وحید 0319
9th November 2012, 05:37 PM
«هَلْ أَتَاکَ حَدِیثُ ضَیْفِ إِبْرَاهِیمَ الْمُکْرَمِینَ، إِذْ دَخَلُوا عَلَیْهِ فَقَالُوا سَلَامًا قَالَ سَلَامٌ قَوْمٌ مُّنکَرُونَ، فَرَاغَ إِلَى أَهْلِهِ فَجَاء بِعِجْلٍ سَمِینٍ، فَقَرَّبَهُ إِلَیْهِمْ قَالَ أَلَا تَأْکُلُونَ»آیا داستان میهمانان گرامی ابراهیم به تو رسیده است؟ آنگاه که بر او وارد شدند و سلام گفتند، ابراهیم در پاسخ گفت: سلام، شما را نمیشناسم، پس پنهانی به سراغ خانواده خود رفت و گوساله فربه (و بریان شدهای) را آورد، پس غذا را نزدیک مهمانان گذارد (ولی با تعجب دید دست به سوی غذا نمیبرند)، گفت: چرا نمیخورید؟ (ذاریات، ۲۴-۲۷)از این آیات و آیات پس از آن، برخی آداب مهمانی به دست میآید که به آن اشاره میکنیم:۱٫ مهمان، محترم است. « ضَیْفِ… الْمُکْرَمِینَ»۲٫ مهمان، وقتی وارد شد، سلام کند. «قَالُوا سَلَامًا»۳٫ جواب سلام او لازم است. «قَالَ سَلَامٌ»۴٫ صاحب خانه دور از چشم مهمان به سراغ تهیه غذا برود. «فَرَاغَ»۵٫ غذا را در خانه تهیه کنیم. «إِلَى أَهْلِهِ»۶٫ پذیرایی سریع باشد. «فَجَاء» (حرف «فاء» نشانه سرعت و زمانی کوتاه است)۷٫ بهترین غذاها فراهم شود. «عِجْلٍ سَمِینٍ»۸٫ مهمان را نزد سفره نبریم، بلکه سفره را نزد مهمان بیاندازیم. «فَقَرَّبَهُ إِلَیْهِمْ»۹٫ از مهمان نپرسیم که غذا خوردهای یا نه. «فَرَاغَ إِلَى أَهْلِهِ فَجَاء» (حضرت ابراهیم بدون پرسش از مهمان، به سراغ خانواده و تهیه غذا رفت)۱۱٫ غذا در دسترس مهمان باشد. «فَقَرَّبَهُ إِلَیْهِمْ»۱۲٫ مهمان غذا را بپذیرد و میل کند که صاحب خانه دغدغه نداشته باشد. «لَا تَأْکُلُونَ»۱۳٫ اول پذیرایی، بعد گفتگو. « فَجَاء بِعِجْلٍ سَمِینٍ…» بعد پرسیدند: «فَمَا خَطْبُکُمْ أَیُّهَا الْمُرْسَلُونَ»۱۴٫ اگر مهمان خبر تلخ و شیرینی دارد، اول خبر شیرین و سپس تلخ را عنوان کند. « بَشَّرُوهُ… أُرْسِلْنَا إِلَى قَوْمٍ مُّجْرِمِینَ » (ابتدا بشارت فرزند سپس نزول عذاب بر مجرمان)آرزو در آیات و روایات«أَمْ لِلْإِنسَانِ مَا تَمَنَّى، فَلِلَّهِ الْآخِرَةُ وَالْأُولَى، وَکَم مِّن مَّلَکٍ فِی السَّمَاوَاتِ لَا تُغْنِی شَفَاعَتُهُمْ شَیْئًا إِلَّا مِن بَعْدِ أَن یَأْذَنَ اللَّهُ لِمَن یَشَاءُ وَیَرْضَى»آیا میپندارید که انسان به هر چه آرزو دارد میرسد؟ پس آخرت و دنیا برای خداوند است و چه بسا فرشتگانی که در آسمانها هستند (ولی) شفاعت آنان سودی ندارد، مگر بعد از آن که خداوند برای هر که بخواهد و رضایت دهد، اجازه شفاعت دهد. (نجم، ۲۴-۲۶)ارزش آرزو :آرزو عامل و انگیزه حرکت و رشد است. رسول اکرم(ص) فرمودند: «لَوْلَا الْأَمَلُ مَا رَضَعَتْ وَالِدَةٌ وَلَدَهَا وَلَا غَرَسَ غَارِسٌ شَجَرا»، اگر آرزو نبود، نه مادری کودک خود را شیر میداد و نه کشاورزی درختی را میکاشت.حضرت عیسی (ع) پیرمردی را دید که بیل در دست دارد و زمین را شخم میزند، گفت: خدایا، آرزو را از این مرد بگیر، دید پیرمرد بیل را کنار گذاشت و خوابید. پس از مدتی، حضرت عیسی از خدا خواست که آرزو به او برگردد، مشاهده کرد که پیرمرد بلند شد و شروع به کار کرد.مهار کردن آرزو :آرزوها باید در چارچوب امکانات، استعدادها، شرایط و ظرفیت باشد وگرنه سر از موهومات در میآورد، امام علی(ع) فرمودند: «بیشترین ترس من بر شما، از هواپرستی و آرزوهای طولانی است».آرزوهای منفی:در قرآن از بعضی آرزوها انتقاد و نهی شده است. نظیر کسانی که آرزو داشتند، ثروت قارون را داشته باشند و میگفتند: «یَا لَیْتَ لَنَا مِثْلَ مَا أُوتِیَ قَارُونُ» یا آرزو دارند مورد ستایش نابجا قرار گیرند. «یُحِبُّونَ أَنْ یُحْمَدُوا بِما لَمْ یَفْعَلُوا» یا آرزو دارند بر دیگران برتری داشته باشند. «تِلْکَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِینَ لَا یُرِیدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ»، بارها خداوند با جملات: «لا تُعْجِبْکَ أَمْوالُهُمْ»و «َلَا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ» مؤمنان را از نگاههای آرزومندانه به سرمایهداران و مرفهان باز داشته است.آرزوهایی که به آن نمیرسند:در قیامت بارها مجرمان «یا لَیتَنی» (ای کاش) میگویند؛ ولی چه سود:«یا لَیتَنی کُنت تُراباً» ای کاش خاک بودم! (خاک، یک دانه میگیرد و یک خوشه میدهد. خاک، فاضلاب میگیرد و آب زلال میدهد؛ ولی بعضی انسانها جز فساد کاری نمیکنند)«یَا لَیْتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلا»، ای کاش با پیامبر یک راهی را انتخاب کرده بودم.«یَا لَیْتَنِی لَمْ أُوتَ کِتَابِیَهْ»، ای کاش نامه عمل به دستم نمیرسید.«یَا لَیْتَنِی قَدَّمْتُ لِحَیَاتِی»، ای کاش برای روز حیاتم که امروز است، چیزی از پیش فرستاده بودم.«یَا لَیْتَنَا نُرَدُّ وَلاَ نُکَذِّبَ»، ای کاش ما به دنیا بازگردانده شده و دیگر تکذیب نمیکردیم.