نارون1
20th October 2012, 03:51 PM
تاثير آموزش راهبردهاي بسط و گسترش بر بازيابي حافظه معنايي
ملكي بهرام*,زارع حسين,شقاقي فرهاد
* مجتمع آموزش عالي پيامبر اعظم مرکز سنندج، سنندج، ايران
هدف پژوهش حاضر بررسي تاثير آموزش بسط و گسترش بر افزايش بازيابي آموخته ها در حافظه معنايي يادگيرندگان در دو نوع تکليف درسي فيزيک و مطالعات اجتماعي با توجه به سطوح مختلف پيشرفت تحصيلي آنها بود. از روش تجربي و طرح گسترش يافته پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. 180 نفر دانش آموز دختر سال اول متوسطه به عنوان آزمودني در قالب چهار گروه آزمايشي و دو گروه کنترل به صورت تصادفي انتخاب و جايگزيني شدند. به گروه هاي آزمايشي، روش هاي بسط و گسترش دانشي و بسط و گسترش معنايي آموزش داده شد، سپس به تمامي گروه ها در يک جلسه 2 ساعته يک تکليف حافظه داده شد. بلافاصله آزمودني ها در معرض پس آزمون مشترک بازيابي قرار گرفتند. اثرمندي آموزش راهبردهاي بسط و گسترش به طور جداگانه براي آزمودني هاي بالا، متوسط و پايين از لحاظ سطح پيشرفت تحصيلي بررسي شد. ابزار اندازه گيري متغير وابسته، آزموني بود که توسط معلمان هر کدام از دروس مطالعات و فيزيک به اجرا درآمد. نتايج تحليل واريانس دوراهه (3×3) نشان داد آموزش انواع بسط و گسترش در هر دو زمينه تکليف فيزيک و مطالعات بر بازيابي آموخته ها در حافظه معنايي موثر بود. در هر دو زمينه، گروه هاي آزمايشي 1 و 2 با گروه کنترل تفاوت معني دار داشتند. همچنين در درس مطالعات اجتماعي ميان متغيرهاي نوع بسط و سطوح پيشرفت تحصيلي اثر متقابل دوگانه وجود داشت. بر اين اساس نتيجه گرفته شد آموزش انواع بسط و گسترش به يادگيرندگان در حال تحصيل در افزايش بازيابي در حافظه معنايي آنها تاثير معني دار دارد، با اين حال اين تاثير در تکاليف درسي مختلف يکسان نيست و به نوع محتواي مطالب يادگيري و نيز ويژگي هاي آزمودني ها بستگي دارد.
كليد واژه: بسط دانشي، بسط معنايي، حافظه معنايي، بازيابي آموخته ها
ملكي بهرام*,زارع حسين,شقاقي فرهاد
* مجتمع آموزش عالي پيامبر اعظم مرکز سنندج، سنندج، ايران
هدف پژوهش حاضر بررسي تاثير آموزش بسط و گسترش بر افزايش بازيابي آموخته ها در حافظه معنايي يادگيرندگان در دو نوع تکليف درسي فيزيک و مطالعات اجتماعي با توجه به سطوح مختلف پيشرفت تحصيلي آنها بود. از روش تجربي و طرح گسترش يافته پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. 180 نفر دانش آموز دختر سال اول متوسطه به عنوان آزمودني در قالب چهار گروه آزمايشي و دو گروه کنترل به صورت تصادفي انتخاب و جايگزيني شدند. به گروه هاي آزمايشي، روش هاي بسط و گسترش دانشي و بسط و گسترش معنايي آموزش داده شد، سپس به تمامي گروه ها در يک جلسه 2 ساعته يک تکليف حافظه داده شد. بلافاصله آزمودني ها در معرض پس آزمون مشترک بازيابي قرار گرفتند. اثرمندي آموزش راهبردهاي بسط و گسترش به طور جداگانه براي آزمودني هاي بالا، متوسط و پايين از لحاظ سطح پيشرفت تحصيلي بررسي شد. ابزار اندازه گيري متغير وابسته، آزموني بود که توسط معلمان هر کدام از دروس مطالعات و فيزيک به اجرا درآمد. نتايج تحليل واريانس دوراهه (3×3) نشان داد آموزش انواع بسط و گسترش در هر دو زمينه تکليف فيزيک و مطالعات بر بازيابي آموخته ها در حافظه معنايي موثر بود. در هر دو زمينه، گروه هاي آزمايشي 1 و 2 با گروه کنترل تفاوت معني دار داشتند. همچنين در درس مطالعات اجتماعي ميان متغيرهاي نوع بسط و سطوح پيشرفت تحصيلي اثر متقابل دوگانه وجود داشت. بر اين اساس نتيجه گرفته شد آموزش انواع بسط و گسترش به يادگيرندگان در حال تحصيل در افزايش بازيابي در حافظه معنايي آنها تاثير معني دار دارد، با اين حال اين تاثير در تکاليف درسي مختلف يکسان نيست و به نوع محتواي مطالب يادگيري و نيز ويژگي هاي آزمودني ها بستگي دارد.
كليد واژه: بسط دانشي، بسط معنايي، حافظه معنايي، بازيابي آموخته ها