meys@m
4th September 2012, 01:24 PM
http://movafaghonline.ir/wp-content/uploads/00bigstock_Jump_103800_thumb.jpg
با انگیزه ماندن نیاز به سعی و تلاش دارد.گاهی اوقات حس بد و بی انگیزگی در وجود آدمی بیداد می کند. آنچه که افراد موفق را از افراد ناموفق جدا می سازد با انگیزه ماندن است! چرا که گاها فرد باانگیزه شروع می کند ولی با اولین مشکل یا اولین شکست این انگیزه فروکش می کند و اصطلاحا ورق برمی گردد! توانایی پرورش افکار مثبت و کنترل و خنثی کردن افکار منفی و تمرکز به روی کاری که باید انجام بدهید مانع افت و بی انگیزگی می شود.
دلایل از دست دادن انگیزه
سه دلیل برای از دست رفتن انگیزه وجود دارد:
۱- نداشتن اعتماد بنفس- اگر برای رسیدن به هدف به خودتان اطمینان و اعتقاد ندارید پس تلاش کردن واقعا چه ارزشی دارد؟
۲- نداشتن توجه و تمرکز- اگر واقعا نمی دانید که چه می خواهید آیا واقعا مطمئن هستید که می خواهید چیزی به دست آورید؟!
۳- مشخص نبودن مسیر و راه- اگر نمی دانید که برای رسیدن به هدف چه کار یا کارهایی را باید انجام دهید چگونه می توانید برای انجام دادن آن کار با انگیزه بمانید؟
پس در مرحله اول با شناخت مسئله و عوامل ایجاد آن ریشه مشکلات را بررسی کردیم حال وقت آن رسیده تا با راه حل های پیشنهادی این عوامل مزاحم را از میان برداریم!
چگونه اعتماد بنفس مان را تقویت کنیم؟
اولین قاتل انگیزه نداشتن اعتماد بنفس است! وقتی این اتفاق روی می دهد که ما تماما به روی آنچه که می خواهیم بدست آوریم تمرکز می کنیم و به آنچه که اکنون داریم توجه نمی کنیم! وقتی فقط به آنچه که می خواهید فکر کنید ذهن تان شروع به ساختن دلایلی برای اینکه چرا تا کنون به آن هدف نرسیده اید می کند و این باعث رشد افکار منفی می شود. ناکامی های گذشته ، ضعف شخصیتی و … بر وجودتان مسلط خواهد شد! هم چنین باعث می شود تا حس حسادت نسبت به رقبایتان پیدا کنید و بهانه هایی برای دست نیافتن به اهداف بیاورید! چنین حالتی باعث می شود تا حس بدی نسبت به خود و دیگران داشته باشید و اعتماد بنفس تان را از دست بدهید.
روشی که برای رهایی از این الگوی فکری خلاص شوید وجود دارد حس قدرشناسی و سپاسگزاریست. کمی وقت بگذارید و به نقاط مثبت زندگی تان بیندیشید. به نقاط قوت، موفقیت های گذشته و به موقعیت های خوب کنونی فکر کنید. به طور کلی افراد تمایل دارند تا به جای تامل به روی داشته هایشان به نداشته هایشان بیشتر فکر کنند! با سعی و تلاش در ایجاد حس قدرشناسی به این نکته پی می برید که شما شایسته رقابت و موفقیت هستید و این باعث می شود تا اعتماد بنفس در وجودتان دوباره جوانه بزند و باانگیزه بمانید و مقدمات موفقیت تان را بچینید.
شاید کمی این نکته عجیب به نظر برسد که فکر کردن به داشته ها باعث بهبود در عملکرد می شود ولی به طور شگفت آوری نتیجه بخش است! ذهن انسان سعی در فرار از واقعیت دارد تا آنچه که می اندیشد را تایید کند. به همین خاطر هر چه بیشتر منفی فکر کنید ذهن سعی می کند دلایل بیشتری برای تایید و قانع کردن شما برای پذیرفتن این افکار بیابد. و برعکس هروقت به موفقیت خود ایمان داشته باشید ذهن تان ناخودآگاه شروع به تولید و ساخت دلایل و راهکارهایی برای رسیدن موفقیت می کند.
افزایش توجه و تمرکز
دومین قاتل انگیزه را باید نداشتن توجه و تمرکز دانست. به طور کلی چه میزان از توجه تان را بجای تمرکز به روی کاری که باید بکنید ، روی کاری که نباید انجام بدهید می کنید؟!! گاهی اوقات ترس از چیزی باعث می شود تا از انجام آن کار سر باز زنیم! مثلا ترس از فقر، ترس از گرفتن نمرات بد تحصیلی ، ترس از شکست باعث می شود تا برای اقدام نکردن دلایل کافی داشته باشید. اما آنچه که باید انجام دهید هدف گذاریست! به این معنی که اگر ترس از فقر دارید هدفی برای افزایش سطح درآمد تان بکنید و یا اگر ترس از گرفتن نمرات بد دارید باید هدفی برای گرفتن نمرات خوب و عالی مشخص کنید! با این کار به جای ترس و اقدام نکردن شما با مجموعه ای از اهداف روبرو هستید که برای رسیدن به آن تلاش خواهید کرد. با گذاشتن توجه و تمرکز به روی هدف همانند پرتوهای خورشیدی عمل کنید که وقتی در یک نقطه جمع می شوند می سوزانند!
مشخص بودن راه و مسیر حرکت
آخرین تکه از پازل باانگیزه ماندن را باید داشتن میسر حرکت و مشخص بودن کارهای مداومی که باید انجام بدهید دانست. مشخص بودن مسیر حرکت بدین معناست که برای رسیدن به هدف باید چه استراتژی و کاری را به کار گیرید. چرا که اگر ندانید چه کاری را باید انجام بدهید باعث می شود تا انگیزه تان را از دست بدهید و در دام تنبلی و به تعویق انداختن کارها بیفتید! کلید پیدا کردن کارهایی که باید انجام دهید را می توان در انجام کارهایی که منجر به رسیدن به موفقیت می شود بیابید. برای هر هدفی مجموعه ای از کارهاست که باید انجام دهید و دسته ای از کارها را هم نباید انجام دهید! لیستی از کارهایی که باید انجام دهید تهیه کنید و آن ها را به ترتیب اثربخشی و اهمیت اولویت بندی کنید. حال برنامه ای از انجام کارهایی که باید انجام دهید تهیه کنید و تمام تمرکز و توجه تان به روی عملی کردن آن بگذارید.
در پایان باید به این نکته اشاره کرد که در مسیر رسیدن به اهداف خواه و ناخواه ممکن است در مقاطعی با کم شدن انگیزه ، کاهش انرژی و یا شکست های مقطعی روبرو شویم ولی نباید با مشکلات کوچک میدان را خالی کرد و از کوچکترین مشکلات بزرگترین آن ها را در ذهن ساخت! بلکه باید با توجه به راهکارهایی که در بالا اشاره شد خودمان را از عواملی که باعث رنگ باختن انگیزه ها می شود مصون نگه داریم و با انگیزه ای مضاعف گام به سوی موفقیت و رسیدن به اهداف برداریم.
منبع (http://movafaghonline.ir/?p=507)
با انگیزه ماندن نیاز به سعی و تلاش دارد.گاهی اوقات حس بد و بی انگیزگی در وجود آدمی بیداد می کند. آنچه که افراد موفق را از افراد ناموفق جدا می سازد با انگیزه ماندن است! چرا که گاها فرد باانگیزه شروع می کند ولی با اولین مشکل یا اولین شکست این انگیزه فروکش می کند و اصطلاحا ورق برمی گردد! توانایی پرورش افکار مثبت و کنترل و خنثی کردن افکار منفی و تمرکز به روی کاری که باید انجام بدهید مانع افت و بی انگیزگی می شود.
دلایل از دست دادن انگیزه
سه دلیل برای از دست رفتن انگیزه وجود دارد:
۱- نداشتن اعتماد بنفس- اگر برای رسیدن به هدف به خودتان اطمینان و اعتقاد ندارید پس تلاش کردن واقعا چه ارزشی دارد؟
۲- نداشتن توجه و تمرکز- اگر واقعا نمی دانید که چه می خواهید آیا واقعا مطمئن هستید که می خواهید چیزی به دست آورید؟!
۳- مشخص نبودن مسیر و راه- اگر نمی دانید که برای رسیدن به هدف چه کار یا کارهایی را باید انجام دهید چگونه می توانید برای انجام دادن آن کار با انگیزه بمانید؟
پس در مرحله اول با شناخت مسئله و عوامل ایجاد آن ریشه مشکلات را بررسی کردیم حال وقت آن رسیده تا با راه حل های پیشنهادی این عوامل مزاحم را از میان برداریم!
چگونه اعتماد بنفس مان را تقویت کنیم؟
اولین قاتل انگیزه نداشتن اعتماد بنفس است! وقتی این اتفاق روی می دهد که ما تماما به روی آنچه که می خواهیم بدست آوریم تمرکز می کنیم و به آنچه که اکنون داریم توجه نمی کنیم! وقتی فقط به آنچه که می خواهید فکر کنید ذهن تان شروع به ساختن دلایلی برای اینکه چرا تا کنون به آن هدف نرسیده اید می کند و این باعث رشد افکار منفی می شود. ناکامی های گذشته ، ضعف شخصیتی و … بر وجودتان مسلط خواهد شد! هم چنین باعث می شود تا حس حسادت نسبت به رقبایتان پیدا کنید و بهانه هایی برای دست نیافتن به اهداف بیاورید! چنین حالتی باعث می شود تا حس بدی نسبت به خود و دیگران داشته باشید و اعتماد بنفس تان را از دست بدهید.
روشی که برای رهایی از این الگوی فکری خلاص شوید وجود دارد حس قدرشناسی و سپاسگزاریست. کمی وقت بگذارید و به نقاط مثبت زندگی تان بیندیشید. به نقاط قوت، موفقیت های گذشته و به موقعیت های خوب کنونی فکر کنید. به طور کلی افراد تمایل دارند تا به جای تامل به روی داشته هایشان به نداشته هایشان بیشتر فکر کنند! با سعی و تلاش در ایجاد حس قدرشناسی به این نکته پی می برید که شما شایسته رقابت و موفقیت هستید و این باعث می شود تا اعتماد بنفس در وجودتان دوباره جوانه بزند و باانگیزه بمانید و مقدمات موفقیت تان را بچینید.
شاید کمی این نکته عجیب به نظر برسد که فکر کردن به داشته ها باعث بهبود در عملکرد می شود ولی به طور شگفت آوری نتیجه بخش است! ذهن انسان سعی در فرار از واقعیت دارد تا آنچه که می اندیشد را تایید کند. به همین خاطر هر چه بیشتر منفی فکر کنید ذهن سعی می کند دلایل بیشتری برای تایید و قانع کردن شما برای پذیرفتن این افکار بیابد. و برعکس هروقت به موفقیت خود ایمان داشته باشید ذهن تان ناخودآگاه شروع به تولید و ساخت دلایل و راهکارهایی برای رسیدن موفقیت می کند.
افزایش توجه و تمرکز
دومین قاتل انگیزه را باید نداشتن توجه و تمرکز دانست. به طور کلی چه میزان از توجه تان را بجای تمرکز به روی کاری که باید بکنید ، روی کاری که نباید انجام بدهید می کنید؟!! گاهی اوقات ترس از چیزی باعث می شود تا از انجام آن کار سر باز زنیم! مثلا ترس از فقر، ترس از گرفتن نمرات بد تحصیلی ، ترس از شکست باعث می شود تا برای اقدام نکردن دلایل کافی داشته باشید. اما آنچه که باید انجام دهید هدف گذاریست! به این معنی که اگر ترس از فقر دارید هدفی برای افزایش سطح درآمد تان بکنید و یا اگر ترس از گرفتن نمرات بد دارید باید هدفی برای گرفتن نمرات خوب و عالی مشخص کنید! با این کار به جای ترس و اقدام نکردن شما با مجموعه ای از اهداف روبرو هستید که برای رسیدن به آن تلاش خواهید کرد. با گذاشتن توجه و تمرکز به روی هدف همانند پرتوهای خورشیدی عمل کنید که وقتی در یک نقطه جمع می شوند می سوزانند!
مشخص بودن راه و مسیر حرکت
آخرین تکه از پازل باانگیزه ماندن را باید داشتن میسر حرکت و مشخص بودن کارهای مداومی که باید انجام بدهید دانست. مشخص بودن مسیر حرکت بدین معناست که برای رسیدن به هدف باید چه استراتژی و کاری را به کار گیرید. چرا که اگر ندانید چه کاری را باید انجام بدهید باعث می شود تا انگیزه تان را از دست بدهید و در دام تنبلی و به تعویق انداختن کارها بیفتید! کلید پیدا کردن کارهایی که باید انجام دهید را می توان در انجام کارهایی که منجر به رسیدن به موفقیت می شود بیابید. برای هر هدفی مجموعه ای از کارهاست که باید انجام دهید و دسته ای از کارها را هم نباید انجام دهید! لیستی از کارهایی که باید انجام دهید تهیه کنید و آن ها را به ترتیب اثربخشی و اهمیت اولویت بندی کنید. حال برنامه ای از انجام کارهایی که باید انجام دهید تهیه کنید و تمام تمرکز و توجه تان به روی عملی کردن آن بگذارید.
در پایان باید به این نکته اشاره کرد که در مسیر رسیدن به اهداف خواه و ناخواه ممکن است در مقاطعی با کم شدن انگیزه ، کاهش انرژی و یا شکست های مقطعی روبرو شویم ولی نباید با مشکلات کوچک میدان را خالی کرد و از کوچکترین مشکلات بزرگترین آن ها را در ذهن ساخت! بلکه باید با توجه به راهکارهایی که در بالا اشاره شد خودمان را از عواملی که باعث رنگ باختن انگیزه ها می شود مصون نگه داریم و با انگیزه ای مضاعف گام به سوی موفقیت و رسیدن به اهداف برداریم.
منبع (http://movafaghonline.ir/?p=507)