PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : گفتگوی نوروزی با محسن چاوشی



*مینا*
21st March 2009, 05:21 PM
محسن چاووشی مثل بقیه خواننده های پاپ نیست که خیلی راحت بتوانی او را پیدا کنی. اگر رابطه های موجود نباشد، او دست نیافتنی است؛ مثل همان زمان انتشار آلبوم. الان هفت ماه از اولین آلبوم مجاز محسن چاووشی می گذرد. آلبومی که بیش ترین استقبال را در بازار راکد موسیقی ایران به خودش دید. فروشی فوق العاده که نه چاشنی تبلیغ داشت و نه موجی رسانه ای. چون او بعد از انتشار آلبوم هیچ وقت مصاحبه ای درباره چالش های آلبوم «یه شاخه نیلوفر» نکرد. او شخصیت ویژه و منحصر به فردی دارد؛ آن قدر متواضع است که انگار نمی داند جزو محبوب ترین خواننده های پاپ ایران است.
7 ماه از انتشار آلبومت می گذرد. اما بحث کردن سر آلبوم « یه شاخه نیلوفر» قدیمی، کهنه و دستمالی شده نیست. چون دو تا از مصاحبه ها به قبل از انتشار آلبوم برمی گشت و دیگری فقط 3 روز از انتشار آلبوم گذشته بود که بالطبع نمی توانستیم بحث اساسی درباره آلبوم بکنیم؛ چون که فیدبکی وجود نداشت. اما الان همه چیز مشخص است. بعد از آن هم که دیگر با جایی مصاحبه نکردی. می خواهیم ببینیم چه واکنش هایی از اولین آلبوم مجازت گرفتی ؟
زیاد در جریان این جور چیزها نیستیم. دنبال کارهای جدیدیم. فکر می کنم محمدرضا آهاری (تنظیم کننده آلبوم یه شاخه نیلوفر که کنار او نشسته) که بیش تر این مسائل را دنبال می کند، بهتر است توضیح بدهد.

http://www.taknaz.ir/images/5/47.jpg (http://www.irannaz.ir/)
می دانیم که دنیای تو به استودیوی خانگی ات خلاصه می شود.اما به هرحال اگر فیدبکی از کار نداشته باشی متوجه وضعیت آلبوم نمی شوی. البته این جور هم نیست که متوجه نشده باشی. از طریق موبایل، اس ام اس…
خودتان که می دانید کسی شماره من را ندارد(می خندد)

می دانیم. اما به هر حال آلبوم فروش خوبی داشت ولی به این معنی نیست که همه مخاطبان با کار ارتباط برقرار کرده باشند. این انتقادات شان را هم از گوشه و کنار مطمئنا به گوشت می رسانند.
ما خیال می کردیم که «یه شاخه نیلوفر» خیلی بهتر از این ها بتواند جواب بدهد ولی یک مقدار دیر جواب داد. این آلبوم دوم هم نمی دانم چه اتفاقی برای اش می افتد. چون سلیقه مردم هر روز تغییر می کند.
آهاری: اصلا فکر می کنم برای موسیقی فضای مناسبی وجود ندارد. برای مردم ما موسیقی اصلا مهم نیست. گرفتاری مردم هم خیلی زیاد شده. پس در این شرایط سخت احساس جای منطق را می گیرد.
این چیزی که می گویی فقط برای موسیقی است یا نه؟ جامعه را می گویی یا فرهنگ موسیقی گوش کردن را؟ این ها با هم فرق می کنند؟
زمانی که سنتوری آمد شرایط به گونه ای بود که آن حس را می پذیرفتند. اما الان شرایط دیگر سخت شده. هرچه قدر هم که سعی کنی بهتر کار کنی، بعضی دوست دارند که قدیمی ها را گوش کنند. اصلا دوست ندارند پیشرفت کنند.
اما قرار نیست که فرهنگ موسیقی گوش کردن مردم عوض شود؟ هرکسی مشخص است که چه چیزی دوست دارد؟
نه نگاه کنید. چهارتا از این قطعات آلبوم یه «شاخه نیلوفر» مال دو سال پیش بود. یقینا پذیرش این قطعات در زمان حال سخت تر است.
اما فکر می کنیم بیش تر از این که مردم تغییر کرده باشند کار شما تغییر کرده بود. مثلا؛ فرهاد یک ژانر مشخص داشت. محسن چاووشی هم این ژانر مشخص را می تواند داشته باشد. این که حالا با شرایط زمان بخواهد تغییر کند زیاد قابل پذیرش نیست.
درست است ولی مگر تغییری به وجود آمده؟
به نظرت تغییر نکرده؟
درحقیقت مدرن تر شده. سعی کردیم ساده تر و شیواتر شنیده شود. فقط همین! من چه قدر باید یک چیز را تکرار کنم؟ دوست دارم کارهای جدیدتر را هم تجربه کنم.
آهاری: آلبوم «یه شاخه نیلوفر» زمانی که آمد عده ای به من انتقاد می کردند که این آلبوم چرا این جور است؟ اما همان عده الان زنگ می زنند و تعریف می کنند. طبیعی بود که در ابتدا واکنش ها یک مقدار متفاوت باشد. به هرحال کار جدیدی بود. شاید آن موقع شرایط اش سنگین بود و قابل پذیرش نبود، اما الان تازه دارد شنیده می شود.
خیلی ها هستند که صدای تو کاملا همدم شان شده بود، یعنی داشتی یک جوری به صدای یک نسل تبدیل می شدی، اما حالا بعضی از همان طرفداران هم می گویند ما این آلبوم را دوست نداریم و ترجیح می دهیم قبلی ها را بشنویم.
خب آنها نظرخودشان را می گویند که خیلی هم محترم است. من فلان خواننده را اصلا گوش نمی دهم ولی از کارهای کوروش یغمایی لذت می برم. این فقط نظر من است.
ولی هواداران و مخاطبان محسن چاووشی یک انتظاری از خواننده محبوب شان دارند؟
من قبلا جواب این سوال را داده ام.
حالا جور دیگری می پرسیم. یک زمانی خواننده زیرزمینی بود. بحث این بودکه صدای تو به فلان خواننده شبیه است. اما با آمدن این آلبوم توانستی خودت را از این مباحث جداکنی…
دقیقا. من خیلی سعی کردم این اتفاق بیفتد و این حرف و حدیث ها نباشد. من نمی دانم چی کار باید بکنم. تغییر می کنم می گویند قبلی بهتر بود. آن سمتی می روم یک حرف دیگر می شنوم. من چی کار باید بکنم؟ من سعی کردم خودم باشم و خودم هم شدم. در این آلبوم هم خودم بودم.
یکی دیگر از انتقادهایی که زیاد هم شنیدیم، این بود که صدایت کمی مثلا نسبت به سنتوری فرق کرده.
من این آلبوم را قبل از این که سنتوری بیاید خوانده بودم. پس و پیش آمد. اما بعضی می گفتند که صدای محسن خیلی تغییر کرده. در صورتی که من این آلبوم را قبل از سنتوری خوانده بودم. خب من چی باید بگویم؟
یعنی درآلبوم بعد صدای تو شبیه سنتوری است؟
نه همین است، مثل همین یه شاخه نیلوفر را می شنوید.
احساس می کنم نسبت به سنتوری حساسیت پیدا کردی؟
نه ،اصلا.
البته طبیعی است. برای سنتوری قضیه باید هم فرق کند. اکت بهرام رادان با صدای محسن چاووشی همه را تحت تاثیر قرار می دهد.
من یک چیزی بگویم که باورش شاید برای شما سخت باشد. من دو ترک این آلبوم را سال ها پیش خوانده بودم. صدای من چه تغییری کرده؟ به من می گویند آن فیلتر را باید روی صدایت بگذاری! من با شرکتی که صحبت می کردم گفتند آن فیلتر یادت نره! گفتم کدام فیلتر؟ من یک دیلی و ری ورب روی صدایم می گذارم. بعضی مواقع ریورب هم نمی گذارم.
آهاری: دلیلی برای دروغ گفتن وجود ندارد. چرا یک عمر باید با فیلتر بخواند؟
چاووشی: بعضی می گویند فـــــیلتر باشد بهتر است. آن فــــیلتر را بگذار. حالا فکر می کنی توی ایران و با این امکانات فیـــلتری وجود دارد که کشف نشده باشد؟ اگر بود که استفاده می کردند. اجازه بدهید یک خاطره برای شما تعریف کنم. در استودیو نشسته بودم. کسی هم مرا نمی شناخت. یکی آمد گفت آقا ببخشید آن خشی که چاووشی روی صدای اش می گذارد، فـــیلترش را داری؟

پس منظورت از فیـــــلتر همان خش است؟
یکی می گوید زیاد است. یکی می گوید کم اش کن. یکی می گوید بیس صدایت کم شده. یکی می گوید گوش ام را می زند. مگر می شود صدای آدم تغییر کند؟ صدای من شکل گرفته؛ فقط پخته تر شده.
به هرحال اوایل کار حرفه ای هم ضبط نمی کردی. شرایط اش را که می دانیم!
آره. آن موقع از ضبطی استفاده می کردیم که تمام فرکانس های صدای مرا نمی گرفت و فقط صدای بم مرا می گرفت. به خاطر همین صدا همیشه کدر بود. الان آن فرکانس ها را دارد و می گویند تغییر کرده. فقط مقداری شفاف تر شده.

فکر نمی کنی عوض شدن جنس موسیقی در یه شاخه نیلوفر ذهن ها را به این سمت کشانده؟ شاید می بینند که جنس موسیقی تغییر کرده و می گویند این چاووشی آن چاووشی نیست؟
اگر جنس موسیقی عوض نشود پس چه اتفاقی قرار است در آلبوم بیفتد؟ می شود مثل آلبوم خواننده ای که آمده بیرون و هیچ فرقی نکرده. اگر من این کار را نمی کردم می نشستند و می گفتند چرا هیچ تغییری نکرده؟ قصد ما از آلبوم اول این بود که ما آنها را برای آلبوم دوم آماده کنیم. مردم را با آن فضا آشنا کردیم ، گوش شان را عادت دادیم با آن فضای دلخواه مان.
آهاری: در جریان زندگی اگر تغییر به وجود نیاید هیچ چیز هم نباید مهم باشد. آب راکد آن قدر می ماند تا بگندد. فرهنگ جامعه ما به سمتی رفته که بی هیچ دلیلی می خواهند انتقاد کنند. من فکر می کنم کلا این جور هستند. یعنی اگر تغییر نکنی بازهم مورد انتقاد قرار می گیری.
چاووشی: البه من یک نکته را بگویم.خیلی ها هم فقط می گویند سبک عوض شده. فضای موزیک عوض شده. نمی گویند که صدا عوض شده.
آهاری: موسیقی ما هیچ موقع جهانی نشد. چرا؟ چون هویت ما در دنیا زیر سوال است. بعد می شویم دستمالی شده خیلی از شرایط روز دنیا.
اما انتقاد ها در سبک خواندن فقط نبود؛ برای تنظیم و آهنگ ها هم بود.
آهاری: هرچه قدر هم کار بکنیم باز هم حرف مردم هست. اشکالی هم ندارد. چون مردم توقع دارند.این توقع را هم می شود با جوسازی حل کرد. یکی از قطعات سنتوری در آلبوم متاسفم بود ولی چرا تا قبل از سنتوری توجهی به اش نشد؟ چون تحت تاثیر چیزی نبود. اما همین قطعه در فیلم سنتوری مورد استقبال همه قرار گرفت.
چاووشی : کسانی که قبل از فیلم سنتوری قطعات را گوش می کردند می گفتند اصلا خوب نیست. اما بعد از دیده شدن شرایط عوض شد. من دیشب قطعه ای را گوش می کردم و لذت می بردم که هیچ موقع با آن رابطه برقرار نمی کردم. باید در شرایط موزیک قرار بگیری. یک زمانی نمی شود با آهنگ ها همذات پنداری کرد.

آخر لازمه کار پاپ هم این است که خواننده نبض مردم را داشته باشد.
ما در این آلبوم جدید بیش تر به این موضوع توجه کردیم. می خواهیم تاثیرگذاری در همان اوایل کار باشد نه مثل آلبوم یه شاخه نیلوفر که تازه دارد بین بعضی افراد جا می افتد.
آهاری : مردم ما نمی خواهند اجازه پیشرفت به خواننده بدهند. نه در موسیقی بلکه در حوزه های دیگر هم همین طور است. به خاطر این است که ما مردم مصرف گرایی هستیم و جامعه ما خروجی ندارد. در لحظه اول می خواهند استفاده کنند.
بحثی در مورد آلبوم یه شاخه نیلوفر وجود دارد که چرااین قدر تلخ است.
البته ایرادهای را باید پذیرفت. فضای آلبوم یک مقدار زیادی غمگین بود. بعضی ها تحمل این همه آهنگ غمگین را ندارند. واین به خاطر شرایط روحی من توی آن روزها بود. باید موزیکی می گذاشتیم که فضا را می شکست.
آهاری: البته ما هم چند قطعه شاد گذاشتیم ولی به ممیزی خورد. ریتمیک تر بود و شعف داشت.
چاووشی: 3 تا ترک بود که ممیزی شد و ارشاد گفت نه. 12 قطعه کنار هم آمد که ناخواسته خیلی غمگین شد.
خیال می کردیم که این کار تعمدی است. در موسیقی حرفه ای ، یک فرد یا یک گروه را می بینیم که آلبوم را در یک ژانر مشخص روانه بازار می کند؛ مثلا فقط ترنس یا فقط اسلو. اما ایرانی ها عادت دارند که یک پکیج از کار را گوش بدهند.
بله .اگر کسی کار شاد می خواهد خب برود سراغ یک نفر دیگر. آهنگ های من هم هیچ موقع شاد نیست. شاید فقط ریتمیک تر باشد و شعف داشته باشد. اما شاد نیست.
آهاری: گروه های خارجی از تکرار خارج می شوند ولی باز هم یکرنگ هستند.
در جامعه ما مردم می گردند و می خواهند خودشان را توی آلبوم تو پیدا کنند. در آلبوم یه شاخه نیلوفر این اتفاق کمتر می افتاد.
آهاری: حرفی که می زنید درست است. اما توی آلبوم هایی که امروز در بازار می بینیم به میزان هجویات اش دقت کنید، البته با همه احترامی که برای همکاران مان قائل هستم.
اما منظور مان غمگینی بیش از حد کار بود. بعضی ها می گفتند که ما یک جا نمی توانیم آلبوم را گوش کنیم. ولی ترک به ترک چرا.
بله .واقعا سنگین است. البته به ما هم حق بده. ما قدرت انتخاب آهنگ نداشتیم. البته بعضی گوش ها هم این قدر موزیک پارتی شنیده اند که نمی توانند این طرفی را تجزیه و تحلیل کنند.

فکر نمی کنی که خود موزیسین های ما هم فضای پاپ را به این خاطر گم کرده اند؟
شما خیلی راحت قضاوت می کنید. ولی این طرف در موسیقی پاپ ایران خیلی سخت می توان کار کرد.
آهاری: شاید محسن دو سه تا آلبوم پاپ دیگر کار نکند. می رود به سمت بین المللی شدن. محسن اساسا هیچ علاقه ای به پاپ ندارد.
چاووشی: من از آلبوم دوم فهمیدم که پاپ دیگر جواب نمی دهد. اما شرایط نمی گذارد. این حرفی که محمدرضا می زند اصلا غلو نیست. ما توانایی اش را داریم ولی عمدا نمی کنیم.
آهاری: صدای محسن صدای فول بلوز است. فضای ایرانی را هم می شناسد ولی اگر این دو را باهم تلفیق کنیم باید برویم گوشه ای تا این کار را انجام بدهیم. مثل محسن نامجو که عده ای را جذب کرد و الان رفته و گوشه ای دارد کار می کند. محسن نامجو در قشر پاپیولار جا نیفتاد و مختص یک قشر روشنفکر بود. سخت است که پاسخ گوی این همه افراد باشی و بتوانی این فضای جدید را هم وارد بکنی و پاپیولار باشی. در یه شاخه نیلوفر هم قسمتی از آن چیزی که می خواستیم انجام شد.
چاووشی: تازه من جلوی محمدرضا را گرفتم. من دست محمدرضا را واقعا بستم. حقیقت اش را بگویم که من خیلی از کار زدم. یه شاخه نیلوفر را خود من هم ممیزی کردم.به محمدرضا گفتم اگر این کار را بکنیم خیلی ها پس می زنند. اگر یک دفعه فضا این قدر تغییر پیدا می کرد خیلی بد می شد.شما از پاپ خسته نشده اید؟ این همه تکرار. محمد رضا می گوید که خیلی از مردم ایران با موسیقی احساسی برخورد می کنند.
پس به نظرت مردم ایران به محسن چاووشی به عنوان یک پدیده اجتماعی نگاه می کنند تا یک پدیده موسیقایی.
بالاخره یکی باید این کار را بکند. هیچ کس این کار را انجام نمی دهد.
تو دقیقا دست روی مولفه هایی می گذاری که برای یک خواننده پاپ لازم است. اما یکی از مولفه ها این است که کنسرت بگذاری.
واقعا شرایط کنسرت گذاشتن به وجود نیامده است. من تازه مجوز گرفتم. فرصتی برای تمرین کردن نداشتم. من الان از یک جنگ بزرگ بیرون آمدم. در واقع باید استایل مان را پیدا کنیم تا کنسرت بگذاریم.
احساس می کنیم به ایده آلی که برای شرایط در نظر داری هنوز نرسیده ای؟
بله هنوز نرسیدم.
می توانیم بپرسیم ایده آلت چیست؟
اجرا کردن صمیمی برای مردم.
اما هوادارانت دوست دارند تو را ببینند؟
با این وضعی که ما در ایران برای کنسرت گذاشتن داریم همان بهتر که فعلا مرا نبینند.
در تمام دنیا یک خواننده آلبوم می دهد که به وسیله آن خودش را پرزنت کند. بعد برای کسب در آمد کنسرت می دهد. احتمالا درآمد دیگری داری؟
نه کار من فقط موسیقی است. موسیقی سرمایه من است. اما قطعا این جورکه می گویی هست. واقعیت ماجرا این است که گذران زندگی به سختی انجام می شود. اما توی کنسرت این قدر مشکل به وجود می آید که کلی حرف وحدیث درست می شود و بعد سه سال باید صبر کرد تا آلبوم بعد. یک عده ای که با من مشکل دارند آن قدر این آلبوم را کوبیدند تا محو شود. کنسرت هم بدهم مطمئنم که حاشیه می سازند، خرابم می کنند. از این جریانات تا الان کم اتفاق نیفتاده.
آهاری: خیلی ها فکر می کنند که چرا محسن کنسرت نمی گذارد. اما من برای شما یک نکته ای را بگویم. محسن هرجا که می رود به تهیه کننده می گوید بنشین تا من یک کار زنده برای تو بخوانم. خیال نکند که محسن نمی تواند زنده بخواند.
می خواهیم به بحث دیگری اشاره کنیم. تو عکس هم زیاد نمی گیری. کلا از رسانه ها و مردم فاصله می گیری؟
از این که از من عکس بگیرند راضی نیستم. بدم می آید. با محمدرضا که صمیمی ترین دوست من است یک بار سر همین موضوع یک دعوای اساسی کردیم.
در جمع خانوادگی هم همین جور هستی؟
کمتر. برای کاری به همراه خانواده به شمال رفته بودیم. یک نفر در رستوران من را شناخت. دیگر نمی توانستم غذا بخورم. برای چی باید به این شکل باشد؟ چه کاری است؟آدم کار می کند که راحت زندگی کند.کار نمی کنم که زندگی سخت تر بشود. بعضی از دوستان مطبوعاتی خیال می کنند که من قیافه می گیرم ولی به خدا دوست ندارم.
این جزو ذات شهرت است؟
من این جورم چه اشکالی دارد.
حدس می زنیم از شهرت خوشت نمی آید.
حقیقت اش نه، خوشم نمی آید. واقعا من برای این قضیه کار نمی کنم.
***
دومین آلبوم محسن چاووشی به زودی به بازار موسیقی می آید
دوست ندارید پیشرفت کنم؟
هنوز مشخص نیست که آلبوم دوم و البته مجاز محسن چاووشی کی وارد بازار می شود. اما قطعات این آلبوم آماده است و بروکراسی های اداری آن فقط باید طی شود. آلبومی که به قول محسن چاووشی خلاقیت های زیادی در آن به کار گرفته شده است.
برای آلبوم بعدی ات چه خلاقیتی هایی داری؟
این خلاقیت شنیدنی است تعریف کردنی نیست. سعی کردیم تمام آن چیزهایی که شنیدیم را درست اش کنیم. مقداری هم مثبت تر شده است. در واقع تعدیل شده است.
آهاری: فضای آلبوم بعدی اصلا قدیمی نیست. اصلا تکراری درون آن نیست. تلخی کار را با چند قطعه شوق و شعف دار پوشانده ایم.
از این ریسکی که در آلبوم اول انجام دادی و حالا می خو اهی توی آلبوم دوم ادامه اش بدهی نمی ترسی؟
البته اتفاق بدی نیست. ما در آلبوم بعدی هردوجهت را داریم؛ هم عامه پسند است و هم به قول تو خاص پسند.
آهاری: اساسا مردمی که سطحی نگاه می کنند دنبال چیز راحت هستند. محسن یک جمله ای دارد که من خیلی آن را دوست دارم؛ قشر کم توان قشری است که زحمت هم نمی کشد و اتفاقا توقع خیلی زیادی هم دارد. کسانی که موزیک را بهتر می فهمند از یه شاخه نیلوفر خوش شان آمد ولی عده ای هم می گویند قبلی ها یک چیز دیگرند. کارهایی که قبلا از محسن شنیده می شد، نیازی به فکر کردن نداشت. راحت شنیده می شد و می گذشت. اما الان باید فکر کنند. همین باعث شد تا عده ای نپذیرند.
معتقدی که آلبوم های قبلی را عوام گوش می دادند. حالا خواص هم اضافه شده اند؟
آهاری: دقیقا. در این آلبوم این اتفاق افتاد و کسانی که ادعای روشنفکری هم داشتند این آلبوم را شنیدند. خیلی ها که محسن چاووشی را دوست نمی داشتند هم این آلبوم را شنیدند. خیلی ها که محسن چاووشی را دوست نداشتند هم این آلبوم را شنیدند.
مخاطب های قبلی تو صدامحور بودند ولی الان باید آهنگ محور هم باشند. خب عده ای ارتباط برقرار نکردند؟ یعنی نباید آنها در نظر گرفت؟
یعنی واقعا دوست دارید که من پیشرفت نکنم؟
***
چاووشی به شدت از تکرار خود بیزار است
قرار نیست سنتوری را تکرار کنم
ترانه یا موسیقی محبوب این روزهای ات چیست؟آهنگی که این روزها گوش می دهی؟
حسین کشتکار. حس خیلی خوبی به ام می دهد. البته هرخواننده ای می تواند باشد. اما باید موهای بدنم را سیخ کند. وگرنه تاثیر نمی گذارد.
تاثیر یعنی چی؟ تو یک خواننده حرفه ای هستی، پس نباید مثل مردم عادی موسیقی گوش کنی؟
نمی توانم این تاثیر را تعریف کنم؛ تاثیر موسیقایی منظورم است.
آهاری: این روزها من و محسن با ماشین زیاد این ور و آن ور می رویم و خلاصه با هم هستیم و توی ماشین من جیمی هندریکس گوش می دهد، به نظرم می شود برای آهنگ های این روزهایش از هندریکس هم اسم برد.
چاووشی: (می خندد) اما کشتکار را بیش تر دوست دارم.
توی صدایت هم مشخص است که به موسیقی جنوب و لحن نوحه خوانی علاقه داری.
من خیلی دوست داشتم به آن سمت بروم ولی خیلی دستمالی شده است. در یک گامی هم هست که نمی توانی روی آن کار کنی. علاوه بر این فضای یکسانی دارد.
این آلبوم سنتوری که این روزها صحبت اش هست، قصه اش چیست؟ می گفتند قرار بوده قبل از عید به بازار بیاید؟
شایعه بود. ولی در آینده نزدیک می آید. ولی من از زمان دقیق اش اطلاع ندارم.
بعد از سنتوری یک سری از پیشنهادات را برای خواندن برای فیلم ها رد کردی. چرا؟
به خاطر تکراری نشدن. از چند کارگردان دیگر پیشنهاد شد ولی من یک بار این کار را انجام دادم و دیگر فایده ای ندارد. هرکاری یک بار قشنگ است. بعد هم این که مهرجویی کارگردان بزرگی است. اگر کار دیگری را قبول می کردم هم خودم را ضایع می کردم و هم مهرجویی را.
از پخش آلبوم اول راضی بودی؟
شرکت هایی که این کارها را انجام می دهند راست اش را نمی گویند؛ این که چه قدر پخش شده و چه قدر فروش کرده. ولی در مجموع خیلی خوب پخش شده بود و خیلی خوب تر فروش کرد.
