نارون1
10th September 2012, 04:58 PM
نشست نقد و بررسی داستانهای عامهپسند دهه 80 با حضور جمعی از نویسندگان زن مدتی پیش در فرهنگسرای قبا برگزار شد.
http://img.tebyan.net/big/1391/06/1911099723112350831331162799951788414083.jpg
در این نشست که با حضور بانوان نویسندهای چون «سیمین شیر دل»، «تکین حمزه لو»، «مژگان مظفری»، «بیتا فرخی»، «عاطفه منجزی»، «فریده شجاعی»، «شهلا ابراهیمی» و «نشاط داوودی» برگزار شد، ضمن ارائه بیوگرافی این نویسندگان داستانهای عامه پسند دهه 80 کشورمان به نقد و بررسی گذاشته شد.
فریده شجاعی: به دنبال این نیستم كه معلم كسی باشم
در این نشست، فریده شجاعی، از نویسندگان مطرح ادبیات عامهپسند، درباره كتابهای عامهپسند و این نوع نویسندگی گفت: ما اگر ادبیات كشورمان را همچون ساختمانی در نظر بگیریم، این ساختمان از سنگ، آهن و خشت تشكیل شده است؛ یعنی هم چیزهای باارزش و بیارزش در آن وجود دارند. در ادبیات هم به همین صورت است. در گذشته نویسنده آنچنان به دنبال نظر مخاطب نبود؛ چرا كه عقیده بر این بود كه متن قائم به ذات است؛ اما امروز این نگاه تغییر كرده است و داستان متن ادبی میتواند احساس داشته باشد و مخاطب با آن ارتباط برقرار كند.
این نویسنده درباره اینكه امروز نویسندگان زن زیاد شدهاند، اظهار كرد: من عیبی در اینكه نویسندگان زن زیاد شدهاند، نمیبینم، حتا اگر برخیشان ضعیف باشند. باید آنقدر بنویسند تا بهتر شوند. ما نباید نویسندگان زن امروزمان را با كسی مثل سیمین دانشور مقایسه كنیم.
شجاعی همچنین با بیان اینكه در رمانهایش به دنبال نصیحت كردن نیست، گفت: من وقتی رمان مینویسم، به دنبال این نیستم كه معلم كسی باشم و نصحیت كنم. من سرگذشتی را مینویسم و هر كس میتواند برداشت خودش را از آن داشته باشد.
این نویسنده در ادامه گفت: داستان باید در ذهن نویسنده مثل یك بنای ساختمان شكل بگیرد. اول باید چهارچوب داستان ساخته شود تا بتوان اجزای دیگر را بر آن پایه استوار كرد. داستانهایی كه من مینویسم، بین هشت ماه تا دو سال طول میكشد. داستان اگر پایه مناسبی نداشته باشد، سقوط میكند.
عاطفه منجزی: چیزی كه صدا داشته باشد، توجهها به آن زیاد میشود
همچنین در این نشست، عاطفه منجزی با اشاره به برخی نقدهای غیرمنصفانه درباره كتابهای عامهپسند گفت: متأسفانه ما جایگاه نقد برای كتابهای عامهپسند یا پرفروش نداریم و بیشتر آنها را كتابهای زرد و آشپزخانهیی تلقی میكنیم و فكر میكنیم كتابی به واسطه اینكه 30 یا 40 بار به چاپ رسیده است، یا مضامین عشق و عاطفه در آن وجود دارد، پس باید آن را رد كرد.
این نویسنده افزود: بسیاری از نویسندگانی كه در این جمع حضور دارند، برای آثارشان تحقیقات جدی انجام دادهاند و با زحمت و سختیهای فراوان دست به نوشتن و چاپ این كتابها زدهاند. مثلا خانم تكین حمزهلو كه در این جمع هم حضور دارند، برای كتاب «دختری در مه» تحقیقات روانشناسی زیادی انجام دادهاند.
او در پایان صحبتهایش گفت: اینكه رمانهای عامهپسند را میكوبند، اصلا مهم نیست؛ چون چیزی را میكوبند كه مخاطبش زیاد باشد. چیزی كه صدا داشته باشد، توجهها به آن زیاد میشود.
عاطفه منجزی: چرا به واسطه این که یک رمان جذاب است یا به چاپ بیستم میرسد، یا در آن عشق وجود دارد، یک رمان را رد میکنید؟ برخی انتقاد میکنند که چرا رمانتان ظرف دو سال به چاپ دهم رسیده است؟ خب خواننده داشته که به این رقم چاپ رسیده است.
عباس پرورده: ما سعی داریم كانونی از نویسندگان داستانهای عامهپسند را ایجاد كنیم
در پایان این نشست، عباس پرورده ـ مدیر فرهنگسرای قبا ـ درباره برنامههای این فرهنگسرا برای توجه به ادبیات عامهپسند گفت: داستانهای عامهپسند حوزهای است كه به آن توجه نشده و به نوعی مغفول مانده است.
او افزود: ما به دنبال گسترش این جمع و همچنین خوانندههای این نوع ادبیات كه سرمایه آن به حساب میآیند، هستیم و همچنین سعی داریم نویسندگان جدیدی را به این جمع اضافه كنیم.
پرورده در ادامه گفت: ما سعی داریم در اینجا كانونی از نویسندگان داستانهای عامهپسند را ایجاد كنیم؛ چرا كه فكر میكنیم این كار برای ادبیات عامهپسند بسیار لازم است.
او در ادامه با ارائه پیشنهاداتی برای ادامه این نشستها گفت: ما میتوانیم یك تیم اجرایی را برای انتخاب كتابهای عامهپسند و نقد و بررسی آنها انتخاب كنیم كه به صورت ماهانه یا دو هفته یك بار برگزار شود. همچنین میتوان كمیتهای را تشكیل داد برای انتخاب كتابها و كارشناسان و همچنین استفاده نظرات دیگر نویسندگان.
رییس فرهنگسرای قبا در پایان اظهار كرد: عنوان معرفی و نقد كتابهای عامهپسند دهه 80 میتواند عنوان مناسبی برای این نشستها باشد و از این دهه میتوانیم رمانهای عامهپسندی را انتخاب كنیم و البته باید سعی كنیم این جلسات را رسانهیی كنیم.
***
همچنین در بخشی دیگر از این نشست، بیوگرافی تعدادی از نویسندههای فعال در حوزه ادبیات عامهپسند كه در این جلسه حضور داشتند، ارائه شد كه خلاصهای از آن به این شرح است:
فریده شجاعی متولد 1348 در تهران، نویسنده آثاری چون: «شب بیستاره»، «پروین»، «پدر»، «امانت عشق»، «زیر سایه درخت»، «زندگی یعنی چكیدن».
سیمین شیردل متولد 1343، نویسنده كتابهایی چون: «مهر من»، «تلافی»، «امشب» و كتاب «آرام» كه به چاپ بیست و سوم رسیده است.
شهلا ابراهیمی نویسنده رمان «اشك مهتاب» در سال 1384 است. او میگوید كه علاقهمند است زنان را در داستانهایش شخصیتهایی بارز و قدرتمند نشان دهد.
تكین حمزهلو متولد 1356، نویسنده كتابهایی چون: «مهر و مهتاب»، «دختری در مه» و «در پایان شب». او همچنین كار ویراستاری و ترجمه را در قبل از نویسندگی تجربه كرده است.
عاطفه منجزی متولد 1345 در شهر مسجد سلیمان است. از جمله كارهای او میتوان به «مسافر كوچههای عاشق»، «تیهی طلا» و «شاهماهی» اشاره كرد. منجزی كار ترجمه هم انجام میدهد.
او میگوید در حال حاضر كتاب «شبچراغ» را كه كار مشتركی با معصومه بهارلویی است، آماده چاپ دارد.
نشاط داوودی اهل نیشابور كه در رشته تربیت بدنی تحصیل كرده، نویسنده كتابهای «بازگشت» و «بهار زرد» است. «رنگ خاموشی» آخرین اثری است كه از این نویسنده منتشر شده است.
این نویسنده كار اصلی خود را تربیت بدنی و ورزش میداند و آثار خود را تنها دلنوشتههایی میداند.
مریم عباسزاده متولد 1353، نویسنده كتابهایی چون: «فریاد بیصدا»، «رقص در خاطره»، «عشق توتفرنگی نیست» و «میگل». او هم خود را نویسنده نمیداند و امیدوار است، روزی نویسنده شود.
مژگان احتشامی متولد 1353 در رشت است. این نویسنده كتابهایی چون «گذر روزگار» و «حس خوب زن بودن» را منتشر كرده است.
احتشامی میگوید: فریده شجاعی كسی است كه مرا به نوشتن ترغیب كرده و كتاب «امانت عشق» ایشان باعث شد تا من به سمت نویسندگی بروم.
همچنین معصومه بهارلویی متولد 1359 كه در سال 87 دستنوشتههای خود را منتشر كرد.
او معتقد است كه هیچگاه نباید از نقد بترسیم و باید نوشتن را ادامه داد.
مستانه فراهانی متولد 1360 در سال 88 كتاب «پگاه» را نگاشته است. او هم خود را نویسنده نمیداند و میگوید، سیمین شیردل تنها كسی بود كه او را تشویق به نوشتن كرد.
***
از ویژگی های رمان عامه پسند می توان به مواردی از این دست اشاره کرد:
1ـ تقسیم شخصیت ها به سیاه و سپید.
2ـ تقابل عشق و عقل یا بدی و خوبی.
3ـ تحریک احساسات و عواطف خواننده.
4ـ پایان خوش.
کنار هم قرار گرفتن این ویژگی ها به تنهایی عاملی منفی برای رد یا انکار یک رمان به شمار نمی آید. چرا که ژانر عامه پسند، ژانری مستقل و ضروری برای هر کشوری و هر جامعه ای است. نکته قابل تأمل در این میان، تکرار کلیشه وار مضامین این آثار است.
ادبیات عامه پسند همچون دیگر گونه های متکثر ادبی، نیازمند «خلاقیت» است. تکرار مضمون هایی که همه در ساده نگری و نوعی بلاهت داستانی رایج، با یکدیگر مرزهای مشترک دارند، به جز رکود و توقف ادبیات عامه پسند، حاصلی در پی ندارد. ویژگی های ادبیات عامه پسند گرچه ثابت و نامتغیرند اما لازم است نویسندگانی که در این ژانر قلم می زنند، چاشنی تخیل و خلاقیت را با کار خویش بیامیزند تا شاهد آثار مشابه و بی ارزش نباشیم؛
آثاری که حتی در شکل ظاهری خود نیز شبیه همدیگرند. روی همه طرح های جلد، تصویر نیم رخ و تمام رخ دختر یا زنی جوان دیده می شود که با چشمانی اشک بار به نقطه ای دوردست خیره شده است.
اگر بر اهمیت طرح جلد به عنوان معرف محتوای درونی اثر، واقف باشیم، می توان آغاز و پایان ماجرای همه این کتاب ها را پیش از گشودن آنها حدس زد. تصویر زیبا و غمگین زنی جوان روی جلد یک رمان، انگیزه نیرومندی برای مشتریان مۆنث و جوان این گونه رمان هاست.
بنابراین در کنار نقش مۆثر رمان های بازاری در زمینه ترویج عادت مطالعه، نباید نقش بازدارنده آنها را نیز از نظر دور داشت. این رمان های یک شکل، زمانی تهدیدکننده به نظر می رسند که بدانیم نقش بسزایی در نزول سطح سلیقه مخاطب بازی می کنند. بسیاری از مخاطبان نمی توانند از گذرگاه رویکرد به رمان های سطحی و بازاری به آسانی عبور کنند. توقف در این گذرگاه، خطر هولناکی است که نسل جوان علاقه مند به مطالعه را تهدید می کند. محدودیت ویژگی های رمان های عامه پسند در جامعه ما که همان تکرار مضامین عاشقانه است، این گونه ادبی را تا حد ابزاری برای سرگرمی و گاه فرو رفتن در وهم و رۆیایی بی ثمر تنزل داده است.
اگر فضای ادبی کشور، جایگاهی نیز برای ادبیات عامه پسند در نظر بگیرد و به نقد و بررسی رمان هایی که با این گرایش منتشر می شوند، بپردازد، شاید بتوان از سیر نزولی سطح کیفیت این آثار جلوگیری کرد. این نکته زمانی اهمیت می یابد که در نظر داشته باشیم، اکثریت خوانندگان این رمان ها را دختران جوان تشکیل می دهند.
رمان عامه پسند، مرکز دایره ای است که مخاطب و نویسنده را به هم وصل می کند. تکرار این دور و تسلسل با تکرار جنسیت دو سوی این ماجرا تکمیل می شود. زنان نویسنده و زنان خواننده در حرکتی دوّار، دایره بزرگ شونده ای به نام ادبیات عامه پسند را ترسیم می کنند. مراقب باشیم این دور باطل، سرگردانی و سرگیجه طبیعت و ذهنیت زنانه را مضاعف نکند.
منبع:خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، پیام زن
http://img.tebyan.net/big/1391/06/1911099723112350831331162799951788414083.jpg
در این نشست که با حضور بانوان نویسندهای چون «سیمین شیر دل»، «تکین حمزه لو»، «مژگان مظفری»، «بیتا فرخی»، «عاطفه منجزی»، «فریده شجاعی»، «شهلا ابراهیمی» و «نشاط داوودی» برگزار شد، ضمن ارائه بیوگرافی این نویسندگان داستانهای عامه پسند دهه 80 کشورمان به نقد و بررسی گذاشته شد.
فریده شجاعی: به دنبال این نیستم كه معلم كسی باشم
در این نشست، فریده شجاعی، از نویسندگان مطرح ادبیات عامهپسند، درباره كتابهای عامهپسند و این نوع نویسندگی گفت: ما اگر ادبیات كشورمان را همچون ساختمانی در نظر بگیریم، این ساختمان از سنگ، آهن و خشت تشكیل شده است؛ یعنی هم چیزهای باارزش و بیارزش در آن وجود دارند. در ادبیات هم به همین صورت است. در گذشته نویسنده آنچنان به دنبال نظر مخاطب نبود؛ چرا كه عقیده بر این بود كه متن قائم به ذات است؛ اما امروز این نگاه تغییر كرده است و داستان متن ادبی میتواند احساس داشته باشد و مخاطب با آن ارتباط برقرار كند.
این نویسنده درباره اینكه امروز نویسندگان زن زیاد شدهاند، اظهار كرد: من عیبی در اینكه نویسندگان زن زیاد شدهاند، نمیبینم، حتا اگر برخیشان ضعیف باشند. باید آنقدر بنویسند تا بهتر شوند. ما نباید نویسندگان زن امروزمان را با كسی مثل سیمین دانشور مقایسه كنیم.
شجاعی همچنین با بیان اینكه در رمانهایش به دنبال نصیحت كردن نیست، گفت: من وقتی رمان مینویسم، به دنبال این نیستم كه معلم كسی باشم و نصحیت كنم. من سرگذشتی را مینویسم و هر كس میتواند برداشت خودش را از آن داشته باشد.
این نویسنده در ادامه گفت: داستان باید در ذهن نویسنده مثل یك بنای ساختمان شكل بگیرد. اول باید چهارچوب داستان ساخته شود تا بتوان اجزای دیگر را بر آن پایه استوار كرد. داستانهایی كه من مینویسم، بین هشت ماه تا دو سال طول میكشد. داستان اگر پایه مناسبی نداشته باشد، سقوط میكند.
عاطفه منجزی: چیزی كه صدا داشته باشد، توجهها به آن زیاد میشود
همچنین در این نشست، عاطفه منجزی با اشاره به برخی نقدهای غیرمنصفانه درباره كتابهای عامهپسند گفت: متأسفانه ما جایگاه نقد برای كتابهای عامهپسند یا پرفروش نداریم و بیشتر آنها را كتابهای زرد و آشپزخانهیی تلقی میكنیم و فكر میكنیم كتابی به واسطه اینكه 30 یا 40 بار به چاپ رسیده است، یا مضامین عشق و عاطفه در آن وجود دارد، پس باید آن را رد كرد.
این نویسنده افزود: بسیاری از نویسندگانی كه در این جمع حضور دارند، برای آثارشان تحقیقات جدی انجام دادهاند و با زحمت و سختیهای فراوان دست به نوشتن و چاپ این كتابها زدهاند. مثلا خانم تكین حمزهلو كه در این جمع هم حضور دارند، برای كتاب «دختری در مه» تحقیقات روانشناسی زیادی انجام دادهاند.
او در پایان صحبتهایش گفت: اینكه رمانهای عامهپسند را میكوبند، اصلا مهم نیست؛ چون چیزی را میكوبند كه مخاطبش زیاد باشد. چیزی كه صدا داشته باشد، توجهها به آن زیاد میشود.
عاطفه منجزی: چرا به واسطه این که یک رمان جذاب است یا به چاپ بیستم میرسد، یا در آن عشق وجود دارد، یک رمان را رد میکنید؟ برخی انتقاد میکنند که چرا رمانتان ظرف دو سال به چاپ دهم رسیده است؟ خب خواننده داشته که به این رقم چاپ رسیده است.
عباس پرورده: ما سعی داریم كانونی از نویسندگان داستانهای عامهپسند را ایجاد كنیم
در پایان این نشست، عباس پرورده ـ مدیر فرهنگسرای قبا ـ درباره برنامههای این فرهنگسرا برای توجه به ادبیات عامهپسند گفت: داستانهای عامهپسند حوزهای است كه به آن توجه نشده و به نوعی مغفول مانده است.
او افزود: ما به دنبال گسترش این جمع و همچنین خوانندههای این نوع ادبیات كه سرمایه آن به حساب میآیند، هستیم و همچنین سعی داریم نویسندگان جدیدی را به این جمع اضافه كنیم.
پرورده در ادامه گفت: ما سعی داریم در اینجا كانونی از نویسندگان داستانهای عامهپسند را ایجاد كنیم؛ چرا كه فكر میكنیم این كار برای ادبیات عامهپسند بسیار لازم است.
او در ادامه با ارائه پیشنهاداتی برای ادامه این نشستها گفت: ما میتوانیم یك تیم اجرایی را برای انتخاب كتابهای عامهپسند و نقد و بررسی آنها انتخاب كنیم كه به صورت ماهانه یا دو هفته یك بار برگزار شود. همچنین میتوان كمیتهای را تشكیل داد برای انتخاب كتابها و كارشناسان و همچنین استفاده نظرات دیگر نویسندگان.
رییس فرهنگسرای قبا در پایان اظهار كرد: عنوان معرفی و نقد كتابهای عامهپسند دهه 80 میتواند عنوان مناسبی برای این نشستها باشد و از این دهه میتوانیم رمانهای عامهپسندی را انتخاب كنیم و البته باید سعی كنیم این جلسات را رسانهیی كنیم.
***
همچنین در بخشی دیگر از این نشست، بیوگرافی تعدادی از نویسندههای فعال در حوزه ادبیات عامهپسند كه در این جلسه حضور داشتند، ارائه شد كه خلاصهای از آن به این شرح است:
فریده شجاعی متولد 1348 در تهران، نویسنده آثاری چون: «شب بیستاره»، «پروین»، «پدر»، «امانت عشق»، «زیر سایه درخت»، «زندگی یعنی چكیدن».
سیمین شیردل متولد 1343، نویسنده كتابهایی چون: «مهر من»، «تلافی»، «امشب» و كتاب «آرام» كه به چاپ بیست و سوم رسیده است.
شهلا ابراهیمی نویسنده رمان «اشك مهتاب» در سال 1384 است. او میگوید كه علاقهمند است زنان را در داستانهایش شخصیتهایی بارز و قدرتمند نشان دهد.
تكین حمزهلو متولد 1356، نویسنده كتابهایی چون: «مهر و مهتاب»، «دختری در مه» و «در پایان شب». او همچنین كار ویراستاری و ترجمه را در قبل از نویسندگی تجربه كرده است.
عاطفه منجزی متولد 1345 در شهر مسجد سلیمان است. از جمله كارهای او میتوان به «مسافر كوچههای عاشق»، «تیهی طلا» و «شاهماهی» اشاره كرد. منجزی كار ترجمه هم انجام میدهد.
او میگوید در حال حاضر كتاب «شبچراغ» را كه كار مشتركی با معصومه بهارلویی است، آماده چاپ دارد.
نشاط داوودی اهل نیشابور كه در رشته تربیت بدنی تحصیل كرده، نویسنده كتابهای «بازگشت» و «بهار زرد» است. «رنگ خاموشی» آخرین اثری است كه از این نویسنده منتشر شده است.
این نویسنده كار اصلی خود را تربیت بدنی و ورزش میداند و آثار خود را تنها دلنوشتههایی میداند.
مریم عباسزاده متولد 1353، نویسنده كتابهایی چون: «فریاد بیصدا»، «رقص در خاطره»، «عشق توتفرنگی نیست» و «میگل». او هم خود را نویسنده نمیداند و امیدوار است، روزی نویسنده شود.
مژگان احتشامی متولد 1353 در رشت است. این نویسنده كتابهایی چون «گذر روزگار» و «حس خوب زن بودن» را منتشر كرده است.
احتشامی میگوید: فریده شجاعی كسی است كه مرا به نوشتن ترغیب كرده و كتاب «امانت عشق» ایشان باعث شد تا من به سمت نویسندگی بروم.
همچنین معصومه بهارلویی متولد 1359 كه در سال 87 دستنوشتههای خود را منتشر كرد.
او معتقد است كه هیچگاه نباید از نقد بترسیم و باید نوشتن را ادامه داد.
مستانه فراهانی متولد 1360 در سال 88 كتاب «پگاه» را نگاشته است. او هم خود را نویسنده نمیداند و میگوید، سیمین شیردل تنها كسی بود كه او را تشویق به نوشتن كرد.
***
از ویژگی های رمان عامه پسند می توان به مواردی از این دست اشاره کرد:
1ـ تقسیم شخصیت ها به سیاه و سپید.
2ـ تقابل عشق و عقل یا بدی و خوبی.
3ـ تحریک احساسات و عواطف خواننده.
4ـ پایان خوش.
کنار هم قرار گرفتن این ویژگی ها به تنهایی عاملی منفی برای رد یا انکار یک رمان به شمار نمی آید. چرا که ژانر عامه پسند، ژانری مستقل و ضروری برای هر کشوری و هر جامعه ای است. نکته قابل تأمل در این میان، تکرار کلیشه وار مضامین این آثار است.
ادبیات عامه پسند همچون دیگر گونه های متکثر ادبی، نیازمند «خلاقیت» است. تکرار مضمون هایی که همه در ساده نگری و نوعی بلاهت داستانی رایج، با یکدیگر مرزهای مشترک دارند، به جز رکود و توقف ادبیات عامه پسند، حاصلی در پی ندارد. ویژگی های ادبیات عامه پسند گرچه ثابت و نامتغیرند اما لازم است نویسندگانی که در این ژانر قلم می زنند، چاشنی تخیل و خلاقیت را با کار خویش بیامیزند تا شاهد آثار مشابه و بی ارزش نباشیم؛
آثاری که حتی در شکل ظاهری خود نیز شبیه همدیگرند. روی همه طرح های جلد، تصویر نیم رخ و تمام رخ دختر یا زنی جوان دیده می شود که با چشمانی اشک بار به نقطه ای دوردست خیره شده است.
اگر بر اهمیت طرح جلد به عنوان معرف محتوای درونی اثر، واقف باشیم، می توان آغاز و پایان ماجرای همه این کتاب ها را پیش از گشودن آنها حدس زد. تصویر زیبا و غمگین زنی جوان روی جلد یک رمان، انگیزه نیرومندی برای مشتریان مۆنث و جوان این گونه رمان هاست.
بنابراین در کنار نقش مۆثر رمان های بازاری در زمینه ترویج عادت مطالعه، نباید نقش بازدارنده آنها را نیز از نظر دور داشت. این رمان های یک شکل، زمانی تهدیدکننده به نظر می رسند که بدانیم نقش بسزایی در نزول سطح سلیقه مخاطب بازی می کنند. بسیاری از مخاطبان نمی توانند از گذرگاه رویکرد به رمان های سطحی و بازاری به آسانی عبور کنند. توقف در این گذرگاه، خطر هولناکی است که نسل جوان علاقه مند به مطالعه را تهدید می کند. محدودیت ویژگی های رمان های عامه پسند در جامعه ما که همان تکرار مضامین عاشقانه است، این گونه ادبی را تا حد ابزاری برای سرگرمی و گاه فرو رفتن در وهم و رۆیایی بی ثمر تنزل داده است.
اگر فضای ادبی کشور، جایگاهی نیز برای ادبیات عامه پسند در نظر بگیرد و به نقد و بررسی رمان هایی که با این گرایش منتشر می شوند، بپردازد، شاید بتوان از سیر نزولی سطح کیفیت این آثار جلوگیری کرد. این نکته زمانی اهمیت می یابد که در نظر داشته باشیم، اکثریت خوانندگان این رمان ها را دختران جوان تشکیل می دهند.
رمان عامه پسند، مرکز دایره ای است که مخاطب و نویسنده را به هم وصل می کند. تکرار این دور و تسلسل با تکرار جنسیت دو سوی این ماجرا تکمیل می شود. زنان نویسنده و زنان خواننده در حرکتی دوّار، دایره بزرگ شونده ای به نام ادبیات عامه پسند را ترسیم می کنند. مراقب باشیم این دور باطل، سرگردانی و سرگیجه طبیعت و ذهنیت زنانه را مضاعف نکند.
منبع:خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، پیام زن