h.jabbari
3rd September 2012, 12:07 PM
مقدمه:
حسابداری یا به تعبیری زبان تجارت روشهایی است قراردادی که توسط استادان ، کارشناسان و یا انجمنهای حرفه ای حسابداران تدوین گردیده است و به تدریج مورد قبول همگان قرارگرفته است و قابل تصحیح و تغییر میباشد. برای حسابداری تعاریف گوناگونی عنوان شده است که از آن جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد :
فرآیند تشخیص، اندازه گیری و گزارش اطلاعات اقتصادی که برای استفاده کنندگان اطلاعات مزبور امکان قضاوت و تصمیم گیریهای آگاهانه را فراهم میسازد.
حسابداری عبارتست از خدمتی که با فراهم کردن اطلاعات مالی مورد نیاز مدیران، پرداخت کنندگان مالیات، اداره کنندگان و سایرین جهت تصمیم گیریهای آگاهانه انجام میپذیرد.
حسابداری عبارتست از فن تفسیر، اندازه گیری و توصیف فعالیتهای اقتصادی. در حسابداری هدف بر این قرار گرفته است که با بنیان گذاری یکسری ضوابط و قراردادها اطلاعات لازم را برای حل مسایل مالی یک موسسه بدست آوریم .
چرتكه يكي از قدیمیترین ابزار حسابداري
ویژگیهای كيفي اطلاعات حسابداري براي استفاده كنندگان برون سازماني
اطلاعات حسابداري كه به تصميم گيرندگان برون سازماني ارايه ميشود در قالب گزارشها و صورتهاي مالي است كه شامل صورت حساب سود و زيان، ترازنامه و صورت جريان وجوه نقد است كه به علت نقش نداشتن استفادهكنندگان در تهيه اين گزارشها، مجامع دولتي و مؤسسات علمي و حرفهاي حسابداري، واحدهاي گزارشگر را به رعايت اصول و استانداردها موظف میکنند، تا استفاده كنندگان با اعتماد كامل، اين نوع اطلاعات و گزارشها را براي تصميم گيري مورد استفاده قرار دهند. همچنين اين گزارشها و اطلاعات بايد از ويژگيهاي كيفي خاصي برخوردار باشند تا براي تصميمگيري، مفيد و قابل استفاده باشند. براي مثال :
مربوط بودن- مربوط بودن يكي از ويژگيهاي مهم اطلاعات حسابداري است. كليه اطلاعاتي را كه در تصميم گيري نسبت به يك مسئله موثر واقع شود، اطلاعات مربوط مينامند. بنابراين، مربوط بودن را ميتوان در قالب تأثير اطلاعات حسابداري بر تصميمهاي استفاده كنندگان در مورد ارزيابي نتايج رويدادهاي گذشته و پيش بيني آثار رويدادهاي فعلي يا آتي و يا اصلاح انتظارات آنان بيان كرد. اگرچه اين ويژگي در تهيه گزارشهاي برون سازماني و درون سازماني اهميت زيادي دارد، اما اهميت آن در بررسيهاي درون سازماني بيشتر است.
به موقع بودن_ به موقع بودن به مفهوم آن است كه اطلاعات حسابداري در زمان مناسب در دسترس استفاده كنندگان قرار گيرد. زيرا بسياري از انواع اطلاعات به ويژه اطلاعات مالي، با گذشت زمان به سرعت ارزش و فايده خود را از دست ميدهند. ويژگي به موقع بودن اطلاعات، در مورد گزارشهاي درون سازماني به مراتب از اهميت بيشتري برخوردار است، زيرا اينگونه اطلاعات، اغلب براي كنترل و اعمال نظارت بر عمليات روزانه به كار ميرود.
اهميت –اهميت به اين مفهوم به كار ميرود كه اطلاعات حسابداري بايد به صورت خلاصه از انبوه اطلاعات، استخراج و ارايه گردد به نحوي كه براي استفاده كنندگان معنا داشته باشد. اطلاعات بيش از حد متعارف ارايه شود اطلاعات مرتبط با تصميم گيري، در ميان انبوه اطلاعات گم خواهد شد و استفاده كنندگان نخواهد توانست تصميم گيري صحيحي انجام دهند. به عبارت ديگر همان گونه كه اطلاعات كم موجب میگردد كه پيشبيني و تصميمگيري صحيحي انجام نگردد اطلاعات با جزييات زياد و غير مهم نيز، تصميمگيري را مشكل خواهد كرد. بنابراين( اهميت) محدوديت گزينش اطلاعات قابل افشا را ايجاد ميكند.
قابل مقايسه بودن_قابل مقايسه بودن به اين معناست كه اطلاعت تهيه شده در يك شركت يا شركتهاي متفاوت بر اساس اصول، روشهاي حسابداري، طبقهبندي، نحوه افشاي حقايق و چارچوب مشابه ارايه شود تا خصوصيات مشابه آنها، مقايسه آنها را امكانپذير سازد.
صحيح بودن-صحيح بودن به معناي ارايه واقعيتها در قالب كميتهاي قابل اندازه گيري با دقت كافي است.براي این کار لازم است حسابداران بدانند چه چيزي را اندازهگيري میکنند كه نشاندهنده موضوع مورد سنجش و اندازه گيري است.
معرفی رشته حسابداری و فواید آن
تعاريف و كليات
حسابداري يك سيستم است كه در آن فرايند جمع آوري، طبقه بندي ، ثبت ، خلاصه كردن اطلاعات و تهيه گزارشهای مالي و صورتهای حسابداري در شکلها و مدلهای خاص انجام ميگيرد . تا افراد ذينفع درون سازماني مثل مديران و يا برون سازماني مثل بانکها ، دولت و ... بتوانند از اين اطلاعات استفاده كنند.
حسابداري به عنوان يك نظام پردازش اطلاعات ، دادههاي خام مالي را دريافت نموده آنها را به نظم در ميآورد . محصول نهايي نظام حسابداري گزارشها و صورتهای مالي است كه مبناي تصميم گيري اشخاص ذينفع ( مديران ، سرمايه گذاران ، دولت و ... ) قرار ميگيرد .
حسابداري به عنوان يك نظام پردازش اطلاعات، دادههاي خام مالي را دريافت نموده، آنها را به نظم در ميآورد.
محصول نهايي نظام حسابداري گزارشها و صورتهاي مالي است كه مبناي تصميمگيري اشخاص ذينفع (مديران ، سرمايهگذاران ، دولت و …) قرار ميگيرد.
ابزار و مفاهیم پایه حسابداری
• حساب
• دوره مالی
• دفتر روزنامه
• دفتر کل
• دفتر معین
• درآمد
• هزینه
• سرمایه
• دارایی
• بدهی
• سند حسابداری
حساب (حسابداری)
برای اینکه در هر زمان وضعیت مربوط به هر یک از اقلام حسابداری مشخص باشد ، آن قلم و کلیه تغییرات مربوط به آن در یک صفحه یا کارت به طور جداگانه نوشته میشود که به آن حساب میگویند . هر حساب شامل سه بخش میباشد که بخش اول عنوان حساب ، بخش دوم طرف بدهکار و بخش سوم طرف بستانکار است .
عنوان حساب که مشخص مینماید اطلاعات مندرج در آن حساب متعلق به کدامیک از اقلام دارایی ، بدهی ، حقوق صاحبان سرمایه ، درآمد و هزینه میباشد.
طرف راست حساب که در اصطلاح حسابداری آن را طرف بدهکار مینامند و طرف چپ حساب که در اصطلاح حسابداری آن را طرف بستانکار مینامند . در اصطلاح حسابداری ثبت رقمی در سمت راست یک حساب را بدهکار کردن و ثبت رقمی در سمت چپ حساب را بستانکار کردن آن حساب میگویند .
سادهترین شکل حساب به دلیل شباهتی که با حرف لاتین ( t ) دارد به نام
" شکل تی " خوانده میشود که یک فرم ابتدایی میباشد و فقط توسط حسابداران به منظور تجزیه و تحلیل مسایل حسابداری و نیز توسط استادان در هنگام تدریس درس حسابداری مورد استفاده قرار میگیرد و الا در واحد های اقتصادی فرمهای کامل چاپی که دارای ستونهای متعدد میباشند به صورت اوراق جداگانه یا دفتر به کار میرود .
حسابهای موجود در یک موسسه را از جهتی میتوان به سه دسته تقسیم نمود :
حسابهای دائمی
این حسابها همان طوری که از نامشان پیداست ، دائمی هستند . یعنی ، فقط مربوط به یک دوره مالی نبوده ، مانده آنها به دوره مالی بعد انتقال مییابد . حسابهای ترازنامه ، از نوع حسابهای دائمی میباشند . در پایان هر دوره مالی ، حسابهای دائمی مانده گیری میشوند . سپس ماندههای جدید در ترازنامه پایان دوره منعکس گردیده ، به دوره مالی بعد نقل میگردند . به حسابهای دائمی ، حسابهای واقعی نیز گفته میشود .
حسابهای موقتی
این حسابها ، که حسابهای اسمی نیز خوانده میشوند ، با پایان یافتن دوره مالی بسته شده ، در نتیجه مانده آنها به دوره مالی بعد انتقال نمییابد . کلمه موقتی ، توصیف کننده خوبی برای این حسابهاست زیرا آنها فقط در طی یک دوره مالی و به منظور طبقه بندی و محاسبه تغییرات حاصله در حساب حقوق صاحبان سرمایه افتتاح گردیده ، در طی این مدت ، تنها افزایشها را نشان میدهند و نمیتوانند کاهشها را نشان دهند و سر انجام در پایان دوره مالی نیز بسته میشوند .
حسابهای مربوط به صورت سود و زیان جزء حسابهای موقتی میباشند . زیرا همان طوری که گفته شد ، مانده این حسابها ( درآمد فروش ، خرید ، هزینههای مستقیم خرید ، برگشت از فروش و تخفیفات ، برگشت از خرید و تخفیفات ، تخفیفات نقدی خرید و فروش و کلیه هزینهها ) به حساب خلاصه سود و زیان بسته میشوند . مانده حساب اخیر ، سود یا زیان ویژه دوره مالی است که به حساب سرمایه انتقال مییابد . در نتیجه در پایان دوره مالی ، ماندهای از این حسابها وجود ندارد که به دوره مالی بعد منتقل گردد.
حسابهای مخلوط
این حسابها ، همان طوری که از نامشان پیداست ، مخلوطی از حسابهای دائمی و موقتی میباشند . بدین ترتیب ، در پایان دوره مالی ، با استفاده از تعدیلات ، آن قسمت از مانده حساب را که جزء حسابهای موقتی است ( باید به صورت سود و زیان انتقال یابد ، یعنی در محاسبه سود یا زیان ویژه دوره مالی موثر است و به حساب خلاصه سود و زیان بسته میشود ) ، از آن جدا مینمایند و مابقی را که جزء حسابهای دائمی است ، به ترازنامه پایان دوره انتقال میدهند . پیش پرداختهای هزینه ، پیش دریافتهای درآمد از حسابهای مخلوط میباشند .
دفتر روزنامه
اولین مرحله حسابداری مرحله ثبت فعالیتها است . در این مرحله ، اطلاعات مربوط به فعالیتهای مالی پس از تجزیه و تحلیل و تعین تأثیری که بر معادله حسابداری دارند
( تعیین حسابهای بدهکار و بستانکار ) و تنظیم سندهای مربوط در دفتری به نام دفتر روزنامه یا همان دفتر ثبت اولیه به ترتیب تاریخ وقوع ثبت میگردند .
باید به این نکته توجه کرد که ثبتی که در دفتر روزنامه انجام میشود ، ثبت دو طرفه نامیده میشود زیرا که هر دو طرف فعالیت مالی مورد توجه قرار میگیرد .بنابراین همواره توازنی بین حسابها برقرار میباشد . قبل از پیدایش ثبت دو طرفه ثبت یکطرفه یا دفترداری ساده (دفترداری یکطرفه ) معمول بود ؛ که در آن یک طرف هر فعالیت مالی مورد توجه قرار میگرفت . چنین سیستمی برای مؤسسات بزرگ امروزی به هیچ وجه قابل استفاده نیست زیرا به علت عدم ثبت کامل یک فعالیت مالی ، کنترل صحت عملیات انجام شده غیر ممکن میباشد . همچنین امکان تهیه صورتها و گزارشهای مالی درست و قابل استفاده وجود ندارد .
مؤسسات مختلف با توجه به نوع و حجم کار ، دفاتر روزنامه متعددی را مورد استفاده قرار میدهند . به طور کلی میتوان دفاتر روزنامه را به دو گروه تقسیم نمود :
دفاتر روزنامه عمومی
سادهترین و متداولترین نوع دفتر روزنامه ، دفتری است که آن را دفتر روزنامه عمومی یا دفتر روزنامه دو ستونی مینامند . این دفتر دارای دو ستون برای مبالغ بدهکار و بستانکار میباشد و برای انجام ثبت معاملات در تجارتخانهها و مؤسسات کوچک کفایت میکند . البته با توجه به نوع کار و حجم فعالیتهای مؤسسات مختلف و به منظور کم کردن میزان کار دفترداری ، میتوان ستونهای دیگری نیز به دفتر روزنامه دو ستونی اضافه کرد .
دفاتر روزنامه اختصاصی
این دسته از دفاتر بیشتر در مؤسسات بزرگ که تعداد معاملات تکراری آنها بسیار زیاد است مورد استفاده قرار میگیرد . معمولاً حدود هشتاد تا نود درصد کلیه فعالیتهای مالی این قبیل مؤسسات را میتوان به چهار گروه تقسیم و هر گروه را در دفتر روزنامه خاصی ثبت کرد .
دفتر روزنامه ترکیبی : این دفتر ترکیبی از دفتر دفاتر روزنامه اختصاصی و عمومی است .
دفتر کل
دفتر کل عبارتست از دفتری که حسابها پس از طبقه بندی ، به طور جداگانه در آن نگهداری میشوند . این حسابها ممکن است به صورت صفحات یک دفتر و یا به صورت کارتها و اوراق آزاد باشد . البته طبق قانون تجارت ایران ، استفاده از کارت به عنوان دفتر کل ، مجاز نیست .
متداولترین فرم حسابهای دفتر کل ، در حقیقت همان فرم تی ( t ) است که هر یک از طرفی آن به چند ستون تقسیم شده است و از چند قسمت اصلی به شرح زیر تقسیم میشود :
عنوان حساب : در بالای صفحات و یا کارتهای مربوط به هر حساب ، نام و شماره حساب مذکور نوشته میشود .
ستون تاریخ : در این ستون تاریخ ثبت شده در دفتر روزنامه که همان تاریخ وقوع معاملات است ، نوشته میشود و نه تاریخ نقل اعداد از دفتر روزنامه به دفتر کل . این ستون نیز مانند ستون تاریخ دفتر روزنامه ، به دو ستون جداگانه برای تاریخ روز و تاریخ ماه تقسیم میشود . تاریخ سال در زیر کلمه تاریخ و تاریخ ماه را باید فقط در نخستین سطر هر صفحه و یا آغاز ماه جدید و تاریخ روز را برای کلیه اقلام تکرار کرد .
ستون شرح : معمولاً در این قسمت شرح مختصری از معاملات نوشته میشود . البته بعضی از حسابداران فقط به نوشتن عبارت " به شرح دفتر روزنامه " اکتفا میکنند .
ستون عطف : در این ستون شماره صفحه دفتر روزنامه در مقابل هر یک از اقلام نقل شده ثبت میگردد.
ستون مبلغ : در این فرم ، دو ستون مبلغ یکی برای مبالغ بدهکار در سمت راست و دیگری برای مبالغ بستانکار در سمت چپ وجود دارد .
باید توجه داشت که نقل اعداد از دفتر روزنامه به حسابهای مربوط در دفتر کل به منظور طبقه بندی فعالیتهای مالی میباشد .
دفتر معین
در بعضی از مؤسسات جریان کار به ترتیبی است که نیاز به تهیه اطلاعات تفضیلی یا جزئیات بعضی از فعالیتهای مالی میباشد . این گونه اطلاعات را نمیتوان به آسانی از دفتر کل استخراج نمود ، در نتیجه از دفاتری که جنبه کمکی و فرعی دارند و به نام دفتر معین خوانده میشوند ، استفاده میگردد .
دفتر معین برای هر حساب دفتر کل که شامل حسابهای متعدد و جداگانهای است ، نگهداری میشود و در نتیجه حساب مربوط در دفتر کل یک حساب کنترل خواهد بود ، که همواره مانده آن با جمع ماندههای حسابهای مربوط در دفتر معین مطابقت دارد . دفاتر معینی که معمولاً در مؤسسات نگهداری میشوند عبارتند از : دفتر معین بانک ، دفتر معین بدهکاران ، دفتر معین اموال ، دفتر معین بستانکاران .
دفاتر معین از دفاتر قانونی نیستند و میتوانند به صورت کارتهای آزاد باشند ، معمولاً برای سهولت مراجعه به صفحات دفتر معین ، حسابها در این دفاتر به ترتیب حروف الفبا نگهداری میشوند .
هزینه
هزینه به مبالغی گفته میشود که برای کسب درآمد به خرج گرفته میشود . به عبارت دیگر اگر موسسهای فعالیتش در جهت ارائه خدمات به مؤسسات و یا اشخاص دیگر است ، خرجهایی که در راه ارائه خدمات متحمل میشود را هزینه میگویند یا اگر موسسهای به کار خرید و فروش کالا اشتغال داشته باشد به منظور تحقق این هدف پرداختهایی انجام میدهد که همانا هزینه میباشد .
اقلامی از قبیل بهای آب مصرفی ، اجاره ساختمان ، بهای برق مصرفی ، هزینه تلفن و استهلاک ساختمان از جمله هزینهها میباشند . لازم به تذکر است همانگونه که درآمدها موجب افزایش در حسابهای « صندوق ، بانک و سرمایه ) میشوند ، هزینهها موجب کاهش در این حسابها میگردند البته در مورد حساب سرمایه همانگونه که درآمد یک عامل مثبت و افزایش دهنده آن به حساب میآید ، هزینه یک عامل منفی و کاهش دهنده آن است . باید به این نکته توجه داشت که هرگونه کاهشی در حساب وجوه نقد به منزله هزینه نیست ، مثلاً پرداخت بدهیها ، خرید دارایی به طور نقد و یا برداشت نقدی صاحب یا صاحبان موسسه ، موجب کاهش در حساب وجوه نقد میشوند ، در حالي كه هیچکدام هزینه محسوب نمیشوند .
به طور کلی ، رقمی را میتوان هزینه جاری یک دوره مالی در یک موسسه به حساب آورد که اولاً در ارتباط با درآمد همان دوره باشد ، ثانیاً موجب کاهش در سود ویژه دوره مالی و در نهایت صاحب یا صاحبان موسسه شود . نکته بسیار مهم در ارتباط با هزینه اینست که هزینههای هر دوره باید از درآمدهای همان دوره کسر گردد و این در واقع بر اساس یکی از مهمترین اصول حسابداری ( اصل وضع هزینههای یک دوره از درآمد همان دوره ) میباشد و مفهوم آن اینست که به عنوان مثال اگر هزینه اجاره ساختمان در پایان دوره مالی پرداخت نگردید ، نباید به عنوان هزینه در دوره آتی به حساب گرفته شود ، بلکه باید از درآمد همین دوره مالی کسر گردد .
درآمد
همانگونه که از مفهوم عامیانه درآمد بر میآید ، درآمد به مبالغی اطلاق میگردد که از ارائه خدمات و فروش کالا و غیره عاید موسسه میگردد . در صورتی که این درآمد به طور نقد عاید شود ، موجب افزایش در حساب وجوه نقد « صندوق / بانک ) موسسه خواهد شد و در صورتی که تعهد گردد بعداً به موسسه پرداخت گردد ، موجب افزایش حسابهای دریافتنی و یا اسناد دریافتنی موسسه میگردد . البته باید به این نکته توجه داشت که کلیه افزایشهای حساب وجوه نقد به دلیل کسب درآمد نیست ، بلکه مواردی از قبیل دریافت طلب نیز موجب افزایش در این حساب و کاهش در حسابهای دریافتنی و یا اسناد دریافتنی خواهد شد. در واقع درآمد مطلبی است که موجب افزایش در حساب وجوه نقد و یا حسابهای دریافتنی ونیز افزایش در حساب سرمایه خواهد شد . البته گاهی افزایش در حساب وجوه نقد و نیز حساب سرمایه به دلیل سرمایه گذاریهای مجدد صاحب و یا صاحبان موسسه است . در اینجا یک مطلب حائز اهمیت وجود دارد و آن اینست که درآمد هر دوره باید مربوط به ارائه خدمات و یا فروش کالا در همان دوره باشد و الا اگر مبلغی بابت خدماتی که در آینده انجام خواهد شد و یا کالایی که در آینده تحویل خواهد گردید ، دریافت گردد ، درآمد آن دوره به حساب نمیآید .
در مؤسسات تجاری درآمدهایی جدا از درآمدهای حاصل از فروش کالا و خدمات وجود دارد که به آن سایر درآمدها گفته میشود . درآمد بهره حاصل از سرمایه گذاریهای کوتاه مدت و یا بلندمدت که موسسه از سازمانهای اعتباری دریافت نموده است از این نوع درآمدها میباشد. در حسابداری مؤسسات یک نوع درآمد با عنوان درآمدهای ثبت نشده نیز وجود دارد . این درآمدها که به نام درآمدهای وصول نشده نیز موسومند به درآمدهایی گفته میشود که در طی دوره مالی تحقق یافتهاند ، ولی دریافت و ثبت نشدهاند مثلاً اگر یک موسسه قرارداد ارائه خدمت منعقد نماید اما دریافت وجه منوط به اتمام کار باشد درآمد حاصل از ارائه آن قسمت از خدمت که مربوط به دوره مالی جاری است ، تحقق مییابد ، در حالی که در حسابها ثبتی صورت نگرفته است . در نتیجه در پایان دوره مالی با ثبت یک آرتیکل اصلاحی ، مانده حسابها تعدیل میگردند .
دارایی
اموال و حقوق مالی متعلق به هر موسسه را که قابل تقویم به پول و دارای منافع آتی است ، را دارایی میگویند . در این تعریف منظور از اموال انواع دارایی مشهود و قابل لمس و رویت مانند :موجودی نقدی ، ملزومات ، اثاثه ، ساختمان و... و منظور از حقوق مالی اقسام دیگر دارایی مانند : مطالبات از اشخاص حقیقی و حقوقی ( حسابهای دریافتنی ، اسناد دریافتنی ) ، حق اختراع ، سرقفلی و نظایر آن میباشد.
داراییها خود به پنج گروه اصلی تقسیم میشوند که عبارتند از :
داراییهای جاری : این داراییها اقلامی هستند که انتظار میرود در طی یک سال یا یک دوره عملیاتی از تاریخ تنظیم ترازنامه ( هر کدام که طولانیتر است ) به وجه نقد تبدیل ، یا مصرف و یا فروخته شوند . معمولاً داراییهای جاری بر حسب سرعت تبدیل شدن به وجه نقد و یا مصرف در ترازنامه منعکس میگردند .
سرمایه گذاریهای بلند مدت : این سرمایه گذاریها ، مانند خرید اوراق قرضه و یا سهام مؤسسات دیگر ، از نوع داراییهایی میباشند که مدیران موسسه انتظار ندارند در طی یک دوره مالی به وجه نقد تبدیل گردند .
داراییهای ثابت :این داراییها ، اقلامی مشهود با عمری طولانی میباشند که در جریان عملیات موسسه مورد استفاده قرار میگیرند . داراییهای این گروه به مرور زمان و پس از استفاده مکرر فرسوده میگردد به همین دلیل برای هر یک از داراییهای ثابت استهلاک منظور میشود.
داراییهای نامشهود : این گروه از داراییها نشان دهنده حقوق قانونی و یا ارتباط خاصی است که وجود فیزیکی نداشته ، منافعی را برای صاحب آن در آینده به دنبال دارد . از جمله داراییهای نامشهود میتوان به حق اختراع ، حق امتیاز تولید ، سرقفلی اشاره کرد.
سایر داراییها : هر گاه موسسهای دارایی داشته باشد که نتواند آن را در یکی از گروههای فوق طبقه بندی نماید از عنوان سایر داراییها استفاده میکند .
بدهی
مبالغی که یک موسسه به افراد و مؤسسات دیگر بدهکار میباشد و یا کلیه مبالغی که بازپرداخت آنها در تاریخهای معین در آینده بر عهده موسسه است را بدهی میگوییم . به عبارت دیگر میتوان گفت ادعا یا حق مالی طلبکاران نسبت به داراییهای یک موسسه است و این حق نسبت به داراییهای معینی نمیباشد بلکه نسبت به کل داراییها است .
بدهیها را میتوان به دو گروه تقسیم کرد :
بدهیهای جاری : این بدهیها اقلامی هستند ، که انتظار میرود از محل داراییهای جاری ، در طی یک سال و یا یک دوره عملیاتی از تاریخ تنظیم ترازنامه ( هرکدام که طولانیتر است ) تأییدیه گردند و یا به بدهیهای جاری دیگری تبدیل شوند . از جمله این بدهیها میتوان به حسابهای پرداختنی ، اسناد پرداختنی ، هزینههای پرداختنی ( حقوق پرداختنی ، اجاره پرداختنی و ... ) ، پیش دریافتهای درآمد ، اقساط پرداختنی مربوط به بدهیهای بلند مدت که در دوره آتی باید پرداخت گردند را نام برد .
