بلدرچین
22nd September 2012, 12:19 PM
چگونه یک رمان کوتاه بنویسیم؟
رمان کوتاه یک کار خیالی و از نظر طولانی بودن
چیزی بین رمان و داستان است.و تعداد حروف آن بین 20000 تا 50000کلمه و اگر منتشر
شود شاید حدود 50 تا 100 صفحه ی چاپ شده باشد .از نظر طول داستان میتواند تمرین
خوبی برای نوشتن داستان های طولانی تر قبل از نوشتن یک رمان کامل
باشد.
مراحل:
1-فکر بکر ناگهانی کردن:از قبیل دیلوگ با یک گروه اشرافی
(Dialogue David Bohm 1996),طرح های ذهنی ,تشکیل دهنده های گرافیکی و نمودار ون.در
مورد همه سبک داستان هایی که ممکن است از نوشتن آن لذت ببرید فکر کنید (برای مثال
horror).در این مرحله هیچ ایده ای را به هر دلیلی دور نیندازید,آن را به سرعت جایی
بنویسید تا بعدآ با آن کلنجار بروید (و یا شاید هم نه ).شما میتوانید در مورد خط
داستان فکر کنی, (مقدمه,بحران,اوج وچاره سازی ),ویا با یک ستیز,شخصیت,صحنه پردازی و
حتی عنوان مشخصی شروع کنید.
2-سعی کنید آزادانه بنویسید(بطور مثال نوشتن از روی
الهامات).اگر ایده های شما با تایپ کردن پیش میروند آن را امتحان کنید.بنویسید تا
خلاق شوید,(Creativity by David Bohm 1996),برای شروع کردن هر چیزی را بنویسید تا
راه بیفتید.با تم و یا ژانر خود کلنجار روید .این کار را میتوانید با مضمون کردن
چیزی در پس زمینه از قبیل موسیقی,ویدئو,بازیهای رایانه ای ,افکتهای صوتی و عکسها
انجام دهید تا در حس بروید.اگر ترجیح میدهید,در مورد چیز کاملا متفاوت بنویسید,تنها
برای اینکه شروع کنید.
3-یک نبرد بسازید.تقریبا همه ی داستانها,برای اینکه یک
ساختار داشته باشند ,به گونه ای بر روی یک جنگ پایه گذاری شده اند.
ساختارهایی
که تا کنون مورد احترام بودند اینها را شامل میشوند:
-تخیل در مقابل
واقعیت
-مرد/زن/موجود در مقابل حیات.
-مرد/زن/موجود در مقابل
انسانها.
-مرد/زن/موجود در مقابل طبیعت.
-مرد/زن/موجود در بر علیه
خود.
-مرد/زن/موجود در مقابل جامعه.
-مرد/زن/موجود در مقابل خدا.
-کشور
دربرابر کشور.
-نژاد در مقابی نژاد.
-شخص در مقابل بیماری .ُ
-ماهی در
برابر دنیای خارج آب(شاید به نوعی مرد/زن/موجود در بر علیه خود.)
-بالغ شدن
(شاید به نوعی مرد/زن/موجود در بر علیه خود.)
-برخورد یک پسر با دختر
-برخورد
یک پسر با پسر
-برخورد یک دختر با پسر
-بر خورد یک دختر با دختر
-طبیعت
دربرابر طبیعت.
-جادو در برابر شخص .
-شخص در برابر جادو.
-دین در مقابل
سیاستو
-کودک در مقابل بزرگسال
-برزگسال در مقابل کودک
-عقیده در مقابل
عقیده.
-علم در مقابل دین.
-ُمعلم در مقابل دانش آموز.
-دانش آموز در
مقابل معلم .
-برخورد دو دنیا.
4-طرح ریزی کنید.اگر طرح کلی سنتی راهی نیست
که ذهن شما جوابگوست , ساختار درختی,یادداشت آزاد,عکس ها ,ایندکس کارتها [یه چی تو
مایه های فلش کارت]و یا حتی یک wiki برای جمع آوری,مرتب کردن,و بازچینی نوشته ها را
امتحان کیند.برای ایده ها و الگوها و یا سازمان دهنده ها
http://www.eduplace.com/graphicorganizer.
5-طرحتان را از طریق فرآیند
رفیق/والدین/معلم ,بازبینی کنید.به محض اینکه ایده ای به ذهنتان رسید آن را مرور
کنید و با طرحتان ربط دهید.همیشه میتوانید طرح خود را در سراسر فرایند تغیر
دهید.آنها را به ترتیب بچینید,بازچینی کنید,در مورد چیزهای بیشتر فکر کنید,و صحنه
ها و یا ایده هایی که در خور نیستیند را باطل کنید.
6-نوشتن خود را با ایجاد طرح
کلی داستان کوتاه در ذهتن شروع کنید.(برای مثال :مقدمه ای برای شامل کردن صحنه
پردازی و شخصیتها,جنگ برپا شده ,بحران منجر به ظهور جنبش و اوج).به خاطر داشته
باشید ,نیازی نیست نوشتنان را از ایتدای داستانتان شروع کنید ,و نیازی نیست تا رمان
کوتاهتان را از ابتدای داستان شروع کنید.در واقع,دادن یک نگاه اجمالی [جزئی]در مورد
آنچه در پیش روست به خواننده روش عالی ای رای ایجاد تعلیق [ایجاد سوال در ذهن
خواننده]و ایجاد سرعت فوری است.March Break 2008تقریبا 30 صفحه شامل تحقیقات و کپی
های اولیه بود.
7-برای داستنان سرعت حرکت انتخاب کنید .از آن جایی که رمان
کوتاه یک کار کوتاه تر است ,نه لزومی دارد که شما همه ی جزئیات را در طی راه توصیف
کنید ,نه این که یک حماسه ی فراگیر که به دنبال زندگی کامل شخصیتتان است بنویسید.از
کوتاهتر بودن طول داستان به عنوان برتری برای تمرکز بیشتر بر داستان استفاده کنید
تا آن را قوی تر و نیرومند تر سازید.در عین حال از چیزهای بیش از حد خاص چشم پوشی
نکنید.به اندازه ای کافی به آن جزئیات اضافه کنید تا آن را باور پذییر,خاص و محسوس
سازید.
8-داستان خود را با پیشنهادات خواننده ها اصلاح کنید.شما میتوانید این
کار را در همان دقیقه که نوشتنات تمام شد انجام دهید.از طوفی دیگر شما میتوانید به
کارتان فرصت دهید به طوری به آن با نگاهی تازه بنگریئ.یا اینکه به فرآیند ویرایش به
ان اندازه که شایسته است زمان بدهید,حتی اگز به اندازه ای که فرایند نوشتن اولیه
جالب است ,نبود.وقتی که آماده اید,از کسی بخواهید تا آن را بخواند و با یک دید تازه
و مجزا آن را نقد کنید.
9-داستان را منتشر کنید و یا آن را در 13-2008 ژانویه به
گلچین ادبی DSNB ارائه دهید .این کار میتواند شامل تحویل دادن یک کپی به مادرتان
برای به شخصه انتشار کردن در وب و یا بنا به تقاضا (بیهوده )ی یک مطبوعات (به
لینکهای خارجی مراجعه کنید)باشد,تا کارتان را به ناشر کتاب یا مطبوعات ارائه
دهید.حتی اگر به یک چیزهای کوچک فکر میکنید ,اگر در ذهنتان برای رمان کوتاه خود یک
شنونده داشته باشید,این کار باعث بهتر شدن داستان شما
میشود.
ترفندها:
-جز در حالتی که برای یک ناشر و یا فرجه مینویسید,اگر
داستان شما بیشتر و یا کمتر آنچه که برنامه ریزی کرده اید طول کشید اشکالی
ندارد.این تنها به این معناست که شما در عوض یا یک داستان کوتاه و یا یک رمان
دارید.مهمتر این است که داستان بدون آنکه بیش از حد کش بیابد کامل شود.به داستان
خود برسید,نه طول دقیق آن.
-از برگشتن از برنامه تان نترسید,مخصوصا اگر میخواهید تعداد حروفتان خود را افزایش دهید و یا اگر گیر کرده اید.کلمات اضافه به صرف اضافه کردن کلمه نوشته ی شما را ارتقا نمیدهد,اما در یک قطعه با ندازه ی رمان کوتاه درمورد اضافه کردن حالات روانی, کنکاش پس زمینه و و یا زیر-پیرایه ها درنگ نکنید,و یاشخصیت و یا شخصیتهایتان برای مدتی در خود فروببرید.شما حتی میتوانید در مورد وضعیت هوا صحبت کنید .شما نمیدانید چه هنگامی یک زیر-پیرایه [حوادث فرعی در داستان ] و یا گریزهای دیگر چه هنگام به یک تم اصلی برای داستانتان تبدیل میشوند.
-یک
زمان را انتخاب کنید و روی آن تمرکز کنید..معمولا برای یک داستان خیالی خواندن زمان
گذشته نسبت به حال کمی آسان تر است .
-یک شخص را انتخاب کنید و روی آن تمرکز
کنید.یا اول شخص (من )و یا سوم شخص (او ,آنها)را انتخاب کنید.د دوم شخص (شما,تو)
انتخاب بهتر باقی مانده برای تعلیم دادن ها است .کتاب "ماجرای خود رو انتخاب
کنید"را هنگامی که بچه بودید خواندید را به یاد می آورید؟
-اگر با سوم شخص
مینویسید,تصمیم بگیرید که ایا درادامه افکار هر شخص را توضیح میدهید ؟(دانای کل) و
یا تنها دورنمایی از از یک شخصیت.
-نام و سایر جزییات شخصیتتان را بنویسید
بطوریکه شما در صفحه ی 26 از این متعجب نمیشوید که آیا او مارک (Mark) بود ویا مایک
(Mike) که در صفحه ی 4 ظاهر شد.
-به صورت روزمره پیش بروید و در یک زمان ثابت
بنویسید.
-یک دفتر چه به همراه داشته باشید تا ایده هایتان به محض به ذهن آمدن
شکار کنید.آن را کنار تختان هم به همراه داشته باشید.معمولا ذهن بهترین تداعی آزاد
را زمانی داراست که در مرض خوابیدن قرار دارد.
-اگر کتابی خوانده اید و از آن
بسیار لذت بردید سعی کنید یک دنباه برای آن بنویسید.اگر موضوعی را بنویسید که به آن
عشق میورزید ,در این ضورت رمان کوتاه شما برای خواننده ها جذابتر خواهد شد.
-اگز
به دنبال این هستید که این داستان را به یک نمایشنامه ویا فیلمنامه تبدیل کنید ,
Celtxنرم افزاری رایگان و مفید است.(www.Celtx.com).همچنین مکانی زیبا برای شروع
تایپ کردن داستانتان به فرمت text است به گونه ای که دیگر مجبور نیستید که آن را
بعدا به نرم افزار Import کنید.
هشدارها:
-سعی کنید همه ی ********** ها
را برای اولین پیشنویس از کار بیاندازید [موقع پیش نویس کردن واسه اولین بار چیزی
رو حذف نکنید]و از"به هم ریخته شدن"نترسید.یک راه برای انجان آن این است که تا جایی
که میتوانید زیاد بنویسید,تا جایی که میتوانید سریع بنویسید.اگر درنهایت بد جلوه
داد,شما همیشه میتوانید آن را بعدا ترمیم و میرایش کنید,و یا اینکه آن را کاملا
کنار بگذارید و دوباره سعی کنید.ابتدا ایداه هایتان را پیاده کنید.
-دیالوگ بیش
از حد وشرح داستان بیش از حد هر دو میتواند داستانتان را با تاخیر بیاندازد.همزمان
با اینکه ویرایش میکنید سعی کنید بین این دو تعادل برقرار کنید.
-رمانهای کوتاه
مشهورترین و یا پرفروشترین قالب نوشتن نیستند و بسیار یه سختی میتوانند منتشر شوند
ولی این به این معنی نیست که شما نوشتن آن را امتحان نکنید.
-پیشنویس هایتان را
در فایل های جداگانه ذخیره کنید(برای مثال:پیشنویس 1,پیش نویس 2)و آن را تاریخ
بزنید.ممکن است شما تصمیم بگیرید که نسخه ی اخیر پیشنویستان را بیشتر دوست داشید
,تنها موقعی که ان را پاک کرده اید!!!
چیزهایی که به ان نیاز پیدا
میکنید:
-تصور
-زمان برای نوشتن
-یک داستان خوب
-پیرنگ[موضوع
اصلی]
-شخصیتها
-پیام نهفته در پیرنگ
-طرحهای عاطفی در درون
شخصیتها
Top Eight Rules For Writing Fantasy
So you want to write a
fantasy novel? You love the work of so many fantasy writers and you have a
partially formed idea about an elf, a dwarf, and an odd love triangle. Where to
begin? The answer is the first of my eight rules for writing fantasy.
Enjoy!
1. Begin with the world. Creating the world where your fantasy
novel is set is one of the most important parts of creating a successful fantasy
novel. And this world must be pretty fleshed out before you move on to the next
step. Why you ask? Because just as earth has specific rules that cannot be
violated without explanation (for example, the law of gravity), your world will
have laws too. It will also have its own geography, weather patterns, animals,
and races of people and/or other fantasy creatures. If you jump right in and
begin writing your fantasy novel without any consideration for these rules, you
will find yourself in a situation where you will need to rewrite carefully to
avoid any contradictions once your world has been fully created.
2. Create
maps. These can be very general except in the areas where the action will be
taking place. Maps help lend depth to your story as you write. Your details will
tend to be more grounded.
3. If your world is going to include any form of
magic, then you must create the rules for its use before writing about it. You
must decide its limits, its costs, its required actions, its possible uses, etc.
Only by creating the rules of magic will its use make sense and seem
believable.
4. If you are going to have different races living in your world,
then you will need to create a history and a de************ion for the
characteristics of these races. You will also need to know how people of
different races treat each other. If there are prejudices between races you will
need to have an understanding of why these exist. The detail of your history and
de************ions will be based on how much you will be using a person of that
race in your story.
5. Characterizations must be made from the point of view
of the fantasy world. You can’t take a person from 21st century earth and
transplant them to the world unless that is the whole point of the story.
Otherwise, the character will not be believable.
6. Your story will probably
revolve around a theme. One of the most common themes is good vs. evil though
there are many to choose from. Once you decide on your theme, try to avoid
making overt statements concerning it at all costs. Let the reader learn about
the theme and make conclusions on their own. Don’t make conclusions for them.
You don’t want to be preachy – this is a huge turn off for readers.
7. Beware
of deus ex machina. This term refers to an unexpected and improbable solution to
a problem in your story. Think of it like the hand of God which suddenly shows
up to fix the problems that you as a novelist created and can’t now resolve.
These artificial resolutions are death to a fantasy novel.
8. Stay away from
fantasy cliché’s unless that is something that you require for your novel (i.e.,
you are writing a fantasy spoof). You don’t want to have readers groaning over
something you’ve written. Dwarves with long beards who love mithril and hate
elves, elves who are long, willowy, and haughty, and short-lived humans who just
want to fight and have fun – it seems I’ve read all of that before….
I
wish you the best of luck as you create the next great fantasy novel. I can’t
wait to read it!!!
رمان کوتاه یک کار خیالی و از نظر طولانی بودن
چیزی بین رمان و داستان است.و تعداد حروف آن بین 20000 تا 50000کلمه و اگر منتشر
شود شاید حدود 50 تا 100 صفحه ی چاپ شده باشد .از نظر طول داستان میتواند تمرین
خوبی برای نوشتن داستان های طولانی تر قبل از نوشتن یک رمان کامل
باشد.
مراحل:
1-فکر بکر ناگهانی کردن:از قبیل دیلوگ با یک گروه اشرافی
(Dialogue David Bohm 1996),طرح های ذهنی ,تشکیل دهنده های گرافیکی و نمودار ون.در
مورد همه سبک داستان هایی که ممکن است از نوشتن آن لذت ببرید فکر کنید (برای مثال
horror).در این مرحله هیچ ایده ای را به هر دلیلی دور نیندازید,آن را به سرعت جایی
بنویسید تا بعدآ با آن کلنجار بروید (و یا شاید هم نه ).شما میتوانید در مورد خط
داستان فکر کنی, (مقدمه,بحران,اوج وچاره سازی ),ویا با یک ستیز,شخصیت,صحنه پردازی و
حتی عنوان مشخصی شروع کنید.
2-سعی کنید آزادانه بنویسید(بطور مثال نوشتن از روی
الهامات).اگر ایده های شما با تایپ کردن پیش میروند آن را امتحان کنید.بنویسید تا
خلاق شوید,(Creativity by David Bohm 1996),برای شروع کردن هر چیزی را بنویسید تا
راه بیفتید.با تم و یا ژانر خود کلنجار روید .این کار را میتوانید با مضمون کردن
چیزی در پس زمینه از قبیل موسیقی,ویدئو,بازیهای رایانه ای ,افکتهای صوتی و عکسها
انجام دهید تا در حس بروید.اگر ترجیح میدهید,در مورد چیز کاملا متفاوت بنویسید,تنها
برای اینکه شروع کنید.
3-یک نبرد بسازید.تقریبا همه ی داستانها,برای اینکه یک
ساختار داشته باشند ,به گونه ای بر روی یک جنگ پایه گذاری شده اند.
ساختارهایی
که تا کنون مورد احترام بودند اینها را شامل میشوند:
-تخیل در مقابل
واقعیت
-مرد/زن/موجود در مقابل حیات.
-مرد/زن/موجود در مقابل
انسانها.
-مرد/زن/موجود در مقابل طبیعت.
-مرد/زن/موجود در بر علیه
خود.
-مرد/زن/موجود در مقابل جامعه.
-مرد/زن/موجود در مقابل خدا.
-کشور
دربرابر کشور.
-نژاد در مقابی نژاد.
-شخص در مقابل بیماری .ُ
-ماهی در
برابر دنیای خارج آب(شاید به نوعی مرد/زن/موجود در بر علیه خود.)
-بالغ شدن
(شاید به نوعی مرد/زن/موجود در بر علیه خود.)
-برخورد یک پسر با دختر
-برخورد
یک پسر با پسر
-برخورد یک دختر با پسر
-بر خورد یک دختر با دختر
-طبیعت
دربرابر طبیعت.
-جادو در برابر شخص .
-شخص در برابر جادو.
-دین در مقابل
سیاستو
-کودک در مقابل بزرگسال
-برزگسال در مقابل کودک
-عقیده در مقابل
عقیده.
-علم در مقابل دین.
-ُمعلم در مقابل دانش آموز.
-دانش آموز در
مقابل معلم .
-برخورد دو دنیا.
4-طرح ریزی کنید.اگر طرح کلی سنتی راهی نیست
که ذهن شما جوابگوست , ساختار درختی,یادداشت آزاد,عکس ها ,ایندکس کارتها [یه چی تو
مایه های فلش کارت]و یا حتی یک wiki برای جمع آوری,مرتب کردن,و بازچینی نوشته ها را
امتحان کیند.برای ایده ها و الگوها و یا سازمان دهنده ها
http://www.eduplace.com/graphicorganizer.
5-طرحتان را از طریق فرآیند
رفیق/والدین/معلم ,بازبینی کنید.به محض اینکه ایده ای به ذهنتان رسید آن را مرور
کنید و با طرحتان ربط دهید.همیشه میتوانید طرح خود را در سراسر فرایند تغیر
دهید.آنها را به ترتیب بچینید,بازچینی کنید,در مورد چیزهای بیشتر فکر کنید,و صحنه
ها و یا ایده هایی که در خور نیستیند را باطل کنید.
6-نوشتن خود را با ایجاد طرح
کلی داستان کوتاه در ذهتن شروع کنید.(برای مثال :مقدمه ای برای شامل کردن صحنه
پردازی و شخصیتها,جنگ برپا شده ,بحران منجر به ظهور جنبش و اوج).به خاطر داشته
باشید ,نیازی نیست نوشتنان را از ایتدای داستانتان شروع کنید ,و نیازی نیست تا رمان
کوتاهتان را از ابتدای داستان شروع کنید.در واقع,دادن یک نگاه اجمالی [جزئی]در مورد
آنچه در پیش روست به خواننده روش عالی ای رای ایجاد تعلیق [ایجاد سوال در ذهن
خواننده]و ایجاد سرعت فوری است.March Break 2008تقریبا 30 صفحه شامل تحقیقات و کپی
های اولیه بود.
7-برای داستنان سرعت حرکت انتخاب کنید .از آن جایی که رمان
کوتاه یک کار کوتاه تر است ,نه لزومی دارد که شما همه ی جزئیات را در طی راه توصیف
کنید ,نه این که یک حماسه ی فراگیر که به دنبال زندگی کامل شخصیتتان است بنویسید.از
کوتاهتر بودن طول داستان به عنوان برتری برای تمرکز بیشتر بر داستان استفاده کنید
تا آن را قوی تر و نیرومند تر سازید.در عین حال از چیزهای بیش از حد خاص چشم پوشی
نکنید.به اندازه ای کافی به آن جزئیات اضافه کنید تا آن را باور پذییر,خاص و محسوس
سازید.
8-داستان خود را با پیشنهادات خواننده ها اصلاح کنید.شما میتوانید این
کار را در همان دقیقه که نوشتنات تمام شد انجام دهید.از طوفی دیگر شما میتوانید به
کارتان فرصت دهید به طوری به آن با نگاهی تازه بنگریئ.یا اینکه به فرآیند ویرایش به
ان اندازه که شایسته است زمان بدهید,حتی اگز به اندازه ای که فرایند نوشتن اولیه
جالب است ,نبود.وقتی که آماده اید,از کسی بخواهید تا آن را بخواند و با یک دید تازه
و مجزا آن را نقد کنید.
9-داستان را منتشر کنید و یا آن را در 13-2008 ژانویه به
گلچین ادبی DSNB ارائه دهید .این کار میتواند شامل تحویل دادن یک کپی به مادرتان
برای به شخصه انتشار کردن در وب و یا بنا به تقاضا (بیهوده )ی یک مطبوعات (به
لینکهای خارجی مراجعه کنید)باشد,تا کارتان را به ناشر کتاب یا مطبوعات ارائه
دهید.حتی اگر به یک چیزهای کوچک فکر میکنید ,اگر در ذهنتان برای رمان کوتاه خود یک
شنونده داشته باشید,این کار باعث بهتر شدن داستان شما
میشود.
ترفندها:
-جز در حالتی که برای یک ناشر و یا فرجه مینویسید,اگر
داستان شما بیشتر و یا کمتر آنچه که برنامه ریزی کرده اید طول کشید اشکالی
ندارد.این تنها به این معناست که شما در عوض یا یک داستان کوتاه و یا یک رمان
دارید.مهمتر این است که داستان بدون آنکه بیش از حد کش بیابد کامل شود.به داستان
خود برسید,نه طول دقیق آن.
-از برگشتن از برنامه تان نترسید,مخصوصا اگر میخواهید تعداد حروفتان خود را افزایش دهید و یا اگر گیر کرده اید.کلمات اضافه به صرف اضافه کردن کلمه نوشته ی شما را ارتقا نمیدهد,اما در یک قطعه با ندازه ی رمان کوتاه درمورد اضافه کردن حالات روانی, کنکاش پس زمینه و و یا زیر-پیرایه ها درنگ نکنید,و یاشخصیت و یا شخصیتهایتان برای مدتی در خود فروببرید.شما حتی میتوانید در مورد وضعیت هوا صحبت کنید .شما نمیدانید چه هنگامی یک زیر-پیرایه [حوادث فرعی در داستان ] و یا گریزهای دیگر چه هنگام به یک تم اصلی برای داستانتان تبدیل میشوند.
-یک
زمان را انتخاب کنید و روی آن تمرکز کنید..معمولا برای یک داستان خیالی خواندن زمان
گذشته نسبت به حال کمی آسان تر است .
-یک شخص را انتخاب کنید و روی آن تمرکز
کنید.یا اول شخص (من )و یا سوم شخص (او ,آنها)را انتخاب کنید.د دوم شخص (شما,تو)
انتخاب بهتر باقی مانده برای تعلیم دادن ها است .کتاب "ماجرای خود رو انتخاب
کنید"را هنگامی که بچه بودید خواندید را به یاد می آورید؟
-اگر با سوم شخص
مینویسید,تصمیم بگیرید که ایا درادامه افکار هر شخص را توضیح میدهید ؟(دانای کل) و
یا تنها دورنمایی از از یک شخصیت.
-نام و سایر جزییات شخصیتتان را بنویسید
بطوریکه شما در صفحه ی 26 از این متعجب نمیشوید که آیا او مارک (Mark) بود ویا مایک
(Mike) که در صفحه ی 4 ظاهر شد.
-به صورت روزمره پیش بروید و در یک زمان ثابت
بنویسید.
-یک دفتر چه به همراه داشته باشید تا ایده هایتان به محض به ذهن آمدن
شکار کنید.آن را کنار تختان هم به همراه داشته باشید.معمولا ذهن بهترین تداعی آزاد
را زمانی داراست که در مرض خوابیدن قرار دارد.
-اگر کتابی خوانده اید و از آن
بسیار لذت بردید سعی کنید یک دنباه برای آن بنویسید.اگر موضوعی را بنویسید که به آن
عشق میورزید ,در این ضورت رمان کوتاه شما برای خواننده ها جذابتر خواهد شد.
-اگز
به دنبال این هستید که این داستان را به یک نمایشنامه ویا فیلمنامه تبدیل کنید ,
Celtxنرم افزاری رایگان و مفید است.(www.Celtx.com).همچنین مکانی زیبا برای شروع
تایپ کردن داستانتان به فرمت text است به گونه ای که دیگر مجبور نیستید که آن را
بعدا به نرم افزار Import کنید.
هشدارها:
-سعی کنید همه ی ********** ها
را برای اولین پیشنویس از کار بیاندازید [موقع پیش نویس کردن واسه اولین بار چیزی
رو حذف نکنید]و از"به هم ریخته شدن"نترسید.یک راه برای انجان آن این است که تا جایی
که میتوانید زیاد بنویسید,تا جایی که میتوانید سریع بنویسید.اگر درنهایت بد جلوه
داد,شما همیشه میتوانید آن را بعدا ترمیم و میرایش کنید,و یا اینکه آن را کاملا
کنار بگذارید و دوباره سعی کنید.ابتدا ایداه هایتان را پیاده کنید.
-دیالوگ بیش
از حد وشرح داستان بیش از حد هر دو میتواند داستانتان را با تاخیر بیاندازد.همزمان
با اینکه ویرایش میکنید سعی کنید بین این دو تعادل برقرار کنید.
-رمانهای کوتاه
مشهورترین و یا پرفروشترین قالب نوشتن نیستند و بسیار یه سختی میتوانند منتشر شوند
ولی این به این معنی نیست که شما نوشتن آن را امتحان نکنید.
-پیشنویس هایتان را
در فایل های جداگانه ذخیره کنید(برای مثال:پیشنویس 1,پیش نویس 2)و آن را تاریخ
بزنید.ممکن است شما تصمیم بگیرید که نسخه ی اخیر پیشنویستان را بیشتر دوست داشید
,تنها موقعی که ان را پاک کرده اید!!!
چیزهایی که به ان نیاز پیدا
میکنید:
-تصور
-زمان برای نوشتن
-یک داستان خوب
-پیرنگ[موضوع
اصلی]
-شخصیتها
-پیام نهفته در پیرنگ
-طرحهای عاطفی در درون
شخصیتها
Top Eight Rules For Writing Fantasy
So you want to write a
fantasy novel? You love the work of so many fantasy writers and you have a
partially formed idea about an elf, a dwarf, and an odd love triangle. Where to
begin? The answer is the first of my eight rules for writing fantasy.
Enjoy!
1. Begin with the world. Creating the world where your fantasy
novel is set is one of the most important parts of creating a successful fantasy
novel. And this world must be pretty fleshed out before you move on to the next
step. Why you ask? Because just as earth has specific rules that cannot be
violated without explanation (for example, the law of gravity), your world will
have laws too. It will also have its own geography, weather patterns, animals,
and races of people and/or other fantasy creatures. If you jump right in and
begin writing your fantasy novel without any consideration for these rules, you
will find yourself in a situation where you will need to rewrite carefully to
avoid any contradictions once your world has been fully created.
2. Create
maps. These can be very general except in the areas where the action will be
taking place. Maps help lend depth to your story as you write. Your details will
tend to be more grounded.
3. If your world is going to include any form of
magic, then you must create the rules for its use before writing about it. You
must decide its limits, its costs, its required actions, its possible uses, etc.
Only by creating the rules of magic will its use make sense and seem
believable.
4. If you are going to have different races living in your world,
then you will need to create a history and a de************ion for the
characteristics of these races. You will also need to know how people of
different races treat each other. If there are prejudices between races you will
need to have an understanding of why these exist. The detail of your history and
de************ions will be based on how much you will be using a person of that
race in your story.
5. Characterizations must be made from the point of view
of the fantasy world. You can’t take a person from 21st century earth and
transplant them to the world unless that is the whole point of the story.
Otherwise, the character will not be believable.
6. Your story will probably
revolve around a theme. One of the most common themes is good vs. evil though
there are many to choose from. Once you decide on your theme, try to avoid
making overt statements concerning it at all costs. Let the reader learn about
the theme and make conclusions on their own. Don’t make conclusions for them.
You don’t want to be preachy – this is a huge turn off for readers.
7. Beware
of deus ex machina. This term refers to an unexpected and improbable solution to
a problem in your story. Think of it like the hand of God which suddenly shows
up to fix the problems that you as a novelist created and can’t now resolve.
These artificial resolutions are death to a fantasy novel.
8. Stay away from
fantasy cliché’s unless that is something that you require for your novel (i.e.,
you are writing a fantasy spoof). You don’t want to have readers groaning over
something you’ve written. Dwarves with long beards who love mithril and hate
elves, elves who are long, willowy, and haughty, and short-lived humans who just
want to fight and have fun – it seems I’ve read all of that before….
I
wish you the best of luck as you create the next great fantasy novel. I can’t
wait to read it!!!