توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : سوال مراحل چاپ كتاب يا مجله از تايپ گرفته تا چاپ
kamanabroo
4th March 2009, 12:13 AM
من دنبال اين مطلب ( مراحل كامل چاپ از ابتدا تا انتها) بودم و مطالب خوبي دستگيرم نشد.
لازم ديدم اين تايپيك رو راه اندازي كنم تا اگر كسي اطلاعات خوب و جامعي در باره تايت صفحه بندي و تمام مراحل كار تا آخر رو داره اينجا مطرح كنه تا همه استفاده كنند.
اين مطلب هم چيزيه كه مشتري هاي زيادي داره و حتما دنبال يه مرجع كامل مي گردن .
ديگه دست كمك شما رو مي طلبه
يا علي
ØÑтRдŁ§
4th March 2009, 01:04 PM
سلام آقا مهدی...اینو ببین..شاید به درد خورد
منبع : http://www.7sang.com
انتشار کتاب اول موضوعی است که هر نویسنده دقیقا یک بار در دوره فعالیتش با آن موجه بوده است و موضوعی است که ناشران در تمام دوره فعالیتشان با آن موجهاند.
پرداختن به این موضوع از آن جهت اهمیت بیشتری پیدا میکند که انتشار کتاب اول برای نویسندگان به منزله ورود به دنیای کتاب است و بسیارند نویسندگان مستعدی که بخاطر مشکلات و دردسرهای این پیش رویشان از خیر انتشار کتاب گذشتهاند و همینطور بسیارند کسانی که با پشت سر گذاشتن تمام این مصائب کتابشان را چاپ کردهاند اما بخاطر مشکلات پس از انشار - که عمدهترین آنها مسئله پخش و توزیع است - از انتشار کتاب پشیمان شدهاند!
اگر شما هم فکر میکنید که مطالبتان ارزش چاپ شدن داد و به فکر انتشار کتاب افتادهاید فقط به این نکته توجه کنید:
اگر به اندازهی کافی شناخته شده نیستید که کتابتان را بخاطر اسمتان بخرند و اگر دوست یا آشنایی ندارید که در این راه کمکتان کند و اگر پول کافی هم ندارید بهتر است به خودتان زحمت ندهید، کمتر کسی حاضر میشود اینروزها روی چنین کارهایی سرمایهگذاری کند.
و انگار نه انگار که تمام نویسندگان بزرگ، روزی اولین بودهاند.
مشکلات انتشار کتاب اول، بطور خاص در حوزه ادبیات و شعر را از دید ناشران، نویسندگان و دستاندرکاران نشر جویا شدیم.
کتاب اول چگونه منتشر میشود؟
«ناشرها معمولا برای انتشار کتاب اول شاعران و نویسندگان را موظف به سرمایهگذاری کل مبلغ هزینه چاپ میکنند، البته بعضی از ناشرها با نویسندگان کنار میآیند و مثلا ۵۰٪ مبلغ را اول و ۵۰٪ بقیه را بصورت قسطی میگیرند.» اینها را فرهاد صفریان شاعر و وبلاگنویس میگوید. وقتی از او میپرسیم که آیا قصد چاپ کتاب اشعارش را دارد یا نه میگوید اگر انتشاراتی با شرایط مناسب پیدا شود که حتی ۵۰٪ هزینه چاپ را تقبل کند این کار را خواهم کرد.
در ایام برگزاری نمایشگاه کتاب پلاکارد آبیرنگی در یکی از غرفهها جلب توجه میکرد. روی این پلاکارد نوشته شده بود: «چنانچه حتی یک اثر قابل چاپ دارید و به هر دلیل تاکنون موفق به انتشار آن نشدهاید حتما با ما تماس بگیرید.»
به سراغ نامور مدیر این انتشارات میرویم. نامور میگوید: « انتشارات رجا تهران الان مدتی است که کتابهای اول را منتشر میکند. ما برای شروع در چند جا از جمله مجلهی موفقیت آگهی دادیم. ما این کتابها را به چند نوع چاپ میکنیم. اما معمولا به اینصورت است که برای فشار نیامدن به نویسنده یک مقداری را ما سرمایهگذاری میکنیم و یا سعی میکنیم سهمشان را قسطی بگیریم.» از هزینه چاپ یک کتاب حدود هفتاد صفحهای میپرسیم، پاسخ میدهد: « تقریبا با ۱۵۰ هزار تومان کتاب در میآید. اگر دوهزار تا هم بزنیم میشود ۳۰۰ هزار تومان، البته با کاغذ خوب و جلد گلاسه ۲۵۰ گرمی.»
واقعیت این است که شما برای چاپ کتابتان هر چقدر هم ارزشمند باشد باید خودتان دست به جیب شوید، ناشرین در پاسخ به این سوال که چرا برای چاپ این کتابها نویسنده را مجبور به سرمایهگذاری میکنند همگی متحدالقول یک پاسخ دارند: «ضرر میکنیم!»
ظاهرا تجریه نشان داده است که چاپ این کتابها برای ناشرین جز ضرر چیزی نداشته است. محمد عزیزی، شاعر، نویسنده و مدیر مسئول انتشارات روزگار در اینباره میگوید: « از ابتدای تاسیس نشر روزگار اینرا وجهه همت خودم قرار دادم و دوستانی که به من مراجعه میکردند، سعی میکردم که اولین کتابشان را منتشر کنم؛ البته به شرطی که به قول حافظ آنی داشته باشد، «بنده طلعت آن باش که آنی دارد».
در ابتدا ما بدون اینکه توقع کمکی از آنها داشته باشیم تعدادی از این کتابها را چاپ کردیم اما چون کمک دولتی نشدیم و از طرفی این کتابها هم پشت ویترین کتابفروشیها قرار نگرفتند و انبار شدند، از لحاظ اقتصادی متضرر شدیم و در ادامه کار بجای اینکه چاپ این کتابها را قطع بکنیم به یک راه حلی رسیدیم و آنکه پیشنهاد کردیم برای اینکه بچهها خودشان متوجه وضعیت نشر بشوند و گلایه نکنند از آنها خواستیم مثلا ۵۰۰ جلد از کتاب خودشان را ولو با ۳۰٪ تخفیف از ما بخرند. الان اینها یک تعداد کتاب را از ما پیش خرید میکنند و ما کتابشان را چاپ میکنیم.»
دریانورد، مدیر انتشارات دریانورد به ما میگوید: « هیچ ناشری حاضر نیست روی کار اول نویسندهها سرمایهگذاری کند. مشکل بعدی هم توزیع است که مراکز پخش رغبتی به توزیع اینها ندارد. پس شاعران مجبورند خودشان دنبال سرمایهگذاری و توزیع مناسب کتابشان باشند.»
دریانورد به کتابهای موجود در غرفه اشاره میکند و میگوید: « کتابهایی که میبینید حدود ۱۵ کتاب شعر اول هستند که شاعر سرمایهگذاری کرده است، البته بعضیها با مشارکت ناشر. تمام این کتابهایی را که میبینید، بجز ۲-۳ تا همه را مولف سرمایهگذاری کرده است.» دریانورد در مورد هزینه چاپ یک کتاب میگوید: « بستگی به تعداد صفحه دارد. معمولا صفحهای ۵ تا ۶ هزار تومان هزینه دارد.»
البته اگر شما به اندازه کافی در این حوزه سرشناس باشید احتمالا کمتر با این مشکلات مواجه خواهید شد. از یغما گلرویی، ترانهسرا، در مورد مشکلات چاپ کتاب اولش پرسیدیم. یغما توضیح میدهد: « من مشکلی برای چاپ اولین کتابم نداشتم، یعنی اصلا نمیخواستم کتاب چاپ کنم. شعرهایم پیش حمید صدری، دوست آهنسازم بود. کارهایم را به مدیر انتشارات دارینوش داده بودند و خودشان بدون اینکه من بدانم تصمیم گرفتند کتابم را چاپ کنند و خیلی راحت هم چاپ شد.»
رسول یونان، شاعر و ترانهسرا، هم در پاسخ به این سوال ما میگوید: « من مشکل خاصی نداشتم، شعر نوشتم گرفتند چاپ کردند.همین! کتاب «روز بخیر محبوب من» بود که انتشارات نارنج چاپ کرد. البته من قبل از آن با کارهایم مطبوعات را بمباران کرده بودم و به همین خاطر بود.»
بعد از چاپ کتاب
اما نویسندگان جوان پس از پشت سر گذاشتن تمام مشکلات چاپ کتاب اغلب با محصول چاپ شدهی مطلوبی مواجه نمیشوند. فرهاد صفریان در این مورد میگوید: « این کتابها اشکالات تایپی فراوانی دارند، انتشاراتیهایی که این کتابها را چاپ میکنند ویراستار ندارند. طرح روی جلدشان هم حرفهای نیست. این مسائل به این خاطر است که اینها حرفهای اینکار نیستند. بیشترشان شاعر هستند که مجوز گرفته اند و شعر دوستانشان را چاپ میکنند و در مورد طرح روی جلد و ویرایش حرفهای عمل نمیکنند و کتاب را همینجوری بیرون میدهند.»
یکی از مسائل مربوط به کتاب اولیها که اغلب خودشان هم از آن اطلاعی ندارند چاپ کتابشان در تیراژ غیر واقعی است. یعنی تعداد معدودی از ناشرین کل هزینه کتاب را از نویسنده میگیرند، ولی بجای چاپ در تیراژ اسمی مثلا ۱۲۰۰ تا، بوسیلهی دستگاه ریسوگراف مثلا ۴۰۰ تا از کتاب چاپ میکنند؛ در حدی که تعدادی به خود نویسنده میدهند و بقیه را هم در بازار پخش میکنند و در نمایشگاه عرضه میکنند. اگر این مقدار فروش رفت دوباره چاپ میکنند وگرنه همان مقدار میماند و این در حالیست که نویسنده تصور میکند کتابش در تیراژ اسمی منتشر شده است.
اینها را یک نویسنده که خود با مسائل نشر آشناست به ما گفت و البته تاکید کرد که از او اسمی نبریم.
اما شاید بزرگترین مشکل کتاباولیها - و کلا حوزه کتاب - مسئله توزیع و پخش کتاب باشد. جایی که باعث میشود گاهی تصور کنیم چاپ شدن یا نشدن کتاب تفاوتی نداشته است.
مافیای توزیع؛ مشکل اساسی
مطمئن باشید مشکلات توزیع و پخش کتاب اینقدر جدی است که وقتی صحبت آن به میان میآید برخی عنوان «مافیای توزیع» را مطرح میکنند. این مسئله طبیعتا در مورد نویسندگان گمنامی که اولین کتابشان را منتشر کردهاند بییشتر مشکلزاست.
فریاد شیری، شاعر و کارشناس ادبی نشر نگیما، در این مورد میگوید: «مشکل اصلی این است که پخشیهایی که ما با آنها کار میکنیم، اصلا کتاب شعر را نمیگیرند. یعنی هیچ پخشی حاضر نمیشود با حتی ۵۰٪ هم کتاب شعر را پخش کند. البته آنها هم گناهی ندارند. چون کتاب فروشیها کتاب شعر را پخش نمیگیرند. فقط چند تا کتاب فروشی معدود در تهران است که کتاب شعر را بطور امانی میگیرند، ببینند فروش میرود یا نه، البته آنهم با ۴۰٪ تخفیف. اصلا با این همه مشکلات که نه بخشی کتاب را میگیرد و نه مخاطب دارد به نظر من چاپ کتاب اول حماقت است.»
دریانورد، مدیر انتشارات دریانورد که در شهر بوشهر فعالیت میکند میگوید: « ما ناشرین شهرستانی دستمان به مراکز پخش تهران نمیرسد و اگر هم برسد اینها کتاب شعر را نمیگیرند، اگر کتاب داستان باشد که کتاب نویسندههای گمنام را نمیگیرند. کلا اینها کتب ناشرهای گمنامی مثل مارا نمیگیرند و اگر بپذیرند با درصد بالایی میخواهند. مثلا یک کتاب را به ما گفتند با ۶۰٪ تخفیف میگیریم.»
نامور، مدیر انتشارات رجا تهران هم میگوید: « پخش ما ضعیف است. کلا پخش در ایران ضعیف است. البته بعضیها آمدهاند اتحادیه درست کردهاند، مثلا اتحادیه کتب درسی، اما آنها هم موفق نبودهاند. من خبر داریم برخی ناشرین از کتابی در مدت شش ماه حتی یک فروش هم نداشتهاند. الان بصورت مبادله است، کتاب عوض میکنند، کتاب دیگران را میفروشند.»
مشکل اصلی کجاست !؟
اما چرا خوانندگان و به طبع آنها کتابفروشیها و مراکز پخش چنین برخوردی با این کتابها دارند؟
فریاد شیری در این مورد میگوید: «مسئله اصلی این است که شعر الان در ایران مخاطب ندارد. مخاطب کتابهای شعر خود شاعرها هستند که متاسفانه آنها هم همدیگر را قبول ندارند. الان کتاب شعر را خود شاعرها هم نمیخرند و همه منتظرند که از همدیگر کتاب را هدیه بگیرند.»
نامورمدیر انتشارات رجا تهران در این زمینه نظر جالبی دارد و میگوید:«وضعیت فعلا همین است. وضعیت اقتصادی مردم هم همین است و شکم مردم سیر نیست و به کتاب نمیرسند.»
اما رسول یونان، شاعر و ترانهسرا، مسئله محتوای این کتابها را مطرح میکند: «عمدهترین مشکل اینها این است که میخواهند دفترچه مشقشان را چاپ کنند. بدون اینکه کسی نظر بدهد و کسی ببینید میآیند و خاطرات شخصی خودشان را چاپ میکنند و این کار هم شخصی است و فقط به درد دوست دخترهایشان میخورد! و مردم هم نمیخرند.»
راه حل ناشرین برای کتابهای شعر
ناشرین برای فرار از مشکلات چاپ شعرهای نویسندگان جوان بخشی از اشعار افراد مختلف را در قالب یک مجموعه چاپ میکنند.
فریاد شیری در این مورد میگوید: « ما الان کتابنگیما را طرحریزی کردیم و الان کتاب اول را درآوریدم. کسانی که میخواستند کتاب چاپ کنند، گفتیم اینکار را نکنید، ۲-۳ تا از شعرهای خوب خودتان را بدهید تا در این کتاب چاپ کنیم. خودشان را هم مجبور کردیم که کتاب را پیش خرید کنند. از این کتاب استقبال شد. الان هم خیلی از دوستان دیگر مراجعه میکنند و من به آنها میگویم فعلا برای اینکه بحران کتاب را، بحران شعر را حل کنیم دست نگه داریم و کتاب چاپ نکنیم.»
انتشارات رجا هم مشابه چنین طرحی را اجرا میکند. نامور در اینباره میگوید: «مجموعه کتابهایی با عنوان «حرفهایی که در دلم ماند» در سه جلد در آمده است. در هر کدام ۴۵ نفر شاعر جوان، دختر و پسر از سراسر ایران برای ما کار فرستادند که ما انتخاب کردیم و چاپ کردیم. به خودشان پیشنهاد کردیم که چند نسخهاش را خودشان بخرند و حدود هزار تای آنرا روز اول خودشان خریدند.»
نامور دیگر طرحهایی که در این زمینه دارند را اینگونه تشریح میکند: «الان هم شب شعری گذاشتهایم و از دوستانی که تا الان از آنها کتاب چاپ کردهایم دعوت کردیم که در این شب شعر شرکت کنند. سرشان گرم میشود و از خیلی مسائل دور می شوند. ماهی یکبار دور هم جمع می شوند. بجای اینکه بروند توی خیابانها با این بیکاری، با این شرایط و اوضاع نابسامان مینشینند دور هم، آشنا میشوند و درباره شعر و داستان حرف میزنند.»
مشکلات نشر فقط در حوزه ادبیات است؟
این سوال را با فریادشیری در میان میگذاریم، پاسخ میدهد: « مشکلات کتاب اول در همیه زمینهها وجود دارد. در ادبیات هم وضعیت ادبیات داستانی از شعر بهتر است و مردم هنوز ادبیات داستانی را مطالعه میکنند.»
به سراغ عباس طارمی که به تازگی اولین کتابش را با عنوان «شهر هزار حکیم» در حوزه فلسفه و عرفان چاپ کرده است میرویم و درباره نحوه چاپ کتابش میپرسیم: « من آشنایی قبلی با یکی از مدیران انتشارات روزنه داشتیم. قبلا دو طرح را که مربوط به کسان دیگری بود برده بودم که هر دو هم رد شدند. موضوع را با آن مدیر آشنا در میان گذاشتم که همچین کتابی را در دست تالیف دارم. پس از صحبتها و مذاکرات سرانجام کتاب من چاپ شد، البته بجای حق التالیف به من دوهزار جلد کتاب دادند.»
طارمی ادامه میدهد: « مشکلات نشر در ایران در همه حوزهها وجود دارد. هم در زمینه چاپ، هم توزیع و البته فقط به کتاب اولیها هم محدود نمیشود و نویسندگان قدیمی هم با این مشکلات مواجهاند. در حوزه کتابهای فلسفی و مذهبی هم که من در آن فعالیت میکنم چون این کتابها خریدار زیادی ندارند ناشران حاضر به سرمایهگذاری روی این موضوعات نیستند.»
وقتی این سوال را با دریانورد، مدیر انتشارات دریانورد مطرح کردیم کتابی را با عنوان «بندر دیلم و هفت شهر لیراویب» به ما نشان داد و گفت: « این کتاب را ببینید. در زمنیه تاریخ است و کتاب اول نویسنده. نویسنده برای چاپ کتابش پنج میلیون تومان سرمایهگذاری کرده است.» دریانورد اضافه میکند که: « این کتاب حاصل ۵ سال تلاش مولف است. اگر قرار بود برای یک ناشر دولتی یا نهاد دولتی تحقیق بکند حق تالیفش حداقل ۵-۶ میلیون تومان بود و چاپ هم با خودشان بود. اما الان ۵ میلیون سرمایهگذاری کرده است و انتشاراتی فقط توانسته با او همکاری کند و سرمایهگذاریای نکرده است.»
ظاهرا این مشکلات در همه حوزهها وجود دارد و تنها ناشرین دولتی که دغدغه برگشت سرمایه و مسائل اقتصادی را ندارند میتوانند به سادگی به فعالیتشان ادامه دهند.
احمد.ف که قرار است بزدوی اولین کتابش را در زمینه تاریخ برای یک نهاد دولتی منتشر کند میگوید: «من در واقع کار تالیف این کتاب را برای این نهاد انجام میدهم و مسائل چاپش به من ارتباطی ندارد. طبق قرارداری که در ابتدا با من بسته شده من در ازای نوشتن کتاب حقالتالیفم را دریافت میکنم.»
چاره کار چیست ؟
نامور در اینباره میگوید: «مشکلات نشر اینقدر زیاد است که حل شدنی نیست. فقط یک راه دارد، وزارت ارشاد باید کتاب را از ناشرین نوپا بخرد و در کتابخانهها توزیع کند. مردم را هم تشویق کنند که از کتابخانهها استفاده کنند. این بهترین خدمتی است که دولت با این همه بودجه میتواند انجام بدهد.»
فریاد شیری به کیفیت چاپ بهتر اشاره میکند و میگوید: « اگر کتاب را به دید یک کالای تجاری نگاه کنیم، ما جلد کتاب را کیفیت کتاب را میتوانیم تغییر دهیم. مثلا با استفاده از تصویر و یکسری کارهای دیگر شاید بشود مخاطب را جذب کرد.»
محمد عزیزی هم به تاثیر حمایت دولت در این قضیه اشاره میکند و میگوید: « دولت باید از اینها حمایت کند. یک وقتی این طرح را دادند ولی اجرا نکردند. دولت باید بگوید کسی که کتاب اول چاپ میکند من مقدار معینی را بطور قطع میخرم.»
عزیزی به نقش مطبوعات هم اشاره میکند و میگوید: « مطبوعات هم باید در زمینه کتاب اول اطلاعرسانی کنند. با اینها مصاحبه کنند. وقتی کتابشان چاپ شد، کتابشان را نقد و بررسی کنند و به هر حال مطرحشان بکنند در حالی که معمولا اینکار را نمیکنند.»
دستگاه رسیوگراف دستگاهی است شبیه دستگاههای کپی( حالا گیریم چند برابر بزرگتر) که بدون نیاز به فیلم و زینک عمل چاپ را انجام میدهد. اگر میخواهید نتیجه کار را ببینید روبروی دانشگاه تهران دستفروشانی هستند که کتابهای غیر مجاز میفروشند مثلا کتاب دیوان ایرج میرزا یا عشقی. تمام این کتابها با این دستگاه چاپ شده اند.
اگر روزی قصد داشتید که با این دستگاه کارتان را چاپ کنید بروید یک شماره مجله جهان کتاب بخرید مدیر مسئول مجله خودش صاحب این دستگاه است و آگهی هم در مجله خودش چاپ میکند.
ناشران معمولا ده درصد قیمت پشت جلد کتاب را به عنوان حق العمل برمیدارند ضمن اینکه بسیاری از پخشهای کتاب با کمتر از چهل درصد کار نمیکنند اما اگر شما بتوانید ناشر معروفی را راضی به چاپ کتابتان کنید میتوانید با این نرخی که گفتم کارتان را انجام بدهید
و آخر اینکه اقبال فروش کتاب در اینترنت بسیار کم است. اصولا تبلیغ برای جذاب بودن کتاب و پرفروش شدن آن در ایران مجراهایی دارد که حتی راه باریکه از این مجراها به اینترنت وصل نیست
بیشتر کتابهای پرفروش کتابهایی هستند که دهان به دهان بین خوانندگان این نوع کتابها نقل مجالس میشود
کتابهای خاصی هم هستند که به دلایلی ناگهان تمام مطبوعات در صفحه ادبی به تعریف از آن میپردازند و این خود در پرفروش شدن آن موثر است من به شخصه هنوز کتابی را ندیدم که از طریق تبلیغ اینترنت پرفروش شده باشد. ضمن اینکه به نظر من اینترنت رابطه معکوسی با شدت علاقه به کتاب دارد یعنی هر قدر کسی بیشتر وقتش را در اینترنت بگذارد کمتر به کتاب علاقه دارد
در اینترنت سه سایت بسیار خوب برای فروش کتاب هست که شاید بتوانید بعد از چاپ کتابتان را به آنها معرفی کنید
نشانی این سه سایت این است
http://www.iiketab.com
http://www.adinebook.com
http://www.iketab.com
kamanabroo
4th March 2009, 05:38 PM
ممنونم سانترال جان
خوب بود
البته توضيح مي خواستم، به اين صورت كه براي چاپ كتاب و مجلات چه مراحلي بايد طي بشه مثل تايپ غلط گيري ويرايش تصحيح و صفحه آرايي و .... كه بقيه شو خيلي بلد نيستم
و توضيح هر مرحله هم باشه كه كامل كامل بشه مثلا صفحه آرايي در مجله به چه شكل است در كتاب چه جوريه و الي آخر ...
ØÑтRдŁ§
4th March 2009, 09:23 PM
سلام آقا مهدی..
خواهش میکنم..
راستش اولش یه مطلبی رو خونده بودم و ترجیح دادم رو سایت نذارمش
ولی الان که میگی میذارم شاید بیشتر به درد بخوره...خودم ننوشتمشااااا
هفت خان رستم!
ببین دلاور، اول کتاب باید بره با کتابخانه ملی، در اونجا بهش شماره شابک میدن و ثبت میشه... و شما قلبتون پر از خوشحالی میشه...http://forum.p30world.com/images/New-smile/N_aggressive%20%2839%29.gifhttp://forum.p30world.com/images/New-smile/N_aggressive%20%284%29.gif .... اول شاید بهت بگن که این کار یک هفته تا 10 روز بیشتر نیست... اما اگر شد یک ماه... برادر عزیزم مبادا از کوره در بری و حرفی بزنی بهشون که برات دردسر درست کنند!
اما این پایان ماجرا نیست دلاور... باید کتاب رو ببری اداره ارشاد که مجوز بهت بدهند... اونجا بستگی داره کتابت چی باشه برادر... و اونوقت با گوشت استخوانت معنی "آزادی بیان و عقیده" را می فهمی ... اگر خدای نکرده کتابت سیاسی یا تاریخی باشه.. ممکنه تا هفت ماه طول بکشه!! شایدم بیشتر!! و بعد هم بگن:برو عمو جون پی کارت! ما به این کتاب مجوز نمیدیم!! این کتاب برای نظام مضر است!!
حالا تو هی بگو حاجی رییس! من هشت ماه معطل موندم!! خودم برای این مملکت کلی کار کردم و.....خلاصه هی بگی:
محض رضای خدا
به من نگو بی وفا!!
میبینی که هیچ تاثیری نداره!اداره ارشاده دلاور! نه برگ چغندر! اصلا تقصیر ماست که این کتابتو نفرستادیمhttp://forum.p30world.com/images/New-smile/N_aggressive%20%2811%29.gif فلان سازمان امنیتی پدرتو در بیارن!! تا دیگه اینجا نیای پر رویی کنی!!تجاوز فرهنگی میکنی پدرسوخته؟!!!
و شما هاج و واج به خودت بد میگی که: عجب غلطی کردم کتاب چاپ کردم!! من که منظوری نداشتم!http://forum.p30world.com/images/New-smile/N_aggressive%20%2824%29.gif
البته اگر پارتی داشته باشی یک ماجرای دیگست!http://forum.p30world.com/images/New-smile/N_aggressive%20%2816%29.gif
خب برادر ، البته اگر کتابت مثلا آشپزی باشه از این خبرها نیست!
دلاور،ای کسی که هوس کردی پا به عرصه چاپ کتاب بذاری!!بدون و آگاه باش که ناشرین این مملکت، بر اساس گفته نویسندگان و منابع موثق خاک وطن، مشتی استعمارگرند!! ظالم و ستم پیشه!!
برادر! دلاور! اگر میگی من دروغ میگم، زنگ بزن بهشون بگو چند درصد میدن، میگن 7 درصد!!آره عزیزم
به این میگن عدالت!
دلاور باید اینو بدونی که یک نویسنده در ایران بیمه نداره وای یک کارگر بیمه داره!! و این یعنی ارزش برای قلم و اندیشه!!
خب دلاور الان مجوز گرفته شده و شما می خوای به ناشر شیطون بلا و ناقلا و کلاهبردار پول بدی....
دو راه وجود داره دلاور:
-چاپ دیجیتال :
این چاپ برای مستضعفین است!کیفیت پایین و سرعت بالا و تیراژ کم مثلا 200 عدد
-چاپ افست
این چاپ برای مستکبرین است!
تیراژ بالا و کیفیت بالا و قینت بیشتر و....
حالا سوال این است:
تیراژ کتاب چقدر باید باشد؟
ببین دلاور ! باید ببینی واقعا کتابت چقدر مخاطب داره و خواهان داره
همه که استاد دانشگاه نیستن که بتونن یک مزخرفی به نام کتاب بدن چاپ کنند و بعد داشنجوهای بدبخت را وادرا کنند که از اون کتاب بخرند! و جالب توجه اینکه ترجمه کتابشونو بدن به دانشجوهاشون و بعد به نام خدشون توی بازار بدهند!
آره برادر!
یک ناشر یکبار به من گفت بسیاری از کتابهای دانشگاهی مال اون کسانی نیست که اسمشون پشت جلده!! ولی خب
آونها با همین کارها میشن عضو هیات علمی و .....
بگذریم برادر!!
بدون و آگاه باش کهبعد از اینکه کتابت را تایپ کردی باید صحفه بندی بشه و فاصله خطها درست بشه!! تا آماده طبخ نهایی بشه!!
و خب اینها هزینه داره
در مور قرارداد با صنف ناشر باید بدونید که د و نوع قرار داد وجود دارد:
-قرارداد مستضعفین:
در این نوع قرارداد ناشر میاد کتابو میبینه و بعد اگر دید خوبه خودش سرمایه گذاری میکنه و به شما هم 7 در صد میده
-قرارداد سرمایه گذاری ار مولف:
مولف میاد و سرمایه گذاری میکنه و .....
ØÑтRдŁ§
4th March 2009, 09:25 PM
و اما بعد، اینک در ادامه ماجرا به بحث ویژه قرارداد با ناشر می پردازیم
در ابتدا با روایتی از شیخ سیمرغ حکیم موضوع را منور کنیم:
ان الکلب افضل من اهل النشر
همانا سگ از انتشاراتی بهتر است!!
ممکن است بگویند که به چه حقی و حقوقی این جسارت و گستاخی را میکنی؟پس گوش جام سپار به این پندها:
1-پخش و شبکه توزیع:
بدان و آگاه باش ای برادر دلیر که اگر خود روی به ارشاد و مجوز گیری و کتاب ثیت کنی و به چاپخانه دهی، باز هم مساله عمده ، پخش کتاب است
حکایت:
روزی روزگاری ، شخصی بود مقاله نویس، در یکی از مجلات معتبر ،یک لغتنامه تهیه کرد و خودش دنبال مجوز دوید و کتاب را با تیراژ چاپ کرد ولی نتوانست پخش کند!!
در نتیجه قطار قطار کتاب جلوی چشمش ماند!! از اینگونه نویسندگان بسیارند!!
پخش کتاب مساله مهمی است!!پس باید با ناشری قرارد بست که بتواند خوب پخش کند!!
2-با چه ناشری قرارداد ببندم؟
حکایت:
روزی روزگاری شخصی از روی اینترنت و در سایت ایستگاه ناشری را پیدا کرد،با شخصی به نام بهزاد که رییس آن انتشارات بود ،قرارداد بست....
بهزاد از خود تعریف بسیار کردی و مرتب گفتی " انتشارات ما" چنین است و چنان است و در چین و ما چین مطرح است و نرخهایس از همه جا ارزانتر است و....
اما جالب آن بود که دراین به اصطلاح انتشارات،هیچ کس کار نمی کرد جز همان برادر بهزاد !!ولی او مرتب می گفت :
انتشارات ما!!
از نظر فارسی، ما معمولا برای بیش از یک نفر به کار میرود.بهزاد جان، خود را استا دانشگاه معرفی میکرد و میگفت صبحهها کار دارد و نمی تواند جواب تلفن بدهد!!( عجب انتشارات معتبری!!) و اینها بعد از عقد قرارداد معلوم شد که این موجود بی وجود، چه جانور موذی بود!!
می خواست پول بگیرد، یک مشت کارهای مثل گرفتن مجوز انجام دهد، و بعد پخش را گردن نویسنده بدبخت بیندازد!!" بروید چند استاد دانشگاه پیدا کنید تا برای کتاب شما مشتری پیدا شود!!" تا آن موقع کتاب شما در انباری است!!
به هر حال!
ای دوست بدان و آگاه باش که ناشر معتبری که در صد کمتر دهد، به از ناشر غیر معتبری که کتاب راهی انبار کند
و اما بعد:
اندر حکایت چاپ: بدان و آگاه باش که ناشرین نرخی که میدهند برای چاپ ، از نرخ اصلیش گرانتر است بسی بسیار!!، و حال اینکه بتوانی ناشری را گیر باوری که حاضر شود چاپ در چاپخانه که تو بشناسی انجام شود و نرخ چاپ کمتر آید... که این البته از تصورات است و اینکه ممکن شود به دست خدا و همت توست!!
اینها که همه نبشتم ، رنجنامه یک نویینده و ما حصل کلاههایی که سرش رفته،........http://forum.p30world.com/images/New-smile/N_aggressive%20%2840%29.gif
در هر حال، در قضیه انتخاب ناشر، اگر ناشر معتبر باشد، بعدها خودت استفاده خواهی کرد. اگر کتاب توسط انتشارت ناقوس منتشر گردد ، شما روی همین می توانید تبلیغ کنید ، اما انتشارات "سکینه خانم کتاب چاپ کن" و همسر و یا انتشارات حسنک کجایی و یا انتشارات جیک جیک خانم شیطون بلا و قد قد خانم نا قلا و یا انتشارات بزبز قندی.... و ز این جور انتشارت ، بدان و آگاه باش اگر کتاب به دست اینان دادی و اینیان بعد در صحفه بندی کتاب ماندند و گفتند: اوا خاک عالم!! این کتاب تخصصی است خودوتن بیایید انتشارات درستش کنید صحفه آرایی را!!!
و اگر تو مثلا در جواب بگویی: خب شما که نمی تونستید می خواستید کار را قبول نکنید!!
آن منشی شیرین ادا، و آن ابلیس ننه گدا وآم منشی هفت رنگ آرایش کرده به سبک گودزیلا، که جلوی خودت چیزی میگوید و پشت سرت چیزی دیگر، گوید: باشه مشکلی نیست خودمون درستش میکنیم!!و البته در ته دل گوید: چنان کتابی برات چاپ کنم که......
، وقتی کتاب چاپ شد خواهی دید که فونتهای که خواستی این نیست و اصلا کتاب در هم و بر هم است پول را هم که قبلا داده ای و.....
هشدار:اگر سرمایه گذاری از خودت است به صورت سه مرحله ای پول بده، یعنی یک قسط قبل از چاپ و بقیه بعد از چاپ....
استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است
استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد
vBulletin® v4.2.5, Copyright ©2000-2025, Jelsoft Enterprises Ltd.