مهرگان دخت کورش
27th August 2012, 01:10 PM
پژوهشهاي زبانشناسي يک متخصص زبانهاي خاور نزديک روي دو قطعه استخوان فسيل شده اسب که در موزه شهر ممنوعه نگهداري ميشوند، منجر به شناسايي نسخه چيني منشور کورش شد. گفته ميشود که قدمت اين استخوانها به دوره سلطنت هخامنشيان بازميگردد و مطالعه روي نوشتههاي اين کتيبه همچنان ادامه دارد...
مدتهاست کپي چيني توليدات مختلف، از وسايل برقي گرفته تا انواع خشکبار، بازار ايران را فتح کرده است؛ اما اين بار چينيها محصولي را در حوزه باستان شناسي رو کرده اند: «نسخه چيني منشور کوروش». اما اين محصول چيني برخلاف ساير محصولات آنان ظاهراً اصل است و تاريخ ساخت آن احتمالا به حدود سال هاي حکمراني کوروش هخامنشی بازمي گردد.
منشور روي استخوان
دو قطعه استخوان فسيل شده اسب بهتازهگي در چين شناسايي شده که از قرار معلوم حاوي رونوشتي خلاصه شده از منشور کوروش هستند که در ازاء هر 20 نگاره ميخي استوانه کوروش يک نگاره دارد.
در ابتدا تصور ميرفت اين استخوانها تقلبي باشند، اما "ايروينگ فينکل"، از متخصصان خطوط خاور نزديک باستان در موزه بريتانيا، اعتقاد دارد که آنها اصل هستند. اين کشف سابقه ارتباط ايران را با چين چند قرن عقبتر ميبرد.
باستانشناس ايراني کاميار عبدي درباره اهميت اين کشف ميگويد: «البته هنوز بايد منتظر نظر ديگر زبانشناسان و بررسيهاي آزمايشگاهي در مورد اصالت اين اثر باشيم، اما اگر اصل باشد اين کشف مهم تحولي عظيم را در ديدگاههاي ما در زمينه ارتباط بين خاورنزديک، بويژه سلسله هخامنشي و چين درهزاره اول قبل از ميلاد، بويژه در زمان سلسله ژوي شرقي، به دنبال خواهد داشت.»
تا پيش از اين مدرک مستقيمي مبني بر ارتباط هخامنشيان با چين در دست نبود. با اين کشف تاريخ ارتباط بين ايران و چين از دوره سلسله اشکاني در ايران و سلسله هان در چين پيشتر و به زمان سلسله هخامنشي در ايران و سلسله ژوي شرقي در چين باز ميگردد.
داستان کشف
اين دو قطعه استخوان حکاکي شده در سالهاي 1935 و 1940 توسط «خو شن وي» طبيب سنتي چين خريداري شدند. خو فکر ميکرد اين دو قطعه حاوي اسنادي به خط کهن چيني است. در سال 1966 طي انقلاب فرهنگي چين او اين دو استخوان را براي جلوگيري از نابوديشان در خاک دفن کرد.
در سال 1985 خو اين دو استخوان را به شهر ممنوعه برد و به موزه کتيبههاي چين اهدا کرد. اما به تازهگي «وو يوهنگ» متخصص زبانهاي خاورنزديک باستان در موزه شهر ممنوعه تشخيص داد که نوشته روي فسيل باستاني بخشي از اعلاميه حقوق بشر کوروش و متعلق به ايران است.
تا پيش از تاييد اصالت اين دو قطعه تصور ميشد لوح کوروش نمونهاي منحصر به فرد و تک بوده است. اما طي سال جاري ميلادي پيدا شدن دو قطعه گل نبشته در مجموعه موزه بريتانيا که بخشي از اعلاميه کوروش هخامنشی بود اين باور را مخدوش کرد و اين احتمال را پيش کشيد که شايد چندين نسخه از اعلاميه کوروش وجود داشته است.
در ژوئن امسال با همکاري موزه چين خطوط روي اين دو قطعه کپي شده و براي مطالعه به موزه بريتانيا انتقال داده شد. به گفته فينکل نوشته روي اين دو قطعه با متن اصلي روي استوانه کوروش کمي تفاوت دارد، اما از لحاظ دستور زبان و آوانگاري درست است.
سرکشهاي سه گوش علائم روي استخوانها با استوانه کوروش متفاوت و بخش بالايي آن شبيه به حرف v است. اين نحوه نگارش در بابل رايج نبوده و احتمال توليد اين استخوان ها در ايران را افزايش ميدهد.
فينکل همچنين معتقد است متني که کپي کننده روي استخوانها به کار برده همان متن لوح کوروش نبوده اما نسخهاي متفاوت و ايراني از لوح بابلي است که مي توانسته نسخهاي از کتيبهاي سنگي، نوشته شده با جوهر روي چرم يا گل نشته باشد که در مکاني نامعلوم و به منظوري نامشخص در 2500 سال پيش از روي نسخه اصلي استوانه کوروش کپي شده است.
کاميار عبدي در اين زمينه افزود: «در اينکه منشور کورش متني بسيار مهم بوده ترديدي نيست، اما اهميت آن براي اتباع شاهنشاهي هخامنشي بوده. پس از اينکه اصالت اين يافتهها تأييد شد از نخستين پرسشهايي که بايد بدان پرداخت اين است که متن منشور کورش چگونه به چين راه يافته و چرا اين متن براي چينيها آنقدر اهميت داشته که آن را کپي کنند.»
مدتهاست کپي چيني توليدات مختلف، از وسايل برقي گرفته تا انواع خشکبار، بازار ايران را فتح کرده است؛ اما اين بار چينيها محصولي را در حوزه باستان شناسي رو کرده اند: «نسخه چيني منشور کوروش». اما اين محصول چيني برخلاف ساير محصولات آنان ظاهراً اصل است و تاريخ ساخت آن احتمالا به حدود سال هاي حکمراني کوروش هخامنشی بازمي گردد.
منشور روي استخوان
دو قطعه استخوان فسيل شده اسب بهتازهگي در چين شناسايي شده که از قرار معلوم حاوي رونوشتي خلاصه شده از منشور کوروش هستند که در ازاء هر 20 نگاره ميخي استوانه کوروش يک نگاره دارد.
در ابتدا تصور ميرفت اين استخوانها تقلبي باشند، اما "ايروينگ فينکل"، از متخصصان خطوط خاور نزديک باستان در موزه بريتانيا، اعتقاد دارد که آنها اصل هستند. اين کشف سابقه ارتباط ايران را با چين چند قرن عقبتر ميبرد.
باستانشناس ايراني کاميار عبدي درباره اهميت اين کشف ميگويد: «البته هنوز بايد منتظر نظر ديگر زبانشناسان و بررسيهاي آزمايشگاهي در مورد اصالت اين اثر باشيم، اما اگر اصل باشد اين کشف مهم تحولي عظيم را در ديدگاههاي ما در زمينه ارتباط بين خاورنزديک، بويژه سلسله هخامنشي و چين درهزاره اول قبل از ميلاد، بويژه در زمان سلسله ژوي شرقي، به دنبال خواهد داشت.»
تا پيش از اين مدرک مستقيمي مبني بر ارتباط هخامنشيان با چين در دست نبود. با اين کشف تاريخ ارتباط بين ايران و چين از دوره سلسله اشکاني در ايران و سلسله هان در چين پيشتر و به زمان سلسله هخامنشي در ايران و سلسله ژوي شرقي در چين باز ميگردد.
داستان کشف
اين دو قطعه استخوان حکاکي شده در سالهاي 1935 و 1940 توسط «خو شن وي» طبيب سنتي چين خريداري شدند. خو فکر ميکرد اين دو قطعه حاوي اسنادي به خط کهن چيني است. در سال 1966 طي انقلاب فرهنگي چين او اين دو استخوان را براي جلوگيري از نابوديشان در خاک دفن کرد.
در سال 1985 خو اين دو استخوان را به شهر ممنوعه برد و به موزه کتيبههاي چين اهدا کرد. اما به تازهگي «وو يوهنگ» متخصص زبانهاي خاورنزديک باستان در موزه شهر ممنوعه تشخيص داد که نوشته روي فسيل باستاني بخشي از اعلاميه حقوق بشر کوروش و متعلق به ايران است.
تا پيش از تاييد اصالت اين دو قطعه تصور ميشد لوح کوروش نمونهاي منحصر به فرد و تک بوده است. اما طي سال جاري ميلادي پيدا شدن دو قطعه گل نبشته در مجموعه موزه بريتانيا که بخشي از اعلاميه کوروش هخامنشی بود اين باور را مخدوش کرد و اين احتمال را پيش کشيد که شايد چندين نسخه از اعلاميه کوروش وجود داشته است.
در ژوئن امسال با همکاري موزه چين خطوط روي اين دو قطعه کپي شده و براي مطالعه به موزه بريتانيا انتقال داده شد. به گفته فينکل نوشته روي اين دو قطعه با متن اصلي روي استوانه کوروش کمي تفاوت دارد، اما از لحاظ دستور زبان و آوانگاري درست است.
سرکشهاي سه گوش علائم روي استخوانها با استوانه کوروش متفاوت و بخش بالايي آن شبيه به حرف v است. اين نحوه نگارش در بابل رايج نبوده و احتمال توليد اين استخوان ها در ايران را افزايش ميدهد.
فينکل همچنين معتقد است متني که کپي کننده روي استخوانها به کار برده همان متن لوح کوروش نبوده اما نسخهاي متفاوت و ايراني از لوح بابلي است که مي توانسته نسخهاي از کتيبهاي سنگي، نوشته شده با جوهر روي چرم يا گل نشته باشد که در مکاني نامعلوم و به منظوري نامشخص در 2500 سال پيش از روي نسخه اصلي استوانه کوروش کپي شده است.
کاميار عبدي در اين زمينه افزود: «در اينکه منشور کورش متني بسيار مهم بوده ترديدي نيست، اما اهميت آن براي اتباع شاهنشاهي هخامنشي بوده. پس از اينکه اصالت اين يافتهها تأييد شد از نخستين پرسشهايي که بايد بدان پرداخت اين است که متن منشور کورش چگونه به چين راه يافته و چرا اين متن براي چينيها آنقدر اهميت داشته که آن را کپي کنند.»