h.jabbari
26th September 2012, 10:30 AM
مقدمه
سود شركتي يكي از مهمترين شاخص هاي اقتصادي مي باشد. سودآوري در واقع ارزيابي مختصر موفقيت يا شكست يك شركت است و از اينرو يكي از شاخص هاي اساسي در اقتصاد محسوب مي گردد. بهره يك شركت در حقيقت منبع سود انباشته اي است كه بخش اعظم بودجه را براي سرمايه گذاري در كارخانجات و تجهيزاتي كه ظرفيت توليد را بالا مي برند، فراهم مي نمايد. اين بهره همواره در ارزيابي ميزان سود حاصل از سرمايه گذاري و ارتباط ميان درآمدها با ميزان سهم صاحبان سرمايه مورد استفاده قرار مي گيرد.
از بهره همچنين مي توان در ارزيابي تأثير تغييرات سياستي يا شرايط اقتصادي بر روي شركت ها استفاده نمود و سرانجام اينكه سود شركتي يكي از مؤلفه هايي حائز اهميت درآمد ملي كلي بوده و نقش مهمي را در برآورد درآمد كلي حاصل از توليد و توزيع آن (درآمد) در بخش هاي مختلف ايفا مي كند. اين مقاله، اساس و چهارچوبي مفهومي را در خصوص برآورد سود شركتي در NIOA'S (درآمد ملي و حساب هاي برحسب توليدات) ارائه داده و منابع و روش هاي مورد استفاده براي برآورد سود شركتي بصورت سالانه و سه ماهه را توضيح مي دهد. اين مقدمه نيز به چهل تقسيم شده است :
بخش اول به بحث درباره مفهوم NIOA'S مي پردازد، بخش دوم و سوم، هر كدام از مؤلفه هاي سود شركتي را تعريف مي كند (براساس جدول 1 و راهنماي جداول مربوط به NIPA كه در آن برآوردهاي مختلف مشاهده مي شود.) و سرانجام، بخش چهارم به بررسي كلي منابع و روش هاي مورد استفاده در برآورد سود پيش از ماليات (PBT) مي پردازد. PBT يكي از سه مولفه هاي سود شركتي مي باشد. بخش هاي ديگر اين مقاله نيز، برآورد PBT، بدهي ماليات بر منافع و سود سهام را به تفصيل شرح مي دهند.
سود شركتي در NIOA'S
دفتر تجزيه و تحليل اقتصادي (BEA)، توليدات جاري و درآمدهاي مربوط به آن را در يك سيستم يكپارچه حساب هاي ملي برآورد مي كند. اين سيستم ارزيابي اي كامل را در زمينه فعاليت هاي اقتصادي در چهارچوبي تعريف شده، ارائه مي دهد. اين سيستم همچنين در پنج حسابرسي خلاصه مي شود كه معاملات را در بخش هايي گروه بندي كرده و طبقه بندي اقتصادي وسيعي را براي آنها ارائه مي دهند. سود شركتي در واقع بخش درآمدي اين حساب ها مي باشد : درآمد ملي و حساب كالا. اين ها، دو روش برآورد ميزان توليد در آمريكا (توليد ناخالص داخلي «GDP» ) را نشان مي دهند. قسمت هزينه اي اين حساب (سمت راست)، GDP را به عنوان مجموع كالاها و خدمات ارائه شده و نيز اموالي كه به مصرف كننده نهايي فروخته مي شوند (در آمريكا) محاسبه مي كند. قسمت درآمد (سمت چپ) نيز، GDP يا معادل مفهومي آن يعني درآمد ناخالص داخلي «GDI» را به عنوان مجموع درآمدهاي حاصل از آن توليدات و محصولات، محاسبه مي كند. سود شركتي بويژه يكي از مولفه هاي درآمد ملي مي باشد و به عبارتي ميزان كلي درآمدهاي كسب شده توسط آمريكايي ها بدون در نظر گرفتن محل كار و دارايي شان. آن همچنين شامل درآمدي مي باشد كه توسط شركت هاي آمريكايي در خارج از كشور بدست مي آيد ولي درآمدي كه توسط شركت هاي خارجي در داخل آمريكا كسب مي شود در جزء آن به حساب نمي آيد. سود شركتي بازتاب درآمد كسب شده توسط شركت ها از طريق توليدات جاري مي باشد. اين ميزان درآمد به عنوان مبالغ دريافت شده در مقابل توليدات يا محصولات جاري تعريف مي شوند كه هزينه توليدات آنها كمتر از اين ميزان مي باشد. مبالغ دريافتي، غير از درآمدهاي در شكل سود سهام و سود سرمايه اي هستند و هزينه ها نيز، غير از مطالبات لاوصول، اتلاف منابع طبيعي و زيان هاي سرمايه اي مي باشد. بيشتر شركت ها دو نوع اطلاعات سودي را فراهم مي آورند: مالي و مالياتي.
حسابداري مالي و مالياتي، هر دو، سود شركت را به عنوان تفاوت ميان مبالغ دريافتي و هزينه ها تعريف مي كنند اما آنها در برخي موارد با يكديگر متفاوتند : يكي زمان بندي زماني كه مبالغ دريافتي و هزينه ها ثبت مي شوند و ديگر، شخصي كه اين اطلاعات براي او فراهم مي شود.
برآوردهاي حسابداري مالي كه انعكاس دهنده « اصول حسابداري كلي» مي باشد، دربردارنده گزارشاتي براي سهامداران و نهادهاي نظارتي دولتي هستند. حسابداري مالياتي نيز دربردارنده سود ماليات بر درآمد شركتي مي باشد.
BEA از برآوردهاي حسابداري مالياتي به عنوان منبع مهم اطلاعاتي در زمينه سود شركتي استفاده مي كند. براي اين كار دو دليل وجود دارد. نخست اينكه، آنها (برآوردهاي حسابداري ماياتي) براساس تعاريف مخصوص حسابداري هستند. از طرف ديگر، برآوردهاي حسابداري مالي در روشي كه توسط شركت ها استفاده مي شوند. انعطاف پذير مي باشند. به عنوان مثال، در حسابداري مالي، شركت ها معمولاً رايج ترين نوع انتخاب موجودي كارمندان را به عنوان هزينه ها ثبت نمي كنند در حاليكه براساس قوانين حسابداري مالياتي، اين انتخابها هميشه از روي سودها استنباط مي شوند. و دليل دوم اينكه برآوردهاي حسابداري مالياتي جامع مي باشند بطوريكه تمام كارهاي مشاركتي (چه از طريق شركت هاي عمومي و چه خصوصي) و تمام صنايع را تحت پوشش قرار مي دهند، در حاليكه برآوردهاي حسابداري مالي، تنها به زير مجموعه اي از آنها مربوط مي باشند؛ اما از آن جا كه برآوردهاي حسابداري مالي نسبت به داده هاي اظهارنامه مالياتي سالانه، به موقع تر و هر سه ماه يكبار مي باشند، توسط BEA براي برآورد مقادير تخميني براساس اظهارنامه مالياتي در هر دوره زماني مورد استفاده قرار مي گيرند. هيچكدام از برآوردهاي حسابداري بطور كامل براي تحقق و اجراي مفهوم سودي NIPA مناسب نمي باشند. در نتيجه، روش BEA براي برآورد سود شركتي NIPA عمدتاً شامل تطبيق، تكميل و ادغام اين دو برآوردها (حسابداري مالياتي و مالي) مي باشد. سود شركتي حاصل از توليدات جاري در NIPA'S به عنوان حاصلجمع سه عامل محاسبه مي گردد. BEA، نخست PBT را به منظور نشان دادن درآمد شركتي بدون در نظر گرفتن توزيع آن از طريق ماليات، برآوردمي كند. اين برآورد عمدتاً براساس اطلاعات اظهارنامه مالياتي ارائه شده توسط سازمان درآمد داخلي (IRS) در « آمار درآمد : اظهارنامه مالياتي درآمد شركتي » بوده و از اينرو نشاندهنده بدهي هاي استفاده شده در حسابداري مالياتي براي برداشت موجودي و استهلاك مي باشد. در نتيجه، BEA اين برآورد را با دو تطبيق، كامل مي كند : تطبيق ازرشيابي موجودي (IVA) و تطبيق مصرف سرمايه (CCAdj). هدف از اين تطبيق، هماهنگ كردن برآورد با مفاهيم NIPA مي باشد. از آن جا كه قيمت ها تغيير مي كنند، شركت هايي كه برداشت موجودي را با بهاي تمام شده تحصيل اصلي ارزيابي مي كنند، ممكن است سود يا زيان نگهداري موجودي ها را تشخيص دهند.
در NIPA'S، اين سود يا زيان از درآمد شركت حذف مي شود. IVA، قيمت برداشت موجودي را از مجموع بهاي تمام شده تاريخي و جاري مورد استفاده در شركت جهت حسابداري مالياتي، به يك مبناي هزينه جاري دقيق تبديل مي كند (بوسيله حذف مؤلفه شبه سود سرمايه اي يا زيان سرمايه اي حاصل از ارزيابي برداشت موجودي با قيمت هاي دوره هاي پيشين.) CCAdj نيز هزينه استهلاك مورد استفاده در حسابداري مالياتي را، از مجموع سنوات خدمت و الگوهاي استهلاك ويژه در كد مالياتي، به يك مبناي حسابداري يكپارچه و منظم تبديل مي كند. اين مبنا، سنوات خدمت و الگوهاي استهلاكي تجربي را تنظيم و هماهنگ مي كند. CCAdj، مانند IVA همچنين مي تواند برآوردهاي استهلاك را از طريق حذف آن از مؤلفه شبه سود يا زيان سرمايه اي حاصل از ارزيابي استهلاك دارايي هاي ثابت با قيمت هاي سابق، به يك مبناي ارزشهاي جاري تبديل كند.
مجموع اين سه عامل يعني سود شركتي به همراه IVA و CCAdj، برآورد سود در NIPA'S را تشكيل مي دهند.
در سال 1996، IVA و CCAdj، هر دو مثبت بودند و بنابراين برآورد سود شركتي با آنها بيشتر از برآورد PBT بود. IVA مثبت بود؛ بدين معني كه برآورد سود افزايش مي يافت زيرا هزينه هاي جاري كمتر از هزينه هاي تاريخي بودند كه با آنها برداشت موجودي اظهارنامه مالياتي ارزيابي مي شد. يكي از مؤلفه هاي CCAdj يعني تبديل استهلاك به مبناي هزينه يا ارزش جاري، به تطبيقي منفي براي سود انجاميد زيرا هزينه جايگزيني سرمايه ثابت بيشتر از هزينه هاي تاريخي استفاده شده در اظهار نامه مالياتي بود. اين تطبيق منفي براي سود، بيش از موازنه ارائه شده توسط تطبيق مثبتي بود كه برآورد كمتري را از استهلاك نشان مي داد.
تعاريف :
برآوردهاي سودي كه در جداول NIPA وجود دارند، در جدول 1 فهرست شده اند.
اصطلاحات زير با IVA و CCAdj همراهشان تعريف شده اند :
سود شركتي با IVA و CCAdj : اين برآورد يعني سود حاصل از توليدات جاري، در حقيقت درآمدي است كه قبل از ماليات بر درآمد محاسبه شده و مربوط به شركت ها در NIPA'S مي باشد. اين شركت ها شامل تمام چيزهاي مورد نياز براي بايگاني اظهارنامه هاي مالياتي فدرال مي باشند. (از جمله موسسات و شركت هاي مالي دو سويه كه مشمول ماليات بر درآمد فدرالي هستند، مؤسسات غير انتفاعي در خدمت شركتها، بانك ذخيره فدرال و آژانس هاي معتبر تحت حمايت فدرال). درآمد از توليدات جاري ناشي مي شود. اين درآمد با تفاوت هاي بسيار محاسبه مي گردد. از جمله اين تفاوت ها عبارتند از : وجوه دريافتي به استثناي سود سرمايه اي و سود سهام دريافت شده ـ هزينه ها به استثناي مطالبات لاوصول، استهلاك و زيان هاي سرمايه اي ـ برداشت موجودي اي كه با ارزش هاي جاري ارزيابي مي شوند و استهلاكي كه براساس حسابداري هماهنگ بوده و با ارزش يا هزينه جايگزيني جاري ارزيابي مي شود. به دليل اينكه درآمد ملي همان درآمد شهروندان آمريكايي است، سود آن نيز شامل درآمد كسب شده در خارج از كشور توسط شركت هاي آمريكايي بوده و غير از درآمد كسب شده توسط خارجيان در داخل آمريكا مي باشد.
سود شركتي با IVA : سود شركتي با IVA نشاندهنده روش هاي حسابداري استهلاكي مي باشد كه براي اظهارنامه هاي ماليات بر درآمد فدرال مورد استفاده قرار مي گيرد. IVA در صفت مورد استفاده قرار مي گيرند اما CCAdj نه.
PBT : PBT نشاندهنده روش هاي حسابداري موجودي و استهلاك مي باشد كه براي اظهارنامه هاي مالياتي بر درآمد فدرال مورد استفاده قرار مي گيرد. PBT از بدهي ماليات بر منافع، سود سهام و سود شركتي توزيع نشده تشكيل شده است. اين برآورد گاهي اوقات « سود دفتري » ناميده مي شود.
بدهي ماليات بر منافع : مجموع تمام ماليات هاي بر درآمد فدرالي، ايالتي و محلي مي باشد (درآمد شركتي). اين درآمدها شامل سود سرمايه اي و ساير درآمدهاي حذف شده در PBT مي باشد. ماليات ها براساس يك سيستم حسابداري تعهدي برآورد مي شوند.
سود پس از ماليات : بدهي ماليات بر درآمد PBT كمتر مي باشد و شامل سود سهام و سود شركتي توزيع شده است.
سود پس از ماليات با IVA و CCAdj : بدهي ماليات بردرآمد سود شركتي با IVA و CCAdj مي باشد.
سود سهام : سود سهام به پرداخت هاي نقدي و غير نقدي غير از موجودي خود شركت اطلاق مي گردد. اين سود سهام توسط شركت هاي واقع شده در ايالات متحده آمريكا و يا در خارج از آن ايجاد مي شود. پرداخت ها بصورت سود سهام خالص بدست آمده توسط شركت هاي آمريكايي محاسبه مي گردد.
سود شركتي توزيع نشده : بدهي ماليات بر منافع PBT كمتر و نيز سود سهام كمتر مي باشد.
سود شركتي توزيع نشده با IVA و CCAdj : مجموع سود شركتي توزيع نشده، IVA و CCAdj مي باشد و ميزان پس انداز سود حاصل از توليدات جاري را برآورد مي كند.
IVA : تفاوت ميان ارزش برداشت هاي موجودي ارزيابي شده در PBT و ارزش برداشت هاي موجودي ارزيابي شده با ارزش جاري مي باشد.
CCAdj : تفاوت ميان استهلاك استفاده شده در PBT و استهلاك براساس حسابداري هماهنگي مي باشد كه با ارزش جاري نيز ارزيابي مي شود.
جداول NIPA :
سودهاي برآورد شده، در جدول هاي NIPA موجود در « بررسي كسب و كار جاري » و سايت اينترنتي www.bea.gov (http://www.bea.gov) قابل مشاهده مي باشند. جدول 1، محل برآورد سودها را نشان مي دهد (بوسيله عدد جدول NIPA. اين جدول، برآوردهاي سالانه و هر سه ماه يكبار سودها را كه هم كلي هستند و هم اساس صنعتي دارند، از يكديگر متمايز مي كند. برآوردهاي سالانه مربوط به سال 1929 تا امروز مي باشند در حاليكه برآوردهاي سه ماهي، به سه ماه نخست سال 1946 تا امروز مربوطند. در بيشتر جداول درآمدي NIPA، جمع كل بر يك اساس ملي استوار است بدين معني كه آن به توليدات مردم آمريكا مربوط مي باشد (چه در داخل و چه در خارج از كشور). جمع كلي كه در جدول16ـ 1 NIPA نشان داده شده است، اساس داخلي دارد يعني به توليدات داخل كشور آمريكا مربوط مي باشد. برخلاف سود بر پايه ملي، سودي كه بر يك اساس داخلي استوار است، غير از درآمد يا سود بدست آمده از طريق شركت شركت هاي خارج از كشور آمريكا مي باشد اما سود يا درآمد كسب شده توسط خارجيان در داخل اين كشور را شامل مي گردد. به تفاوت ميان اين دو سود به عنوان « سود بدست آمده در بقيه كشورهاي دنيا» اشاره مي شود. در جدول هايي كه جزئيات صنعتي را نشان مي دهند، سود برپايه ملي به عنوان حاصل جمع سود حاصل از صنايع داخلي و نيز صنعت «rest of the world» (بقيه كشورهاي دنيا) نشان داده مي شود. برآوردهاي سالانه و سه ماهه اي كه نشانگر ارتباط چندين برآورد سود سهام مي باشند (از جمله سود سهام در درآمد شخصي)، در جدول 19ـ8 NIPA نشان داده شده اند. برآوردهاي سالانه و سه ماهه اي كه نشاندهنده ارتباط حاصجمع كل GDP، توليد خالص و ناخالص ملي، درآمد ملي و درآمد شخصي مي باشند، در جدول 9ـ1 NIPA آمده اند. سود شركتي با NIPA و CCAdj نيز به عنوان يكي از بخش هاي درآمد ملي نشان داده شده است. برآوردهاي سالانه اي كه در ارتباط سود شركتي، ماليات ها و سود سهام را در NIPA'S با حاصلجمع مطابق با آنها در IRS نشان مي دهند نيز در جدول 25ـ8 NIPA آمده اند. تمام برآوردهاي جدول 1، براساس دلار رايج هستند اما NIPA'S شامل برآورد ميزان حقيقي سود نمي باشد. تمام استثناء، BEA برآوردهاي واقعي را از ميزان درآمد ارائه نمي دهد زيرا شاخص هاي قيمت با آنها همراه نمي باشند اما درباره برآورد توليد قضيه فرق مي كند. يكي از موارد استثناء، درآمد شخصي دريافتني مي باشد كه ميزان آن با تغيير قيمت تنظيم مي شود (با توجه به قيمت كالا و خدماتي كه اين درآمد در مقابل آنها صرف مي شود.)
نگاهي اجمالي به روش هاي برآورد :
از ميان سه عاملي كه سود حاصل از توليدات جاري را تشكيل مي دهند، تنها PBT توصيف خواهد شد. بهتر است منابع و روش هاي مورد استفاده در ارائه IVA و CCAdj، در ارتباط با تغيير در بخش موجودي هاي شخصي GDP و مصرف سرمايه ثابت درآمد ناخالص داخلي تعريف شوند. از ميان سه جزئي كه PBT را تشكيل مي دهند، بدهي ماليات بر منافع و سود سهام بطور جداگانه برآورد شده و بطور مفصل مورد بررسي قرار خواهند گرفت. برآورد سود توزيع نشده در اين مبحث گنجانده نخواهد شد. مبحث منابع و روش هاي مذكور با برآوردهاي سالانه اي آغاز مي گردد كه براي آن اطلاعات كامل يا تقريباً كاملي در دسترس مي باشد. سپس آندسته از برآوردهايي كه برايشان اطلاعات كمتري موجود است مورد بحث و بررسي قرار خواهند گرفت و نهايتاً نيز به برآوردهاي سه ماهه پرداخته مي شود.
برآوردهاي سالانه :
برآوردهاي سالانه مربوط به PBT، بدهي ماليات بر درآمد و سود سهام براي صنايع داخلي عمدتاً بر اساس جدول بندي هاي سالانه موجود در اظهارنامه هاي ماليات بر درآمد شركتي مي باشند. برآورد سالانه PBT و سود سهام براي صنعت « ساير كشورهاي دنيا» از حساب هاي معاملات بين المللي BEA گرفته مي شوند. جدول بندي اظهارنامه هاي ماليات بر درآمد شركتي بوسيله IRS فراهم شده و در اين اظهارنامه ها گنجانده مي شوند. اين جدول بندي ها براساس يك نمونه چند لايه اي از اظهارنامه مالياتي حسابرسي نشده اي است كه تمام شركت هاي فعالي با بيش از پنجاه ميليون دلار رايج دارايي و نيز شركت هاي كوچكتر را بر يك اساس احتمال شامل مي گردد. اطلاعات در ارتباط با اظهارنامه بطور آماري توسط IRS جهت جدول بندي، ويرايش مي شود. اين جدول بندي هاي حاوي جمع كل براي بسياري از آيتم هاي موجود در اظهارنامه مالياتي اعم از آيتم دريافت ها و هزينه ها و نيز آيتم بدهي هاي مالياتي، ترازنامه مي باشد. ضميمه B، آيتم هاي انتخاب شده در اظهارنامه، جداول زمانبندي شده در آن كه به سال 1996 مربوطند و فهرست صنايع استفاده شده در IRS جهت طبقه بندي شركت ها را بازسازي مي كند. جمع هاي كل نقطه شروع برآوردهاي NIPA محسوب مي گردند. مواردي كه براي هماهنگ ساختن آنها با تعاريف PBT، بدهي ماليات بر درآمد و سود سهام لازمند بطور مفصل در بخش بعدي توضيح داده شده اند.
جدول هاي پاياني و مقدماتي مربوط به 3 سال و 2 سال، به ترتيب و نيز مربوط به پس از سال مورد نظر موجود مي باشند و اين زمانبندي تعيين كننده روشي است كه در برآوردهاي NIPA مورد استفاده قرار مي گيرد. در ماه جولاي هر سال، برآوردهاي مربوط به سال هايي كه برايشان جدول هاي IRS جديد موجود مي باشند، توسط برآوردهاي مبتني بر همين برآوردها جايگزين شده و برآوردهاي مقدماتي جديدترين سال ارائه مي گردند. در اين مقاله، برآوردهاي مبتني بر جدول هاي IRS نهايي، « سومين برآوردهاي ماه جولاي» ، همچنين برآوردهاي مبتني بر جدول هاي IRS مقدماتي، « دومين برآوردهاي جولاي » و سرانجام برآوردهاي مقدماتي جديدترين سال، « اولين برآوردهاي جولاي » محسوب مي شوند. اولين برآوردهاي جولاي بوسيله بررسي دومين برآوردهاي ماه جولاي تعيين مي گردند. براي PBT ، اين برآورد براي تمام 75 صنعت با استفاده از شاخص هاي صنعتي صورت مي گيرد. در جدول 2، اطلاعاتي كه براي فراهم آوردن اين شاخص ها مورد استفاده قرار مي گيرد نشان داده شده است. در اين جدول، صنايع بوسيله نوع اطلاعات، استفاده شده، گروه بندي شده اند. گروه نخست كه براي 39% از PBT در سال 1996 محسوب مي شود، شامل صنايع معدن، توليد صنعتي، عمده فروشي و خرده فروشي مي باشد. شاخص هاي اين صنايع براساس برآوردهاي كلي « گزارش مالي سه ماهه » مي باشند كه در واقع جدول درآمد شركتي و ساير اطلاعات مالي اي است كه بطور سه ماهه توسط اداره سرشماري جمع آوري مي گردد. اين جدول براساس نمونه اي از شركت هاست؛ از جمله آنهايي كه بطور خصوصي اداره مي شوند و فعاليت اصلي آنها در زمينه استخراج معادن، توليد صنعتي يا تجارت مي باشند. اين نمونه تقريباً شامل تمام شركت هاي مربوط به اين صنايع مي باشد كه بيش از 250 ميليون دلار دارايي دارند. گروه دوم در جدول فوق الذكر، مربوط به 17% از PBT در سال 1996 مي باشد. اين گروه شامل صنايع مربوط به حمل و نقل، امور مالي و بيمه مي باشد. شاخص هاي اين صنايع براساس اطلاعات درآمدي موجود در گزارشاتي مي باشند كه توسط مؤسسات دولتي ناظر بر صنايع گردآوري مي شوند. گروه سوم به 25% از PBT مربوط بوده و شامل صنايع مربوط به حمل و نقل آبي و ارتباطات مي باشد. در اين گروه، مؤسسات اعتباري، شركت هاي سرمايه گذاري در امر مستغلات، واسطه هاي ايمني و كالا، متصديان بيمه عر و صنايع خدماتي نيز گنجانده مي شوند. شاخص هاي اين براساس درآمد موجود در نمونه هايي از گزارشات سهامدار مي باشد كه بطور كلي توسط BET جدول بندي شده است. گروه چهارم به 5% از PBT مربوط بوده و شامل ساير صنايع داخلي مي باشد. شاخص هاي آن نيز براساس اطلاعات مربوط به درآمد شركتي مانند فروش است و يا براساس قضاوت. و گروه آخر نيز به بقيه دنيا مربوط بوده و 14% از PBT را شامل مي گردد. مانند سومين برآوردهاي ماه جولاي، دومين و اولين برآوردها براي « ساير كشورهاي دنيا» (rest of the world) ، از حساب معاملات بين المللي BET مي باشند. براي بدهي ماليات بر منافع فدرالي و نيز سود سهام، همان منابع اطلاعاتي نشان داده شده در جدول 2 براي PBT مورد استفاده قرار مي گيرند تا شاخص هاي صنعتي تعيين گردند. براي بدهي ماليات بر منافع فدرالي، برآوردهاي صنعتي بايد كنترل شوند. براي بدهي ماليات بر منافع ايالتي و بومي، برآوردها براساس جدول هاي جمع آوري ماليات ارائه شده توسط اداره سرشماري مي باشند.
برآوردهاي سه ماهه : اين برآوردها از طريق درون يابي و براي سه ماهه اخير از طريق برون يابي انجام مي شوند. بطور كلي، شاخص هاي صنعتي مورد اسفاده براي درون يابي و برون هاي سه ماهه براساس منابع اطلاعاتي يكسان مي باشند (مانند شاخص هاي سالانه) اما مقدار جزئيات صنعتي كمتر بوده و حدود 65 صنعت را شامل مي گردد. به غير از سه ماهه چهارم، برآوردهاي سه ماهه مقدماتي PBT و بدهي ماليات بر منافع تقريباً 55 روز پس از پايان سه ماه ارائه گرديده و تقريباً 85 روز پس از آن نيز برآوردهاي باز بيني و تجديد نظر شده ارائه مي شوند. بطور كلي برآوردهاي سه ماهه اوليه يا مقدماتي نسبت به برآوردهاي بازبيني شده در ماه بعد، براساس اطلاعات ناقص تري مي باشند. به عنوان مثال، براي صنايعي كه منبع اطلاعات آنها، گزارش مالي سه ماهه است، برآوردهاي مقدماتي بر اساس نمونه اي از اطلاعات موجود در ماه بعد مي باشند. براي سه ماهه چهارم، تنها برآورد، حدوداً 85 روز پس از پايان آن ارائه مي گردد. چنين تأخيري به اين علت است كه بيشتر شركت ها در سه ماهه چهارم سال مالي شان تمام شده و به وقت بيشتري جهت تكميل گزارشات پايان سال خود دارند. براي سود سهام نيز، برآوردها تقريباً 25 روز پس از پايان اين سه ماهه صورت مي پذيرند.
جدول 2 . شاخص هاي مورد استفاده در استنباط اولين برآوردهاي سالانه ماه جولاي در زمينه سود پيش از ماليات
درصد سود پيش از ماليات ، 1996 شاخص ها صنعایع
جداول درآمد ار زوي گزارش مالي سه ماهه
درآمد جدول بندي شده از روي گزارشات مؤسسات نظارت كنند
درآمد جدول بندي شده از روي نمونه گزارشات سهام داران
داده هاي مربوط به سود نظير فروش يا قضاوت
دريافت ها و پرداخت ها از حساب معاملات بين المللي BEA تمام صنايع
استخراج معادن (2)، توليد صنعتي (21)، عمده فروشي و خرده فروشي (4)
حمل و نقل با قطار، حمل و نقل مسافر در داخل يا ميان شهرها، حمل و نقل با هواپيما، بانك دخاير فدرال، بانك هاي بازرگاني و تعاون (2)، اتحاديه هاي اعتباري، مؤسسات اعتباري تحت پوشش فدرال (2)، مؤسسات ذخيره و وام دهي، و مؤسسات بيمه اموال و سوانح حمل و نقل با كاميون، انبارداري، حمل و نقل آبي، ارتباطات (2)، خدمات رفاهي آبي و گازي، مؤسسات اعتباري، واسطه هاي ايمني و كالا، موسسات بيمه عمر، مؤسسات سرمايه گذاري در امر مستغلات و خدمات
كشاورزي، جنگل داري و شيلات (2)؛ ساختمانها، خط لوله ها به جز گاز طبيعي، خدمات حمل و نقل، خدمات بهداشتي، موسسات بيمه، واسطه ها ، خدمات و مؤسسات سرمايه گذاري در امر مستغلات، دارايي ها و غيره (3).
بقيه دنيا
دفتر تجزيه و تحليل اقتصاد : BEA
توجه : اعداد داخل پرانتزها نشاندهنده عدد اين صنايع زير مجموع مي باشدند كه برايشان برآوردي صورت مي گيرد.
برآوردهاي سالانه از طريق اظهارنامه هاي ماليات بر درآمد شركتي :
سومين برآوردهاي ماه جولاي كه در اين قسمت توضيح داده مي شوند، اساساً برآوردهاي نهايي محسوب مي گردند. برخلاف برخي از مؤلفه هاي NIPA، سود پيش از ماليات، بدهي ماليات بر منافع و سود سهام با وجود گنجانده شده منابع اطلاعاتي جديد در طول تجديد نظر و بررسي مجدد NIPA'S، تغيير نمي يابند. بررسي و اصلاح مجدد آماري، به تصحيح جدول هاي IRS و اضافه نمودن پاره اي از اطلاعات موجود آنهم تنها با يك Lag (تأخير) طولاني محدود مي باشد.
برآوردهاي هربوط به PBT، بدهي ماليات بر منافع و سود سهام كه توسط صنعت صورت مي پذيرد شامل يك بخش IRS آغازين و پس از آن تعدادي از تنظيمات مي باشد كه اطلاعات IRS را با قسمت تعريف NIPA هماهنگ مي سازد.
سود پيش از ماليات :
نقطه شروع پرداختن به اين مبحث، « كل وجوه دريافتي منهاي كسورات كلي IRS » مي باشد. براي هر صفت، IRS از طريق اظهارنامه ماليات بردرآمد شركتي بدست مي آيد. (اين آيتم يا بخش با درآمد مرتبط با ماليات متفاوت است از اين نظر كه آن شامل سود معاف از ماليات مي باشد اما مشمول قياس قانوني براي شركت ها نمي باشد.)
هماهنگي هاي اصلي با كل وجوه دريافتي منهاي كسورات كلي IRS لازم جهت رسيدن به PBT مرتبط با صنايع داخلي شامل موارد زير مي باشد:
ــ در نظر گرفتن يك امكان براي گزارش غلط درآمد شركتي كه توسط حسابرسي IRS آشكار نمي شود.
ــ كسورات IRS كه جزء هزينه توليدات جاري نمي باشند: كاهش مواد معدني داخلي، برآورد هزينه براي استخراج معادن و چاه ها، ماليات هاي برمنافع شركتي ايالتي و محلي و مطالبات لاوصول.
ــ مؤلفه هاي هزينه توليدات جاري كه كسورات IRS جاري نمي باشند: پرداخت سود شركت هاي سرمايه گذاري قانوني، هزينه تجارت و صادر كردن اوراق بهادار شركتي و ماليات هاي پرداخت شده توسط شركت هاي داخلي به دولت هاي بيگانه جهت درآمد و سود كسب شده در خارج.
ــ مؤلفه هاي درآمد داخلي از توليدات جاري اي كه درآمد IRS محسوب نمي گردد: سود برخي از انواع مؤسسات مالي.
ــ مؤلفه هاي درآمد IRS كه درآمد داخلي حاصل از توليدات جاري نمي باشند: سودها، زيان هاي خالص حاصل از فروش محصولات، سهام سود دريافت شده از شركت هاي داخلي و درآمد حاصل از دارايي خالص شركت هاي بيگانه و شعبات آنها.
براي رسيدن به PBT بر يك اساس ملي، سود rest of the world (سود بدست آمده در بقيه دنيا) ناشي از حساب هاي معاملات بين المللي BEA، جمع بسته مي شوند.
هماهنگي و تنظيم براي گزارش غلط در زمينه اظهارنامه هاي ماليات بر درآمد : جدول بندي هاي موجود در اين اظهارنامه ها، شامل درآمد گزارش شده نمي باشند. اما برآوردهاي NIPA بايد چنين درآمدي را شامل گردند. هماهنگي و تنظيم شامل اضافه كردن يك برآورد از سود اضافي اي مي باشد كه در صورت حسابرسي كليه اظهارنامه هاي شركتي، آشكار مي شد. اين برآورد بطور جداگانه براي شركت هايي كه سود يا زياني را گزارش مي دهند صورت مي گيرد. براي شركت هايي كه گزارش دهنده سود هستند، تنظيم بطريق زير صورت مي گيرد:
1) به منظور تعيين پرداخت هاي مالياتي دقيق از روي دارايي شركت، مقدار و ارزش ارزيابي در ازاي هر اظهارنامه كه توسط حسابرسان IRS تعيين مي شود، از نسبت كلي پرداخت ها بر مقادير تعيين شده، كاسته مي گردد.
2) برآوردهاي پرداخت دقيق از طريق ضرب مقادير كل در تعداد اظهارنامه هاي مالياتي شركت حاوي درآمد، افزايش مي يابند.
3) مقادير كل پرداخت هايي كه محاسبه شده اند بر نرخ ماليات شركتي مربوطه تقسيم مي شوند تا سود اضافي تخمين زده شود. براي شركت هايي هم كه زيان را گزارش داده اند، تنظيم از طريق ضرب زيانهاي كلي در يك برآورد، براساس اطلاعات پراكنده IRS در زمينه درصدي كه زيانها در جريان حسابرسي كاهش مي يابند، صورت مي گيرد.
توزيع صنعتي سود حسابرسي براساس قضاوت حسابرسان IRS مي باشد. بيشترين مقادير حسابرسي، بيش از هزينه استهلاك، كارخانجات و تجهيزات، براي تعمير و اصلاحات بيش از اندازه مبالغه آميز، حقوق غير واقعي كارمندان و صرف هزينه تعيين مي گردد. از اينرو، كل سود حسابرسي تقسيم شده و از طريق صنعت ميان بخش هاي گفته شده در بالا توزيع مي گردد.
درآمد بانك هاي ذخاير فدرال و ساير مؤسسات اعتباري تحت پوشش فدرال: بخش شركتي NIPA'S شامل موارد زير است :
بانك هاي ذخاير فدرال، بانك هاي مسكن فدرال، شركت وام مسكن دهنده فدرال و سيستم اعتباري كشاورزي فدرال.
از آن جايي كه اين مؤسسات اظهارنامه هاي مالياتي را بايگاني نمي كنند، درآمد و هزينه ها در اظهارنامه هاي ماليات بر درآمد شركت لحاظ نمي گردند. سود سيستم ذخيره فدرال و بانك هاي مسكن فدرال در PBT مؤسسات سپرده گذاري گنجانده مي شوند.
سود سيستم ذخيره اي فدرال بوسيله درآمد خالص جاري منهاي هزرينه ها براي هيأت دولت، ارزش هاي جاري و هزينه هاي واسطه اي غير آشكار كه در گزارش سالانه هيأت دولت وجود دارند، برآورد مي شود. درآمد خالص ساير مؤسسات در PBT مؤسسات غير سرمايه گذاري گنجانده مي شود. منبع اطلاعات مربوط به درآمد خالص عبارتست از : گزارشات سالانه بانك مسكن فدرال، شركت وام دهنده براي رهن مسكن فدرال و سيستم اعتبار كشاورزي كه توسط اداره اعتبار كشاورزي جمع آوري مي گردد.
ساير سازمانهايي كه اظهارنامه هاي ماليات بر درآمد را بايگاني نمي نمايند : مؤسسات شخصي مرتبط با خسارات و صدمات و نيز سازمانهاي غير انتفاعي تجاري معاف از ماليات بردرآمد در بخش شركتي NIPA و در زمره ادارات دارايي و سرمايه گذاري قرار مي گيرند. مؤسسات شخصي مرتبط با خسارات و صدمات، در واقع مؤسسات قانوني مستقلي هستند كه پرداخت خسارات توليدات و محصولات را مديريت مي كنند. اين پرداخت ها زماني صورت مي گيرد كه تمام بودجه موجود، خرج شده باشد. داده هاي مربوط به دريافت ها و پرداخت ها از طريق گزارشات بودجه اي مؤسسات جمع آوري مي گردد. درآمد (درآمد اضافي يا سود) سازمان هاي كشاورزي، اتحاديه هاي تجاري، مؤسسات مربوط به مستغلات و سازمان هايي كه براي كشاورزي بودجه بندي مي كنند، براساس جدول بندي IRS اظهارنامه هاي بايگاني شده توسط سازمانهايي معاف از ماليات مي باشد. درآمد و سود مؤسسات سپرده گذاري دو سويه ـ بانك دخاير و اتحاديه هاي اعتباري دو سويه ـ به عنوان PBT محسوب مي گردد. تا سال 1953، اظهارنامه هاي مالياتي بر درآمد شركتي اين بانك ها، نشاندهنده اين درآمد نبودند چرا كه اين مؤسسات اساساً براي اين درآمد، مالياتي پرداخت نمي كردند. اصلاح و تنظيم براي سال هاي قبل از 1953 از طريق داده هاي مربوط به اظهارنامه هاي ماليات بر درآمد شركتي سال 1953 و با استفاده از اطلاعات مرتبط با سود بانك ذخاير دو سويه بيمه شده توسط شركت بيمه سرمايه فدرال، صورت مي پذيرد. در اظهارنامه هاي ماليات بر درآمد شركتي اتحاديه هاي اعتباري نيز، درآمد گنجانده نشده زيرا اين مؤسسات، مالياتي براي آن پرداخت نمي كنند. اصلاح و تنظيم شامل سود سهام كمتر درآمد خالص براي سهامداران و بازپرداخت سود مي باشد.
مصرف مواد معدني داخلي : كشف منابع طبيعي در NIPA'S، تشكيل سرمايه محسوب نمي شود. از اينرو، استفاده و به اتمام رسانيدن آنها براي توليد محصولات، هزينه اي را در پي ندارد. برعكس در IRS، چنين استفاده اي مستلزم پرداخت هزينه مي باشد. اما استفاده از منابع طبيعي داخلي، هزينه كمتري را در پي داشته و به نوبه خود سود حاصل از توليدات را افزايش مي دهد. تعديل و تنظيم از طريق تفاوت ميان هزينه مصرف موجود در اظهارنامه ماليات بر درآمد شركتي و برآورد هزينه مصرف خارجي (براساس مطالعات IRS ) صورت مي گيرد.
تعديل و تنظيم براي كاهش هزينه اكتشاف معدن و چاه : هزينه اكتشاف معدن و چاه ها در NIPA'S به عنوان تشكيل سرمايه محسوب مي شود. برعكس، در IRS، برخي از اين هزينه ها به عنوان هزينه جاري مطالبه مي گردند. در اظهارنامه ماليات بر درآمد شركتي، « ساير كسورات» تعديل مي شوند تا بخش هزينه شده سرمايه گذاري سال جاري حذف و بدهي استهلاكي آنها كه مربوط به همان سال و سال پيش بوده، جمع شوند. برآورد هزينه استخراج نفت و گاز طبيعي از طريق داده هاي مربوط به طول كندن زمين و قيمت ها بدست مي آيد. اين داده ها از طريق شركت نفت آمريكا، شاخص هاي قيمت توليد كننده ارائه شده توسط دفتر آمار كار و تا سال 1995 نيز از طريق بررسي سالانه نفت و گاز توسط دفتر سرشماري، بدست مي آيند. برآورد هزينه هاي پرداخت شده براي استخراج معادن (غير از نفت و گاز طبيعي) براساس سرشماري اقتصادي quinquennial و نيز هزينه هاي سرمايه اي تخمين زده شده از طريق بررسي هزينه هاي سرمايه اي سالانه دفتر سرشماري مي باشد.
هزينه هاي استهلاكي براي سرمايه گذاري در اكتشاف معادن و چاه ها، از طريق محاسبه دائمي موجودي كه در آن اين سرمايه گذاري در طول زمان مستهلك مي شود، برآورد مي گردد.
تعديل و تنظيم براي تمام حوزه هاي صورت گرفته و به اشكال قانوني سازمانها و صنايع اختصاص مي يابد. اين تنظيم براساس برآوردهاي BEA هزينه مصرف داخلي مي باشد.
ماليات بر منافع شركتي ايالتي و محلي : PBT قبل از كسر ماليات هاي بر درآمد برآورد مي گردد. از آن جا كه مالياتهاي بر درآمد ايالتي و محلي در اظهارنامه مالياتي فدرال جزء آيتم هزينه ها محسوب مي شوند، بايد به « كسورات كلي منهاي دربافتهاي كي » اظهارنامه ماليات بر درآمد شركتي اظافه شوند. اما ماليات ها در اظهارنامه مالياتي فدرال بطور جداگانه نشان داده نمي شود. برآورد نيز براساس دريافت هاي دولتي ايالتي و محلي گردآوري شده توسط دفتر سرشماري از طريق خلاصه ماليات ايالتي و محلي بصورت سه ماهه مي باشد. توزيع صنعتي اين ماليات ها براساس توزيع صنعتي در اظهارنامه ماليات بر درآمد شركتي براي بدعي ماليات بر درآمد فدرال مي باشد.
شركت ها : پرداخت سود شركت هاي سرمايه گذاري كنترل شده، به عنوان يك هزينه در برآورد كسورات كلي اظهارنامه ماليات بر درآمد شركتي نشان داده نمي شوند. اين تنظيم و تعديل، پرداخت سود را به عنوان هزينه اي در محاسبه سود NIPA نشان مي دهد و نيز بعنوان توزيع وجوه نقدي حاصل از سود محاسبه مي گردد (براساس جدول بندي هاي اظهارنامه ماليات بر درآمد شركتي ارائه شده براي شركت هاي سرمايه گذاري).
مطالبات لاوصول : مطالبات لاوصول، هزينه هاي حاصل از توليدات جاري محسوب نشده، بعنوان هزينه اي در محاسبه سود NIPA منعكس نمي گردد. تنظيم و تعديل شامل بخش مطالبات لاوصول اظهارنامه مالياتي مي باشد.
سود و زيان خالص حاصل از فروش دارايي ها : سود حاصل از فروش دارايي هاي ثابت و اوراق بهادار، درآمد حاصل از توليدات جاري محسوب نمي شوند. كسورات كلي منهاي دريافت هاي كلي اظهارنامه مالياتي تنظيم مي شوند تا اين سود و زيانها حذف گردند. تنظيم شامل آيتم هاي اظهارنامه ماليات بر درآمد براي سود خالص به همراه دو اصلاح و تغيير مي باشد. نخستين اصلاح به درآمد حاصل از فروش الوار، زغالسنگ، آهن، حيوانات اهلي و محصولات درو نشده ارتباط دارد. به اين درآمد از نظر سود يا زيان براي اهداف مالياتي پرداخته مي شود اما در سود NIPA گنجانده نمي شود زيرا آن بازتاب توليدات جاري مي باشد. از اينرو، برآورد اين سود يا زيان از سود خالص اظهارنامه مالياتي تفريق مي گردد. اصلاح دوم به خسارات اتفاقي وارد شده به سرمايه ثابت بر مي گردد. در اظهارنامه مالياتي، آيتم هاي سود خالص شامل مبلغ اضافي پرداخت بيمه براي خسارات اتفاقي مي باشد. اين مبلغ در NIPA'S سود سرمايه اي محسوب نمي شود. پرداخت بيمه، هزينه توليدات جاري براي دارندگان بيمه مي باشد و بهاي تمام شده تاريخي اموال خسارت ديده، بعنوان استهلاك يا كاهش بها تلقي مي گردد. از اينرو، آيتم هاي سود خالص اظهارنامه مالياتي اصلاح مي گردند تا مبلغ اضافي اي كه بعنوان تفاوت ميان پرداخت هاي بيمه محاسبه مي شود، حذف گردد.
سود سهام دريافت شده از شركت هاي داخلي : سود NIPA حاصلجمع هر كدام از درآمدهاي حاصل از توليدات جاري يك شركت مي باشد. سود سهام دريافت شده توسط شركت جزء اين درآمد محسوب نمي گردد. برعكس، سود سهام پرداخت شده توسط ساير شركت هاي داخلي در دريافت كلي منهاي كسورات كلي اظهار نامه مالياتي گنجانده مي شود. در اين تنظيم، سود سهام حذف مي گردد.
درآمد سهام عادي در شركت هاي خارجي و شعبات شركت هاي آمريكايي : در اين تنظيم و تعديل، دريافتهاي كلي منهاي كسورات كلي در اظهارنامه مالياتي بر يك اساس داخلي مي باشد؛ يعني از طريق حذف درآمد كسب شده در خارج از كشور توسط شركت هاي آمريكايي كه مشمول دريافت هاي كلي منهاي كسورات كلي در اظهارنامه مالياتي مي باشند : اين تنظيم عبارتست از :
1) جمع سود سهام دريافت شده از خارج از كشور
2) جمع ساير درآمدهاي حاصل از منابع خارجي
3) جمع درآمد كسب شده توسط شركت هاي آمريكايي از سال 1976
4) جمع درآمد كسب شده توسط شركت هاي تجاري غربي از سال 1959 تا 1980
قبل از سال 1987، دو اصلاح و تغيير در برآورد و تنظيم صورت پذيرفت : حق الزحمه ها و حق امتيازهاي دريافت شده از خارجي ها كسر شدند و آنهايي كه به خارجي ها پرداخت شدند، جمع گرديدند (به ترتيب، براساس اطلاعات گرفته شده از حساب هاي معاملات بين المللي BEA و جدول هاي ويژه IRS). به حق الزحمه و حق امتيازهايي كه در برآورد pre – 1987 Form 1118 گنجانده مي شوند، بعنوان مبالغ دريافتي در ازاي خدمات ارائه شده در NIPA'S و ITA'S و نه بعنوان بخشي از سود « بقيه دنيا » پرداخته مي شود. با آغاز سال 1987، تنظيمي كه شامل حذف درآمدهاي خارجي شركت هاي آمريكايي و بويژه حذف سود دريافت شده از شركت هاي آمريكايي از طريق عمليات غير شركتي خارجي بود، با استفاده از داده هاي حاصل از IRS Form 1118 كاملتر شد.
هزينه تجارت يا صادر كردن اوراق بهادار شركتي : هزينه تجارت (كارمزد دلالان و واسطه ها) و صادر كردن اوراق بهادار شركتي به عنوان هزينه هاي جاري در محاسبه سود NIPA تلقي مي گردند. برعكس، در محاسبه ماليات، اين هزينه ها معمولاً به تعويق انداخته مي شوند. در مورد هزينه تجارت، تعديل و تنظيم (adjustment) به منظور رسيدگي به اين هزينه ها بعنوان هزينه جاري و نه كاهشي در سود سرمايه اي آينده صورت مي پذيرد. برآورد كارمزد دلالان براساس داده هاي مربوط به كارمزدهاي پرداخت شده مي باشد كه در New York Stock Exchange آمده اند. سهم شركتي نيز ميزان مازاد پس از كسر كردن كارمزدهاي پرداخت شده مي باشد (كه براساس اطلاعات موجود در SEC و معاملات موجودي ها مي باشد). اين سود شركتي توسط صنعت و آيتم « ساير سرمايه گذاري هاي » موجود در اظهارنامه مالياتي تخصيص مي يابد. تنظيم هزينه تجارت همچنين شامل پرداخت بدهي هاي خدماتي توسط شركت ها به معامله كنندگان داخلي اي مي باشد كه كارمزد خود را بطور آشكار مطالبه نمي نمايند. اين كارمزد بعنوان تفاوت ميان قيمت خريد اوراق بهادار يا سهام و قيمت فروش آنها مي باشد (براساس قيمت خريد مبتني بر داده هاي فروش). در مورد اوراق بهادار دولت فدرال، كارمزدهاي بازبيني شده با استفاده از مقادير دلاري تجارت برآورد مي گردد (همانطور كه در Federal Reserve Bank of New York و Wall Street Journal گزارش شد.)
در مورد سهام نيز، كارمزدهاي بازبيني شده در دو بخش برآورد مي شوند : براي موجودي هاي فروخته شده بصورت Over the Counter ، داده هاي مقاديري، از National Association of Securities Dealers و داده هاي مربوط به مبالغ پيشنهادي مناقصه، از The Wall Street Journal بدست مي آيند. همچنين براي موجودي هاي exchange – traded ، داده هاي مقاديري براساس معاملات New York Stock Exchange و ساير مبادلات و نيز براساس مبالغ پيشنهادي مناقصه مي باشند. سهم شركتي كارمزدها با استفاده از داده هاي مربوط به بهره مندي شركت از گردش بودجه براي اوراق بهادار برآورد مي شود و نيز با استفاده از داده هاي مربوط به معاملات موجود در گزارشات New York Stock Exchange ، براي سهام عادي برآورد مي گردد. در مورد هزينه صدور اوراق بهادار سهام سرمايه اي يا بدهي به حقوق صاحبان سهام، تنظيم و تعديلي براي رسيدگي به اين هزينه به عنوان هزينه هاي جاري صورت مي گيرد و برآورد آن نيز براساس داده هاي SEC در زمينه عرضه اوراق بهادار جديد و هزينه هاي آن مي باشد. تخصيص توسط صنعت براساس جداول SEC و داده هاي اظهارنامه مالياتي مبني بر دارايي مستغلات و موجوديهاي سرمايه اي مي باشد.
ماليات هاي پرداخت شده توسط شركتهاي داخلي به دولت هاي خارجي براي درآمد كسب شده در خارج از كشور : در اين جا، پرداخت ماليات هاي غير مستقيم براي درآمد حاصل از سرمايه گذاري مستقيم و سود آن، ثبت مي گردد. اين پرداخت ها در NIPA'S بعنوان پرداخت هاي انتقالي به خارجيان نشان داده مي شوند. برآوردها براساس داده هاي ITA و جداول IRS ويژه در زمينه ماليات هاي كسر شده از حقوق خارجي مي باشد. حاصلجمع كلي سالانه به صنايع اختصاص مي يابد.
درآمد كسب شده از سهام عادي در شركت هاي خارجي و شعبات آنها توسط تمام افراد مقيم آمريكا : همانطور كه پيشتر بدان اشاره شد، تنظيم و تعديل با دريافت هاي كلي منهاي كسورات كلي، PBT را براي صنايع داخلي فراهم آورده، سود كسب شده « در ساير نقاط دنيا» را حذف مي كند. براي بدست آوردن PBT بر يك اساس ملي، سود كسب شده در ساير نقاط دنيا كه از ITA'S بدست آمده، جمع مي گردد. اين تنظيم شامل درآمد تمام مقيمان آمريكا چه شركت ها و چه اشخاص، درآمد شركت هاي وابسته آمريكايي كه مستقيماً سرمايه گذاري مي كنند و سود سهام ساير دريافت هاي خصوصي مي باشد. تمام آيتم ها بصورت ماليات هاي بر درآمد خالص و سود و زيان سرمايه اي ثبت مي شوند؛ به غير از سود سهام مربوط به درآمد حاصل از سرمايه گذاري مستقيم و درآمد پورت فوليو كه قبل از كسورات ماليات هاي كسر شده غير مستقيم ثبت مي گردند. در داده هاي ITA تنظيم شده، پورتوريكو و قلمروهاي آمريكا حذف مي شوند. با اينكار اين پوشش جغرافيايي با پوشش جغرافيايي موجود در NIPA'S برابر مي شود (50 ايالت و مرز كلمبيا).
بدهي ماليات بر منافع :
نقطه آغاز برآورد بدهي ماليات بر منافع، ماليات بر درآمد IRS مي باشد كه بصورت ماليات بردرآمد فدرال و ماليات بر منافع اضافي نشان داده مي شود. براي هر صنعت، اين آيتم از اظهارنامه ماليات بردرآمد شركتي بدست مي آيد و ميزان كلي ماليات بر درآمد را قبل از مطالبه آن محاسبه مي نمايد. اين آيتم، بدهي ماليات بر درآمد فدرالي ناخالص براي درآمد حاصل از تمام منابع مي باشد. تنظيمات براي ماليات بر منافع اضافي و درآمد فدرالي IRS كه براي برآورد بدهي ماليات بر منافع NIPA مورد نيازند، عبارتند از :
ــ بدهي مالياتي اعلام شده توسط حسابرسي IRS ، مذكرات مجدد و بازپرداخت هاي مشمول سري به گذشته
ــ مؤلفه هاي بدهي مالياتي NIPA كه در ماليات بر منافع اضافي و درآمد فدرالي IRS گنجانده نمي شوند و به عبارتي پرداخت ها به خزانه آمريكا توسط بانك ذخاير فدرال و accrual هاي ماليات بر منافع شركتي ايالتي و محلي
ــ مطالبات و بستانكاريهاي مالياتي IRS كه براي برآورد بدهي مالياتي NIPA كسر مي گردند و عبارتند از : مطالبات مالياتي خارجي، مطالبات مالياتي سرمايه اي و ساير مطالبات مالياتي.
اصلاحات و بازبيني هاي پس از جدول بندي نتايج حاصل از حسابرسي، مذاكره مجدد و تسري به گذشته بازپرداخت ها :
تنظيم نتايج حاصل از حسابرسي، مذاكره مجدد و تسري به گرشته بازپرداخت ها ضروري است چرا كه جداول اظهارنامه مالياتي از نمونه هايي از اظهارنامه هاي مالياتي حسابرسي نشده تشكيل مي شوند. تنظيم حسابرسي شامل مقدار دقيق بدهي مالياتي مازاد شركت ها مي باشد. پرداختهاي مالياتي دقيق در اولين مرحله از محاسبات PBT برآورد مي شوند. اين تنظيم توسط صنعت درست به همان روش تنظيم حسابرسي براي PBT ، توزيع مي گردد. در NIPA'S ، بازپرداخت مالياتي حاصل از زيانهاي عملياتي خالص به عنوان بدهي مالياتي كاهش يافته در آن سال بررسي مي شوند. در IRS ، شركت هايي با چنين زيان هايي مي توانند براي درخواست يك بازپرداخت مالياتي كه در سال هاي قبل پرداخت گرديده، اين زيانها را تسري به دوره هاي گذشته كرده و آنها را در صورت مازاد بودن سود در سال هايي كه بازپرداخت انجام مي گيرد، به آينده انتقال دهند. BEA، داده هاي مربوط به بازپرداخت هاي مشمول تسري به گذشته را از جداول IRS ماهيانه درخواست بازپرداختهاي مشمول تسري به گذشته بدست مي آورد. تنظيم نيز براساس كسري هاي گزارش شده در اظهارنامه مالياتي انجام مي گيرد. براي انتقال به دوره هاي بعد، تنظيمي صورت نمي گيرد زيرا پرداخت هاي مالياتي كمتر، در اظهارنامه ماليات بر درآمد شركتي نشان داده مي شوند.
مبالغ پرداخت شده به خزانه آمريكا توسط بانك ذخاير فدرال : بانك هاي ذخاير فدرال جزء بخش شركتي NIPA محسوب مي شوند اما در اظهارنامه ماليات بر درآمد شركتي گنجانده نمي شوند. از اينرو، پرداخت به خزانه آمريكا توسط اين بانك ها كه در NIPA'S ، ماليات تلقي مي گردند، بايد به ماليات بر درآمد فدرالي IRS اضافه شوند.
Accrual هاي ماليات بر منافع شركت ايالتي و بومي : در NIPA'S ، بدهي ماليات بر منافع شامل ماليات هاي فدرالي، ايالتي و بومي مي باشد. از آن جا كه ماليات هاي ايالتي و بومي در اظهارنامه ماليات فدرال، جزء آيتم هزينه ها هستند، بايد به آيتم اظهارنامه هاي مالياتي بر درآمد شركتي كه فقط شامل ماليات هاي فدرالي مي باشد، اضافه شوند.
Tax Credits : برآورد NIPA در زمينه بدهي ماليات بر منافع، نشاندهنده بدهي مالياتي حقيقي مي باشد. در نتيجه، tax credits ، بايد از آيتم مالياتي اظهارنامه ماليات بر درآمد شركتي كسر گردند. اين Credit ها عبارتند از : tax credits آمريكايي كه براي ماليات هاي خارجي پرداخت مي گردد ـ tax credit سرمايه گذاري ـ tax credit – work incentive credit دارايي و ثروت آمريكا ـ tax credit اشتغال ـ Credit مشاغل مورد نظر ـ Credit سوخت منبع غير سنتي ـ Credit سوخت الكلي ـ Credit فعاليتهاي تحقيقي ـ Credit مالكيت كاركنان و غيره . در سال 1984 ، tax credit سرمايه گذاري، Credit مشاغل، سوخت الكلي و Credit مالكيت كاركنان در غالب يك Credit كلي تركيب شدند. علاوه بر اين Credits ، Credit هاي ديگر نيز به آن اضافه شدند مانند : Credit فعاليت هاي تحقيقي، Creditخانه سازي و مسكن با درآمد پايين، Credit عدم دسترسي، Credit اكتشاف نفت، Credit توليد منابع الكتريسته قابل تجديد شدن، Credit اشتغال و استخدام هندي، Credit شركت هاي توسعه اجتماعي و غيره.
- - - به روز رسانی شده - - -
سود سهام :
نقطه شروع محاسبه سود سهام، توزيعات IRS براي سهامداران، وجوه نقد و اموال مي باشد كه بصورت سود سهام پرزداخت شده در شكل نقدي يا غير نقدي نشان داده مي شود. براي هر صنعت، اين آيتم، از اظهارنامه ماليات بر درآمد شركتي بدست مي آيد و شامل پرداخت نقدي و غير نقدي از عايدات جاري يا تقسيم نشده مي باشد. اما سود سهام يا ساير توزيعات سرمايه اي پرداخت شده در آن گنجانده نمي شوند.
تنظيم براي سود سهام IRS پرداخت شده بصورت نقدي يا غير نقدي كه براي رسيدن به سود سهام NIPA لازم است شامل موارد زير مي باشد :
1) بررسي هاي مجدد و اصلاحات پس از جدول بندي
2) مؤلفه هاي سود سهام NIPA كه در سود سهام IRS پرداخت شده بصورت نقدي يا غير نقدي نمي گنجند (سود سهام پرداخت شده توسط بانك ذخاير فدرال و ساير مؤسسات اعتباري تحت پوشش فدرال)
3) مؤلفه هاي سود سهام IRS پرداخت شده در شكل نقدي يا غير نقدي اي كه در سود سهام NIPA نمي گنجند (توزيع سود سرمايه اي شركت هاي سرمايه گذاري قانوني، پرداخت سود اين شركت ها و سود سهام دريافت شده توسط شركت هاي آمريكايي).
بررسي و اصلاحات پس از جدول بندي : چندين تنظيم پس از جدول بندي، بر روي سود سهام تأثير گذار مي باشند.
سود سهام پرداخت شده توسط بانك ذخاير فدرال و ساير مؤسسات اعتباري تحت پوشش فدرال :
Farm Credit System banks , Federal home loan banks , Federal Reserve banks ، در بخش شركتي NIPA'S گنجانده مي شوند. از آن جا كه اين مؤسسات ، اظهارنامه ماليات بر درآمد شركتي وجود ندارند. سود سهام پرداخت شده توسط اين مؤسسات، مشمول سود سهام مؤسسات سپرده گذاري و غير سپرده گذاري مي شود.
دريافت سود سهام از خارج از كشور از آمريكا : سود سهام آيتم اظهارنامه ماليات بر درآمد شركتي كه از منابع خارجي دريافت مي شود، تنها شامل سود سهام دريافت شده توسط شركت ها مي باشد. براي برآورد سود سهام براساس حساب هاي ملي ، آيتم اظهارنامه ماليات شركتي حذف شده و به جاي آن برآورد BEA سود سهام دريافت شده توسط تمام مقيمان آمريكا، اضافه مي گردد. تنظيمي نيز براي جريان هاي خروجي صورت مي گيرد. برآورد سود سهام خارجي مورد استفاده در اين تنظيم شامل عايدات يا سود توزيع شده سازمان هاي وابسته غير ثبت شده آمريكايي و سرمايه گذاران مستقيم خارجي مي باشد.
برآورد سالانه و سه ماهه سود پيش از ماليات برون نمايي شده :
نخستين برآورد سالانه ماه جولاي از طريق برون نمايي از دومين برآوردهاي ماه جولاي بدست مي آيند. در حاليكه داده هاي منبع اجازه دهند، اين برون نمايي توسط صنعت انجام مي گيرد. تقريباً براي هر هفتاد و پنج صنعت، شاخص هاي ويژه اي بكار گرفته مي شوند تا يك مبناي مناسب را برون يابي كنند كه عبارتست از PBT منها يا به اضافه هر كدام از آيتم هاي تطبيق حسابهاي برونيابي شده در سطح all – industry مرتبط با آن صنعت. برآوردهاي سه ماهه بوسيله درون يابي يا ميانگيري برآوردهاي سالانه و برآورد سه ماهه هاي جاري بوسيله برون يابي صورت مي گيرند. برآوردهاي سالانه از لحاظ جزئيات صنعتي اندكي از برآوردهاي سه ماهه مفصل ترند و براي هر صنعت، PBT برون يابي مي شود هر چند كه براي برخي از آنها آيتم هاي تطبيق حسابها در شاخص قرار نگرفته باشند. بيشتر شاخص هاي صنعتي بر اساس درآمد جدول بندي شده در گزارش مالي سه ماهه مي باشند.
روش هاي برآورد وقتي كه درآمد ناخالص، شاخص است، به قرار زير مي باشد :
1) مبنايي گسترده بعنوان حاصلجمع برآوردهاي مبنا و BEA مرتبط با استهلاك مبتني بر اظهارنامه مالياتي تعيين مي گردد.
2) اين مبناي گسترده بوسيله يك شاخص، حاصلجمع استهلاك و درآمد خالص پيش از ماليات، برون يابي مي شود.
3) برآوردهاي BEA استهلاك مبتني بر اظهارنامه مالياتي، از برون يابي انجام شده در قسمت (2) كسر مي گردد. اين روش، برآوردهاي PBT را با برآوردهاي استهلاك بر پايه اظهارنامه مالياتي BEA ، هماهنگ مي سازد و نيز از مشكلاتي كه در اثر تغيير رابطه ميان برآوردهاي مالي و مالياتي استهلاك در برون يابي ايجاد مي گردد، جلوگيري مي كند. پس از توصيف چگونگي ايجاد آيتم هاي تطبيق حسابها، اين بخشريال شاخص هاي مورد استفاده براي برون يابي در هنگام انجام برآوردهاي سالانه و نيز شاخص هاي مورد استفاده براي درون يابي و برون يابي در هنگام انجام برآوردهاي سه ماهه را توضيح مي دهد.
آيتم هاي تطبيق حسابها كه در سطح all – industry فراهم مي شوند :
سود حسابرسي : براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي، تنظيم از طريق برون يابي و با استفاده از جمع آوري هاي ماليات شركتي صورت مي گيرد. براي دومين برآوردهاي ماه جولاي، اطلاعات IRS در زمينه نتايج حسابرسي هم مورد استفاده قرار مي گيرد. توزيع توسط صنعت نيز مشابه سومين برآوردهاي ماه جولاي مي باشد.
تنظيمات پس از جدول بندي : براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي، برآورد ارزيابي هاي ويژه در صنايع مربوط به مستغلات و ساخت و ساز، براساس دريافت هاي دولتي ايالتي و محلي مي باشد. اين روش براي دومين و سومين برآوردهاي ماه جولاي يكسان است.
[بدهي] استهلاك نامشهود : براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي، تنظيم بوسيله برون يابي قضاوتي صورت مي گيرد.
جريمه هاي شركتي : براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي، تنظيم براساس داده هاي بودجه اي فدرال و اطلاعات در زمينه رأي دادگاه مي باشد. اين روش، مشابه روش مورد استفاده در دومين و سومين برآوردهاي ماه جولاي است.
تنظيم براي كاهش هزينه هاي استخراج و اكتشاف معادن و چاه ها : براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي، تنظيم توسط صنعت انجام گرفته، توزيع مي شود (درست مانند دومين و سومين برآوردهاي ماه جولاي).
سازمانهاي غيرانتفاعي اي كه به تجارت مي پردازند : براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي، تنظيم توسط برون يابي قضاوتي صورت گرفته و سپس ميان مؤسسات خدماتي و اعتباري و ساير مؤسسات به جزء بانك ها توزيع مي شود.
تنظيم براي پرداخت هاي سود شركت هاي سرمايه گذاري كنترل شده : پرداخت سود كه عمدتاً از بودجه بازار پولي صورت مي گيرد، در برآورد توزيع وجوه نقد اظهارنامه هاي ماليات بر درآمد شركتي گنجانده مي شود. اين تنظيم چنين پرداخت هايي را از سود سهام حذف مي كند. اين تنظيم همچنين بعنوان قسمتي از توزيعات وجوه نقد حاصل از سود بدست آمده، صورت مي پذيرد.
سود سهام دريافت شده توسط شركت هاي آمريكايي : در بدست آوردن PBT ، آيتم هاي مربوط به سود سهام دريافت شده توسط شركت هاي آمريكايي در اظهارنامه مالياتي، كسر مي شوند. اين تنظيم بايد براي يكي از مؤلفه هاي PBT صورت پذيرد. اين تنظيم براي سود سهام نيز انجام مي گيرد تا برآورد مناسبي براي سود شركتي توزيع نشده بدست آيد. برآورد سود سهام خالص بدست آمده برابر است با دريافت سود سهام اشخاص، دولت و حارجيان. تنظيم، شامل سود سهام داخلي و خارجي دريافت شده مي باشد (از اظهارنامه هاي ماليات بر درآمد شركتي).
هزينه تجارت يا صدور اوراق بهادار شركتي : براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي، تنظيم براساس اطلاعات گرفته شده از Securities and Exchange Comission (كارمزد مبادلات اوراق بهادار) و تبديل اوراق بهادار مي باشد. روش كار، مشابه دومين و سومين برآوردهاي ماه جولاي مي باشد.
ماليات هاي پرداخت شده توسط شركتهاي داخلي به دولت هاي خارجي براي درآمد كسب شده در خارج از كشور : براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي، تنظيم براساس داده هاي مربوط به معاملات بين المللي و جداول IRS ويژه مي باشد. روش كار، مشابه دومين و سومين برآوردهاي ماه جولاي مي باشد.
كشاورزي، جنگلداري و شيلات :
كشاورزي : براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي، مبنا بوسيله برآوردهاي BEA درآمد خالص حاصل از كشاورزي برون يابي مي شود. اين برآوردها، براساس اطلاعات گرفته شده از سازمان كشاورزي مي باشند. براي برآوردهاي سه ماهه، PBT بوسيله همان شاخص بكار گرفته شده در نخستين برآوردهاي ماه جولاي، برون يابي و درون يابي مي گردد.
خدمات كشاورزي، جنگلداري و شيلات : براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي، مبنا بطور قضاوتي برون يابي مي شود و براي برآوردهاي سه ماهه نيز، PBTبطور قضاوتي برونيابي و درون يابي مي گردد.
استخراج معدن :
براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي، مبناي هر كدام از چهار صنعت، بوسيله درآمد پيش از ماليات خالص (موجود در گزارش مالي سه ماهه) برون يابي مي شود. براي برآوردهاي سه ماهه، PBT مربوط به اين چهار صنعت بوسيله همان شاخص مورد استفاده در نخستين برآوردهاي ماه جولاي برون يابي و درون يابي مي گردد.
ساخت و ساز :
براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي، مبنا بوسيله درآمد پيش از ماليات خالص جدول بندي شده توسط BEA ، برون يابي مي شود. براي برآوردهاي سه ماهه، PBT بوسيله شاخص درآمد پيش از ماليات خالص ايجاد شده از روي برآوردهاي BEA برون يابي مي شود. اين برآوردهاي BEA ، به فروش هاي شركت هاي ساختماني و نسبت سود مربوط مي باشند. ميزان فروش، از روي برگشت سالانه دريافتهاي شركتي IRS در زمينه ارزش كلي ساخت و ساز عمومي و مكانهاي غير مسكوني شخصي جديد، برآورد مي گردد. نسبت سود از طريق برون يابي ميزان نسبت هاي سالانه سود به دريافت ها (از اظهارنامه مالياتي) برآورد مي شود.
توليد :
براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي، مبناي هر كدام از 21 صنعت با استفاده از درآمد ناخالص برونيابي مي شود.
شاخص صنعت عبارتست از حاصلجمع درآمد (يا زيان) پيش از ماليات بر درآمد به اضافه استهلاك و مصرف اموال، كارخانجات و تجهيزات، منهاي سود سهام، آيتم هاي غير متناوب و درآمد خارجي. در مورد برآوردهاي سه ماهه نيز چنين روشي جهت برون يابي و درون يابي براي هر 21 صنعت مورد استفاده قرار مي گيرند.
حمل و نقل :
حمل و نقل با قطار : براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي، مبنا با استفاده از درآمد ناخالص برون يابي مي شود. اطلاعات مربوط به درآمد پيش از ماليات عادي و استهلاك، در گزارشات ارائه شده به سازمان راه و ترابري آمده است. اين اطلاعات توسط AAR جدول بندي مي شوند. براي برآوردهاي سه ماهه، روش مشابهي براي برون يابي و درون يابي مورد استفاده قرار مي گيرد به جزء اينكه مبناي گسترده شامل برآوردهاي PBT ، BEA استهلاك مبتني بر اظهارنامه مالياتي مي باشد. براي برآورد 55 روزه، جدول بندي AAR موجود نمي باشد و BEA ، نمونه اي از گزارشات سهامداران را به منظور استفاده بعنوان يك شاخص، جدول بندي مي كند.
حمل و نقل هوايي : براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي، مبنا با استفاده از درآمد ناخالص برون يابي مي شود. اطلاعات مربوط به درآمد و استهلاك در جداول موجود در گزارشات ارائه شده توسط دفتر آما هواپيمايي سازمان حمل و نقل آمريكا آمده است. براي برآوردهاي سه ماهه، روش مشابهي براي برون يابي و درون يابي استفاده مي شود. به جز اينكه، مبناي گسترده، حاصلجمع برآوردهاي PBT ، BEA استهلاك مبتني بر اظهارنامه مالياتي مي باشد. براي درون يابي سه ماهه آغاز شده با نخستين برآوردهاي ماه جولاي، اطلاعات مربوط به درآمد استهلاك در جدول هاي سازمان حمل و نقل و ترابري آمده اند. براي برآوردهاي 58 روزه و 55 روزه نيز اين اطلاعات در جدول هاي BEA يك نمونه از گزارشات سهامداران موجود مي باشند.
حمل و نقل (با كاميون) و انبارداري : براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي، مبنا بوسيله درآمد پيش از ماليات خالص جدول بندي شده توسط BEA برون يابي مي شود. براي برآوردهاي سه ماهه، PBT بوسيله شاخص هاي مشابه مورد استفاده در نخستين برآوردهاي ماه جولاي، برون يابي و درون يابي مي شود.
حمل و نقل مسافر محلي و بين شهري : براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي، مبنا بوسيله درآمد خالص جدول بندي شده توسط دفتر آماري سازمان حمل و نقل و برون يابي مي شود. براي برآوردهاي سه ماهه، PBT بوسيله درآمد خالص ده تا از بزرگترين شركت هاي حمل و نقل كه توسط سازمان حمل و نقل جدول بندي مي شود، برون يابي و درون يابي مي شود. براي برآوردهاي 55 روزه، PBT بطور قضاوتي برون يابي مي شود.
حمل و نقل خطوط لوله (به جزء گاز طبيعي) : براي نخستين بار برآوردهاي ماه جولاي، مبنا براي حمل و نقل آبي بوسيله درآمد خالص جدول بندي شده توسط BEA برآورد مي شود. مبنا براي خطوط لوله به جزء گاز طبيعي و براي خدمات حمل و نقلي بطور قضاوتي برون يابي مي شود. براي برآوردهاي سه ماهه، PBTبراي هر صنعت قضاوتي برون يابي و درون يابي مي شود.
ارتباطات :
براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي، مبنا براي تلفن و تلگراف و نيز پخش راديو و تلويزيوني، با استفاده از درآمد ناخالص هر صنعت برون يابي مي شود. براي درآمدهاي سه ماهه، روشي مشابه براي برون يابي و درون يابي استفاده مي شود. به جزء اينكه مبناي گسترده، حاصلجمع برآوردهاي PBT ، BEA استهلاك مبتني بر اظهارنامه مالياتي مي باشد.
خدمات الكتريكي، گازي و بهداشتي :
خدمات الكتريكي : براي نخستين برآورهاي ماه جولاي، مبنا با استفاده از درآمد ناخالص برون يابي مي شود. براي برآوردهاي سه ماهه، روشي مشابه جهت برون يابي و درون يابي مورد استفاده قرار مي گيرد به جزء اينكه مبناي گسترده، حاصلجمع برآوردهاي PBT ، BEA استهلاك مبتني بر اظهارنامه مالياتي است.
خدمات گازي : براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي، مبنا با استفاده از درآمد ناخالص برون يابي مي شود. اطلاعات مربوط به درآمد و استهلاك، در جدول بندي BEA گزارشات ارائه شده به شركت هاي توزيع گاز وجود دارد. براي برآوردهاي سه ماهه، روشي مشابه جهت برون يابي و درون يابي استفاده مي شود به جز اينكه مبناي گسترده، حاصلجمع برآوردهاي PBT ، BEA استهلاك مبتني بر اظهارنامه مالياتي مي باشد.
شركت هاي تركيبي : براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي، مبنا با استفاده از شاخصي كه ميانگين سنجيده شده شاخص ها براي خدمات الكتريكي و گازي است، برون يابي مي شود. براي برآوردهاي سه ماهه، PBT بوسيله شاخص مشابه بكار گرفته شده در نخستين برآوردهاي ماه جولاي، برون يابي و درون يابي مي گردد.
خدمات بهداشتي : براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي، مبنا بطور قضاوتي برون يابي مي شود. براي برآوردهاي سه ماهه نيز، PBT بطور قضاوتي برون يابي مي گردد.
عمده فروشي :
براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي، مبنا بوسيله درآمد پيش از ماليات خالص (كه در گزارش مالي سه ماهه آمده) ، برون يابي مي شود. براي برآوردهاي سه ماهه، PBT با شاخص مشابه بكار گرفته شده در نخستين برآوردهاي ماه جولاي، برون يابي و درون يابي مي گردد.
خرده فروشي :
كالاهاي عمومي : براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي، مبنا بوسيله درآمد پيش از ماليات خالص (كه در گزارش مالي سه ماهه آمده)، برون يابي مي شود. براي برآوردهاي سه ماهه، PBT بوسيله شاخص درآمد پيش از ماليات خالص، برون يابي مي شود. اين شاخص از طريق ضرب فروش ها در سود بدست مي آيد. PBT بوسيله شاخصي مشابه شاخص بكار گرفته شده در نخستين برآوردهاي ماه جولاي، درون يابي مي شود.
غذا : براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي و نيز برآوردهاي سه ماهه، روش كار، مشابه به آيتم بالا مي باشد.
فروشندگان اتومبيل : براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي و نيز برآوردهاي سه ماهه، روش كار، مشابه بالا مي باشد.
ساير خرده فروشي ها : براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي، مبنا بوسيله درآمد پيش از ماليات خالص (كه در گزارش مالي سه ماهه آمده) برون يابي مي شود. براي برآوردهاي سه ماهه، PBT از روي خرده فروشي هايي غير از كالاهاي عمومي، غذا و اتومبيل، برون يابي و درون يابي مي شود.
بانكداري :
بانك ذخاير فدرال : براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي، مبنا برابر است با درآمد خالص پيش از ماليات و از روي گزارش سالانه هيأت رئيسه سيستم ذخيره فدرال بدست مي آيد و براي برآوردهاي سه ماهه، PBT براساس اطلاعات اعلام نشده از جانب اين هيأت مي باشد.
بانك هاي بازرگاني : براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي، مبنا بوسيله درآمد خالص پيش از ماليات (درآمد پيش از سود و زيان به اضافه ذخيره Loan Loses ) براي بانك هاي بازرگاني بيمه گذاران برون يابي مي شود. اين بانك ها گزارشات خود را به مؤسسات بانكي ذيصلاح قانوني ارائه مي دهند و سپس اين گزارشات توسط FDIC ( شركت بيمه سپرده هاي فدرال) جمع آوري و در پروفايل سه ماهه بانكداري نگهداري مي شوند. براي برآوردهاي سه ماهه، PBT با استفاده از شاخص مشابه مورد استفاده در نخستين برآوردهاي ماه جولاي، برون يابي و درون يابي مي گردد. براي برآوردهاي 55 روزه، داده هاي FDIC موجود نمي باشد و PBT ، يك نمونه از گزارش سهامداران را براي استفاده بعنوان شاخص، جدول بندي مي كند.
بانك ذخاير دو سويه : براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي، مبنا بوسيله درآمد خالص پيش از ماليات، براي مؤسسات سپرده گذاري بيمه گذار، برون يابي مي شود. اين مؤسسات، گزارشات خود را به مؤسسات بانكي ذيصلاح قانوني ارائه مي دهند. سپس اين گزارشات توسط FDIC جمع آوري و در پروفايل سه ماهه بانكداري نگهداري مي شوند. براي برآوردهاي سه ماهه، PBT با استفاده از شاخص مشابه مورد استفاده در نخستين برآوردهاي ماه جولاي، برون يابي و درون يابي مي شود. براي برآوردهاي 55 روزه، داده هاي FDIC موجود نمي باشند و BEA نيز نمونه اي از گزارشات سهامداران را براي استفاده بعنوان يك شاخص، جدول بندي مي كند.
مؤسسات اعتباري غير از بانكها :
اتحاديه هاي اعتباري : براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي، مبنا برابر است با درآمد خالص (درآمد خالص پس از پرداخت سود سهام به سهامداران و بازپرداخت سود) اطلاعات مربوط به اين درآمد در National Credit Union Administration وجود دارد. براي برآوردهاي سه ماهه، PBT بطور قضاوتي برون يابي و درون يابي مي شود.
مؤسسات سپرده گذاري و وام دهي : براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي، مبنا بوسيله درآمد خالص پيش از ماليات، براي مؤسسات سپرده گذاري بيمه گذار برون يابي مي شود. اين مؤسسات گزارشات خود را به مؤسسات بانكي ذيصلاح قانوني ارائه مي دهند و سپس FDIC آنها را جمع آوري و در پروفايل سه ماهه بانكداري نگهداري مي كند. براي برآوردهاي سه ماهه، PBT با استفاده از شاخص مشابه مورد استفاده در نخستين برآوردهاي ماه جولاي، برون يابي و درون يابي مي شود. براي برآوردهاي 55 روزه، داده هاي FDIC موجود نيستند و BEA نمونه اي از گزارشات سهامداران را براي استفاده بعنوان يك شاخص، جدول بندي مي كند.
مؤسسات اعتباري تحت پوشش فدرال : براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي، مبنا برابر است با درآمد خالص اعلام شده در گزارشات سالانه مؤسساتي از قبيل :
Federal Home Loan Board, Federal Home Loan Mortgage Corporation , Farm Credit System (براي دومين بار برآوردهاي ماه جولاي نيز از همين منابع استفاده مي شود.) براي برآوردهاي سه ماهه، PBT از طريق شاخص مشابه مورد استفاده در نخستين برآوردهاي ماه جولاي، براي مؤسسات اعتباري برون يابي و درون يابي مي شود.
ساير مؤسسات اعتباري : براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي، مبنا بوسيله درآمد خالص جدول بندي شده توسط BEA ، برونيابي مي شود. براي برآوردهاي سه ماهه، PBT بوسيله شاخص مشابه مورد استفاده در نخستين برآوردهاي ماه جولاي، برونيابي و درون يابي مي شود.
خدمات حفاظتي (ايمني) ، فروشندگان و دلالان كالا و خدمات :
براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي، مبنا بوسيله درآمد خالص شركت هاي عضو New York Stock Exchange ، برون يابي مي شود. براي برآوردهاي سه ماهه، PBT بوسيله شاخص مشابه مورد استفاده در نخستين برآوردهاي ماه جولاي، برون يابي و درون يابي مي شود. براي برآوردهاي 55 روزه، داده هاي مربوط به مبادله موجودي موجود نمي باشد و BEA نمونه اي گزارشات سهامداران را براي استفاده بعنوان يك شاخص، جدول بندي مي نمايد.
بيمه حمل كننده ها:
بيمه عمر : براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي، مبنا بوسيله درآمد خالص (ارائه شده در جدول بندي BEA نمونه اي از گزارشات سهامداران)، برون يابي مي شود. براي برآوردهاي سه ماهه، PBT بوسيله شاخص مشابه مورد استفاده در نخستين برآوردهاي ماه جولاي، برون يابي و درون يابي مي شود.
بيمه اموال و سوانح : براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي، مبنا بوسيله درآمد خالص پيش از ماليات (يعني درآمد حاصل از سرمايه گذاري به اضافه سود خالص underwriting منهاي سود سهام پرداخت شده به بيمه گذاران) برون يابي مي شود. برآوردهاي سه ماهه، PBT براي برآوردهاي 85 روزه برون يابي و با همان شاخص براي برآوردهاي 55 روزه درون يابي مي گردد.
مؤسسات بيمه، واسطه ها و خدمات :
براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي، مبنا بطور قضاوتي برون يابي مي شود، براي برآوردهاي سه ماهه نيز PBT بطور قضاوتي برون يابي و درون يابي مي گردد.
مستغلات :
براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي، مبنا بوسيله درآمد خالص پيش از ماليات برون يابي مي شود. اطلاعات مربوط به آن نيز در جداول BEA موجود مي باشد. براي برآوردهاي سه ماهه، PBT بطور قضاوتي برون يابي و درون يابي مي گردد.
شركت هاي سرمايه گذاري در امر مستغلات :
براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي، مبنا بوسيله درآمد خالص پيش از ماليات جدول بندي شده توسط BEA برونيابي مي شود. براي برآوردهاي سه ماهه،PBT بوسيله شاخص مشابه مورد استفاده در نخستين برآوردهاي ماه جولاي، برون يابي و درون يابي مي شود.
شركت هاي مادر (دارنده) و ساير شركت هاي سرمايه گذاري به جزء مؤسسات سرمايه گذاري در امر مستغلات :
براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي، مبنا براي هر 4 صنعت، بطور قضاوتيس برون يابي مي شود. براي برآوردهاي سه ماهه نيز PBT بطور قضاوتي برون يابي و درون يابي مي شود.
خدمات :
براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي، مبنا براي هر 11 صنعت، بوسيله درآمد خالص پيش از ماليات جدول بندي شده توسط BEA ، برون يابي مي گردد. براي برآوردهاي سه ماهه، PBT براساس نمونه اي از گزارشات سهامداران، برون يابي و درون يابي مي شود.
بقيه دنيا :
براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي، PBT برابر است با دريافتهاي تمام مقيمان آمريكايي اعم از اشخاص و شركتها. اين دريافتها شامل عايدات و سود (توزيع و مجدداً و سرمايه گذاري شده) و نيز بخش سود سهام ساير دريافتهاي خصوصي منهاي جريانهاي خروجي مطابق آنها مي باشد. تمام داده ها از حساب معاملات بين المللي BEA گرفته مي شوند. براي برآوردهاي سه ماهه، PBT براي سال ها اما از نوع جاري بدست مي آيد. براي برآوردهاي 55 و 85 روزه، PBT بوسيله داده هاي ITA'S برون يابي مي شود. در اينجا، بررسي هايي كه در زمينه ITA'S براي سه ماهه هاي اوليه صورت گرفته، شامل نمي گردند.
برآوردهاي سالانه و سه ماه بدهي ماليات بر منافع برون يابي شده :
PBT ، چندين آيتم هماهنگ كننده ماليات بر درآمد فدرال و ماليات بر سود اضافي در اظهارنامه هاي ماليات بر درآمد شركتي ارائه شده اند. اين آيتم هاي در جدول 9 مشاهده مي گردند.
براي باقيمانده بدهي ماليات بردرآمد كه برآورد IRS ميزان خالص ماليات بر درآمد فدرال و ماليات بر سود اضافي تمام Tax Credits را نشان مي دهد، روش كار با روش مورد استفاده براي PBT فرق مي كند؛ از اين نظر در اين ميان يك كنترل برآورد شده جداگانه وجود دارد كه براي آن برون يابي هاي صنعتي صورت مي گيرد. اين كنترل از روي اطلاعات موجود در زمينه گردآوري و بازپرداخت ماليات، بدست مي آيد.
نخستين برآوردهاي سالانه ماه جولاي :
تنظيم، بوسيله برون يابي از طريق اطلاعات در زمينه گردآوري ماليات شركتي (كه در گزارش ماهانه خزانه موجودات) صورت مي پذيرد. توزيع صنعتي مشابه به توزيع در تنظيم حسابرسي براي PBT مي باشد.
بازپرداخت هاي مشمول تسري به دوره هاي گذشته : تنظيم از طريق جداول IRS كه شامل درخواست بازپرداخت هاي مشمول تسري به گذشته مي باشند (و ماهانه اعلام مي شوند) و نيز بوسيله صنعت براساس كسري هاي گزارش شده در آخرين اظهارنامه مالياتي موجود تخصيص مي يابند، انجام مي شود.
مبالغ پرداخت شده به خزانه آمريكا توسط بانك ذخاير فدرال : داده هاي مربوط به تنظيم در Federal Reserve Board آمده است.
Accrual هاي ماليات بر منافع شركتي ايالتي و بومي : براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي، برآوردها براساس دريافت هاي دولتي ايالتي و بومي مي باشند. اين داده ها توسط دفتر آماري بصورت خلاصه سه ماهه درآمد ماليات ايالتي و بومي فراهم مي شوند. توزيع صنعتي نيز مشابه توزيع بدهي ماليات بر منافع شركتي فدرال مي باشد.
برون يابي هاي صنعتي و كنترل؛ برآوردهاي سالانه : براي هر صنعت، ميزان خالص ماليات بر منافع اضافي و نيز ماليات بر درآمد فدرال از طريق برون يابي از دومين برآورد ماه جولاي بدست مي آيد (با استفاده از شاخص بدهي ماليات كه از همان منابع مورد استفاده براي شاخص هاي PBT بدست مي آيد). برآورد « سهم بدهي مالياتي فدرال » كه در گزارش مالي سه ماهه موجود است و يا معادل آن در گزارشات منظم سهامداران، شاخصي است كه بطور كلي مورد استفاده قرار مي گيرد. در صنايعي كه در آنها ميزان فروش و ساير برآوردهاي غير مستقيم براي برون يابي PBT مورد استفاده قرار مي گيرند، بدهي ماليات بر منافع، بوسيله PBTو با در اختيار داشتن مقدار ثابت ميزان ماليات غير آشكار برون يابي مي گردد.
همانطور كه پيشتر بدان اشاره شد، برآورد كنترلي كه براي آن اين برون يابي هاي صنعتي انجام مي شود، با استفاده از داده هاي موجود در زمينه جمع آوري و بازپرداخت مالياتي صورت مي پذيرد. براي جمع آوري ماليات، داده هاي ماهانه در گزارش ماهانه خزانه موجودند. از آن جا كه اين داده ها، مخلوطي از پرداخت ها و تسويه هاي برآورد شده در طول چندين سال بدهي مي باشند، بايد براي آنها بطور جداگانه سال بدهي در نظر گرفت.
دفتر تجزيه و تحليل مالياتي سازمان خزانه كشور، اطلاعات مورد نياز را در اختيار قرار مي دهد. وقتي نخستين برآوردهاي ماه جولاي در حال انجام گرفتن هستند، داده هاي مربوط به جمع آوري ماليات براي سال بدهي (Liability) ناقص مي باشند و BEA نيز مبلغ باقيمانده را براساس تجربه پيش محاسبه مي كند. مثلاً نخستين برآوردهاي ماه جولاي براي سال 1996 ارائه گرديد، تنها داده هاي مربوط به سه ماهه نخست سال 1997 موجود بودند.
برآوردهاي سه ماهه :
برآوردهاي سه ماهه جاري براي حاصلجمع هاي all – industry بدهي مالياتي فدرالي، ايالتي و بومي، از طريق برون يابي بوسيله شاخص PBT داخلي صورت مي پذيرد. اين روش، نرخي را براي ماليات سال گذشته فرض مي كند. سپس اين فرض تغيير يافته و اصلاح مي شود تا هر گونه تغييري را در قانون مالياتي سال جاري گذشته فرض مي كند. بدهي مالياتي فدرال، پيش از كسر كردن tax credits انجام مي شود و سپس برآوردهاي قضاوتي اين Credits، كسر مي گردند.
درون يابي برآوردهاي سه ماهه ميان بیآوردهاي سالانه، بصورت توزيع بدهي هاي سالانه براي ماليات هاي فدرالي، ايالتي و بومي بطور جداگانه و متناسب با PBT داخلي صورت مي پذيرد. PBT مؤسسات مالي، شاخص سه ماهه مي باشد كه براي برون يابي و درون يابي بدهي مالياتي اين شركت هاي مالي مورد استفاده قرار مي گيرد. براي بانك ذخاير فدرال و ساير مؤسسات مالي، برآوردهاي جداگانه اي صورت مي گيرد.
برآوردهاي سالانه و سه ماهه برون يابي شده سود سهام : براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي، پرداخت هاي سود سهام خالص بوسيله جزئيات صنعتي و منابع داده اي مورد استفاده در PBT ، برون يابي مي شود. شاخص معمول، سود سهام نقدي اي مي باشد كه براي عايدات ذخيره شده مطالبه مي گردد. در صنايع كه فروش ها يا ساير ارزيابي هاي غير مستقيم براي برون يابي PBT استفاده مي شوند، شاخص، سود سهام پرداخت شده توسط تمام شركت هاي ذكر شده در فهرست New York Stock Exchange مي باشد. براي برآوردهاي سه ماهه، حاصلجمع all – industry بوسيله يك سري ماهانه جدول بندي شده توسط BEA (از نمونه اي از گزارشات سهامداران) برون يابي و درون يابي مي شود. اين نمونه، براي تقريباً كمتر از توزيعت سود سهام در نظر گرفته مي شود.
ضميمه B :
اين نمونه اي از اطلاعات موجود در Internal Revenue Service را نشان مي دهد:
ــ 1120 U.S Corporation Tax Return و جداول زماني مهم، از 1120 كه توسط بيشتر شركت ها مورد استفاده قرار مي گيرند.
ــ كدهايي براي Principle Business Activity كه صنايعي را كه يك شركت انتخاب مي كند، فهرست بندي مي نمايد تا بشود بهتر آنها را شناسايي كرد.
طبقه بنديهاي صنعتي كه در اظهارنامه هاي مالياتي بر درآمد شركتي وجود دارند (در سال 1997)، براساس سيستم طبقه بندي صنعتي استاندارد (SIC) بوده و برآوردهاي NIPA كه توسط صنعت انجام مي گيرد، براساس اين سيستم نشان داده مي شود. طبقه بندي هاي صنعتي موجود در اظهارنامه هاي ماليات بر درآمد شركتي، هم اكنون براساس سيستم طبقه بندي صنعتي آمريكاي شمالي (NAICS) هستند. NAICS ، سيستمي اقتصادي است كه مؤسسات و شركت ها را بصورت صنايعي گروه بندي كرده، چهارچوبي را براي جمع آوري، تجزيه و تحليل و ارائه داده ها بر يك اساس صنعتي، فراهم مي آورد. اين سيستم همچنين تحت يك چهارچوب (ذهني منفرد شكل مي گيرد كه در آن واحدهاي اقتصادي اي كه از فرآيندها و روش هاي توليدي مشابه استفاده مي كنند، در يك صنعت يكسان گروه بندي مي شوند. در نتيجه، داده ها بنجو مطلوبتري طبقه بندي شده و براي ارزيابي بهره وري و قدرت توليد، هزينه واحد كار و رابطه هاي ورودي ـ خروجي استفاده مي شوند. NAICS توسط كشور آمريكا، كانادا و مكزيك در نهم آوريل سال 1997 به تصويب رسيد و جايگزين SIC گرديد. SIC از دهه 1930 استاندارد آمريكا بود و آخرين update شدن آن در سال 1987 صورت گرفت. BEA ، تمام برآوردهاي NIPA مبتني بر صنعت را بر اساس NAICS استوار خواهد كرد. تا آن موقع، جدول بندي هاي ويژه اي (از اظهارنامه هاي ماليات بر درآمد شركتي ) براي BEA فراهم مي شوند تا آن، داده هاي اظهارنامه مالياتي مبتني بر NAICS را بر يك اساس SIC تغيير دهد. اين جداول بر اساس فهرست الفبايي است كه توسط BEA (كه صنعت NAICS را به صورت نزديكترين صنعت قرينه SIC آن طبقه بندي مي كند). فراهم مي شود.
سود شركتي يكي از مهمترين شاخص هاي اقتصادي مي باشد. سودآوري در واقع ارزيابي مختصر موفقيت يا شكست يك شركت است و از اينرو يكي از شاخص هاي اساسي در اقتصاد محسوب مي گردد. بهره يك شركت در حقيقت منبع سود انباشته اي است كه بخش اعظم بودجه را براي سرمايه گذاري در كارخانجات و تجهيزاتي كه ظرفيت توليد را بالا مي برند، فراهم مي نمايد. اين بهره همواره در ارزيابي ميزان سود حاصل از سرمايه گذاري و ارتباط ميان درآمدها با ميزان سهم صاحبان سرمايه مورد استفاده قرار مي گيرد.
از بهره همچنين مي توان در ارزيابي تأثير تغييرات سياستي يا شرايط اقتصادي بر روي شركت ها استفاده نمود و سرانجام اينكه سود شركتي يكي از مؤلفه هايي حائز اهميت درآمد ملي كلي بوده و نقش مهمي را در برآورد درآمد كلي حاصل از توليد و توزيع آن (درآمد) در بخش هاي مختلف ايفا مي كند. اين مقاله، اساس و چهارچوبي مفهومي را در خصوص برآورد سود شركتي در NIOA'S (درآمد ملي و حساب هاي برحسب توليدات) ارائه داده و منابع و روش هاي مورد استفاده براي برآورد سود شركتي بصورت سالانه و سه ماهه را توضيح مي دهد. اين مقدمه نيز به چهل تقسيم شده است :
بخش اول به بحث درباره مفهوم NIOA'S مي پردازد، بخش دوم و سوم، هر كدام از مؤلفه هاي سود شركتي را تعريف مي كند (براساس جدول 1 و راهنماي جداول مربوط به NIPA كه در آن برآوردهاي مختلف مشاهده مي شود.) و سرانجام، بخش چهارم به بررسي كلي منابع و روش هاي مورد استفاده در برآورد سود پيش از ماليات (PBT) مي پردازد. PBT يكي از سه مولفه هاي سود شركتي مي باشد. بخش هاي ديگر اين مقاله نيز، برآورد PBT، بدهي ماليات بر منافع و سود سهام را به تفصيل شرح مي دهند.
سود شركتي در NIOA'S
دفتر تجزيه و تحليل اقتصادي (BEA)، توليدات جاري و درآمدهاي مربوط به آن را در يك سيستم يكپارچه حساب هاي ملي برآورد مي كند. اين سيستم ارزيابي اي كامل را در زمينه فعاليت هاي اقتصادي در چهارچوبي تعريف شده، ارائه مي دهد. اين سيستم همچنين در پنج حسابرسي خلاصه مي شود كه معاملات را در بخش هايي گروه بندي كرده و طبقه بندي اقتصادي وسيعي را براي آنها ارائه مي دهند. سود شركتي در واقع بخش درآمدي اين حساب ها مي باشد : درآمد ملي و حساب كالا. اين ها، دو روش برآورد ميزان توليد در آمريكا (توليد ناخالص داخلي «GDP» ) را نشان مي دهند. قسمت هزينه اي اين حساب (سمت راست)، GDP را به عنوان مجموع كالاها و خدمات ارائه شده و نيز اموالي كه به مصرف كننده نهايي فروخته مي شوند (در آمريكا) محاسبه مي كند. قسمت درآمد (سمت چپ) نيز، GDP يا معادل مفهومي آن يعني درآمد ناخالص داخلي «GDI» را به عنوان مجموع درآمدهاي حاصل از آن توليدات و محصولات، محاسبه مي كند. سود شركتي بويژه يكي از مولفه هاي درآمد ملي مي باشد و به عبارتي ميزان كلي درآمدهاي كسب شده توسط آمريكايي ها بدون در نظر گرفتن محل كار و دارايي شان. آن همچنين شامل درآمدي مي باشد كه توسط شركت هاي آمريكايي در خارج از كشور بدست مي آيد ولي درآمدي كه توسط شركت هاي خارجي در داخل آمريكا كسب مي شود در جزء آن به حساب نمي آيد. سود شركتي بازتاب درآمد كسب شده توسط شركت ها از طريق توليدات جاري مي باشد. اين ميزان درآمد به عنوان مبالغ دريافت شده در مقابل توليدات يا محصولات جاري تعريف مي شوند كه هزينه توليدات آنها كمتر از اين ميزان مي باشد. مبالغ دريافتي، غير از درآمدهاي در شكل سود سهام و سود سرمايه اي هستند و هزينه ها نيز، غير از مطالبات لاوصول، اتلاف منابع طبيعي و زيان هاي سرمايه اي مي باشد. بيشتر شركت ها دو نوع اطلاعات سودي را فراهم مي آورند: مالي و مالياتي.
حسابداري مالي و مالياتي، هر دو، سود شركت را به عنوان تفاوت ميان مبالغ دريافتي و هزينه ها تعريف مي كنند اما آنها در برخي موارد با يكديگر متفاوتند : يكي زمان بندي زماني كه مبالغ دريافتي و هزينه ها ثبت مي شوند و ديگر، شخصي كه اين اطلاعات براي او فراهم مي شود.
برآوردهاي حسابداري مالي كه انعكاس دهنده « اصول حسابداري كلي» مي باشد، دربردارنده گزارشاتي براي سهامداران و نهادهاي نظارتي دولتي هستند. حسابداري مالياتي نيز دربردارنده سود ماليات بر درآمد شركتي مي باشد.
BEA از برآوردهاي حسابداري مالياتي به عنوان منبع مهم اطلاعاتي در زمينه سود شركتي استفاده مي كند. براي اين كار دو دليل وجود دارد. نخست اينكه، آنها (برآوردهاي حسابداري ماياتي) براساس تعاريف مخصوص حسابداري هستند. از طرف ديگر، برآوردهاي حسابداري مالي در روشي كه توسط شركت ها استفاده مي شوند. انعطاف پذير مي باشند. به عنوان مثال، در حسابداري مالي، شركت ها معمولاً رايج ترين نوع انتخاب موجودي كارمندان را به عنوان هزينه ها ثبت نمي كنند در حاليكه براساس قوانين حسابداري مالياتي، اين انتخابها هميشه از روي سودها استنباط مي شوند. و دليل دوم اينكه برآوردهاي حسابداري مالياتي جامع مي باشند بطوريكه تمام كارهاي مشاركتي (چه از طريق شركت هاي عمومي و چه خصوصي) و تمام صنايع را تحت پوشش قرار مي دهند، در حاليكه برآوردهاي حسابداري مالي، تنها به زير مجموعه اي از آنها مربوط مي باشند؛ اما از آن جا كه برآوردهاي حسابداري مالي نسبت به داده هاي اظهارنامه مالياتي سالانه، به موقع تر و هر سه ماه يكبار مي باشند، توسط BEA براي برآورد مقادير تخميني براساس اظهارنامه مالياتي در هر دوره زماني مورد استفاده قرار مي گيرند. هيچكدام از برآوردهاي حسابداري بطور كامل براي تحقق و اجراي مفهوم سودي NIPA مناسب نمي باشند. در نتيجه، روش BEA براي برآورد سود شركتي NIPA عمدتاً شامل تطبيق، تكميل و ادغام اين دو برآوردها (حسابداري مالياتي و مالي) مي باشد. سود شركتي حاصل از توليدات جاري در NIPA'S به عنوان حاصلجمع سه عامل محاسبه مي گردد. BEA، نخست PBT را به منظور نشان دادن درآمد شركتي بدون در نظر گرفتن توزيع آن از طريق ماليات، برآوردمي كند. اين برآورد عمدتاً براساس اطلاعات اظهارنامه مالياتي ارائه شده توسط سازمان درآمد داخلي (IRS) در « آمار درآمد : اظهارنامه مالياتي درآمد شركتي » بوده و از اينرو نشاندهنده بدهي هاي استفاده شده در حسابداري مالياتي براي برداشت موجودي و استهلاك مي باشد. در نتيجه، BEA اين برآورد را با دو تطبيق، كامل مي كند : تطبيق ازرشيابي موجودي (IVA) و تطبيق مصرف سرمايه (CCAdj). هدف از اين تطبيق، هماهنگ كردن برآورد با مفاهيم NIPA مي باشد. از آن جا كه قيمت ها تغيير مي كنند، شركت هايي كه برداشت موجودي را با بهاي تمام شده تحصيل اصلي ارزيابي مي كنند، ممكن است سود يا زيان نگهداري موجودي ها را تشخيص دهند.
در NIPA'S، اين سود يا زيان از درآمد شركت حذف مي شود. IVA، قيمت برداشت موجودي را از مجموع بهاي تمام شده تاريخي و جاري مورد استفاده در شركت جهت حسابداري مالياتي، به يك مبناي هزينه جاري دقيق تبديل مي كند (بوسيله حذف مؤلفه شبه سود سرمايه اي يا زيان سرمايه اي حاصل از ارزيابي برداشت موجودي با قيمت هاي دوره هاي پيشين.) CCAdj نيز هزينه استهلاك مورد استفاده در حسابداري مالياتي را، از مجموع سنوات خدمت و الگوهاي استهلاك ويژه در كد مالياتي، به يك مبناي حسابداري يكپارچه و منظم تبديل مي كند. اين مبنا، سنوات خدمت و الگوهاي استهلاكي تجربي را تنظيم و هماهنگ مي كند. CCAdj، مانند IVA همچنين مي تواند برآوردهاي استهلاك را از طريق حذف آن از مؤلفه شبه سود يا زيان سرمايه اي حاصل از ارزيابي استهلاك دارايي هاي ثابت با قيمت هاي سابق، به يك مبناي ارزشهاي جاري تبديل كند.
مجموع اين سه عامل يعني سود شركتي به همراه IVA و CCAdj، برآورد سود در NIPA'S را تشكيل مي دهند.
در سال 1996، IVA و CCAdj، هر دو مثبت بودند و بنابراين برآورد سود شركتي با آنها بيشتر از برآورد PBT بود. IVA مثبت بود؛ بدين معني كه برآورد سود افزايش مي يافت زيرا هزينه هاي جاري كمتر از هزينه هاي تاريخي بودند كه با آنها برداشت موجودي اظهارنامه مالياتي ارزيابي مي شد. يكي از مؤلفه هاي CCAdj يعني تبديل استهلاك به مبناي هزينه يا ارزش جاري، به تطبيقي منفي براي سود انجاميد زيرا هزينه جايگزيني سرمايه ثابت بيشتر از هزينه هاي تاريخي استفاده شده در اظهار نامه مالياتي بود. اين تطبيق منفي براي سود، بيش از موازنه ارائه شده توسط تطبيق مثبتي بود كه برآورد كمتري را از استهلاك نشان مي داد.
تعاريف :
برآوردهاي سودي كه در جداول NIPA وجود دارند، در جدول 1 فهرست شده اند.
اصطلاحات زير با IVA و CCAdj همراهشان تعريف شده اند :
سود شركتي با IVA و CCAdj : اين برآورد يعني سود حاصل از توليدات جاري، در حقيقت درآمدي است كه قبل از ماليات بر درآمد محاسبه شده و مربوط به شركت ها در NIPA'S مي باشد. اين شركت ها شامل تمام چيزهاي مورد نياز براي بايگاني اظهارنامه هاي مالياتي فدرال مي باشند. (از جمله موسسات و شركت هاي مالي دو سويه كه مشمول ماليات بر درآمد فدرالي هستند، مؤسسات غير انتفاعي در خدمت شركتها، بانك ذخيره فدرال و آژانس هاي معتبر تحت حمايت فدرال). درآمد از توليدات جاري ناشي مي شود. اين درآمد با تفاوت هاي بسيار محاسبه مي گردد. از جمله اين تفاوت ها عبارتند از : وجوه دريافتي به استثناي سود سرمايه اي و سود سهام دريافت شده ـ هزينه ها به استثناي مطالبات لاوصول، استهلاك و زيان هاي سرمايه اي ـ برداشت موجودي اي كه با ارزش هاي جاري ارزيابي مي شوند و استهلاكي كه براساس حسابداري هماهنگ بوده و با ارزش يا هزينه جايگزيني جاري ارزيابي مي شود. به دليل اينكه درآمد ملي همان درآمد شهروندان آمريكايي است، سود آن نيز شامل درآمد كسب شده در خارج از كشور توسط شركت هاي آمريكايي بوده و غير از درآمد كسب شده توسط خارجيان در داخل آمريكا مي باشد.
سود شركتي با IVA : سود شركتي با IVA نشاندهنده روش هاي حسابداري استهلاكي مي باشد كه براي اظهارنامه هاي ماليات بر درآمد فدرال مورد استفاده قرار مي گيرد. IVA در صفت مورد استفاده قرار مي گيرند اما CCAdj نه.
PBT : PBT نشاندهنده روش هاي حسابداري موجودي و استهلاك مي باشد كه براي اظهارنامه هاي مالياتي بر درآمد فدرال مورد استفاده قرار مي گيرد. PBT از بدهي ماليات بر منافع، سود سهام و سود شركتي توزيع نشده تشكيل شده است. اين برآورد گاهي اوقات « سود دفتري » ناميده مي شود.
بدهي ماليات بر منافع : مجموع تمام ماليات هاي بر درآمد فدرالي، ايالتي و محلي مي باشد (درآمد شركتي). اين درآمدها شامل سود سرمايه اي و ساير درآمدهاي حذف شده در PBT مي باشد. ماليات ها براساس يك سيستم حسابداري تعهدي برآورد مي شوند.
سود پس از ماليات : بدهي ماليات بر درآمد PBT كمتر مي باشد و شامل سود سهام و سود شركتي توزيع شده است.
سود پس از ماليات با IVA و CCAdj : بدهي ماليات بردرآمد سود شركتي با IVA و CCAdj مي باشد.
سود سهام : سود سهام به پرداخت هاي نقدي و غير نقدي غير از موجودي خود شركت اطلاق مي گردد. اين سود سهام توسط شركت هاي واقع شده در ايالات متحده آمريكا و يا در خارج از آن ايجاد مي شود. پرداخت ها بصورت سود سهام خالص بدست آمده توسط شركت هاي آمريكايي محاسبه مي گردد.
سود شركتي توزيع نشده : بدهي ماليات بر منافع PBT كمتر و نيز سود سهام كمتر مي باشد.
سود شركتي توزيع نشده با IVA و CCAdj : مجموع سود شركتي توزيع نشده، IVA و CCAdj مي باشد و ميزان پس انداز سود حاصل از توليدات جاري را برآورد مي كند.
IVA : تفاوت ميان ارزش برداشت هاي موجودي ارزيابي شده در PBT و ارزش برداشت هاي موجودي ارزيابي شده با ارزش جاري مي باشد.
CCAdj : تفاوت ميان استهلاك استفاده شده در PBT و استهلاك براساس حسابداري هماهنگي مي باشد كه با ارزش جاري نيز ارزيابي مي شود.
جداول NIPA :
سودهاي برآورد شده، در جدول هاي NIPA موجود در « بررسي كسب و كار جاري » و سايت اينترنتي www.bea.gov (http://www.bea.gov) قابل مشاهده مي باشند. جدول 1، محل برآورد سودها را نشان مي دهد (بوسيله عدد جدول NIPA. اين جدول، برآوردهاي سالانه و هر سه ماه يكبار سودها را كه هم كلي هستند و هم اساس صنعتي دارند، از يكديگر متمايز مي كند. برآوردهاي سالانه مربوط به سال 1929 تا امروز مي باشند در حاليكه برآوردهاي سه ماهي، به سه ماه نخست سال 1946 تا امروز مربوطند. در بيشتر جداول درآمدي NIPA، جمع كل بر يك اساس ملي استوار است بدين معني كه آن به توليدات مردم آمريكا مربوط مي باشد (چه در داخل و چه در خارج از كشور). جمع كلي كه در جدول16ـ 1 NIPA نشان داده شده است، اساس داخلي دارد يعني به توليدات داخل كشور آمريكا مربوط مي باشد. برخلاف سود بر پايه ملي، سودي كه بر يك اساس داخلي استوار است، غير از درآمد يا سود بدست آمده از طريق شركت شركت هاي خارج از كشور آمريكا مي باشد اما سود يا درآمد كسب شده توسط خارجيان در داخل اين كشور را شامل مي گردد. به تفاوت ميان اين دو سود به عنوان « سود بدست آمده در بقيه كشورهاي دنيا» اشاره مي شود. در جدول هايي كه جزئيات صنعتي را نشان مي دهند، سود برپايه ملي به عنوان حاصل جمع سود حاصل از صنايع داخلي و نيز صنعت «rest of the world» (بقيه كشورهاي دنيا) نشان داده مي شود. برآوردهاي سالانه و سه ماهه اي كه نشانگر ارتباط چندين برآورد سود سهام مي باشند (از جمله سود سهام در درآمد شخصي)، در جدول 19ـ8 NIPA نشان داده شده اند. برآوردهاي سالانه و سه ماهه اي كه نشاندهنده ارتباط حاصجمع كل GDP، توليد خالص و ناخالص ملي، درآمد ملي و درآمد شخصي مي باشند، در جدول 9ـ1 NIPA آمده اند. سود شركتي با NIPA و CCAdj نيز به عنوان يكي از بخش هاي درآمد ملي نشان داده شده است. برآوردهاي سالانه اي كه در ارتباط سود شركتي، ماليات ها و سود سهام را در NIPA'S با حاصلجمع مطابق با آنها در IRS نشان مي دهند نيز در جدول 25ـ8 NIPA آمده اند. تمام برآوردهاي جدول 1، براساس دلار رايج هستند اما NIPA'S شامل برآورد ميزان حقيقي سود نمي باشد. تمام استثناء، BEA برآوردهاي واقعي را از ميزان درآمد ارائه نمي دهد زيرا شاخص هاي قيمت با آنها همراه نمي باشند اما درباره برآورد توليد قضيه فرق مي كند. يكي از موارد استثناء، درآمد شخصي دريافتني مي باشد كه ميزان آن با تغيير قيمت تنظيم مي شود (با توجه به قيمت كالا و خدماتي كه اين درآمد در مقابل آنها صرف مي شود.)
نگاهي اجمالي به روش هاي برآورد :
از ميان سه عاملي كه سود حاصل از توليدات جاري را تشكيل مي دهند، تنها PBT توصيف خواهد شد. بهتر است منابع و روش هاي مورد استفاده در ارائه IVA و CCAdj، در ارتباط با تغيير در بخش موجودي هاي شخصي GDP و مصرف سرمايه ثابت درآمد ناخالص داخلي تعريف شوند. از ميان سه جزئي كه PBT را تشكيل مي دهند، بدهي ماليات بر منافع و سود سهام بطور جداگانه برآورد شده و بطور مفصل مورد بررسي قرار خواهند گرفت. برآورد سود توزيع نشده در اين مبحث گنجانده نخواهد شد. مبحث منابع و روش هاي مذكور با برآوردهاي سالانه اي آغاز مي گردد كه براي آن اطلاعات كامل يا تقريباً كاملي در دسترس مي باشد. سپس آندسته از برآوردهايي كه برايشان اطلاعات كمتري موجود است مورد بحث و بررسي قرار خواهند گرفت و نهايتاً نيز به برآوردهاي سه ماهه پرداخته مي شود.
برآوردهاي سالانه :
برآوردهاي سالانه مربوط به PBT، بدهي ماليات بر درآمد و سود سهام براي صنايع داخلي عمدتاً بر اساس جدول بندي هاي سالانه موجود در اظهارنامه هاي ماليات بر درآمد شركتي مي باشند. برآورد سالانه PBT و سود سهام براي صنعت « ساير كشورهاي دنيا» از حساب هاي معاملات بين المللي BEA گرفته مي شوند. جدول بندي اظهارنامه هاي ماليات بر درآمد شركتي بوسيله IRS فراهم شده و در اين اظهارنامه ها گنجانده مي شوند. اين جدول بندي ها براساس يك نمونه چند لايه اي از اظهارنامه مالياتي حسابرسي نشده اي است كه تمام شركت هاي فعالي با بيش از پنجاه ميليون دلار رايج دارايي و نيز شركت هاي كوچكتر را بر يك اساس احتمال شامل مي گردد. اطلاعات در ارتباط با اظهارنامه بطور آماري توسط IRS جهت جدول بندي، ويرايش مي شود. اين جدول بندي هاي حاوي جمع كل براي بسياري از آيتم هاي موجود در اظهارنامه مالياتي اعم از آيتم دريافت ها و هزينه ها و نيز آيتم بدهي هاي مالياتي، ترازنامه مي باشد. ضميمه B، آيتم هاي انتخاب شده در اظهارنامه، جداول زمانبندي شده در آن كه به سال 1996 مربوطند و فهرست صنايع استفاده شده در IRS جهت طبقه بندي شركت ها را بازسازي مي كند. جمع هاي كل نقطه شروع برآوردهاي NIPA محسوب مي گردند. مواردي كه براي هماهنگ ساختن آنها با تعاريف PBT، بدهي ماليات بر درآمد و سود سهام لازمند بطور مفصل در بخش بعدي توضيح داده شده اند.
جدول هاي پاياني و مقدماتي مربوط به 3 سال و 2 سال، به ترتيب و نيز مربوط به پس از سال مورد نظر موجود مي باشند و اين زمانبندي تعيين كننده روشي است كه در برآوردهاي NIPA مورد استفاده قرار مي گيرد. در ماه جولاي هر سال، برآوردهاي مربوط به سال هايي كه برايشان جدول هاي IRS جديد موجود مي باشند، توسط برآوردهاي مبتني بر همين برآوردها جايگزين شده و برآوردهاي مقدماتي جديدترين سال ارائه مي گردند. در اين مقاله، برآوردهاي مبتني بر جدول هاي IRS نهايي، « سومين برآوردهاي ماه جولاي» ، همچنين برآوردهاي مبتني بر جدول هاي IRS مقدماتي، « دومين برآوردهاي جولاي » و سرانجام برآوردهاي مقدماتي جديدترين سال، « اولين برآوردهاي جولاي » محسوب مي شوند. اولين برآوردهاي جولاي بوسيله بررسي دومين برآوردهاي ماه جولاي تعيين مي گردند. براي PBT ، اين برآورد براي تمام 75 صنعت با استفاده از شاخص هاي صنعتي صورت مي گيرد. در جدول 2، اطلاعاتي كه براي فراهم آوردن اين شاخص ها مورد استفاده قرار مي گيرد نشان داده شده است. در اين جدول، صنايع بوسيله نوع اطلاعات، استفاده شده، گروه بندي شده اند. گروه نخست كه براي 39% از PBT در سال 1996 محسوب مي شود، شامل صنايع معدن، توليد صنعتي، عمده فروشي و خرده فروشي مي باشد. شاخص هاي اين صنايع براساس برآوردهاي كلي « گزارش مالي سه ماهه » مي باشند كه در واقع جدول درآمد شركتي و ساير اطلاعات مالي اي است كه بطور سه ماهه توسط اداره سرشماري جمع آوري مي گردد. اين جدول براساس نمونه اي از شركت هاست؛ از جمله آنهايي كه بطور خصوصي اداره مي شوند و فعاليت اصلي آنها در زمينه استخراج معادن، توليد صنعتي يا تجارت مي باشند. اين نمونه تقريباً شامل تمام شركت هاي مربوط به اين صنايع مي باشد كه بيش از 250 ميليون دلار دارايي دارند. گروه دوم در جدول فوق الذكر، مربوط به 17% از PBT در سال 1996 مي باشد. اين گروه شامل صنايع مربوط به حمل و نقل، امور مالي و بيمه مي باشد. شاخص هاي اين صنايع براساس اطلاعات درآمدي موجود در گزارشاتي مي باشند كه توسط مؤسسات دولتي ناظر بر صنايع گردآوري مي شوند. گروه سوم به 25% از PBT مربوط بوده و شامل صنايع مربوط به حمل و نقل آبي و ارتباطات مي باشد. در اين گروه، مؤسسات اعتباري، شركت هاي سرمايه گذاري در امر مستغلات، واسطه هاي ايمني و كالا، متصديان بيمه عر و صنايع خدماتي نيز گنجانده مي شوند. شاخص هاي اين براساس درآمد موجود در نمونه هايي از گزارشات سهامدار مي باشد كه بطور كلي توسط BET جدول بندي شده است. گروه چهارم به 5% از PBT مربوط بوده و شامل ساير صنايع داخلي مي باشد. شاخص هاي آن نيز براساس اطلاعات مربوط به درآمد شركتي مانند فروش است و يا براساس قضاوت. و گروه آخر نيز به بقيه دنيا مربوط بوده و 14% از PBT را شامل مي گردد. مانند سومين برآوردهاي ماه جولاي، دومين و اولين برآوردها براي « ساير كشورهاي دنيا» (rest of the world) ، از حساب معاملات بين المللي BET مي باشند. براي بدهي ماليات بر منافع فدرالي و نيز سود سهام، همان منابع اطلاعاتي نشان داده شده در جدول 2 براي PBT مورد استفاده قرار مي گيرند تا شاخص هاي صنعتي تعيين گردند. براي بدهي ماليات بر منافع فدرالي، برآوردهاي صنعتي بايد كنترل شوند. براي بدهي ماليات بر منافع ايالتي و بومي، برآوردها براساس جدول هاي جمع آوري ماليات ارائه شده توسط اداره سرشماري مي باشند.
برآوردهاي سه ماهه : اين برآوردها از طريق درون يابي و براي سه ماهه اخير از طريق برون يابي انجام مي شوند. بطور كلي، شاخص هاي صنعتي مورد اسفاده براي درون يابي و برون هاي سه ماهه براساس منابع اطلاعاتي يكسان مي باشند (مانند شاخص هاي سالانه) اما مقدار جزئيات صنعتي كمتر بوده و حدود 65 صنعت را شامل مي گردد. به غير از سه ماهه چهارم، برآوردهاي سه ماهه مقدماتي PBT و بدهي ماليات بر منافع تقريباً 55 روز پس از پايان سه ماه ارائه گرديده و تقريباً 85 روز پس از آن نيز برآوردهاي باز بيني و تجديد نظر شده ارائه مي شوند. بطور كلي برآوردهاي سه ماهه اوليه يا مقدماتي نسبت به برآوردهاي بازبيني شده در ماه بعد، براساس اطلاعات ناقص تري مي باشند. به عنوان مثال، براي صنايعي كه منبع اطلاعات آنها، گزارش مالي سه ماهه است، برآوردهاي مقدماتي بر اساس نمونه اي از اطلاعات موجود در ماه بعد مي باشند. براي سه ماهه چهارم، تنها برآورد، حدوداً 85 روز پس از پايان آن ارائه مي گردد. چنين تأخيري به اين علت است كه بيشتر شركت ها در سه ماهه چهارم سال مالي شان تمام شده و به وقت بيشتري جهت تكميل گزارشات پايان سال خود دارند. براي سود سهام نيز، برآوردها تقريباً 25 روز پس از پايان اين سه ماهه صورت مي پذيرند.
جدول 2 . شاخص هاي مورد استفاده در استنباط اولين برآوردهاي سالانه ماه جولاي در زمينه سود پيش از ماليات
درصد سود پيش از ماليات ، 1996 شاخص ها صنعایع
جداول درآمد ار زوي گزارش مالي سه ماهه
درآمد جدول بندي شده از روي گزارشات مؤسسات نظارت كنند
درآمد جدول بندي شده از روي نمونه گزارشات سهام داران
داده هاي مربوط به سود نظير فروش يا قضاوت
دريافت ها و پرداخت ها از حساب معاملات بين المللي BEA تمام صنايع
استخراج معادن (2)، توليد صنعتي (21)، عمده فروشي و خرده فروشي (4)
حمل و نقل با قطار، حمل و نقل مسافر در داخل يا ميان شهرها، حمل و نقل با هواپيما، بانك دخاير فدرال، بانك هاي بازرگاني و تعاون (2)، اتحاديه هاي اعتباري، مؤسسات اعتباري تحت پوشش فدرال (2)، مؤسسات ذخيره و وام دهي، و مؤسسات بيمه اموال و سوانح حمل و نقل با كاميون، انبارداري، حمل و نقل آبي، ارتباطات (2)، خدمات رفاهي آبي و گازي، مؤسسات اعتباري، واسطه هاي ايمني و كالا، موسسات بيمه عمر، مؤسسات سرمايه گذاري در امر مستغلات و خدمات
كشاورزي، جنگل داري و شيلات (2)؛ ساختمانها، خط لوله ها به جز گاز طبيعي، خدمات حمل و نقل، خدمات بهداشتي، موسسات بيمه، واسطه ها ، خدمات و مؤسسات سرمايه گذاري در امر مستغلات، دارايي ها و غيره (3).
بقيه دنيا
دفتر تجزيه و تحليل اقتصاد : BEA
توجه : اعداد داخل پرانتزها نشاندهنده عدد اين صنايع زير مجموع مي باشدند كه برايشان برآوردي صورت مي گيرد.
برآوردهاي سالانه از طريق اظهارنامه هاي ماليات بر درآمد شركتي :
سومين برآوردهاي ماه جولاي كه در اين قسمت توضيح داده مي شوند، اساساً برآوردهاي نهايي محسوب مي گردند. برخلاف برخي از مؤلفه هاي NIPA، سود پيش از ماليات، بدهي ماليات بر منافع و سود سهام با وجود گنجانده شده منابع اطلاعاتي جديد در طول تجديد نظر و بررسي مجدد NIPA'S، تغيير نمي يابند. بررسي و اصلاح مجدد آماري، به تصحيح جدول هاي IRS و اضافه نمودن پاره اي از اطلاعات موجود آنهم تنها با يك Lag (تأخير) طولاني محدود مي باشد.
برآوردهاي هربوط به PBT، بدهي ماليات بر منافع و سود سهام كه توسط صنعت صورت مي پذيرد شامل يك بخش IRS آغازين و پس از آن تعدادي از تنظيمات مي باشد كه اطلاعات IRS را با قسمت تعريف NIPA هماهنگ مي سازد.
سود پيش از ماليات :
نقطه شروع پرداختن به اين مبحث، « كل وجوه دريافتي منهاي كسورات كلي IRS » مي باشد. براي هر صفت، IRS از طريق اظهارنامه ماليات بردرآمد شركتي بدست مي آيد. (اين آيتم يا بخش با درآمد مرتبط با ماليات متفاوت است از اين نظر كه آن شامل سود معاف از ماليات مي باشد اما مشمول قياس قانوني براي شركت ها نمي باشد.)
هماهنگي هاي اصلي با كل وجوه دريافتي منهاي كسورات كلي IRS لازم جهت رسيدن به PBT مرتبط با صنايع داخلي شامل موارد زير مي باشد:
ــ در نظر گرفتن يك امكان براي گزارش غلط درآمد شركتي كه توسط حسابرسي IRS آشكار نمي شود.
ــ كسورات IRS كه جزء هزينه توليدات جاري نمي باشند: كاهش مواد معدني داخلي، برآورد هزينه براي استخراج معادن و چاه ها، ماليات هاي برمنافع شركتي ايالتي و محلي و مطالبات لاوصول.
ــ مؤلفه هاي هزينه توليدات جاري كه كسورات IRS جاري نمي باشند: پرداخت سود شركت هاي سرمايه گذاري قانوني، هزينه تجارت و صادر كردن اوراق بهادار شركتي و ماليات هاي پرداخت شده توسط شركت هاي داخلي به دولت هاي بيگانه جهت درآمد و سود كسب شده در خارج.
ــ مؤلفه هاي درآمد داخلي از توليدات جاري اي كه درآمد IRS محسوب نمي گردد: سود برخي از انواع مؤسسات مالي.
ــ مؤلفه هاي درآمد IRS كه درآمد داخلي حاصل از توليدات جاري نمي باشند: سودها، زيان هاي خالص حاصل از فروش محصولات، سهام سود دريافت شده از شركت هاي داخلي و درآمد حاصل از دارايي خالص شركت هاي بيگانه و شعبات آنها.
براي رسيدن به PBT بر يك اساس ملي، سود rest of the world (سود بدست آمده در بقيه دنيا) ناشي از حساب هاي معاملات بين المللي BEA، جمع بسته مي شوند.
هماهنگي و تنظيم براي گزارش غلط در زمينه اظهارنامه هاي ماليات بر درآمد : جدول بندي هاي موجود در اين اظهارنامه ها، شامل درآمد گزارش شده نمي باشند. اما برآوردهاي NIPA بايد چنين درآمدي را شامل گردند. هماهنگي و تنظيم شامل اضافه كردن يك برآورد از سود اضافي اي مي باشد كه در صورت حسابرسي كليه اظهارنامه هاي شركتي، آشكار مي شد. اين برآورد بطور جداگانه براي شركت هايي كه سود يا زياني را گزارش مي دهند صورت مي گيرد. براي شركت هايي كه گزارش دهنده سود هستند، تنظيم بطريق زير صورت مي گيرد:
1) به منظور تعيين پرداخت هاي مالياتي دقيق از روي دارايي شركت، مقدار و ارزش ارزيابي در ازاي هر اظهارنامه كه توسط حسابرسان IRS تعيين مي شود، از نسبت كلي پرداخت ها بر مقادير تعيين شده، كاسته مي گردد.
2) برآوردهاي پرداخت دقيق از طريق ضرب مقادير كل در تعداد اظهارنامه هاي مالياتي شركت حاوي درآمد، افزايش مي يابند.
3) مقادير كل پرداخت هايي كه محاسبه شده اند بر نرخ ماليات شركتي مربوطه تقسيم مي شوند تا سود اضافي تخمين زده شود. براي شركت هايي هم كه زيان را گزارش داده اند، تنظيم از طريق ضرب زيانهاي كلي در يك برآورد، براساس اطلاعات پراكنده IRS در زمينه درصدي كه زيانها در جريان حسابرسي كاهش مي يابند، صورت مي گيرد.
توزيع صنعتي سود حسابرسي براساس قضاوت حسابرسان IRS مي باشد. بيشترين مقادير حسابرسي، بيش از هزينه استهلاك، كارخانجات و تجهيزات، براي تعمير و اصلاحات بيش از اندازه مبالغه آميز، حقوق غير واقعي كارمندان و صرف هزينه تعيين مي گردد. از اينرو، كل سود حسابرسي تقسيم شده و از طريق صنعت ميان بخش هاي گفته شده در بالا توزيع مي گردد.
درآمد بانك هاي ذخاير فدرال و ساير مؤسسات اعتباري تحت پوشش فدرال: بخش شركتي NIPA'S شامل موارد زير است :
بانك هاي ذخاير فدرال، بانك هاي مسكن فدرال، شركت وام مسكن دهنده فدرال و سيستم اعتباري كشاورزي فدرال.
از آن جايي كه اين مؤسسات اظهارنامه هاي مالياتي را بايگاني نمي كنند، درآمد و هزينه ها در اظهارنامه هاي ماليات بر درآمد شركت لحاظ نمي گردند. سود سيستم ذخيره فدرال و بانك هاي مسكن فدرال در PBT مؤسسات سپرده گذاري گنجانده مي شوند.
سود سيستم ذخيره اي فدرال بوسيله درآمد خالص جاري منهاي هزرينه ها براي هيأت دولت، ارزش هاي جاري و هزينه هاي واسطه اي غير آشكار كه در گزارش سالانه هيأت دولت وجود دارند، برآورد مي شود. درآمد خالص ساير مؤسسات در PBT مؤسسات غير سرمايه گذاري گنجانده مي شود. منبع اطلاعات مربوط به درآمد خالص عبارتست از : گزارشات سالانه بانك مسكن فدرال، شركت وام دهنده براي رهن مسكن فدرال و سيستم اعتبار كشاورزي كه توسط اداره اعتبار كشاورزي جمع آوري مي گردد.
ساير سازمانهايي كه اظهارنامه هاي ماليات بر درآمد را بايگاني نمي نمايند : مؤسسات شخصي مرتبط با خسارات و صدمات و نيز سازمانهاي غير انتفاعي تجاري معاف از ماليات بردرآمد در بخش شركتي NIPA و در زمره ادارات دارايي و سرمايه گذاري قرار مي گيرند. مؤسسات شخصي مرتبط با خسارات و صدمات، در واقع مؤسسات قانوني مستقلي هستند كه پرداخت خسارات توليدات و محصولات را مديريت مي كنند. اين پرداخت ها زماني صورت مي گيرد كه تمام بودجه موجود، خرج شده باشد. داده هاي مربوط به دريافت ها و پرداخت ها از طريق گزارشات بودجه اي مؤسسات جمع آوري مي گردد. درآمد (درآمد اضافي يا سود) سازمان هاي كشاورزي، اتحاديه هاي تجاري، مؤسسات مربوط به مستغلات و سازمان هايي كه براي كشاورزي بودجه بندي مي كنند، براساس جدول بندي IRS اظهارنامه هاي بايگاني شده توسط سازمانهايي معاف از ماليات مي باشد. درآمد و سود مؤسسات سپرده گذاري دو سويه ـ بانك دخاير و اتحاديه هاي اعتباري دو سويه ـ به عنوان PBT محسوب مي گردد. تا سال 1953، اظهارنامه هاي مالياتي بر درآمد شركتي اين بانك ها، نشاندهنده اين درآمد نبودند چرا كه اين مؤسسات اساساً براي اين درآمد، مالياتي پرداخت نمي كردند. اصلاح و تنظيم براي سال هاي قبل از 1953 از طريق داده هاي مربوط به اظهارنامه هاي ماليات بر درآمد شركتي سال 1953 و با استفاده از اطلاعات مرتبط با سود بانك ذخاير دو سويه بيمه شده توسط شركت بيمه سرمايه فدرال، صورت مي پذيرد. در اظهارنامه هاي ماليات بر درآمد شركتي اتحاديه هاي اعتباري نيز، درآمد گنجانده نشده زيرا اين مؤسسات، مالياتي براي آن پرداخت نمي كنند. اصلاح و تنظيم شامل سود سهام كمتر درآمد خالص براي سهامداران و بازپرداخت سود مي باشد.
مصرف مواد معدني داخلي : كشف منابع طبيعي در NIPA'S، تشكيل سرمايه محسوب نمي شود. از اينرو، استفاده و به اتمام رسانيدن آنها براي توليد محصولات، هزينه اي را در پي ندارد. برعكس در IRS، چنين استفاده اي مستلزم پرداخت هزينه مي باشد. اما استفاده از منابع طبيعي داخلي، هزينه كمتري را در پي داشته و به نوبه خود سود حاصل از توليدات را افزايش مي دهد. تعديل و تنظيم از طريق تفاوت ميان هزينه مصرف موجود در اظهارنامه ماليات بر درآمد شركتي و برآورد هزينه مصرف خارجي (براساس مطالعات IRS ) صورت مي گيرد.
تعديل و تنظيم براي كاهش هزينه اكتشاف معدن و چاه : هزينه اكتشاف معدن و چاه ها در NIPA'S به عنوان تشكيل سرمايه محسوب مي شود. برعكس، در IRS، برخي از اين هزينه ها به عنوان هزينه جاري مطالبه مي گردند. در اظهارنامه ماليات بر درآمد شركتي، « ساير كسورات» تعديل مي شوند تا بخش هزينه شده سرمايه گذاري سال جاري حذف و بدهي استهلاكي آنها كه مربوط به همان سال و سال پيش بوده، جمع شوند. برآورد هزينه استخراج نفت و گاز طبيعي از طريق داده هاي مربوط به طول كندن زمين و قيمت ها بدست مي آيد. اين داده ها از طريق شركت نفت آمريكا، شاخص هاي قيمت توليد كننده ارائه شده توسط دفتر آمار كار و تا سال 1995 نيز از طريق بررسي سالانه نفت و گاز توسط دفتر سرشماري، بدست مي آيند. برآورد هزينه هاي پرداخت شده براي استخراج معادن (غير از نفت و گاز طبيعي) براساس سرشماري اقتصادي quinquennial و نيز هزينه هاي سرمايه اي تخمين زده شده از طريق بررسي هزينه هاي سرمايه اي سالانه دفتر سرشماري مي باشد.
هزينه هاي استهلاكي براي سرمايه گذاري در اكتشاف معادن و چاه ها، از طريق محاسبه دائمي موجودي كه در آن اين سرمايه گذاري در طول زمان مستهلك مي شود، برآورد مي گردد.
تعديل و تنظيم براي تمام حوزه هاي صورت گرفته و به اشكال قانوني سازمانها و صنايع اختصاص مي يابد. اين تنظيم براساس برآوردهاي BEA هزينه مصرف داخلي مي باشد.
ماليات بر منافع شركتي ايالتي و محلي : PBT قبل از كسر ماليات هاي بر درآمد برآورد مي گردد. از آن جا كه مالياتهاي بر درآمد ايالتي و محلي در اظهارنامه مالياتي فدرال جزء آيتم هزينه ها محسوب مي شوند، بايد به « كسورات كلي منهاي دربافتهاي كي » اظهارنامه ماليات بر درآمد شركتي اظافه شوند. اما ماليات ها در اظهارنامه مالياتي فدرال بطور جداگانه نشان داده نمي شود. برآورد نيز براساس دريافت هاي دولتي ايالتي و محلي گردآوري شده توسط دفتر سرشماري از طريق خلاصه ماليات ايالتي و محلي بصورت سه ماهه مي باشد. توزيع صنعتي اين ماليات ها براساس توزيع صنعتي در اظهارنامه ماليات بر درآمد شركتي براي بدعي ماليات بر درآمد فدرال مي باشد.
شركت ها : پرداخت سود شركت هاي سرمايه گذاري كنترل شده، به عنوان يك هزينه در برآورد كسورات كلي اظهارنامه ماليات بر درآمد شركتي نشان داده نمي شوند. اين تنظيم و تعديل، پرداخت سود را به عنوان هزينه اي در محاسبه سود NIPA نشان مي دهد و نيز بعنوان توزيع وجوه نقدي حاصل از سود محاسبه مي گردد (براساس جدول بندي هاي اظهارنامه ماليات بر درآمد شركتي ارائه شده براي شركت هاي سرمايه گذاري).
مطالبات لاوصول : مطالبات لاوصول، هزينه هاي حاصل از توليدات جاري محسوب نشده، بعنوان هزينه اي در محاسبه سود NIPA منعكس نمي گردد. تنظيم و تعديل شامل بخش مطالبات لاوصول اظهارنامه مالياتي مي باشد.
سود و زيان خالص حاصل از فروش دارايي ها : سود حاصل از فروش دارايي هاي ثابت و اوراق بهادار، درآمد حاصل از توليدات جاري محسوب نمي شوند. كسورات كلي منهاي دريافت هاي كلي اظهارنامه مالياتي تنظيم مي شوند تا اين سود و زيانها حذف گردند. تنظيم شامل آيتم هاي اظهارنامه ماليات بر درآمد براي سود خالص به همراه دو اصلاح و تغيير مي باشد. نخستين اصلاح به درآمد حاصل از فروش الوار، زغالسنگ، آهن، حيوانات اهلي و محصولات درو نشده ارتباط دارد. به اين درآمد از نظر سود يا زيان براي اهداف مالياتي پرداخته مي شود اما در سود NIPA گنجانده نمي شود زيرا آن بازتاب توليدات جاري مي باشد. از اينرو، برآورد اين سود يا زيان از سود خالص اظهارنامه مالياتي تفريق مي گردد. اصلاح دوم به خسارات اتفاقي وارد شده به سرمايه ثابت بر مي گردد. در اظهارنامه مالياتي، آيتم هاي سود خالص شامل مبلغ اضافي پرداخت بيمه براي خسارات اتفاقي مي باشد. اين مبلغ در NIPA'S سود سرمايه اي محسوب نمي شود. پرداخت بيمه، هزينه توليدات جاري براي دارندگان بيمه مي باشد و بهاي تمام شده تاريخي اموال خسارت ديده، بعنوان استهلاك يا كاهش بها تلقي مي گردد. از اينرو، آيتم هاي سود خالص اظهارنامه مالياتي اصلاح مي گردند تا مبلغ اضافي اي كه بعنوان تفاوت ميان پرداخت هاي بيمه محاسبه مي شود، حذف گردد.
سود سهام دريافت شده از شركت هاي داخلي : سود NIPA حاصلجمع هر كدام از درآمدهاي حاصل از توليدات جاري يك شركت مي باشد. سود سهام دريافت شده توسط شركت جزء اين درآمد محسوب نمي گردد. برعكس، سود سهام پرداخت شده توسط ساير شركت هاي داخلي در دريافت كلي منهاي كسورات كلي اظهار نامه مالياتي گنجانده مي شود. در اين تنظيم، سود سهام حذف مي گردد.
درآمد سهام عادي در شركت هاي خارجي و شعبات شركت هاي آمريكايي : در اين تنظيم و تعديل، دريافتهاي كلي منهاي كسورات كلي در اظهارنامه مالياتي بر يك اساس داخلي مي باشد؛ يعني از طريق حذف درآمد كسب شده در خارج از كشور توسط شركت هاي آمريكايي كه مشمول دريافت هاي كلي منهاي كسورات كلي در اظهارنامه مالياتي مي باشند : اين تنظيم عبارتست از :
1) جمع سود سهام دريافت شده از خارج از كشور
2) جمع ساير درآمدهاي حاصل از منابع خارجي
3) جمع درآمد كسب شده توسط شركت هاي آمريكايي از سال 1976
4) جمع درآمد كسب شده توسط شركت هاي تجاري غربي از سال 1959 تا 1980
قبل از سال 1987، دو اصلاح و تغيير در برآورد و تنظيم صورت پذيرفت : حق الزحمه ها و حق امتيازهاي دريافت شده از خارجي ها كسر شدند و آنهايي كه به خارجي ها پرداخت شدند، جمع گرديدند (به ترتيب، براساس اطلاعات گرفته شده از حساب هاي معاملات بين المللي BEA و جدول هاي ويژه IRS). به حق الزحمه و حق امتيازهايي كه در برآورد pre – 1987 Form 1118 گنجانده مي شوند، بعنوان مبالغ دريافتي در ازاي خدمات ارائه شده در NIPA'S و ITA'S و نه بعنوان بخشي از سود « بقيه دنيا » پرداخته مي شود. با آغاز سال 1987، تنظيمي كه شامل حذف درآمدهاي خارجي شركت هاي آمريكايي و بويژه حذف سود دريافت شده از شركت هاي آمريكايي از طريق عمليات غير شركتي خارجي بود، با استفاده از داده هاي حاصل از IRS Form 1118 كاملتر شد.
هزينه تجارت يا صادر كردن اوراق بهادار شركتي : هزينه تجارت (كارمزد دلالان و واسطه ها) و صادر كردن اوراق بهادار شركتي به عنوان هزينه هاي جاري در محاسبه سود NIPA تلقي مي گردند. برعكس، در محاسبه ماليات، اين هزينه ها معمولاً به تعويق انداخته مي شوند. در مورد هزينه تجارت، تعديل و تنظيم (adjustment) به منظور رسيدگي به اين هزينه ها بعنوان هزينه جاري و نه كاهشي در سود سرمايه اي آينده صورت مي پذيرد. برآورد كارمزد دلالان براساس داده هاي مربوط به كارمزدهاي پرداخت شده مي باشد كه در New York Stock Exchange آمده اند. سهم شركتي نيز ميزان مازاد پس از كسر كردن كارمزدهاي پرداخت شده مي باشد (كه براساس اطلاعات موجود در SEC و معاملات موجودي ها مي باشد). اين سود شركتي توسط صنعت و آيتم « ساير سرمايه گذاري هاي » موجود در اظهارنامه مالياتي تخصيص مي يابد. تنظيم هزينه تجارت همچنين شامل پرداخت بدهي هاي خدماتي توسط شركت ها به معامله كنندگان داخلي اي مي باشد كه كارمزد خود را بطور آشكار مطالبه نمي نمايند. اين كارمزد بعنوان تفاوت ميان قيمت خريد اوراق بهادار يا سهام و قيمت فروش آنها مي باشد (براساس قيمت خريد مبتني بر داده هاي فروش). در مورد اوراق بهادار دولت فدرال، كارمزدهاي بازبيني شده با استفاده از مقادير دلاري تجارت برآورد مي گردد (همانطور كه در Federal Reserve Bank of New York و Wall Street Journal گزارش شد.)
در مورد سهام نيز، كارمزدهاي بازبيني شده در دو بخش برآورد مي شوند : براي موجودي هاي فروخته شده بصورت Over the Counter ، داده هاي مقاديري، از National Association of Securities Dealers و داده هاي مربوط به مبالغ پيشنهادي مناقصه، از The Wall Street Journal بدست مي آيند. همچنين براي موجودي هاي exchange – traded ، داده هاي مقاديري براساس معاملات New York Stock Exchange و ساير مبادلات و نيز براساس مبالغ پيشنهادي مناقصه مي باشند. سهم شركتي كارمزدها با استفاده از داده هاي مربوط به بهره مندي شركت از گردش بودجه براي اوراق بهادار برآورد مي شود و نيز با استفاده از داده هاي مربوط به معاملات موجود در گزارشات New York Stock Exchange ، براي سهام عادي برآورد مي گردد. در مورد هزينه صدور اوراق بهادار سهام سرمايه اي يا بدهي به حقوق صاحبان سهام، تنظيم و تعديلي براي رسيدگي به اين هزينه به عنوان هزينه هاي جاري صورت مي گيرد و برآورد آن نيز براساس داده هاي SEC در زمينه عرضه اوراق بهادار جديد و هزينه هاي آن مي باشد. تخصيص توسط صنعت براساس جداول SEC و داده هاي اظهارنامه مالياتي مبني بر دارايي مستغلات و موجوديهاي سرمايه اي مي باشد.
ماليات هاي پرداخت شده توسط شركتهاي داخلي به دولت هاي خارجي براي درآمد كسب شده در خارج از كشور : در اين جا، پرداخت ماليات هاي غير مستقيم براي درآمد حاصل از سرمايه گذاري مستقيم و سود آن، ثبت مي گردد. اين پرداخت ها در NIPA'S بعنوان پرداخت هاي انتقالي به خارجيان نشان داده مي شوند. برآوردها براساس داده هاي ITA و جداول IRS ويژه در زمينه ماليات هاي كسر شده از حقوق خارجي مي باشد. حاصلجمع كلي سالانه به صنايع اختصاص مي يابد.
درآمد كسب شده از سهام عادي در شركت هاي خارجي و شعبات آنها توسط تمام افراد مقيم آمريكا : همانطور كه پيشتر بدان اشاره شد، تنظيم و تعديل با دريافت هاي كلي منهاي كسورات كلي، PBT را براي صنايع داخلي فراهم آورده، سود كسب شده « در ساير نقاط دنيا» را حذف مي كند. براي بدست آوردن PBT بر يك اساس ملي، سود كسب شده در ساير نقاط دنيا كه از ITA'S بدست آمده، جمع مي گردد. اين تنظيم شامل درآمد تمام مقيمان آمريكا چه شركت ها و چه اشخاص، درآمد شركت هاي وابسته آمريكايي كه مستقيماً سرمايه گذاري مي كنند و سود سهام ساير دريافت هاي خصوصي مي باشد. تمام آيتم ها بصورت ماليات هاي بر درآمد خالص و سود و زيان سرمايه اي ثبت مي شوند؛ به غير از سود سهام مربوط به درآمد حاصل از سرمايه گذاري مستقيم و درآمد پورت فوليو كه قبل از كسورات ماليات هاي كسر شده غير مستقيم ثبت مي گردند. در داده هاي ITA تنظيم شده، پورتوريكو و قلمروهاي آمريكا حذف مي شوند. با اينكار اين پوشش جغرافيايي با پوشش جغرافيايي موجود در NIPA'S برابر مي شود (50 ايالت و مرز كلمبيا).
بدهي ماليات بر منافع :
نقطه آغاز برآورد بدهي ماليات بر منافع، ماليات بر درآمد IRS مي باشد كه بصورت ماليات بردرآمد فدرال و ماليات بر منافع اضافي نشان داده مي شود. براي هر صنعت، اين آيتم از اظهارنامه ماليات بردرآمد شركتي بدست مي آيد و ميزان كلي ماليات بر درآمد را قبل از مطالبه آن محاسبه مي نمايد. اين آيتم، بدهي ماليات بر درآمد فدرالي ناخالص براي درآمد حاصل از تمام منابع مي باشد. تنظيمات براي ماليات بر منافع اضافي و درآمد فدرالي IRS كه براي برآورد بدهي ماليات بر منافع NIPA مورد نيازند، عبارتند از :
ــ بدهي مالياتي اعلام شده توسط حسابرسي IRS ، مذكرات مجدد و بازپرداخت هاي مشمول سري به گذشته
ــ مؤلفه هاي بدهي مالياتي NIPA كه در ماليات بر منافع اضافي و درآمد فدرالي IRS گنجانده نمي شوند و به عبارتي پرداخت ها به خزانه آمريكا توسط بانك ذخاير فدرال و accrual هاي ماليات بر منافع شركتي ايالتي و محلي
ــ مطالبات و بستانكاريهاي مالياتي IRS كه براي برآورد بدهي مالياتي NIPA كسر مي گردند و عبارتند از : مطالبات مالياتي خارجي، مطالبات مالياتي سرمايه اي و ساير مطالبات مالياتي.
اصلاحات و بازبيني هاي پس از جدول بندي نتايج حاصل از حسابرسي، مذاكره مجدد و تسري به گذشته بازپرداخت ها :
تنظيم نتايج حاصل از حسابرسي، مذاكره مجدد و تسري به گرشته بازپرداخت ها ضروري است چرا كه جداول اظهارنامه مالياتي از نمونه هايي از اظهارنامه هاي مالياتي حسابرسي نشده تشكيل مي شوند. تنظيم حسابرسي شامل مقدار دقيق بدهي مالياتي مازاد شركت ها مي باشد. پرداختهاي مالياتي دقيق در اولين مرحله از محاسبات PBT برآورد مي شوند. اين تنظيم توسط صنعت درست به همان روش تنظيم حسابرسي براي PBT ، توزيع مي گردد. در NIPA'S ، بازپرداخت مالياتي حاصل از زيانهاي عملياتي خالص به عنوان بدهي مالياتي كاهش يافته در آن سال بررسي مي شوند. در IRS ، شركت هايي با چنين زيان هايي مي توانند براي درخواست يك بازپرداخت مالياتي كه در سال هاي قبل پرداخت گرديده، اين زيانها را تسري به دوره هاي گذشته كرده و آنها را در صورت مازاد بودن سود در سال هايي كه بازپرداخت انجام مي گيرد، به آينده انتقال دهند. BEA، داده هاي مربوط به بازپرداخت هاي مشمول تسري به گذشته را از جداول IRS ماهيانه درخواست بازپرداختهاي مشمول تسري به گذشته بدست مي آورد. تنظيم نيز براساس كسري هاي گزارش شده در اظهارنامه مالياتي انجام مي گيرد. براي انتقال به دوره هاي بعد، تنظيمي صورت نمي گيرد زيرا پرداخت هاي مالياتي كمتر، در اظهارنامه ماليات بر درآمد شركتي نشان داده مي شوند.
مبالغ پرداخت شده به خزانه آمريكا توسط بانك ذخاير فدرال : بانك هاي ذخاير فدرال جزء بخش شركتي NIPA محسوب مي شوند اما در اظهارنامه ماليات بر درآمد شركتي گنجانده نمي شوند. از اينرو، پرداخت به خزانه آمريكا توسط اين بانك ها كه در NIPA'S ، ماليات تلقي مي گردند، بايد به ماليات بر درآمد فدرالي IRS اضافه شوند.
Accrual هاي ماليات بر منافع شركت ايالتي و بومي : در NIPA'S ، بدهي ماليات بر منافع شامل ماليات هاي فدرالي، ايالتي و بومي مي باشد. از آن جا كه ماليات هاي ايالتي و بومي در اظهارنامه ماليات فدرال، جزء آيتم هزينه ها هستند، بايد به آيتم اظهارنامه هاي مالياتي بر درآمد شركتي كه فقط شامل ماليات هاي فدرالي مي باشد، اضافه شوند.
Tax Credits : برآورد NIPA در زمينه بدهي ماليات بر منافع، نشاندهنده بدهي مالياتي حقيقي مي باشد. در نتيجه، tax credits ، بايد از آيتم مالياتي اظهارنامه ماليات بر درآمد شركتي كسر گردند. اين Credit ها عبارتند از : tax credits آمريكايي كه براي ماليات هاي خارجي پرداخت مي گردد ـ tax credit سرمايه گذاري ـ tax credit – work incentive credit دارايي و ثروت آمريكا ـ tax credit اشتغال ـ Credit مشاغل مورد نظر ـ Credit سوخت منبع غير سنتي ـ Credit سوخت الكلي ـ Credit فعاليتهاي تحقيقي ـ Credit مالكيت كاركنان و غيره . در سال 1984 ، tax credit سرمايه گذاري، Credit مشاغل، سوخت الكلي و Credit مالكيت كاركنان در غالب يك Credit كلي تركيب شدند. علاوه بر اين Credits ، Credit هاي ديگر نيز به آن اضافه شدند مانند : Credit فعاليت هاي تحقيقي، Creditخانه سازي و مسكن با درآمد پايين، Credit عدم دسترسي، Credit اكتشاف نفت، Credit توليد منابع الكتريسته قابل تجديد شدن، Credit اشتغال و استخدام هندي، Credit شركت هاي توسعه اجتماعي و غيره.
- - - به روز رسانی شده - - -
سود سهام :
نقطه شروع محاسبه سود سهام، توزيعات IRS براي سهامداران، وجوه نقد و اموال مي باشد كه بصورت سود سهام پرزداخت شده در شكل نقدي يا غير نقدي نشان داده مي شود. براي هر صنعت، اين آيتم، از اظهارنامه ماليات بر درآمد شركتي بدست مي آيد و شامل پرداخت نقدي و غير نقدي از عايدات جاري يا تقسيم نشده مي باشد. اما سود سهام يا ساير توزيعات سرمايه اي پرداخت شده در آن گنجانده نمي شوند.
تنظيم براي سود سهام IRS پرداخت شده بصورت نقدي يا غير نقدي كه براي رسيدن به سود سهام NIPA لازم است شامل موارد زير مي باشد :
1) بررسي هاي مجدد و اصلاحات پس از جدول بندي
2) مؤلفه هاي سود سهام NIPA كه در سود سهام IRS پرداخت شده بصورت نقدي يا غير نقدي نمي گنجند (سود سهام پرداخت شده توسط بانك ذخاير فدرال و ساير مؤسسات اعتباري تحت پوشش فدرال)
3) مؤلفه هاي سود سهام IRS پرداخت شده در شكل نقدي يا غير نقدي اي كه در سود سهام NIPA نمي گنجند (توزيع سود سرمايه اي شركت هاي سرمايه گذاري قانوني، پرداخت سود اين شركت ها و سود سهام دريافت شده توسط شركت هاي آمريكايي).
بررسي و اصلاحات پس از جدول بندي : چندين تنظيم پس از جدول بندي، بر روي سود سهام تأثير گذار مي باشند.
سود سهام پرداخت شده توسط بانك ذخاير فدرال و ساير مؤسسات اعتباري تحت پوشش فدرال :
Farm Credit System banks , Federal home loan banks , Federal Reserve banks ، در بخش شركتي NIPA'S گنجانده مي شوند. از آن جا كه اين مؤسسات ، اظهارنامه ماليات بر درآمد شركتي وجود ندارند. سود سهام پرداخت شده توسط اين مؤسسات، مشمول سود سهام مؤسسات سپرده گذاري و غير سپرده گذاري مي شود.
دريافت سود سهام از خارج از كشور از آمريكا : سود سهام آيتم اظهارنامه ماليات بر درآمد شركتي كه از منابع خارجي دريافت مي شود، تنها شامل سود سهام دريافت شده توسط شركت ها مي باشد. براي برآورد سود سهام براساس حساب هاي ملي ، آيتم اظهارنامه ماليات شركتي حذف شده و به جاي آن برآورد BEA سود سهام دريافت شده توسط تمام مقيمان آمريكا، اضافه مي گردد. تنظيمي نيز براي جريان هاي خروجي صورت مي گيرد. برآورد سود سهام خارجي مورد استفاده در اين تنظيم شامل عايدات يا سود توزيع شده سازمان هاي وابسته غير ثبت شده آمريكايي و سرمايه گذاران مستقيم خارجي مي باشد.
برآورد سالانه و سه ماهه سود پيش از ماليات برون نمايي شده :
نخستين برآورد سالانه ماه جولاي از طريق برون نمايي از دومين برآوردهاي ماه جولاي بدست مي آيند. در حاليكه داده هاي منبع اجازه دهند، اين برون نمايي توسط صنعت انجام مي گيرد. تقريباً براي هر هفتاد و پنج صنعت، شاخص هاي ويژه اي بكار گرفته مي شوند تا يك مبناي مناسب را برون يابي كنند كه عبارتست از PBT منها يا به اضافه هر كدام از آيتم هاي تطبيق حسابهاي برونيابي شده در سطح all – industry مرتبط با آن صنعت. برآوردهاي سه ماهه بوسيله درون يابي يا ميانگيري برآوردهاي سالانه و برآورد سه ماهه هاي جاري بوسيله برون يابي صورت مي گيرند. برآوردهاي سالانه از لحاظ جزئيات صنعتي اندكي از برآوردهاي سه ماهه مفصل ترند و براي هر صنعت، PBT برون يابي مي شود هر چند كه براي برخي از آنها آيتم هاي تطبيق حسابها در شاخص قرار نگرفته باشند. بيشتر شاخص هاي صنعتي بر اساس درآمد جدول بندي شده در گزارش مالي سه ماهه مي باشند.
روش هاي برآورد وقتي كه درآمد ناخالص، شاخص است، به قرار زير مي باشد :
1) مبنايي گسترده بعنوان حاصلجمع برآوردهاي مبنا و BEA مرتبط با استهلاك مبتني بر اظهارنامه مالياتي تعيين مي گردد.
2) اين مبناي گسترده بوسيله يك شاخص، حاصلجمع استهلاك و درآمد خالص پيش از ماليات، برون يابي مي شود.
3) برآوردهاي BEA استهلاك مبتني بر اظهارنامه مالياتي، از برون يابي انجام شده در قسمت (2) كسر مي گردد. اين روش، برآوردهاي PBT را با برآوردهاي استهلاك بر پايه اظهارنامه مالياتي BEA ، هماهنگ مي سازد و نيز از مشكلاتي كه در اثر تغيير رابطه ميان برآوردهاي مالي و مالياتي استهلاك در برون يابي ايجاد مي گردد، جلوگيري مي كند. پس از توصيف چگونگي ايجاد آيتم هاي تطبيق حسابها، اين بخشريال شاخص هاي مورد استفاده براي برون يابي در هنگام انجام برآوردهاي سالانه و نيز شاخص هاي مورد استفاده براي درون يابي و برون يابي در هنگام انجام برآوردهاي سه ماهه را توضيح مي دهد.
آيتم هاي تطبيق حسابها كه در سطح all – industry فراهم مي شوند :
سود حسابرسي : براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي، تنظيم از طريق برون يابي و با استفاده از جمع آوري هاي ماليات شركتي صورت مي گيرد. براي دومين برآوردهاي ماه جولاي، اطلاعات IRS در زمينه نتايج حسابرسي هم مورد استفاده قرار مي گيرد. توزيع توسط صنعت نيز مشابه سومين برآوردهاي ماه جولاي مي باشد.
تنظيمات پس از جدول بندي : براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي، برآورد ارزيابي هاي ويژه در صنايع مربوط به مستغلات و ساخت و ساز، براساس دريافت هاي دولتي ايالتي و محلي مي باشد. اين روش براي دومين و سومين برآوردهاي ماه جولاي يكسان است.
[بدهي] استهلاك نامشهود : براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي، تنظيم بوسيله برون يابي قضاوتي صورت مي گيرد.
جريمه هاي شركتي : براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي، تنظيم براساس داده هاي بودجه اي فدرال و اطلاعات در زمينه رأي دادگاه مي باشد. اين روش، مشابه روش مورد استفاده در دومين و سومين برآوردهاي ماه جولاي است.
تنظيم براي كاهش هزينه هاي استخراج و اكتشاف معادن و چاه ها : براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي، تنظيم توسط صنعت انجام گرفته، توزيع مي شود (درست مانند دومين و سومين برآوردهاي ماه جولاي).
سازمانهاي غيرانتفاعي اي كه به تجارت مي پردازند : براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي، تنظيم توسط برون يابي قضاوتي صورت گرفته و سپس ميان مؤسسات خدماتي و اعتباري و ساير مؤسسات به جزء بانك ها توزيع مي شود.
تنظيم براي پرداخت هاي سود شركت هاي سرمايه گذاري كنترل شده : پرداخت سود كه عمدتاً از بودجه بازار پولي صورت مي گيرد، در برآورد توزيع وجوه نقد اظهارنامه هاي ماليات بر درآمد شركتي گنجانده مي شود. اين تنظيم چنين پرداخت هايي را از سود سهام حذف مي كند. اين تنظيم همچنين بعنوان قسمتي از توزيعات وجوه نقد حاصل از سود بدست آمده، صورت مي پذيرد.
سود سهام دريافت شده توسط شركت هاي آمريكايي : در بدست آوردن PBT ، آيتم هاي مربوط به سود سهام دريافت شده توسط شركت هاي آمريكايي در اظهارنامه مالياتي، كسر مي شوند. اين تنظيم بايد براي يكي از مؤلفه هاي PBT صورت پذيرد. اين تنظيم براي سود سهام نيز انجام مي گيرد تا برآورد مناسبي براي سود شركتي توزيع نشده بدست آيد. برآورد سود سهام خالص بدست آمده برابر است با دريافت سود سهام اشخاص، دولت و حارجيان. تنظيم، شامل سود سهام داخلي و خارجي دريافت شده مي باشد (از اظهارنامه هاي ماليات بر درآمد شركتي).
هزينه تجارت يا صدور اوراق بهادار شركتي : براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي، تنظيم براساس اطلاعات گرفته شده از Securities and Exchange Comission (كارمزد مبادلات اوراق بهادار) و تبديل اوراق بهادار مي باشد. روش كار، مشابه دومين و سومين برآوردهاي ماه جولاي مي باشد.
ماليات هاي پرداخت شده توسط شركتهاي داخلي به دولت هاي خارجي براي درآمد كسب شده در خارج از كشور : براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي، تنظيم براساس داده هاي مربوط به معاملات بين المللي و جداول IRS ويژه مي باشد. روش كار، مشابه دومين و سومين برآوردهاي ماه جولاي مي باشد.
كشاورزي، جنگلداري و شيلات :
كشاورزي : براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي، مبنا بوسيله برآوردهاي BEA درآمد خالص حاصل از كشاورزي برون يابي مي شود. اين برآوردها، براساس اطلاعات گرفته شده از سازمان كشاورزي مي باشند. براي برآوردهاي سه ماهه، PBT بوسيله همان شاخص بكار گرفته شده در نخستين برآوردهاي ماه جولاي، برون يابي و درون يابي مي گردد.
خدمات كشاورزي، جنگلداري و شيلات : براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي، مبنا بطور قضاوتي برون يابي مي شود و براي برآوردهاي سه ماهه نيز، PBTبطور قضاوتي برونيابي و درون يابي مي گردد.
استخراج معدن :
براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي، مبناي هر كدام از چهار صنعت، بوسيله درآمد پيش از ماليات خالص (موجود در گزارش مالي سه ماهه) برون يابي مي شود. براي برآوردهاي سه ماهه، PBT مربوط به اين چهار صنعت بوسيله همان شاخص مورد استفاده در نخستين برآوردهاي ماه جولاي برون يابي و درون يابي مي گردد.
ساخت و ساز :
براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي، مبنا بوسيله درآمد پيش از ماليات خالص جدول بندي شده توسط BEA ، برون يابي مي شود. براي برآوردهاي سه ماهه، PBT بوسيله شاخص درآمد پيش از ماليات خالص ايجاد شده از روي برآوردهاي BEA برون يابي مي شود. اين برآوردهاي BEA ، به فروش هاي شركت هاي ساختماني و نسبت سود مربوط مي باشند. ميزان فروش، از روي برگشت سالانه دريافتهاي شركتي IRS در زمينه ارزش كلي ساخت و ساز عمومي و مكانهاي غير مسكوني شخصي جديد، برآورد مي گردد. نسبت سود از طريق برون يابي ميزان نسبت هاي سالانه سود به دريافت ها (از اظهارنامه مالياتي) برآورد مي شود.
توليد :
براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي، مبناي هر كدام از 21 صنعت با استفاده از درآمد ناخالص برونيابي مي شود.
شاخص صنعت عبارتست از حاصلجمع درآمد (يا زيان) پيش از ماليات بر درآمد به اضافه استهلاك و مصرف اموال، كارخانجات و تجهيزات، منهاي سود سهام، آيتم هاي غير متناوب و درآمد خارجي. در مورد برآوردهاي سه ماهه نيز چنين روشي جهت برون يابي و درون يابي براي هر 21 صنعت مورد استفاده قرار مي گيرند.
حمل و نقل :
حمل و نقل با قطار : براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي، مبنا با استفاده از درآمد ناخالص برون يابي مي شود. اطلاعات مربوط به درآمد پيش از ماليات عادي و استهلاك، در گزارشات ارائه شده به سازمان راه و ترابري آمده است. اين اطلاعات توسط AAR جدول بندي مي شوند. براي برآوردهاي سه ماهه، روش مشابهي براي برون يابي و درون يابي مورد استفاده قرار مي گيرد به جزء اينكه مبناي گسترده شامل برآوردهاي PBT ، BEA استهلاك مبتني بر اظهارنامه مالياتي مي باشد. براي برآورد 55 روزه، جدول بندي AAR موجود نمي باشد و BEA ، نمونه اي از گزارشات سهامداران را به منظور استفاده بعنوان يك شاخص، جدول بندي مي كند.
حمل و نقل هوايي : براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي، مبنا با استفاده از درآمد ناخالص برون يابي مي شود. اطلاعات مربوط به درآمد و استهلاك در جداول موجود در گزارشات ارائه شده توسط دفتر آما هواپيمايي سازمان حمل و نقل آمريكا آمده است. براي برآوردهاي سه ماهه، روش مشابهي براي برون يابي و درون يابي استفاده مي شود. به جز اينكه، مبناي گسترده، حاصلجمع برآوردهاي PBT ، BEA استهلاك مبتني بر اظهارنامه مالياتي مي باشد. براي درون يابي سه ماهه آغاز شده با نخستين برآوردهاي ماه جولاي، اطلاعات مربوط به درآمد استهلاك در جدول هاي سازمان حمل و نقل و ترابري آمده اند. براي برآوردهاي 58 روزه و 55 روزه نيز اين اطلاعات در جدول هاي BEA يك نمونه از گزارشات سهامداران موجود مي باشند.
حمل و نقل (با كاميون) و انبارداري : براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي، مبنا بوسيله درآمد پيش از ماليات خالص جدول بندي شده توسط BEA برون يابي مي شود. براي برآوردهاي سه ماهه، PBT بوسيله شاخص هاي مشابه مورد استفاده در نخستين برآوردهاي ماه جولاي، برون يابي و درون يابي مي شود.
حمل و نقل مسافر محلي و بين شهري : براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي، مبنا بوسيله درآمد خالص جدول بندي شده توسط دفتر آماري سازمان حمل و نقل و برون يابي مي شود. براي برآوردهاي سه ماهه، PBT بوسيله درآمد خالص ده تا از بزرگترين شركت هاي حمل و نقل كه توسط سازمان حمل و نقل جدول بندي مي شود، برون يابي و درون يابي مي شود. براي برآوردهاي 55 روزه، PBT بطور قضاوتي برون يابي مي شود.
حمل و نقل خطوط لوله (به جزء گاز طبيعي) : براي نخستين بار برآوردهاي ماه جولاي، مبنا براي حمل و نقل آبي بوسيله درآمد خالص جدول بندي شده توسط BEA برآورد مي شود. مبنا براي خطوط لوله به جزء گاز طبيعي و براي خدمات حمل و نقلي بطور قضاوتي برون يابي مي شود. براي برآوردهاي سه ماهه، PBTبراي هر صنعت قضاوتي برون يابي و درون يابي مي شود.
ارتباطات :
براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي، مبنا براي تلفن و تلگراف و نيز پخش راديو و تلويزيوني، با استفاده از درآمد ناخالص هر صنعت برون يابي مي شود. براي درآمدهاي سه ماهه، روشي مشابه براي برون يابي و درون يابي استفاده مي شود. به جزء اينكه مبناي گسترده، حاصلجمع برآوردهاي PBT ، BEA استهلاك مبتني بر اظهارنامه مالياتي مي باشد.
خدمات الكتريكي، گازي و بهداشتي :
خدمات الكتريكي : براي نخستين برآورهاي ماه جولاي، مبنا با استفاده از درآمد ناخالص برون يابي مي شود. براي برآوردهاي سه ماهه، روشي مشابه جهت برون يابي و درون يابي مورد استفاده قرار مي گيرد به جزء اينكه مبناي گسترده، حاصلجمع برآوردهاي PBT ، BEA استهلاك مبتني بر اظهارنامه مالياتي است.
خدمات گازي : براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي، مبنا با استفاده از درآمد ناخالص برون يابي مي شود. اطلاعات مربوط به درآمد و استهلاك، در جدول بندي BEA گزارشات ارائه شده به شركت هاي توزيع گاز وجود دارد. براي برآوردهاي سه ماهه، روشي مشابه جهت برون يابي و درون يابي استفاده مي شود به جز اينكه مبناي گسترده، حاصلجمع برآوردهاي PBT ، BEA استهلاك مبتني بر اظهارنامه مالياتي مي باشد.
شركت هاي تركيبي : براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي، مبنا با استفاده از شاخصي كه ميانگين سنجيده شده شاخص ها براي خدمات الكتريكي و گازي است، برون يابي مي شود. براي برآوردهاي سه ماهه، PBT بوسيله شاخص مشابه بكار گرفته شده در نخستين برآوردهاي ماه جولاي، برون يابي و درون يابي مي گردد.
خدمات بهداشتي : براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي، مبنا بطور قضاوتي برون يابي مي شود. براي برآوردهاي سه ماهه نيز، PBT بطور قضاوتي برون يابي مي گردد.
عمده فروشي :
براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي، مبنا بوسيله درآمد پيش از ماليات خالص (كه در گزارش مالي سه ماهه آمده) ، برون يابي مي شود. براي برآوردهاي سه ماهه، PBT با شاخص مشابه بكار گرفته شده در نخستين برآوردهاي ماه جولاي، برون يابي و درون يابي مي گردد.
خرده فروشي :
كالاهاي عمومي : براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي، مبنا بوسيله درآمد پيش از ماليات خالص (كه در گزارش مالي سه ماهه آمده)، برون يابي مي شود. براي برآوردهاي سه ماهه، PBT بوسيله شاخص درآمد پيش از ماليات خالص، برون يابي مي شود. اين شاخص از طريق ضرب فروش ها در سود بدست مي آيد. PBT بوسيله شاخصي مشابه شاخص بكار گرفته شده در نخستين برآوردهاي ماه جولاي، درون يابي مي شود.
غذا : براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي و نيز برآوردهاي سه ماهه، روش كار، مشابه به آيتم بالا مي باشد.
فروشندگان اتومبيل : براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي و نيز برآوردهاي سه ماهه، روش كار، مشابه بالا مي باشد.
ساير خرده فروشي ها : براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي، مبنا بوسيله درآمد پيش از ماليات خالص (كه در گزارش مالي سه ماهه آمده) برون يابي مي شود. براي برآوردهاي سه ماهه، PBT از روي خرده فروشي هايي غير از كالاهاي عمومي، غذا و اتومبيل، برون يابي و درون يابي مي شود.
بانكداري :
بانك ذخاير فدرال : براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي، مبنا برابر است با درآمد خالص پيش از ماليات و از روي گزارش سالانه هيأت رئيسه سيستم ذخيره فدرال بدست مي آيد و براي برآوردهاي سه ماهه، PBT براساس اطلاعات اعلام نشده از جانب اين هيأت مي باشد.
بانك هاي بازرگاني : براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي، مبنا بوسيله درآمد خالص پيش از ماليات (درآمد پيش از سود و زيان به اضافه ذخيره Loan Loses ) براي بانك هاي بازرگاني بيمه گذاران برون يابي مي شود. اين بانك ها گزارشات خود را به مؤسسات بانكي ذيصلاح قانوني ارائه مي دهند و سپس اين گزارشات توسط FDIC ( شركت بيمه سپرده هاي فدرال) جمع آوري و در پروفايل سه ماهه بانكداري نگهداري مي شوند. براي برآوردهاي سه ماهه، PBT با استفاده از شاخص مشابه مورد استفاده در نخستين برآوردهاي ماه جولاي، برون يابي و درون يابي مي گردد. براي برآوردهاي 55 روزه، داده هاي FDIC موجود نمي باشد و PBT ، يك نمونه از گزارش سهامداران را براي استفاده بعنوان شاخص، جدول بندي مي كند.
بانك ذخاير دو سويه : براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي، مبنا بوسيله درآمد خالص پيش از ماليات، براي مؤسسات سپرده گذاري بيمه گذار، برون يابي مي شود. اين مؤسسات، گزارشات خود را به مؤسسات بانكي ذيصلاح قانوني ارائه مي دهند. سپس اين گزارشات توسط FDIC جمع آوري و در پروفايل سه ماهه بانكداري نگهداري مي شوند. براي برآوردهاي سه ماهه، PBT با استفاده از شاخص مشابه مورد استفاده در نخستين برآوردهاي ماه جولاي، برون يابي و درون يابي مي شود. براي برآوردهاي 55 روزه، داده هاي FDIC موجود نمي باشند و BEA نيز نمونه اي از گزارشات سهامداران را براي استفاده بعنوان يك شاخص، جدول بندي مي كند.
مؤسسات اعتباري غير از بانكها :
اتحاديه هاي اعتباري : براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي، مبنا برابر است با درآمد خالص (درآمد خالص پس از پرداخت سود سهام به سهامداران و بازپرداخت سود) اطلاعات مربوط به اين درآمد در National Credit Union Administration وجود دارد. براي برآوردهاي سه ماهه، PBT بطور قضاوتي برون يابي و درون يابي مي شود.
مؤسسات سپرده گذاري و وام دهي : براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي، مبنا بوسيله درآمد خالص پيش از ماليات، براي مؤسسات سپرده گذاري بيمه گذار برون يابي مي شود. اين مؤسسات گزارشات خود را به مؤسسات بانكي ذيصلاح قانوني ارائه مي دهند و سپس FDIC آنها را جمع آوري و در پروفايل سه ماهه بانكداري نگهداري مي كند. براي برآوردهاي سه ماهه، PBT با استفاده از شاخص مشابه مورد استفاده در نخستين برآوردهاي ماه جولاي، برون يابي و درون يابي مي شود. براي برآوردهاي 55 روزه، داده هاي FDIC موجود نيستند و BEA نمونه اي از گزارشات سهامداران را براي استفاده بعنوان يك شاخص، جدول بندي مي كند.
مؤسسات اعتباري تحت پوشش فدرال : براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي، مبنا برابر است با درآمد خالص اعلام شده در گزارشات سالانه مؤسساتي از قبيل :
Federal Home Loan Board, Federal Home Loan Mortgage Corporation , Farm Credit System (براي دومين بار برآوردهاي ماه جولاي نيز از همين منابع استفاده مي شود.) براي برآوردهاي سه ماهه، PBT از طريق شاخص مشابه مورد استفاده در نخستين برآوردهاي ماه جولاي، براي مؤسسات اعتباري برون يابي و درون يابي مي شود.
ساير مؤسسات اعتباري : براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي، مبنا بوسيله درآمد خالص جدول بندي شده توسط BEA ، برونيابي مي شود. براي برآوردهاي سه ماهه، PBT بوسيله شاخص مشابه مورد استفاده در نخستين برآوردهاي ماه جولاي، برونيابي و درون يابي مي شود.
خدمات حفاظتي (ايمني) ، فروشندگان و دلالان كالا و خدمات :
براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي، مبنا بوسيله درآمد خالص شركت هاي عضو New York Stock Exchange ، برون يابي مي شود. براي برآوردهاي سه ماهه، PBT بوسيله شاخص مشابه مورد استفاده در نخستين برآوردهاي ماه جولاي، برون يابي و درون يابي مي شود. براي برآوردهاي 55 روزه، داده هاي مربوط به مبادله موجودي موجود نمي باشد و BEA نمونه اي گزارشات سهامداران را براي استفاده بعنوان يك شاخص، جدول بندي مي نمايد.
بيمه حمل كننده ها:
بيمه عمر : براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي، مبنا بوسيله درآمد خالص (ارائه شده در جدول بندي BEA نمونه اي از گزارشات سهامداران)، برون يابي مي شود. براي برآوردهاي سه ماهه، PBT بوسيله شاخص مشابه مورد استفاده در نخستين برآوردهاي ماه جولاي، برون يابي و درون يابي مي شود.
بيمه اموال و سوانح : براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي، مبنا بوسيله درآمد خالص پيش از ماليات (يعني درآمد حاصل از سرمايه گذاري به اضافه سود خالص underwriting منهاي سود سهام پرداخت شده به بيمه گذاران) برون يابي مي شود. برآوردهاي سه ماهه، PBT براي برآوردهاي 85 روزه برون يابي و با همان شاخص براي برآوردهاي 55 روزه درون يابي مي گردد.
مؤسسات بيمه، واسطه ها و خدمات :
براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي، مبنا بطور قضاوتي برون يابي مي شود، براي برآوردهاي سه ماهه نيز PBT بطور قضاوتي برون يابي و درون يابي مي گردد.
مستغلات :
براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي، مبنا بوسيله درآمد خالص پيش از ماليات برون يابي مي شود. اطلاعات مربوط به آن نيز در جداول BEA موجود مي باشد. براي برآوردهاي سه ماهه، PBT بطور قضاوتي برون يابي و درون يابي مي گردد.
شركت هاي سرمايه گذاري در امر مستغلات :
براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي، مبنا بوسيله درآمد خالص پيش از ماليات جدول بندي شده توسط BEA برونيابي مي شود. براي برآوردهاي سه ماهه،PBT بوسيله شاخص مشابه مورد استفاده در نخستين برآوردهاي ماه جولاي، برون يابي و درون يابي مي شود.
شركت هاي مادر (دارنده) و ساير شركت هاي سرمايه گذاري به جزء مؤسسات سرمايه گذاري در امر مستغلات :
براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي، مبنا براي هر 4 صنعت، بطور قضاوتيس برون يابي مي شود. براي برآوردهاي سه ماهه نيز PBT بطور قضاوتي برون يابي و درون يابي مي شود.
خدمات :
براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي، مبنا براي هر 11 صنعت، بوسيله درآمد خالص پيش از ماليات جدول بندي شده توسط BEA ، برون يابي مي گردد. براي برآوردهاي سه ماهه، PBT براساس نمونه اي از گزارشات سهامداران، برون يابي و درون يابي مي شود.
بقيه دنيا :
براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي، PBT برابر است با دريافتهاي تمام مقيمان آمريكايي اعم از اشخاص و شركتها. اين دريافتها شامل عايدات و سود (توزيع و مجدداً و سرمايه گذاري شده) و نيز بخش سود سهام ساير دريافتهاي خصوصي منهاي جريانهاي خروجي مطابق آنها مي باشد. تمام داده ها از حساب معاملات بين المللي BEA گرفته مي شوند. براي برآوردهاي سه ماهه، PBT براي سال ها اما از نوع جاري بدست مي آيد. براي برآوردهاي 55 و 85 روزه، PBT بوسيله داده هاي ITA'S برون يابي مي شود. در اينجا، بررسي هايي كه در زمينه ITA'S براي سه ماهه هاي اوليه صورت گرفته، شامل نمي گردند.
برآوردهاي سالانه و سه ماه بدهي ماليات بر منافع برون يابي شده :
PBT ، چندين آيتم هماهنگ كننده ماليات بر درآمد فدرال و ماليات بر سود اضافي در اظهارنامه هاي ماليات بر درآمد شركتي ارائه شده اند. اين آيتم هاي در جدول 9 مشاهده مي گردند.
براي باقيمانده بدهي ماليات بردرآمد كه برآورد IRS ميزان خالص ماليات بر درآمد فدرال و ماليات بر سود اضافي تمام Tax Credits را نشان مي دهد، روش كار با روش مورد استفاده براي PBT فرق مي كند؛ از اين نظر در اين ميان يك كنترل برآورد شده جداگانه وجود دارد كه براي آن برون يابي هاي صنعتي صورت مي گيرد. اين كنترل از روي اطلاعات موجود در زمينه گردآوري و بازپرداخت ماليات، بدست مي آيد.
نخستين برآوردهاي سالانه ماه جولاي :
تنظيم، بوسيله برون يابي از طريق اطلاعات در زمينه گردآوري ماليات شركتي (كه در گزارش ماهانه خزانه موجودات) صورت مي پذيرد. توزيع صنعتي مشابه به توزيع در تنظيم حسابرسي براي PBT مي باشد.
بازپرداخت هاي مشمول تسري به دوره هاي گذشته : تنظيم از طريق جداول IRS كه شامل درخواست بازپرداخت هاي مشمول تسري به گذشته مي باشند (و ماهانه اعلام مي شوند) و نيز بوسيله صنعت براساس كسري هاي گزارش شده در آخرين اظهارنامه مالياتي موجود تخصيص مي يابند، انجام مي شود.
مبالغ پرداخت شده به خزانه آمريكا توسط بانك ذخاير فدرال : داده هاي مربوط به تنظيم در Federal Reserve Board آمده است.
Accrual هاي ماليات بر منافع شركتي ايالتي و بومي : براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي، برآوردها براساس دريافت هاي دولتي ايالتي و بومي مي باشند. اين داده ها توسط دفتر آماري بصورت خلاصه سه ماهه درآمد ماليات ايالتي و بومي فراهم مي شوند. توزيع صنعتي نيز مشابه توزيع بدهي ماليات بر منافع شركتي فدرال مي باشد.
برون يابي هاي صنعتي و كنترل؛ برآوردهاي سالانه : براي هر صنعت، ميزان خالص ماليات بر منافع اضافي و نيز ماليات بر درآمد فدرال از طريق برون يابي از دومين برآورد ماه جولاي بدست مي آيد (با استفاده از شاخص بدهي ماليات كه از همان منابع مورد استفاده براي شاخص هاي PBT بدست مي آيد). برآورد « سهم بدهي مالياتي فدرال » كه در گزارش مالي سه ماهه موجود است و يا معادل آن در گزارشات منظم سهامداران، شاخصي است كه بطور كلي مورد استفاده قرار مي گيرد. در صنايعي كه در آنها ميزان فروش و ساير برآوردهاي غير مستقيم براي برون يابي PBT مورد استفاده قرار مي گيرند، بدهي ماليات بر منافع، بوسيله PBTو با در اختيار داشتن مقدار ثابت ميزان ماليات غير آشكار برون يابي مي گردد.
همانطور كه پيشتر بدان اشاره شد، برآورد كنترلي كه براي آن اين برون يابي هاي صنعتي انجام مي شود، با استفاده از داده هاي موجود در زمينه جمع آوري و بازپرداخت مالياتي صورت مي پذيرد. براي جمع آوري ماليات، داده هاي ماهانه در گزارش ماهانه خزانه موجودند. از آن جا كه اين داده ها، مخلوطي از پرداخت ها و تسويه هاي برآورد شده در طول چندين سال بدهي مي باشند، بايد براي آنها بطور جداگانه سال بدهي در نظر گرفت.
دفتر تجزيه و تحليل مالياتي سازمان خزانه كشور، اطلاعات مورد نياز را در اختيار قرار مي دهد. وقتي نخستين برآوردهاي ماه جولاي در حال انجام گرفتن هستند، داده هاي مربوط به جمع آوري ماليات براي سال بدهي (Liability) ناقص مي باشند و BEA نيز مبلغ باقيمانده را براساس تجربه پيش محاسبه مي كند. مثلاً نخستين برآوردهاي ماه جولاي براي سال 1996 ارائه گرديد، تنها داده هاي مربوط به سه ماهه نخست سال 1997 موجود بودند.
برآوردهاي سه ماهه :
برآوردهاي سه ماهه جاري براي حاصلجمع هاي all – industry بدهي مالياتي فدرالي، ايالتي و بومي، از طريق برون يابي بوسيله شاخص PBT داخلي صورت مي پذيرد. اين روش، نرخي را براي ماليات سال گذشته فرض مي كند. سپس اين فرض تغيير يافته و اصلاح مي شود تا هر گونه تغييري را در قانون مالياتي سال جاري گذشته فرض مي كند. بدهي مالياتي فدرال، پيش از كسر كردن tax credits انجام مي شود و سپس برآوردهاي قضاوتي اين Credits، كسر مي گردند.
درون يابي برآوردهاي سه ماهه ميان بیآوردهاي سالانه، بصورت توزيع بدهي هاي سالانه براي ماليات هاي فدرالي، ايالتي و بومي بطور جداگانه و متناسب با PBT داخلي صورت مي پذيرد. PBT مؤسسات مالي، شاخص سه ماهه مي باشد كه براي برون يابي و درون يابي بدهي مالياتي اين شركت هاي مالي مورد استفاده قرار مي گيرد. براي بانك ذخاير فدرال و ساير مؤسسات مالي، برآوردهاي جداگانه اي صورت مي گيرد.
برآوردهاي سالانه و سه ماهه برون يابي شده سود سهام : براي نخستين برآوردهاي ماه جولاي، پرداخت هاي سود سهام خالص بوسيله جزئيات صنعتي و منابع داده اي مورد استفاده در PBT ، برون يابي مي شود. شاخص معمول، سود سهام نقدي اي مي باشد كه براي عايدات ذخيره شده مطالبه مي گردد. در صنايع كه فروش ها يا ساير ارزيابي هاي غير مستقيم براي برون يابي PBT استفاده مي شوند، شاخص، سود سهام پرداخت شده توسط تمام شركت هاي ذكر شده در فهرست New York Stock Exchange مي باشد. براي برآوردهاي سه ماهه، حاصلجمع all – industry بوسيله يك سري ماهانه جدول بندي شده توسط BEA (از نمونه اي از گزارشات سهامداران) برون يابي و درون يابي مي شود. اين نمونه، براي تقريباً كمتر از توزيعت سود سهام در نظر گرفته مي شود.
ضميمه B :
اين نمونه اي از اطلاعات موجود در Internal Revenue Service را نشان مي دهد:
ــ 1120 U.S Corporation Tax Return و جداول زماني مهم، از 1120 كه توسط بيشتر شركت ها مورد استفاده قرار مي گيرند.
ــ كدهايي براي Principle Business Activity كه صنايعي را كه يك شركت انتخاب مي كند، فهرست بندي مي نمايد تا بشود بهتر آنها را شناسايي كرد.
طبقه بنديهاي صنعتي كه در اظهارنامه هاي مالياتي بر درآمد شركتي وجود دارند (در سال 1997)، براساس سيستم طبقه بندي صنعتي استاندارد (SIC) بوده و برآوردهاي NIPA كه توسط صنعت انجام مي گيرد، براساس اين سيستم نشان داده مي شود. طبقه بندي هاي صنعتي موجود در اظهارنامه هاي ماليات بر درآمد شركتي، هم اكنون براساس سيستم طبقه بندي صنعتي آمريكاي شمالي (NAICS) هستند. NAICS ، سيستمي اقتصادي است كه مؤسسات و شركت ها را بصورت صنايعي گروه بندي كرده، چهارچوبي را براي جمع آوري، تجزيه و تحليل و ارائه داده ها بر يك اساس صنعتي، فراهم مي آورد. اين سيستم همچنين تحت يك چهارچوب (ذهني منفرد شكل مي گيرد كه در آن واحدهاي اقتصادي اي كه از فرآيندها و روش هاي توليدي مشابه استفاده مي كنند، در يك صنعت يكسان گروه بندي مي شوند. در نتيجه، داده ها بنجو مطلوبتري طبقه بندي شده و براي ارزيابي بهره وري و قدرت توليد، هزينه واحد كار و رابطه هاي ورودي ـ خروجي استفاده مي شوند. NAICS توسط كشور آمريكا، كانادا و مكزيك در نهم آوريل سال 1997 به تصويب رسيد و جايگزين SIC گرديد. SIC از دهه 1930 استاندارد آمريكا بود و آخرين update شدن آن در سال 1987 صورت گرفت. BEA ، تمام برآوردهاي NIPA مبتني بر صنعت را بر اساس NAICS استوار خواهد كرد. تا آن موقع، جدول بندي هاي ويژه اي (از اظهارنامه هاي ماليات بر درآمد شركتي ) براي BEA فراهم مي شوند تا آن، داده هاي اظهارنامه مالياتي مبتني بر NAICS را بر يك اساس SIC تغيير دهد. اين جداول بر اساس فهرست الفبايي است كه توسط BEA (كه صنعت NAICS را به صورت نزديكترين صنعت قرينه SIC آن طبقه بندي مي كند). فراهم مي شود.