نارون1
29th September 2012, 11:22 AM
http://persian-language.com/images/special/spvagehbiganeh.jpg
واژههاي عموميشده را نميتوان از مردم پس گرفت : حسن ذوالفقاري معتقد است، سرعت ورود واژگان بيگانه سريع است و پيش از برابرسازي، همهگير ميشوند و زماني كه عمومي شدند، نميتوان آنها را از مردم پس گرفت.
مديرگروه آموزش ادبيات فارسي فرهنگستان زبان و ادب فارسي در گفتوگو با خبرنگار ادبيات خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، با اشاره به سرعت ورود واژگان بيگانه، عنوان كرد: سرعت ورود واژگان بيگانه بسيار زياد است و واژههاي مختلف بخصوص در حوزه علم و فناوري، به سرعت وارد جامعه ميشود و فرهنگستان هم به هر حال با وجود آنكه تمام توان خودش را به كار ميگيرد، باز هم نميتواند همه اين واژگان را معادلسازي كند.
او ادامه داد: البته يك سازوكار درست و مناسب هم وجود ندارد كه قبل از همهگير شدن واژهها، آنها برابرسازي شوند؛ چون جامعه علمي به دليل نياز سريع از اين واژهها استفاده ميكند و رسانهها نيز اين واژگان را به كار ميگيرند. در نتيجه اين واژگان وارد زبان مردم ميشوند و واژهها وقتي عمومي شدند، ديگر نميشود آنها را از مردم پس گرفت.
ذوالفقاري همچنين خاطرنشان كرد: به هر حال، فرهنگستان نميتواند بسيار سريع واژهسازي كند؛ زيرا در فرهنگستان گروهي وجود دارد كه واژههاي تخصصي را بررسي و معادلسازي ميكند. اين واژهها بعد از فرايندي در شورا مورد بحث قرار ميگيرند و بعد در نهايت براي استفاده پيشنهاد داده ميشوند. اينگونه نيست كه واژهاي كه بلافاصله معادلسازي ميشود، مصوب شود و مورد استفاده قرار گيرد. گاه فاصله زماني بين ورود يك واژه و تصويب برابر براي آن، بين چهار يا پنج سال است و در نهايت هيچگاه فرهنگستان نميتواند استفاده از واژهها را الزامي كند.
مديرگروه آموزش ادبيات فارسي فرهنگستان زبان و ادب فارسي همچنين عنوان كرد: فرهنگستان بعد از سه سال از برابرسازي يك واژه، آن را بازنگري ميكند و بازخورد آن در جامعه را بررسي ميكند؛ زيرا ممكن است واژه بهتري به جاي آن ايجاد شود و جايگزين مناسبتري براي آن باشد كه بعد از اين واژه مصوب ميشود.
اين پژوهشگر درباره برخورد با واژههاي بيگانه در كشور گفت: بعضيها دوست دارند برابر واژههاي بيگانه را استفاده كنند. اما از اين معادلسازيها اطلاعي ندارند. برخي نيز لزوم استفاده از اين واژهها را احساس نميكنند؛ زيرا فرهنگ استفاده از برابرها جا نيفتاده است و ضرورت حياتي و هويتي و تعصبي اين واژهها احساس نشده است.
برخي نيز در مقابل اين واژهها جبهه ميگيرند و فكر ميكنند كه ما چرا نبايد واژههاي بيگانه را كه در جهان استفاده ميشوند، استفاده كنيم. اين ديدگاهها در كنار هم وجود دارد و راه همگاني كردن واژهها الزام و بخشنامه نيست؛ فرهنگسازي است. رسانهها نيز ميتوانند در اين زمينه كمك كنند؛ بنابراين تنها وظيفه فرهنگستان نيست كه واژهها را در بين عموم همگاني كند؛ زيرا فرهنگستان نميتواند در مقابل حجم سريع واژهها مقاومت كند. دانشگاهها و صدا و سيما بايد برايشان ورود واژههاي بيگانه مسأله باشد و در زمينه واژهسازي فعاليت كنند. گاه حتا واژههايي كه خود مردم براي واژههاي بيگانه ميسازند، بسيار خوب و مناسب است.
او در ادامه تأكيد كرد: از همه مهمتر اين است كه بايد اين نگرش و ديد مثبت نسبت به معادلسازي در مردم باشد و مردم بايد احساس كنند زبان مليشان را حفظ كنند.
