PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : تجلی قرآن در شعر و ادب فارسی



نارون1
31st August 2012, 11:09 PM
سیّد محمّد راستگو





ناصر خسرو، شاعر بزرگ سدهٔ پنجم، شاعری مسلمان و معتقد است، در كار دین‌داری سخت استوار و جدی. شعر او نیز ابزاری است در راه گسترش ایمان و اعتقاد دینی، نه وسیله‌ای برای سخنوری و هنرنمایی، از این روی، بسیار طبیعی است كه او بیشتر از شاعران دیگر به قرآن و حدیث و آموزه‌های دینی رو كند و از آنها در شعر خویش یاری گیرد و دیوان خویش را از متون دینی سیراب سازد. اینك نمونه‌هایی از بهره‌گیری‌های او از قرآن مجید:



ایزد زی خویش همی خواندت
ای شـده فتـنـه به زمیـن وزمان


دیوان، ص 14



مضمون مصرع نخست، یعنی این كه خداوند آدمیان را به سوی خویش می‌خواند، برگرفته است از آیاتی چون: «واللّهُ یَدعُوا اِلی دارِالسلامِ...؛ و خداوند [مردمان را] به سرای سلامت دعوت می‌كند». (سورهٔ یونس، آیهٔ 25)؛ «...واللّهُ یَدعُوا اِلی الجنة...؛ خداوند [آدمیان را] به بهشت فرامی‌خواند». (سورهٔ بقره، آیهٔ 221)؛ «...اَجیبوا داعیَ اللّهِ وَ آمِنوا بِهِ یَغفِر لَكُم مِن ذُنُوبِكُم وَ یُجرِكُم مِن عَذابٍ اَلیم. و مَن لا یُجِب داعِیَ اللّهِ فَلَیس بِمُعجِزٍ فی الاَرضِ وَ لَیسَ لَهُ مِنُ دُونِهِ اَولیاءُ اُولئك فی ضَلالٍ مُبین؛ پیك [وپیام] خدا را بپذیرید و به او بگرایید تا گناهانتان را ببخشاید و از عذابی دردناك رهاتان نماید. آنان كه پیك و پیام خدا را نپذیرند، نمی‌توانند در زمین خدا را درمانده كنند [و خودرا رها سازند] وجز خدا پناه‌دهنده و سروری ندارند. اینان در گمراهی آشكار‌اند». (سورهٔ احقاف، آیات‌31 و 32)





٭٭٭


راه تو زی خیر و شر هردو گشاده است
خـواهـی ایـدون گرای و خواهی ایدون

دیوان، ص 8




مصرع نخست كه هر دو راه خیر و شر را به روی انسان گشاده می‌داند، برگرفته از آیاتی است مانند: « اِنّا هَدَیناهُ السَبیلَ امّا شاكِراً وَ اِمّا كَفُوراً؛ راه را به او نموده‌ایم، یا سپاس می‌گذارد [و به راه حق می‌رود] و یا ناسپاسی می‌كند [ و به باطل می‌گراید] ». (سورهٔ دهر، آیهٔ 30)

و مصرع دوم كه می‌گوید: خواه چنین باشی و خواه چنان، [ایدون، یعنی چنین] بیشتر با این آیه هم سمت و سو است: « وَ قل الحقُّ مِن رَبِّكُم فَمَن شاءَ فَلیُؤمن وَ من شاء فلیَكفُر...؛ بگو: حق از خدای شماست. پس هركه خواهد ایمان آرد و هركه خواهد كفر ورزد». (سورهٔ كهف، آیهٔ 29)




٭٭٭




جان تو از بهر عبادت شده است
بسته در ایـن خانهٔ پـر استخـوان

دیوان، ص 15





«خانهٔ پراستخوان» كنایه از اندام استخوانی آدمی است و سخن بیت این است كه جان آدمی در جسم استخوانی او خانه گرفته تا بندگی خدا كند. این نكته الهامی آشكار از این آیهٔ قرآنی است: «وَ ما خَلَقتُ الجِنَّ وَ الاِنسَ اِلاّ لِیَعبُدون؛ ما جنّ و انس را نیافریدیم جز برای عبادت و بندگی». (سورهٔ ذاریات، آیهٔ 56)






٭٭٭

هركس كه نیلفنجد او بصیرت
فرداش به محشر بصـر نباشد

دیوان، ص 360




«نیلفنجد» یعنی نیندوزد، از مصدر «الفنجیدن» به معنی اندوختن كه در گذشته به كار می‌رفته و كم كم از رواج افتاده است. پیام بیت این است كه: هركس امروز در دنیا بصیرت و بینایی نیندوزد و از كوردلی بیرون نیاید، فردا در قیامت نیز كور خواهد بود. الهامی آشكار از این آیهٔ قرآنی است: «وَ مَن كانَ فی هذِهِ اَعمی فَهُوَ فی الاَخِرةِ اَعمی وَ اَضَلُّ سبیلا؛ هر كس در این دنیا كور باشد [و حق را نبیند] در آخرت نیز كور خواهد بودو راه گم كرده‌تر».

(سورهٔ اسراء، آیهٔ 72)


همین نكته در بیت دیگری از ناصر خسرو این‌گونه آمده است:

آنجا به پیش خود ندهدت بارت
گر چشم و گوش تو نبری ز ایدر

٭ دیوان، ص 45

٭«ایدر» یعنی اینجا و مقصود دنیاست.





و دربیت‌هایی از شاعرانی دیگر اینگونه:


گر نخواهی برد چشمی زین جهان
كـور میـری كــورخیــزی جاودان

عطار، مصیبت‌نامه، ص 267




هـركه امروز معایینـه رخ یار ندید
طفل راه است اگر منتظر فردا شد

عطار، دیوان، ص 192




هـركـه امـروز نبینــد اثـر قـدرت او
غالب آن است كه فرداش نبیند دیدار

سعدی، قصاید، ص 41

٭٭٭




كارهای چـپ و بـلایه مـكـن

كه به دست چپت دهند كتاب

دیوان، ص 29


این كه هركس كار چپ و بلایه یعنی كار ناروا ونادرست، انجام دهد در قیامت كتاب یعنی كارنامهٔ اعمالش را به دست چپش می‌دهند. و این نشان بیچارگی و بد عاقبتی اوست برگرفته از این آیهٔ قرآنی است:«وَ امّا مَن اُوتیَ كِتابَهُ بِشِمالِهِ فَیَقُولُ یا لَیتَنی لَم اُوتَ كِتابیَه وَ لَم اَدرِما حَسابیَه؛ اما آن كه كارنامه‌اش را به دست چپش دهند، گوید: ای كاش كارنامه‌ام را نمی‌دادند و حسابم را نمی‌رسیدند». (سورهٔ حاقه، آیهٔ 25) یعنی آن چنان كارنامهٔ خود را سیاه و آیندهٔ خویش را تباه می‌بیند كه آرزو می‌كند كاش آن را ندیده بود.


٭٭٭




چون از آن روز بر نینـدیشی

كه بریده شود در او انـساب

دیوان، ص 29

پیام بیت هشداری است به انسان‌های غفلت‌زده كه چرا به یاد قیامت نیستند واز آن روز نمی‌ترسند؟ روزی كه در آن روز نسب‌ها بریده می‌شود یعنی پیوندها و خویشی‌ها از میان برمی‌خیزد و چنان هول‌انگیز است كه پدر پسر را نمی‌شناسد و مادر دختر را و برادر خواهر را. واین ویژگی قیامت برگرفته از این آیهٔ قرآنی است:«فَاِذا نُفِخَ فی الصُورِ فَلا اَنسابَ بَینَهم؛ چون در صور دمیده شود[و قیامت برپا گردد] در آن روز پیوند و خویشی از میان آنان [مردم] برمی‌خیزد». (سورهٔ‌مؤمنون، آیهٔ 101)



٭٭٭




كه را نایـد گـران امروز رفتن بر ره طاعت


گران آید مرآنكس را به روز حشر میزان‌ها

دیوان، ص 444

مفهوم بیت این است كه هركس امروز در این دنیا بندگی خدا و اطاعت پروردگار بر او گران یعنی سخت وناگوار نباشد، فردا در قیامت میزان اعمالش گران و سنگین خواهد بود و سنگینی میزان اعمال در قیامت نشان سعادت و رستگاری آدمی است، نكته‌ای كه در این آیهٔ شریفه آمده است: «والوَزنُ یَومئذٍ الحقُّ فَمَن ثَقُلَت مَوازینُهُ فاولئكَ هُمُ المُفلِحُون؛ آن روز [قیامت] سنجیدن و حساب‌رسی اعمال حق است. آنان كه سنجیده‌هایشان سنگین آید، رستگاران‌اند». (سورهٔ اعراف، آیهٔ 8)



٭٭٭




فردا زین خواب چو آگه شوی

سـود نداردت خـروش و زیان

دیوان، ص 14

پیام بیت هشداری است به كسانی كه در دنیا عمر را به خواب غفلت می‌گذرانند و برای فردای خویش چیزی نمی‌اندوزند، چون قیامت شود و از خواب دنیا بیدار شوند، می‌بینند كه فرصتشان پایان پذیرفته و عاقبتشان تباه شده و فریاد و خروششان نیز سودی ندارد، هشداری كه در این آیهٔ قرآنی آمده است: « فَیَومَئذٍ لا یَنفَعُ الذین ظَلَمُوا مَعذِرَتُهُم وَ هُم لا یُستَعتبُونَ؛ در آن روز عذرخواهی ستمگران سودشان ندهد و پوزششان پذیرفته نشود». (سورهٔ روم، آیهٔ 57)



٭٭٭


چون كه نیندیشی از آن روز جمع


كانـجـا باشنـد كِهـان و مِـهـان

دیوان، ص 14


این بیت نیز هشداری است در بارهٔ روز قیامت واز یاد نبردن آن، روزی كه كِهان و مِهان یعنی خرد و كلان، بزرگ و كوچك، همه در آن روز در پیشگاه خداوند گرد می‌آیند، واز اینرو آن را «روز‌جمع» نامیده‌اند. «روز جمع» ترجمهٔ عبارت قرآنی «یوم الجمع» است كه در این آیه آمده است: «وَ كَذلك اَوحَینا الَیكَ قرآناً عربیّاً لِتُنذِرَ اُمَّ القُری وَ مَن حَولَها وَ تُنذِرَ یَومَ الجَمع لا رَیبَ فِیهِ فَریق فی الجَنّةِ و فَریق فی السَعیرِ؛ و بدینگونه قرآنی عربی بر تو وحی كردیم تا مردم مكّه و پیرامونیان آن را هشدار دهی، نیز [مرم را] از روز جمع كه شكّی در آن نیست هشدار دهی، [روزی كه آشكار می‌شود] گروهی ازمردم در بهشت‌اندو گروهی دیگر در دوزخ». (سوره شعرا، آیه 7)


ناصر خسرو را می‌توان شاعری خوش اقبال وبد اقبال خواند، زیرا از یك طرف پیوسته به سبب مغایرت افكار و خط مشی مذهبی‌اش با بزرگان و مردمان زمان، مطرود و آواره بود و از طرفی این طردها، تبعیدها و آوارگی‌ها او را صاحب اندیشه‌های تازه كرد.


اما نه نیش جگر خراش محنت دوران او را از پای در آورد و نه از راه رفته بازگشت. نه دست گدایی و التماس پیش اشراف برد و نه در باقی عمر چون شاعران كم جنبه از این ستمی كه بر او رفته بود اشك ریخت و نالید.


او آموخت كه شعر شاعران جیره خوار زیبنده گردن اشراف و دنیادوستان است و لذا راضی نشد گوهر گران‌بهای زبان فارسی را به پای زالو صفتان بریزد. محقرانه در دره‌ی «یمگان» زیست و به دیگران نیز آموخت كه به مدح خودكامان نپردازند، قبل از او كسی چنین نكرده بود. آیا بعد از او كسی یافت می‌شود كه از سفره رنگین متمولان چشم پوشد؟ این چشم برگرفتن محتاج دانش اجتماعی و شناخت روابط ظالم و مظلوم است، كه خیلی از درك آن عاجز یا خود را به نادانی می‌زنند.


در شماره قبل قسمت اوّل تجلی آیات قرآن در اشعار وی را كه توسط محقق گرانمایه آقای سید محمد راستگو تهیه شده بود خواندیم، در این شماره دوّمین و آخرین بخش آن را تقدیم خوانندگان می‌شود.




٭٭٭٭٭٭

آن دان به یقین كه هرچه كرده ‌ستی امروز به محشر آن فراخوانی

دیوان، ص 59


بیت هشداری می‌دهد كه ای انسان! بدان كه آنچه امروز در دنیا انجام می‌دهی، همه را در قیامت در نامهٔ اعمال خویش می‌بینی و می‌خوانی كه الهامی است از این آیهٔ شریفه: «وَ كُلّ اِنسان اَلزَمناهُ طائِرَهُ فی عُنُقِهِ وَ نُخرِجُ لَهُ یَومَ القیامةِ كِتاباً یَلقاهُ مَنشورا. اِقرَأ كَتابَكَ كَفی بِنَفسِكَ الیَومَ عَلَیكَ حَسیباً؛ و سرنوشت هركس را به گردن او آویخته‌ایم، و در روز قیامت برای هركس كارنامه‌ای بیرون آوریم كه آن را گشوده یابد [و گوییم] كارنامه‌ات را بخوان، امروز حساب‌رسی خودت برای تو بس است». (سوره اسراء، آیات 13 و 14)



٭٭٭




زان روز بتـرس كانـدر او پیـدا آیــد همـه كـارهای پـنـهانـی

پوشیـده نمانـد آن زمـان كاری كان را تو هـمی كنون بپوشانی

زان روز كه جز خدای سبحان را بر كـس نرود زخلـق سلطانـی

زان روز كـه هـول او بـریـزانـد نـور از مـه و زآفتاب رخشـانی

وزچـرخ ستـارگـان فـرو ریزند چـون بـرگ رزان بـه بـاد آبانی

چون پشـم زده شده كُه و مردم همچون ملخان زبس پریشانی
دیوان، ص 59


این ابیات هشداری هستند به آدمی تا قیامت را از یاد نبرد، به آن بیندیشد و برای آن توشه‌ها فراهم سازد. بیت‌های اول و دوم بیانگر این ویژگی روز قیامت‌اند كه در آن روز همه چیز آشكارمی‌شود و هیچ چیز پنهان نمی‌ماند، نكته‌ای كه برگرفته از این آیهٔ قرآنی است: « یَومَ تُبلی السرائرُ؛ روزی كه پنهانی‌ها پیدا شود». (سوره طارق، آیه 9)


«یَومَ هم بارِزونَ لا یَخفی عَلی اللّهِ مِنهُم شیء؛ روزی كه آنان آشكار شوند [و نزد خدا آیند] چیزی از آنان بر خدا پوشیده نباشد». (سوره غافر، آیه 16)


و بیت سوم نشانگر این ویژگی قیامت است كه در آن روز هیچ كس توان و قدرتی ندارد و سلطنت و فرمانروایی تنها از آن خداوند است. نكته‌ای كه در این آیهٔ شریفه بدان اشاره‌ای آشكار شده است: «...لمن المُلك الیَوم لِلّهِ الواحِدِ القَهّار؛ [در قیامت ندا آید] فرمانروایی امروز از آن كیست؟ [پاسخ آید] از آن خدای یگانهٔ قهّار». (سوره غافر، آیه 16)


بیت‌های چهارم و پنجم نیز از این نشانه‌های قیامت سخن می‌گویند كه در آن روز، آفتاب و ماه تیره می‌شوند و ستارگان پراكنده می‌گردند، با الهام از این آیات قرآنی: «اِذا الشَمسُ كُوِّرَت و َاِذا النجومُ اِنكَََدَرَت؛ روزی كه خورشید تیره شود و ستارگان فرو میرند». (سوره تكویر، آیه 1و2) و این آیه كه درباره ماه می‌فرماید: «و خَسَفَ القَمَرُ؛ روزی كه ماه تاریك شود». (سوره قیامت، آیه8) و این آیه كه ستارگان را اینگونه توصیف می‌كند: «و َاِذا الكَواكِبُُ اِنتَثَرَت؛ روزی كه ستارگان پراكنده گردند». (سوره انفطار، آیه 2)


بیت ششم نیز از این ویژگی قیامت یاد كرده كه در آن روز، كوه‌ها با همهٔ صلابت و استواری چون پشم و پنبهٔ زده شده گردند و مردم از بسیاری هول و هراس و ترس و اضطراب چونان ملخ‌ها و پروانه، پراكنده و سرگردان گردند. چنان كه در این آیه آمده است:


«یَوَم یَكُونُ الناسُ كالفَراشِ المَبثُوثِ. و تَكُونُ الجِبالُ كَالعِهنِ المَنفُوشِ؛ روزی كه مردم چون پروانگان پراكنده باشند و كوه‌ها چون پشم‌زده باشند». (سوره قارعه، آیات 4 و 5)



٭٭٭ بـر آنـچه در دست داری شادمانـه مبـاش وز آنچه از كف تو رفت از آن دریغ مخور دیوان، ص 185 ترجمه‌واریست از این آیهٔ شریفه:« لِكَیلا تَأسَوا عَلی مافاتَكُم وَ لا تَفرحُوا بِما آتاكُم؛ زنهار كه برآنچه از دست دادید، دریغ مخورید و بر آنچه به شما داده‌اند شادی مكنید». (سوره حدید، آیه 23)


٭٭٭
خدایت یكی را به ده وعده كرد
بده گر نداری به دل در خلل

دیوان، ص 462


این كه خداوند وعده كرده كه یك خوبی را ده پاداش دهد، الهام گرفته از این آیه است: «مَن جاءَ بالحَسَنَةِ فَلَهٔ عَشرُ اَمثالِها؛ هر كس یك نیك بیاورد، برای اوست ده پاداش». (سوره انعام، آیه 161)


٭٭٭


بدِ من نیكی گردد چوكنم توبه
كه چنین كرد ایزد وعده به فرقانم

دیوان، ص 197


تبدیل شدن بدی‌های توبه‌كاران به نیكی، مژده‌ای است كه در این آیه آمده است: «مَن تابَ وَ آمَنَ وَ عَمَلَ صالِحاً فاولئك یُبَدِّلُ اللّهُ سَیّئاتِهم حَسَناتٍ؛ هركس توبه كند و ایمان آورد و كارنیكو كند، اینان‌اند كه خداوند بدی‌هایشان را به نیكی بدل می‌كند». (سوره فرقان، آیه 70)



٭٭٭


بـدان كـه بـر تـو گواهی دهند هر دو به حق
دوچشم هرچه بدید و دو گوش هرچه بشنود

دیوان، ص 32


گواهی دادن اندام‌های آدمی برآنچه در دنیا كرده‌اند، نكته‌ای است كه در این آیه بدان پرداخته شده: «یَومَ تَشهَدُ عَلیهم اَلسِنَتُهُم و اَیدیهم وَ اَرجُلُهم بِما كانوا یَعمَلون؛ روزی كه گواهی دهند برایشان زبانهاشان و دستهاشان و پاهاشان بدانچه كرده‌اند». (سوره نور، آیه 24)









* منبع : مجله بشارت / نشريه قرآني ويژه جوانان

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد