وحید 0319
25th August 2012, 11:35 PM
نگاهی به تزیین محراب
محراب در مسجد مکانی است برای پیشوای مذهبی هنگامی که نماز به صورت جماعت میگزارد. معمولاً در ضلع جنوبی دیوار مسجد رو به قبله نمازگزاران بنا میشود، گاهی از سطح صحن مسجد گودتر و گاهی در قسمتی از دیوار فرو رفته است. همان گونه که با آراستن گنبدها و منارهها و پوشش دیوار داخلی و خارجی مساجد در ایران پرداختهاند و کوشش میکردند که کمال ذوق و هنر را بر آنها بکاربرند، هنرمندان ایرانی محراب را عرصة هنرنمائی خود قرار داده تا قبله نمازگزاران خالی از لطایف هنری نماند و عابد را در خلوص و صفای عبادتش یاری دهد. به موازات تحولاتی که در هنر تزئینی ایران ، بعد از اسلام رخ داد محرابها هم از گوناگونی کم نظیری برخوردار شدند، چنانکه کمال هنر گچ بری و کاشی کاری در آراستن محرابها نمایان شده است.
● گچ بری
آثار موجود کهن در ایران نشان می دهد که هنرمندان ما از قرن سوم هجری به تزئین محراب توجه کرده اند و یک نمونه از آن، مسجد عتیق یا مسجد شیراز است که در سال ۲۸۱ هجری به دستور عمروبن لیث بنا شده و در اثر زلزله و علتهای دیگر چندین بار ویران و تجدید ساختمان گردیده است، و این موضوع تعیین و تشخیص شکل اصلی بنا را کمی دشوار می کند ولی از آثار مختصری که در قسمت جنوبی آن بجای مانده میتوان نکتههایی از نخستین بنا پیدا کرد. گچ بری عمیقی در قسمت زیر طاق محراب این مسجد به چشم می خورد که با طرح ساده گل، آراسته است، و از نظر آنکه پیرایه زیادی در آن نقشها مشاهده نمیشود زیبایی خاص یافته. محراب مسجد جامع نائین را هم با گچ بری تزئین کرده اند و در نقش آن از کثیر الاضلاعهای هشت ضلعی و اشکال هندسی ساده و گلهای مختلف استفاده شده است ریزه کاری زیاد در گچ بری آن وجود ندارد ولی نقشها از زیبایی بی بهره نیستند، و چون این گچ بری عمیق کنده شده و از ظرافت عاری است چنین تصور می شود که محراب به دورههایی که هنر گچ بری اولین قدمهای خود را بر میداشت متعلق باشد. درست است که محراب مسجد جامع نایین و شیراز از بعضی جهات شباهت زیادی با هم دارند، ولی به نظر میرسد که مسجد شیراز قدیمی تر از مسجد نایین باشد.
در نیریز دویست کیلومتری مشرق شیراز مسجدی است که شاید اواسط قرن چهارم هجری ساخته شده باشد، و محرابی دارد که بعداً اضافه شده و از نظر سادگی در طرح و زیبایی نقش حایز اهمیت است.
زیباترین و پیچیدهترین گچبریها درزمان سلجوقیان انجام گرفته است. در این عصر با کتیبههایی که نقشهای مفصل و پرکار داشتند اطراف محراب را میپوشاندند. قسمت بالا و اطراف طاق نوک تیز طاقچهای را، حاشیه احاطه کرده بود و معمولاً در بخش بالا حاشیه زیاد تری با نقشهای درشتتر گچبری میکردند. اطراف طاق مرکزی حاشیه مستطیلی منقوش می شد و طرحها عبارت بودند از نقوش اسلیمی، نقش مو و تاک و برگهائی که سوراخ شده و شکل لانه زنبور به خود گرفته بودند.
از محرابهای کهن دورة سلجوقی، محراب مدرسهُ خارجرد باید نام ببریم در حدود ۴۶۰ هجری (۱۰۶۸ میلادی) ساخته شده و محراب مسجد ملک کرمان در ۴۷۷ هجری (۹۶ـ۱۰۸۴ ) و محراب مشهور امامزاده کرار (۱۱۳۳ میلادی) .
کتیبه این محراب به خط نسخ نوشته شده و نخستین نمونه خط نسخ است که در تزیئنات محراب دیده می شود زیرا قبلاً خط کوفی را تقریباً استثناء بکار میبردهاند.
محراب جالب توجه دیگر که از آجر ساخته و گچبری شده در برسیان است که تاریخ ۵۲۸ هجری دارد و محراب زواره نزدیک اردستان که در۵۳۰ هجری (۱۱۳۵ میلادی) بنا شده است. در مسجد جامع اردستان ۵۵۵ هجری (۱۱۶۰ میلادی) سه محراب وجود دارد که از لحاظ زیبایی در تزیین یکی از دیگری بهتر است. در اینجا چند نوع نقش تزیینی اسلیمی با یکدیگر ترکیب شدهاند و یکی بروی دیگری قرار گرفته و زمینه از اسلیمی برجسته پوشیده شده است.
محراب گنبد علویان همدان را که بعضی متعلق به دورههای بعد میدانند پروفسور پوپ و پروفسور مینورسکی معتقدند که در زمان سلجوقیان بنا شده است. پروفسور پوپ میگوید [۳۶] «از نظر استادی و مهارت در اجرای طرحها , و زیبایی در جزییات نقش , این گچبری از شاهکارهای نوع خود محسوب میشود» میتوان گفت که نقش گچبری این مقبره با عالیترین نقشه قالی برابری میکند. حاشیه مزین خط کوفی دور طاقی که محراب در آن قرار دارد نیز خالی از لطف و ظرافت نیست. نظیر این کتیبة عالی در بیشتر مساجد اسلامی دیده شده که محض نمونه حاشیه کوفی مدرسة حیدریه قزوین را باید اشاره کرد که از شاهکارهای گچ بری کتیبه کوفی میباشد.
از زمان سلجوقیان در دماوند مسجدی بجا ی مانده که شاید تاریخ آن در حدود ۵۰۰ هجری باشد و محراب گچبری این مسجد بسیار قابل توجه و جالب نظر است.
در عهد مغول هم دست بکار تزیین محراب از گچ بری زدهاند و محراب مسجد جامع رضائیه از بهترین آثار این دوره محسوب است. این محراب بزرگ در زمان سلطنت اباقا در تاریخ ۶۷۶ هجری (۱۲۷۷میلادی) ساخته شده، بلندی آن ۷ متر و ۸۲ سانتیمتر و عرض ۵ مترو ۴۸ سانتیمتر است. گچبری بسیار زیبای آن شبیه به پارچه توری است، چند کتیبه جالب توجه در میان طرحهای گچی کنده شده است، بین ستونهای طرفین محراب این جمله نوشته شده«عمل عبدالمؤمن بن شرف شاه النقاش التبریزی فی شهر ربیع الآخرسنه ست و سبعین و ست مأه» که ترجمه آن این است: کار عبدالمومن پسر شرف شاه نقاش تبریزی مورخ ربیع الآخر سنه ۶۷۶ هجری (۱۲۷۷ میلادی ).
دو محراب با تزئین گچبری در بسطام باقیمانده که قابل ملاحظه است یکی از آنها محراب مرقد بایزید است که سطح داخلی آن نقش هندسی دارد دو کتیبه به خط نسخ بالای آن است و دور محراب کتیبه های خط کوفی سطح بزرگی را پوشانده است.
در مسجد جامع مرند محرابی دیگر با تزیین گچ بری موجود است که از نظر ساختمان در صف محرابهای خوب قرار نمیگیرد و کتیبهای روی آن است که آن را به زمان سلطنت ابوسعید نسبت میدهد«جدد من فواضل الفام السلطان الاعظم مالک الرقاب الامم ابوسعید بهادر خان خلد الله ملکه فی سنه احدی و ثلاثین و سبعمائه»تاریخ ۷۳۱ هجری (۱۳۳۰ ـ ۱۳۳۱ میلادی) و بین دو ستونی که طاق آن را نگاه میدارد نوشته شده . عمل الفقیر العبد الفقیر نظام بند گیر التبریزی
مسجد ورامین هم در تاریخ ۷۲۲ ـ ۷۲۶ هجری یعنی در زمان سلطنت ابوسعید پسر الجاتیو بنا شده است. در فضای زیر گنبد این مسجد محرابی است که گچ بری تزیینیاش فضای بسیار زیادی را اشغال کرده است، این محراب در زمان شاهرخ هنگام تعمیر مسجد ساخته شده و کاملاً تمام نشده است.
آثاری از تزیینات گچبری مربوط به عهد صفوی باقی مانده است که در جای خود مورد مطالعه میتواند باشد؛ یکی از آنها که به زمان شاه اسمعیل صفوی نسبت داده میشود مسجد جامع ساوه است. در محوطه زیر گنبد محراب، گچ بری قشنگی است که با رنگهای مختلف نقاشی شده. این گچبری را ابتدا با مادهای سفید رنگ پوشاندهاند تا زمینه را برای نقاشی مناسب کنند.
محراب دیگر در مسجد میدان ساوه است که گچبری شده است. محراب مسجد میدان ساوه به ظرافت و بزرگی محراب مسجد جامع نیست ولی چهار قسم کتیبه کوفی و نسخ روی آن تزیین و نقش کردهاند که محض همین کتیبهها محراب معروفی شده است.
● کاشی کاری
هنگامیکه در کاشان طریقه حرارت دادن به قطعات بزرگ سفال را آموختند محرابها را با سفال لعابی پوشاندند. از مشهورترین محرابهای کاشی کاری سه محراب در مرقد حضرت امام رضا در مشهد میباشد که عمل محمد بن ابیطاهر است ۶۱۲ هجری (۱۶ـ۱۲۱۵ میلادی). این شخص از خانواده های کاشانی بود که راز سفال سازی در آن خانواده از پدر به پسر به ارث میرسید.
محرابی در حرم حضرت رضا است که امضای ابوزید و تاریخ سال ۶۱۲ هجری دارد، این محراب با قدرت معماری طراحی شده، طاقهای هلالی تودرتو، ظاهر در هم پیچیده ای به آن داده، در خانههای محیط بر یکدیگر کتیبههایی بر جسته به رنگ کبود روشن دارد که در زمینه جالبی از برگهای مو، طلایی و سفید قرار گرفته و ستونها و هلالهایی به رنگ آبی فیروزه ای پیرامون این کتیبهها را پوشاندهاند این محراب روی هم رفته درخشندگی و جلوه زرینی دارد که در نگاه اول همه نقوش و خطوط را تحت الشعاع قرار میدهد.
از شاهکارهای سفال سازی کاشان محراب مسجد میدان این شهر است که فعلاً در مجموعه اسلامی موزه برلین حفظ میشود. از نوشته روی محراب چنین بر میآید که سازنده آن «حسن بن عرب شاه» است و در تاریخ ۶۲۳ هجری (۱۲۲۶ میلادی) زیور یافته است، گرچه از شهر کاشان نامی در آن نیست ولی تردیدی نیست که در آنجا ساخته شده است.
محراب امامزاده یحیی در ورامین چهل و یکسال بعد توسط «علی بن ابن طاهر» بنا شده شبیه محراب مسجد میدان کاشان است. علی بن محمد بن ابی طاهر سازندة محراب قم نیز بوده که تاریخ ۶۶۳ هجری (۱۲۶۴ میلادی) دارد، این محراب اکنون در موزة برلین است و صنعت کاشی کاری ایران را در اوج کمال خود نشان میدهد. طرح و نقش تزیینی آن عبارتست از انواع مختلف اشکال نباتی اسلیمی بعضی به تناسب بزرگ و برخی به تناسب کوچک، که زمینة کتیبهها را تشکیل می دهد و کتیبهها به رنگ آبی برجسته نقاشی شده است.
هنرمندان ایرانی کاشان از ترکیب نوشته و اشکال تزیینی به رنگ آبی و فیروزه ای که گاهی صاف و گاهی برجسته نقاشی میشد طرح تزیینی جدیدی برای کاشی بوجود آوردند که در تمام [۳۸] قرن هفتم و هشتم هجری (۱۳و۱۴ میلادی) آن را در قسمت مرکزی محرابها بکار میزدند که نمونههایی موجود است و بعضی از قطعات آنها در موزة «مترو پولتین» نیویورک حفظ میشود.
در تزیین پوششی ابنیه و عمارات و مساجد و مقابر کاشیهای جلا دار نیز بطور قابل ملاحظهای بکار میرفتند، این کاشیها ستاره شکل، صلیب شکل و یا مستطیل شکل بودند که در آراستن محراب و تزیین حاشیه نقش بزرگی را بازی میکردند. امامزاده یحیی در ورامین کاشیهای بشکل ستاره و صلیب دارد و تاریخ آنها ۶۶۱ (۱۲۶۲ میلادی ) و یا ۶۶۲ هجری است.
اما تزیین با کاشی معرق در اصفهان به حد اعلا پیشرفت و ترقی کرده بود و یکی از نمونههای آن مقبره بابا قاسم است که در سال ۲ـ۷۴۱ هجری توسط هنرمندی به نام «ابو الحسن طالوت دامغانی» بنا شده و محرابش کاملاً از سفال موزائیک پوشیده شده و طرح تزیینی آن اشکال و نقشهای نباتی است به رنگ سفید و آبی تیره و آبی روشن.
نزدیک مقبره بابا قاسم مدرسه امامی واقع شده که تاریخ ۷۵۵ هجری (۱۳۳۴ میلادی) دارد و محراب کم نظیر این مدرسه اکنون در موزة «مترو پولیتن» نیویورک نگاهداری میشود.
تزیین محراب مدرسه که نماینده صنعت سفال موزائیک در دورة مغول میباشد عبارت از کتیبهای در حاشیه حاوی آیات قرآن بخط کوفی که حروف بلند و مدور با اشکال نباتی و هندسی دارد. اشکال هندسی، در قسمت مرکزی و قسمت فوقانی بالای طاق محراب را پوشانیدهاند. رنگهای که در کاشیهای معرق بکار رفته عبارتند از سفید، آبی ، آبی فیروزه ای، پرتقالی و سبز. [۳۹]
زمینة طرح بطور کلی آبی است و طرح و اشکال جالب روی محراب که سبک و خصایص مغولی دارد بطرز خاصی بر زمینه جلوه میکند. از خصوصیات دیگر شیوه عهد مغول ترسیم اشکال نباتی و گل نیلوفر آبی به طرز طبیعی است.
از نمونههای دیگر کاشی موزائیک مسجد جامع اصفهان و مسجد یزد است که از محرابهای شگفت انگیز و عالی محسوب میشوند و در سال ۷۷۷ هجری(۱۳۷۵ میلادی) ساخته شده است نقشهای تزیینی چندین مسجد و مدرسه در اصفهان با کاشی معرق، از انواع بسیار ارزندهای هستند که بدورة صفوی متعلقاند و هنر شکفتهای که بر دیوارها و محرابها و گنبدها و منارهها شان جلوه میکند افتخاری است که هنرمندان ایرانی نصیب ما کردهاند. مسجد شاه اصفهان، مسجد شیخ لطف الله، مدرسه چهار باغ از نمونه های بزرگ و مشخصی این هنرند. مساجدی که نام برده شد صد سال بعد از مسجد ساوه ساخته شدند و هر دو در میدان نقش جهان قرار دارند. در سمت جنوب میدان نقش جهان سر در بزرگ مسجد شاه دیده می شود که از هر طرف مناره ای بزرگ دارد از فضای بزرگ زیر طاق بلند نوک تیز کاشی کاری، واردین بطرف راست متمایل میگردند و داخل در صحن مسجد میشوند. این صحن کاملاً در قسمت جنوب میدان قرار نگرفته بلکه در گوشهای از آن واقع میشود تا اینکه محراب مسجد بطرف قبله قرار گیرد. نقش کاشی موزائیک یا کاشی هفت رنگ محرابهای این مساجد کم نظیرند.
بر سطح داخلی محراب یکی از این مساجد درخت [۴۰] زندگی را نقش کردهاند که بسیار دلفریب است. کتیبهها با خطوط نسخ بلند نوشته شده اند که جلوه خاصی به دیوارها دادهاند.
محراب در مسجد مکانی است برای پیشوای مذهبی هنگامی که نماز به صورت جماعت میگزارد. معمولاً در ضلع جنوبی دیوار مسجد رو به قبله نمازگزاران بنا میشود، گاهی از سطح صحن مسجد گودتر و گاهی در قسمتی از دیوار فرو رفته است. همان گونه که با آراستن گنبدها و منارهها و پوشش دیوار داخلی و خارجی مساجد در ایران پرداختهاند و کوشش میکردند که کمال ذوق و هنر را بر آنها بکاربرند، هنرمندان ایرانی محراب را عرصة هنرنمائی خود قرار داده تا قبله نمازگزاران خالی از لطایف هنری نماند و عابد را در خلوص و صفای عبادتش یاری دهد. به موازات تحولاتی که در هنر تزئینی ایران ، بعد از اسلام رخ داد محرابها هم از گوناگونی کم نظیری برخوردار شدند، چنانکه کمال هنر گچ بری و کاشی کاری در آراستن محرابها نمایان شده است.
● گچ بری
آثار موجود کهن در ایران نشان می دهد که هنرمندان ما از قرن سوم هجری به تزئین محراب توجه کرده اند و یک نمونه از آن، مسجد عتیق یا مسجد شیراز است که در سال ۲۸۱ هجری به دستور عمروبن لیث بنا شده و در اثر زلزله و علتهای دیگر چندین بار ویران و تجدید ساختمان گردیده است، و این موضوع تعیین و تشخیص شکل اصلی بنا را کمی دشوار می کند ولی از آثار مختصری که در قسمت جنوبی آن بجای مانده میتوان نکتههایی از نخستین بنا پیدا کرد. گچ بری عمیقی در قسمت زیر طاق محراب این مسجد به چشم می خورد که با طرح ساده گل، آراسته است، و از نظر آنکه پیرایه زیادی در آن نقشها مشاهده نمیشود زیبایی خاص یافته. محراب مسجد جامع نائین را هم با گچ بری تزئین کرده اند و در نقش آن از کثیر الاضلاعهای هشت ضلعی و اشکال هندسی ساده و گلهای مختلف استفاده شده است ریزه کاری زیاد در گچ بری آن وجود ندارد ولی نقشها از زیبایی بی بهره نیستند، و چون این گچ بری عمیق کنده شده و از ظرافت عاری است چنین تصور می شود که محراب به دورههایی که هنر گچ بری اولین قدمهای خود را بر میداشت متعلق باشد. درست است که محراب مسجد جامع نایین و شیراز از بعضی جهات شباهت زیادی با هم دارند، ولی به نظر میرسد که مسجد شیراز قدیمی تر از مسجد نایین باشد.
در نیریز دویست کیلومتری مشرق شیراز مسجدی است که شاید اواسط قرن چهارم هجری ساخته شده باشد، و محرابی دارد که بعداً اضافه شده و از نظر سادگی در طرح و زیبایی نقش حایز اهمیت است.
زیباترین و پیچیدهترین گچبریها درزمان سلجوقیان انجام گرفته است. در این عصر با کتیبههایی که نقشهای مفصل و پرکار داشتند اطراف محراب را میپوشاندند. قسمت بالا و اطراف طاق نوک تیز طاقچهای را، حاشیه احاطه کرده بود و معمولاً در بخش بالا حاشیه زیاد تری با نقشهای درشتتر گچبری میکردند. اطراف طاق مرکزی حاشیه مستطیلی منقوش می شد و طرحها عبارت بودند از نقوش اسلیمی، نقش مو و تاک و برگهائی که سوراخ شده و شکل لانه زنبور به خود گرفته بودند.
از محرابهای کهن دورة سلجوقی، محراب مدرسهُ خارجرد باید نام ببریم در حدود ۴۶۰ هجری (۱۰۶۸ میلادی) ساخته شده و محراب مسجد ملک کرمان در ۴۷۷ هجری (۹۶ـ۱۰۸۴ ) و محراب مشهور امامزاده کرار (۱۱۳۳ میلادی) .
کتیبه این محراب به خط نسخ نوشته شده و نخستین نمونه خط نسخ است که در تزیئنات محراب دیده می شود زیرا قبلاً خط کوفی را تقریباً استثناء بکار میبردهاند.
محراب جالب توجه دیگر که از آجر ساخته و گچبری شده در برسیان است که تاریخ ۵۲۸ هجری دارد و محراب زواره نزدیک اردستان که در۵۳۰ هجری (۱۱۳۵ میلادی) بنا شده است. در مسجد جامع اردستان ۵۵۵ هجری (۱۱۶۰ میلادی) سه محراب وجود دارد که از لحاظ زیبایی در تزیین یکی از دیگری بهتر است. در اینجا چند نوع نقش تزیینی اسلیمی با یکدیگر ترکیب شدهاند و یکی بروی دیگری قرار گرفته و زمینه از اسلیمی برجسته پوشیده شده است.
محراب گنبد علویان همدان را که بعضی متعلق به دورههای بعد میدانند پروفسور پوپ و پروفسور مینورسکی معتقدند که در زمان سلجوقیان بنا شده است. پروفسور پوپ میگوید [۳۶] «از نظر استادی و مهارت در اجرای طرحها , و زیبایی در جزییات نقش , این گچبری از شاهکارهای نوع خود محسوب میشود» میتوان گفت که نقش گچبری این مقبره با عالیترین نقشه قالی برابری میکند. حاشیه مزین خط کوفی دور طاقی که محراب در آن قرار دارد نیز خالی از لطف و ظرافت نیست. نظیر این کتیبة عالی در بیشتر مساجد اسلامی دیده شده که محض نمونه حاشیه کوفی مدرسة حیدریه قزوین را باید اشاره کرد که از شاهکارهای گچ بری کتیبه کوفی میباشد.
از زمان سلجوقیان در دماوند مسجدی بجا ی مانده که شاید تاریخ آن در حدود ۵۰۰ هجری باشد و محراب گچبری این مسجد بسیار قابل توجه و جالب نظر است.
در عهد مغول هم دست بکار تزیین محراب از گچ بری زدهاند و محراب مسجد جامع رضائیه از بهترین آثار این دوره محسوب است. این محراب بزرگ در زمان سلطنت اباقا در تاریخ ۶۷۶ هجری (۱۲۷۷میلادی) ساخته شده، بلندی آن ۷ متر و ۸۲ سانتیمتر و عرض ۵ مترو ۴۸ سانتیمتر است. گچبری بسیار زیبای آن شبیه به پارچه توری است، چند کتیبه جالب توجه در میان طرحهای گچی کنده شده است، بین ستونهای طرفین محراب این جمله نوشته شده«عمل عبدالمؤمن بن شرف شاه النقاش التبریزی فی شهر ربیع الآخرسنه ست و سبعین و ست مأه» که ترجمه آن این است: کار عبدالمومن پسر شرف شاه نقاش تبریزی مورخ ربیع الآخر سنه ۶۷۶ هجری (۱۲۷۷ میلادی ).
دو محراب با تزئین گچبری در بسطام باقیمانده که قابل ملاحظه است یکی از آنها محراب مرقد بایزید است که سطح داخلی آن نقش هندسی دارد دو کتیبه به خط نسخ بالای آن است و دور محراب کتیبه های خط کوفی سطح بزرگی را پوشانده است.
در مسجد جامع مرند محرابی دیگر با تزیین گچ بری موجود است که از نظر ساختمان در صف محرابهای خوب قرار نمیگیرد و کتیبهای روی آن است که آن را به زمان سلطنت ابوسعید نسبت میدهد«جدد من فواضل الفام السلطان الاعظم مالک الرقاب الامم ابوسعید بهادر خان خلد الله ملکه فی سنه احدی و ثلاثین و سبعمائه»تاریخ ۷۳۱ هجری (۱۳۳۰ ـ ۱۳۳۱ میلادی) و بین دو ستونی که طاق آن را نگاه میدارد نوشته شده . عمل الفقیر العبد الفقیر نظام بند گیر التبریزی
مسجد ورامین هم در تاریخ ۷۲۲ ـ ۷۲۶ هجری یعنی در زمان سلطنت ابوسعید پسر الجاتیو بنا شده است. در فضای زیر گنبد این مسجد محرابی است که گچ بری تزیینیاش فضای بسیار زیادی را اشغال کرده است، این محراب در زمان شاهرخ هنگام تعمیر مسجد ساخته شده و کاملاً تمام نشده است.
آثاری از تزیینات گچبری مربوط به عهد صفوی باقی مانده است که در جای خود مورد مطالعه میتواند باشد؛ یکی از آنها که به زمان شاه اسمعیل صفوی نسبت داده میشود مسجد جامع ساوه است. در محوطه زیر گنبد محراب، گچ بری قشنگی است که با رنگهای مختلف نقاشی شده. این گچبری را ابتدا با مادهای سفید رنگ پوشاندهاند تا زمینه را برای نقاشی مناسب کنند.
محراب دیگر در مسجد میدان ساوه است که گچبری شده است. محراب مسجد میدان ساوه به ظرافت و بزرگی محراب مسجد جامع نیست ولی چهار قسم کتیبه کوفی و نسخ روی آن تزیین و نقش کردهاند که محض همین کتیبهها محراب معروفی شده است.
● کاشی کاری
هنگامیکه در کاشان طریقه حرارت دادن به قطعات بزرگ سفال را آموختند محرابها را با سفال لعابی پوشاندند. از مشهورترین محرابهای کاشی کاری سه محراب در مرقد حضرت امام رضا در مشهد میباشد که عمل محمد بن ابیطاهر است ۶۱۲ هجری (۱۶ـ۱۲۱۵ میلادی). این شخص از خانواده های کاشانی بود که راز سفال سازی در آن خانواده از پدر به پسر به ارث میرسید.
محرابی در حرم حضرت رضا است که امضای ابوزید و تاریخ سال ۶۱۲ هجری دارد، این محراب با قدرت معماری طراحی شده، طاقهای هلالی تودرتو، ظاهر در هم پیچیده ای به آن داده، در خانههای محیط بر یکدیگر کتیبههایی بر جسته به رنگ کبود روشن دارد که در زمینه جالبی از برگهای مو، طلایی و سفید قرار گرفته و ستونها و هلالهایی به رنگ آبی فیروزه ای پیرامون این کتیبهها را پوشاندهاند این محراب روی هم رفته درخشندگی و جلوه زرینی دارد که در نگاه اول همه نقوش و خطوط را تحت الشعاع قرار میدهد.
از شاهکارهای سفال سازی کاشان محراب مسجد میدان این شهر است که فعلاً در مجموعه اسلامی موزه برلین حفظ میشود. از نوشته روی محراب چنین بر میآید که سازنده آن «حسن بن عرب شاه» است و در تاریخ ۶۲۳ هجری (۱۲۲۶ میلادی) زیور یافته است، گرچه از شهر کاشان نامی در آن نیست ولی تردیدی نیست که در آنجا ساخته شده است.
محراب امامزاده یحیی در ورامین چهل و یکسال بعد توسط «علی بن ابن طاهر» بنا شده شبیه محراب مسجد میدان کاشان است. علی بن محمد بن ابی طاهر سازندة محراب قم نیز بوده که تاریخ ۶۶۳ هجری (۱۲۶۴ میلادی) دارد، این محراب اکنون در موزة برلین است و صنعت کاشی کاری ایران را در اوج کمال خود نشان میدهد. طرح و نقش تزیینی آن عبارتست از انواع مختلف اشکال نباتی اسلیمی بعضی به تناسب بزرگ و برخی به تناسب کوچک، که زمینة کتیبهها را تشکیل می دهد و کتیبهها به رنگ آبی برجسته نقاشی شده است.
هنرمندان ایرانی کاشان از ترکیب نوشته و اشکال تزیینی به رنگ آبی و فیروزه ای که گاهی صاف و گاهی برجسته نقاشی میشد طرح تزیینی جدیدی برای کاشی بوجود آوردند که در تمام [۳۸] قرن هفتم و هشتم هجری (۱۳و۱۴ میلادی) آن را در قسمت مرکزی محرابها بکار میزدند که نمونههایی موجود است و بعضی از قطعات آنها در موزة «مترو پولتین» نیویورک حفظ میشود.
در تزیین پوششی ابنیه و عمارات و مساجد و مقابر کاشیهای جلا دار نیز بطور قابل ملاحظهای بکار میرفتند، این کاشیها ستاره شکل، صلیب شکل و یا مستطیل شکل بودند که در آراستن محراب و تزیین حاشیه نقش بزرگی را بازی میکردند. امامزاده یحیی در ورامین کاشیهای بشکل ستاره و صلیب دارد و تاریخ آنها ۶۶۱ (۱۲۶۲ میلادی ) و یا ۶۶۲ هجری است.
اما تزیین با کاشی معرق در اصفهان به حد اعلا پیشرفت و ترقی کرده بود و یکی از نمونههای آن مقبره بابا قاسم است که در سال ۲ـ۷۴۱ هجری توسط هنرمندی به نام «ابو الحسن طالوت دامغانی» بنا شده و محرابش کاملاً از سفال موزائیک پوشیده شده و طرح تزیینی آن اشکال و نقشهای نباتی است به رنگ سفید و آبی تیره و آبی روشن.
نزدیک مقبره بابا قاسم مدرسه امامی واقع شده که تاریخ ۷۵۵ هجری (۱۳۳۴ میلادی) دارد و محراب کم نظیر این مدرسه اکنون در موزة «مترو پولیتن» نیویورک نگاهداری میشود.
تزیین محراب مدرسه که نماینده صنعت سفال موزائیک در دورة مغول میباشد عبارت از کتیبهای در حاشیه حاوی آیات قرآن بخط کوفی که حروف بلند و مدور با اشکال نباتی و هندسی دارد. اشکال هندسی، در قسمت مرکزی و قسمت فوقانی بالای طاق محراب را پوشانیدهاند. رنگهای که در کاشیهای معرق بکار رفته عبارتند از سفید، آبی ، آبی فیروزه ای، پرتقالی و سبز. [۳۹]
زمینة طرح بطور کلی آبی است و طرح و اشکال جالب روی محراب که سبک و خصایص مغولی دارد بطرز خاصی بر زمینه جلوه میکند. از خصوصیات دیگر شیوه عهد مغول ترسیم اشکال نباتی و گل نیلوفر آبی به طرز طبیعی است.
از نمونههای دیگر کاشی موزائیک مسجد جامع اصفهان و مسجد یزد است که از محرابهای شگفت انگیز و عالی محسوب میشوند و در سال ۷۷۷ هجری(۱۳۷۵ میلادی) ساخته شده است نقشهای تزیینی چندین مسجد و مدرسه در اصفهان با کاشی معرق، از انواع بسیار ارزندهای هستند که بدورة صفوی متعلقاند و هنر شکفتهای که بر دیوارها و محرابها و گنبدها و منارهها شان جلوه میکند افتخاری است که هنرمندان ایرانی نصیب ما کردهاند. مسجد شاه اصفهان، مسجد شیخ لطف الله، مدرسه چهار باغ از نمونه های بزرگ و مشخصی این هنرند. مساجدی که نام برده شد صد سال بعد از مسجد ساوه ساخته شدند و هر دو در میدان نقش جهان قرار دارند. در سمت جنوب میدان نقش جهان سر در بزرگ مسجد شاه دیده می شود که از هر طرف مناره ای بزرگ دارد از فضای بزرگ زیر طاق بلند نوک تیز کاشی کاری، واردین بطرف راست متمایل میگردند و داخل در صحن مسجد میشوند. این صحن کاملاً در قسمت جنوب میدان قرار نگرفته بلکه در گوشهای از آن واقع میشود تا اینکه محراب مسجد بطرف قبله قرار گیرد. نقش کاشی موزائیک یا کاشی هفت رنگ محرابهای این مساجد کم نظیرند.
بر سطح داخلی محراب یکی از این مساجد درخت [۴۰] زندگی را نقش کردهاند که بسیار دلفریب است. کتیبهها با خطوط نسخ بلند نوشته شده اند که جلوه خاصی به دیوارها دادهاند.