Joseph Goebbels
7th November 2012, 10:24 PM
۸ ماه مه ۱۹۴۵: جنگ پایان یافته است.
در این روز فلد مارشال ویلهلم کایتل (Wilhelm Keitel) کاپیتولاسیون آلمان را بی قید و شرط امضا میکند. هیتلر دیگر زنده نیست و حکومت ناسیونال سوسیالیسم در آلمان و اروپا سقوط کرده است. جنگ جهانی دوم پایان یافته و آلمان عملا به مناطق تحت نفوذ متفقین تقسیم شده است. در این زمان "جنگ سرد" آغازشده؛ جنگی که بیش از ۴۰ سال طول کشید.
۱۷ ژوئیه تا ۲ اوت ۱۹۴۵: تصمیمهای متفقین برای آلمان.
ائتلاف ضد هیتلر٬ موسوم به متفقین برای نخستین بار پس از جنگ در شهر پوتسدام گرد آمدهاند. نمایندگان "گروه سه کشور بزرگ"، استالین (اتحاد جماهیر شوروی)، ترومن (ایالات متحده) و چرچیل (بریتانیا) بخشی از مسیر رودخانههای اودر (Oder) و نایسه (Neiße) را به عنوان مرز آلمان و لهستان تعیین میکنند که بعدها به "خط اودر – نایسه" مشهور شد. آنها با این اقدام، بخشی از مناطق شرقی را که تا سال ۱۹۳۷ به آلمان تعلق داشتند، به لهستان سپردند و اخراج آلمانیها از این مناطق را عملا بهرسمیت شناختند. نخستین اختلافنظرها میان متفقین زمانی بروز کردند که آنها به تقسیم کارخانههای آلمان برای جبران خسارات جنگی پرداختند.
۲۲ آوریل ۱۹۴۶: وحدت اجباری احزاب چپ.
در برلین از ترکیب حزب کمونیست و حزب سوسیال دموکرات، "حزب متحد سوسیالیستی آلمان" (SED) بهوجود میآید. سوسیال دموکراتها در آغاز با این اقدام مخالفند اما در نهایت کوتاه میآیند و به وحدت تن میدهند. اوتو گروتهول (Otto Grothewohl)، رهبر سوسیال دموکراتها، تحت فشار شوروی دست ویلهلم پیک، رهبر حزب کمونیست را میفشارد. دستدادن دو سیاستمدار بعدها به یکی از سمبلهای "جمهوری دموکراتیک آلمان" (آلمان شرقی) تبدیل شد و بر پرچم این کشور نقش بست.
۲۰ ژوئن ۱۹۴۸: آغاز دوران طلایی.
"رفرم واحد پول" نخستین تجربهی جمعی مثبت ساکنان مناطق غربی آلمان پس از جنگ است: شبانه تمامی مغازهها پر از کالا میشوند. برای کسی که قدرت مالی دارد، همه چیز قابل دریافت است. هر یک از ساکنان مناطق غربی ۴۰ مارک دریافت میکنند.
۳ روز بعد، "رفرم واحد پول" در مناطق شرقی صورت میگیرد و مارک شرقی به وجود میآید. هر یک از ساکنان این مناطق ۷۰ مارک (شرقی) دریافت میکند اما در مناطق شرقی چیزی برای خریدن پیدا نمیشود.
۲۴ ژوئن ۱۹۴۸: محاصرهی برلین توسط شوروی.
برلین که تا این زمان به چهار منطقهی تحت نفوذ آمریکا، بریتانیا، شوروی و فرانسه تقسیم شده، توسط سربازان شوروی کاملا محاصره میشود. این اقدام قدرتهای غربی را غافلگیر میکند. برلین غربی با ۲ میلیون و ۲۰۰هزار نفر جمعیت در محاصرهی کامل نیروهای شوروی است و به کمک نیاز دارد . قدرتهای غربی تصمیم میگیرند، تسلیم نشوند و از راه هوایی به کمک ساکنان برلین غربی میشتابند. هواپیماهای متفقین غربی که به "کشمشافکن" شهرهاند، ۲۷۸ هزار بار بر آسمان برلین غربی ظاهر میشوند و برای ساکنان این منطقه بستههای حاوی مواد خوراکی را پرتاب میکنند.
در ماه مه ۱۹۴۹ شوروی محاصرهی برلین را پایان میدهد.
۲۴ ماه مه ۱۹۴۹: تاسیس جمهوری فدرال آلمان.
با تصویب «قانون اساسی موقت»٬ جمهوری فدرال آلمان (آلمان غربی) پا میگیرد. تدوین کنندگان قانون اساسی از تجربیات تلخ دوران جمهوری وایمار آموخته اند و در قانون اساسی جدید به حقوق اولیه شهروندان اهمیت بیشتری داده اند و به دولتهای ایالتی و نیز صدراعظم٬ قدرت بیشتری واگذار کرده اند. در قانون اساسی جدید همچنین قید شده است که سرنگونی یک دولت تنها با انتخاب دولت جدید میسر است. «قانون اساسی موقت» تا امروز معتبر مانده است.
۱۵ سپتامبر ۱۹۴۹: انتخاب نخستین صدراعظم آلمان.
مجلس فدرال (بوندس تاگ) سیاستمدار ۷۳ساله را به عنوان نخستین صدراعظم آلمان برمی گزیند. آدناوئر پیش از به قدرت رسیدن هیتلر شهردار کلن بود و در زمان حکومت ناسیونال سوسیالیسم به اردوگاه های کار اجباری فرستاده شد و پس از جنگ یکی از بنیانگذاران حزب محافظه کار دموکرات مسیحی بود. او در موفقیت جمهوری فدرال آلمان نقش بسزایی داشت. آدناوئر سه دوره دیگر نیز انتخاب شد: ٬۱۹۵۳ ۱۹۵۷ و ۱۹۶۱.
اکتبر ۱۹۴۹: ایجاد دومین کشور آلمانی.
در مناطق تحت نفوذ اتحاد جماهیر شوروی٬ شورای خلق تشکیل شده است. این شورا مجلس خلق را تاسیس کرده و این مجلس در روز ۷ اکتبر قانون اساسی «جمهوری خلق آلمان» (آلمان شرقی) را تصویب میکند. مجلس خلق در روز ۱۱ اکتبر ویلهلم پیک را به عنوان رئیس جمهور آلمان شرقی برمی گزیند و به اوتو گروته ول وظیفه تشکیل دولت را محول میکند.
۲۷ مه ۱۹۵۲: آلمان شرقی مرزها را میبندد.
از سال ۱۹۴۵ تعداد زیادی از اهالی شرق آلمان روانه شهرهای بزرگ غرب آلمان میشوند. پس از ایجاد «جمهوری دموکراتیک آلمان» در شرق کشور٬ این جابجایی شدت بیشتری گرفته است. به همین علت دولت آلمان شرقی مرزهای خود را میبندد. فقط مرزهای برلین برای عبور و مرور باز هستند.
۱۰ سپتامبر ۱۹۵۲: امضا قرارداد لوکزامبورگ.
کنراد آدناوئر و موشه شارت٬ وزیر امور خارجه اسرائیل قرارداد لوکزامبورگ را امضا میکنند که بر اساس آن دولت آلمان غربی موظف است برای جبران جنایتهای نازیها علیه یهودیان٬ ۳ میلیارد و ۵۰۰ میلیون مارک به اسرائیل بپردازد. این قرارداد بامخالفت تعداد زیادی از نمایندگان محافظه کار بوندس تاگ مواجه میشود.
۵ مارس ۱۹۵۳: درگذشت «تزار سرخ».
جوزف استالین٬ رهبر اتحاد جماهیر شوروی٬ بر اثر خونریزی مغزی فوت میکند. پس از مرگ او٬ دوران استالینیسم نیز به پایان میرسد و در برخی کشورهای بلوک شرق این امید جان میگیرد که سرکوب دگراندیشان نیز خاتمه خواهد یافت. سرکوب خونین قیام های سال ۱۹۵۶ در لهستان و مجارستان اما بیانگر آنند که خروشچف٬ جانشین استالین نیز اجازه نمی دهد٬ کشورهای وابسته به اتحاد جماهیر شوروی٬ از بلوک شرق جدا شوند.
۱۷ ژوئن ۱۹۵۳: قیام در آلمان شرقی.
در پی یک حرکت اعتراضی کارگران در برلین شرقی٬ صدها هزار نفر در مناطق گوناگون آلمان شرقی علیه سیاست های دولت آلمان شرقی به خیابانها میریزند. دولت برای سرکوب تظاهرات گسترده به سرعت اقدام میکند و با کمک نیروهای شوروی٬ به این قیام پایان میدهد. منابع رسمی آلمان شرقی تعداد کشته شدگان را ۲۹ نفر اعلام میکنند اما خبرگزاری ها از ۵۰۰ کشته گزارش میدهند. تا کنون مرگ ۵۵ نفر ثابت شده است.
۴ ژوئیه ۱۹۵۴: «اعجاب برن».
آلمان غربی قهرمان فوتبال جهان میشود. در بازی نهایی که میان آلمان و مجارستان در شهر برن برگزار میشود٬ آلمان به نتیجه ۳ بر ۲ به پیروزی میرسد. این موفقیت ورزشی در هر دو کشور آلمان موجی از شادی برمی انگیزاند. این نخستین جشن مشترک مردم آلمان شرقی و غربی پس از پایان جنگ جهانی دوم است.
اکتبر ۱۹۵۴: آلمان غربی به ناتو میپیوندد.
قرارداد پیوستن آلمان غربی به «پیمان آتلانتیک شمالی» در روز ۲۳ اکتبر ۱۹۵۴ در پاریس امضا میشود. بدین ترتیب آلمان غربی گامی دیگر در راه استقلال خود برمیدارد و علاوه بر آن میتواند در صورت نیاز از پشتیبانی نظامی همپیمانان خود بهره مند شود.
۱۴ مه ۱۹۵۵: پیمان ورشو.
پس از پیوستن آلمان غربی به ناتو٬ اتحاد جماهیر شوروی اقدام به ایجاد نهادی مشابه ناتو میکند. در این سازمان نظامی که به پیمان ورشو معروف است٬ ۸ کشور از جمله آلمان شرقی عضو میشوند. پیمان ورشو در جولای ۱۹۹۱ منحل شد.
۲۵ مارس ۱۹۵۷: تولد اروپای جدید.
آلمان غربی٬ ایتالیا٬ بلژیک٬ فرانسه٬ لوکزامبورگ و هلند «قرارداد رم» را امضا میکنند. این قرارداد زمینه ی ایجاد اتحادیه اروپا را فراهم میکند.
۱۵ نوامبر ۱۹۵۹: خداحافظی با کارل مارکس.
در این روز اعضای حزب سوسیال دموکرات آلمان «برنامه گودسبرگ» حزب را تصویب میکنند. در برنامه جدید از مبارزه طبقاتی و «ملی کردن» خبری نیست. حزب سوسیال دموکرات از یک حزب طبقه کارگر به یک «حزب مردمی» تبدیل میشود و خود را برای به دست گرفتن سکان دولت آماده میکند.
اوت ۱۹۶۱: ساختن دیوار برلین.
فرار روزافزون مردم از شرق به غرب از طریق مرزهای باز برلین٬ دولت سوسیالیستی آلمان شرقی را به فکر چاره میاندازد. تنها در ماه جولای ۱۹۶۱ بیش از ۳۰ هزار نفر از این مرزها به آلمان غربی گریخته اند. در ماه اوت تعداد فراریان ۳۰ درصد افزایش مییابد. برای جلوگیری از این روند٬ کارگران و سربازان آلمان شرقی در شامگاه ۱۲ اوت ۱۹۶۱ ساختن دیوار برلین و بستن تنها مرزهای باز میان دو آلمان را آغاز میکنند.
۲۲ اوت ۱۹۶۱: نخستین «قربانی دیوار».
در این روز زنی به نام ایدا زیکمن از پنجره آپارتمانش که در طبقه سوم یک ساختمان مجاور دیوار قرار دارد٬ به پیاده روی مقابل (در خیابان «برناور») که پشت دیوار و در بخش غربی برلین است٬ میپرد. او برای جلوگیری از آسیب٬ ابتدا چند تشک به زمین میاندازد اما این تشک ها مانع مرگ او نمی شوند. امروزه در جلوی ساختمان شماره ۴۸ خیابان برناور یک بنای یادبود به یاد ایدا زیکمن نصب شده است.
۲۷ اکتبر ۱۹۶۱: قدرت نمایی آمریکا و شوروی.
مرزبانان آلمان شرقی در گذرگاه مرزی «چک پوینت چارلی» برلین از ورود افسران آمریکایی به برلین شرقی جلوگیری میکنند. چند ساعت بعد تانک های آمریکایی به طرف این گذرگاه مرزی به راه میافتند. تقریبا همزمان تانکهای روسی نیز به طرف چک پوینت چارلی حرکت میکنند. ۱۶ ساعت تانک های آمریکایی و روسی در دو طرف مرز به فاصله ۵۰ متر از هم در حال آماده باش هستند. این کشمکش بدون شلیک یک گلوله به پایان میرسد. بعدها مک نمارا٬ وزیر دفاع ایالات متحده گفت: «ما خیلی شانس آوردیم که در آن روز یک جنگ اتمی درنگرفت».
۲۶ ژوئن ۱۹۶۳: کندی در برلین.
جان اف کندی به برلین غربی سفر میکند و در یک سخنرانی در مقابل صدها هزار نفر دیوار برلین را نشانه ی نبود دموکراسی در شرق و سمبل آزادی برای غرب میخواند. او میگوید که «آزادگان جهان همه شهروند برلین هستند و برای من این یک افتخار است که بگویم٬ من یک برلینی هستم».
او جمله «من یک برلینی هستم» را به آلمانی میگوید و با این عمل احساسات میلیونها آلمانی را برمی انگیزاند.