بدهیهای بلند مدت : این بدهیها ، همانطور که از نامشان پیداست ، دارای موعد پرداختی بیش از یک دوره مالی میباشند . وامهای دریافتی درازمدت و اوراق قرضهای که یک موسسه برای رفع نیازهای مالی منتشر مینماید و تحت عنوان اوراق قرضه پرداختنی در حسابها منعکس میگردند ، از این نوع بدهیها میباشند
حسابداری یا به تعبیری زبان تجارت روشهایی است قراردادی که توسط استادان ، کارشناسان و یا انجمنهای حرفه ای حسابداران تدوین گردیده است و به تدریج مورد قبول همگان قرارگرفته است و قابل تصحیح و تغییر میباشد. برای حسابداری تعاریف گوناگونی عنوان شده است که از آن جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد :
فرآیند تشخیص، اندازه گیری و گزارش اطلاعات اقتصادی که برای استفاده کنندگان اطلاعات مزبور امکان قضاوت و تصمیم گیریهای آگاهانه را فراهم میسازد.
حسابداری عبارتست از خدمتی که با فراهم کردن اطلاعات مالی مورد نیاز مدیران، پرداخت کنندگان مالیات، اداره کنندگان و سایرین جهت تصمیم گیریهای آگاهانه انجام میپذیرد.
حسابداری عبارتست از فن تفسیر، اندازه گیری و توصیف فعالیتهای اقتصادی. در حسابداری هدف بر این قرار گرفته است که با بنیان گذاری یکسری ضوابط و قراردادها اطلاعات لازم را برای حل مسایل مالی یک موسسه بدست آوریم .
چرتكه يكي از قدیمیترین ابزار حسابداري
ویژگیهای كيفي اطلاعات حسابداري براي استفاده كنندگان برون سازماني
اطلاعات حسابداري كه به تصميم گيرندگان برون سازماني ارايه ميشود در قالب گزارشها و صورتهاي مالي است كه شامل صورت حساب سود و زيان، ترازنامه و صورت جريان وجوه نقد است كه به علت نقش نداشتن استفادهكنندگان در تهيه اين گزارشها، مجامع دولتي و مؤسسات علمي و حرفهاي حسابداري، واحدهاي گزارشگر را به رعايت اصول و استانداردها موظف میکنند، تا استفاده كنندگان با اعتماد كامل، اين نوع اطلاعات و گزارشها را براي تصميم گيري مورد استفاده قرار دهند. همچنين اين گزارشها و اطلاعات بايد از ويژگيهاي كيفي خاصي برخوردار باشند تا براي تصميمگيري، مفيد و قابل استفاده باشند. براي مثال :
مربوط بودن- مربوط بودن يكي از ويژگيهاي مهم اطلاعات حسابداري است. كليه اطلاعاتي را كه در تصميم گيري نسبت به يك مسئله موثر واقع شود، اطلاعات مربوط مينامند. بنابراين، مربوط بودن را ميتوان در قالب تأثير اطلاعات حسابداري بر تصميمهاي استفاده كنندگان در مورد ارزيابي نتايج رويدادهاي گذشته و پيش بيني آثار رويدادهاي فعلي يا آتي و يا اصلاح انتظارات آنان بيان كرد. اگرچه اين ويژگي در تهيه گزارشهاي برون سازماني و درون سازماني اهميت زيادي دارد، اما اهميت آن در بررسيهاي درون سازماني بيشتر است.
به موقع بودن_ به موقع بودن به مفهوم آن است كه اطلاعات حسابداري در زمان مناسب در دسترس استفاده كنندگان قرار گيرد. زيرا بسياري از انواع اطلاعات به ويژه اطلاعات مالي، با گذشت زمان به سرعت ارزش و فايده خود را از دست ميدهند. ويژگي به موقع بودن اطلاعات، در مورد گزارشهاي درون سازماني به مراتب از اهميت بيشتري برخوردار است، زيرا اينگونه اطلاعات، اغلب براي كنترل و اعمال نظارت بر عمليات روزانه به كار ميرود.
اهميت –اهميت به اين مفهوم به كار ميرود كه اطلاعات حسابداري بايد به صورت خلاصه از انبوه اطلاعات، استخراج و ارايه گردد به نحوي كه براي استفاده كنندگان معنا داشته باشد. اطلاعات بيش از حد متعارف ارايه شود اطلاعات مرتبط با تصميم گيري، در ميان انبوه اطلاعات گم خواهد شد و استفاده كنندگان نخواهد توانست تصميم گيري صحيحي انجام دهند. به عبارت ديگر همان گونه كه اطلاعات كم موجب میگردد كه پيشبيني و تصميمگيري صحيحي انجام نگردد اطلاعات با جزييات زياد و غير مهم نيز، تصميمگيري را مشكل خواهد كرد. بنابراين( اهميت) محدوديت گزينش اطلاعات قابل افشا را ايجاد ميكند.
قابل مقايسه بودن_قابل مقايسه بودن به اين معناست كه اطلاعت تهيه شده در يك شركت يا شركتهاي متفاوت بر اساس اصول، روشهاي حسابداري، طبقهبندي، نحوه افشاي حقايق و چارچوب مشابه ارايه شود تا خصوصيات مشابه آنها، مقايسه آنها را امكانپذير سازد.
صحيح بودن-صحيح بودن به معناي ارايه واقعيتها در قالب كميتهاي قابل اندازه گيري با دقت كافي است.براي این کار لازم است حسابداران بدانند چه چيزي را اندازهگيري میکنند كه نشاندهنده موضوع مورد سنجش و اندازه گيري است.
معرفی رشته حسابداری و فواید آن
تعاريف و كليات
حسابداري يك سيستم است كه در آن فرايند جمع آوري، طبقه بندي ، ثبت ، خلاصه كردن اطلاعات و تهيه گزارشهای مالي و صورتهای حسابداري در شکلها و مدلهای خاص انجام ميگيرد . تا افراد ذينفع درون سازماني مثل مديران و يا برون سازماني مثل بانکها ، دولت و ... بتوانند از اين اطلاعات استفاده كنند.
حسابداري به عنوان يك نظام پردازش اطلاعات ، دادههاي خام مالي را دريافت نموده آنها را به نظم در ميآورد . محصول نهايي نظام حسابداري گزارشها و صورتهای مالي است كه مبناي تصميم گيري اشخاص ذينفع ( مديران ، سرمايه گذاران ، دولت و ... ) قرار ميگيرد .
حسابداري به عنوان يك نظام پردازش اطلاعات، دادههاي خام مالي را دريافت نموده، آنها را به نظم در ميآورد.
محصول نهايي نظام حسابداري گزارشها و صورتهاي مالي است كه مبناي تصميمگيري اشخاص ذينفع (مديران ، سرمايهگذاران ، دولت و …) قرار ميگيرد.
ابزار و مفاهیم پایه حسابداری
• حساب
• دوره مالی
• دفتر روزنامه
• دفتر کل
• دفتر معین
• درآمد
• هزینه
• سرمایه
• دارایی
• بدهی
• سند حسابداری
حساب (حسابداری)
برای اینکه در هر زمان وضعیت مربوط به هر یک از اقلام حسابداری مشخص باشد ، آن قلم و کلیه تغییرات مربوط به آن در یک صفحه یا کارت به طور جداگانه نوشته میشود که به آن حساب میگویند . هر حساب شامل سه بخش میباشد که بخش اول عنوان حساب ، بخش دوم طرف بدهکار و بخش سوم طرف بستانکار است .
عنوان حساب که مشخص مینماید اطلاعات مندرج در آن حساب متعلق به کدامیک از اقلام دارایی ، بدهی ، حقوق صاحبان سرمایه ، درآمد و هزینه میباشد.
طرف راست حساب که در اصطلاح حسابداری آن را طرف بدهکار مینامند و طرف چپ حساب که در اصطلاح حسابداری آن را طرف بستانکار مینامند . در اصطلاح حسابداری ثبت رقمی در سمت راست یک حساب را بدهکار کردن و ثبت رقمی در سمت چپ حساب را بستانکار کردن آن حساب میگویند .
سادهترین شکل حساب به دلیل شباهتی که با حرف لاتین ( t ) دارد به نام
" شکل تی " خوانده میشود که یک فرم ابتدایی میباشد و فقط توسط حسابداران به منظور تجزیه و تحلیل مسایل حسابداری و نیز توسط استادان در هنگام تدریس درس حسابداری مورد استفاده قرار میگیرد و الا در واحد های اقتصادی فرمهای کامل چاپی که دارای ستونهای متعدد میباشند به صورت اوراق جداگانه یا دفتر به کار میرود .
حسابهای موجود در یک موسسه را از جهتی میتوان به سه دسته تقسیم نمود :
حسابهای دائمی
این حسابها همان طوری که از نامشان پیداست ، دائمی هستند . یعنی ، فقط مربوط به یک دوره مالی نبوده ، مانده آنها به دوره مالی بعد انتقال مییابد . حسابهای ترازنامه ، از نوع حسابهای دائمی میباشند . در پایان هر دوره مالی ، حسابهای دائمی مانده گیری میشوند . سپس ماندههای جدید در ترازنامه پایان دوره منعکس گردیده ، به دوره مالی بعد نقل میگردند . به حسابهای دائمی ، حسابهای واقعی نیز گفته میشود .
حسابهای موقتی
این حسابها ، که حسابهای اسمی نیز خوانده میشوند ، با پایان یافتن دوره مالی بسته شده ، در نتیجه مانده آنها به دوره مالی بعد انتقال نمییابد . کلمه موقتی ، توصیف کننده خوبی برای این حسابهاست زیرا آنها فقط در طی یک دوره مالی و به منظور طبقه بندی و محاسبه تغییرات حاصله در حساب حقوق صاحبان سرمایه افتتاح گردیده ، در طی این مدت ، تنها افزایشها را نشان میدهند و نمیتوانند کاهشها را نشان دهند و سر انجام در پایان دوره مالی نیز بسته میشوند .
حسابهای مربوط به صورت سود و زیان جزء حسابهای موقتی میباشند . زیرا همان طوری که گفته شد ، مانده این حسابها ( درآمد فروش ، خرید ، هزینههای مستقیم خرید ، برگشت از فروش و تخفیفات ، برگشت از خرید و تخفیفات ، تخفیفات نقدی خرید و فروش و کلیه هزینهها ) به حساب خلاصه سود و زیان بسته میشوند . مانده حساب اخیر ، سود یا زیان ویژه دوره مالی است که به حساب سرمایه انتقال مییابد . در نتیجه در پایان دوره مالی ، ماندهای از این حسابها وجود ندارد که به دوره مالی بعد منتقل گردد.
حسابهای مخلوط
این حسابها ، همان طوری که از نامشان پیداست ، مخلوطی از حسابهای دائمی و موقتی میباشند . بدین ترتیب ، در پایان دوره مالی ، با استفاده از تعدیلات ، آن قسمت از مانده حساب را که جزء حسابهای موقتی است ( باید به صورت سود و زیان انتقال یابد ، یعنی در محاسبه سود یا زیان ویژه دوره مالی موثر است و به حساب خلاصه سود و زیان بسته میشود ) ، از آن جدا مینمایند و مابقی را که جزء حسابهای دائمی است ، به ترازنامه پایان دوره انتقال میدهند . پیش پرداختهای هزینه ، پیش دریافتهای درآمد از حسابهای مخلوط میباشند .
دفتر روزنامه
اولین مرحله حسابداری مرحله ثبت فعالیتها است . در این مرحله ، اطلاعات مربوط به فعالیتهای مالی پس از تجزیه و تحلیل و تعین تأثیری که بر معادله حسابداری دارند
( تعیین حسابهای بدهکار و بستانکار ) و تنظیم سندهای مربوط در دفتری به نام دفتر روزنامه یا همان دفتر ثبت اولیه به ترتیب تاریخ وقوع ثبت میگردند .
باید به این نکته توجه کرد که ثبتی که در دفتر روزنامه انجام میشود ، ثبت دو طرفه نامیده میشود زیرا که هر دو طرف فعالیت مالی مورد توجه قرار میگیرد .بنابراین همواره توازنی بین حسابها برقرار میباشد . قبل از پیدایش ثبت دو طرفه ثبت یکطرفه یا دفترداری ساده (دفترداری یکطرفه ) معمول بود ؛ که در آن یک طرف هر فعالیت مالی مورد توجه قرار میگرفت . چنین سیستمی برای مؤسسات بزرگ امروزی به هیچ وجه قابل استفاده نیست زیرا به علت عدم ثبت کامل یک فعالیت مالی ، کنترل صحت عملیات انجام شده غیر ممکن میباشد . همچنین امکان تهیه صورتها و گزارشهای مالی درست و قابل استفاده وجود ندارد .
مؤسسات مختلف با توجه به نوع و حجم کار ، دفاتر روزنامه متعددی را مورد استفاده قرار میدهند . به طور کلی میتوان دفاتر روزنامه را به دو گروه تقسیم نمود :
دفاتر روزنامه عمومی
سادهترین و متداولترین نوع دفتر روزنامه ، دفتری است که آن را دفتر روزنامه عمومی یا دفتر روزنامه دو ستونی مینامند . این دفتر دارای دو ستون برای مبالغ بدهکار و بستانکار میباشد و برای انجام ثبت معاملات در تجارتخانهها و مؤسسات کوچک کفایت میکند . البته با توجه به نوع کار و حجم فعالیتهای مؤسسات مختلف و به منظور کم کردن میزان کار دفترداری ، میتوان ستونهای دیگری نیز به دفتر روزنامه دو ستونی اضافه کرد .
دفاتر روزنامه اختصاصی
این دسته از دفاتر بیشتر در مؤسسات بزرگ که تعداد معاملات تکراری آنها بسیار زیاد است مورد استفاده قرار میگیرد . معمولاً حدود هشتاد تا نود درصد کلیه فعالیتهای مالی این قبیل مؤسسات را میتوان به چهار گروه تقسیم و هر گروه را در دفتر روزنامه خاصی ثبت کرد .
دفتر روزنامه ترکیبی : این دفتر ترکیبی از دفتر دفاتر روزنامه اختصاصی و عمومی است .
دفتر کل
دفتر کل عبارتست از دفتری که حسابها پس از طبقه بندی ، به طور جداگانه در آن نگهداری میشوند . این حسابها ممکن است به صورت صفحات یک دفتر و یا به صورت کارتها و اوراق آزاد باشد . البته طبق قانون تجارت ایران ، استفاده از کارت به عنوان دفتر کل ، مجاز نیست .
متداولترین فرم حسابهای دفتر کل ، در حقیقت همان فرم تی ( t ) است که هر یک از طرفی آن به چند ستون تقسیم شده است و از چند قسمت اصلی به شرح زیر تقسیم میشود :
عنوان حساب : در بالای صفحات و یا کارتهای مربوط به هر حساب ، نام و شماره حساب مذکور نوشته میشود .
ستون تاریخ : در این ستون تاریخ ثبت شده در دفتر روزنامه که همان تاریخ وقوع معاملات است ، نوشته میشود و نه تاریخ نقل اعداد از دفتر روزنامه به دفتر کل . این ستون نیز مانند ستون تاریخ دفتر روزنامه ، به دو ستون جداگانه برای تاریخ روز و تاریخ ماه تقسیم میشود . تاریخ سال در زیر کلمه تاریخ و تاریخ ماه را باید فقط در نخستین سطر هر صفحه و یا آغاز ماه جدید و تاریخ روز را برای کلیه اقلام تکرار کرد .
ستون شرح : معمولاً در این قسمت شرح مختصری از معاملات نوشته میشود . البته بعضی از حسابداران فقط به نوشتن عبارت " به شرح دفتر روزنامه " اکتفا میکنند .
ستون عطف : در این ستون شماره صفحه دفتر روزنامه در مقابل هر یک از اقلام نقل شده ثبت میگردد.
ستون مبلغ : در این فرم ، دو ستون مبلغ یکی برای مبالغ بدهکار در سمت راست و دیگری برای مبالغ بستانکار در سمت چپ وجود دارد .
باید توجه داشت که نقل اعداد از دفتر روزنامه به حسابهای مربوط در دفتر کل به منظور طبقه بندی فعالیتهای مالی میباشد .
دفتر معین
در بعضی از مؤسسات جریان کار به ترتیبی است که نیاز به تهیه اطلاعات تفضیلی یا جزئیات بعضی از فعالیتهای مالی میباشد . این گونه اطلاعات را نمیتوان به آسانی از دفتر کل استخراج نمود ، در نتیجه از دفاتری که جنبه کمکی و فرعی دارند و به نام دفتر معین خوانده میشوند ، استفاده میگردد .
دفتر معین برای هر حساب دفتر کل که شامل حسابهای متعدد و جداگانهای است ، نگهداری میشود و در نتیجه حساب مربوط در دفتر کل یک حساب کنترل خواهد بود ، که همواره مانده آن با جمع ماندههای حسابهای مربوط در دفتر معین مطابقت دارد . دفاتر معینی که معمولاً در مؤسسات نگهداری میشوند عبارتند از : دفتر معین بانک ، دفتر معین بدهکاران ، دفتر معین اموال ، دفتر معین بستانکاران .
دفاتر معین از دفاتر قانونی نیستند و میتوانند به صورت کارتهای آزاد باشند ، معمولاً برای سهولت مراجعه به صفحات دفتر معین ، حسابها در این دفاتر به ترتیب حروف الفبا نگهداری میشوند .
هزینه
هزینه به مبالغی گفته میشود که برای کسب درآمد به خرج گرفته میشود . به عبارت دیگر اگر موسسهای فعالیتش در جهت ارائه خدمات به مؤسسات و یا اشخاص دیگر است ، خرجهایی که در راه ارائه خدمات متحمل میشود را هزینه میگویند یا اگر موسسهای به کار خرید و فروش کالا اشتغال داشته باشد به منظور تحقق این هدف پرداختهایی انجام میدهد که همانا هزینه میباشد .
اقلامی از قبیل بهای آب مصرفی ، اجاره ساختمان ، بهای برق مصرفی ، هزینه تلفن و استهلاک ساختمان از جمله هزینهها میباشند . لازم به تذکر است همانگونه که درآمدها موجب افزایش در حسابهای « صندوق ، بانک و سرمایه ) میشوند ، هزینهها موجب کاهش در این حسابها میگردند البته در مورد حساب سرمایه همانگونه که درآمد یک عامل مثبت و افزایش دهنده آن به حساب میآید ، هزینه یک عامل منفی و کاهش دهنده آن است . باید به این نکته توجه داشت که هرگونه کاهشی در حساب وجوه نقد به منزله هزینه نیست ، مثلاً پرداخت بدهیها ، خرید دارایی به طور نقد و یا برداشت نقدی صاحب یا صاحبان موسسه ، موجب کاهش در حساب وجوه نقد میشوند ، در حالي كه هیچکدام هزینه محسوب نمیشوند .
به طور کلی ، رقمی را میتوان هزینه جاری یک دوره مالی در یک موسسه به حساب آورد که اولاً در ارتباط با درآمد همان دوره باشد ، ثانیاً موجب کاهش در سود ویژه دوره مالی و در نهایت صاحب یا صاحبان موسسه شود . نکته بسیار مهم در ارتباط با هزینه اینست که هزینههای هر دوره باید از درآمدهای همان دوره کسر گردد و این در واقع بر اساس یکی از مهمترین اصول حسابداری ( اصل وضع هزینههای یک دوره از درآمد همان دوره ) میباشد و مفهوم آن اینست که به عنوان مثال اگر هزینه اجاره ساختمان در پایان دوره مالی پرداخت نگردید ، نباید به عنوان هزینه در دوره آتی به حساب گرفته شود ، بلکه باید از درآمد همین دوره مالی کسر گردد .
درآمد
همانگونه که از مفهوم عامیانه درآمد بر میآید ، درآمد به مبالغی اطلاق میگردد که از ارائه خدمات و فروش کالا و غیره عاید موسسه میگردد . در صورتی که این درآمد به طور نقد عاید شود ، موجب افزایش در حساب وجوه نقد « صندوق / بانک ) موسسه خواهد شد و در صورتی که تعهد گردد بعداً به موسسه پرداخت گردد ، موجب افزایش حسابهای دریافتنی و یا اسناد دریافتنی موسسه میگردد . البته باید به این نکته توجه داشت که کلیه افزایشهای حساب وجوه نقد به دلیل کسب درآمد نیست ، بلکه مواردی از قبیل دریافت طلب نیز موجب افزایش در این حساب و کاهش در حسابهای دریافتنی و یا اسناد دریافتنی خواهد شد. در واقع درآمد مطلبی است که موجب افزایش در حساب وجوه نقد و یا حسابهای دریافتنی ونیز افزایش در حساب سرمایه خواهد شد . البته گاهی افزایش در حساب وجوه نقد و نیز حساب سرمایه به دلیل سرمایه گذاریهای مجدد صاحب و یا صاحبان موسسه است . در اینجا یک مطلب حائز اهمیت وجود دارد و آن اینست که درآمد هر دوره باید مربوط به ارائه خدمات و یا فروش کالا در همان دوره باشد و الا اگر مبلغی بابت خدماتی که در آینده انجام خواهد شد و یا کالایی که در آینده تحویل خواهد گردید ، دریافت گردد ، درآمد آن دوره به حساب نمیآید .
در مؤسسات تجاری درآمدهایی جدا از درآمدهای حاصل از فروش کالا و خدمات وجود دارد که به آن سایر درآمدها گفته میشود . درآمد بهره حاصل از سرمایه گذاریهای کوتاه مدت و یا بلندمدت که موسسه از سازمانهای اعتباری دریافت نموده است از این نوع درآمدها میباشد. در حسابداری مؤسسات یک نوع درآمد با عنوان درآمدهای ثبت نشده نیز وجود دارد . این درآمدها که به نام درآمدهای وصول نشده نیز موسومند به درآمدهایی گفته میشود که در طی دوره مالی تحقق یافتهاند ، ولی دریافت و ثبت نشدهاند مثلاً اگر یک موسسه قرارداد ارائه خدمت منعقد نماید اما دریافت وجه منوط به اتمام کار باشد درآمد حاصل از ارائه آن قسمت از خدمت که مربوط به دوره مالی جاری است ، تحقق مییابد ، در حالی که در حسابها ثبتی صورت نگرفته است . در نتیجه در پایان دوره مالی با ثبت یک آرتیکل اصلاحی ، مانده حسابها تعدیل میگردند .
دارایی
اموال و حقوق مالی متعلق به هر موسسه را که قابل تقویم به پول و دارای منافع آتی است ، را دارایی میگویند . در این تعریف منظور از اموال انواع دارایی مشهود و قابل لمس و رویت مانند :موجودی نقدی ، ملزومات ، اثاثه ، ساختمان و... و منظور از حقوق مالی اقسام دیگر دارایی مانند : مطالبات از اشخاص حقیقی و حقوقی ( حسابهای دریافتنی ، اسناد دریافتنی ) ، حق اختراع ، سرقفلی و نظایر آن میباشد.
داراییها خود به پنج گروه اصلی تقسیم میشوند که عبارتند از :
داراییهای جاری : این داراییها اقلامی هستند که انتظار میرود در طی یک سال یا یک دوره عملیاتی از تاریخ تنظیم ترازنامه ( هر کدام که طولانیتر است ) به وجه نقد تبدیل ، یا مصرف و یا فروخته شوند . معمولاً داراییهای جاری بر حسب سرعت تبدیل شدن به وجه نقد و یا مصرف در ترازنامه منعکس میگردند .
سرمایه گذاریهای بلند مدت : این سرمایه گذاریها ، مانند خرید اوراق قرضه و یا سهام مؤسسات دیگر ، از نوع داراییهایی میباشند که مدیران موسسه انتظار ندارند در طی یک دوره مالی به وجه نقد تبدیل گردند .
داراییهای ثابت :این داراییها ، اقلامی مشهود با عمری طولانی میباشند که در جریان عملیات موسسه مورد استفاده قرار میگیرند . داراییهای این گروه به مرور زمان و پس از استفاده مکرر فرسوده میگردد به همین دلیل برای هر یک از داراییهای ثابت استهلاک منظور میشود.
داراییهای نامشهود : این گروه از داراییها نشان دهنده حقوق قانونی و یا ارتباط خاصی است که وجود فیزیکی نداشته ، منافعی را برای صاحب آن در آینده به دنبال دارد . از جمله داراییهای نامشهود میتوان به حق اختراع ، حق امتیاز تولید ، سرقفلی اشاره کرد.
سایر داراییها : هر گاه موسسهای دارایی داشته باشد که نتواند آن را در یکی از گروههای فوق طبقه بندی نماید از عنوان سایر داراییها استفاده میکند .
بدهی
مبالغی که یک موسسه به افراد و مؤسسات دیگر بدهکار میباشد و یا کلیه مبالغی که بازپرداخت آنها در تاریخهای معین در آینده بر عهده موسسه است را بدهی میگوییم . به عبارت دیگر میتوان گفت ادعا یا حق مالی طلبکاران نسبت به داراییهای یک موسسه است و این حق نسبت به داراییهای معینی نمیباشد بلکه نسبت به کل داراییها است .
بدهیها را میتوان به دو گروه تقسیم کرد :
بدهیهای جاری : این بدهیها اقلامی هستند ، که انتظار میرود از محل داراییهای جاری ، در طی یک سال و یا یک دوره عملیاتی از تاریخ تنظیم ترازنامه ( هرکدام که طولانیتر است ) تأییدیه گردند و یا به بدهیهای جاری دیگری تبدیل شوند . از جمله این بدهیها میتوان به حسابهای پرداختنی ، اسناد پرداختنی ، هزینههای پرداختنی ( حقوق پرداختنی ، اجاره پرداختنی و ... ) ، پیش دریافتهای درآمد ، اقساط پرداختنی مربوط به بدهیهای بلند مدت که در دوره آتی باید پرداخت گردند را نام برد .
بدهیهای بلند مدت : این بدهیها ، همانطور که از نامشان پیداست ، دارای موعد پرداختی بیش از یک دوره مالی میباشند . وامهای دریافتی درازمدت و اوراق قرضهای که یک موسسه برای رفع نیازهای مالی منتشر مینماید و تحت عنوان اوراق قرضه پرداختنی در حسابها منعکس میگردند ، از این نوع بدهیها میباشند