او همچنين درباره اعضاي فرهنگستان زبان و ادب فارسي گفت: در ميان اعضاي فرهنگستان چهرههاي نخبه و شاخصي وجود دارند. اما شايد جاي برخي از اشخاص خالي باشد. ولي اين خالي بودن از آنجاست كه فرهنگستان دعوتهايي را انجام داده؛ اما برخي ترجيح ميدهند كارهايشان را به صورت شخصي انجام دهند.
اين مدرس دانشگاه درباره لزوم استفاده از چهرههاي جوان در فرهنگستان گفت: در كنار متخصصان و نخبگان پيشكسوت بايد تكيه بر استفاده از نيروهاي جوان اهل دانش باشد. جوانگرايي فرهنگستان را جوان ميكند.
ابراهيم خدايار: كل فضاي فرهنگي در استفاده از واژههاي بيگانه مقصر است
» ابراهيم خدايار معتقد است كه كل فضاي فرهنگي در استفاده از واژههاي بيگانه مقصر است و نبود فرهنگ در اين زمينه و واردكننده بودن علم سبب شده حجم زيادي از واژگان بيگانه در فضاي فرهنگي كشور استفاده شود.
اين پژوهشگر و استاد ادبيات دانشگاه تربيت مدرس در گفتوگو با خبرنگار ادبيات خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، درباره عملكرد فرهنگستان زبان و ادب فارسي در زمينه معادلسازي براي واژگان بيگانه گفت: فرهنگستان چند سالي است كه در زمينه معادلسازي براي واژگان بيگانه خوب عمل كرده و بسيار فعال است. اما مشكل اساسي لغتسازي در همه دنيا مسأله زمان است؛ چون ارتباطات به سرعت افزايش يافته و ديگر لغت بيگانه از يك دريچه وارد نميشود كه بتوان آن را از صافي فرهنگستان عبور داد. البته اين مشكلي است كه همه دنيا با آن روبهرو هستند.
او ادامه داد: البته در كشور ما دو مشكل ديگر هم وجود دارد؛ يكي پايين بودن توليد علم و ديگري نبود فرهنگسازي در اين زمينه است.
اين استاد دانشگاه تأكيد كرد: وقتي در كشوري توليد علم پايين باشد و آن كشور واردكننده علم باشد، علم با خودش لغات خودش را هم ميآورد و شما با حجم زيادي از لغات بيگانه مواجه ميشويد. بنابراين اگر شما همه متخصصان كشور را هم جمع كنيد، نميتوانيد براي اين واژگان بيگانه معادلسازي كنيد. توليد علم بايد به جايي برسد كه ما كمتر به وارد كردن نياز داشته باشيم.
او افزود: مسأله ديگر فرهنگي است. ما حتا جايي كه ميتوانيم معادلهاي خوب براي واژگان بيگانه بياوريم، اين كار را نميكنيم. براي مثال شهرداري وقتي «بي آر تي» را وارد شهر تهران كرد، ميتوانست معادلي براي آن بياورد. «بي آر تي» مخفف BUS Rapid Transportation است و براي ساخت واژه «بي آر تي» از اختصارسازي استفاده شده است.
اين واژه را كه ديگر خودمان وارد كرديم؛ از راه فضاي مجازي كه نيامده است. اما برايش معادلي ايجاد نكرديم كه اين ديگر به فرهنگ بازميگردد. ما ميتوانستيم به جاي «بي آر تي»، «سات» را كه مخفف عبارت «سامانه اتوبوس تندرو» است، قرار بدهيم. سات همانقدر براي ما بيگانه بود كه «بي آر تي». اما بي آر تي بر اساس تكرار در زبان مردم جا افتاد.
خدايار همچنين اظهار كرد: در سالهاي اخير سرعت توليد علم در كشور شتاب يافته، اما ما حتا براي توليدات داخليمان اسمهاي خارجي استفاده ميكنيم. داروهايي كه محل توليدشان ايران است، چرا بايد اسم خارجي داشته باشند؟ كل كشور ما در اين زمينه مقصر است. وقتي توليد علم در كشورمان است، بايد اسم داخلي داشته باشد. اولين چيزي كه انسان را به محتواي چيزي ميبرد، اسم آن چيز است. ما بايد نسبت به اين مسأله حساس باشيم.
او راه حساس شدن جامعه در مقابل استفاده نكردن از واژههاي خارجي را فرهنگسازي از مدرسه و دانشگاه خواند و گفت: براي فرهنگسازي در اين زمينه بايد از دبيرستان و دانشگاه شروع كرد و سواد عمومي را بالا برد. رسانهها هم در اين زمينه ميتوانند كمك كنند.
خدايار در ادامه گفت: توليد علمي فقط توليد ماشين و مواد خام نيست. توليد فرهنگي و زباني هم است و توليد در عرصههاي مختلف بايد همراه با هم باشد و وقتي جامعهاي به ورود واژگان بيگانه حساس شد، ديگر اجازه نميدهد به جاي لغتهاي خودش، لغتهاي بيگانه استفاده شود.
او همچنين درباره عملكرد فرهنگستان زبان در زمينه ايجاد برابر براي واژههاي بيگانه گفت: متأسفانه فرهنگستان هم با كمي تأخير واژهسازي ميكند و وقتي واژهاي در بين مردم جا افتاد، تازه به فكر معادلسازي براي آن ميافتد. اما مقابله با اين حجم ورود واژه، به كل فضاي فرهنگي كشور نياز دارد كه البته مديريت راهبردياش بايد به وسيله دولت و از راه فرهنگستان باشد.
خدايار درباره اعضاي فرهنگستان زبان ادب فارسي و لزوم حضور چهرههاي جوان در فرهنگستان گفت: فرهنگستان اعضاي خوبي دارد كه بايد در كنار چهرههاي جوان فعاليت كنند. وجود مشكل حضور نداشتن چهرههاي جوان در فرهنگستانها مسألهاي است كه نه تنها در ايران در كشورهاي ديگر هم هست، زيرا وقتي سني از افراد ميگذرد، وارد اين حوزهها ميشوند.
البته استثناهايي هم در اين زمينه وجود و كسي مثل قيصر امينپور در جواني عضو فرهنگستان بود. اكنون هم اعضاي جواني هستند كه در فرهنگستان فعاليت ميكنند. اما هرچه اعضاي جوان بيشتري را بتوان در فرهنگستان استفاده كرد، بهتر ميتوان واژهسازي كرد. البته مسائلي است كه يك فرهنگستان ادب آن روبهروست و قابل حل نيست. ولي فرهنگستان ميتواند از امكانات حداكثري مملكت خودش استفاده كند.
واژههاي عموميشده را نميتوان از مردم پس گرفت : حسن ذوالفقاري معتقد است، سرعت ورود واژگان بيگانه سريع است و پيش از برابرسازي، همهگير ميشوند و زماني كه عمومي شدند، نميتوان آنها را از مردم پس گرفت.
مديرگروه آموزش ادبيات فارسي فرهنگستان زبان و ادب فارسي در گفتوگو با خبرنگار ادبيات خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، با اشاره به سرعت ورود واژگان بيگانه، عنوان كرد: سرعت ورود واژگان بيگانه بسيار زياد است و واژههاي مختلف بخصوص در حوزه علم و فناوري، به سرعت وارد جامعه ميشود و فرهنگستان هم به هر حال با وجود آنكه تمام توان خودش را به كار ميگيرد، باز هم نميتواند همه اين واژگان را معادلسازي كند.
او ادامه داد: البته يك سازوكار درست و مناسب هم وجود ندارد كه قبل از همهگير شدن واژهها، آنها برابرسازي شوند؛ چون جامعه علمي به دليل نياز سريع از اين واژهها استفاده ميكند و رسانهها نيز اين واژگان را به كار ميگيرند. در نتيجه اين واژگان وارد زبان مردم ميشوند و واژهها وقتي عمومي شدند، ديگر نميشود آنها را از مردم پس گرفت.
ذوالفقاري همچنين خاطرنشان كرد: به هر حال، فرهنگستان نميتواند بسيار سريع واژهسازي كند؛ زيرا در فرهنگستان گروهي وجود دارد كه واژههاي تخصصي را بررسي و معادلسازي ميكند. اين واژهها بعد از فرايندي در شورا مورد بحث قرار ميگيرند و بعد در نهايت براي استفاده پيشنهاد داده ميشوند. اينگونه نيست كه واژهاي كه بلافاصله معادلسازي ميشود، مصوب شود و مورد استفاده قرار گيرد. گاه فاصله زماني بين ورود يك واژه و تصويب برابر براي آن، بين چهار يا پنج سال است و در نهايت هيچگاه فرهنگستان نميتواند استفاده از واژهها را الزامي كند.
مديرگروه آموزش ادبيات فارسي فرهنگستان زبان و ادب فارسي همچنين عنوان كرد: فرهنگستان بعد از سه سال از برابرسازي يك واژه، آن را بازنگري ميكند و بازخورد آن در جامعه را بررسي ميكند؛ زيرا ممكن است واژه بهتري به جاي آن ايجاد شود و جايگزين مناسبتري براي آن باشد كه بعد از اين واژه مصوب ميشود.
اين پژوهشگر درباره برخورد با واژههاي بيگانه در كشور گفت: بعضيها دوست دارند برابر واژههاي بيگانه را استفاده كنند. اما از اين معادلسازيها اطلاعي ندارند. برخي نيز لزوم استفاده از اين واژهها را احساس نميكنند؛ زيرا فرهنگ استفاده از برابرها جا نيفتاده است و ضرورت حياتي و هويتي و تعصبي اين واژهها احساس نشده است.
برخي نيز در مقابل اين واژهها جبهه ميگيرند و فكر ميكنند كه ما چرا نبايد واژههاي بيگانه را كه در جهان استفاده ميشوند، استفاده كنيم. اين ديدگاهها در كنار هم وجود دارد و راه همگاني كردن واژهها الزام و بخشنامه نيست؛ فرهنگسازي است. رسانهها نيز ميتوانند در اين زمينه كمك كنند؛ بنابراين تنها وظيفه فرهنگستان نيست كه واژهها را در بين عموم همگاني كند؛ زيرا فرهنگستان نميتواند در مقابل حجم سريع واژهها مقاومت كند. دانشگاهها و صدا و سيما بايد برايشان ورود واژههاي بيگانه مسأله باشد و در زمينه واژهسازي فعاليت كنند. گاه حتا واژههايي كه خود مردم براي واژههاي بيگانه ميسازند، بسيار خوب و مناسب است.
او در ادامه تأكيد كرد: از همه مهمتر اين است كه بايد اين نگرش و ديد مثبت نسبت به معادلسازي در مردم باشد و مردم بايد احساس كنند زبان مليشان را حفظ كنند.
او همچنين درباره اعضاي فرهنگستان زبان و ادب فارسي گفت: در ميان اعضاي فرهنگستان چهرههاي نخبه و شاخصي وجود دارند. اما شايد جاي برخي از اشخاص خالي باشد. ولي اين خالي بودن از آنجاست كه فرهنگستان دعوتهايي را انجام داده؛ اما برخي ترجيح ميدهند كارهايشان را به صورت شخصي انجام دهند.
اين مدرس دانشگاه درباره لزوم استفاده از چهرههاي جوان در فرهنگستان گفت: در كنار متخصصان و نخبگان پيشكسوت بايد تكيه بر استفاده از نيروهاي جوان اهل دانش باشد. جوانگرايي فرهنگستان را جوان ميكند.
ابراهيم خدايار: كل فضاي فرهنگي در استفاده از واژههاي بيگانه مقصر است
» ابراهيم خدايار معتقد است كه كل فضاي فرهنگي در استفاده از واژههاي بيگانه مقصر است و نبود فرهنگ در اين زمينه و واردكننده بودن علم سبب شده حجم زيادي از واژگان بيگانه در فضاي فرهنگي كشور استفاده شود.
اين پژوهشگر و استاد ادبيات دانشگاه تربيت مدرس در گفتوگو با خبرنگار ادبيات خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، درباره عملكرد فرهنگستان زبان و ادب فارسي در زمينه معادلسازي براي واژگان بيگانه گفت: فرهنگستان چند سالي است كه در زمينه معادلسازي براي واژگان بيگانه خوب عمل كرده و بسيار فعال است. اما مشكل اساسي لغتسازي در همه دنيا مسأله زمان است؛ چون ارتباطات به سرعت افزايش يافته و ديگر لغت بيگانه از يك دريچه وارد نميشود كه بتوان آن را از صافي فرهنگستان عبور داد. البته اين مشكلي است كه همه دنيا با آن روبهرو هستند.
او ادامه داد: البته در كشور ما دو مشكل ديگر هم وجود دارد؛ يكي پايين بودن توليد علم و ديگري نبود فرهنگسازي در اين زمينه است.
اين استاد دانشگاه تأكيد كرد: وقتي در كشوري توليد علم پايين باشد و آن كشور واردكننده علم باشد، علم با خودش لغات خودش را هم ميآورد و شما با حجم زيادي از لغات بيگانه مواجه ميشويد. بنابراين اگر شما همه متخصصان كشور را هم جمع كنيد، نميتوانيد براي اين واژگان بيگانه معادلسازي كنيد. توليد علم بايد به جايي برسد كه ما كمتر به وارد كردن نياز داشته باشيم.
او افزود: مسأله ديگر فرهنگي است. ما حتا جايي كه ميتوانيم معادلهاي خوب براي واژگان بيگانه بياوريم، اين كار را نميكنيم. براي مثال شهرداري وقتي «بي آر تي» را وارد شهر تهران كرد، ميتوانست معادلي براي آن بياورد. «بي آر تي» مخفف BUS Rapid Transportation است و براي ساخت واژه «بي آر تي» از اختصارسازي استفاده شده است.
اين واژه را كه ديگر خودمان وارد كرديم؛ از راه فضاي مجازي كه نيامده است. اما برايش معادلي ايجاد نكرديم كه اين ديگر به فرهنگ بازميگردد. ما ميتوانستيم به جاي «بي آر تي»، «سات» را كه مخفف عبارت «سامانه اتوبوس تندرو» است، قرار بدهيم. سات همانقدر براي ما بيگانه بود كه «بي آر تي». اما بي آر تي بر اساس تكرار در زبان مردم جا افتاد.
خدايار همچنين اظهار كرد: در سالهاي اخير سرعت توليد علم در كشور شتاب يافته، اما ما حتا براي توليدات داخليمان اسمهاي خارجي استفاده ميكنيم. داروهايي كه محل توليدشان ايران است، چرا بايد اسم خارجي داشته باشند؟ كل كشور ما در اين زمينه مقصر است. وقتي توليد علم در كشورمان است، بايد اسم داخلي داشته باشد. اولين چيزي كه انسان را به محتواي چيزي ميبرد، اسم آن چيز است. ما بايد نسبت به اين مسأله حساس باشيم.
او راه حساس شدن جامعه در مقابل استفاده نكردن از واژههاي خارجي را فرهنگسازي از مدرسه و دانشگاه خواند و گفت: براي فرهنگسازي در اين زمينه بايد از دبيرستان و دانشگاه شروع كرد و سواد عمومي را بالا برد. رسانهها هم در اين زمينه ميتوانند كمك كنند.
خدايار در ادامه گفت: توليد علمي فقط توليد ماشين و مواد خام نيست. توليد فرهنگي و زباني هم است و توليد در عرصههاي مختلف بايد همراه با هم باشد و وقتي جامعهاي به ورود واژگان بيگانه حساس شد، ديگر اجازه نميدهد به جاي لغتهاي خودش، لغتهاي بيگانه استفاده شود.
او همچنين درباره عملكرد فرهنگستان زبان در زمينه ايجاد برابر براي واژههاي بيگانه گفت: متأسفانه فرهنگستان هم با كمي تأخير واژهسازي ميكند و وقتي واژهاي در بين مردم جا افتاد، تازه به فكر معادلسازي براي آن ميافتد. اما مقابله با اين حجم ورود واژه، به كل فضاي فرهنگي كشور نياز دارد كه البته مديريت راهبردياش بايد به وسيله دولت و از راه فرهنگستان باشد.
خدايار درباره اعضاي فرهنگستان زبان ادب فارسي و لزوم حضور چهرههاي جوان در فرهنگستان گفت: فرهنگستان اعضاي خوبي دارد كه بايد در كنار چهرههاي جوان فعاليت كنند. وجود مشكل حضور نداشتن چهرههاي جوان در فرهنگستانها مسألهاي است كه نه تنها در ايران در كشورهاي ديگر هم هست، زيرا وقتي سني از افراد ميگذرد، وارد اين حوزهها ميشوند.
البته استثناهايي هم در اين زمينه وجود و كسي مثل قيصر امينپور در جواني عضو فرهنگستان بود. اكنون هم اعضاي جواني هستند كه در فرهنگستان فعاليت ميكنند. اما هرچه اعضاي جوان بيشتري را بتوان در فرهنگستان استفاده كرد، بهتر ميتوان واژهسازي كرد. البته مسائلي است كه يك فرهنگستان ادب آن روبهروست و قابل حل نيست. ولي فرهنگستان ميتواند از امكانات حداكثري مملكت خودش استفاده كند.