۲۱ اوت ۱۹۶۸: پایان «بهار پراگ».
در «جمهوری سوسیالیستی چکسلواکی»٬ الکساندر دوبچک٬ رهبر حزب کمونیست این کشور وعده داده است که با ایجاد یک سری اصلاحات٬ «سوسیالیسمی با چهره ای انسانی» به وجود بیاورد. نیروهای نطامی ۵ عضو پیمان ورشو به پراگ٬ پایتخت چکسلواکی حمله میبرند و «بهار پراگ» را به ضرب گلوله پایان میدهند. آلمان شرقی از این اقدام ابراز خرسندی میکند.
۲۱ اکتبر ۱۹۶۹: ویلی براند٬ صدراعظم جدید
نمایندگان حزب سوسیال دموکرات و حزب لیبرال های آزاد در بوندس تاگ٬ ویلی برانت را به عنوان صدراعظم انتخاب میکنند و به حکومت ۲۰ ساله دموکرات مسیحیها پایان میدهند. برانت سیاست خارجی جدیدی پیش میگیرد و مایل است که با بلوک شرق رابطه برقرار کند.
۱۵ مارس ۱۹۷۰: اجلاس ارفورت
ویلی براند٬ صدراعظم آلمان برای نخستین اجلاس مشترک دو آلمان به آلمان شرقی میرود. در شهر ارفورت (آلمان شرقی) هزاران نفر با فریاد «ویلی ویلی» از برانت استقبال میکنند. دیدار برانت و ویلی اشتوف٬ نخست وزیر آلمان شرقی آغاز یک دوره جدید از روابط میان دو کشور است.
۷ دسامبر ۱۹۷۰: زانوزدن ویلی براند
در این روز تاریخی ویلی برانت در دیدار از بنای یادبود «گتوی یهودیان» در ورشو٬ پایتخت لهستان٬ به احترام قربانیان زانو میزند و چند ثانیه سکوت میکند. در این روز او قرارداد ورشو را نیز امضا میکند که بر اساس آن آلمان از ادعاهای ارضی خود در مناطق مرزی با لهستان چشم میپوشد. زانوزدن برانت و امضا قرارداد با مخالفت عده ای در آلمان روبرو میشود اما در سطح جهانی وجهه آلمان را بالا میبرد. ویلی برانت به خاطر سیاست خارجی صلح آمیز خود٬ به ویژه در رابطه با بلوک شرق٬ در سال ۱۹۷۱ جایزه صلح نوبل را دریافت کرد.
مه ۱۹۷۱: رهبر جدید آلمان شرقی
اتحاد جماهیر شوروی والتر اولبریشت٬ رهبر آلمان شرقی را وادار به استعفا میکند. در روز ۳ مه ۱۹۷۱ «حزب اتحاد سوسیالیستی آلمان» اریش هونکر را به عنوان رهبر حزب و حکومت برمیگزیند. هونکر در سیاست خارجی موفقیت بیشتری دارد تا در سیاست داخلی. تغییر رهبری در وضعیت سیاسی آلمان شرقی تغییری به وجود نمیآورد.
۲۱ دسامبر ۱۹۷۲: رسمیت یافتن دو کشور آلمانی
بیش از ۱۰۰۰ ساعت نمایندگان دو آلمان٬ اگون بار (آلمان غربی) و میشائیل کوهل (آلمان شرقی) به مذاکره مینشینند و در نهایت نخستین قرارداد برای تنظیم روابط دوستانه میان دو کشور را تنظیم میکنند. پس از امضا قرارداد دوستی میان دو آلمان٬ آلمان شرقی در سطح بینالمللی به عنوان «کشور» به رسمیت شناخته میشود.
آوریل ۱۹۷۴: ماجرای گیوم
در آوریل ۱۹۷۴گونتر گیوم و همسرش دستگیر میشوند. مشاور ارشد صدراعظم آلمان غربی٬ جاسوس آلمان شرقی از آب در میآید. ویلی برانت مسئولیت این رسوائی را به عهده میگیرد و از پست خود کناره میگیرد. جانشین او هلموت اشمیت نام دارد.
۱۶ نوامبر ۱۹۷۶: اخراج ولف بیرمن از آلمان شرقی
ولف بیرمن٬ ترانه سرای نامدار آلمان شرقی به خاطر انتقاد از رژیم٬ از کشور اخراج میشود. بیرمن در سال ۱۹۵۳ به دلیل اعتقاد به کمونیسم از هامبورگ (آلمان غربی) به برلین شرقی مهاجرت کرده بود. اخراج وی از آلمان شرقی با اعتراض شماری از نویسندگان و هنرمندان این کشور روبرو میگردد. دولت تعدادی از معترضان را دستگیر میکند و پس از مدتها حبس از آلمان شرقی میراند. این جریان بسیاری از هنرمندان سوسیالیست را به منتقدان دولت سوسیالیستی تبدیل کرد.
۱۶ اکتبر ۱۹۷۸: انتخاب پاپ اعظم لهستانی
کارول ویتیلا که پس از رسیدن به رهبری کلیسای کاتولیک لقب یوهانس پاول دوم را برای خود انتخاب میکند نخستین پاپ اسلاو است. از قرن ۱۵ میلادی تا این زمان همه پاپها ایتالیایی بوده اند. بسیاری از ناظران٬ انتخاب پاپ از یک کشور سوسیالیستی را یک عمل سیاسی میدانند. امروزه برخی کارشناسان معتقدند که یوهانس پاول دوم در براندازی «دیکتاتوری سوسیالیستی» نقش بسیار موثری داشته است. او ۳ بار به زادگاه خود لهستان سفر کرد و هر بار باعث بروز تظاهرات ضددولتی شد.
۱۰ اکتبر ۱۹۸۱: تطاهرات ۳۰۰هزار نفری علیه انرژی هستهای
ملت آلمان از جنگ سرد به تنگ آمده و علیه مسابقه تسلیحاتی میان شرق و غرب٬ بویژه استقرار موشکهای هسته ای ناتو در آلمان٬ روانه خیابانها میشود. یکی از بزرگترین حرکتهای اعتراضی٬ تظاهراتی در شهر بن (پایتخت آلمان غربی) است. در آلمان شرقی هم یک جنبش صلح به راه افتاده که شعارش این است: «سلاحها را به خیش تبدیل کنید!»
۱۱ مارس ۱۹۸۵: گرباچف به قدرت میرسد
میخائیل گرباچف به عنوان دبیراول حزب کمونیست شوروی انتخاب میشود. این سیاستمدار ۵۴ ساله در مدت زمان کوتاهی نشان میدهد که قصدش دگرگونی سیستم شوروی است. گلاسنوست و پروسترویکای او باعث پایان جنگ سرد و سقوط سیستم پوسیده اتحاد جماهیر شوروی شد. او در سال ۱۹۹۰ جایزه صلح نوبل را دریافت کرد.
۲ مه ۱۹۸۹: «پرده آهنی» بلوک شرق برمی افتد
در این روز آلوئیس موک٬ وزیر امور خارجه اتریش و همتای مجاری او٬ گیولا هورن٬ در یک مراسم سمبلیک سیم خاردار مرز میان دو کشور را قطع میکنند. این نخستین نشانه روشن فروپاشی سیستم سوسیالیستی شوروی است. از آن پس هزاران شهروند کشورهای اروپای شرقی به غرب هجوم میآورند.
سپتامبر ۱۹۸۹: آغاز تظاهرات دوشنبه لایپزیگ
تظاهرات هفتگی شهروندان لایپزیگ در روز دوشنبه که از ۴ سپتامبر در مقابل کلیسای نیکولای این شهر با حضور کمتر از ۱۰۰۰ نفر آغاز شده بود٬ هر هفته گسترده تر میشود. ۶ هفته بعد٬ بیش از ۱۲۰ هزار نفر در این تظاهرات شرکت میکنند و با شعارهای «از خشونت دوری کنید» و «ما مردم هستیم» باعث هراس دولت میشوند.
۷ اکتبر ۱۹۸۹: جشن ۴۰سالگی آلمان شرقی
در حالی که تعداد افرادی که از مرزها میگریزند یا به سفارتخانه های کشورهای غربی پناه میبرند هر روز بیشتر میشود٬ رژیم آلمان شرقی ۴۰سالگی خود را جشن میگیرد. در این جشن که با سخنرانی و رژه نظامیان همراه است٬ میخائیل گورباچف به سران آلمان شرقی هشدار میدهد: «هر کس دیر بجنبد٬ تاریخ او را تنبیه میکند».
۱۸ اکتبر ۱۹۸۹: انتخاب رهبری جدید برای نجات حکومت
اگون کرنتس جانشین اریش هونکر میشود. کرنتس یکی از افراد پرنفوذ حزب است اما همانند دیگر رهبران حزب در میان مردم محبوبیتی ندارد. در نتیجه او نیز قادر نیست از زوال رژیم جلوگیری کند.
او پس از یکی شدن دو آلمان به پای میز محاکمه کشیده شد و تا سال ۲۰۰۳ به زندان افتاد. جرم او رهبری حکومتی بود که شهروندان را هنگام فرار از مرزها به گلوله میبست.
۹ نوامبر ۱۹۸۹: دیوار برلین فرومیپاشد
هیئت رهبری حزب حاکم تصمیم میگیرد که مرزها را بگشاید. با اعلام این خبر دهها هزار نفر به سمت غرب هجوم میبرند. در برلین هزاران نفر از شرق و غرب٬ بالای دیوار شهر به رقص و پایکوبی میپردازند. یک روز بعد والتر مومپر٬ شهردار برلین اعلام میکند: «ما آلمانیها اکنون خوشبخترین ملت جهانیم».
۱۸ مارس ۱۹۹۰: نخستین انتخابات آزاد در آلمان شرقی
بر اثر فشار مردم٬ انتخابات «مجلس خلق» زودتر از موعد مقرر برگزار میشود. شعارهای تبلیغاتی٬ بیشتر پیرامون چگونگی یکی شدن دو آلمان هستند. در این انتخابات ائتلاف حزب دموکرات مسیحی با چند حزب کوچک برنده میشود. در روز ۱۲ آوریل مجلس٬ لوتار دمزیر از حزب دموکرات مسیحی را به عنوان نخست وزیر برمیگزیند.
۱ ژوئیه ۱۹۹۰: یکی شدن واحد پول
در طول تابستان آلمان شرقی عملا از بین رفته و تنها نام او مانده است. هر هفته نزدیک به ۱۵هزار نفر به آلمان غربی مهاجرت میکنند. در روز ۱ ژوئیه مقامات دو کشور تصمیم میگیرند که واحد پول خود را یکی کنند. مارک آلمان غربی٬ واحد پول دو کشور میشود که ارزش آن رسما ۲برابر مارک آلمان شرقی است.
ژوئیه ۱۹۹۰: میلیاردها مارک «کمک» به شوروی
در اوائل تابستان ۱۹۹۰آلمان غربی یک وام ۹ میلیاردی به شوروی میپردازد. با این اقدام٬ شوروی از مخالفت با اتحاد دو آلمان دست برمیدارد. در روز ۱۶ ژوئیه ۱۹۹۰ هلموت کهل٬ صدراعظم وقت آلمان و میخائیل گورباچف٬ رهبر آنزمان شوروی به توافق میرسند که دو آلمان به یک کشور مستقل تبدیل شوند. گورباچف حتی میپذیرد که آلمان متحد عضوی از پیمان نظامی آتلانتیک شمالی (ناتو) باشد. در مقابل دولت آلمان متعهد میشود که به شوروی ۶۳ میلیارد مارک بپردازد.
۲۳ اوت ۱۹۹۰: پیام وحدت
در شامگاه ۲۲ اوت رئیس دولت آلمان شرقی با نمایندگان «مجلس خلق» یک نشست ویژه برگزار میکند که تا صبح روز ۲۳ اوت طول میکشد. در پایان این نشست اعلام شد که آلمان شرقی در روز ۳ اکتبر ۱۹۹۰ به آلمان غربی میپیوندد.
12 سپتامبر ۱۹۹۰: «قرارداد ۲ + ۴»
مردم آلمان نمیتوانند به تنهایی برای اتحاد دو کشور تصمیم بگیرند. استقلال آلمان بدون موافقت متفقین جنگ جهانی دوم امکانپذیر نیست. به همین دلیل از ماه مه ۱۹۹۰ وزیران امور خارجه دو آلمان٬ آمریکا٬ بریتانیا٬ شوروی و فرانسه در ۴ نوبت به مذاکره مینشینند و در روز ۱۲ سپتامبر«قرارداد ۲ + ۴» را امضا میکنند. در این قرارداد آلمان٬ مرزهای کنونی خود را میپذیرد و از هرگونه ادعای ارضی با همسایگان میگذرد٬ در عوض متفقین استقلال آلمان متحد را به رسمیت میشناسند.
۳ اکتبر ۱۹۹۰: روز ملی آلمانیها
پس از ۴۵ سال آلمان دوباره کشوری واحد و مستقل است. در روز ۳ اکتبر ۱۹۹۰ کشور آلمان شرقی رسما منحل میشود. ۵ ایالت این کشور (براندنبورگ٬ برلین٬ تورینگن٬ زاکسن٬ زاکسن انهالت٬ مکلنبورگ فورپومرن) و برلین شرقی به آلمان غربی میپیوندند.
http://www.parsine.com/fa/news/10035/%D8%A2%D9%84%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%B9%D8%AF-%D8%A7%D8%B2-%D8%AC%D9%86%DA%AF-%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%AF%D9%88%D9%85-%D8%A8%D9%87-%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D8%AA%D8%B5%D9%88%DB%8C%D8%B1 (http://www.parsine.com/fa/news/10035/%D8%A2%D9%84%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%B9%D8%AF-%D8%A7%D8%B2-%D8%AC%D9%86%DA%AF-%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%AF%D9%88%D9%85-%D8%A8%D9%87-%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D8%AA%D8%B5%D9%88%DB%8C%D8%B1)
در این روز فلد مارشال ویلهلم کایتل (Wilhelm Keitel) کاپیتولاسیون آلمان را بی قید و شرط امضا میکند. هیتلر دیگر زنده نیست و حکومت ناسیونال سوسیالیسم در آلمان و اروپا سقوط کرده است. جنگ جهانی دوم پایان یافته و آلمان عملا به مناطق تحت نفوذ متفقین تقسیم شده است. در این زمان "جنگ سرد" آغازشده؛ جنگی که بیش از ۴۰ سال طول کشید.
۱۷ ژوئیه تا ۲ اوت ۱۹۴۵: تصمیمهای متفقین برای آلمان.
ائتلاف ضد هیتلر٬ موسوم به متفقین برای نخستین بار پس از جنگ در شهر پوتسدام گرد آمدهاند. نمایندگان "گروه سه کشور بزرگ"، استالین (اتحاد جماهیر شوروی)، ترومن (ایالات متحده) و چرچیل (بریتانیا) بخشی از مسیر رودخانههای اودر (Oder) و نایسه (Neiße) را به عنوان مرز آلمان و لهستان تعیین میکنند که بعدها به "خط اودر – نایسه" مشهور شد. آنها با این اقدام، بخشی از مناطق شرقی را که تا سال ۱۹۳۷ به آلمان تعلق داشتند، به لهستان سپردند و اخراج آلمانیها از این مناطق را عملا بهرسمیت شناختند. نخستین اختلافنظرها میان متفقین زمانی بروز کردند که آنها به تقسیم کارخانههای آلمان برای جبران خسارات جنگی پرداختند.
۲۲ آوریل ۱۹۴۶: وحدت اجباری احزاب چپ.
در برلین از ترکیب حزب کمونیست و حزب سوسیال دموکرات، "حزب متحد سوسیالیستی آلمان" (SED) بهوجود میآید. سوسیال دموکراتها در آغاز با این اقدام مخالفند اما در نهایت کوتاه میآیند و به وحدت تن میدهند. اوتو گروتهول (Otto Grothewohl)، رهبر سوسیال دموکراتها، تحت فشار شوروی دست ویلهلم پیک، رهبر حزب کمونیست را میفشارد. دستدادن دو سیاستمدار بعدها به یکی از سمبلهای "جمهوری دموکراتیک آلمان" (آلمان شرقی) تبدیل شد و بر پرچم این کشور نقش بست.
۲۰ ژوئن ۱۹۴۸: آغاز دوران طلایی.
"رفرم واحد پول" نخستین تجربهی جمعی مثبت ساکنان مناطق غربی آلمان پس از جنگ است: شبانه تمامی مغازهها پر از کالا میشوند. برای کسی که قدرت مالی دارد، همه چیز قابل دریافت است. هر یک از ساکنان مناطق غربی ۴۰ مارک دریافت میکنند.
۳ روز بعد، "رفرم واحد پول" در مناطق شرقی صورت میگیرد و مارک شرقی به وجود میآید. هر یک از ساکنان این مناطق ۷۰ مارک (شرقی) دریافت میکند اما در مناطق شرقی چیزی برای خریدن پیدا نمیشود.
۲۴ ژوئن ۱۹۴۸: محاصرهی برلین توسط شوروی.
برلین که تا این زمان به چهار منطقهی تحت نفوذ آمریکا، بریتانیا، شوروی و فرانسه تقسیم شده، توسط سربازان شوروی کاملا محاصره میشود. این اقدام قدرتهای غربی را غافلگیر میکند. برلین غربی با ۲ میلیون و ۲۰۰هزار نفر جمعیت در محاصرهی کامل نیروهای شوروی است و به کمک نیاز دارد . قدرتهای غربی تصمیم میگیرند، تسلیم نشوند و از راه هوایی به کمک ساکنان برلین غربی میشتابند. هواپیماهای متفقین غربی که به "کشمشافکن" شهرهاند، ۲۷۸ هزار بار بر آسمان برلین غربی ظاهر میشوند و برای ساکنان این منطقه بستههای حاوی مواد خوراکی را پرتاب میکنند.
در ماه مه ۱۹۴۹ شوروی محاصرهی برلین را پایان میدهد.
۲۴ ماه مه ۱۹۴۹: تاسیس جمهوری فدرال آلمان.
با تصویب «قانون اساسی موقت»٬ جمهوری فدرال آلمان (آلمان غربی) پا میگیرد. تدوین کنندگان قانون اساسی از تجربیات تلخ دوران جمهوری وایمار آموخته اند و در قانون اساسی جدید به حقوق اولیه شهروندان اهمیت بیشتری داده اند و به دولتهای ایالتی و نیز صدراعظم٬ قدرت بیشتری واگذار کرده اند. در قانون اساسی جدید همچنین قید شده است که سرنگونی یک دولت تنها با انتخاب دولت جدید میسر است. «قانون اساسی موقت» تا امروز معتبر مانده است.
۱۵ سپتامبر ۱۹۴۹: انتخاب نخستین صدراعظم آلمان.
مجلس فدرال (بوندس تاگ) سیاستمدار ۷۳ساله را به عنوان نخستین صدراعظم آلمان برمی گزیند. آدناوئر پیش از به قدرت رسیدن هیتلر شهردار کلن بود و در زمان حکومت ناسیونال سوسیالیسم به اردوگاه های کار اجباری فرستاده شد و پس از جنگ یکی از بنیانگذاران حزب محافظه کار دموکرات مسیحی بود. او در موفقیت جمهوری فدرال آلمان نقش بسزایی داشت. آدناوئر سه دوره دیگر نیز انتخاب شد: ٬۱۹۵۳ ۱۹۵۷ و ۱۹۶۱.
اکتبر ۱۹۴۹: ایجاد دومین کشور آلمانی.
در مناطق تحت نفوذ اتحاد جماهیر شوروی٬ شورای خلق تشکیل شده است. این شورا مجلس خلق را تاسیس کرده و این مجلس در روز ۷ اکتبر قانون اساسی «جمهوری خلق آلمان» (آلمان شرقی) را تصویب میکند. مجلس خلق در روز ۱۱ اکتبر ویلهلم پیک را به عنوان رئیس جمهور آلمان شرقی برمی گزیند و به اوتو گروته ول وظیفه تشکیل دولت را محول میکند.
۲۷ مه ۱۹۵۲: آلمان شرقی مرزها را میبندد.
از سال ۱۹۴۵ تعداد زیادی از اهالی شرق آلمان روانه شهرهای بزرگ غرب آلمان میشوند. پس از ایجاد «جمهوری دموکراتیک آلمان» در شرق کشور٬ این جابجایی شدت بیشتری گرفته است. به همین علت دولت آلمان شرقی مرزهای خود را میبندد. فقط مرزهای برلین برای عبور و مرور باز هستند.
۱۰ سپتامبر ۱۹۵۲: امضا قرارداد لوکزامبورگ.
کنراد آدناوئر و موشه شارت٬ وزیر امور خارجه اسرائیل قرارداد لوکزامبورگ را امضا میکنند که بر اساس آن دولت آلمان غربی موظف است برای جبران جنایتهای نازیها علیه یهودیان٬ ۳ میلیارد و ۵۰۰ میلیون مارک به اسرائیل بپردازد. این قرارداد بامخالفت تعداد زیادی از نمایندگان محافظه کار بوندس تاگ مواجه میشود.
۵ مارس ۱۹۵۳: درگذشت «تزار سرخ».
جوزف استالین٬ رهبر اتحاد جماهیر شوروی٬ بر اثر خونریزی مغزی فوت میکند. پس از مرگ او٬ دوران استالینیسم نیز به پایان میرسد و در برخی کشورهای بلوک شرق این امید جان میگیرد که سرکوب دگراندیشان نیز خاتمه خواهد یافت. سرکوب خونین قیام های سال ۱۹۵۶ در لهستان و مجارستان اما بیانگر آنند که خروشچف٬ جانشین استالین نیز اجازه نمی دهد٬ کشورهای وابسته به اتحاد جماهیر شوروی٬ از بلوک شرق جدا شوند.
۱۷ ژوئن ۱۹۵۳: قیام در آلمان شرقی.
در پی یک حرکت اعتراضی کارگران در برلین شرقی٬ صدها هزار نفر در مناطق گوناگون آلمان شرقی علیه سیاست های دولت آلمان شرقی به خیابانها میریزند. دولت برای سرکوب تظاهرات گسترده به سرعت اقدام میکند و با کمک نیروهای شوروی٬ به این قیام پایان میدهد. منابع رسمی آلمان شرقی تعداد کشته شدگان را ۲۹ نفر اعلام میکنند اما خبرگزاری ها از ۵۰۰ کشته گزارش میدهند. تا کنون مرگ ۵۵ نفر ثابت شده است.
۴ ژوئیه ۱۹۵۴: «اعجاب برن».
آلمان غربی قهرمان فوتبال جهان میشود. در بازی نهایی که میان آلمان و مجارستان در شهر برن برگزار میشود٬ آلمان به نتیجه ۳ بر ۲ به پیروزی میرسد. این موفقیت ورزشی در هر دو کشور آلمان موجی از شادی برمی انگیزاند. این نخستین جشن مشترک مردم آلمان شرقی و غربی پس از پایان جنگ جهانی دوم است.
اکتبر ۱۹۵۴: آلمان غربی به ناتو میپیوندد.
قرارداد پیوستن آلمان غربی به «پیمان آتلانتیک شمالی» در روز ۲۳ اکتبر ۱۹۵۴ در پاریس امضا میشود. بدین ترتیب آلمان غربی گامی دیگر در راه استقلال خود برمیدارد و علاوه بر آن میتواند در صورت نیاز از پشتیبانی نظامی همپیمانان خود بهره مند شود.
۱۴ مه ۱۹۵۵: پیمان ورشو.
پس از پیوستن آلمان غربی به ناتو٬ اتحاد جماهیر شوروی اقدام به ایجاد نهادی مشابه ناتو میکند. در این سازمان نظامی که به پیمان ورشو معروف است٬ ۸ کشور از جمله آلمان شرقی عضو میشوند. پیمان ورشو در جولای ۱۹۹۱ منحل شد.
۲۵ مارس ۱۹۵۷: تولد اروپای جدید.
آلمان غربی٬ ایتالیا٬ بلژیک٬ فرانسه٬ لوکزامبورگ و هلند «قرارداد رم» را امضا میکنند. این قرارداد زمینه ی ایجاد اتحادیه اروپا را فراهم میکند.
۱۵ نوامبر ۱۹۵۹: خداحافظی با کارل مارکس.
در این روز اعضای حزب سوسیال دموکرات آلمان «برنامه گودسبرگ» حزب را تصویب میکنند. در برنامه جدید از مبارزه طبقاتی و «ملی کردن» خبری نیست. حزب سوسیال دموکرات از یک حزب طبقه کارگر به یک «حزب مردمی» تبدیل میشود و خود را برای به دست گرفتن سکان دولت آماده میکند.
اوت ۱۹۶۱: ساختن دیوار برلین.
فرار روزافزون مردم از شرق به غرب از طریق مرزهای باز برلین٬ دولت سوسیالیستی آلمان شرقی را به فکر چاره میاندازد. تنها در ماه جولای ۱۹۶۱ بیش از ۳۰ هزار نفر از این مرزها به آلمان غربی گریخته اند. در ماه اوت تعداد فراریان ۳۰ درصد افزایش مییابد. برای جلوگیری از این روند٬ کارگران و سربازان آلمان شرقی در شامگاه ۱۲ اوت ۱۹۶۱ ساختن دیوار برلین و بستن تنها مرزهای باز میان دو آلمان را آغاز میکنند.
۲۲ اوت ۱۹۶۱: نخستین «قربانی دیوار».
در این روز زنی به نام ایدا زیکمن از پنجره آپارتمانش که در طبقه سوم یک ساختمان مجاور دیوار قرار دارد٬ به پیاده روی مقابل (در خیابان «برناور») که پشت دیوار و در بخش غربی برلین است٬ میپرد. او برای جلوگیری از آسیب٬ ابتدا چند تشک به زمین میاندازد اما این تشک ها مانع مرگ او نمی شوند. امروزه در جلوی ساختمان شماره ۴۸ خیابان برناور یک بنای یادبود به یاد ایدا زیکمن نصب شده است.
۲۷ اکتبر ۱۹۶۱: قدرت نمایی آمریکا و شوروی.
مرزبانان آلمان شرقی در گذرگاه مرزی «چک پوینت چارلی» برلین از ورود افسران آمریکایی به برلین شرقی جلوگیری میکنند. چند ساعت بعد تانک های آمریکایی به طرف این گذرگاه مرزی به راه میافتند. تقریبا همزمان تانکهای روسی نیز به طرف چک پوینت چارلی حرکت میکنند. ۱۶ ساعت تانک های آمریکایی و روسی در دو طرف مرز به فاصله ۵۰ متر از هم در حال آماده باش هستند. این کشمکش بدون شلیک یک گلوله به پایان میرسد. بعدها مک نمارا٬ وزیر دفاع ایالات متحده گفت: «ما خیلی شانس آوردیم که در آن روز یک جنگ اتمی درنگرفت».
۲۶ ژوئن ۱۹۶۳: کندی در برلین.
جان اف کندی به برلین غربی سفر میکند و در یک سخنرانی در مقابل صدها هزار نفر دیوار برلین را نشانه ی نبود دموکراسی در شرق و سمبل آزادی برای غرب میخواند. او میگوید که «آزادگان جهان همه شهروند برلین هستند و برای من این یک افتخار است که بگویم٬ من یک برلینی هستم».
او جمله «من یک برلینی هستم» را به آلمانی میگوید و با این عمل احساسات میلیونها آلمانی را برمی انگیزاند.
۲۱ اوت ۱۹۶۸: پایان «بهار پراگ».
در «جمهوری سوسیالیستی چکسلواکی»٬ الکساندر دوبچک٬ رهبر حزب کمونیست این کشور وعده داده است که با ایجاد یک سری اصلاحات٬ «سوسیالیسمی با چهره ای انسانی» به وجود بیاورد. نیروهای نطامی ۵ عضو پیمان ورشو به پراگ٬ پایتخت چکسلواکی حمله میبرند و «بهار پراگ» را به ضرب گلوله پایان میدهند. آلمان شرقی از این اقدام ابراز خرسندی میکند.
۲۱ اکتبر ۱۹۶۹: ویلی براند٬ صدراعظم جدید
نمایندگان حزب سوسیال دموکرات و حزب لیبرال های آزاد در بوندس تاگ٬ ویلی برانت را به عنوان صدراعظم انتخاب میکنند و به حکومت ۲۰ ساله دموکرات مسیحیها پایان میدهند. برانت سیاست خارجی جدیدی پیش میگیرد و مایل است که با بلوک شرق رابطه برقرار کند.
۱۵ مارس ۱۹۷۰: اجلاس ارفورت
ویلی براند٬ صدراعظم آلمان برای نخستین اجلاس مشترک دو آلمان به آلمان شرقی میرود. در شهر ارفورت (آلمان شرقی) هزاران نفر با فریاد «ویلی ویلی» از برانت استقبال میکنند. دیدار برانت و ویلی اشتوف٬ نخست وزیر آلمان شرقی آغاز یک دوره جدید از روابط میان دو کشور است.
۷ دسامبر ۱۹۷۰: زانوزدن ویلی براند
در این روز تاریخی ویلی برانت در دیدار از بنای یادبود «گتوی یهودیان» در ورشو٬ پایتخت لهستان٬ به احترام قربانیان زانو میزند و چند ثانیه سکوت میکند. در این روز او قرارداد ورشو را نیز امضا میکند که بر اساس آن آلمان از ادعاهای ارضی خود در مناطق مرزی با لهستان چشم میپوشد. زانوزدن برانت و امضا قرارداد با مخالفت عده ای در آلمان روبرو میشود اما در سطح جهانی وجهه آلمان را بالا میبرد. ویلی برانت به خاطر سیاست خارجی صلح آمیز خود٬ به ویژه در رابطه با بلوک شرق٬ در سال ۱۹۷۱ جایزه صلح نوبل را دریافت کرد.
مه ۱۹۷۱: رهبر جدید آلمان شرقی
اتحاد جماهیر شوروی والتر اولبریشت٬ رهبر آلمان شرقی را وادار به استعفا میکند. در روز ۳ مه ۱۹۷۱ «حزب اتحاد سوسیالیستی آلمان» اریش هونکر را به عنوان رهبر حزب و حکومت برمیگزیند. هونکر در سیاست خارجی موفقیت بیشتری دارد تا در سیاست داخلی. تغییر رهبری در وضعیت سیاسی آلمان شرقی تغییری به وجود نمیآورد.
۲۱ دسامبر ۱۹۷۲: رسمیت یافتن دو کشور آلمانی
بیش از ۱۰۰۰ ساعت نمایندگان دو آلمان٬ اگون بار (آلمان غربی) و میشائیل کوهل (آلمان شرقی) به مذاکره مینشینند و در نهایت نخستین قرارداد برای تنظیم روابط دوستانه میان دو کشور را تنظیم میکنند. پس از امضا قرارداد دوستی میان دو آلمان٬ آلمان شرقی در سطح بینالمللی به عنوان «کشور» به رسمیت شناخته میشود.
آوریل ۱۹۷۴: ماجرای گیوم
در آوریل ۱۹۷۴گونتر گیوم و همسرش دستگیر میشوند. مشاور ارشد صدراعظم آلمان غربی٬ جاسوس آلمان شرقی از آب در میآید. ویلی برانت مسئولیت این رسوائی را به عهده میگیرد و از پست خود کناره میگیرد. جانشین او هلموت اشمیت نام دارد.
۱۶ نوامبر ۱۹۷۶: اخراج ولف بیرمن از آلمان شرقی
ولف بیرمن٬ ترانه سرای نامدار آلمان شرقی به خاطر انتقاد از رژیم٬ از کشور اخراج میشود. بیرمن در سال ۱۹۵۳ به دلیل اعتقاد به کمونیسم از هامبورگ (آلمان غربی) به برلین شرقی مهاجرت کرده بود. اخراج وی از آلمان شرقی با اعتراض شماری از نویسندگان و هنرمندان این کشور روبرو میگردد. دولت تعدادی از معترضان را دستگیر میکند و پس از مدتها حبس از آلمان شرقی میراند. این جریان بسیاری از هنرمندان سوسیالیست را به منتقدان دولت سوسیالیستی تبدیل کرد.
۱۶ اکتبر ۱۹۷۸: انتخاب پاپ اعظم لهستانی
کارول ویتیلا که پس از رسیدن به رهبری کلیسای کاتولیک لقب یوهانس پاول دوم را برای خود انتخاب میکند نخستین پاپ اسلاو است. از قرن ۱۵ میلادی تا این زمان همه پاپها ایتالیایی بوده اند. بسیاری از ناظران٬ انتخاب پاپ از یک کشور سوسیالیستی را یک عمل سیاسی میدانند. امروزه برخی کارشناسان معتقدند که یوهانس پاول دوم در براندازی «دیکتاتوری سوسیالیستی» نقش بسیار موثری داشته است. او ۳ بار به زادگاه خود لهستان سفر کرد و هر بار باعث بروز تظاهرات ضددولتی شد.
۱۰ اکتبر ۱۹۸۱: تطاهرات ۳۰۰هزار نفری علیه انرژی هستهای
ملت آلمان از جنگ سرد به تنگ آمده و علیه مسابقه تسلیحاتی میان شرق و غرب٬ بویژه استقرار موشکهای هسته ای ناتو در آلمان٬ روانه خیابانها میشود. یکی از بزرگترین حرکتهای اعتراضی٬ تظاهراتی در شهر بن (پایتخت آلمان غربی) است. در آلمان شرقی هم یک جنبش صلح به راه افتاده که شعارش این است: «سلاحها را به خیش تبدیل کنید!»
۱۱ مارس ۱۹۸۵: گرباچف به قدرت میرسد
میخائیل گرباچف به عنوان دبیراول حزب کمونیست شوروی انتخاب میشود. این سیاستمدار ۵۴ ساله در مدت زمان کوتاهی نشان میدهد که قصدش دگرگونی سیستم شوروی است. گلاسنوست و پروسترویکای او باعث پایان جنگ سرد و سقوط سیستم پوسیده اتحاد جماهیر شوروی شد. او در سال ۱۹۹۰ جایزه صلح نوبل را دریافت کرد.
۲ مه ۱۹۸۹: «پرده آهنی» بلوک شرق برمی افتد
در این روز آلوئیس موک٬ وزیر امور خارجه اتریش و همتای مجاری او٬ گیولا هورن٬ در یک مراسم سمبلیک سیم خاردار مرز میان دو کشور را قطع میکنند. این نخستین نشانه روشن فروپاشی سیستم سوسیالیستی شوروی است. از آن پس هزاران شهروند کشورهای اروپای شرقی به غرب هجوم میآورند.
سپتامبر ۱۹۸۹: آغاز تظاهرات دوشنبه لایپزیگ
تظاهرات هفتگی شهروندان لایپزیگ در روز دوشنبه که از ۴ سپتامبر در مقابل کلیسای نیکولای این شهر با حضور کمتر از ۱۰۰۰ نفر آغاز شده بود٬ هر هفته گسترده تر میشود. ۶ هفته بعد٬ بیش از ۱۲۰ هزار نفر در این تظاهرات شرکت میکنند و با شعارهای «از خشونت دوری کنید» و «ما مردم هستیم» باعث هراس دولت میشوند.
۷ اکتبر ۱۹۸۹: جشن ۴۰سالگی آلمان شرقی
در حالی که تعداد افرادی که از مرزها میگریزند یا به سفارتخانه های کشورهای غربی پناه میبرند هر روز بیشتر میشود٬ رژیم آلمان شرقی ۴۰سالگی خود را جشن میگیرد. در این جشن که با سخنرانی و رژه نظامیان همراه است٬ میخائیل گورباچف به سران آلمان شرقی هشدار میدهد: «هر کس دیر بجنبد٬ تاریخ او را تنبیه میکند».
۱۸ اکتبر ۱۹۸۹: انتخاب رهبری جدید برای نجات حکومت
اگون کرنتس جانشین اریش هونکر میشود. کرنتس یکی از افراد پرنفوذ حزب است اما همانند دیگر رهبران حزب در میان مردم محبوبیتی ندارد. در نتیجه او نیز قادر نیست از زوال رژیم جلوگیری کند.
او پس از یکی شدن دو آلمان به پای میز محاکمه کشیده شد و تا سال ۲۰۰۳ به زندان افتاد. جرم او رهبری حکومتی بود که شهروندان را هنگام فرار از مرزها به گلوله میبست.
۹ نوامبر ۱۹۸۹: دیوار برلین فرومیپاشد
هیئت رهبری حزب حاکم تصمیم میگیرد که مرزها را بگشاید. با اعلام این خبر دهها هزار نفر به سمت غرب هجوم میبرند. در برلین هزاران نفر از شرق و غرب٬ بالای دیوار شهر به رقص و پایکوبی میپردازند. یک روز بعد والتر مومپر٬ شهردار برلین اعلام میکند: «ما آلمانیها اکنون خوشبخترین ملت جهانیم».
۱۸ مارس ۱۹۹۰: نخستین انتخابات آزاد در آلمان شرقی
بر اثر فشار مردم٬ انتخابات «مجلس خلق» زودتر از موعد مقرر برگزار میشود. شعارهای تبلیغاتی٬ بیشتر پیرامون چگونگی یکی شدن دو آلمان هستند. در این انتخابات ائتلاف حزب دموکرات مسیحی با چند حزب کوچک برنده میشود. در روز ۱۲ آوریل مجلس٬ لوتار دمزیر از حزب دموکرات مسیحی را به عنوان نخست وزیر برمیگزیند.
۱ ژوئیه ۱۹۹۰: یکی شدن واحد پول
در طول تابستان آلمان شرقی عملا از بین رفته و تنها نام او مانده است. هر هفته نزدیک به ۱۵هزار نفر به آلمان غربی مهاجرت میکنند. در روز ۱ ژوئیه مقامات دو کشور تصمیم میگیرند که واحد پول خود را یکی کنند. مارک آلمان غربی٬ واحد پول دو کشور میشود که ارزش آن رسما ۲برابر مارک آلمان شرقی است.
ژوئیه ۱۹۹۰: میلیاردها مارک «کمک» به شوروی
در اوائل تابستان ۱۹۹۰آلمان غربی یک وام ۹ میلیاردی به شوروی میپردازد. با این اقدام٬ شوروی از مخالفت با اتحاد دو آلمان دست برمیدارد. در روز ۱۶ ژوئیه ۱۹۹۰ هلموت کهل٬ صدراعظم وقت آلمان و میخائیل گورباچف٬ رهبر آنزمان شوروی به توافق میرسند که دو آلمان به یک کشور مستقل تبدیل شوند. گورباچف حتی میپذیرد که آلمان متحد عضوی از پیمان نظامی آتلانتیک شمالی (ناتو) باشد. در مقابل دولت آلمان متعهد میشود که به شوروی ۶۳ میلیارد مارک بپردازد.
۲۳ اوت ۱۹۹۰: پیام وحدت
در شامگاه ۲۲ اوت رئیس دولت آلمان شرقی با نمایندگان «مجلس خلق» یک نشست ویژه برگزار میکند که تا صبح روز ۲۳ اوت طول میکشد. در پایان این نشست اعلام شد که آلمان شرقی در روز ۳ اکتبر ۱۹۹۰ به آلمان غربی میپیوندد.
12 سپتامبر ۱۹۹۰: «قرارداد ۲ + ۴»
مردم آلمان نمیتوانند به تنهایی برای اتحاد دو کشور تصمیم بگیرند. استقلال آلمان بدون موافقت متفقین جنگ جهانی دوم امکانپذیر نیست. به همین دلیل از ماه مه ۱۹۹۰ وزیران امور خارجه دو آلمان٬ آمریکا٬ بریتانیا٬ شوروی و فرانسه در ۴ نوبت به مذاکره مینشینند و در روز ۱۲ سپتامبر«قرارداد ۲ + ۴» را امضا میکنند. در این قرارداد آلمان٬ مرزهای کنونی خود را میپذیرد و از هرگونه ادعای ارضی با همسایگان میگذرد٬ در عوض متفقین استقلال آلمان متحد را به رسمیت میشناسند.
۳ اکتبر ۱۹۹۰: روز ملی آلمانیها
پس از ۴۵ سال آلمان دوباره کشوری واحد و مستقل است. در روز ۳ اکتبر ۱۹۹۰ کشور آلمان شرقی رسما منحل میشود. ۵ ایالت این کشور (براندنبورگ٬ برلین٬ تورینگن٬ زاکسن٬ زاکسن انهالت٬ مکلنبورگ فورپومرن) و برلین شرقی به آلمان غربی میپیوندند.
http://www.parsine.com/fa/news/10035/%D8%A2%D9%84%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%B9%D8%AF-%D8%A7%D8%B2-%D8%AC%D9%86%DA%AF-%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%AF%D9%88%D9%85-%D8%A8%D9%87-%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D8%AA%D8%B5%D9%88%DB%8C%D8%B1 (http://www.parsine.com/fa/news/10035/%D8%A2%D9%84%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%B9%D8%AF-%D8%A7%D8%B2-%D8%AC%D9%86%DA%AF-%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%AF%D9%88%D9%85-%D8%A8%D9%87-%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D8%AA%D8%B5%D9%88%DB%8C%D8%B1)