM
میشه منم از زبان گنجشک یه نامه به آدمی که دوست داشت پرنده بشه بنویسم؟براتون می فرستم به ایمیلتون.

سلام خوشحال میشم حتمآ این کارو بکنید[golrooz]

سونای69
12th November 2012, 08:13 PM
ممنون بسیار زیبا بود و نکات ریز زیادی داشت ولی من از این قسمت خوشم آمد:

"براي رفتن بايد رفت
ايستادن باعث خستگي بيشتر ما مي شود و رفتن وتلاش و اميدوار بودن ما را به مقصود مي رساند."

tkcivil
12th November 2012, 08:43 PM
عالی بود ممنون[tashvigh]

SiDe
12th November 2012, 09:46 PM
فوق العاده بود ممنون دوست عزیز.

elahe_hasanpor
12th November 2012, 09:54 PM
سلام خیلی قشنگ بود...لذت بردم[golrooz]

f@temeh.sh
12th November 2012, 10:32 PM
پر بازکن..پرواز کن..
تااوج ،تاعشق،تاخدا..
میدانم که میرسی ..درطالع تو نیکبختی است.پس نهراس...
پروازکن.[golrooz]

mhnz
13th November 2012, 09:13 PM
سلام.ممنون عالی بود[golrooz][tashvigh][tashvigh][tashvigh]

mazaheri.chem
13th November 2012, 11:35 PM
ممنون، کاش همیشه یادمون باشه[tashvigh]

گل مسیح
15th November 2012, 12:49 AM
بسیار زیبا بود.

mohade3 taqaV
15th November 2012, 11:20 AM
عالی بود ، ممنون .
نمیدونم چرا من رو یاد این ضرب المثل انداخت که میگن :
" مرغ همسایه غازه !!! ... "

سونیتا
15th November 2012, 10:27 PM
عالی بود مرسی

موازنه
16th November 2012, 01:35 PM
واقعآ عالی بود...
ممنونم....[tashvigh]

shiva1993
21st November 2012, 05:46 PM
[shaad][shaad]

Ero
22nd November 2012, 12:39 PM
واقعا زیبا بود. ممنون

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد