وحید 0319
8th September 2012, 04:49 PM
http://www.bebinin.com/wp-content/uploads/2012/09/189958_586.jpg
«لورل و هاردی» (Laurel and Hardy) معروف ترین و سرشناس ترین زوج کمدی در تاریخ سینما به شمار می آیند.
به گزارش شبکه ایران این دو در نیمه اول قرن بیستم در ده ها فیلم صامت و غیر صامتِ کمدی حضور یافتند. «آرتور استنلی جفرسون» که بعدها به «استن لورل» شهرت یافت، در شانزده ژوئن ۱۸۹۰ در لنکاشایر انگلستان و در خانواده ای هنری به دنیا آمد. او در شانزده سالگی مدرسه را ترک کرد و به حرفه پدر و مادر خود روی آورد. او شرایط مالی متوسطی را پشت سر گذاشت تا اینکه پس از وارد شدن به دنیای سینما و مشهور شدن، اوضاع مالی خوبی به هم زد.در شانزده سالگی فعالیت های هنری خود را با حضور در تئاتر «گلاسکو» در اسکاتلند آغاز کرد.
وی از همان ابتدا در نقش های کمیک در کنار کمدین های سرشناس حضور یافت و به تدریج نقش های مکمل را به دست آورد تا در نهایت نیز نام خود را به عنوان کمدینی جوان و با استعداد بر سر زبان ها انداخت. او در سال ۱۹۱۲ به آمریکا مهاجرت کرد. «لورل» در سال ۱۹۱۷ برای اولین بار حضور در یک فیلم سینمایی را تجربه می کند. تا اینکه به تدریج مورد توجه تهیه کنندگان معروف سینما، از جمله «هال روچ»، تهیه کننده سرشناس شرکت یونیورسال قرار گرفت.
زوج هنری اش، «نورول هاردی» در هجده ژانویه سال ۱۸۹۲ در هارلمِ جورجیای آمریکا چشم به جهان گشود. یک ساله بود که پدرش درگذشت و مادرش که مدیر سرشناس یک هتل بود، به تنهایی «هاردی» و چهار خواهر و برادرش را عهده دار شد. او در کودکی و نوجوانی به دلیل نداشتن علاقه به درس و تحصیلات، مرتب از مدرسه فرار می کرد. تا اینکه مادرش متوجه استعداد فوق العاده او در زمینه موسیقی و خوانندگی شد و او را برای تحصیل، به مدرسه موسیقی فرستاد. در سال ۱۹۱۰ اولین سالن سینمایی در شهر نیلج ویل، شهری که «هاردی» و خانواده اش در آن زندگی می کردند، افتتاح شد. «نورول» که به یاد پدرش نام «اولیور» را برگزیده بود، ابتدا به عنوان آپاراتچی در سالن سینما مشغول به کار شد و در نهایت از آپاراتچی به متصدی فروش بلیط و از آن به بعد به عنوان مدیر سالن سینما شناخته شد. بعدها به پیشنهاد یکی از دوستانش، به عنوان بازیگری جوان، راهی هالیوود شد. «هاردی» در سال ۱۹۱۴، اولین فیلم سینمایی خود را تجربه کرد.
«لورل و هاردی» برای اولین بار در سال ۱۹۲۱ در فیلم «سگ خوشبخت» در کنار یکدیگر ظاهر شدند. شش سال بعد «هال روچ» تصمیم می گیرد این دو کمدین با استعدادِ نه چندان سرشناس را به عنوان یک زوج کمدی در کنار یکدیگر به سینما معرفی کند. فیلم «دومین صد سال» به تهیه کنندگی «روچ»، اولین اثر سینمایی این زوج بود. و از آن سال به بعد بود که این دو زوج با نام های «استن» و «اولی» خوانده شدند. با ورود صدا به سینما و خاتمه یافتن دوران صامت درسینما، لهجه انگلیسی «لورل» و لهجه جنوبی «هاردی» و نیز خوانندگی این دو، سبب محبوبیت آنان در میان تماشاگران شد. همچنین توانایی تلفیق طنز کلامی با شوخی های بصریِ این دو، بود که موجب موفقیت بیشتر «لورل و هاردی» شد. «لورل» نمی دانست در دوران خوش و ثروت خود بسر می برد!
در سال ۱۹۳۰ اولین فیلم سینمایی رنگی آنها با نام «آواز غیر منتظره» به روی پرده سینماها رفت. در سال ۱۹۳۲ فیلم «جعبه موسیقی» موفق به دریافت جایزه اسکار بهترین فیلم کوتاه، شد.
پس از آن سالها آنقدر این دو در میان مردم و سینماگران محبوب شدند که «روچ» تصمیم می گیرد تمام وقت خود را صرف تهیه جاودانه ترین کمدی های تاریخ سینما کند. جالب اینجاست که «هاردی» برخلاف چهره جدی خود، در تمام نقش هایش، شخصی ساده دل و احساساتی بود و در مقابل، «لورل» نقطه عکس او عمل می کرد. یعنی بر خلاف چهره ساده لوح خود، نقش های بسیار جدی را به راحتی بازی می کرد! «لورل و هاردی» بازیگران نقش های به شدت ساده لوح و بازیگوش و در عین حال پاک و معصوم بودند. این نشان دهنده زنده بودن کودک درون آنها است.
دو کودکی که ناراحت و عصبانی می شوند و لحظاتی بعد با معصومیت خاصی، چند لحظه قبل خود را فراموش می کردند. در واقع با آن خنده های کودکانه به دنیای شلوغ و پر تنش آن موقع می خندیدند و دیگران را هم به خنده وا می داشتند. دوستی و صمیمیت آنها در پشت صحنه هم به همین گونه بود. آنقدر صمیمی که زمانی که «الیورهاردی» در هفتم آگوست ۱۹۵۷ در سن ۶۵ سالگی در اثر چند سکته مغزی بطور پیاپی، درگذشت، «لورل» افسرده شد و نه تنها از حرفه بازیگری به طور رسمی کناره گیری کرد که به علت بیماری و عدم حضور در مراسم همراه همیشگی خود، گفت:«الیور درک می کند.»!
همین مرگ «هاردی» سبب دگرگون شدن اوضاع مالی «لورل» شد. «لورل» پس از مرگ «هاردی» گوشه گیر و منزوی می شود. اگر چه شرایط بوجود آمده برای «لورل» تعمدی از سوی او بود اما به شدت بر زندگی مالی و رو به فقر رفتن وی را فراهم کرد. او به دلیل تعصب و عشق فراوانی که به «هاردی» داشت زندگی و مال و سپس جان خود را در پیله ای از انزوا از دست داد و هیچ گاه هم گله ای نکرد!
این نشان نهایت صمیمیت و وفاداری به هم است که این دو هنرمند به یکدیگر داشتند. «لورل» سالهای آخر عمر خود را در آپارتمان کوچکی در اوشیناهتل در سنتا مونیکا سپری کرد و باقی عمر خود را صرف جواب دادن به نامه های طرفدارانش کرد. هشت سال بعد از خداحافظی همیشگی «هاردی»، «لورل» در بیست و سوم فوریه ۱۹۶۵ در سن ۷۴ سالگی در اثر حمله قلبی درگذشت و در وصیت نامه خود نوشته بود:« اگر کسی در مراسم درگذشت من گریه کند، دیگر با او صحبت نخواهم کرد»! او هشت سال آخر عمر خود را با پس اندازش گذراند اما هیچگاه فقر او سبب از دست دادن محبوبیت یا فراموش کردن او نشد.
«لورل و هاردی» (Laurel and Hardy) معروف ترین و سرشناس ترین زوج کمدی در تاریخ سینما به شمار می آیند.
به گزارش شبکه ایران این دو در نیمه اول قرن بیستم در ده ها فیلم صامت و غیر صامتِ کمدی حضور یافتند. «آرتور استنلی جفرسون» که بعدها به «استن لورل» شهرت یافت، در شانزده ژوئن ۱۸۹۰ در لنکاشایر انگلستان و در خانواده ای هنری به دنیا آمد. او در شانزده سالگی مدرسه را ترک کرد و به حرفه پدر و مادر خود روی آورد. او شرایط مالی متوسطی را پشت سر گذاشت تا اینکه پس از وارد شدن به دنیای سینما و مشهور شدن، اوضاع مالی خوبی به هم زد.در شانزده سالگی فعالیت های هنری خود را با حضور در تئاتر «گلاسکو» در اسکاتلند آغاز کرد.
وی از همان ابتدا در نقش های کمیک در کنار کمدین های سرشناس حضور یافت و به تدریج نقش های مکمل را به دست آورد تا در نهایت نیز نام خود را به عنوان کمدینی جوان و با استعداد بر سر زبان ها انداخت. او در سال ۱۹۱۲ به آمریکا مهاجرت کرد. «لورل» در سال ۱۹۱۷ برای اولین بار حضور در یک فیلم سینمایی را تجربه می کند. تا اینکه به تدریج مورد توجه تهیه کنندگان معروف سینما، از جمله «هال روچ»، تهیه کننده سرشناس شرکت یونیورسال قرار گرفت.
زوج هنری اش، «نورول هاردی» در هجده ژانویه سال ۱۸۹۲ در هارلمِ جورجیای آمریکا چشم به جهان گشود. یک ساله بود که پدرش درگذشت و مادرش که مدیر سرشناس یک هتل بود، به تنهایی «هاردی» و چهار خواهر و برادرش را عهده دار شد. او در کودکی و نوجوانی به دلیل نداشتن علاقه به درس و تحصیلات، مرتب از مدرسه فرار می کرد. تا اینکه مادرش متوجه استعداد فوق العاده او در زمینه موسیقی و خوانندگی شد و او را برای تحصیل، به مدرسه موسیقی فرستاد. در سال ۱۹۱۰ اولین سالن سینمایی در شهر نیلج ویل، شهری که «هاردی» و خانواده اش در آن زندگی می کردند، افتتاح شد. «نورول» که به یاد پدرش نام «اولیور» را برگزیده بود، ابتدا به عنوان آپاراتچی در سالن سینما مشغول به کار شد و در نهایت از آپاراتچی به متصدی فروش بلیط و از آن به بعد به عنوان مدیر سالن سینما شناخته شد. بعدها به پیشنهاد یکی از دوستانش، به عنوان بازیگری جوان، راهی هالیوود شد. «هاردی» در سال ۱۹۱۴، اولین فیلم سینمایی خود را تجربه کرد.
«لورل و هاردی» برای اولین بار در سال ۱۹۲۱ در فیلم «سگ خوشبخت» در کنار یکدیگر ظاهر شدند. شش سال بعد «هال روچ» تصمیم می گیرد این دو کمدین با استعدادِ نه چندان سرشناس را به عنوان یک زوج کمدی در کنار یکدیگر به سینما معرفی کند. فیلم «دومین صد سال» به تهیه کنندگی «روچ»، اولین اثر سینمایی این زوج بود. و از آن سال به بعد بود که این دو زوج با نام های «استن» و «اولی» خوانده شدند. با ورود صدا به سینما و خاتمه یافتن دوران صامت درسینما، لهجه انگلیسی «لورل» و لهجه جنوبی «هاردی» و نیز خوانندگی این دو، سبب محبوبیت آنان در میان تماشاگران شد. همچنین توانایی تلفیق طنز کلامی با شوخی های بصریِ این دو، بود که موجب موفقیت بیشتر «لورل و هاردی» شد. «لورل» نمی دانست در دوران خوش و ثروت خود بسر می برد!
در سال ۱۹۳۰ اولین فیلم سینمایی رنگی آنها با نام «آواز غیر منتظره» به روی پرده سینماها رفت. در سال ۱۹۳۲ فیلم «جعبه موسیقی» موفق به دریافت جایزه اسکار بهترین فیلم کوتاه، شد.
پس از آن سالها آنقدر این دو در میان مردم و سینماگران محبوب شدند که «روچ» تصمیم می گیرد تمام وقت خود را صرف تهیه جاودانه ترین کمدی های تاریخ سینما کند. جالب اینجاست که «هاردی» برخلاف چهره جدی خود، در تمام نقش هایش، شخصی ساده دل و احساساتی بود و در مقابل، «لورل» نقطه عکس او عمل می کرد. یعنی بر خلاف چهره ساده لوح خود، نقش های بسیار جدی را به راحتی بازی می کرد! «لورل و هاردی» بازیگران نقش های به شدت ساده لوح و بازیگوش و در عین حال پاک و معصوم بودند. این نشان دهنده زنده بودن کودک درون آنها است.
دو کودکی که ناراحت و عصبانی می شوند و لحظاتی بعد با معصومیت خاصی، چند لحظه قبل خود را فراموش می کردند. در واقع با آن خنده های کودکانه به دنیای شلوغ و پر تنش آن موقع می خندیدند و دیگران را هم به خنده وا می داشتند. دوستی و صمیمیت آنها در پشت صحنه هم به همین گونه بود. آنقدر صمیمی که زمانی که «الیورهاردی» در هفتم آگوست ۱۹۵۷ در سن ۶۵ سالگی در اثر چند سکته مغزی بطور پیاپی، درگذشت، «لورل» افسرده شد و نه تنها از حرفه بازیگری به طور رسمی کناره گیری کرد که به علت بیماری و عدم حضور در مراسم همراه همیشگی خود، گفت:«الیور درک می کند.»!
همین مرگ «هاردی» سبب دگرگون شدن اوضاع مالی «لورل» شد. «لورل» پس از مرگ «هاردی» گوشه گیر و منزوی می شود. اگر چه شرایط بوجود آمده برای «لورل» تعمدی از سوی او بود اما به شدت بر زندگی مالی و رو به فقر رفتن وی را فراهم کرد. او به دلیل تعصب و عشق فراوانی که به «هاردی» داشت زندگی و مال و سپس جان خود را در پیله ای از انزوا از دست داد و هیچ گاه هم گله ای نکرد!
این نشان نهایت صمیمیت و وفاداری به هم است که این دو هنرمند به یکدیگر داشتند. «لورل» سالهای آخر عمر خود را در آپارتمان کوچکی در اوشیناهتل در سنتا مونیکا سپری کرد و باقی عمر خود را صرف جواب دادن به نامه های طرفدارانش کرد. هشت سال بعد از خداحافظی همیشگی «هاردی»، «لورل» در بیست و سوم فوریه ۱۹۶۵ در سن ۷۴ سالگی در اثر حمله قلبی درگذشت و در وصیت نامه خود نوشته بود:« اگر کسی در مراسم درگذشت من گریه کند، دیگر با او صحبت نخواهم کرد»! او هشت سال آخر عمر خود را با پس اندازش گذراند اما هیچگاه فقر او سبب از دست دادن محبوبیت یا فراموش کردن او نشد.