PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : تفاوت جايگاه «کارگر» در نظام‌هاي اقتصادي اسلامي و ليبراليستي



نارون1
4th September 2012, 09:58 AM
در گفت وگو با حجت الاسلام دکتر مجيد رضايي ، صاحب نظر اقتصاد اسلامي بررسي شد





http://www.khorasannews.com/NewsImage.aspx?id=340517&filename=121.jpgاگر به تعبير فلاسفه، انسان مدني بالطبع است و براي تکامل مادي و معنوي ناچار از زندگي جمعي است، به طور طبيعي اصناف و حرفه هاي مختلف نيز براي رفع نيازهاي انسان در جامعه شکل مي گيرد. حال پرسش اين است که نظام هاي سياسي اقتصادي و مکاتب فکري چگونه و به چه نحوي روابط کاري ميان انسان ها را مهندسي مي کند و مبناي اين مهندسي بر چه پايه اي استوار است؟



پاسخ هر چه باشد به يقين مبتني بر انسان شناسي و نگرش هاي جامعه شناختي و تصوير «سعادت» در مکتب ها و نظام هاي اقتصادي و سياسي است. بر اين اساس مي توان پاسخ داد در دين اسلام به عنوان خاتم اديان و بهترين دين و شريعتي که خداوند براي انسان ها فرستاده، مبناي روابط انسان ها به ويژه در عرصه کار و کارگر بر اخوت ديني و ايماني استوار شده است.


به مناسبت فرارسيدن روز کارگر در گفت و گويي با حجت الاسلام دکتر مجيد رضايي صاحب نظر اقتصاد اسلامي به آسيب شناسي روابط کارگري از منظر دين پرداخته ايم و تفاوت جايگاه کارگر را در دو نظام اقتصاد اسلامي و ليبرال بررسي کرده ايم.




با توجه به اين که سال هاست قانون کار در عرصه روابط کارگر و کارفرما و تبيين حقوق کارگر اجرا مي شود، سوال اين است که اگر بخواهيم از منظر دين اين روابط را آسيب شناسي کنيم، به نظر شما وضعيت امروز ما چگونه است؟



رابطه اخوت و برادري به طور کلي در اسلام مطرح است که اين رابطه خيلي عمومي و کلي است اما مي تواند هم بين کساني که در يک فضاي نزديک به هم کار مي کنند باشد و هم بين افرادي که دور از هم اند و هر کدام در فضاي جداي از هم در حال کار کردن هستند. در اسلام اين رابطه برادرانه بايد وجود داشته باشد. يکي از انواع اخوت، اخوت حرفه اي و صنفي است و اين اخوت و برادري علاوه بر اخوتي است که به طور کلي بين افراد مطرح است.


نوع ديگر آن نيز اخوت بين کارگر و کارفرماست و در اسلام تاکيد شده است که بين اين دو صنف بايد رابطه مناسب حاکم باشد به دليل اين که جامعه کارگري در طول زمان مورد ظلم و ستم قرار مي گرفته است. رسول مکرم اسلام(ص) و ائمه اطهار (ع) به تبعيت از مفاهيم قرآني، دستور داده اند حقوق افرادي که جزو اقشار ضعيف جامعه محسوب مي شوند و عنوان کارگر را دارند؛ بايد رعايت شود؛ تا جايي که پيامبر اسلام (ص) به طور نمادين و البته واقعي دست کارگري را بوسيدند که براي معاش خود کار مي کرد،


چنين افرادي که در اين صنف مشغول فعاليت هستند، مورد احترام خاص رسول گرامي (ص) و دين مبين اسلام هستند و دين به صورت جدي از آن ها حمايت مي کند. اسلام هم چنين تاکيدات فراواني به افرادي که کارفرما هستند، کرده است که مبادا به کارگران ظلم کنند. ازجمله سفارش هاي خاص پيامبر (ص) در اواخر حيات پربرکتشان خطاب به اميرالمومنين (ع) اين است که مبادا کساني که روزي خود را از طريق کشاورزي و کارگري و... به دست مي آورند، مورد ظلم واقع شوند.


بنابراين وقتي حاکميتي در جامعه به عنوان حکومت اسلامي شکل مي گيرد، اين وظيفه را دارد که مراقب باشد تا حقوق کارگران تضييع نشود. از سويي اسلام به کارگران هم سفارش کرده است که لقمه حلال به دست آورند و به ميزان درآمد و دستمزدي که قرار گذاشته اند کار کنند و از کم کاري و بيکاري و مواردي که به استحکام کار لطمه مي زند، خودداري کنند.






قانون کار چه نقشي مي تواند در تنظيم روابط کارگري ايفا کند؟

قانون کاري که در کشورهاي مختلف به تصويب مي رسد، مي تواند تعامل مناسبي بين کارگر و کارفرما برقرار کند. در هر زماني با توجه به شرايطي که در عرصه جهاني حاکم بوده است، گاهي نظام مارکسيستي جلوه گري داشته و حمايت از کارگر را مطرح مي کرده است و گاهي هم که به بخش خصوصي و حقوق کارفرما و... پرداخته مي شده، سهم کارگر فراموش مي شده است. افراط و تفريط هاي فراواني در سطح بين الملل و در دهه هاي مختلف اتفاق افتاده است. در حال حاضر هم به دليل اعتراض گسترده کارگران در برخي کشورها و درگيري هايي سياسي و اجتماعي که پيش آمده است، به سهم کارگران بيشتر از قبل توجه مي شود.







نظام کمونيستي که در حال حاضر به محاق رفته است و ما با نظام هاي اقتصاد اسلامي و ليبرال روبه رو هستيم در اين دو نظام کارگر چه جايگاه و موقعيتي دارد؟ چه تفاوت هايي در بينش و نگاه آن ها نسبت به کارگر وجود دارد؟


اگرچه نظام کمونيستي از نظر سياسي در بخشي از جهان از پا درآمده است اما در عرصه اقتصاد اين گونه نيست حتي در اروپا هم هنوز رنگ و لعابي از نظام سوسياليستي مشاهده مي شود. اگر در کشورهايي مثل فرانسه سوسياليست ها قدرتي پيدا مي کنند به دليل اين است که آن ها در اصل سوسيال دموکرات هستند که از يک سو قائل به آزادي و... اند و از سويي در بحث تامين اجتماعي مثل شمال اروپا و کشورهاي اسکانديناوي به اين نظام اقتصادي اعتقاد دارند. در دوره هاي جديد هم با توجه به مشکلاتي که در بحث توزيع درآمد بخش مهمي از جامعه به وجود آمده، بايد در انتظار ظهور مجدد نظام سوسياليستي با شمايلي ديگر در دنيا باشيم و به نظر مي رسد که در بخش هايي از جهان نظام سوسياليستي دوباره به تدريج شکل خواهد گرفت.

اما به لحاظ نظري فعلا دو نظام اسلامي و ليبراليستي در جهان حاکم است.

در اين ميان جريان اقتصادي حاکم بر دنيا جريان ليبراليسم و اقتصاد آزاد است که البته بسيار متنوع در سطح جهان فعاليت مي کند. ژاپن يک نوع شرايط اقتصادي دارد و آلمان به نوع ديگري فعاليت مي کند، انگليس و فرانسه هم به گونه اي ديگر و... حتي چين که از مجموعه اي از عناصر نظام اقتصاد ليبرال بهره مي گيرد، از نظر نظام اقتصادي شرايط خاص خود را دارد و از نظر مالکيت هم چنان سوسياليست باقي مانده است.


تفاوت ها در اين است که در نظام ليبراليستي، قاعده بر حداکثر کردن سود است و توزيع درآمد به عنوان يک اصل اوليه در آن مطرح نيست. اين يک جريان نئوکلاسيک اصلي است. اما در خود جريان نظام سرمايه داري تنوع بسيار گسترده اي حاکم است. پس بخشي از رگه هاي آن مثل کساني که طرفدار کينز و... هستند، به جريان هاي سوسياليستي نزديک مي شوند و دولت را در اقتصاد دخالت مي دهند. جريان هايي مثل طرفداران فريدمن و نئوکلاسيک ها و... هم هستند که سعي مي کنند دخالت دولت را به حداقل برسانند و اجازه بدهند که بازار فعاليت هاي خود را انجام دهد.


همه اين ها اتفاق نظر دارند که چون بازارهاي رقابتي ممکن است در دنيا شکل نگيرند، دخالت ها فقط در حد رقابتي کردن بازارها بايد ادامه يابد. اين را همه مي پذيرند و در اين که سياست هاي مالياتي بايد به گونه اي باشد که جوامع را به سمت توزيع بهينه درآمد سوق دهد، بيمه هاي بيکاري گسترده شود و ... اشتراک دارند، بدين خاطر عملکردي که کشورها در عرصه سياسي و اقتصاد پي گيري مي کنند متفاوت از آن چيزي است که در عرصه نظري مطرح مي شود. ما هم ممکن است در عرصه عمل خيلي متفاوت از عرصه نظر برخورد کنيم.

پس در آن جوامع که جامعه کارگري بسيار قدرتمند است و اگر به اعتصاب و تحصن کشيده شود، همه چيز را تحت تاثير قرار مي دهد و کارگران و سنديکاهاي کارگري ممکن است به سمت اعتراض حرکت کنند. آن ها اگرچه ليبرالند اما بنايشان بر افزايش ماليات ها و گسترش بيمه هاي کارگري و ... است. يک اختلاف جدي به لحاظ نظري هم هنوز وجود دارد يعني همه به دنبال راه بهينه مي گردند. بنابراين کشف راه خود يک مسئله است.


در اقتصاد اسلامي که متاسفانه ما هنوز نتوانسته ايم آن را درست معرفي کنيم و خودمان هم درست آن را نمي شناسيم، توجه کافي به نيروي انساني و کارگران شده است. البته کارگري که کار مي کند، بهره وري مناسب و وجدان کاري دارد.


البته اين حمايت ها شامل افراد بيکار و کساني که بهره وري لازم را ندارند، نمي شود چون منفورترين افراد در جامعه اسلامي افرادي هستند که کل بر مردمند. البته ممکن است در سيستم هاي ليبرالي روي دستمزد ثابت براي کارگران توجه ويژه شود.

ولي در بازار اسلام تنوع بسياري درباره درآمد نيروي انساني وجود دارد و نيروي انساني ممکن است با انواع قراردادها به کار مشغول شود حتي مي تواند با مضاربه و مزارعه و ... در سرمايه کارفرما شريک شود که اين امکان در نظام تئوريک اسلامي وجود دارد اما در نظام سرمايه داري خيلي کم به اين مورد توجه شده است چون دستمزد آن جا ثابت است ضمن اين که کارفرما سود حداکثري مي برد. علاوه بر اين، در نظام اقتصادي اسلامي براي دولت جايگاهي در نظر گرفته شده است و منابع و دارايي هايي هم در اختيار دولت قرار گرفته که دولت اسلامي مي تواند با توزيع مناسب اين منابع و دارايي ها از فشار اقتصادي بر جامعه بکاهد.








اگر بخواهيم با معيارهايي که اسلام براي کار و کارگر ارائه مي‌کند، قضاوت کنيم، به خصوص تصويري که در فقه ما از کار و کارگر ارائه شده، برچه نکاتي در اين زمينه بايد تاکيد کرد؟

ما بايد فرهنگ اخوت و برادري را بين کارگر و کارفرما گسترش دهيم؛ علاوه بر آن که کارفرما به لحاظ بهره وري بايد به کارگر ايراني اعتماد داشته باشد، پايه سوم ماجرا هم دولت است که بايد حمايت هاي لازم را از کارفرما و کارگران انجام دهد و جلوي واردات بي رويه گرفته شود. سياست هاي عجولانه هم جواب نمي دهد و بايد کار کارشناسي بومي در اين زمينه انجام شود. الان احساس امنيت در بين کارگران و کارفرمايان ما وجود ندارد.







خراسان - مورخ دوشنبه /شماره انتشار 18106
نويسنده: ندائي-رضواني‌نيا

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد