ماری مریم
6th October 2012, 09:40 PM
بچه های خیابانی
1. اصطلاح کودکان خیاباتی به دو دسته اطلاق میشود: کودکانی که در خیابان کار میکنند و شبها به خانه مراجعه میکنند و ماحصل کار خود را با خانواده شریک هستند. گروهی که هیچ خانواده یا سرپرستی ندارند و علاوه بر کار، شاید هم ولگردی و بیکاری شب را در پارکها، بیغولهها و خرابهها، اتومبیلها، حتی خیابانها سر میکنند که بیشترین خطر متوجه گروه دوم است.
2. بنابر آمار، بیشتر کودکان خیابانی بین گروه سنی3 تا 18 سال یا 8 تا 18 سال هستند که 70 درصد آنها پسر هستند.
3. بیشترین خطری که این بچهها را تهدید میکند:خشونتهای سبعانه، قتل، سوء رفتار جنسی، انواع بیماریهای جسمی و جنسی به ویژه ایدز و اچ آی وی و اعتیاد به انواع مواد شیمیاییاست.
4. 90درصد این کودکان به انواع مواد استنشاقی، مثل چسب کفش یا تینر رنگ معتاد هستند که تمام اینها آسیبهای جدی به کلیه و مغز وارد کرده و گاها سبب مرگ آنها شده است.
5. این کودکان در تمام قارههای دنیا و تمام کشورها و شهرهای دنیا بدون استثناء یافت میشوند، بطوری که در هر شهر یا کشور نام ویژهای به آنها اطلاق میشود. مثلا علاوه بر اصطلاح فرمال 'Street children" که در اکثر دنیا به همین صورت ترجمه شده اصطلاح غیر رسمی "street urchins" به معنای « بچهجن، بدذات خیابانی، ووروجک، دم بریده» نیز متداول است. اما در بسیاری از کشورها نام ویژهای برای این دسته از کودکان وجود دارد. مثلا در کلمبیا به آنها «بچهجن، بچه بدذات» یا «ساس رختخواب» میگویند. در ریودوژانیرو به آنها «جنایتکار یا حاشیهنشین» میگویند. در پرو به آنها «پرندگان میوهخوار» و در بولیوی به آنها «بید، حشره موذی» میگویند. در ویتنام به آنها «بچههای خاک و خل» لقب دادهاند، در روآندا به آنها «بچههای کثیف، هرزه و خطرناک» و در کامرون به آنها « پشه» میگویند. در زئیر و کنگو هم آنها به «آواره» شهرت دارند.
6. سازمان ملل تعداد این افراد را حدود 150 میلیون تخمین زده و البته اذعان کرده که به این تعداد روزانه افزوده میشود، 40 درصد این افراد جز گروه اول یعنی کودکان با خانواده هستند و 60 درصد جزء گروه دوم، بیخانمان و بیخانواده هستند که شب و روز را در خیابان سپری میکنند.
7. طبق گزارش سال 1993 سازمان بهداشت جهانی علت شکلگیری این پدیده یا معضل را میتوان در عوامل زیر خلاصه کرد: فروپاشی خانواده، درگیری نظامی، فقر، فجایع طبیعی یا فجایعی که به دست بشر صورت گرفته، سوء رفتارهای جسمی یا جنسی، قحطی و خشکسالی، استثمار کودکان بوسیله بزرگسالان، مهاجرت، شهرسازی و عدم اسکان مناسب افراد، نقل و انتقال نامناسب فرهنگی و یتیمی.
8. حدود 20 درصد از این کودکان با گدایی زندهاند، 24 درصد با فروش مواد مخدر و بقیه با انجام کارهای متفرقه.
9. فقط در مکزیک 8 تا 11 میلیون کودک زیر 15 سال با کار کردن خرج زندگی را درمیآورند.
10. آمار کودکان خیابانی در کشورهای مختلف نیز جالب توجهاست، باوجودیکه بیشترین آمار مربوط به کشورهای توسعه نیافته است اما در این لیست بد نیست نگاهی هم به کشورهای ثروتمند و صنعتی مثل آلمان و آمریکا بیندازیم.
کنیا: 250 هزار تا 300هزار
مصر: 200هزار تا یک میلیون
مراکش: 300 هزار
هندوستان: 11 میلیون
ویتنام: 23هزار
جامائیکا: 6500
اوروگوئه: 3000
برزیل: 1 تا 10 میلیون (در آمار درج شده تضاد و تناقض وجود دارد)
روسیه: 1 تا 3 میلیون!
آلمان : 10هزار
ایالات متحده آمریکا: 750 هزار تا 1 میلیون.
1. اصطلاح کودکان خیاباتی به دو دسته اطلاق میشود: کودکانی که در خیابان کار میکنند و شبها به خانه مراجعه میکنند و ماحصل کار خود را با خانواده شریک هستند. گروهی که هیچ خانواده یا سرپرستی ندارند و علاوه بر کار، شاید هم ولگردی و بیکاری شب را در پارکها، بیغولهها و خرابهها، اتومبیلها، حتی خیابانها سر میکنند که بیشترین خطر متوجه گروه دوم است.
2. بنابر آمار، بیشتر کودکان خیابانی بین گروه سنی3 تا 18 سال یا 8 تا 18 سال هستند که 70 درصد آنها پسر هستند.
3. بیشترین خطری که این بچهها را تهدید میکند:خشونتهای سبعانه، قتل، سوء رفتار جنسی، انواع بیماریهای جسمی و جنسی به ویژه ایدز و اچ آی وی و اعتیاد به انواع مواد شیمیاییاست.
4. 90درصد این کودکان به انواع مواد استنشاقی، مثل چسب کفش یا تینر رنگ معتاد هستند که تمام اینها آسیبهای جدی به کلیه و مغز وارد کرده و گاها سبب مرگ آنها شده است.
5. این کودکان در تمام قارههای دنیا و تمام کشورها و شهرهای دنیا بدون استثناء یافت میشوند، بطوری که در هر شهر یا کشور نام ویژهای به آنها اطلاق میشود. مثلا علاوه بر اصطلاح فرمال 'Street children" که در اکثر دنیا به همین صورت ترجمه شده اصطلاح غیر رسمی "street urchins" به معنای « بچهجن، بدذات خیابانی، ووروجک، دم بریده» نیز متداول است. اما در بسیاری از کشورها نام ویژهای برای این دسته از کودکان وجود دارد. مثلا در کلمبیا به آنها «بچهجن، بچه بدذات» یا «ساس رختخواب» میگویند. در ریودوژانیرو به آنها «جنایتکار یا حاشیهنشین» میگویند. در پرو به آنها «پرندگان میوهخوار» و در بولیوی به آنها «بید، حشره موذی» میگویند. در ویتنام به آنها «بچههای خاک و خل» لقب دادهاند، در روآندا به آنها «بچههای کثیف، هرزه و خطرناک» و در کامرون به آنها « پشه» میگویند. در زئیر و کنگو هم آنها به «آواره» شهرت دارند.
6. سازمان ملل تعداد این افراد را حدود 150 میلیون تخمین زده و البته اذعان کرده که به این تعداد روزانه افزوده میشود، 40 درصد این افراد جز گروه اول یعنی کودکان با خانواده هستند و 60 درصد جزء گروه دوم، بیخانمان و بیخانواده هستند که شب و روز را در خیابان سپری میکنند.
7. طبق گزارش سال 1993 سازمان بهداشت جهانی علت شکلگیری این پدیده یا معضل را میتوان در عوامل زیر خلاصه کرد: فروپاشی خانواده، درگیری نظامی، فقر، فجایع طبیعی یا فجایعی که به دست بشر صورت گرفته، سوء رفتارهای جسمی یا جنسی، قحطی و خشکسالی، استثمار کودکان بوسیله بزرگسالان، مهاجرت، شهرسازی و عدم اسکان مناسب افراد، نقل و انتقال نامناسب فرهنگی و یتیمی.
8. حدود 20 درصد از این کودکان با گدایی زندهاند، 24 درصد با فروش مواد مخدر و بقیه با انجام کارهای متفرقه.
9. فقط در مکزیک 8 تا 11 میلیون کودک زیر 15 سال با کار کردن خرج زندگی را درمیآورند.
10. آمار کودکان خیابانی در کشورهای مختلف نیز جالب توجهاست، باوجودیکه بیشترین آمار مربوط به کشورهای توسعه نیافته است اما در این لیست بد نیست نگاهی هم به کشورهای ثروتمند و صنعتی مثل آلمان و آمریکا بیندازیم.
کنیا: 250 هزار تا 300هزار
مصر: 200هزار تا یک میلیون
مراکش: 300 هزار
هندوستان: 11 میلیون
ویتنام: 23هزار
جامائیکا: 6500
اوروگوئه: 3000
برزیل: 1 تا 10 میلیون (در آمار درج شده تضاد و تناقض وجود دارد)
روسیه: 1 تا 3 میلیون!
آلمان : 10هزار
ایالات متحده آمریکا: 750 هزار تا 1 میلیون.