PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مقاله مروري بر نقش تغذيه در اختلال افسردگي



0061683231
28th September 2012, 09:46 PM
افراد زيادي رابطه بين تغذيه و بسياري از بيماريهاي فيزيكي و جسمي را مي‌شناسند ولي تعداد كمتري از تاثير تغذيه و عادتهاي غذايي بر اختلالات خلقي از جمله افسردگي آگاهي دارند. تغذيه مي‌تواند نقش كليدي در تمام مراحل افسردگي شامل حمله، شدت و در طول بيماري داشته باشد. ازینرو علم جديد علوم اعصاب تغذيه (Nutiritional neurosciences) به توصيف تاثير فاكتورهاي تغذيه‌اي بر هوش، رفتار و احساس انسان مي‌پردازد. [3]

كاهش انتقال دهنده‌هاي عصبي مواد شيميايي مغز مانند سروتونين، دوپامين، نورآدرنالين و گاما آمينو بوتريك اسيد (GABA) منجر به بروز بسياري از اختلالات خلقي از جمله افسردگي مي‌شود. [4]،[6] ,[5]

تحقيقات وسيع محققين راههايي را براي تامين مواد شيميايي مغز توسط مكمل‌هاي غذايي، رژيم غذايي، ايجاد تغييرات در سبك زندگي پيش روي جوامع قرار داده است. [7]

به عبارت ديگر غذاهاي مناسب و مواد شيميايي موجود در آن مي‌توانند توانايي‌هاي ذهني در مغز را در زمينه‌هاي تمركز، تنظيم مهارتهاي حركتي، ايجاد انگيزه، افزايش حافظه، سرعت زمان عكس‌العمل، از بين بردن اضطراب و استرس، افسردگي و يا حتي پيشگيري از پيري مغزي را افزايش دهند. [8]

الگوي دريافت غذا در جوامع عمومي بسياري از كشورهاي آسيايي و آمريكايي، نشان داده كه اين الگوها از نظر برخي ريزمغذي‌ها كمبود دارند، اين كمبود بيشتر از نظر ويتامين‌ها، مواد معدني و اسيد چرب امگا-3 مي‌باشد. [9]

بسياري از عادتها و الگوهاي غذايي كه افراد قبل از ابتلا به افسردگي بسادگي به آن الگوها عادت كرده‌اند، همان عادتهاي غذايي را در طول ابتلا به افسردگي از خود نشان مي‌دهند از جمله كم اشتهايي، حذف وعده‌هاي غذايي و تمايل به مصرف زياد شيريني. [9]

يك بررسي بر روي رژيم غذايي افراد مبتلا به اختلال افسردگي نشان داده كه رژيم غذايي اين بيماران به شدت از نظر ويتامين، مواد معدني و اسيد چرب امگا-3 كمبود دارد. [9]

مصرف مكمل‌هاي غذايي حاوي اين ريز مغذيهاي ضروري براي اين بيماران تا حد زيادي علائم مربوط به افسردگي‌ را كاهش داده است. [10]

براساس شواهد علمي جمع‌آوري شده، موثرترين و فوري‌ترين اقدام، درمان با مكمل‌هاي غذايي است. مكمل‌هاي غذايي هم در كنترل و هم در پيشگيري از افسردگي، اختلالات دو قطبي اسكينروفرني، اختلالات عصبي خوردن، عدم تمركز، اوتيسم، پيش فعالي و اعتياد بسيار مناسب هستند. [10]

با نگاهي نزديك به رژيم غذايي بيماران افسرده خواهيم ديد كه رژيم غذايي آنها بسيار دور از مقادير كافي از مواد مورد نياز بدنشان است. اين افراد انتخاب‌هاي غذايي متنوعي ندارند و معمولاً عادت به خوردن خوراكيهاي دارند كه به وخيم‌تر شدن بيماري‌شان كمك مي‌كند. [11]

در ادامه به شرح انواع ريز مغذي‌هايي كه در حفظ سلامت رواني و در ارتباط با افسردگي تاثير گذارند خواهيم پرداخت: الف- كربوهيدراتها: افرادي كه رژيم غذايي فاقد كربوهيدرات يا مقادير اندكي از آن را دنبال مي‌كنند بيشتر در معرض افسردگي قرار مي‌گيرند؛ زيرا مواد شيميايي كه احساس سرخوشي ايجاد مي‌كنند مانند سروتونين توسط غذاهاي مملو از كربوهيدرات توليد مي‌شوند. اين موضوع كه چگونه و كدام نوع كربوهيدرات در خلق و خوي انسان تاثير مي‌گذارد. چندان روشن نيست. با اين حال تحقيقات نشان داده‌اند كه مصرف كربوهيدراتهاي ساده و تصفيه شده مانند قند وشكر و غذاهاي حاوي آن احساس سرخوشي فوري ولي موقت ايجاد مي‌كند در حالي كه مصرف كربوهيدراتهاي پيچيده و مركب مانند غلات سبوس‌دار، حبوبات، نان، ماكاروني، ميوه و سبزيجات اثر سرخوشي ضعيف‌تر و در عين حال طولاني‌تري در خلق و خو ايجاد مي‌كنند.[12]

مصرف غذاهاي غني از كربوهيدراتها منجر به آزاد شدن انسولين در خون شده كه نهايتاً باعث ذخيره قند در داخل سلول جهت تامي انرژي مي‌شود و به طور همزمان اسيد آمينه تريپتوفان نيز به همراه كربوهيدرات وارد سلول‌هاي مغزي مي‌شود؛ افزايش سطح تريپتوفان در مغز منجر به افزايش سطح انتقال دهنده‌هاي عصبي مي‌شود كه در ايجاد شادي موثر است .[12]

ب- پروتئين‌ها:پروتئين‌ها از واحدهايي به نام اسيدهاي آمينه ساخته شده‌اند. از ميان 20 نوع اسيد آمينه شناخته شده در بدن 11مورد از آنها در بدن سنتز مي‌شود كه آمينواسيدهاي غير ضروري محسوب مي‌شوند اين در حالي است ك 9 اسيد آمينه ديگر كه ضروري هستند تنها مي‌بايست از طريق رژيم غذايي براي بدن تامين شوند. اسيد آمينه‌هاي ضروري را بدن نمي‌تواند سنتز كند. مصرف پروتئين‌هايي كه منشاء حيواني دارند مانند تخم‌مرغ، لبنيات، گوشتها، تامين كننده تمام اسيد آمينه‌هاي ضروري براي بدن هستند.[13]

دريافت كافي اسيد آمينه‌هاي ضروري بر فعاليت مغز و سلامت روان تاثير مي‌گذارد. بسياري از انتقال دهنده‌هاي عصبي در مغز از اسيدهاي آمينه ساخته مي‌شوند؛ به عنوان مثال انتقال دهنده عصبي دوپامين از اسيد آمينه تيروزين و سروتونين از اسيد آمينه ترپتوفان ساخته مي‌شوند. كمبود هر يك از اين دو آمينواسيد منجر به كاهش سطح انتقال دهنده‌هاي عصبي دوپانين و سروتونين شده كه از دلايل بروز افسردگي محسوب مي‌شوند. [13]

بسياري از مطالعات تاثير آمينواسيدهاي ضروری تيروزين، تريپتوفان، فنل آلانين و ميتونين را در درمان اختلالات خلقي و افسردگي اثبات كرده‌اند. [17] ,[16],[15],[14],[13]

چنانچه اسيد آمينه ترپيتوفان با معده خالی مصرف شود بعنوان پیشساز سروتونین عمل کرده و مستقیما به سروتونین تبدیل میشود.علاوه بر این تریپتوفان القاء كننده خواب و آرامبخش است. به اين ترتيب بامصرف اسيد آمينه تريپتوفان كاهش سطح سروتونين را در افراد افسرده بالا برده و علائم اختلال را در آنها كاهش داده و سپس درمان مي‌كند [18]

مكمل‌هاي غذايي حاوي فنيل آلانين يا تيروزين در افراد مصرف كننده ايجاد هوشياري مي‌كند. اسيد آمينه متيونين به همراه مولكول آدنوزين‌تري فسفات (ATP) ، تركيب اس- آدنوزيل متيونين (SAM) را مي‌سازد كه اين تركيب سرعت تشكيل انتقال دهنده‌هاي عصبي را افزايش ميدهد. [21], [20],[19]

لازم به ذكر است مصرف اسيد آمينه تريپتوفان و ساير آمينواسيدها به تنهايي براي درمان افسردگي كافي نيست. يافته‌هاي دانشمندان نشان داده كه به مصرف تريپتوفان به همراه داروهاي تري سيکليك نتايج درماني بهتري را نشان مي‌دهند. [22]

ج- ويتامين‌‌هاي گروه B : افسردگي با برخي ويتامين‌ها به ويژه ويتامين‌هاي گروه B كه در سيستم عصبي نقش دارند مرتبط است. مقادير ناكافي ويتامين (پيريدوكسين) ميتواند تغييرات پيچيده‌اي در خلق و خوي افراد حتي قبل از كمبود آن ايجاد كند. ويتامين در توليد سروتونين نقش دارد. مطالعات نشان داده افرادي كه دچار افسردگي هستند سطح ويتامين در خون آنها كمتر از افراد سالم است. منابع غني از اين ويتامين عبارتند از غلات سبوس‌دار، موز و سيب‌زميني [23] .

در مطالعات ديگري كه در اين زمينه صورت گرفته اثبات شده است كه در زنان كمبود ويتامين (تیامین) باعث ضعف خلق مي‌شود كه با مصرف مكمل اين ويتامين به مدت سه ماه، وضعيت خلق آنها بهبود يافته است. از آن گذشته مصرف ويتامين در افراد بالغ و سالمندان ميزان هوشياري را افزايش مي‌دهد. [24]

كمبود ويتامين (كوبالامين) نيز مي‌تواند باعث افسردگي و يا اختلال در حافظه شود. با بالا رفتن سن جذب ويتامين به راحتي انجام نمي‌گيرد. دريافته‌هاي باليني گزارش شده كه ويتامين منجر به تاخير حمله علائم جنون مي‌شود. مصرف ويتامين باعث افزايش هوشياري و عملكرد مغز در سالمندان مي‌گردد، همچنين عملكرد مغز را در لوب پيشين مغز افزایش داده و تكلم را بهبود مي‌بخشد. [24]

در بسياري از بررسي‌هاي باليني مشاهده شده كه بيماران مبتلا به افسردگي 25 درصد ويتامين (فولات)كمتري نسبت به گروه كنترل داشته‌اند. [25]

طبق نظر بسياري از پژوهشگران علت افسردگي كمبود اسيد فوليك بوده و 15-38 درصد از افرادي كه دچار افسردگي هستند از اين كمبود رنج مي‌برند. تعجب‌آور اينكه كمبود فوليك اسيد بيشتر از كمبود كوبالين حكايت از افسردگي مي‌كند و هرچه كمبود فوليك اسيد بيشتر باشد و شدت زمان افسردگي بيشتر خواهد شد. در مطالعه ديگر روي 75 بسيار افسرده مانيك تحت درمان با داروي ليتيوم فقط 200 ميكروگرم فولات معادل اسفناج پخته آنهم به مدت يكسال كارايي داروي فوق را در كاهش وقوع و طول زمان علائم افسردگي افزايش ميدهد. [7]

كاهش فولات خون منجر به كاهش تاثير داروهاي ضد افسردگي مي‌شود. در اين رابطه در يك پژوهش اثبات شده مصرف 500 ميلي گرم فولات منجر به افزايش تاثير درمان با داروهاي ضد افسردگي مي‌شود.[26]

فوليك اسيد نقش مهمي در مسير متابوليك مغز داشته و تحقيقات بسياري بر اين نكته تاكيد دارند كه علائم افسردگي در افرادي كه كمبود فولات دارند بسيار شايع است. [27]

در مطالعات ديگري در ارتباط با ويتامين پيشنهاد شده كه مصرف روزانه 8/0 ميلي گرم فوليك اسيد و 4/0 ميلي گرم كوبالين، علائم افسردگي را به شدت كاهش مي‌دهد. [28]

منابع غني از فولات عبارتند از حبوبات پخته به ويژه انواع لوبيا، اسفناج، كاهو، جوانه گندم، كلم، زرده تخم‌مرغ، گوشت گاو، عصاره ماست، موز و جگر. به علاوه تجويز مكمل‌هاي فولات بين 400 تا 800 ميلي‌گرم در روز براي درمان افسردگي موثر بوده و عوارض جانبي داروهاي ضد افسردگي را كاهش ميدهد.[28]

د- اسيدهاي چرب ضروري: مغز يكي از اعضايي است كه بالاترين سطح چربي را دارد. چربي مغز شامل اسيدهاي چرب است كه نقش ساختماني در غشاء سلولهاي عصبي ايفا مي‌كنند. بخش خاكستري مغز حدود 50% از اسيد چرب چند غير اشباعي حدود 33% امگا-3 تشكيل شده است. اسيدهاي چرب ضروري مي‌بايست از طريق رژيم غذايي دريافتي براي بدن تامين شود. ساختار و عملكرد تركيبات غشاء سلولهاي مغز كه يك عضو غني از چربي است شامل فسفوليپيدها، اسفنگوليپيدها و كلسترول مي‌باشد. تركيب گليسروفسفوليپيد در مغز حاوي مقادير زيادي اسيد چرب غير اشباع با چند باند دوگانه است. مهمترين اسيد چرب چند غير اشباعي در مغز DHA نام دارد كه از اسيد چرب امگا-3 آلفالينولنيك اسيد و آراشيدوينگ اسيد مشتق شده است. بسياري از مطالعات تجربي نشان مي‌دهد كمبود امگا-3 در عملكرد سلولهاي عصبي اختلال ايجاد مي‌كند. [29]

اسيدهاي چرب ضروري به ويژه امگا-3 و امگا-6 در تركيبات شيميايي مغز مانند دوپامين و سروتونين نقش دارند. پژوهشها نشان ميدهند كه افسردگي با نسبت اسيدهاي چرب امگا-3 و امگا-6 مرتبط است: هرچه نسبت اسيد چرب امگا-6 به امگا-3 بيشتر باشد، شدت افسردگي افزايش مي‌يابد. در طي مصرف غذاهاي حاوي امگا-3 ميتوان اين نسبت را به حالت توازن در آورد كه در درمان افسردگي موثر خواهد بود. روغنهاي نباتي مانند روغن ذرت، آفتابگردان، سويا داراي امگا-6 بيشتري هستند. عدم توازن ميزان امگا-6 و امگا-3 منجر به افزايش التهاب عروق مغزي ميشود. اسيد چرب امگا-3 توليد مواد شبه هورموني التهاب‌آور از جمله پروستاگلاندين، توكوترين و سيتوكنينز را متوقف كرده و از آسيب عروق خوني و ايجاد اختلال در انتقال پيام عصبي ممانعت مي‌كند. هر قدر از روغن نباتي بيشتر استفاده شود براي فرونشاندن التهاب مخرب مغز به مقدار بيشتري امگا-3 نياز خواهد بود[7]

بسياري از محققين دريافته‌اند، افرادي كه ميزان امگا-3 به صورت DHA بيشتري در خون دارند، مغزشان سروتونين بيشتري توليد مي‌كند. از اين رو با اندازه‌گيري DHA موجود در خون ميتوان ميزان سروتونين مغز را تعيين كرد. ميزان امگا-3 به صورت DHA فقط با مصرف ماهي‌هاي چرب تامين مي‌گردد. چگونگي اثر روغن ماهي در افزايش ميزان سروتونين به طور كامل كشف نشده است[7].

يافته‌هاي ديگر اين نكته را ثابت كرده است كه نسبت نامتعادل اسيدهاي چرب ضروري به ويژه امگا-3 و امگا-6 و يا نقصان اسيد چرب امگا -3 ميتواند منجر به افزايش و شدت علائم افسردگي شود.[31]

كمبود امگا-3 ميتواند باعث پيري سيستم عصبي شود به اين ترتيب كه با كاهش امگا-3 غشا سلولهاي عصبي از نو ساخته نخواهند شد.[31]

مصرف ماهي و روغن ماهي به طور جدي مانع ابتلا به افسردگي‌هاي شديد مي‌شود. در نيم قرن اخير در آمريكاي شمالي با كاهش مصرف ماهي. ميزان افسردگي افزايش يافته است. براساس مطالعات عمومي، ژاپني‌ها كه بيشترين مصرف كنندگان ماهي‌ها هستند 70 كيلوگرم مصرف سرانه سالانه كمترين ميزان ابتلا به افسردگي شديد را دارند. اين مقدار 5/1 درصد ميباشد. اين عدد براي نيوزلندي‌ها كه ماهي كمتر مصرف ميكنند (12 كيلوگرم مصرف سرانه سالانه)، 8/5 درصد مي‌باشد. علائم بيولوژيك حاصل از عدم مصرف ماهي در خون افراد بيمار مشهود است. سلولهاي خوني افراد افسرده امگا-3 كمتري دارند. [7]

هـ. مواد معدني * كروم: بسياري از مطالعات صورت گرفته بر روي مبتلايان به افسردگي ثابت كرده كه دريافت اين ماده معدني در حفظ سلامت رواني موثر است. [32]

* يد: اين عنصر نقش مهمي را در سلامت رواني ايفا ميكند. يد مورد نياز بدن توسط هورمون تيروئيد فراهم ميشود. يد متابوليسم انرژي در سلولهاي عصبي را تنظيم مي‌كند.

* آهن: براي اكسيژن رساني و تامين انرژي پارانيشم اعصاب از طريق آنزيم سيتوكروم اكسيداز و براي سنتز انتقال دهنده‌هاي عصبي و ميلين سطح سلولهاي عصبي ضروري است. تحقيقات نشان ميدهد ميزان افسردگي در زنان دو برابر مردان است و در زناني كه در سنين پايين باردار مي‌شوند بيشتر مشاهده مي‌شوند. خونريزيهاي مكرر طي دوران قاعدگي و زايمان‌هايي پي در پي در ارتباط با كاهش آهن بوده كه در ادامه ميزان افسردگي در زنان را افزايش داده است. [24]

* ليتيوم: نقش اين عنصر از ديرباز يعني از سال 1817 در علوم روانپزشكي مورد توجه بوده است. بيش از نيم قرن در درمان اختلال دو قطبي و افسردگي كاربرد دارد. در مصرف اين ماده معدني بايستي به اندازه كافي دقت كرد زيرا دوز بالاي اين عنصر ايجاد مسموميت مي‌كند. [33]

* سلنيوم: در طي پنج پژوهش كه توسط دكتر ديويد بنتون در دانشگاه والس صورت گرفته تعيين شد كه كاهش سلنيوم در خون ارتباط نزديكي يا كاهش خلق دارد. مصرف سلنيوم باعث بهبود خلق و رفع خستگي مي‌شود. منبع طبيعي اين عنصر در ماهي ساردين و كفال و كيلكا مي‌باشد. [34]

* روي: كاهش سطح روي منجر به افسردگي مي‌شود. مصرف روي به همراه داروهاي ضد افسردگي تاثير دارو را افزايش ميدهد. عنصر روي سلولهاي مغز را در برابر آسيب‌هاي ناشي از راديكالهاي آزاد مصون مي‌دارد. [34]

بحث و نتيجه‌گيري: افراد كمي به اين مسئله آگاهي دارند كه سلولهاي مغزي و فعاليتهاي سيستم عصبي به نسبت سلولهاي ديگر بدن حساسيت بيشتري به تغذيه و رژيم غذايي دارند. امروزه بين مغز و رژيم غذايي و نيازهاي مغز تناسبي وجود ندارد. اگرچه ژنهاي ما به طور جدي در طي چندين ميليون سال گذشته دستخوش تغيير چنداني نشده‌اند اما رژيم غذايي ما در طول پنجاه سال گذشته به مقدار زيادي تغيير كرده است. مصرف فست فودها، غذاهاي حاوي مواد نگهدارنده، كاهش مصرف خوراكي‌هاي طبيعي، سبزيجات و ميوه‌هاي تازه ، كاهش مصرف آبزيان مثالهايي از اين تغييرات مي‌باشد. پس تعجب آور نخواهد بود اگر مغز ما پيوسته عملكرد نادرستي داشته باشد كه حالتهاي غير معمول همچون افسردگي، روان پريشي، كاهش حافظه، پايين آمدن هوش و غیره ايجاد شود. تعامل علوم تغذيه و روانشناسي ميتواند كمك بسزايي در پيشگيري و درمان اختلالات رواني داشته باشد. تحقيقات وسيع‌تر در زمينه نقش تغذيه در سلامت روان مورد نياز است كه انتظار ميرود پژوهشگران و علاقمندان به اين علم توجه بيشتري نسبت به آن داشته باشند.

منابع: 1- كاپلان، معارولد، مترجم: دكتر نصرت الله پورافكاري، خلاصه روانپزشكي علوم رفتاري- روانپزشكي باليني. جلد دوم، تهران: شهرآب ، 1379 ص105 2- مجله علمي فرهنگي هنري پزشكي از دكتر اخبارزاده، شهريور سال 1388 3- Murray CJL, Lopez AD. The global burden of disease world Health Organization, 1996.p.2704- Rush A]. The varied clinical presentations of major depressive disorder. Journal of clinical psychiatry 2007; 68:4-105- Diehl Dj, Greshon S. the role of dopamine in mood disorders. Comp. psychiatry 1998:33:115-206- Stockmeier CA .Neurobiology of serotonin in depression and suicide. Anny acad. Sci.1997; 836:220-327- كارپرچين، مترجم يوسف فولادي، بهبود عملكرد مغز با تغذيه سالم تهران: كتاب ارجمند، 1389، ص2058- Alpert JE , Fava M. Nutrition and depression: the role of folate. Nutrition review, 1197: ss: 145-99- American psychiatric A: diagnostic and statistical manual of mental disorders. 4th edition. Washington DC: 200010- Shaheen Lakhan SE, Vieria KF . Nutritional therapies for mental disorders. Nutrition journal 2008:7-2.11- Brown GL, Ebret MH , Gover PH , yimerson DC, klein WJ, Bunney WE , et al . Aggression, svicide and serotonin: relationship to CSF amine metabolites American journal of psychiatry 1982; 139:174-612- Mc Donald . R.B influence of dietary sucrose on biological aging. American journal of clinical nutrition: 62(suppl):284S-243S, 1448.13- Frik C, Markus C.R. serotonin by stress interaction: A susceptibility factor for the development of depression: journal of Psychopharmacology, 2007:21:538-44.14- Leonard BE. The role of noradrenaline in depression: A review Journal psychopharmacology 1997; 11:539-47.15- Petty F.GABA and mood disorders: A brief review and hypothesis. Journal of affect disorders, 1445; 34:275-81.16- Mclean A, Rubinsztein JS, Robbins TW. The effects of tyrosine depletion in normal healthy volunteers: implications for unipolar depression- psychopharmacology 2004: 171:286-97.17- Agnoli A, Andreoli V, Cascchia M. Effects of s-adenosyl-1-methionine (SAM) upon depressive symptoms. Journal of psychiatry Researches. 1976; 13:43-5418- National institude of mental Health: Depression. National institudle of mental Health, 2000, (us Department of Health and Human Services, Bethesda (MD) (reprinted September 200)19- Buist R. the therapeutic predictability of tryptophan and tyrosine in the treatment of depression international journal of nutrition review. 1983; 3:1-3. 20- Maurizi CP. The therapeutic potential for tryptophan and methionine: possible roles in depression, sleep, Alzheimer's disease and abnormal aging. Medical Hypotheses 1990; 31:232-42.21- Ruhe HG, Mason NS, Schene AH. Mood is indirectly related to serotonin, norepinephrine and dopamine levels in humans: A meta-analysis of monoamine depletion studies. Journal of psychiatry 2007; 12: 331-59.22- Hose My. L-tryptophan in depression. Journal of orthomolecular psychiatry 1982; 4:231.23- Beneton D, Haller J, Fordy J. Vitamin supplementation for one year improves mood 1995; 32: 98-105.24- Bourre JM. Effect of nutrients in food on the structure and function of the nervous system: update on dietary requirements for brain part1: micronutrients. Journal of Nutrition in Health Aging 2006; 10:377-85.25- Coppen A, Bailey J. Enhancement of the antidepressant action of fluoxetine by folic acid. Journal of Affect Disorder 2000; 66:121-30.26- Abou-Saleh M.T. folic acid and the treatment of depression. Journal of psychosis research 2006; 61: 285-7.27- Alpert JE. Fava M. Nutrition and depression: the role of falate Journal of nutrition review. 2007; 167-188-94.28-Young S.N. Folate and depression: A neglected problem. Journal of psychiatry Neuroscience 2007; 32: 80-2.29- Sinclair A.J.BeggD. Omega-3 fatty acids the brain: review of studies in depression. Asia pacific journal of clinical nutrition 2007; 16: 391-7.30- Anita S.W. Nichalas W.R. Alternations in mood after changing to a law fat diet. British journal of nutrition 1998; 79: 23-30.31- Dochery J. sack D.A, Roffman M.A double blind, placebo controlled exploratory trial of chromium picolinate in atypical depression. Effect on carbohydrate craving, journal of psychiatry practice 2005; 11: 302-14.32- mohanas E, rajmohan V. Lithium use in special populations. Indian journal of psychiatry 2007; 49: 211-8.33-Dunats L.H. Mantzou E, Koutras E.A effect of sia mounts treatment with selenomethionine in patient’s endocrinology 2003; 148: 389-9334- Nowak G, Szewczyk A. zinc and depression an update. Pharmacology 2005; 57: 713-18.

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد