باستان شناس
11th November 2012, 05:50 PM
زبان فارسی پیش از آنکه هندوستان مستعمره انگلستان شود،
دومین زبان رسمی این کشور (در دوره گورکانیان زبان رسمی) و زبان فرهنگی و علمی بشمار میرفت.
اما پس از استعمار، انگلیسیها د رسال ۱۸۳۲ با زور انگلیسی را جایگزین فارسی کردند.
زبان فارسی در دورهٔ غزنویان به هند راه یافت در آن دوره پارسی، زبان ادبیات، شعر، فرهنگ و دانش بود. با تأسیس امپراتوری مغول هندوستان به اوج پیشرفت خود در هند رسید و زبان رسمی هندوستان شد.
زبان فارسی هندوستان شاعران بزرگی همچون بیدل دهلوی، و امیر خسرو دهلوی و دستگاه شعری سبک هندی را در خود پروراند.
از دیگر شاعران نامدار فارسی زبان شبه قاره هندوستان، میتوان از اقبال لاهوری نام برد.
همچنین پارسیگویان هندوستان، واژهنامههای ارزشمندی برای زبان پارسی گردآوری کردند که از آنجمله میتوان به فرهنگ ابراهیمی از ابراهیم قوامالدین فروغی، فرهنگ آنندراج از محمد پاشا، اشاره کرد.
دیرینه ارتباط زبانی ایران و هندوستان
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/f/f3/Persian_in_script_tajmahal2.jpg/220px-Persian_in_script_tajmahal2.jpg
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/0/0b/Persian_in_script_tajmahal.jpg/220px-Persian_in_script_tajmahal.jpg
سنگ نوشته سبک فارسی
تاریخ پیوند ایران و هند به هزاران سال پیش برمی گردد.
تاریخنگاران مینویسند که وقتی حدود ۱۱۰۰ تا ۱۵۰۰ سال پیش از میلاد، تیرههای آریایی از درهٔ خیبر وارد سرزمینهای ایران و هند شدند،
روابط فرهنگی و زبانیِ این دو کشور از آن روزگار آغاز گردید.
همانندیهای فراوان میان زبان اوستا و سانسکریت هم نشانه دیگری از پیوند دیرینهٔ ایران و شبه قاره دارد.
در دوران اشکانیان (۲۲۶ - ۲۴۹ ق.م) این روابط رو به گسترش نهاد
تااینکه در زمان ساسانیان (۲۲۶ ق.م - ۶۵۲ م) با وجود ترجمهٔ کتابهای مهم هندی مانند «کلیله و دمنه» در عصر انوشیروان، پیوستگیهای فرهنگی قوت گرفت.
پس از حمله سلطان محمود غزنوی به هندوستان دراوایل سدهٔ پنجم هجری زبان فارسی با آمدن سپاهیان محمود در شبه قاره گسترش مییابد.
البته نباید سهم صوفیان را که مبلغان اصلیاسلام و زبان فارسی بودند، فراموش کرد.
بزرگ صوفیانی چون هجویری، خواجه معین الدین چشتی، شیخ بهاءالدین زکریا مولتانی، سیداشرف جهانگیر سمنانی، سیدعلی همدانی و... که با گفتار و کردارشان بر خیل مسلمانان و فارسی زبانان افزودند.
حکومت پادشاهان مسلمان، به ویژه شاهان ایرانی نژاد در سراسر شبه قاره را هم نباید از یادبرد، زیرا آنان با حمایت و پشتیبانیِ فراوان خود از علما، دانشمندان، سرایندگان، ادیبان، هنرمندان و سایر فرهیختگان موجب شکوفایی و ارتقای زبان فارسی شدند و در این باره منابع و مآخذ فراوان است.
رسمیت یافتن زبان فارسی به عنوان زبان دین، سیاست، ادب و هنر در شبه قاره موجب شد که علاوه بر پدیدآمدن آثار فراوان فارسی در آن سرزمین توسط اهالی شبه قاره یا ایرانیان و دیگر مهاجران، به ویژه در زمینههای تاریخ، فرهنگ، دستور، یادنامه (تذکره) و انشاء آثار بزرگان شعر و ادب و عرفان ایران زمین مورد پروا و پذیرش دانشوران و متفکران قرار گیرد و دربارهٔ آنها پژوهش شود یا به زبانهای گوناگون بومی سرزمین هند و پاکستان ترجمه گردد.
زبان فارسی هشت قرن پیش وارد هند شد، ۷۰۰ سال بر تارک اندیشه، روابط، سیاست، اقتصاد و فرهنگ مردم هند حاکمیت داشت.
به گونهای که کلیه آثار مهم فرهنگی، مذهبی، سیاسی، ادبی، مکاتبات، اسناد شخصی ودولتی و احکام قضایی هند به زبان فارسی نوشته میشد و مدتهای مدیدی، این سرزمین مهد پرورش شعر و ادب فارسی بود.
هم اکنون آثار گرانبها و نسخ خطی بسیار ارزنده موجود در هند حکایت از این واقعیت دارد.
هنوز فرهنگ دوستان و ادب پروران و اندیشمندان هند در تلاشند تا این گنجینه گرانبهای فرهنگی را حفظ و گسترش دهند و همه ساله آثار ارزشمندی توسط استادان علاقمند، به بازار ادب عرضه میشود.
لازم به ذکر است که در سراسر هند بیش از پنجاه بخش زبان فارسی در دانشگاهها و کالجها به فعالیت اشتغال دارند.
بیش از یکصد مدرسه و دبیرستان فعالانه به تدریس زبان فارسی میپردازند. در اکثر قریب به اتفاق مدارس سنتی اسلامی، زبان فارسی در متون درسی وجود دارد و همه علما و مدرسین با دیوانهای شعرای بزرگ، خصوصاً گلستان سعدی، آشنا و مانوس هستند.
زبان فارسی از آن رو که قرنها زبان رسمی سلاطین گورکانی درهند بود، علاوه بر آن تکلم گونهای از زبان پارسی توسط اقلیت پارسیان هند، تاثیر قابل ملاحظهای بر زبانهای رایج در شبه قاره بهویژه زبان اردو داشتهاست..
شاه جهان بنای باشکوه تاج محل را برای یادبود وی ساخت.
ارجمند بانو دختر یک ایرانی بنام عبدالحسن عاصف خان بود.
دومین زبان رسمی این کشور (در دوره گورکانیان زبان رسمی) و زبان فرهنگی و علمی بشمار میرفت.
اما پس از استعمار، انگلیسیها د رسال ۱۸۳۲ با زور انگلیسی را جایگزین فارسی کردند.
زبان فارسی در دورهٔ غزنویان به هند راه یافت در آن دوره پارسی، زبان ادبیات، شعر، فرهنگ و دانش بود. با تأسیس امپراتوری مغول هندوستان به اوج پیشرفت خود در هند رسید و زبان رسمی هندوستان شد.
زبان فارسی هندوستان شاعران بزرگی همچون بیدل دهلوی، و امیر خسرو دهلوی و دستگاه شعری سبک هندی را در خود پروراند.
از دیگر شاعران نامدار فارسی زبان شبه قاره هندوستان، میتوان از اقبال لاهوری نام برد.
همچنین پارسیگویان هندوستان، واژهنامههای ارزشمندی برای زبان پارسی گردآوری کردند که از آنجمله میتوان به فرهنگ ابراهیمی از ابراهیم قوامالدین فروغی، فرهنگ آنندراج از محمد پاشا، اشاره کرد.
دیرینه ارتباط زبانی ایران و هندوستان
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/f/f3/Persian_in_script_tajmahal2.jpg/220px-Persian_in_script_tajmahal2.jpg
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/0/0b/Persian_in_script_tajmahal.jpg/220px-Persian_in_script_tajmahal.jpg
سنگ نوشته سبک فارسی
تاریخ پیوند ایران و هند به هزاران سال پیش برمی گردد.
تاریخنگاران مینویسند که وقتی حدود ۱۱۰۰ تا ۱۵۰۰ سال پیش از میلاد، تیرههای آریایی از درهٔ خیبر وارد سرزمینهای ایران و هند شدند،
روابط فرهنگی و زبانیِ این دو کشور از آن روزگار آغاز گردید.
همانندیهای فراوان میان زبان اوستا و سانسکریت هم نشانه دیگری از پیوند دیرینهٔ ایران و شبه قاره دارد.
در دوران اشکانیان (۲۲۶ - ۲۴۹ ق.م) این روابط رو به گسترش نهاد
تااینکه در زمان ساسانیان (۲۲۶ ق.م - ۶۵۲ م) با وجود ترجمهٔ کتابهای مهم هندی مانند «کلیله و دمنه» در عصر انوشیروان، پیوستگیهای فرهنگی قوت گرفت.
پس از حمله سلطان محمود غزنوی به هندوستان دراوایل سدهٔ پنجم هجری زبان فارسی با آمدن سپاهیان محمود در شبه قاره گسترش مییابد.
البته نباید سهم صوفیان را که مبلغان اصلیاسلام و زبان فارسی بودند، فراموش کرد.
بزرگ صوفیانی چون هجویری، خواجه معین الدین چشتی، شیخ بهاءالدین زکریا مولتانی، سیداشرف جهانگیر سمنانی، سیدعلی همدانی و... که با گفتار و کردارشان بر خیل مسلمانان و فارسی زبانان افزودند.
حکومت پادشاهان مسلمان، به ویژه شاهان ایرانی نژاد در سراسر شبه قاره را هم نباید از یادبرد، زیرا آنان با حمایت و پشتیبانیِ فراوان خود از علما، دانشمندان، سرایندگان، ادیبان، هنرمندان و سایر فرهیختگان موجب شکوفایی و ارتقای زبان فارسی شدند و در این باره منابع و مآخذ فراوان است.
رسمیت یافتن زبان فارسی به عنوان زبان دین، سیاست، ادب و هنر در شبه قاره موجب شد که علاوه بر پدیدآمدن آثار فراوان فارسی در آن سرزمین توسط اهالی شبه قاره یا ایرانیان و دیگر مهاجران، به ویژه در زمینههای تاریخ، فرهنگ، دستور، یادنامه (تذکره) و انشاء آثار بزرگان شعر و ادب و عرفان ایران زمین مورد پروا و پذیرش دانشوران و متفکران قرار گیرد و دربارهٔ آنها پژوهش شود یا به زبانهای گوناگون بومی سرزمین هند و پاکستان ترجمه گردد.
زبان فارسی هشت قرن پیش وارد هند شد، ۷۰۰ سال بر تارک اندیشه، روابط، سیاست، اقتصاد و فرهنگ مردم هند حاکمیت داشت.
به گونهای که کلیه آثار مهم فرهنگی، مذهبی، سیاسی، ادبی، مکاتبات، اسناد شخصی ودولتی و احکام قضایی هند به زبان فارسی نوشته میشد و مدتهای مدیدی، این سرزمین مهد پرورش شعر و ادب فارسی بود.
هم اکنون آثار گرانبها و نسخ خطی بسیار ارزنده موجود در هند حکایت از این واقعیت دارد.
هنوز فرهنگ دوستان و ادب پروران و اندیشمندان هند در تلاشند تا این گنجینه گرانبهای فرهنگی را حفظ و گسترش دهند و همه ساله آثار ارزشمندی توسط استادان علاقمند، به بازار ادب عرضه میشود.
لازم به ذکر است که در سراسر هند بیش از پنجاه بخش زبان فارسی در دانشگاهها و کالجها به فعالیت اشتغال دارند.
بیش از یکصد مدرسه و دبیرستان فعالانه به تدریس زبان فارسی میپردازند. در اکثر قریب به اتفاق مدارس سنتی اسلامی، زبان فارسی در متون درسی وجود دارد و همه علما و مدرسین با دیوانهای شعرای بزرگ، خصوصاً گلستان سعدی، آشنا و مانوس هستند.
زبان فارسی از آن رو که قرنها زبان رسمی سلاطین گورکانی درهند بود، علاوه بر آن تکلم گونهای از زبان پارسی توسط اقلیت پارسیان هند، تاثیر قابل ملاحظهای بر زبانهای رایج در شبه قاره بهویژه زبان اردو داشتهاست..
شاه جهان بنای باشکوه تاج محل را برای یادبود وی ساخت.
ارجمند بانو دختر یک ایرانی بنام عبدالحسن عاصف خان بود.