توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : بحث دلم تنگ شده واسه...
shiny7
7th September 2012, 01:39 PM
این روزها تو این هیا هوی زندگی هر از گاهی که تنها می شیم و یاد خودمون می افتیم تازه می فهمیم
چقدر تنهاییم...اون وقته که دل تنگی می زنه به سرمون!دلمون مثل بچه ها بهانه می گیره...بی قراری
می کنه...شما بگید... دلتون بهونه چیو می گیره؟؟
وحید 0319
7th September 2012, 01:43 PM
دلم برای سادگی ودور هم بودنا و بچگی هام تنگ شده......خیلی خیلی
shiny7
7th September 2012, 01:46 PM
دیشب لب پنجره نشته بودم...فکرم مشغول بود...دلم بهونه می گرفت...غصم گرفته بود...با دلتنگی به آسمون خیره شده بودم...همش دنبال یه ستاره تو آسمون می گشتم...ولی هیچی نبود...هیچ ستاره ای ندیدم...به خودم اومدم دیدم رو گونه هام اشک ریخته...یاد ستارم افتادم...یه زمانی یه ستاره داشتم تو آسمون...دلم واسش تنگ شده...می خوام باهاش درد و دل کنم ولی نیست...حالا تنها موندم...با یه عالمه حرف که تو دلم مونده...[golrooz]
نارون1
7th September 2012, 01:48 PM
دلم برا روزای دانشگاه ، برا دوست عزیزم .........تنگ شده [negaran]
shiny7
7th September 2012, 01:52 PM
دلم تنگ شده واسه اون نگاه مهربونت...واسه اون لبخند قشنگت...دلم تنگ شده واسه حرفایی که می زدی...واسه اشک هایی که می ریختی وقتی سرتو رو شونم می ذاشتی...دلم واسه دیدنت تنگ شده...پس کی میای...تموم غصه دنیا تو دلمه...بس نیست؟!
وحید 0319
7th September 2012, 01:52 PM
دلتنگی خیلی خوبه...گاهی اوقات ادم یادش میاد ....خاطراتو-گذشته رو...ولی من نمیدونم چرا همش ....
mehrab123
7th September 2012, 01:54 PM
دلم برای دوستانم. شبهای خوابگاه روزهای مدرسه و حسودی هایشان و... تنگ شده
دلم برای
خدا
هم تنگ شده است
homeyra
7th September 2012, 01:59 PM
آخخخخخخخخخخخخخخخخی،ای جوونی یادت بخیر[bamazegi]
دلم تنگه برای رویاهای بزرگ ولی دست یافتنی دوران بچگیم.دست یافتنی،بخاطر اینکه هر آرزو و رویایی داشتم فکرمیکردم بزرگ شم حتما بهشون میرسم ولی وقتی اون دوران رو رد کردم ،واقع بینی بیش از حد جای همۀ اون رویاهای خوبو گرفت...دیگه جرئت آرزو کردن ندارم بعضی اوقات باید به همین آرزوهای پیش پا افتاده قانع باشم...[afsoorde]
shiny7
7th September 2012, 02:02 PM
دوست عزیز من
همراه شب های بی قراری من
زینت صورت رنگ باخته من
آرام جان من
دلم برایت تنگ شده
اشک چشم های من
دلم برای جاری شدنت تنگ شده!
ببین چه حال و روزگاری دارم!!
دلم برای اشک هایم هم تنگ شده!!!!....
shiny7
7th September 2012, 02:11 PM
بازهم ثانیه ها لج کردند.باز هم شب بی قرار ملاقات سحر شد
باز دل من درد آلود قصه تکراری دلتنگ شدن شد
باز هم زمان افسار خود را به دست سرنوشت داد
و سرنوشت چه ظالمانه با احساسات پاک من و تو بازی کرد
باز چشم خیال به آسمان تاریک تنهایی اش زل زد
باز انگار حرفی ناگفته در شیروانی نم خورده قلبم جان باخت
باز هم قلم بی اراده روی سفیدی مغز کاغذ لیز خورد
باز هم انگشتان دستم تکیه خورده به عصای قلم رقصشان گرفت
باز هم خطوط پر معنای کلمات یکی از برگ های خالی دفترچه دلتنگی هایم را نقاشی کرد
باز هم صدای ناقوص نبودنت در مغزم سوت کشید
shiny7
7th September 2012, 02:14 PM
عزیز بی وفا!دلم برای تماشای لبخند های دل نشینت لک زده...
دلم برای گوش سپردن به صدای جان نوازت لک زده...
بی وفای دور از من!دلم لک زده برای معنی کردن آن کلام شیرینی
که در عمق نگاه های عاشقت گنجانده ای...
عزیز بی وفا!دلم می لرزد که شاید مرا فراموش کرده باشی...
دلم می لرزد که شاید این جدایی گندم زار قلبت را صحرایی خشک وسوزان کرده باشد...
بی وفا!دلم می لرزد نکند سختی فراغ روحت را برنجاند و تو را وادار به دست کشیدن از عشقت کند...
ای یار بی وفای من!تمام آرزوی من این است:
هر کجا هستی جام سلامت و شهد شادی و همای سعادت قرینت باشد...
حتی اگر...بی وفایی و از من دوری...حتی اگر...حتی اگر مرا به یاد نیاوری...
حتی اگر دلم را بشکنی و مرا برنجانی...
تو خوش باشی و عیشت کامل...مهم نیست که من بی تو چه زجری می کشم...
وحید 0319
7th September 2012, 02:17 PM
شکایتی ندارم....فقط اگه عکسامو پاره کنی ممنون میشم.....نمیخوام به یادم بیافتی ...همین که من به یادتم بسسسسه
mehrab123
7th September 2012, 02:34 PM
مهراباد قلبم دلتنگ چرخهایت شده
ای پرنده اهنین بیا
تا تمامی باندهایم را برایت خالی کنم
نشست هایت برین جاده های صاف تاریک شده
مهراباد قلبم دلتنگ توست
بخدا دیگر ترافیک ندارد همه را راندم از خود دیگر نه ماهان ونه ... هیچ بیا که
مهراباد قلبم دلتنگ توست....
shiny7
7th September 2012, 03:36 PM
کبریت جرقه ای زد
رفت و آتش به جان شمع زد
شمع سوخت
خوشحال بود
می سوخت و شاد بود
با خودش می گفت
الان پروانه به شوق من بر می گردد
سوخت و منتظر ماند
چیزی از عمرش باقی نمانده بود
سوخت
این بار دلش سوخت
پروانه نبود
خبری از بال های رنگینش نبود
شمع سوخت
آب شد دلش
آب شد همه وجودش
ته کشید و هیچ اثری از پروانه ندید
عاقبت با دلتنگی شعله اش خاموش شد
آه...کمی آن طرف تر یک پروانه از پیله بیرون دوید...
mehrab123
7th September 2012, 09:33 PM
گفتم برایت تنگ شده است
دلم
سایه زد
گفتم چرا
گفت هر وقت که چشمانت رادیدم یاد اموات افتادم
گفتم چرا
گفت سستی نگاهت
گفتم من روزی هزار بار ...شور نزد برایم دلت
گفت حال خود را از من نپرس
گفتم. گفت جان خودت یعنی جان من دیگر هیچ مگو...[narahatish]
shiny7
7th September 2012, 09:37 PM
دلم واسه دوست گلم تنگ شده!!!!!
3 ماهه ندیدمش...
کی پس مهر میاد برم یونی؟؟؟
mehrab123
7th September 2012, 09:43 PM
انقدر کشیدم انتظارش را
که دل طاقت نیاورد و اهم پاره شد
که او رفت و من همچنان
دلتنگ ماندم
shiny7
7th September 2012, 09:52 PM
دیروز صبح در قلبم را باز کرد تا چکابش کنم
چه دیدم ای خدایا
دلم لکه لکه شده بود
یک قسمتش هم سوراخ شده بود
ای وای چه کسی این بلا را سرم آورد
بردمش دکتر
گفت
غصه هایت سیاهش کرده
این سوراخ هم زخم یک عزیز است
گفتم دکتر دلم تنگ است
گفت آری
دیگر به کارت نمی آید
برو جایش یک دل تنگ نو بخر...
mehrab123
7th September 2012, 10:04 PM
رفتم مغازه دلتنگ فروشی
میان غم و اندوه گرفتار شدم
طاقت نیاوردم
فرار کردم و باز خودم تنها دلتنگ ماندم
shiny7
10th September 2012, 01:17 PM
دلم تنگ شده واسه یهکاسه آبدوغ!!...اما آبدوغی که دور هم تو خونه پدر بزرگ می خوردیم...
دلم تنگ شده واسه توپ پلاستیکی...ولی توپی که باهاش کل جوونای فامیل وسطی بازی می کردیم...
دلم تنگ شده واسه خنده...اما خنده ای که شبا تو ایوون خونه می شستیم و به لطیفه های همدیگه می خندیدیم...
دلم تنگ شده واسه...
واسه همه اون روزایی که باهم بودیم...
shiny7
1st October 2012, 12:04 PM
دلم تنگ شده واسه دوستام...همون دوستایی که یه زمانی باهاشون زمین و زمانو به هم می زدیم...همونایی که مثل خواهرام بودن و منو از غصه ها نجات می دادن...دلم واسه مهربونی هاشون تنگ شده...اما حالا...هر کدومشون یه گوشه این دنیا بزرگ...دارن زندگیشونو می کنن...و خوب می دونم هیچ دلشون واسم تنگ نشده...مطمئنم...
mehrab123
9th October 2012, 08:30 PM
3سال رفت امد
جاده ی ایلام-ملکشاهی
این احساس سنگین را تحمل کرد!
باز میگویم ای کاش برمیگشت زمان و باز
کنار دوستانم بودم
که هر روز میگذرد بیشتر دلم
تنگ میشود
هوای برف بازی در زمستان
هوای ان روزها
هوای عشق...
mamadshumakher
9th October 2012, 09:00 PM
دلم تنگ واسه شنیدن این جمله از 4تا جوون:
خداروشکر همه چی ردیف شد [afsoorde]
استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است
استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد
vBulletin® v4.2.5, Copyright ©2000-2025, Jelsoft Enterprises Ltd.