آهاری: حقیقتا در پارت اول خوب پخش نشده بود. حجم کار بالا بود و به مشکلاتی برخورد. در شهرستان ها دیر پخش شد که همین موضوع باعث شد تا خیلی کپی شود.
***
صدایم به درد عید نمی خورد
سوال های غیرموسیقایی پرسیدن از محسن چاووشی واقعا سخت است. اما او این بار متفاوت تر از قبل بود. شاید به این خاطر که قرار است در عید اتفاق مهمی در زندگی او بیفتد.
توی عید امسال چی کار می کنی؟
(می خندد) یک اتفاقی قرار است بیفتد که شاید گفتن اش زیاد جالب نباشد.
این اتفاق مهم چه چیزی است که حالا عید را انتخاب کردی؟
(آهاری و چاووشی همدیگر را نگاه می کنند و می خندند. اما بالاخره محسن این وظیفه را به عهده محمدرضا می گذارد) قرار است مراسم عروسی اش را برگزار کند.
چاووشی: عقد کرده بودیم ولی فرصت نمی شد که مراسم عروسی را برگزار کنیم. البته در تهران نیست. اهواز برگزار می کنیم و گرنه دعوت تان می کردم.
قرار نیست در تهران مراسم بگیری؟
نه چون خانم من اصالتا اهوازی است و خودم هم که خرمشهری هستم.
از کی ساکن تهران شدی؟
یک ساله بودم که جنگ شد. از خرمشهر به شهرهای مختلف مهاجرات کردیم؛ کرمانشاه، آبیک قزوین که دو روز بیشتر آنجا نبودیم، مشهد و بعد تهران.
بهترین عیدی ای که گرفتی چی بوده؟
برای قدیم است که یک صدتومانی عیدی گرفتم.
مال چه کسی بود؟
پدرم به من داد.
چی عیدی می دهی؟
خب به کی…. (می خندد) من فعلا درگیر ازدواج ام. نه عیدی می دهم و نه عیدی می گیرم.
هیچ وقت شده برای عید ترانه ای بخوانی؟
اصولا در عید همه شادند. من که صدای ام به درد این کارها نمی خورد. واقعا من چی بخوانم؟
فرهاد با آن صدایی که داشت «بوی عیدی…» را خواند. اتفاقا یکی از ماندگارترین قطعات ایرانی هم شد.
شاید برای سال بعد این کار را کردم. تا حالا به فکرم نرسیده بود.
بهترین خاطره ات از ایام عید.
(مکث) خاطره خوب ندارم. من همیشه غمگین ام.
اهل مسافرت هستی؟
بله مسافرت زیاد می روم. از الان برای سال بعد هم برنامه ریزی کردیم.
آهاری: مسافرت که تا دلتان بخواهد می رود.(خنده جمع)
چرا مسافرت را ترجیح می دهی؟
چون کار ما واقعا یکنواخت می شود. بارها باید یک چیز را تکرار کنی تا به آن دلخواهت برسی. از آهنگسازی گرفته تا خواندن، میکس و مسترینگ. شاید ما یک میلیون بار یک قطعه را بشنویم.
با این حساب برای هر ترک یک مسافرت می روی؟
(می خندد) بعضی وقت ها هم وسط یک ترک می روم!
تا حالا قطعه ای از کارهایت را هدیه داده ای؟
نه. ولی محرم امسال یک کار خواندم که برای پخش دیر به دست صداوسیما رسید و شنیده نشد.
مطمئنا هرقطعه ای که می خوانی داستان خاصی دارد. یکی از این قطعات را که داستان جالبی در ساختن آن و خواندن آن وجود دارد برای مان بگو.
همه این قطعات، عاشقانه های من و حسین صفا بوده. اما «کجاست بگو» را خیلی دوست دارم. ترک پنجم یعنی «تو چنگ ابرای بهار…» را هم دوست دارم. واقعا خاطره انگیز است.
یکی از داستان ها را بگو
یک اتفاقی افتاد و من یک شب پیاده در جاده چالوس راه افتادم. وسط راه محمدرضا دنبال من آمد و در اتوبان مرا سوارکرد. زمانی که به خانه رسیدم ملودی «کجاست بگو» را ساختم.
آهاری: فردا که آمدم محسن این ملودی را برای من گذاشت.
منبع : همشهری جوان

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد