mehrab123
29th August 2012, 02:43 AM
سال 89
آه چه سالی بود
در میان کوچه های افکاِر متلاطم ، سرگردان
و از تمام معلمین پرورشی گریزان اما
اما
آنان در جستجوی من حتی...
می آمدند
تا اینکه
بالاخره
تسلیم شدم
دیگر نتوانستم بگریزم
وادار شدم بنویسم
درلابلای واژه ها حیران میگشتم
تا اینکه
شد تابستان
و نسیم بهار از جانب اصفهان
می امد
باز
گریزان
حیران
کوله بربستم
و
عظم سفر
شد مرا
......
جمال پرنورمان
بدیدن
رخ عالمان
جوان
و
جویای نام
منور گشت
......
شیرین بود
از ان
شیرین تر
اما
زیارت جمال
استاد بهمن رافعیhttps://encrypted-tbn0.google.com/images?q=tbn:ANd9GcTKpPZpmYObBz8p3KK0xKgZbA7AR0j0S 0mijzCMFUqzOtQYbgpG
به هرحال
بردیم ازین سفر
توشه ای
که قله ای از شعر بود
و
هزاران...
که این شد
خنده آب از اخم سنگ
https://encrypted-tbn3.google.com/images?q=tbn:ANd9GcRuY8TAvY8nZPMoGPV6paRGwiv64u6Xp XWjZrHT6assixw_AOUu
.......
کنار سنگچین چشمه
خنده ی اب، از اخم سنگ را
به تماشا نشسته ام
سالها
باسنگ زیستم
تا آب را تجربه کنم
هنوز
زندگی
از میان دندان های مرگ می خندد
آه چه سالی بود
در میان کوچه های افکاِر متلاطم ، سرگردان
و از تمام معلمین پرورشی گریزان اما
اما
آنان در جستجوی من حتی...
می آمدند
تا اینکه
بالاخره
تسلیم شدم
دیگر نتوانستم بگریزم
وادار شدم بنویسم
درلابلای واژه ها حیران میگشتم
تا اینکه
شد تابستان
و نسیم بهار از جانب اصفهان
می امد
باز
گریزان
حیران
کوله بربستم
و
عظم سفر
شد مرا
......
جمال پرنورمان
بدیدن
رخ عالمان
جوان
و
جویای نام
منور گشت
......
شیرین بود
از ان
شیرین تر
اما
زیارت جمال
استاد بهمن رافعیhttps://encrypted-tbn0.google.com/images?q=tbn:ANd9GcTKpPZpmYObBz8p3KK0xKgZbA7AR0j0S 0mijzCMFUqzOtQYbgpG
به هرحال
بردیم ازین سفر
توشه ای
که قله ای از شعر بود
و
هزاران...
که این شد
خنده آب از اخم سنگ
https://encrypted-tbn3.google.com/images?q=tbn:ANd9GcRuY8TAvY8nZPMoGPV6paRGwiv64u6Xp XWjZrHT6assixw_AOUu
.......
کنار سنگچین چشمه
خنده ی اب، از اخم سنگ را
به تماشا نشسته ام
سالها
باسنگ زیستم
تا آب را تجربه کنم
هنوز
زندگی
از میان دندان های مرگ می خندد