نارون1
27th October 2012, 09:25 AM
(http://www.migna.ir/component/mailto/?tmpl=component&link=d2b56d10d5ef5b08e5a7e309c7d8ade3b832c175) http://www.migna.ir/uploadcenter/uploads/1359958152.jpg
رابطه نارضایتیهای اجتماعی با افزایش خشونت
من خودم به چشم دیدم که یک خانمی با ماشین شاسی بلند در مقابل مدرسه ابتدایی که بچه ها با شور و شوق از آن خارج می شوند با سرعت زیاد به طرف اینها می رود، این فرد هنوز کسی را نکشته است...
دکتر حسین عشایری، استاد اعصاب و روان دانشگاه تهران در گفت و گو با افکارنیوز درباره شیوع خشونت در جامعه و نحوه مقابله با آن بیان داشت: در مورد کلمه خشونت اول باید این مشخص شود که خشونت آیا یک مساله فطری است یا به صورت یک مساله ثانویه به مغز انسان ها تزریق شده است.
وی افزود: جرم، خشونت و تهاجم همه اینها اول در مغز انسان شکل می گیرد و به صورت یک نقشه در می آید و بعد به عنوان یک مساله برنامه ریزی عملی می شود. باید قبول کنیم که بخشی از خشونت در ذهن آدمی است و احتیاجی نیست که ما در بیرون حتما بازتاب آن را ببینم. کسی که در درون خودش خشمی را دارد، این می تواند جمع بشود و هیجانات سرگردان مغزی تحت شرایط اجتماعی می تواند به یک رفتار ضد اجتماعی و حتی تخریبی تبدیل شود و این در خیلی از جوامع وجود دارد.
عشایری با اشاره به این مطلب که چرا خشونت افزایش می یابد؟،
گفت: یک بخشی از این مساله وقتی بیشتر می شود که در آموزش اجتماعی، مغز اجتماعی رشد نکند. اگر فرض کنیم یک روستایی که فرهنگ کاملا شناخته شده در بخشی دارد یک دفعه به شهر بیاید و شهروند نشود ولی شهرنیشین شود و بعد جوان و هیجان خواه هم باشد و شاهد تضادهای موجود در جامعه نیز باشد، این خود مستعد خشونت است. درحقیقت یکی از مسائل مهم خشونت در جامعه تعارض و تضاد است؛ این تعارض به این معناست که چیزی که می بیند نمی خواهد و آن چیزی که می خواهد، نمی بیند و بعد وقتی آموزش نداشته باشد که چرایی رفتار را بتواند تصحیح کند این می تواند به خشونت منجر شود.
استاد دانشگاه تهران افزود: ما انواع و اقسام الگو و یادگیری داریم. یک بخش از خشونت آموزشی و یادگیری است. در خانواده مشاهده می کنیم که برادر بزرگتر با قلدری و داد و فریاد می خواهد کاری انجام دهد اما به جایی نمی رسد این خود یک درسی است که فرزندان دیگر آنرا فرا می گیرند. ما این را در جامعه هم داریم که با خشونت و با تجاوز به حقوق دیگران می خواهند به پیروزی هایی دست پیدا کنند.
این جامعه شناس تصریح کرد: هیجان های منفی را در این راستا باید کنترل کرد. هیجان های مثبتی است که فرد همیشه شاد است و از آن لذت می برد. اما یکسری از جوانان تضاد موجود در جامعه را نمی توانند در خود حل کنند؛ جوانان زیادی در این زمینه به ما رجوع می کنند و به عنوان مثال یک ماشین چند صد میلیونی را در خیابان می بینند و کسانی را مشاهده می کنند که از همه امکانات برخوردار هستند و این جوان نیز در دوران بلوغ قرار دارد و در دورانی است که می خواهد ابراز وجود کند. این فرد فقیر است و حقیر هم هست و همین حقارت مشکل ایجاد می کند و تحت شرایطی این مشکل را تخلیه می کند که به بروز خشونت می انجامد. توهین می کند که خود این موضوع نوعی خشونت و از سوی دیگر جامعه نیز همین مساله را به او واپس می دهد. پس یک بخش اصلی خشونت نیز خشونت کلامی است.
به گفته عشایری حضور یک ماشین چندصد میلیونی و رفاه های آنچنانی که نیازهای کاذب را جای نیازهای ضروری می گذارند یک عامل خشونت اجتماعی است.
استاد اعصاب و روان دانشگاه تهران اظهار داشت: البته خشونت به صورت آگانه نیست، کسی که خشونت میورزد شاید اگر از خودش بپرسید می گوید که فکر ندارد. قانون زیرپاگذاشته می شود و عدالت قرار است رعایت شود این موضوع در مقابل آفتابه دزد رعایت می شود ولی در مقابل کسی که به واقع چپاول آنچنانی کرده است به سادگی اجرا نمی شود. چه درسی از این موضوع یک فرد می گیرد که بیاید مدارا کند و قانون گریز نباشد و شهروند کامل باشد. یعنی یک بخش دیگری از خشونت در قانون گریزی و قانون ستیزی متبلور است.
وی اضافه کرد: اگر حق کسی در جامعه رعایت نشود این خودش به نوعی تولید خشونت می کند. ممکن است کسی امضایی برای کاری می خواهد اما کارمند مسئول این امضا را به او ندهد و این حق را از او سلب کند این نیز به نوعی ایجاد خشونت است.
عشایری با اشاره به نقش رسانه ها در تعدیل حس خشونت و از طرفی افزایش آن در جامعه گفت: رسانه ها نیز ممکن است ایجاد خشونت کنند. این مساله به عنوان یک مشکل بین المللی امروز مطرح می شود که رسانه ها هر روز با فیلم هایی که آتش و خون و کشتار نشان می دهند مساله خشونت را در فرد تشدید می کنند. ا
لبته آنهایی که این نوع فیلم ها را تولید می کنند با همین هدف دست به تولید چنین محصولاتی می زنند و مشکل افرینی می کنند. یعنی صبح تا شب ما با اطلاعاتی که بار هیجانی منفی و تخریبی شدید دارد، آلوده می شویم و اگر جوان نتواند که آرامش روانی بگیرد و امید داشته باشد و در یک جو بی فضایی زندگی کند مشکلاتی از این باب برایش ایجاد می شود.
این جامعه شناس گفت: ما کلمه اوقات فراغت را به عنوان یک کلمه لوکس استفاده می کنیم. این اوقات فراغت را برای چه آفریده اند آیا یک نیاز کاذب است یا یک نیاز ضروری است؟ از نظر ورزش و اینکه با هنر روحمان را سیقل دهیم و هیجانات مثبتی در این زمینه داشته باشیم چقدر جوانمان را هدایت کرده ایم. انسان یعنی زائیده شدن وظیفه. وقتی که مسئولین مسئولیت پذیر نیستند از زیردستان می خواهیم که مسئولیت بپذیر باشد ایا این موضوع خودش خشن نیست؟!
این استاد دانشگاه افزود: ما به جوانانمان یاد داده ایم که از گهواره تا گور کنکور بجوی درحالی که این فرد نه کاری دارد و نه زندگی تشکیل داده و خانواده ها روز به روز از نظر اقتصادی و اجتماعی مشکل دارند و وقتی عرصه تنگ تر بشود ثابت شده است که خشونت افزایش می یابد چراکه این فرد بایستی ابراز وجود کند.
عشایری گفت: من خودم به چشم دیدم که یک خانمی با ماشین شاسی بلند در مقابل مدرسه ابتدایی که بچه ها با شور و شوق از آن خارج می شوند با سرعت زیاد به طرف اینها می رود، این فرد هنوز کسی را نکشته است اما آمادگی خشونت را دارد. این آدم را در برخی از کشورهای پیشرفته به عنوان انسان تخریبی و یا ضداجتماعی جریمه می کنند. هنوز اتفاقی نیافتاده است اما هم آنجا که سرعت را راعایت نمی کند چون امکان دارد یکی از بچه ها جلوی ماشین بپرد و کنترل در چنین مواقعی بسیار سخت است، خشونت اتفاق می افتد.
وی در انتها تصریح کرد: یکی از عوامل کلی در این زمینه استرس است که استرس های فکری، حیاتی و عاطفی را شامل می شود و اگر یاد نگیریم با آن مقابله کنیم، می تواند بیماری های روان تنی و زخم معده و فشار خون ایجاد کند و می تواند این اسلحه از غلاف خارج شود و خشونت ایجاد کند. درواقع علل خشونت چند فاکتوری است و فقط فساد، عدم آموزش، مواجه با مشکلات یک شهر بزرگ نیست و عوامل مختلفی در آن دخیل هستند که بایستی آنها را شناسایی و کنترل کرد.
رابطه نارضایتیهای اجتماعی با افزایش خشونت
من خودم به چشم دیدم که یک خانمی با ماشین شاسی بلند در مقابل مدرسه ابتدایی که بچه ها با شور و شوق از آن خارج می شوند با سرعت زیاد به طرف اینها می رود، این فرد هنوز کسی را نکشته است...
دکتر حسین عشایری، استاد اعصاب و روان دانشگاه تهران در گفت و گو با افکارنیوز درباره شیوع خشونت در جامعه و نحوه مقابله با آن بیان داشت: در مورد کلمه خشونت اول باید این مشخص شود که خشونت آیا یک مساله فطری است یا به صورت یک مساله ثانویه به مغز انسان ها تزریق شده است.
وی افزود: جرم، خشونت و تهاجم همه اینها اول در مغز انسان شکل می گیرد و به صورت یک نقشه در می آید و بعد به عنوان یک مساله برنامه ریزی عملی می شود. باید قبول کنیم که بخشی از خشونت در ذهن آدمی است و احتیاجی نیست که ما در بیرون حتما بازتاب آن را ببینم. کسی که در درون خودش خشمی را دارد، این می تواند جمع بشود و هیجانات سرگردان مغزی تحت شرایط اجتماعی می تواند به یک رفتار ضد اجتماعی و حتی تخریبی تبدیل شود و این در خیلی از جوامع وجود دارد.
عشایری با اشاره به این مطلب که چرا خشونت افزایش می یابد؟،
گفت: یک بخشی از این مساله وقتی بیشتر می شود که در آموزش اجتماعی، مغز اجتماعی رشد نکند. اگر فرض کنیم یک روستایی که فرهنگ کاملا شناخته شده در بخشی دارد یک دفعه به شهر بیاید و شهروند نشود ولی شهرنیشین شود و بعد جوان و هیجان خواه هم باشد و شاهد تضادهای موجود در جامعه نیز باشد، این خود مستعد خشونت است. درحقیقت یکی از مسائل مهم خشونت در جامعه تعارض و تضاد است؛ این تعارض به این معناست که چیزی که می بیند نمی خواهد و آن چیزی که می خواهد، نمی بیند و بعد وقتی آموزش نداشته باشد که چرایی رفتار را بتواند تصحیح کند این می تواند به خشونت منجر شود.
استاد دانشگاه تهران افزود: ما انواع و اقسام الگو و یادگیری داریم. یک بخش از خشونت آموزشی و یادگیری است. در خانواده مشاهده می کنیم که برادر بزرگتر با قلدری و داد و فریاد می خواهد کاری انجام دهد اما به جایی نمی رسد این خود یک درسی است که فرزندان دیگر آنرا فرا می گیرند. ما این را در جامعه هم داریم که با خشونت و با تجاوز به حقوق دیگران می خواهند به پیروزی هایی دست پیدا کنند.
این جامعه شناس تصریح کرد: هیجان های منفی را در این راستا باید کنترل کرد. هیجان های مثبتی است که فرد همیشه شاد است و از آن لذت می برد. اما یکسری از جوانان تضاد موجود در جامعه را نمی توانند در خود حل کنند؛ جوانان زیادی در این زمینه به ما رجوع می کنند و به عنوان مثال یک ماشین چند صد میلیونی را در خیابان می بینند و کسانی را مشاهده می کنند که از همه امکانات برخوردار هستند و این جوان نیز در دوران بلوغ قرار دارد و در دورانی است که می خواهد ابراز وجود کند. این فرد فقیر است و حقیر هم هست و همین حقارت مشکل ایجاد می کند و تحت شرایطی این مشکل را تخلیه می کند که به بروز خشونت می انجامد. توهین می کند که خود این موضوع نوعی خشونت و از سوی دیگر جامعه نیز همین مساله را به او واپس می دهد. پس یک بخش اصلی خشونت نیز خشونت کلامی است.
به گفته عشایری حضور یک ماشین چندصد میلیونی و رفاه های آنچنانی که نیازهای کاذب را جای نیازهای ضروری می گذارند یک عامل خشونت اجتماعی است.
استاد اعصاب و روان دانشگاه تهران اظهار داشت: البته خشونت به صورت آگانه نیست، کسی که خشونت میورزد شاید اگر از خودش بپرسید می گوید که فکر ندارد. قانون زیرپاگذاشته می شود و عدالت قرار است رعایت شود این موضوع در مقابل آفتابه دزد رعایت می شود ولی در مقابل کسی که به واقع چپاول آنچنانی کرده است به سادگی اجرا نمی شود. چه درسی از این موضوع یک فرد می گیرد که بیاید مدارا کند و قانون گریز نباشد و شهروند کامل باشد. یعنی یک بخش دیگری از خشونت در قانون گریزی و قانون ستیزی متبلور است.
وی اضافه کرد: اگر حق کسی در جامعه رعایت نشود این خودش به نوعی تولید خشونت می کند. ممکن است کسی امضایی برای کاری می خواهد اما کارمند مسئول این امضا را به او ندهد و این حق را از او سلب کند این نیز به نوعی ایجاد خشونت است.
عشایری با اشاره به نقش رسانه ها در تعدیل حس خشونت و از طرفی افزایش آن در جامعه گفت: رسانه ها نیز ممکن است ایجاد خشونت کنند. این مساله به عنوان یک مشکل بین المللی امروز مطرح می شود که رسانه ها هر روز با فیلم هایی که آتش و خون و کشتار نشان می دهند مساله خشونت را در فرد تشدید می کنند. ا
لبته آنهایی که این نوع فیلم ها را تولید می کنند با همین هدف دست به تولید چنین محصولاتی می زنند و مشکل افرینی می کنند. یعنی صبح تا شب ما با اطلاعاتی که بار هیجانی منفی و تخریبی شدید دارد، آلوده می شویم و اگر جوان نتواند که آرامش روانی بگیرد و امید داشته باشد و در یک جو بی فضایی زندگی کند مشکلاتی از این باب برایش ایجاد می شود.
این جامعه شناس گفت: ما کلمه اوقات فراغت را به عنوان یک کلمه لوکس استفاده می کنیم. این اوقات فراغت را برای چه آفریده اند آیا یک نیاز کاذب است یا یک نیاز ضروری است؟ از نظر ورزش و اینکه با هنر روحمان را سیقل دهیم و هیجانات مثبتی در این زمینه داشته باشیم چقدر جوانمان را هدایت کرده ایم. انسان یعنی زائیده شدن وظیفه. وقتی که مسئولین مسئولیت پذیر نیستند از زیردستان می خواهیم که مسئولیت بپذیر باشد ایا این موضوع خودش خشن نیست؟!
این استاد دانشگاه افزود: ما به جوانانمان یاد داده ایم که از گهواره تا گور کنکور بجوی درحالی که این فرد نه کاری دارد و نه زندگی تشکیل داده و خانواده ها روز به روز از نظر اقتصادی و اجتماعی مشکل دارند و وقتی عرصه تنگ تر بشود ثابت شده است که خشونت افزایش می یابد چراکه این فرد بایستی ابراز وجود کند.
عشایری گفت: من خودم به چشم دیدم که یک خانمی با ماشین شاسی بلند در مقابل مدرسه ابتدایی که بچه ها با شور و شوق از آن خارج می شوند با سرعت زیاد به طرف اینها می رود، این فرد هنوز کسی را نکشته است اما آمادگی خشونت را دارد. این آدم را در برخی از کشورهای پیشرفته به عنوان انسان تخریبی و یا ضداجتماعی جریمه می کنند. هنوز اتفاقی نیافتاده است اما هم آنجا که سرعت را راعایت نمی کند چون امکان دارد یکی از بچه ها جلوی ماشین بپرد و کنترل در چنین مواقعی بسیار سخت است، خشونت اتفاق می افتد.
وی در انتها تصریح کرد: یکی از عوامل کلی در این زمینه استرس است که استرس های فکری، حیاتی و عاطفی را شامل می شود و اگر یاد نگیریم با آن مقابله کنیم، می تواند بیماری های روان تنی و زخم معده و فشار خون ایجاد کند و می تواند این اسلحه از غلاف خارج شود و خشونت ایجاد کند. درواقع علل خشونت چند فاکتوری است و فقط فساد، عدم آموزش، مواجه با مشکلات یک شهر بزرگ نیست و عوامل مختلفی در آن دخیل هستند که بایستی آنها را شناسایی و کنترل کرد.