PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : آموزشی ماجرای شگفت انگیز پودر مرغ کنتاکی



m.g.s.t.r
5th November 2012, 01:22 PM
سرهنگ ساندرس یک روز در منزل نشسته بود در این میان نوه اش آمد و گفت : بابابزرگ این ماه برایم یک دوچرخه میخری؟

او نوه اش را خیلی دوست می داشت ، گفت: حتماً عزیزم ، حساب کرد ماهی ۵۰۰ دلار حقوق بازنشستگی می گیرم و حتی در مخارج خانه هم می مانم . شروع کرد به خواندن کتاب های موفقیت. در یکی از بندهای یک کتاب نوشته بود: قابلیت هایتان را روی کاغذ بنویسید . او شروع کرد به نوشتن . دوباره نوه اش آمد و گفت : بابا بزرگ داری چه کار می کنی؟

پدربزرگ گفت : دارم کارهایی که بلدم را مینویسم . پسرک گفت : بابابزرگ بنویس مرغ های خوشمزه درست می کنی . درست بود . پیرمرد پودرهایی را درست می کرد که وقتی به مرغ ها میزد مزه مرغ ها شگفت انگیز می شد.
او راهش را پیدا کرد . پودر مرغ را برای فروش نزد اولین رستوران برد اما صاحب آنجا قبول نکرد ، دومین رستوران نه ، سومین رستوران نه ، او به ۶۲۳ رستوران مراجعه کرد و ششصد وبیست و چهارمین رستوران حاضر شد از پودر مرغ استفاده کند.
امروز کارخانه پودر مرغ کنتاکی در ۱۲۴ کشور دنیا نمایندگی دارد و اگر در آمریکا کسی بخواهد عکس سرهنگ ساندرس و پودر مرغ کنتاکی را جلوی در رستورانش بزند ، باید ۵۰ هزار دلار به این شرکت پرداخت کند

meys@m
5th November 2012, 03:07 PM
مرسی............خیلی جالب و آموزنده بود[golrooz]

محمد ایرانی
5th November 2012, 03:34 PM
از این دست افراد توی جامعه کم نیستن

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد