Admin
15th March 2009, 08:10 PM
http://uc-njavan.ir/uploder/files/y87/bahman-esfand/esfahan01.jpg
شهر اصفهان
اصفهان از شهرهای بسیار قدیمی است و موجودیت تاریخی آن به هزاره ی سوم قبل از میلاد هم می رسد. حسن موقع طبیعی و جغرافیایی آن در مرکز فلات وسیع ایران و خاک حاصلخیز و مصون بودن از آفات اراضی و سماوی و وجود زاینده رود در همه ی دوره های گذشته به آن امکان داده است که از مراکز مهم فعالیتهای اقوام آریایی ساکن این مرز و بوم باشد. همیشه آب و هوای آن در خوبی ضرب المثل نویسندگان و شعرا بوده و مردم آن به داشتن هوش و ذکاوت فوق العاده و ابتکار و هنرمندی، ممتاز بوده اند. سرزمین اصفهان را از دیرباز، هنر پرور و مردم آن را هنرآفرین می دانند. در سرزمین اصفهان حفاریهایی به عمل نیامده تا گذشته ی آن را در ازمنه ی ماقبل تاریخ و دوره های تاریخی هخامنشی و اشکانی و ساسانی روشن کند. ولی در دوره های اسلامی تاریخ ایران و طی پانزده قرن اخیر، پیوسته از شهرهای مهم ایران محسوب می شده و در دوره های آل زیار و آل بویه و سلاجقه و صفویه پایتخت ایران بوده است و به خصوص در دوران سلجوقیان، پایتخت امپراطوری گسترده ای بوده که یک مرز آن را رود سیحون و مرز دیگرش را سواحل شرقی دریای مدیترانه تشکیل داده.
موقعيت طبیعی و جغرافیای آن
جلگه حاصلخیز و پر برکت اصفهان و تاریخ درخشان آن با موقع جغرافیایی آن در فلات ایران ارتباط مخصوص دارد و به طور خلاصه نتیجه و حاصل جریان رودخانه ی پر برکتی مانند زاینده رود دراین سرزمین است که پس از اتصال یکی از شعب رودخانه ی کارون هکتارها سرزمین بر سطح کشت اصفهان افزوده شده است. سرزمین اصفهان از جلگه ها و کوهستانها تشکیل شده و ارتفاع متوسط آن از سطح دریا حدود 620 متر است. از آن هنگام که فلات ایران موجود شده اصفهان هم وجود داشته است و تاریخ آن با تاریخ ایران همزمان است و به مناسبت فراهم بودن شرایط زندگی و مهمتر از همه داشتن رودخانه که در سرزمین خشک ایران اهمیت حیاتی آن محسوس است از زمانهای قدیم مرکز تجمع نژادی بوده است که در این سرزمین سکنی گزیده و نام خود را به این فلات داده اند. استان اصفهان از شمال به استان سمنان و استان مرکزی، از شرق به استانهای یزد و خراسان، از جنوب به استان فارس و از غرب به استانهای لرستان، خوزستان و چهارمحال و بختیاری محدود است. حافظ ابونعیم مورخ و محدث اصفهان در قرن چهارم هجری کیفیت توسعه ی شهر اصفهان را به شرح زیر آورده است:
اصفهان در ابتدا یکصدوبیست فرسخ در یکصدو بیست فرسخ بوده و حدود آن از اطراف همدان و ماه و نهاوند تا اطراف کرمان و از اطراف ری و قومس تا حوالی فارس و خوزستان امتداد داشته است.
جمعیت
در قرن چهارم هجری که اصفهان پایتخت دیالمه بود بنابر آنچه نویسندگان و جغرافیدانان آن زمان مانند حخره اصفهانی و حافظ ابونعیم و ابن حوقل نوشته اند شهری وسیع و آباد و باشکوه و ثروتمند و پر جمعیت بوده است. با انتقال حکومت از دیالمه به سلاجقه در سال 443 هجری و انتخاب اصفهان به پایتختی ملکشاه در سال 465 هجری که مرزهای تحت نفوذ ایران از ترکمنستان چین تا دریای مدیترانه گسترش یافت بر وسعت و آبادی و جمعیت اصفهان بیش از پیش افزوده شد. از قرن هفتم تا نهم به علت وقایع اسفباری که برای کشور ایران رخ داد اصفهان هم مانند شهرهای آباد دیگر، آماج حملات مغول و سپس تیمور گورکان قرار گرفت و در نتیجه ی قتل عام ها و ویرانیهای گسترده و آتش سوزی ها، اصفهان از آن عظمت و شکوه سابق فرو افتاد و این حال باقی بود تا ظهور سلسله ی صفویه و انتخاب اصفهان به پایتختی شاه عباس اول در سال 1000 هجری و آماده شدن آن از جهت احداث میدانها و خیابانها و کاخها و مساجد و مدارس و پلها و بازارها تا سال 1006 هجری که این سال طلیعه ی درخشش مجدد ستاره ی اقبال اصفهان بود و تا پایان عهد صفویه مرتباً بر وسعت و عظمت و جمعیت و شهرت جهانی آن تا آنجا که آن را نصف جهان لقب دادند افزوده شد. با حمله ی افغانها به ایران و محاصره و تسخیر اصفهان و خرابیها و قتل عام های بیرحمانه ی آنها از مردم اصفهان این شهر آباد و پر جمعیت و ثروتمند دنیای آن زمان، به ویرانه ای وحشتناک تبدیل شد، و این واقعه ی هایله سخت ترین و شدیدترین ضربتی بود که در تاریخ این شهر بر پیکر استوار و جاویدان آن وارد آمد. در دوره های زندیه و قاجاریه هم به اصفهان صدمات و لطمات جبران ناپذیری وارد آمد و دست به دست شدن آن در دوره ی جانشینان کریم خان زند و اشاعه ی هرج و مرج و ناامنی و کشتار مردم بیگناه به صورتی پیگیر، اصفهان را از قدرت و توان انداخت. در اواخره دوره ی قاجاریه صفحات اسفناک دیگری در تاریخ اصفهان گشوده شد. بسیاری از شاهکارهای معماری و آثار هنری دوران صفوی که فلانَدن و کُست در دوره ی محمدشاه قاجار هنوز آنها را به عنوان شاهکارهای هنر دوران صفوی معرفی می کردند مانند آینه خانه و هفت دست و نمکدان و کشکول و کاخهای باغ سعادت آباد تدریجاً، راه زوال و نیستی سپردند. درباره ی مردم و جمعیت اصفهان هم باید گفت که به علت فقر شدید و هرج و مرج و عدم بهداشت و اشاعه ی بیماریها بر اثر قحطی و وباهایی که متناوباً ظهور می کرد، مردم هزارهزار تلف می شدند. در حال حاضر شهرستان اصفهان شامل 3 بخش مرکزی، جرقویه و کوهپایه است و با 1492110 نفر ساکن، پر جمعیت ترین شهرستان استان اصفهان است.
ناهمواری ها
استان اصفهان که در مرکز فلات ایران واقع شده است به علت گستردگی طول آن دارای بخشهای متعدد جلگه ای و کوهستانی می باشد. در مغرب و جنوب غربی استان اصفهان رشته کوههای زاگرس از شمال غربی به جنوب شرقی کشیده شده است. مهمترین کوههای ناحیه ی غربی، ارتفاعات فریدن است که بلندترین قله ی آن شاهان کوه 4040 متر ارتفاع دارد. شهر اصفهان را ارتفاعاتی به شرح زیر احاطه کرده است:
(1) کوههای غربی (2) ارتفاعات شرقی (3) کوههای جنوبی
(1) معروفترین این ارتفاعات که در غرب اصفهان و شمال خمینی شهر به طرف نجف آباد کشیده شده اند، کوههای سیدمحمد و محمودآباد است.
(2) مهمترین کوههای آن، حمام، سِن بندی و کوه جنوبی گورت است.
(3) در جنوب شهر اصفهان، چهار توده ی کوهستانی وجود دارد که مهمترین و نزدیکترین آنها به شهر اصفهان کوه صفه است که در جنوب کوه صفه رشته کوه شاه کوه از غرب به شرق کشیده شده که بلندترین قله ی آن به نام کلاه قاضی در جنوب شرقی است. در میان کوههای اطراف اصفهان، کوه صفه به دلیل موقعیت تاریخی و جغرافیایی آن از اهمیت بیشتری برخوردار است. این کوه که به علت نزدیکی به شهر و دارا بودن چشمه های آب بر زیبایی طبیعی شهر افزوده است، در ادوار تاریخی مختلف مورد توجه ویژه بوده. در حال حاضر در دامنه ی این کوه پارک کوهستانی مصفایی ایجاد نموده اند که به دو چشمه ی درویش و پاچنار که نام تاریخی تخت سلیمان برای آن زیبنده تر است منتهی می شود. در محل این چشمه در زمان شاه سلیمان صفوی، تفرجگاهی ییلاقی ساخته بوده اند که به تبعیت از نام سازنده ی آن تخت سلیمان نام گرفته بود.از این بنا جز پایه ی مدور یک آلاچیق که از تصاویر به جای مانده از سفرنامه های کرنُلیوس دوبروین می توان حدس زد چیزی باقی نمانده است. بر فراز کوه صفه درست مشرف به شهر اصفهان، قلعه ی تاریخی شاه دز قرار دارد. محلی که شاه نشین قلعه ی شاه دز ساخته شده است صفه یا ایوان نسبتاً مسطحی است که شمال آن لبه ی پرتگاه کوه، با صخره هایی کاملاً عمودی است و جنوب آن دیوارهای سنگی متعددی به ضخامت یک تا سه متر با ارتفاعات متفاوت قرار دارد. در غرب کوه صفه، کوه دیگری قرار دارد که بر فراز منتهی الیه غربی آن آثاری از یک بنای کهن که به نظر می آید یک برج بوده، باقی مانده است. این بنا تخت رستم نام دارد.
آب و هوای اصفهان
شهر اصفهان در جلگه واقع شده است. اراضی آن رُسی است. پی منازل و ساختمانهای معمولی بر روی همین قشر رس بنا می شود. دیوارهای گِلی قدیمی که حصار باغات داخل و خارج شهر را تشکیل می دهد، بر روی همین قشر رس ترکیب شده و بعضی از آنها حتا چند صد سال دوام کرده است. خشت خامی که از این گل رس ساخته می شود به اندازه ی آخر پخته استحکام دارد و در بیشتر بناهای قدیم چندین سال دوام داشته. دوام نوع مخصوصی از این خشت خام در آثار کهن آتشگاه حتا به دو هزار سال می رسد. منظره زیبای کوههای اطراف اصفهان از فراز عمارت عالی قاپور در میدان نقش جهان و از قله ی کوه آتشگاه به خوبی نمودار می شود. چون به غیر از نواحی نجف آباد و دهستانهای برخُوار و کوهپایه بقیه بخشهای اصفهان در کنار رودخانه ی پر برکت زاینده رود واقع شده آب و هوای آن معتدل و فصول چهارگانه ی آن منظم است. در شمال و مشرق که عموماً جلگه و شوره زار است بارندگی کمتر و بی دوام می باشد و کشاورزان، زراعت تابستانی خود را با آب قنات و چاه مشروب می کنند. هوای این قسمت خیلی خشک و در تابستان بسیار گرم است. اراضی شرقی، به واسطه ی مجاورت با باتلاق گاوخونی و ریگزار و کویر، هنگام روز به واسطه ی تابش آفتاب بی اندازه گرم و در شب خیلی سرد است. از لحاظ نظم و ترتیب فصول چهارگانه ی سال، هیچیک از شهرهای ایران با اصفهان برابری نمی کند. هوای اصفهان اکثراً صاف و آفتابی است و پیوسته باد معتدل در آن وزان است. معمولاً هوا چنان صاف و شفاف است که ستاره ی زهره در نزدیک ماه پرتو می اندازد و در کمال زیبایی و درخشندگی است. اصفهان به واسطه ی وفور اشجار و بخار آبی که از زاینده رود متصاعد می شود، هوایش لطیف و خصوصاً در فصل بهار لطافت و طراوت آن کاملاً محسوس است.
میوه های اصفهان
اگر اصفهان را شهر میوه ی ایران بنامیم سخن به گزاف نگفته ایم،غیر از مرکبات که اصفهان به علت داشتن زمستانهای سرد، این نوع میوه را ندارد انواع میوه هایی که در دیگر نقاط ایران به دست می آید در این شهر به وفور به دست مردم می رسد و مقدار زیادی از آنها نیز صادر می شود. سیب آزایش که یک نوع سیب پاییزی بوده در این شهر به وفور یافت م شود نظیر این سیب در هیچ نقطه ی ایران به عمل نمی آمده و ظاهراً منطقه ی کشت آن در نصرآباد که روستای معتبری در حومه ی غربی شهر می باشد، بوده است زیرا نام آن هم اکنون در بین اهالی این روستا به نام سیب آزاش شهرت دارد و چنین است و چنین است نوعی گلابی به نام انبرودمِلِچی که در قرن پنجم از آن به نام انبرودملجی نام برده شده، " بِه " اصفهان هم نه تنها در ایران بلکه در کشورهای اطراف آن نظیر نداشته است. دیگر از میوه های مشهور شهر، زردآلوی شکرپاره و گیلاس و انواع مِهِره و گرمک سُروشفادران و انواع طالبی و خربزه ( گُرکاب و سین ) می باشد.
زاینده رود
مهمترین رودخانه ای که در مرکز فلات ایران جاری است، زاینده رود می باشد. این رودخانه که از جبهه ی شمال شرقی زردکوه بختیاری سرچشمه می گیرد از غرب به شرق تا باتلاق گاوخونی جریان دارد. طول این رودخانه را با پیچ و خم های آن ز 360 تا 420 کیلومتر نوشته اند. زاینده رود از رودخانه و چشمه های متعددی در تنگ گزی و دهستان شوراب سرچشمه می گیرد که مهمترین آنها عبارتند از: چشمه دیمه، آب زری، چمِِ در، آب خوربه و نعل اِشکَنان. مجموعه ی این آبها در تنگ گزی زاینده رود را تشکیل می دهد، اما یک شعبه ی مهم دیگری با الحاق آب کوهرنگ توسط تونلهای کوهرنگ به ابتدای زاینده رود اضافه می شود که آب زاینده رود را به میزان قابل توجهی افزایش می دهد.
نام های زاینده رود
از زاینده رود در طول تاریخ در کتب مختلف با نامهای متفاوتی از جمله: زندرود، زَرَن رود، زرّین رود، زرّینه رود، زنده رود و زاینده رود یاد شده است.
به زاینده رود پس از گذر از تنگ گزی و قبل از رسیدن به دریاچه ی سد زاینده رود، آب 3 شعبه ی قابل توجه دیگر یعنی کاگونک، خِرسانک، پِلاسکان یا اسکندری افزوده می شود ولی بعد از دریاچه ی زاینده رود، شعبه ی دائمی قابل توجهی به آن نمی پیوندد.
باتلاق گاوخونی
باتلاق گاوخونی زمینی است ناهموار که نزدیک به 30 کیلومتر طول و عرض آن است و وسعت آن با افزایش و نقصان آب رودخانه تغییر می کند، این باتلاق از طرف جنوب و شرق محدود می شود به تپه هایی از ماسه و شن که بلندی آنها متجاوز از دویست متر است. بالای آن تپه ها ابتدا جرقویه علیا است که از چشمه های زاینده رود مشروب می شود و بعد دشت وسیعی است به طول چندین فرسخ از ماسه و شن به سمت ابرقو.
تقسیم آب زاینده رود
تقسیم آب زاینده رود بدین صورت است که آب رودخانه پس از عبور از کوههای فریدن و مشروب نمودن اراضی ساحلی، بین بلوک مشروحه ی زیر از لحاظ زمان و در طول مدت یک سال بر استاس 3 اصل مختص، مشترک و آزاد تقسیم می شود. پس آب رودخانه به سی و سه سهم تقسیم می گردد که به وسیله ی نهرهایی که اصفهانیها آنها را مادی می نامند آب به قراء و قصبات و دهات می رسد.
مادی های اصفهان
مادی هایی که از زاینده رود منشعب می شود و سراسر شهر اصفهان و مزارع و باغات را
مشروب می سازد، به شرح زیر است: مادی نیاصَرم که بزرگترین مادی زاینده رود است، مادی فَرشادی، مادی شاه یاجوی شاه و مادی فَدَین که آن را مادی فرا هم می گویند، مادی تیران و مادی قُمِش.
بندهای زاینده رود
رودخانه ی اصفهان در مسیر خود از مغرب به مشرق بعد از پل شهرستان و از بلوک بَراآن به بعد سراشیب می شود و به هنگام کم آبی به سختی آب به زمینهای آن نواحی می نشسته است. لذا هر جا نیاز بوده در جلوی رودخانه با سنگ و ساروج بندهایی بسته بوده اند که آب در پشت آن بندها بالا بیاید و به اراضی اطراف جاری شود. نام مهمترین این بندها از این قرار است:
بند آبشار، بند آسیاب، بند مَروان، بند گلی، بند جُندیج، بنده شانزده و بند شاخ میان و شاخ کنار
پلهای زاینده رود
پل اورگان، پل زمان خان، پل کلّه اپل بابامحمود یا باغ محمود، پل فلاورجان، پل مارنان، پل الله وردی خان یا پل سی و سه چشمه یا پل چهارباغ، پل دشتی و... .
آثار تاریخی مشهور اصفهان
مسجد جمعه ی اصفهان ( مسجد جامع )
این مسجد در حقیقت مجموعه ای از معماریها و آثار هنری دوره های بعد از اسلام تاریخ ایران است. قسمتهای دیدنی و جالب این مسجد:
(1) صفه های کوچک سمت راست دالان ورودی که ستونهای مدوّر با تزئینات گچبری دارد.
(2) چهلستون واقع در سمت چپ دالان ورودی که در ساختمان آن از سبک ابنیه ی سلجوقی پیروی شده.
(3) در ضلغ جنوبی مسجد، گنبد خواجه نظام الملک وزیر مشهور ملکشاه سلجوقی قرار دارد
(4)چهلستون های طرفین این گنبد، از دوره ی دوم عهد سلجوقی می باشد.
(5) چهلستونی که در منتهی الیه غربی این ضلع واقع شده.
(6) ایوان جنوبی مسجد، صفه صاحب
(7) تزئینات کاشی کاری اطراف صحن
(http://www.idanesh.com/forum/Smileys/default/cool.gif ایوان شرقی مسجد، ایوان شاگرد
(9) در مشرق این ایوان صفه ی عمر واقع شده
(10) ایوان غربی مسجد، ایوان استاد
(11) در شمال ایوان غربی، مسجد کوچکی واقع شده
(12) در مغرب ایوان غربی و مسجد اولجایتو، شبستانی از دوره ی حکومت سلطان محمدبن بایسنقر تیموری واقع شده
(13) ایوان شمالی مسجد معروف به صفه ی درویش
میدان نقش جهان
در محل این میدان باغ وسیعی وجود داشته است به نام نقش جهان، در قرن یازدهم هجری این میدان یکی از بزرگترین میدانهای جهان بوده است و در دوره ی شاه عباس و جانشینان او محل بازی چوگان و رژه ی ارتش و چراغانی و محل نمایشهای مختلف بوده است. دو دروازه ی سنگی چوگان از آن دوره هنوز در شمال و جنوب میدان از عظمت دیرین آن حکایت می کند.
مسجد جامع عباسی
این مسجد شاهکاری جاویدان از معماری و کاشیکار ی و حجاری ایران در قرن یازدهم هجری است و آخرین سالهای تاریخی که در مسجد دیده می شود. کتیبه های مسجد کار خطاطان معروف عهد صفویه می باشد، در مدرسه ی جنوب غربی مسجد، قطعه سنگ ساده ای به شکل شاخص در محل معینی تعبیه شده است. ساختمان این مسجد در ضلع جنوبی میدان تاریخی اصفهان در سال 1020 هجری به فرمان شاه عباس اول شروع شده است و به منظور تزئین میدان بزرگ، در سال 1025 هجری و در حالی که هنوز مشغول پی ریزی قسمتهای دیگر مسجد بوده اند، سردر نفیس کاشیکاری معرّق آن را به اتمام رسانیده اند. از نکات جالب این مسجد انعکاس صوت در مرکز گنبد بزرگ جنوبی آن است.
مسجد شیخ لطف الله
این مسجد بی نظیر هم که شاهکار دیگری از معماری و کاشیکاری قرن یازدهم هجری است به فرمان شاه عباس اول در مدت 18 سال بنا شده است. کتیبه ی سردر آن به خط ثلث علیرضا عباسی و مورخ به سال 1012 هجری است. مسجد شیخ لطف الله از ابنیه ی تاریخی بسیار مشهور است که تزئینات کاشیکاری آن در داخل از ازاره ها به بالا همه از کاشیهای معرّق پوشیده شده است و داخل و خارج گنبد بی مانند آن نیز که از زیبارترین گنبدهای مساجد اصفهان به شمار می رود از کاشیهای معرّق نفیس پوشیده شده است. باستان شناسان خارجی در مورد عظمت معماری این مسجد گفته اند: به سختی می توان این بنا را محصول دست بشر دانست. شیخ لطف الله از علمای بزرگ شیعه از مردم میس و از قراء " جبل عامل " یعنی لبنان امروزی بوده است که به دعوت شاه عباس اول اصفهان را محل اقامت خود قرار داده است و به منظور تجلیل از او این مسجد برای تدریس و نمازگزاری وی اختصاص داده شده. شیخ لطف الله شش سال قبل از درگذشت شاه عباس اول وفات نموده است.
عمارت عالی قاپو
این قصر که در عهد صفویه " دولتخانه مبارکه نقش جهان " و " قصر دولتخانه " نام داشته است، نمونه ی منحصربفردی از معماری کاخهای عهد صفوی است که در اوایل قرن یازدهم هجری به امر شاه عباس اول ساخته شده است و شاه صفوی، سفرا و شخصیتهای عالیقدر را در این کاخ به حضور می پذیرفته است. عالی قاپو دارای 5 طبقه ساختمان است که هر طبقه تزئینات مخصوص دارد و با آنکه بعد از دوره ی صفویه به تزئینات آن خرابیها و لطمات جبران ناپذیری وارد آمده است، با وجود این هنوز شاهکارهایی از گچبری ها و نقاشیهای عهد صفویه را در بر دارد و تماشاکنندگان را به تحسین و تمجید وا می دارد. مینیاتورهای کار هنرمند معروف شاه عباس، رضا عباسی که متأسفانه لطمات فراوان دیده است و نقاشیهای گل و بوته، شاخ و برگ، اشکال وحوش و طیور و گچبری های زیبای طبقه ی آخر آن که به شکل انواع جام و صراحی در طاقها و دیوارها تعبیه شده است، از قسمتهای جالب این بنای تاریخی است. ساختن و پرداختن اشکال گچبری در این قسمت از ساختمان که به " اطاق صوت " مشهور است، برای آن نبوده است که در آنها جام و ظروف قرار دهند، زیرا نوع این کار که با گچ تعبیه شده، بسیار ظریف است و کوچکترین اشاره ای که در اثر برخورد دست یا شیئی دیگر به آنها حاصل شود، آنها را در هم می شکند. از فراز آخرین طبقه ی عالی قاپو بهترین منظره ی شهر تاریخی اصفهان و تغییرات و تحولات هزارساله ی اخیر آن را می توان مشاهده نمود.
کاخ چهلستون
باغ چهلستون که بالغ بر 67000 مترمربع مساحت دارد، در دوره ی شاه عباس اول احداث شده و در وسط آن عمارتی ساخته شده بوده. سال ساختمان کاخ چهلستون به موجب اشعاری که در جبهه ی تالار از زیر گچ خارج شده مصراع: مبارک ترین بناهای دنیا می باشد. سنگ شیرها و مجسمه های سنگی اطراف حوض و داخل باغچه ها، تنها آثاری است که از دو قصر باشکوه دیگر صفویه یعنی آینه خانه و عمارت سرپوشیده باقی مانده و به این محل منتقل شده است.
مدرسه چهارباغ
مدرسه ی چهارباغ که به نام مدرسه ی سلطانی و مدرسه مادرشاه نیز نامیده می شد، آخرین بنای تاریخی باشکوه عهد صفویه در اصفهان است، که برای تدریس و تعلیم طلاب علوم دینی در دوره ی آخرین پادشاه صفویه، شاه سلطان حسین از سال 1116 تا 1126 هجری ساخته شده است و درختهای چنار کهنسال و نهر آبی که در آن جریان دارد، بر زیبایی تزئینات نفیس کاشیکاری آن افزوده و بنای مزبور را بسیار فرح بخش و روح نواز نموده است. مدرسه ی چهارباغ از نظر کاشیکاری هم، انواع مختلف این فن را مانند کاشیهای هفت رنگ ، معرّق، گره سازی، پیلی و معلقی را در خود جای داده است و در حقیقت موزه ی کاشیکاری اصفهان می باشد. محراب باشکوه، منبر یکپارچه ی مرمری، حجره ی مخصوص شاه سلطان حسین، از قستهای بسیار جالب و تماشایی این بنای نفیس تاریخی است.
کاخ هشت بهشت
عمارت تاریخی هشت بهشت نمونه ای از کاخهای محل سکونت آخرین سلاطین دوره ی صفویه است که در دوره ی شاه سلیمان در سال 1080 هجری بنا شده است. از آثار جالب این قصر، کاشیکاریهایی است که انواع حیوانات پرنده و درنده و خزنده را نشان می دهد ونماهای خارجی این قصر را تزئین کرده است.
منارجنبان
این بنا به صورت یک بقعه و دو مناره است که بر روی قبر عمو عبدالله از زهاد و صُلحای معروف قرن هشتم هجری بنا شده و سنگ قبر آن مورخ 716 هجری، مقارن اواخر سلطنت اولجایتو مسلمان مغول است. ایوان منارجنبان یکی از نمونه های ابنیه ی سبک مغولی ایران است و از آن دوره کاشیکاریهایی هم دارد. مناره ها بعداً و در تاریخی که درست معلوم نیست و احتمالاً در آخر عصر صفویه به ایوان مزبور اضافه شده و با حرکت دادن یکی از آنها، دیگری نیز حرکت می کند. اما نکته ی جالب در این بنای تاریخی آن است که با حرکت دادن یک مناره، نه تنها مناره ی دیگر به حرکت در می آید، بلکه تمامی این ساختمان مرتعش می شود. میوه ی به معروف اصفهان که شاید در دنیا هم بی نظیر است از باغهای مجاور " گارلادان " و منارجنبان مخصوصاً از " گورتون " به لفظ مردم محل یا گورتان به دست می آید. بوی این به هنگام عبور از جاده ی اصفهان به منارجنبان در ماه دوم پاییز که میوه ی به این باغهاجمع آوری می شود و بوی خوش به پراکنده می شود واقعاً سحرانگیز است. گارلادان یکی از روستاهای مشهور ماربین است که از بلوک سرسبز و پربرکت اصفهان در جمیع ادوار تاریخی این شهر بوده است.
آتشگاه
آتشگاه در هشت کیلومتری مغرب اصفهان و در راه اصفهان به نجف آباد واقع شده است و کوهچه ای است تپه مانند، که قسمت بالای آن را ویرانه هایی از خشتهای ضخیم و محکم تشکیل می دهند. چنانکه مورخین قرون اولیه ی اسلامی نوشته اند، یکی از آتشکده های معروف اصفهان بوده است. بهترین منظره ی جلگه ی سرسبز اصفهان، در پیچ و خمهای زاینده رود از بالای آتشگاه پدیدار می شود، مخصوصاً بستر نقره ای فام " زنده رود " که همچون مار می پیچد و با خود آبادانی و برکت به همراه می آورد و این خود یک وجه تسمیه ی بلوک اطراف آتشگاه است که از قدیم به آن ماربین گفته اند، ولی وجه تسمیه ی اصلی آن تصحیف نام " مِهربین " اوستایی است به ماربین در زبان پهلوی ساسانی که در دوران اسلامی تاریخ اصفهان هم به همین صورت گفته و نوشته شده است.
پلهای تاریخی اصفهان
پل الله وردی خان
این پل که در نوع خود شاهکاری بی نظیر از آثار دوره ی سلطنت شاه عباس اول است، به هزینه و نظارت سردار معروف او الله وردی خان بنا شده و به همین جهت پل الله وردی خان نامیده شده است. اسامی دیگری هم برای این پل نوشته شده، از آن جمله پل "سی و سه چشمه" و "پل چهارباغ"، "پل جلفا" و بالاخره "پل زاینده رود". این پل در حدود 300 متر طول و 14 متر عرض دارد و طویلترین پل زاینده رود است. در دوره ی صفویه مراسم جشن آبریزان یا آبپاشان در کنار این پل صورت می گرفته است. ارامنه ی جلفا هم مراسم " خاج شویان " خود را در محدوده ی همین پل برگزار می کرده اند.
پل خواجو
پل خواجو یا پل شاهی که از اواخر دوره ی تیموری شالوده هایی داشته است، به امر شاه عباس دوم به صورت امروزی آن در سال 1060 هجری ساخته شده و غرفه های آن با تزئینات کاشیکاری و نقاشی پوشیده شده است. پل خواجو به هنگام طغیان آب زاینده رود، منظره ی بسیار جالبی به خود می گیرد. برای اقامت موقتی شاه صفوی و خانواده ی او در وسط پل، ساختمان مخصوصی که به نام بیگلربيگی شهرت دارد بنا شده كه هم اكنون وجود دارد و اتاقهای آن دارای تزئینات نقاشی است. نام اصلی این پل در مآخذ دوران صفویه پل شاهی است و خواجو نامی است که طی دو قرن اخیر به مناسبت مجاورت با محله ی خواجو به آن داده شده و هیچ ارتباطی با نام شاعر قرن هشتم هجری یعنی خواجوی کرمانی هم ندارد. تا اوایل عصر صفویه نام محله ی بزرگ و با صفای اصفهان یعنی محله ی خواجو: محله ی باغ کاران، محله ی کوطَراز، طَرازآباد، و حسن آباد بوده است.
پل شهرستان
پل شهرستان قدیمی ترین پل زاینده رود است که به عقیده ی بعضی از محققین، اساس امروز آن ساسانی است ولی ریشه و پایه ی هخامنشی دارد و قسمتهای فوقانی آن الحاقاتی از آثار دوره ی دیالمه و سلاجقه را در بر می گیرد. در زمانهای قدیم این پل گِی و بعد از اسلام به جِی شهرت داشته است و هم اکنون نام جِی به بلوک وسیعی در مجاورت این پل اطلاق می شود. آثار بر جای مانده ی مسجد جامع جِی از دوران سلاجقه و مقبره ی الرّاشه بالله خلیفه ی عباسی که در سال 532 هجری به دست یکی از پیروان حسن صباح در جِی به قتل رسیده و قلعه ی قدیمی اصفهان با نام کهندژ " سارویه " و " حصار جِی " را در مجاورت این پل تاریخی می توان مشاهده کرد.
ابنیه تاریخی اصفهان از دوره ی جانشینان تیمور و عهد ترکمانان
سردر زاویه ی درب کوشک
این سردر که از نظر محافظت به باغ چهلستون انتقال یافته تنها اثر تاریخی از دوره ی حکومت رستم آق قویونلو است. کتیبه ی ثلث سردر، نام رستم بهادرخان و بانی ساختمان علی بیک برنا و تاریخ آن سال 902 هجری را در بر می گیرد.
درب امام
یکی از آثار جالب اصفهان بنایی است به نام درب امام که در محله ی چُمبلان از محلات بسیار قدیمی اصفهان که قدمت آن به قرن چهارم هجری هم می رسد واقع شده است و منظره ی خارج آن نیز ( درب امام ) دو گنبد کاشیکاری است و خود آن از دو امامزاده ی مدفون در آن محل تشکیل شده. نام امامزادگان مدفون در این بقعه ابراهیم طباطبایی و سیدعلی ملقب به زین العابدین ذکر شده است. سردرِ تاریخی آن در صحن شمالی، با بهترین کاشیهای معرق قرن نهم هجری تزئین شده و کتیبه ی تاریخی آن نام جهانشاه قراقویونلو و فرزند او ابوالفتح محمدی را در بر دارد.
آثار و ابنیه ی تاریخی اصفهان از دوره ی صفویه
خیابان چهارباغ
مهمترین گردشگاه شهر اصفهان است که در دوره ی شاه عباس اول احداث شده و از زیباترین خیابانهای جهان بوده. در اطراف آن باغهای سلطنتی قرار داشته که امروز تبدیل به مغازه ها و منزل شده است. پل الله وردی خان، خیابان چهارباغ را به دو قسمت تقسیم می کرده و امروز نیز به همین ترتیب مشاهده می شود. امتداد این خیابان به سمت شمال در نیم قرن اخیر صورت گرفته و نقشه ی آن از چهارباغ عباسی پیروی شده است.
مسجد جده
در بازار بزرگ اصفهان دو مدرسه به نام جده واقع شده است که بانی آن جده ی شاه عباس ثانی بوده و به سالهای 1056 و 1058 هجری مورخ است. این مدارس از دوره ی صفویه تا زمان حاضر پیوسته طلبه نشین بوده است.
مسجد ساروتقی
این مسجد که به نام وزیر شاه عباس دوم است در محل دروازه ی حسن آباد اصفهان واقع شده و کتیبه ی سردر آن به نام ساروتقی و به سال 1053 هجری مورخ است. وجه امتیاز این مسجد بر سایر مساجد، تزئینات نقاشی داخل گنبد آن است در حالیکه نمای خارجی گنبد آن فقط آجر ساده است.
مسجد مصری
این مسجد در شمال محله ی جوباره به وسیله ی حاجی میرزا محمدخان تاجر مصری در سال 1061 هجری بنا شده است و کتیبه و اشعاری منقور بر لوحی از سنگ مرمر دارد. مقبره خواجه میرحسن که کتیبه ی آن مورخ به سال 788 هجری است، در مقابل آن واقع شده و بنایی متروکه است.
مسجد و مدرسه ی شفیعیه
این بنا در دشت اصفهان واقع شده است. کتیبه ی آن نام " شاه عباس دوم " و بانی ساختمان محمدشفیع اصفهانی و سال ساختمان آن 1067 هجری را در بر دارد.
احیای میراث فرهنگی و زیباسازی شهر اصفهان
ظرافت و ویژگیهای آثار تاریخی مشهور و فراوان این شهر ایجاب می نماید که مراقبت و رفع نقص و در برخی موارد، بازسازی و مرمت بنیادی آنها را، با رعایت ضوابط و اصولی که خاص این گونه امور است، به شیوه ای مستمر زیر نظر داشته باشد. پرداختن به زیباسازی و زدودن زنگارهای رودخانه ی پربرکت زاینده رود، توجه به مرمت و بهبود پلهای تاریخی را به دنبال داشته است و به همین سبب به هزینه ی شهرداری اصفهان احیا و بازسازی پل مارنان، تعمیر و مرمت سی و سه پل، پل سعادت آباد، پل خواجو و پل شهرستان و همچنین تأمین روشنایی آنها با نظارت کارشناسان سازمان میراث فرهنگی اصفهان انجام پذیرفته است، به جز اینها در پیرایش و آرایش میدان نقش جهان سعی بلیغ به کار رفته است تا این میدان بی نظیر جهان از هر لحاظ برای مشتاقانی که از اقصی نقاط عالم به دیدار آن می شتابند مزیّن و آماده گردد، رنگ آمیزی و فراهم نمودن روشنایی غُرفات فوقانی میدان، هرس اشجار کهن و برچیدن درختان نامناسب، تعمیر و تجدید جداول جویهای حاشیه ی میدان به شکل جالب، نصب و راه انداز فواره های چشم گیر استخر مرکزی، گلکاری و چمن کاری مطلوب این محل در مقوله ی کارهایی است که در این ارتباط صورت پذیرفته است.
شهر اصفهان
اصفهان از شهرهای بسیار قدیمی است و موجودیت تاریخی آن به هزاره ی سوم قبل از میلاد هم می رسد. حسن موقع طبیعی و جغرافیایی آن در مرکز فلات وسیع ایران و خاک حاصلخیز و مصون بودن از آفات اراضی و سماوی و وجود زاینده رود در همه ی دوره های گذشته به آن امکان داده است که از مراکز مهم فعالیتهای اقوام آریایی ساکن این مرز و بوم باشد. همیشه آب و هوای آن در خوبی ضرب المثل نویسندگان و شعرا بوده و مردم آن به داشتن هوش و ذکاوت فوق العاده و ابتکار و هنرمندی، ممتاز بوده اند. سرزمین اصفهان را از دیرباز، هنر پرور و مردم آن را هنرآفرین می دانند. در سرزمین اصفهان حفاریهایی به عمل نیامده تا گذشته ی آن را در ازمنه ی ماقبل تاریخ و دوره های تاریخی هخامنشی و اشکانی و ساسانی روشن کند. ولی در دوره های اسلامی تاریخ ایران و طی پانزده قرن اخیر، پیوسته از شهرهای مهم ایران محسوب می شده و در دوره های آل زیار و آل بویه و سلاجقه و صفویه پایتخت ایران بوده است و به خصوص در دوران سلجوقیان، پایتخت امپراطوری گسترده ای بوده که یک مرز آن را رود سیحون و مرز دیگرش را سواحل شرقی دریای مدیترانه تشکیل داده.
موقعيت طبیعی و جغرافیای آن
جلگه حاصلخیز و پر برکت اصفهان و تاریخ درخشان آن با موقع جغرافیایی آن در فلات ایران ارتباط مخصوص دارد و به طور خلاصه نتیجه و حاصل جریان رودخانه ی پر برکتی مانند زاینده رود دراین سرزمین است که پس از اتصال یکی از شعب رودخانه ی کارون هکتارها سرزمین بر سطح کشت اصفهان افزوده شده است. سرزمین اصفهان از جلگه ها و کوهستانها تشکیل شده و ارتفاع متوسط آن از سطح دریا حدود 620 متر است. از آن هنگام که فلات ایران موجود شده اصفهان هم وجود داشته است و تاریخ آن با تاریخ ایران همزمان است و به مناسبت فراهم بودن شرایط زندگی و مهمتر از همه داشتن رودخانه که در سرزمین خشک ایران اهمیت حیاتی آن محسوس است از زمانهای قدیم مرکز تجمع نژادی بوده است که در این سرزمین سکنی گزیده و نام خود را به این فلات داده اند. استان اصفهان از شمال به استان سمنان و استان مرکزی، از شرق به استانهای یزد و خراسان، از جنوب به استان فارس و از غرب به استانهای لرستان، خوزستان و چهارمحال و بختیاری محدود است. حافظ ابونعیم مورخ و محدث اصفهان در قرن چهارم هجری کیفیت توسعه ی شهر اصفهان را به شرح زیر آورده است:
اصفهان در ابتدا یکصدوبیست فرسخ در یکصدو بیست فرسخ بوده و حدود آن از اطراف همدان و ماه و نهاوند تا اطراف کرمان و از اطراف ری و قومس تا حوالی فارس و خوزستان امتداد داشته است.
جمعیت
در قرن چهارم هجری که اصفهان پایتخت دیالمه بود بنابر آنچه نویسندگان و جغرافیدانان آن زمان مانند حخره اصفهانی و حافظ ابونعیم و ابن حوقل نوشته اند شهری وسیع و آباد و باشکوه و ثروتمند و پر جمعیت بوده است. با انتقال حکومت از دیالمه به سلاجقه در سال 443 هجری و انتخاب اصفهان به پایتختی ملکشاه در سال 465 هجری که مرزهای تحت نفوذ ایران از ترکمنستان چین تا دریای مدیترانه گسترش یافت بر وسعت و آبادی و جمعیت اصفهان بیش از پیش افزوده شد. از قرن هفتم تا نهم به علت وقایع اسفباری که برای کشور ایران رخ داد اصفهان هم مانند شهرهای آباد دیگر، آماج حملات مغول و سپس تیمور گورکان قرار گرفت و در نتیجه ی قتل عام ها و ویرانیهای گسترده و آتش سوزی ها، اصفهان از آن عظمت و شکوه سابق فرو افتاد و این حال باقی بود تا ظهور سلسله ی صفویه و انتخاب اصفهان به پایتختی شاه عباس اول در سال 1000 هجری و آماده شدن آن از جهت احداث میدانها و خیابانها و کاخها و مساجد و مدارس و پلها و بازارها تا سال 1006 هجری که این سال طلیعه ی درخشش مجدد ستاره ی اقبال اصفهان بود و تا پایان عهد صفویه مرتباً بر وسعت و عظمت و جمعیت و شهرت جهانی آن تا آنجا که آن را نصف جهان لقب دادند افزوده شد. با حمله ی افغانها به ایران و محاصره و تسخیر اصفهان و خرابیها و قتل عام های بیرحمانه ی آنها از مردم اصفهان این شهر آباد و پر جمعیت و ثروتمند دنیای آن زمان، به ویرانه ای وحشتناک تبدیل شد، و این واقعه ی هایله سخت ترین و شدیدترین ضربتی بود که در تاریخ این شهر بر پیکر استوار و جاویدان آن وارد آمد. در دوره های زندیه و قاجاریه هم به اصفهان صدمات و لطمات جبران ناپذیری وارد آمد و دست به دست شدن آن در دوره ی جانشینان کریم خان زند و اشاعه ی هرج و مرج و ناامنی و کشتار مردم بیگناه به صورتی پیگیر، اصفهان را از قدرت و توان انداخت. در اواخره دوره ی قاجاریه صفحات اسفناک دیگری در تاریخ اصفهان گشوده شد. بسیاری از شاهکارهای معماری و آثار هنری دوران صفوی که فلانَدن و کُست در دوره ی محمدشاه قاجار هنوز آنها را به عنوان شاهکارهای هنر دوران صفوی معرفی می کردند مانند آینه خانه و هفت دست و نمکدان و کشکول و کاخهای باغ سعادت آباد تدریجاً، راه زوال و نیستی سپردند. درباره ی مردم و جمعیت اصفهان هم باید گفت که به علت فقر شدید و هرج و مرج و عدم بهداشت و اشاعه ی بیماریها بر اثر قحطی و وباهایی که متناوباً ظهور می کرد، مردم هزارهزار تلف می شدند. در حال حاضر شهرستان اصفهان شامل 3 بخش مرکزی، جرقویه و کوهپایه است و با 1492110 نفر ساکن، پر جمعیت ترین شهرستان استان اصفهان است.
ناهمواری ها
استان اصفهان که در مرکز فلات ایران واقع شده است به علت گستردگی طول آن دارای بخشهای متعدد جلگه ای و کوهستانی می باشد. در مغرب و جنوب غربی استان اصفهان رشته کوههای زاگرس از شمال غربی به جنوب شرقی کشیده شده است. مهمترین کوههای ناحیه ی غربی، ارتفاعات فریدن است که بلندترین قله ی آن شاهان کوه 4040 متر ارتفاع دارد. شهر اصفهان را ارتفاعاتی به شرح زیر احاطه کرده است:
(1) کوههای غربی (2) ارتفاعات شرقی (3) کوههای جنوبی
(1) معروفترین این ارتفاعات که در غرب اصفهان و شمال خمینی شهر به طرف نجف آباد کشیده شده اند، کوههای سیدمحمد و محمودآباد است.
(2) مهمترین کوههای آن، حمام، سِن بندی و کوه جنوبی گورت است.
(3) در جنوب شهر اصفهان، چهار توده ی کوهستانی وجود دارد که مهمترین و نزدیکترین آنها به شهر اصفهان کوه صفه است که در جنوب کوه صفه رشته کوه شاه کوه از غرب به شرق کشیده شده که بلندترین قله ی آن به نام کلاه قاضی در جنوب شرقی است. در میان کوههای اطراف اصفهان، کوه صفه به دلیل موقعیت تاریخی و جغرافیایی آن از اهمیت بیشتری برخوردار است. این کوه که به علت نزدیکی به شهر و دارا بودن چشمه های آب بر زیبایی طبیعی شهر افزوده است، در ادوار تاریخی مختلف مورد توجه ویژه بوده. در حال حاضر در دامنه ی این کوه پارک کوهستانی مصفایی ایجاد نموده اند که به دو چشمه ی درویش و پاچنار که نام تاریخی تخت سلیمان برای آن زیبنده تر است منتهی می شود. در محل این چشمه در زمان شاه سلیمان صفوی، تفرجگاهی ییلاقی ساخته بوده اند که به تبعیت از نام سازنده ی آن تخت سلیمان نام گرفته بود.از این بنا جز پایه ی مدور یک آلاچیق که از تصاویر به جای مانده از سفرنامه های کرنُلیوس دوبروین می توان حدس زد چیزی باقی نمانده است. بر فراز کوه صفه درست مشرف به شهر اصفهان، قلعه ی تاریخی شاه دز قرار دارد. محلی که شاه نشین قلعه ی شاه دز ساخته شده است صفه یا ایوان نسبتاً مسطحی است که شمال آن لبه ی پرتگاه کوه، با صخره هایی کاملاً عمودی است و جنوب آن دیوارهای سنگی متعددی به ضخامت یک تا سه متر با ارتفاعات متفاوت قرار دارد. در غرب کوه صفه، کوه دیگری قرار دارد که بر فراز منتهی الیه غربی آن آثاری از یک بنای کهن که به نظر می آید یک برج بوده، باقی مانده است. این بنا تخت رستم نام دارد.
آب و هوای اصفهان
شهر اصفهان در جلگه واقع شده است. اراضی آن رُسی است. پی منازل و ساختمانهای معمولی بر روی همین قشر رس بنا می شود. دیوارهای گِلی قدیمی که حصار باغات داخل و خارج شهر را تشکیل می دهد، بر روی همین قشر رس ترکیب شده و بعضی از آنها حتا چند صد سال دوام کرده است. خشت خامی که از این گل رس ساخته می شود به اندازه ی آخر پخته استحکام دارد و در بیشتر بناهای قدیم چندین سال دوام داشته. دوام نوع مخصوصی از این خشت خام در آثار کهن آتشگاه حتا به دو هزار سال می رسد. منظره زیبای کوههای اطراف اصفهان از فراز عمارت عالی قاپور در میدان نقش جهان و از قله ی کوه آتشگاه به خوبی نمودار می شود. چون به غیر از نواحی نجف آباد و دهستانهای برخُوار و کوهپایه بقیه بخشهای اصفهان در کنار رودخانه ی پر برکت زاینده رود واقع شده آب و هوای آن معتدل و فصول چهارگانه ی آن منظم است. در شمال و مشرق که عموماً جلگه و شوره زار است بارندگی کمتر و بی دوام می باشد و کشاورزان، زراعت تابستانی خود را با آب قنات و چاه مشروب می کنند. هوای این قسمت خیلی خشک و در تابستان بسیار گرم است. اراضی شرقی، به واسطه ی مجاورت با باتلاق گاوخونی و ریگزار و کویر، هنگام روز به واسطه ی تابش آفتاب بی اندازه گرم و در شب خیلی سرد است. از لحاظ نظم و ترتیب فصول چهارگانه ی سال، هیچیک از شهرهای ایران با اصفهان برابری نمی کند. هوای اصفهان اکثراً صاف و آفتابی است و پیوسته باد معتدل در آن وزان است. معمولاً هوا چنان صاف و شفاف است که ستاره ی زهره در نزدیک ماه پرتو می اندازد و در کمال زیبایی و درخشندگی است. اصفهان به واسطه ی وفور اشجار و بخار آبی که از زاینده رود متصاعد می شود، هوایش لطیف و خصوصاً در فصل بهار لطافت و طراوت آن کاملاً محسوس است.
میوه های اصفهان
اگر اصفهان را شهر میوه ی ایران بنامیم سخن به گزاف نگفته ایم،غیر از مرکبات که اصفهان به علت داشتن زمستانهای سرد، این نوع میوه را ندارد انواع میوه هایی که در دیگر نقاط ایران به دست می آید در این شهر به وفور به دست مردم می رسد و مقدار زیادی از آنها نیز صادر می شود. سیب آزایش که یک نوع سیب پاییزی بوده در این شهر به وفور یافت م شود نظیر این سیب در هیچ نقطه ی ایران به عمل نمی آمده و ظاهراً منطقه ی کشت آن در نصرآباد که روستای معتبری در حومه ی غربی شهر می باشد، بوده است زیرا نام آن هم اکنون در بین اهالی این روستا به نام سیب آزاش شهرت دارد و چنین است و چنین است نوعی گلابی به نام انبرودمِلِچی که در قرن پنجم از آن به نام انبرودملجی نام برده شده، " بِه " اصفهان هم نه تنها در ایران بلکه در کشورهای اطراف آن نظیر نداشته است. دیگر از میوه های مشهور شهر، زردآلوی شکرپاره و گیلاس و انواع مِهِره و گرمک سُروشفادران و انواع طالبی و خربزه ( گُرکاب و سین ) می باشد.
زاینده رود
مهمترین رودخانه ای که در مرکز فلات ایران جاری است، زاینده رود می باشد. این رودخانه که از جبهه ی شمال شرقی زردکوه بختیاری سرچشمه می گیرد از غرب به شرق تا باتلاق گاوخونی جریان دارد. طول این رودخانه را با پیچ و خم های آن ز 360 تا 420 کیلومتر نوشته اند. زاینده رود از رودخانه و چشمه های متعددی در تنگ گزی و دهستان شوراب سرچشمه می گیرد که مهمترین آنها عبارتند از: چشمه دیمه، آب زری، چمِِ در، آب خوربه و نعل اِشکَنان. مجموعه ی این آبها در تنگ گزی زاینده رود را تشکیل می دهد، اما یک شعبه ی مهم دیگری با الحاق آب کوهرنگ توسط تونلهای کوهرنگ به ابتدای زاینده رود اضافه می شود که آب زاینده رود را به میزان قابل توجهی افزایش می دهد.
نام های زاینده رود
از زاینده رود در طول تاریخ در کتب مختلف با نامهای متفاوتی از جمله: زندرود، زَرَن رود، زرّین رود، زرّینه رود، زنده رود و زاینده رود یاد شده است.
به زاینده رود پس از گذر از تنگ گزی و قبل از رسیدن به دریاچه ی سد زاینده رود، آب 3 شعبه ی قابل توجه دیگر یعنی کاگونک، خِرسانک، پِلاسکان یا اسکندری افزوده می شود ولی بعد از دریاچه ی زاینده رود، شعبه ی دائمی قابل توجهی به آن نمی پیوندد.
باتلاق گاوخونی
باتلاق گاوخونی زمینی است ناهموار که نزدیک به 30 کیلومتر طول و عرض آن است و وسعت آن با افزایش و نقصان آب رودخانه تغییر می کند، این باتلاق از طرف جنوب و شرق محدود می شود به تپه هایی از ماسه و شن که بلندی آنها متجاوز از دویست متر است. بالای آن تپه ها ابتدا جرقویه علیا است که از چشمه های زاینده رود مشروب می شود و بعد دشت وسیعی است به طول چندین فرسخ از ماسه و شن به سمت ابرقو.
تقسیم آب زاینده رود
تقسیم آب زاینده رود بدین صورت است که آب رودخانه پس از عبور از کوههای فریدن و مشروب نمودن اراضی ساحلی، بین بلوک مشروحه ی زیر از لحاظ زمان و در طول مدت یک سال بر استاس 3 اصل مختص، مشترک و آزاد تقسیم می شود. پس آب رودخانه به سی و سه سهم تقسیم می گردد که به وسیله ی نهرهایی که اصفهانیها آنها را مادی می نامند آب به قراء و قصبات و دهات می رسد.
مادی های اصفهان
مادی هایی که از زاینده رود منشعب می شود و سراسر شهر اصفهان و مزارع و باغات را
مشروب می سازد، به شرح زیر است: مادی نیاصَرم که بزرگترین مادی زاینده رود است، مادی فَرشادی، مادی شاه یاجوی شاه و مادی فَدَین که آن را مادی فرا هم می گویند، مادی تیران و مادی قُمِش.
بندهای زاینده رود
رودخانه ی اصفهان در مسیر خود از مغرب به مشرق بعد از پل شهرستان و از بلوک بَراآن به بعد سراشیب می شود و به هنگام کم آبی به سختی آب به زمینهای آن نواحی می نشسته است. لذا هر جا نیاز بوده در جلوی رودخانه با سنگ و ساروج بندهایی بسته بوده اند که آب در پشت آن بندها بالا بیاید و به اراضی اطراف جاری شود. نام مهمترین این بندها از این قرار است:
بند آبشار، بند آسیاب، بند مَروان، بند گلی، بند جُندیج، بنده شانزده و بند شاخ میان و شاخ کنار
پلهای زاینده رود
پل اورگان، پل زمان خان، پل کلّه اپل بابامحمود یا باغ محمود، پل فلاورجان، پل مارنان، پل الله وردی خان یا پل سی و سه چشمه یا پل چهارباغ، پل دشتی و... .
آثار تاریخی مشهور اصفهان
مسجد جمعه ی اصفهان ( مسجد جامع )
این مسجد در حقیقت مجموعه ای از معماریها و آثار هنری دوره های بعد از اسلام تاریخ ایران است. قسمتهای دیدنی و جالب این مسجد:
(1) صفه های کوچک سمت راست دالان ورودی که ستونهای مدوّر با تزئینات گچبری دارد.
(2) چهلستون واقع در سمت چپ دالان ورودی که در ساختمان آن از سبک ابنیه ی سلجوقی پیروی شده.
(3) در ضلغ جنوبی مسجد، گنبد خواجه نظام الملک وزیر مشهور ملکشاه سلجوقی قرار دارد
(4)چهلستون های طرفین این گنبد، از دوره ی دوم عهد سلجوقی می باشد.
(5) چهلستونی که در منتهی الیه غربی این ضلع واقع شده.
(6) ایوان جنوبی مسجد، صفه صاحب
(7) تزئینات کاشی کاری اطراف صحن
(http://www.idanesh.com/forum/Smileys/default/cool.gif ایوان شرقی مسجد، ایوان شاگرد
(9) در مشرق این ایوان صفه ی عمر واقع شده
(10) ایوان غربی مسجد، ایوان استاد
(11) در شمال ایوان غربی، مسجد کوچکی واقع شده
(12) در مغرب ایوان غربی و مسجد اولجایتو، شبستانی از دوره ی حکومت سلطان محمدبن بایسنقر تیموری واقع شده
(13) ایوان شمالی مسجد معروف به صفه ی درویش
میدان نقش جهان
در محل این میدان باغ وسیعی وجود داشته است به نام نقش جهان، در قرن یازدهم هجری این میدان یکی از بزرگترین میدانهای جهان بوده است و در دوره ی شاه عباس و جانشینان او محل بازی چوگان و رژه ی ارتش و چراغانی و محل نمایشهای مختلف بوده است. دو دروازه ی سنگی چوگان از آن دوره هنوز در شمال و جنوب میدان از عظمت دیرین آن حکایت می کند.
مسجد جامع عباسی
این مسجد شاهکاری جاویدان از معماری و کاشیکار ی و حجاری ایران در قرن یازدهم هجری است و آخرین سالهای تاریخی که در مسجد دیده می شود. کتیبه های مسجد کار خطاطان معروف عهد صفویه می باشد، در مدرسه ی جنوب غربی مسجد، قطعه سنگ ساده ای به شکل شاخص در محل معینی تعبیه شده است. ساختمان این مسجد در ضلع جنوبی میدان تاریخی اصفهان در سال 1020 هجری به فرمان شاه عباس اول شروع شده است و به منظور تزئین میدان بزرگ، در سال 1025 هجری و در حالی که هنوز مشغول پی ریزی قسمتهای دیگر مسجد بوده اند، سردر نفیس کاشیکاری معرّق آن را به اتمام رسانیده اند. از نکات جالب این مسجد انعکاس صوت در مرکز گنبد بزرگ جنوبی آن است.
مسجد شیخ لطف الله
این مسجد بی نظیر هم که شاهکار دیگری از معماری و کاشیکاری قرن یازدهم هجری است به فرمان شاه عباس اول در مدت 18 سال بنا شده است. کتیبه ی سردر آن به خط ثلث علیرضا عباسی و مورخ به سال 1012 هجری است. مسجد شیخ لطف الله از ابنیه ی تاریخی بسیار مشهور است که تزئینات کاشیکاری آن در داخل از ازاره ها به بالا همه از کاشیهای معرّق پوشیده شده است و داخل و خارج گنبد بی مانند آن نیز که از زیبارترین گنبدهای مساجد اصفهان به شمار می رود از کاشیهای معرّق نفیس پوشیده شده است. باستان شناسان خارجی در مورد عظمت معماری این مسجد گفته اند: به سختی می توان این بنا را محصول دست بشر دانست. شیخ لطف الله از علمای بزرگ شیعه از مردم میس و از قراء " جبل عامل " یعنی لبنان امروزی بوده است که به دعوت شاه عباس اول اصفهان را محل اقامت خود قرار داده است و به منظور تجلیل از او این مسجد برای تدریس و نمازگزاری وی اختصاص داده شده. شیخ لطف الله شش سال قبل از درگذشت شاه عباس اول وفات نموده است.
عمارت عالی قاپو
این قصر که در عهد صفویه " دولتخانه مبارکه نقش جهان " و " قصر دولتخانه " نام داشته است، نمونه ی منحصربفردی از معماری کاخهای عهد صفوی است که در اوایل قرن یازدهم هجری به امر شاه عباس اول ساخته شده است و شاه صفوی، سفرا و شخصیتهای عالیقدر را در این کاخ به حضور می پذیرفته است. عالی قاپو دارای 5 طبقه ساختمان است که هر طبقه تزئینات مخصوص دارد و با آنکه بعد از دوره ی صفویه به تزئینات آن خرابیها و لطمات جبران ناپذیری وارد آمده است، با وجود این هنوز شاهکارهایی از گچبری ها و نقاشیهای عهد صفویه را در بر دارد و تماشاکنندگان را به تحسین و تمجید وا می دارد. مینیاتورهای کار هنرمند معروف شاه عباس، رضا عباسی که متأسفانه لطمات فراوان دیده است و نقاشیهای گل و بوته، شاخ و برگ، اشکال وحوش و طیور و گچبری های زیبای طبقه ی آخر آن که به شکل انواع جام و صراحی در طاقها و دیوارها تعبیه شده است، از قسمتهای جالب این بنای تاریخی است. ساختن و پرداختن اشکال گچبری در این قسمت از ساختمان که به " اطاق صوت " مشهور است، برای آن نبوده است که در آنها جام و ظروف قرار دهند، زیرا نوع این کار که با گچ تعبیه شده، بسیار ظریف است و کوچکترین اشاره ای که در اثر برخورد دست یا شیئی دیگر به آنها حاصل شود، آنها را در هم می شکند. از فراز آخرین طبقه ی عالی قاپو بهترین منظره ی شهر تاریخی اصفهان و تغییرات و تحولات هزارساله ی اخیر آن را می توان مشاهده نمود.
کاخ چهلستون
باغ چهلستون که بالغ بر 67000 مترمربع مساحت دارد، در دوره ی شاه عباس اول احداث شده و در وسط آن عمارتی ساخته شده بوده. سال ساختمان کاخ چهلستون به موجب اشعاری که در جبهه ی تالار از زیر گچ خارج شده مصراع: مبارک ترین بناهای دنیا می باشد. سنگ شیرها و مجسمه های سنگی اطراف حوض و داخل باغچه ها، تنها آثاری است که از دو قصر باشکوه دیگر صفویه یعنی آینه خانه و عمارت سرپوشیده باقی مانده و به این محل منتقل شده است.
مدرسه چهارباغ
مدرسه ی چهارباغ که به نام مدرسه ی سلطانی و مدرسه مادرشاه نیز نامیده می شد، آخرین بنای تاریخی باشکوه عهد صفویه در اصفهان است، که برای تدریس و تعلیم طلاب علوم دینی در دوره ی آخرین پادشاه صفویه، شاه سلطان حسین از سال 1116 تا 1126 هجری ساخته شده است و درختهای چنار کهنسال و نهر آبی که در آن جریان دارد، بر زیبایی تزئینات نفیس کاشیکاری آن افزوده و بنای مزبور را بسیار فرح بخش و روح نواز نموده است. مدرسه ی چهارباغ از نظر کاشیکاری هم، انواع مختلف این فن را مانند کاشیهای هفت رنگ ، معرّق، گره سازی، پیلی و معلقی را در خود جای داده است و در حقیقت موزه ی کاشیکاری اصفهان می باشد. محراب باشکوه، منبر یکپارچه ی مرمری، حجره ی مخصوص شاه سلطان حسین، از قستهای بسیار جالب و تماشایی این بنای نفیس تاریخی است.
کاخ هشت بهشت
عمارت تاریخی هشت بهشت نمونه ای از کاخهای محل سکونت آخرین سلاطین دوره ی صفویه است که در دوره ی شاه سلیمان در سال 1080 هجری بنا شده است. از آثار جالب این قصر، کاشیکاریهایی است که انواع حیوانات پرنده و درنده و خزنده را نشان می دهد ونماهای خارجی این قصر را تزئین کرده است.
منارجنبان
این بنا به صورت یک بقعه و دو مناره است که بر روی قبر عمو عبدالله از زهاد و صُلحای معروف قرن هشتم هجری بنا شده و سنگ قبر آن مورخ 716 هجری، مقارن اواخر سلطنت اولجایتو مسلمان مغول است. ایوان منارجنبان یکی از نمونه های ابنیه ی سبک مغولی ایران است و از آن دوره کاشیکاریهایی هم دارد. مناره ها بعداً و در تاریخی که درست معلوم نیست و احتمالاً در آخر عصر صفویه به ایوان مزبور اضافه شده و با حرکت دادن یکی از آنها، دیگری نیز حرکت می کند. اما نکته ی جالب در این بنای تاریخی آن است که با حرکت دادن یک مناره، نه تنها مناره ی دیگر به حرکت در می آید، بلکه تمامی این ساختمان مرتعش می شود. میوه ی به معروف اصفهان که شاید در دنیا هم بی نظیر است از باغهای مجاور " گارلادان " و منارجنبان مخصوصاً از " گورتون " به لفظ مردم محل یا گورتان به دست می آید. بوی این به هنگام عبور از جاده ی اصفهان به منارجنبان در ماه دوم پاییز که میوه ی به این باغهاجمع آوری می شود و بوی خوش به پراکنده می شود واقعاً سحرانگیز است. گارلادان یکی از روستاهای مشهور ماربین است که از بلوک سرسبز و پربرکت اصفهان در جمیع ادوار تاریخی این شهر بوده است.
آتشگاه
آتشگاه در هشت کیلومتری مغرب اصفهان و در راه اصفهان به نجف آباد واقع شده است و کوهچه ای است تپه مانند، که قسمت بالای آن را ویرانه هایی از خشتهای ضخیم و محکم تشکیل می دهند. چنانکه مورخین قرون اولیه ی اسلامی نوشته اند، یکی از آتشکده های معروف اصفهان بوده است. بهترین منظره ی جلگه ی سرسبز اصفهان، در پیچ و خمهای زاینده رود از بالای آتشگاه پدیدار می شود، مخصوصاً بستر نقره ای فام " زنده رود " که همچون مار می پیچد و با خود آبادانی و برکت به همراه می آورد و این خود یک وجه تسمیه ی بلوک اطراف آتشگاه است که از قدیم به آن ماربین گفته اند، ولی وجه تسمیه ی اصلی آن تصحیف نام " مِهربین " اوستایی است به ماربین در زبان پهلوی ساسانی که در دوران اسلامی تاریخ اصفهان هم به همین صورت گفته و نوشته شده است.
پلهای تاریخی اصفهان
پل الله وردی خان
این پل که در نوع خود شاهکاری بی نظیر از آثار دوره ی سلطنت شاه عباس اول است، به هزینه و نظارت سردار معروف او الله وردی خان بنا شده و به همین جهت پل الله وردی خان نامیده شده است. اسامی دیگری هم برای این پل نوشته شده، از آن جمله پل "سی و سه چشمه" و "پل چهارباغ"، "پل جلفا" و بالاخره "پل زاینده رود". این پل در حدود 300 متر طول و 14 متر عرض دارد و طویلترین پل زاینده رود است. در دوره ی صفویه مراسم جشن آبریزان یا آبپاشان در کنار این پل صورت می گرفته است. ارامنه ی جلفا هم مراسم " خاج شویان " خود را در محدوده ی همین پل برگزار می کرده اند.
پل خواجو
پل خواجو یا پل شاهی که از اواخر دوره ی تیموری شالوده هایی داشته است، به امر شاه عباس دوم به صورت امروزی آن در سال 1060 هجری ساخته شده و غرفه های آن با تزئینات کاشیکاری و نقاشی پوشیده شده است. پل خواجو به هنگام طغیان آب زاینده رود، منظره ی بسیار جالبی به خود می گیرد. برای اقامت موقتی شاه صفوی و خانواده ی او در وسط پل، ساختمان مخصوصی که به نام بیگلربيگی شهرت دارد بنا شده كه هم اكنون وجود دارد و اتاقهای آن دارای تزئینات نقاشی است. نام اصلی این پل در مآخذ دوران صفویه پل شاهی است و خواجو نامی است که طی دو قرن اخیر به مناسبت مجاورت با محله ی خواجو به آن داده شده و هیچ ارتباطی با نام شاعر قرن هشتم هجری یعنی خواجوی کرمانی هم ندارد. تا اوایل عصر صفویه نام محله ی بزرگ و با صفای اصفهان یعنی محله ی خواجو: محله ی باغ کاران، محله ی کوطَراز، طَرازآباد، و حسن آباد بوده است.
پل شهرستان
پل شهرستان قدیمی ترین پل زاینده رود است که به عقیده ی بعضی از محققین، اساس امروز آن ساسانی است ولی ریشه و پایه ی هخامنشی دارد و قسمتهای فوقانی آن الحاقاتی از آثار دوره ی دیالمه و سلاجقه را در بر می گیرد. در زمانهای قدیم این پل گِی و بعد از اسلام به جِی شهرت داشته است و هم اکنون نام جِی به بلوک وسیعی در مجاورت این پل اطلاق می شود. آثار بر جای مانده ی مسجد جامع جِی از دوران سلاجقه و مقبره ی الرّاشه بالله خلیفه ی عباسی که در سال 532 هجری به دست یکی از پیروان حسن صباح در جِی به قتل رسیده و قلعه ی قدیمی اصفهان با نام کهندژ " سارویه " و " حصار جِی " را در مجاورت این پل تاریخی می توان مشاهده کرد.
ابنیه تاریخی اصفهان از دوره ی جانشینان تیمور و عهد ترکمانان
سردر زاویه ی درب کوشک
این سردر که از نظر محافظت به باغ چهلستون انتقال یافته تنها اثر تاریخی از دوره ی حکومت رستم آق قویونلو است. کتیبه ی ثلث سردر، نام رستم بهادرخان و بانی ساختمان علی بیک برنا و تاریخ آن سال 902 هجری را در بر می گیرد.
درب امام
یکی از آثار جالب اصفهان بنایی است به نام درب امام که در محله ی چُمبلان از محلات بسیار قدیمی اصفهان که قدمت آن به قرن چهارم هجری هم می رسد واقع شده است و منظره ی خارج آن نیز ( درب امام ) دو گنبد کاشیکاری است و خود آن از دو امامزاده ی مدفون در آن محل تشکیل شده. نام امامزادگان مدفون در این بقعه ابراهیم طباطبایی و سیدعلی ملقب به زین العابدین ذکر شده است. سردرِ تاریخی آن در صحن شمالی، با بهترین کاشیهای معرق قرن نهم هجری تزئین شده و کتیبه ی تاریخی آن نام جهانشاه قراقویونلو و فرزند او ابوالفتح محمدی را در بر دارد.
آثار و ابنیه ی تاریخی اصفهان از دوره ی صفویه
خیابان چهارباغ
مهمترین گردشگاه شهر اصفهان است که در دوره ی شاه عباس اول احداث شده و از زیباترین خیابانهای جهان بوده. در اطراف آن باغهای سلطنتی قرار داشته که امروز تبدیل به مغازه ها و منزل شده است. پل الله وردی خان، خیابان چهارباغ را به دو قسمت تقسیم می کرده و امروز نیز به همین ترتیب مشاهده می شود. امتداد این خیابان به سمت شمال در نیم قرن اخیر صورت گرفته و نقشه ی آن از چهارباغ عباسی پیروی شده است.
مسجد جده
در بازار بزرگ اصفهان دو مدرسه به نام جده واقع شده است که بانی آن جده ی شاه عباس ثانی بوده و به سالهای 1056 و 1058 هجری مورخ است. این مدارس از دوره ی صفویه تا زمان حاضر پیوسته طلبه نشین بوده است.
مسجد ساروتقی
این مسجد که به نام وزیر شاه عباس دوم است در محل دروازه ی حسن آباد اصفهان واقع شده و کتیبه ی سردر آن به نام ساروتقی و به سال 1053 هجری مورخ است. وجه امتیاز این مسجد بر سایر مساجد، تزئینات نقاشی داخل گنبد آن است در حالیکه نمای خارجی گنبد آن فقط آجر ساده است.
مسجد مصری
این مسجد در شمال محله ی جوباره به وسیله ی حاجی میرزا محمدخان تاجر مصری در سال 1061 هجری بنا شده است و کتیبه و اشعاری منقور بر لوحی از سنگ مرمر دارد. مقبره خواجه میرحسن که کتیبه ی آن مورخ به سال 788 هجری است، در مقابل آن واقع شده و بنایی متروکه است.
مسجد و مدرسه ی شفیعیه
این بنا در دشت اصفهان واقع شده است. کتیبه ی آن نام " شاه عباس دوم " و بانی ساختمان محمدشفیع اصفهانی و سال ساختمان آن 1067 هجری را در بر دارد.
احیای میراث فرهنگی و زیباسازی شهر اصفهان
ظرافت و ویژگیهای آثار تاریخی مشهور و فراوان این شهر ایجاب می نماید که مراقبت و رفع نقص و در برخی موارد، بازسازی و مرمت بنیادی آنها را، با رعایت ضوابط و اصولی که خاص این گونه امور است، به شیوه ای مستمر زیر نظر داشته باشد. پرداختن به زیباسازی و زدودن زنگارهای رودخانه ی پربرکت زاینده رود، توجه به مرمت و بهبود پلهای تاریخی را به دنبال داشته است و به همین سبب به هزینه ی شهرداری اصفهان احیا و بازسازی پل مارنان، تعمیر و مرمت سی و سه پل، پل سعادت آباد، پل خواجو و پل شهرستان و همچنین تأمین روشنایی آنها با نظارت کارشناسان سازمان میراث فرهنگی اصفهان انجام پذیرفته است، به جز اینها در پیرایش و آرایش میدان نقش جهان سعی بلیغ به کار رفته است تا این میدان بی نظیر جهان از هر لحاظ برای مشتاقانی که از اقصی نقاط عالم به دیدار آن می شتابند مزیّن و آماده گردد، رنگ آمیزی و فراهم نمودن روشنایی غُرفات فوقانی میدان، هرس اشجار کهن و برچیدن درختان نامناسب، تعمیر و تجدید جداول جویهای حاشیه ی میدان به شکل جالب، نصب و راه انداز فواره های چشم گیر استخر مرکزی، گلکاری و چمن کاری مطلوب این محل در مقوله ی کارهایی است که در این ارتباط صورت پذیرفته است.