نارون1
9th September 2012, 08:44 PM
فصل 1: اندیشه ثروت است
به راستی كه اندیشه ثروت و دارایی است. دارایی قدرتمندی كه قوتی با هدف مشخص، عدم راسخ و اشتیاق سوزان تركیب میشود، راه رسیدن به ثروت را به روی شما می گشاید. وقتی كسی عمیقاً میخواهد به خواستة خود برسد مطمئناً به هدفش میرسد. مهمترین امر ساختن اندیشه است، وقتی كسی به واقع برای چیزی آماده میشود به آن میرسد.
به راستی اگر انسانها پای عقیده خود بایستند و به هدف خود بچسبند و آنقدر مداومت كنند تا خواسته آنها به وسواسی دایمی مبدل گردد، چه اتفاقها كه نمی افتد.
فرصت:
* فرصت پشت در حیاط خلوت شما كمین میكند، گاه به صورت بدبیاری ظاهری میشود، گاه شكل شكست موقتی میگیرد، به همین دلیل است كه خیلیها نمی توانند فرصت مناسب را تمیز دهند.
* می توان با استفاده از اصول مشخص و شناخته شده انگیزه ناملموس اندیشه را به ثروت مادی تبدیل كرد.
* یكی از علل عمده شكست و ناكامی این است كه در برخورد با مشكلات موقتی متوقف میشویم و دست از تلاش بر میدادریم.
* هرگز به گفتة دیگران دست از كار نكشید و قبل از موفقیت شكستهای موقتی را بپذیرید.
* نظریه سالم تنها چیزی است كه بری رسیدن به آن نیاز دارید.
وقتی ثروت به سوی شما جاری میشود، حركتی بس سریع دارد، با تنعم همراه است، آنگونه كه تعجب میكنید كه در این چند سال كجا پنهان بوده است بدانید كه این موضوع مهمی است. این را هم بدانید كه ثروت نصیب كسانی میشود كه سخت كوشند و از مداومت لازم برخوردارند. وقتی اندیشیدن را شروع میكنید و ثروتمند میشوید در مییابید كه ثروت بایك حالت ذهنی آغاز میشود، باید هدف مشخصی داشته باشید.
«موفقیت از آن كسانی است كه ذهنیت موفق دارند»
«شكست از آن كسانی است كه بی تفاوت اجازه میدهند ذهنیت شكست در آنها نفوذ كند»
ما نمیخواهیم آنچه را نمیفهمیم باور كنیم ما محدودیتهایمان را معیار سنجش مان قرا رمیدهیم. «بلكه باید بدانیم چه می خواهیم»
«ما باید بدانیم مسلط بر سرنوشت خود هستیم، ما كاپیتان روح خودهستیم، زیرا این قدرت را داریم كه افكار خود را كنترل كنیم. مغز ما با افكاری كه در ذهن خود داریم عجین میشود.و در شرایطی قرار میگیرد كه نیروی انسانها و وضعیت زندگی را كه با شرایط افكار ما سازگاری دارند هماهنگ میكند».
«قبل از اندوختن ثروت كلان باید اذهان خود را از اشتیاق به ثروت انباشته كنم. اگر طالب پول هستیم باید ذهنیت پول داشته باشیم تا اشتیاق به ثروت ما را به طرحی مشخص برای دستیابی به آن مجبور كند».
فصل 2: اشتیاق نقطه شروع همه موفقیتها
«آنچه را مغز انسان تصور و باور كند به آن میرسد»
رمز موفقیت: كسی كه پله های پش سرش را ویران میكند، برای خود راه بازگشتی باقی نمیگذارد، یا باید پیروز شود و یا از بین برود.
هركس كه طالب پیروزی است باید كشتیها و پلهای پشت سرش را در آتش بسوزاند و راههای عقب نشینی را برخود ببندد.
اینگونه است كه میتوان ذهن را در شرایط اشتیاق سوزان برای پیروزی قرارداد و این شرط لازم موفقیت است.
شش راه برای تبدیل اشتیاق به طلا:
1- مبلغ مورد نیاز خود را دقیقاً مشخص سازد.
2- مشخص كنید برای رسیدن به هرچیز، باید چه چیز را از دست بدهید.
3- تاریخ مشخصی برای دستیابی به هدف خود درنظر بگیرید.
4- برنامهای قطعی برای اجرای برنامه خود بریزید.
5- دربارة از خودگذشتگی خود تصمیم بگیرید.
6- یادداشت خود را به صدای بلند، روزی دوبار بخوانید و باور كنید كه صاحب این پول و دارایی شدهاید.
در كار برنامة ریزی برای ثروتمند شدن به كسی اجازه ندهید كه رویای شما را از بین ببرد. باید با موفق های روزگار و دوران گذشته خود آشنا شوید. باید با زندگی كسانی آشنا شوید كه رؤیای آنچه را كه ارزشمند است به دنیای ما ارزیانی داشته است؛ به من و شما امكان داده است تا استعدادهای خود را بروزدهیم.
«هرقدر در زندگی بخواهیم و توقع داشته باشیم همان اندازه بدست میآوریم»
برای هركدام از ما راهی وجود دارد، اگر خوب گوش بدهیم كلمات مناسب خود را میشنویم.
فصل 3 : ایمان
«محدودیت ذهن ما همان محدودیتی است كه ما برای آن» درنظر میگیریم، فقر و تنعم هر دو نشأت گرفته از ذهن ما هستند».
ایمان مهمترین عنصر ذهن است. وقتی ایمان با اندیشه درهم میآمیزد، ذهن نیمه هوشیار بی درنگ ارتعاش آن را درك میكند و آن را به فراست لایتناهی تبدیل می نماید.
چگونه ایمان را در خود ایجاد كنیم: می توانید به كمك تلقین به خود، اشتیاق را به معادل فیزیكی یا پولی آن تبدیل كنید. ایمان حالتی از ذهن است كه میتوان آن را به كمك تدبیر یا آموزشهای تكراری برای ذهن نیمه هوشیار و به كمك اصل تلقین به خود ایجاد نمود.
بدشانسی وجود ندارد: ذهن نیمه هوشیار اندیشههای منفی یا مخرب را درست به همان شكل اندیشههای سازنده به عمل تبدیل میكند. این همان پدیده غریبی است كه میلیونها نفر آن را تجربهكردهاند و بسیاری آن را بدبیاری یا بدشانسی میدانند.
ایمان شما همان عنصری است كه عمل ذهن نیمه هوشیار را مشخص میسازد. می توانید با تلقین به خود ذهن ناهوشیارتان را فریب دهید.
برای رسیدن به این مهم و برای آنكه به آن جامة عمل بپوشانید، خود را چنان ببینید كه انگار به خواستة خود نرسیدهاید. توجه داشته باشید كه عمل شرط لازم موفقیت است. لازم است كه احساسات مثبت ذهن را تشویق و احساسات منفی را كنار بگذارید و براساس آن عمل كنید.
ایمان آن چیزی است كه به شما حیات، قدرت و عمل میبخشد
ایمان نقطه شروع انباشت ثروت است.
ایمان تنها پادزهر شكست است.
ایمان مبنای همه اعجاز هاست، همة اسراری است كه آن را به كمك قانون علم نمیتوان تحلیل نمود.
ایمان عنصری است كه اندیشه را متحول میسازد.
* ایمان تنها عاملی است كه به كمك آن میتوان نیروی فراست الهی را در خدمت انسان گرفت.
فصل 4: تلقینت به خود راه نفوذ بر ذهن نیمه هوشیار
تلقین به خود، مفهومی است كه ارتباطی میان ذهن هوشیار و نیمه هوشیار برقرار میسازد. در واقع ارتباطی میان ذهن هوشیار و ذهن نیمه هوشیار است. تلقین به خود، خود به خود به ذهن نیمه هوشیار میرسد و ان را تحت تأثیر افكار قرار میدهد.
انسان طوری ساخته شده كه میتواند به كمك حواس پنجگانه خود دریافتی ذهن نیمه هوشیار را كنترل كند. اما به خاطر داشته باشید كه ذهن نیمه هوشیار را به زمین حاصلخیز تشبیه كردیم كه اگر در آن بذرهای نامطلوب بكاریم و از آن مراقبت نكنیم، علفهای هرز در آن به وفور رشد می :نند. تلقین به خود عاملی كنترل كننده است كه انسان به كمك آن می تـواند داوطلبانه ذهن خود را با افكاری خلاق تغذیه كند.
همانطور كه می تواند افكاری با طبیعت مخرب را در زمین حاصلخیز خود كشت نماید.
فصل 5 ـ دانش تخصصی
«هر بد بیاری، هر شكست و هر دل شكستگی با خود به همان اندازه یا بیشتر امتیازی مثبت دارد.»
ما با دو نوع دانش عمومی و تخصصی روبرو هستیم. دانش عمومی، بدون توجه به اندازه و تنوع آن نقش چندانی در تحصیل ثروت بازی نمیكند.
میلیونها نفر انسانی بوده است كه گمان می كنند «دانش قدرت است» هرگز چنین چیزی نیست.
كلمة آموزش در زبان انگلیسی از یك كلمه لاتین اقتباس شده كه مفهوم عمل از درون را تداعی میكند.
انسان تحصیل كرده لزوماً كسی نیست كه دانش عمومی و تخصصی زیاد دارد. بلكه كسی است كه ذهنش را وسعت بخشیده و به كمك آن می تواند به خواستة خود برسد.
فراموش نكنید كه توماس ادیسون تنها سه ماه به مدرسه رفت و هنری فورد بیش از 6 سال به مدرسه رفت و به مردی ثروتمند تبدیل شد.
فصل 6: تخیل: كارگاه ذهن
خیال كارگاهی است كه در ان تمام برنامةهای ناشی از انسان شكل می گیرد. عمل به كمك قوة تخیل ذهن جاری میشود.
ذهن خیالی انسان به دو شكل تصور خلاق و تصور مصنوعی عمل میكند.
تصویر مصنوعی: این ذهنیت چیزی را خلق نمیكند بلكه صرفاً به استناد تجربه، آموزش و مشاهدات دریافتی گذشته كا رمیكند كه اغلب مخترعین از آن استفاده میكنند.
تصور خلاق: انسان به كمك این ذهنیت الهامات را دریافت میكند. به وسیله این ذهنیت است كه نقطهنظرهای جدید به انسان منتقل میشود به كمك این ذهنیت است كه شخص میتواند با ذهن نیمه هوشیار سایرین ارتباط برقرار سازد.
«اگر ارادهای باشد، راهی وجود دارد»
فصل 7: برنامهریزی سازان یافته
هیچ كس به تنهایی تجربه،آموزش، توانایی و دانش كافی ندارد كه با ان به ثروت كلان برسد. بدون همكاری دیگران این مهم امكان پذیر نیست.
در صورت شكست هر برنامه، برنامة بعدی را به اجرا بگذارید. اگر نخستین برنامه انتخابی شما با موفقیت همراه نبود، جای ان را با برنامه دیگری تغییر دهید و انقدر ادامه دهید تا برنامهای مؤثر و مفید بیابید. با هوش ترین افراد بدون داشتن برنامههای معین و عملی نمی توانند موفق شوند. این حقیقت مهم را به ذهن بسپارید. وقتی برنامهای به شكست منتهی میشود بدانید كه شكست موقتی، به مفهوم ناكامی دائمی نیست.
«انسان تا زمانی كه خود را شكست خورده نپندارد، شكست خورده نیست».
فصل 8 : تصمیمگیری: غلبه بر تردید و دودلی
ناتوانی در تصمیمگیری از جمله مهمترین دلایل شكست و ناكامی است. كسانی كه نمی تواند سرمایه بیندوزند،بدون استثنا كسانی هستند كه نمیتوانند تصمیمگیری كنند.
اكثر كسانی كه از تنعم دور میمانند به سادگی تحت تأثیر عقاید دیگران قرار میگیرند. اجازه میدهند كه روزنامه نگاران و اطرافیان وشایعه پردازان به جای آنها فكر كنند. اظهار عقیده ارزانترین كالای روی زمین است. هركس عقیدهای دارد و میتـواند دیگران را تحت تأثیر قرار دهد. اگر هنگام تصمیمگیری تحت تأثیر عقاید دگیران قرار گیرید در كار خود موفق نمیشوید.
شما برای خود مغز و ذهنی دارید. از آن استفاده كنید و برای خود تصمیم بگیرید.
«ارزش تصمیمات بستگی به شجاعت دارد كه برای ارائه آن لازم دارید»
فصل نهم: ابرام
مبنای مداومت و پایداری قدرت اراده است. وقتی نیروی میل و اشتیاق و اراده به درستی تركیب شود تركیبی مقاومت ناپذیر ایجاد میشود.
فقر نصیب كسی میشود كه ذهنش مایل به آن است. به همین صورت ثروت هم نصیب كسانی میشود كه برای جذب آن آمادگی دارند. با ابن حال در هر دو مورد قوانین مشابهی حاكم هستند ذهنیت فقر بدون استفاده آگاهانه از عادات مناسب آن رشد می كند. ذهنیت پول باید در اشخاص ایجاد شود مگر اینكه كسانی با این ذهنیت متولد شود.
به مفهوم دقیق این پاراگراف توجه كنید، تا به معنای مداومت در جریان انباشت ثروت و رسیدن به موفقیت پی ببرید. بدون مداومت، از همان آغاز مغلوب میشوید. اما با مداومت در شمار برندگان قرار میگیرید.
فصل دهم: قدرت همكاران
مغز انسان را می توان با یك باطری مقایسه كرد. این یك حقیقت است كه مجموعه با طریهای الكتریكی، در مقایسه با یك باتری برق بیشتری تولید می كنند. همچنین مشخص است كه هر باطری با توجه به واحدها و ظرفیت خود برق تولید میكند.
مغز هم به شكل مشابهی فعالیت می كند. بعضی از مغزها در مقایسه با مغزهای دیگران فعالترند و با كنار هم قرار گرفتن هماهنگ چند مغز انرژی فكری بیشتری در مقایسه با یك مغز ساده تولید میشود.درست همانطور كه چند باطری بیش از یك باطری نیرو ایجاد می كند.
در انتخاب همكاران خود وسواس كافی به خرج دهید، یكی از آنها ماهیتی اقتصادی دارد و دیگری ماهیتی روانی. ویژگی اقتصادی آن مشخص است. هركس بتواند با اشخاصی كه از شعور مقبول برخوردار باشند همكاری كند، با آنها هماهنگ باشد و از توان آنها بهره بجوید، به سودخود كار كرده است. این تعاون و همكاری مبنای تقریباً همة موفقیتهای بزرگ بوده است. درك شما از این حقیقت بزرگ میتواند موقعیت مالی شما را مشخص سازد. درك مرحلة روانی اصل گروه همكار بسیار دشوارتر است.
شاید این عبارت شما را در درك موضوع كمك كند. هر دو مغزی كه در كنار هم قرار میگیرند مغز سومی با نیرویی نامرئی و ناملموس ایجاد می كنند كه میتواند با مغز سومی در ارتباط باشد.
مدیرسبز
به راستی كه اندیشه ثروت و دارایی است. دارایی قدرتمندی كه قوتی با هدف مشخص، عدم راسخ و اشتیاق سوزان تركیب میشود، راه رسیدن به ثروت را به روی شما می گشاید. وقتی كسی عمیقاً میخواهد به خواستة خود برسد مطمئناً به هدفش میرسد. مهمترین امر ساختن اندیشه است، وقتی كسی به واقع برای چیزی آماده میشود به آن میرسد.
به راستی اگر انسانها پای عقیده خود بایستند و به هدف خود بچسبند و آنقدر مداومت كنند تا خواسته آنها به وسواسی دایمی مبدل گردد، چه اتفاقها كه نمی افتد.
فرصت:
* فرصت پشت در حیاط خلوت شما كمین میكند، گاه به صورت بدبیاری ظاهری میشود، گاه شكل شكست موقتی میگیرد، به همین دلیل است كه خیلیها نمی توانند فرصت مناسب را تمیز دهند.
* می توان با استفاده از اصول مشخص و شناخته شده انگیزه ناملموس اندیشه را به ثروت مادی تبدیل كرد.
* یكی از علل عمده شكست و ناكامی این است كه در برخورد با مشكلات موقتی متوقف میشویم و دست از تلاش بر میدادریم.
* هرگز به گفتة دیگران دست از كار نكشید و قبل از موفقیت شكستهای موقتی را بپذیرید.
* نظریه سالم تنها چیزی است كه بری رسیدن به آن نیاز دارید.
وقتی ثروت به سوی شما جاری میشود، حركتی بس سریع دارد، با تنعم همراه است، آنگونه كه تعجب میكنید كه در این چند سال كجا پنهان بوده است بدانید كه این موضوع مهمی است. این را هم بدانید كه ثروت نصیب كسانی میشود كه سخت كوشند و از مداومت لازم برخوردارند. وقتی اندیشیدن را شروع میكنید و ثروتمند میشوید در مییابید كه ثروت بایك حالت ذهنی آغاز میشود، باید هدف مشخصی داشته باشید.
«موفقیت از آن كسانی است كه ذهنیت موفق دارند»
«شكست از آن كسانی است كه بی تفاوت اجازه میدهند ذهنیت شكست در آنها نفوذ كند»
ما نمیخواهیم آنچه را نمیفهمیم باور كنیم ما محدودیتهایمان را معیار سنجش مان قرا رمیدهیم. «بلكه باید بدانیم چه می خواهیم»
«ما باید بدانیم مسلط بر سرنوشت خود هستیم، ما كاپیتان روح خودهستیم، زیرا این قدرت را داریم كه افكار خود را كنترل كنیم. مغز ما با افكاری كه در ذهن خود داریم عجین میشود.و در شرایطی قرار میگیرد كه نیروی انسانها و وضعیت زندگی را كه با شرایط افكار ما سازگاری دارند هماهنگ میكند».
«قبل از اندوختن ثروت كلان باید اذهان خود را از اشتیاق به ثروت انباشته كنم. اگر طالب پول هستیم باید ذهنیت پول داشته باشیم تا اشتیاق به ثروت ما را به طرحی مشخص برای دستیابی به آن مجبور كند».
فصل 2: اشتیاق نقطه شروع همه موفقیتها
«آنچه را مغز انسان تصور و باور كند به آن میرسد»
رمز موفقیت: كسی كه پله های پش سرش را ویران میكند، برای خود راه بازگشتی باقی نمیگذارد، یا باید پیروز شود و یا از بین برود.
هركس كه طالب پیروزی است باید كشتیها و پلهای پشت سرش را در آتش بسوزاند و راههای عقب نشینی را برخود ببندد.
اینگونه است كه میتوان ذهن را در شرایط اشتیاق سوزان برای پیروزی قرارداد و این شرط لازم موفقیت است.
شش راه برای تبدیل اشتیاق به طلا:
1- مبلغ مورد نیاز خود را دقیقاً مشخص سازد.
2- مشخص كنید برای رسیدن به هرچیز، باید چه چیز را از دست بدهید.
3- تاریخ مشخصی برای دستیابی به هدف خود درنظر بگیرید.
4- برنامهای قطعی برای اجرای برنامه خود بریزید.
5- دربارة از خودگذشتگی خود تصمیم بگیرید.
6- یادداشت خود را به صدای بلند، روزی دوبار بخوانید و باور كنید كه صاحب این پول و دارایی شدهاید.
در كار برنامة ریزی برای ثروتمند شدن به كسی اجازه ندهید كه رویای شما را از بین ببرد. باید با موفق های روزگار و دوران گذشته خود آشنا شوید. باید با زندگی كسانی آشنا شوید كه رؤیای آنچه را كه ارزشمند است به دنیای ما ارزیانی داشته است؛ به من و شما امكان داده است تا استعدادهای خود را بروزدهیم.
«هرقدر در زندگی بخواهیم و توقع داشته باشیم همان اندازه بدست میآوریم»
برای هركدام از ما راهی وجود دارد، اگر خوب گوش بدهیم كلمات مناسب خود را میشنویم.
فصل 3 : ایمان
«محدودیت ذهن ما همان محدودیتی است كه ما برای آن» درنظر میگیریم، فقر و تنعم هر دو نشأت گرفته از ذهن ما هستند».
ایمان مهمترین عنصر ذهن است. وقتی ایمان با اندیشه درهم میآمیزد، ذهن نیمه هوشیار بی درنگ ارتعاش آن را درك میكند و آن را به فراست لایتناهی تبدیل می نماید.
چگونه ایمان را در خود ایجاد كنیم: می توانید به كمك تلقین به خود، اشتیاق را به معادل فیزیكی یا پولی آن تبدیل كنید. ایمان حالتی از ذهن است كه میتوان آن را به كمك تدبیر یا آموزشهای تكراری برای ذهن نیمه هوشیار و به كمك اصل تلقین به خود ایجاد نمود.
بدشانسی وجود ندارد: ذهن نیمه هوشیار اندیشههای منفی یا مخرب را درست به همان شكل اندیشههای سازنده به عمل تبدیل میكند. این همان پدیده غریبی است كه میلیونها نفر آن را تجربهكردهاند و بسیاری آن را بدبیاری یا بدشانسی میدانند.
ایمان شما همان عنصری است كه عمل ذهن نیمه هوشیار را مشخص میسازد. می توانید با تلقین به خود ذهن ناهوشیارتان را فریب دهید.
برای رسیدن به این مهم و برای آنكه به آن جامة عمل بپوشانید، خود را چنان ببینید كه انگار به خواستة خود نرسیدهاید. توجه داشته باشید كه عمل شرط لازم موفقیت است. لازم است كه احساسات مثبت ذهن را تشویق و احساسات منفی را كنار بگذارید و براساس آن عمل كنید.
ایمان آن چیزی است كه به شما حیات، قدرت و عمل میبخشد
ایمان نقطه شروع انباشت ثروت است.
ایمان تنها پادزهر شكست است.
ایمان مبنای همه اعجاز هاست، همة اسراری است كه آن را به كمك قانون علم نمیتوان تحلیل نمود.
ایمان عنصری است كه اندیشه را متحول میسازد.
* ایمان تنها عاملی است كه به كمك آن میتوان نیروی فراست الهی را در خدمت انسان گرفت.
فصل 4: تلقینت به خود راه نفوذ بر ذهن نیمه هوشیار
تلقین به خود، مفهومی است كه ارتباطی میان ذهن هوشیار و نیمه هوشیار برقرار میسازد. در واقع ارتباطی میان ذهن هوشیار و ذهن نیمه هوشیار است. تلقین به خود، خود به خود به ذهن نیمه هوشیار میرسد و ان را تحت تأثیر افكار قرار میدهد.
انسان طوری ساخته شده كه میتواند به كمك حواس پنجگانه خود دریافتی ذهن نیمه هوشیار را كنترل كند. اما به خاطر داشته باشید كه ذهن نیمه هوشیار را به زمین حاصلخیز تشبیه كردیم كه اگر در آن بذرهای نامطلوب بكاریم و از آن مراقبت نكنیم، علفهای هرز در آن به وفور رشد می :نند. تلقین به خود عاملی كنترل كننده است كه انسان به كمك آن می تـواند داوطلبانه ذهن خود را با افكاری خلاق تغذیه كند.
همانطور كه می تواند افكاری با طبیعت مخرب را در زمین حاصلخیز خود كشت نماید.
فصل 5 ـ دانش تخصصی
«هر بد بیاری، هر شكست و هر دل شكستگی با خود به همان اندازه یا بیشتر امتیازی مثبت دارد.»
ما با دو نوع دانش عمومی و تخصصی روبرو هستیم. دانش عمومی، بدون توجه به اندازه و تنوع آن نقش چندانی در تحصیل ثروت بازی نمیكند.
میلیونها نفر انسانی بوده است كه گمان می كنند «دانش قدرت است» هرگز چنین چیزی نیست.
كلمة آموزش در زبان انگلیسی از یك كلمه لاتین اقتباس شده كه مفهوم عمل از درون را تداعی میكند.
انسان تحصیل كرده لزوماً كسی نیست كه دانش عمومی و تخصصی زیاد دارد. بلكه كسی است كه ذهنش را وسعت بخشیده و به كمك آن می تواند به خواستة خود برسد.
فراموش نكنید كه توماس ادیسون تنها سه ماه به مدرسه رفت و هنری فورد بیش از 6 سال به مدرسه رفت و به مردی ثروتمند تبدیل شد.
فصل 6: تخیل: كارگاه ذهن
خیال كارگاهی است كه در ان تمام برنامةهای ناشی از انسان شكل می گیرد. عمل به كمك قوة تخیل ذهن جاری میشود.
ذهن خیالی انسان به دو شكل تصور خلاق و تصور مصنوعی عمل میكند.
تصویر مصنوعی: این ذهنیت چیزی را خلق نمیكند بلكه صرفاً به استناد تجربه، آموزش و مشاهدات دریافتی گذشته كا رمیكند كه اغلب مخترعین از آن استفاده میكنند.
تصور خلاق: انسان به كمك این ذهنیت الهامات را دریافت میكند. به وسیله این ذهنیت است كه نقطهنظرهای جدید به انسان منتقل میشود به كمك این ذهنیت است كه شخص میتواند با ذهن نیمه هوشیار سایرین ارتباط برقرار سازد.
«اگر ارادهای باشد، راهی وجود دارد»
فصل 7: برنامهریزی سازان یافته
هیچ كس به تنهایی تجربه،آموزش، توانایی و دانش كافی ندارد كه با ان به ثروت كلان برسد. بدون همكاری دیگران این مهم امكان پذیر نیست.
در صورت شكست هر برنامه، برنامة بعدی را به اجرا بگذارید. اگر نخستین برنامه انتخابی شما با موفقیت همراه نبود، جای ان را با برنامه دیگری تغییر دهید و انقدر ادامه دهید تا برنامهای مؤثر و مفید بیابید. با هوش ترین افراد بدون داشتن برنامههای معین و عملی نمی توانند موفق شوند. این حقیقت مهم را به ذهن بسپارید. وقتی برنامهای به شكست منتهی میشود بدانید كه شكست موقتی، به مفهوم ناكامی دائمی نیست.
«انسان تا زمانی كه خود را شكست خورده نپندارد، شكست خورده نیست».
فصل 8 : تصمیمگیری: غلبه بر تردید و دودلی
ناتوانی در تصمیمگیری از جمله مهمترین دلایل شكست و ناكامی است. كسانی كه نمی تواند سرمایه بیندوزند،بدون استثنا كسانی هستند كه نمیتوانند تصمیمگیری كنند.
اكثر كسانی كه از تنعم دور میمانند به سادگی تحت تأثیر عقاید دیگران قرار میگیرند. اجازه میدهند كه روزنامه نگاران و اطرافیان وشایعه پردازان به جای آنها فكر كنند. اظهار عقیده ارزانترین كالای روی زمین است. هركس عقیدهای دارد و میتـواند دیگران را تحت تأثیر قرار دهد. اگر هنگام تصمیمگیری تحت تأثیر عقاید دگیران قرار گیرید در كار خود موفق نمیشوید.
شما برای خود مغز و ذهنی دارید. از آن استفاده كنید و برای خود تصمیم بگیرید.
«ارزش تصمیمات بستگی به شجاعت دارد كه برای ارائه آن لازم دارید»
فصل نهم: ابرام
مبنای مداومت و پایداری قدرت اراده است. وقتی نیروی میل و اشتیاق و اراده به درستی تركیب شود تركیبی مقاومت ناپذیر ایجاد میشود.
فقر نصیب كسی میشود كه ذهنش مایل به آن است. به همین صورت ثروت هم نصیب كسانی میشود كه برای جذب آن آمادگی دارند. با ابن حال در هر دو مورد قوانین مشابهی حاكم هستند ذهنیت فقر بدون استفاده آگاهانه از عادات مناسب آن رشد می كند. ذهنیت پول باید در اشخاص ایجاد شود مگر اینكه كسانی با این ذهنیت متولد شود.
به مفهوم دقیق این پاراگراف توجه كنید، تا به معنای مداومت در جریان انباشت ثروت و رسیدن به موفقیت پی ببرید. بدون مداومت، از همان آغاز مغلوب میشوید. اما با مداومت در شمار برندگان قرار میگیرید.
فصل دهم: قدرت همكاران
مغز انسان را می توان با یك باطری مقایسه كرد. این یك حقیقت است كه مجموعه با طریهای الكتریكی، در مقایسه با یك باتری برق بیشتری تولید می كنند. همچنین مشخص است كه هر باطری با توجه به واحدها و ظرفیت خود برق تولید میكند.
مغز هم به شكل مشابهی فعالیت می كند. بعضی از مغزها در مقایسه با مغزهای دیگران فعالترند و با كنار هم قرار گرفتن هماهنگ چند مغز انرژی فكری بیشتری در مقایسه با یك مغز ساده تولید میشود.درست همانطور كه چند باطری بیش از یك باطری نیرو ایجاد می كند.
در انتخاب همكاران خود وسواس كافی به خرج دهید، یكی از آنها ماهیتی اقتصادی دارد و دیگری ماهیتی روانی. ویژگی اقتصادی آن مشخص است. هركس بتواند با اشخاصی كه از شعور مقبول برخوردار باشند همكاری كند، با آنها هماهنگ باشد و از توان آنها بهره بجوید، به سودخود كار كرده است. این تعاون و همكاری مبنای تقریباً همة موفقیتهای بزرگ بوده است. درك شما از این حقیقت بزرگ میتواند موقعیت مالی شما را مشخص سازد. درك مرحلة روانی اصل گروه همكار بسیار دشوارتر است.
شاید این عبارت شما را در درك موضوع كمك كند. هر دو مغزی كه در كنار هم قرار میگیرند مغز سومی با نیرویی نامرئی و ناملموس ایجاد می كنند كه میتواند با مغز سومی در ارتباط باشد.
مدیرسبز