A.L.I
19th February 2009, 05:49 PM
مشروح مصاحبه دكتر سيد حسن هاشمي رييس بيمارستان نور با مجله گزيده مديريت (7/10/1387)
http://www.noorvision.com/images/doctors/hashemi.jpg
دکتر سید حسن هاشمی فوق تخصص قرنيه و سگمان قدامي
پيوند قرنيه، جراحي عيوب انكساري، كاتاراكت(آب مرواريد)
· انگيزه شما از تاسيس بيمارستان چشم پزشكي نور چه بود؟
انگيزه تاسيس بيمارستان نور به سابقه شكل گيري گروه چشم پزشكي نور در سال 1372 بر مي گردد.در آن مقطع شاهد فارغ التحصيلي افرادي بوديم كه رتبه نخست كنكور يا داراي بورد تخصص چشم پزشكي هستند اما چون ظرفيت استخدام در مراكز دانشگاهي وجود ندارد انرژي اين افراد هدر مي رفت يا بعضي كشور را ترك مي كرد ند. بنابراين اغلب كساني كه مي ماندند احساس سرخوردگي و خسارت مي كردند و بعضي اصلا مسير زندگي شان عوض مي شد. آن موقع فكر مي كردم كه اگر ما بتوانيم در بخش خصوصي مراكزي را در رشته هاي مختلف پزشكي ايجاد كنيم ، مي توانيم اين نيروها را جذب كنيم و خود اين ها مي توانند مراكز دانشگاهي را به چالش بكشند، با اين انگيزه ارزشمند گروه چشم پزشكي نور تشكيل شد.
فكر مي كرديم با ايجاد بخش خصوصي بتوانيم محدوديت هايي كه براي خريد و ورود و راه اندازي تجهيزات در مراكز دانشگاهي وجود دارد ، هم چنين تنگ نظري هايي كه در واگذاري كار به افراد جوان تر هست را بر طرف كنيم. بنابراين در آن مقاطع توانستيم خيلي از كارهاي جديدي كه امروزه در كشور به عنوان روش هاي برتر در تشخيص و درمان جراحي هاي چشم استفاده مي شود را راه اندازي كنيم و دوره هاي آموزشي براي چشم پزشكان برگزار كنيم.
همين عاملي شد براي اينكه كارمان توسط بقيه همكاران در سراسر كشور الگو برداري شود. اگر شما نگاه كنيد از آن تاريخ به بعد تعداد زيادي مراكز خصوصي تحت عنوان كلينيك هايي با عناوين مختلف يا مراكز جراحي محدود بوجود آمدند. معتقدم توجه ما به آموزش و پژوهش ، در خود باوري نيروهاي جواني كه فارغ التحصيل مي شدند ، تاثير زيادي داشت. يعني آنها متوجه شدند همه چيز استاد دانشگاه شدن نيست بلكه مي شود خارج از آن محيط هم بود و كار علمي و پژوهشي انجام داد و به نوعي حتي روي مراكز دانشگاهي هم اثر گذار بود. با وجود اينكه مطمئن بوديم ساخت و راه اندازي بيمارستان از نظر اقتصادي كار مقرون به صرفه اي نيست ولي براي ارتقاي سطح خدماتي كه مي داديم ، فكر مي كرديم لازم است بيمارستاني با اين مشخصاتي كه اكنون شما ملاحظه مي كنيد تاسيس شود و مشاهده مي كنيد در تمام رشته هاي فوق تخصصي چشم ، همكاران من مشغول ارايه خدمت به بيماران هستند.
در ابتداي راه به ارتقاي دانش خودمان و خدماتي كه به مردم ارايه مي كرديم توجه مي كرديم.يعني فكر مي كرديم اگر مي خواهيم سطح خدمت رساني ما افزايش پيدا كند ، مستلزم دو مقدمه است : يكي دانش و ديگري تجهيزات. البته به فضا هم توجه داشتيم.شما بايد اول دانش را مي داشتيد و بعد تجهيزات را مي آورديد و بعد سرويس خوبي ارايه مي داديد.به اين ترتيب اين چرخه شروع به كار كردن مي كرد.يعني سرمايه مي آمد و شما باز مي توانستيد در كنگره ها و مجامع بين المللي شركت كنيد ، ايده هاي جديد كسب كنيد ، آن ايده ها مي آمد و باز تبديل به سرمايه گذاري مي شد و به همين ترتيب اين چرخه كارمي كرد كه تا امروز هم به همين شكل بوده است.
مجموعه اين ها باعث ايجاد كار و ارتقاي دانش چشم پزشكي مي شد و در كنارش هم نيروي جوان مي آمدند و رشد مي كردند.
چيزي كه مهم است اينكه اين مجموعه هميشه جوان و شاداب بماند . در پزشكي بخصوص در رشته هاي جراحي يك عمري وجود دارد. اگر هميشه افراد فارغ التحصيل جديد و با هوش و به روز را در سيستم تزريق كرديد بعد مي توانيد سطح خدمات تان را قابل رقابت با ساير مراكز چه در منطقه و چه در خارج از منطقه نگهداريد در غير اينصورت پزشكان كه در يك مقطع زماني خوب و ماهر هم هستند در طول سال ها در سيستم رسوب ميكنند.
جهت پيشگيري از اين عارضه آيين نامه علمي پژوهشي بيمارستان نور و امكان و شرايط تأسيس مطب براي چشم پزشكان پيش بيني شده است به طوري كه توقف نيروهاي جديد در درون مجموعه بيش از پنج سال نيست و اين همكاران ضمن حفظ ارتباط خود با بيمارستان اقدام به تأسيس مطب ميكنند و افراد جديد جايگزين ايشان ميشوند.
· براي چيدمان و دكورسازي اين بيمارستان چه كرديد؟
عمدتا با رفتن و ديدن بقيه مراكز در خارج از ايران و الگوبرداري و تلفيق با تجربيات چندين ساله در ارائه خدمات چشم پزشكي توانستيم گردش كار را تعريف و بر اساس گردش كار پيش بيني شده چيدمان را مشخص كنيم. مثلا زماني كه بيمار وارد ميشود چه مسيري را دنبال كند و گردش وي درون بيمارستان چگونه باشد و ...
در مورد چيدمان و دكوراسيون هم بيش تر نظرات شخصي، دوستان و همكاران اعمال شده تا اين كه يك كار حرفهاي انجام شده باشد.
· براي اجراي آن چه ديده بوديد، چه كرديد؟ آيا افراد متخصص در اين زمينه را يافتيد؟
يادم نميآيد كه در آن سالها كسي را به عنوان معمار داخلي و يا دكوراتور با تحصيلات آكادميك معتبر و با تجربه در زمينه بيمارستان ديده باشم. بنابراين با افراد مشورت مي كرديم و سليقههاي مختلف را بررسي ميكرديم، برآيند آن مي شد آن چيزي كه ايجاد شد.
اين كه چه ميكرديم، به دليل نوع خدمتي كه ارائه ميدهيم خيلي راحت است. يعني ما خودمان را جاي بيمار ميگذاريم و بعد ميبينيم كه او چه انتظاري دارد و بعد آن شرايط را برايش فراهم ميكنيم. من هميشه فكر ميكردم اگر بيماري به يك مجموعه درماني آمد و مشاهده كرد به ابتدايي ترين نيازهايش به بهترين شكل توجه شده است، بعد ميگويد اينها در عمل جراحي، تشخيص و درمان من قطعا توجه شان مضاعف است. متأسفانه اين نكتهاي است كه در مراكز درماني ما به آن توجه نمي شود.
البته توجه به اين مسائل با اهميت است اما اين مجموعه، بزرگ ترين سرمايهاش چشم پزشك هاي باسواد، عالم و خوش دستي هستند كه به تشخيص و درمان بيماريها ميپردازند. بعد هم كاركنان بيمارستان يعني افرادي كه تابلوي اين مجموعه هستند. آنها معرف ما هستند و مردم اتفاقا آنها را بيشتر ميبينند. يعني درست است كه فضا بايد زيبا و آرامشبخش باشد، اما اگر در اين مجموعه، افراد تحصيل كردهاي نبودند و برخوردهاي مناسبي نداشتند يا چشم پزشكان، افرادي ماهر نبودند، اين مجموعه دير يا زود با شكست مواجه مي شد. بنابراين گر چه توجه به ظواهر مهم است ولي قبل از آن توجه به نيروهاي تخصصي و مديران و كاركنان بسيار مهمتر است.
· اشاره به اهميت سرمايههاي انساني در سازمانتان داشتيد، اين افراد را چه طور انتخاب ميكنيد؟
براي انتخاب كاركنان سعي كرديم، رابطه دوستي، فاميلي و آشنايي وجود نداشته باشد. درخواست براي استخدام نيروي انساني را از طريق جرايد كثيرالانتشار اعلام مي كنيم. اصرار به اين شيوه براي مجموعه ما كارساز بوده و ميشود گفت ما تقريباهمه نيروهايمان را از همان افرادي گرفتيم كه فرم پر كردند. يك كميتهاي بود كه با اينها مصاحبه ميكرد اعم از جنبههاي تخصصي و غيرتخصصي. براساس نمرهاي كه كسب ميكردند افراد انتخاب ميشدند. در حال حاضر هم اين كميته فعال است و بر جذب نيروي انساني نظارت دارد.
· در زمينه هاي غيرتخصصي چه چيزي بيشتر برايتان اهميت داشت؟
يك امتحان كتبي عمومي از آنها گرفته ميشد بسته به اين كه مثلا پرستار باشند، كارهاي منشيگري را بخواهند انجام بدهند و ... متناسب با رشتهاي كه تحصيل كرده بودند از آن ها امتحان گرفته ميشد. به معدل شان در طول دوران تحصيل توجه ميشد. به طور كلي آشنايي با تسلط به زبان، آراستگي، روابط عمومي، سرعت انتقال و توانايي هاي جانبي اعم از ورزش، هنر و نيز سابقه كاري ... بسيار مؤثر بود. بر اين اساس نمره دريافت ميكردند و كساني كه امتياز بيش تري داشتند انتخاب مي شدند. كاركنان بيمارستان وقتي كه مشغول به كار مي شوند، آموزش هم دارند. يعني بعد از استخدام به صورت مداوم آموزش ميبينند.
· آيا آموزش افراد مرتبط با كاري است كه انجام ميدهند؟
بله. البته يك آموزش كلي راجع به چشم به آنها ميدهيم. شركتي هم وجود دارد كه براي ارزيابي افراد، ما را كمك ميكند. اين كاركنان توسط مراجعه كنندگان ارزيابي مي شوند. يعني يك نظرسنجي مداوم در سيستم صورت ميگيرد و ما اشكالاتمان را مي بينيم. مثلا الان ميدانيم در قسمت پذيرش در كجاها مشكل داريم، چه كساني مشكل دارند و بايد به آن ها توجه شود كه آموزش بيشتري ببينند يا اگر لازم است به آنها تذكر داده شود. آن وقت مجموع اين دو امتياز، يعني به وسيله امتيازي كه در كلاس هاي آموزشي ميگيرند و امتيازي كه در نظر سنجي ها كسب ميكنند، افراد برجسته شان مشخص ميشوند. در سالگرد بيمارستان از جمله كارهايي كه انجام ميشود تشويق و تقدير از اين افراد است. در ضمن اين امتيازات در كسب حقوق ماهيانهشان نيز تأثيرگذار است. يعني كسي كه رتبه بالاتري ميآورد كارانه بيش تري ميگيرد و كسي كه رتبه پايين تري داشته باشد كارانه كمتري دريافت ميكند و موظف است متناسب با نياز مجموعه و در جهت رضايتمندي بيماران، خود را اصلاح كند.
· آيا چشم پزشكان مورد سنجش قرار ميگيرند؟
بله. براي پزشكان نيز نظر سنجي مشابهي وجود دارد كه در هر فصل در اختيار ايشان قرار ميگيرد. جداي از اين، چهارشنبه هر هفته پزشكان دور هم جمع ميشوند از ساعت شش تا نه شب برنامه علمي دارند. بيش از هشت سال است كه اين برنامه بدون وقفه ادامه داشته و برنامه ژورنال كلاپ ( برنامه علمي) دارند.
· چند پزشك در اين بيمارستان فعاليت دارند؟
حدود سي نفر پزشك.
· جمع كردن اين افراد به دور هم واقعا يك توانايي ويژه مي خواهد.
چهارشنبه ها در اين ساعات كل سيستم تعطيل است، بنابراين همه ميآيند. واقعايكي از برنامه هاي منظمي كه در سال هاي گذشته بدون وقفه ادامه داشته اين برنامه بوده است. اپتومتريست ها، يعني كساني كه بيناييسنج هستند، آن ها هم براي خودشان ماهيانه جلسه آموزشي دارند. آنها هم تعدادشان قابل توجه است. سي چهل نفري هستن و ماهي يك بار همه دور هم جمع ميشوند و حدود سه ساعت براي خودشان برنامه دارند. در هر فصل هم چشم پزشك ها و اپتومتريست ها با هم جمع ميشوند. برنامه شان عمدتاعلمي است و نيم ساعت هم مشكلات مديريتي بررسي ميشود. اگر مدير مجموعه مشكل داشته باشد با آن ها صحبت ميكند يا اگر آنها مشكلاتي را در مجموعه داشته باشند، منعكس ميكنند. البته در حاشيه برنامه آموزشي چهارشنبهها مديران مجموعه با چشم پزشكان هم در خصوص مشكلات مشابه بحث و تبادل نظر ميكنند.
· آيا از مشاور مديريت براي اداره يك چنين مجموعهاي استفاده ميكنيد؟
راستش من تجربه خوبي با اين افراد ندارم.
· يعني امتحان كرديد و آن چيزي كه ميخواستيد نشده است؟
در آن زمان، هيچ كس نبود به ما بگويد چيدمان اين نه طبقه را اين جور ببينيد يا بيماري كه وارد اين مجموعه ميشود چه طور حركت كند، به چه نكاتي بيش تر توجه شود، فضاها را چه طور اختصاص دهيم و ...
· شما تخصص لازم براي درمان را داريد و هم چنين مي توانيد همكاران متخصص در اين زمينه را بيابيد. اما اداره چنين تشكيلاتي نيازمند مديريت است، دانش مديريت را چگونه كسب ميكنيد؟
افرادي كه قرار است كار مديريتي انجام دهند دورههاي مديريتي را گذرانده اند. ما دوستان متعددي در حوزههاي مختلف داريم. به دليل كاري كه داريم بالاخره اين ارتباطات برقرار شده است. كساني هستند كه در زمينه تدوين استراتژيها و اجراي برنامه برحسب مورد به ما كمك ميكنند.
· شما معتقديد كه مدير يك بيمارستان و يا افرادي كه در موقعيت هاي كليدي يك بيمارستان قرار ميگيرند قطعا بايد پزشكي بدانند و در كنارش اگر لازم بود دورههاي مديريتي هم ببينند؟
كساني كه الان دارند بيمارستان را اداره ميكنند، عناصر اصلي شان پزشك نيستند. بنابراين ارجح است مديران يك بيمارستان مديريت را خوب آموخته باشند نه پزشكي را. گرچه ديد تخصصي نسبت به خدماتي كه يك مجموعه مي خواهد ارائه كند براي مدير ضروري است.
· بخش هاي كليدي شما چه بخش هايي هستند؟
يك مدير عامل داريم و يك مدير، كه مدير بيمارستان يك شوراي اجرايي در اختيار دارد. شوراي اجرايي كه مركب از مسئولين قسمت هاي مختلف است. اعم از اداري، مالي، پذيرش، اتاق عملها و ... . مديرعامل هم يك بخش بازاريابي دارد و بيش تر با سازمان هاي بيمه گر در تماس است و روابط عمومي امور بين الملل.
· يعني كارهاي اجرايي با مدير بيمارستان است؟
بله، مديرعامل فقط نظارت ميكند. رييس بيمارستان هم وجود دارد كه نقش نمادين دارد. كار رييس بيمارستان فقط با مركز تحقيقات است. مركز تحقيقات براي كساني كه در اين جا كار ميكنند يك آيين نامه نظارت و ارزشيابي دارد. يعني كسي نميتواند در اين مجموعه كار چشم پزشكي كند و درآمدي داشته باشد ولي اين آيين نامه را رعايت نكند. مثلا من به عنوان پزشك مجموعه حتما بايد همه ساله حداقل در يك كنگره خارجي شركت كنم. حتما يك سخنراني يا پوستر داشته باشم. اگر حضور پيدا نكردم در كسب درآمدم اثرگذار است. يعني آن درصدي را كه به من به عنوان حق جراحي ميدهند وابسته به تعداد دفعات حضور در كنگره بينالمللي، سخنرانيها و مقالات و كتب چاپ شده خارجي و داخلي است. حالا اگر در طول سال در هيچ كنگره خارجي شركت نكنم، مقاله نداشته باشم، در جلسات هفتگي و يا ماهيانه شركت نكنم و در نظر سنجي از بيماران امتيازات لازم را كسب نكنم، پس از دو سال متوالي كه اين شرايط تكرار شود قرارداد بيمارستان با من لغو ميشود. يعني يك سال تذكر مي دهند، سال دوم، لغو قرارداد ميكنند. خلاصه چشم پزشكان نور تابع نظام ارزشيابي مركز تحقيقات هستند.
· پس خيلي سخت ميگيرند؟
سخت ميگيرند ولي لازم است اگر بخواهيد سطح آگاهي خود را بالا ببريد، نميتوانيد در كنگرههاي بينالمللي شركت نكنيد و با ديگران تماس نداشته باشيد، نميتوانيد موفق باشيد بدون اين كه آموزش ببينيد و پژوهش كنيد.
· آيا اين مورد براي همه پزشكان تان است؟
بله براي همه است. به نظر من انتخاب اوليه افراد خيلي مهم است. اگر افرادي را پيدا كنيد كه علاقه مند باشند، ديگر هيچ وقت سر اين قضيه مشكل نخواهيد داشت كه چرا كنگره علمي نرفتيد؟ بلكه زيادي ميروند. برخي از همكاران هستند كه تعداد ارائه مقالات علمي آنها در كنگرههاي مختلف بالاست، يا چهار تا پنج پروژه پژوهشي در سال دارند. نكته قابل توجه ديگر اين است كه چشم پزشكان، از مجموع شيفتهايي كه در اتاق عمل يا درمانگاه حضور دارند، يك شيفت پژوهشي دارند. مثلا اگر من هشت يا نه جلسه در هفته بيمار ميبينيم، يك جلسه هم حتما در مركز تحقيقات هستم.
· چرا در اين مجموعه، اين قدر مسئله آموزش مورد توجه است؟
از روز اول، گفتيم يك فضايي ايجاد كنيم كه بچههاي با استعداد كشور بتوانند بيايند و ضمن اين كه زندگيشان اداره ميشود بتوانند ارتقاي علمي هم پيدا كنند. اگر بخواهيم كمي منصفانه قضاوت كنيم، همان نگاهي كه در سابقه چشم پزشكي نور مطرح شد اكنون بارور شده است. يعني اين نوع نگاه مقطعي نبوده بلكه واقعا استراتژيك بوده است. براي ماندگاري ما بايد به آموزش توجه كنيم. اگر به اين قسمت، نخواهيم توجه كنيم نميتوانيم بمانيم. ضمن اين كه اصلا افرادي مثل من را راضي نخواهد كرد. چرا كه اگر اين انرژي و سرمايه در بقيه بخش هاي اقتصادي كشور صرف مي شد خروجي اش قابل مقايسه نبود. معتقدم كه بالاخره حالا خداوند يك لطفي به ما كرده است كه مردم دارند به ما مراجعه ميكنند آن هم براي سلامتي شان و اگر ما در اين قسمت كم بگذاريم، چه از نظر دانش و چه از نظر مهارت، به آن ها ظلم كردهايم. ما بايد به آموزش توجه كنيم، چون سرعت پيشرفت علم بسيار بالاست.
· فكر ميكنيد مشتري ها شما را چگونه انتخاب مي كنند؟
ما اينجا نيروهاي ماهر و متبحر داريم. در كنارش هم تجهيزات مدرن كه توانسته ايم در اين همه سال يك چنين پيشينه خوبي ايجاد كنيم. بيمارستان زماني كه شروع به كار كرد، ظرف سه ماه ظرفيت آن پر شد. چه طور چنين چيزي ممكن است. آن هم در بخش سلامت؟ به نظر من هيچي نيست جز همان خدمات صادقانهاي كه در طول اين پانزده سال انجام شده است.
· براي خودتان رقيبي ميبينيد؟
بله حتما، رقيب هميشه وجود دارد و بودنش هم بسيار ارزشمند است چون كمك ميكند بيش تر به خودمان توجه كنيم و اشكالاتمان را رفع كنيم. هر چه رقباي ما بيشتر شوند ما خوشحال تر ميشويم، چون هدف ما خدمت به مردم است. من معتقدم مردم براي سلامتي شان همه جور هزينه ميكنند. البته ما هم بايد انصاف داشته باشيم. فكر نكنيم اگر آمديم و يك بيمارستان تأسيس كرديم، يك مركز تشخيصي مجهز داير كرديم، چون مردم براي سلامتي شان هزينه ميكنند، پس هر طور ميتوانيم براي آنها هزينه بسازيم. چون آگاهيهاي پزشكي و طول عمر مردم دارد افزايش مييابد، بنابراين ايجاد مراكز جديد تهديد جدي حساب نميشوند.
· چند درصد ازموفقيت بيمارستان را ناشي از تجهيزات آن ميدانيد؟ چند درصد به عوامل ديگر بستگي دارد؟
خوب تجهيزات خيلي مهم است. اما قطعا اولين نقش را در موفقيت ايفا نميكند. بحث اول همان نيروي انساني است اعم از تخصصي و غيرتخصصي. ممكن است حالا فكر كنيد اين صحبت كليشه اي است، اما ما عميقا به آن معتقديم و داريم روي آن وقت ميگذاريم. تجهيزات با فاصله شش ماه و يكسال بالاخره به كشورميآيد. كما اين كه تجهيزات زيادي به درخواست برخي از مراكز درماني به كشور آمد ولي آن مراكز از نظر سطح خدمات مثل نور نشدند. معمولا تجهيزات خوب را نيروي انساني متبحر و عالم ميتواند انتخاب كند. به نظر ميرسد در وهله اول نيروي انساني و بعد تجهيزات و در مراتب بعد، فضا و سطح خدمات عوامل اصلي موفقيت هستند.
· آيا هزينههاي بيمارستاني با درآمدي كه دارد جبران ميشود؟
بله، اگر اين طور نباشد كه درست مديريت نشده است. من سال ها طراحي اين بيمارستان را در ذهنم ميپروراندم و هر جا رفتم به اين فكر ميكردم كه اگر يك روزي خواستيم اين كار را بكنيم چه شكلي باشد و چگونه اداره شود. فكر ميكردم يك مركزي ايجاد شود كه آن مركز براي بقيه رشتههاي تخصصي الگو شود. بقيه از مهندسين و مديرانش و از نوع خدماتي كه دارد ارائه ميدهد و گردش اقتصادي كه دارد، استفاده كنند. فكر ميكردم به اين وسيله پزشكي كشور رشد ميكند. طبعاوقتي چنين الگويي را ميخواهي معرفي بكني بايستي گردش ماليش طوري باشد كه مقرون به صرفه باشد. نميشود برويم از جاي ديگري كمك بگيريم و مجموعه را اداره كنيم. ما براي ساخت بيمارستان خيلي در مضيقه بوديم. بالاخره همه، جواناني بودند كه تازه فارغ التحصيل شده بودند و چاله و چولههاي زيادي هم در زندگي شان داشتند. در عين حال بايستي بخشي از سرمايهشان ميآمد تا بيمارستان تأسيس ميشد. برايمان وام گرفتن يا كمك گرفتن از اين طرف و آن طرف مشكل نبود، ولي به همان دليلي كه عرض كردم اصرار بر اين بود كه براي راهاندازي بيمارستان به هيچ وجه از امكانات مباحي كه وجود داشت استفاده نكنيم. به همين دليل كار ساخت و راهاندازي بيمارستان حدودا پنج سال طول كشيد. ميخواستيم حرف و حديثي وجود نداشته باشد.
· آيا هيچ جا شد كه با خود فكر كنيد اصلا من چرا بايد اين كار را بكنم؟ يا مثلا نااميد شويد؟
نه، چون آن طرف بيماران و مردم هستند هميشه خوشحالم. ما كه هنر نكرديم، تازه شرمنده هم هستيم كه آن طور كه دلمان ميخواسته نشده است. بنابراين به نظر من هيچ تأسفي ندارد. ولي در بحث كلان و خدمترساني در اين بخش چرا. جايي براي تأسف هست. كم نيستند كساني كه انگيزه دارند تا در اين بخش به كشورشان خدمت كنند. سرمايهشان بي شمار، ولي در حوزههاي ديگري است. آن ها هم شايد دوست داشته باشند يا از اول دوست داشتند كه سرمايههايشان را به اين بخش بياورند. به خاطر موانع و مشكلات متعدد بر سر راه اندازي يك مركز درماني و بعد از راهاندازي، حفظ ونگهداري آن و عدم امنيت كافي در اين بخش سرمايهگذاري نميشود. بنابراين، سرمايهها فرار ميكنند يا در بخشهاي غيرمولد به كار گرفته ميشوند و غير مستقيم صدمه آن متوجه مردم مي شود. بخش بهداشت و درمان كشور بايد استقبال كند از اين كه كسي برود و دستگاه و تجهيزاتي را وارد كشور كند. اين كمك به بخش بهداشت و درمان است. چرا بايد اين قدر موانع باشد؟موانع علمي و فني اشكال ندارد، بلكه خوب هم هست. مثلا از نظر فني موانعي براي وارد كردن برخي تجهيزات وجود داشته باشد كه به بيماران صدمهاي وارد نشود.
برگرديم به سؤال شما، من هيچ وقت نا اميد نشدم چون انگيزههايم اعتقادي است. بالاخره آن منبع هميشه جاويد كه كمك ميكند خداست و او هميشه هست و ما را تنها نميگذارد. به نظرم اثرگذاري اين منبع لايزال هميشه در جاهايي است كه موانعي وجود دارد. گرچه همان طور كه گفتم هيچ ادعايي هم ندارم كه آن چه انجام شده كار قابل توجهي باشد. اگر شما به كهريزك برويد، ميبينيد آن ها چه نشدنيهايي را شد كردند، چه خدماتي را ارائه دهند و آن ها ميتوانند براي همه ما الگو قرار گيرند.
منبع :
http://www.noorvision.com/news/detail.asp?newsID=124
http://www.noorvision.com/images/doctors/hashemi.jpg
دکتر سید حسن هاشمی فوق تخصص قرنيه و سگمان قدامي
پيوند قرنيه، جراحي عيوب انكساري، كاتاراكت(آب مرواريد)
· انگيزه شما از تاسيس بيمارستان چشم پزشكي نور چه بود؟
انگيزه تاسيس بيمارستان نور به سابقه شكل گيري گروه چشم پزشكي نور در سال 1372 بر مي گردد.در آن مقطع شاهد فارغ التحصيلي افرادي بوديم كه رتبه نخست كنكور يا داراي بورد تخصص چشم پزشكي هستند اما چون ظرفيت استخدام در مراكز دانشگاهي وجود ندارد انرژي اين افراد هدر مي رفت يا بعضي كشور را ترك مي كرد ند. بنابراين اغلب كساني كه مي ماندند احساس سرخوردگي و خسارت مي كردند و بعضي اصلا مسير زندگي شان عوض مي شد. آن موقع فكر مي كردم كه اگر ما بتوانيم در بخش خصوصي مراكزي را در رشته هاي مختلف پزشكي ايجاد كنيم ، مي توانيم اين نيروها را جذب كنيم و خود اين ها مي توانند مراكز دانشگاهي را به چالش بكشند، با اين انگيزه ارزشمند گروه چشم پزشكي نور تشكيل شد.
فكر مي كرديم با ايجاد بخش خصوصي بتوانيم محدوديت هايي كه براي خريد و ورود و راه اندازي تجهيزات در مراكز دانشگاهي وجود دارد ، هم چنين تنگ نظري هايي كه در واگذاري كار به افراد جوان تر هست را بر طرف كنيم. بنابراين در آن مقاطع توانستيم خيلي از كارهاي جديدي كه امروزه در كشور به عنوان روش هاي برتر در تشخيص و درمان جراحي هاي چشم استفاده مي شود را راه اندازي كنيم و دوره هاي آموزشي براي چشم پزشكان برگزار كنيم.
همين عاملي شد براي اينكه كارمان توسط بقيه همكاران در سراسر كشور الگو برداري شود. اگر شما نگاه كنيد از آن تاريخ به بعد تعداد زيادي مراكز خصوصي تحت عنوان كلينيك هايي با عناوين مختلف يا مراكز جراحي محدود بوجود آمدند. معتقدم توجه ما به آموزش و پژوهش ، در خود باوري نيروهاي جواني كه فارغ التحصيل مي شدند ، تاثير زيادي داشت. يعني آنها متوجه شدند همه چيز استاد دانشگاه شدن نيست بلكه مي شود خارج از آن محيط هم بود و كار علمي و پژوهشي انجام داد و به نوعي حتي روي مراكز دانشگاهي هم اثر گذار بود. با وجود اينكه مطمئن بوديم ساخت و راه اندازي بيمارستان از نظر اقتصادي كار مقرون به صرفه اي نيست ولي براي ارتقاي سطح خدماتي كه مي داديم ، فكر مي كرديم لازم است بيمارستاني با اين مشخصاتي كه اكنون شما ملاحظه مي كنيد تاسيس شود و مشاهده مي كنيد در تمام رشته هاي فوق تخصصي چشم ، همكاران من مشغول ارايه خدمت به بيماران هستند.
در ابتداي راه به ارتقاي دانش خودمان و خدماتي كه به مردم ارايه مي كرديم توجه مي كرديم.يعني فكر مي كرديم اگر مي خواهيم سطح خدمت رساني ما افزايش پيدا كند ، مستلزم دو مقدمه است : يكي دانش و ديگري تجهيزات. البته به فضا هم توجه داشتيم.شما بايد اول دانش را مي داشتيد و بعد تجهيزات را مي آورديد و بعد سرويس خوبي ارايه مي داديد.به اين ترتيب اين چرخه شروع به كار كردن مي كرد.يعني سرمايه مي آمد و شما باز مي توانستيد در كنگره ها و مجامع بين المللي شركت كنيد ، ايده هاي جديد كسب كنيد ، آن ايده ها مي آمد و باز تبديل به سرمايه گذاري مي شد و به همين ترتيب اين چرخه كارمي كرد كه تا امروز هم به همين شكل بوده است.
مجموعه اين ها باعث ايجاد كار و ارتقاي دانش چشم پزشكي مي شد و در كنارش هم نيروي جوان مي آمدند و رشد مي كردند.
چيزي كه مهم است اينكه اين مجموعه هميشه جوان و شاداب بماند . در پزشكي بخصوص در رشته هاي جراحي يك عمري وجود دارد. اگر هميشه افراد فارغ التحصيل جديد و با هوش و به روز را در سيستم تزريق كرديد بعد مي توانيد سطح خدمات تان را قابل رقابت با ساير مراكز چه در منطقه و چه در خارج از منطقه نگهداريد در غير اينصورت پزشكان كه در يك مقطع زماني خوب و ماهر هم هستند در طول سال ها در سيستم رسوب ميكنند.
جهت پيشگيري از اين عارضه آيين نامه علمي پژوهشي بيمارستان نور و امكان و شرايط تأسيس مطب براي چشم پزشكان پيش بيني شده است به طوري كه توقف نيروهاي جديد در درون مجموعه بيش از پنج سال نيست و اين همكاران ضمن حفظ ارتباط خود با بيمارستان اقدام به تأسيس مطب ميكنند و افراد جديد جايگزين ايشان ميشوند.
· براي چيدمان و دكورسازي اين بيمارستان چه كرديد؟
عمدتا با رفتن و ديدن بقيه مراكز در خارج از ايران و الگوبرداري و تلفيق با تجربيات چندين ساله در ارائه خدمات چشم پزشكي توانستيم گردش كار را تعريف و بر اساس گردش كار پيش بيني شده چيدمان را مشخص كنيم. مثلا زماني كه بيمار وارد ميشود چه مسيري را دنبال كند و گردش وي درون بيمارستان چگونه باشد و ...
در مورد چيدمان و دكوراسيون هم بيش تر نظرات شخصي، دوستان و همكاران اعمال شده تا اين كه يك كار حرفهاي انجام شده باشد.
· براي اجراي آن چه ديده بوديد، چه كرديد؟ آيا افراد متخصص در اين زمينه را يافتيد؟
يادم نميآيد كه در آن سالها كسي را به عنوان معمار داخلي و يا دكوراتور با تحصيلات آكادميك معتبر و با تجربه در زمينه بيمارستان ديده باشم. بنابراين با افراد مشورت مي كرديم و سليقههاي مختلف را بررسي ميكرديم، برآيند آن مي شد آن چيزي كه ايجاد شد.
اين كه چه ميكرديم، به دليل نوع خدمتي كه ارائه ميدهيم خيلي راحت است. يعني ما خودمان را جاي بيمار ميگذاريم و بعد ميبينيم كه او چه انتظاري دارد و بعد آن شرايط را برايش فراهم ميكنيم. من هميشه فكر ميكردم اگر بيماري به يك مجموعه درماني آمد و مشاهده كرد به ابتدايي ترين نيازهايش به بهترين شكل توجه شده است، بعد ميگويد اينها در عمل جراحي، تشخيص و درمان من قطعا توجه شان مضاعف است. متأسفانه اين نكتهاي است كه در مراكز درماني ما به آن توجه نمي شود.
البته توجه به اين مسائل با اهميت است اما اين مجموعه، بزرگ ترين سرمايهاش چشم پزشك هاي باسواد، عالم و خوش دستي هستند كه به تشخيص و درمان بيماريها ميپردازند. بعد هم كاركنان بيمارستان يعني افرادي كه تابلوي اين مجموعه هستند. آنها معرف ما هستند و مردم اتفاقا آنها را بيشتر ميبينند. يعني درست است كه فضا بايد زيبا و آرامشبخش باشد، اما اگر در اين مجموعه، افراد تحصيل كردهاي نبودند و برخوردهاي مناسبي نداشتند يا چشم پزشكان، افرادي ماهر نبودند، اين مجموعه دير يا زود با شكست مواجه مي شد. بنابراين گر چه توجه به ظواهر مهم است ولي قبل از آن توجه به نيروهاي تخصصي و مديران و كاركنان بسيار مهمتر است.
· اشاره به اهميت سرمايههاي انساني در سازمانتان داشتيد، اين افراد را چه طور انتخاب ميكنيد؟
براي انتخاب كاركنان سعي كرديم، رابطه دوستي، فاميلي و آشنايي وجود نداشته باشد. درخواست براي استخدام نيروي انساني را از طريق جرايد كثيرالانتشار اعلام مي كنيم. اصرار به اين شيوه براي مجموعه ما كارساز بوده و ميشود گفت ما تقريباهمه نيروهايمان را از همان افرادي گرفتيم كه فرم پر كردند. يك كميتهاي بود كه با اينها مصاحبه ميكرد اعم از جنبههاي تخصصي و غيرتخصصي. براساس نمرهاي كه كسب ميكردند افراد انتخاب ميشدند. در حال حاضر هم اين كميته فعال است و بر جذب نيروي انساني نظارت دارد.
· در زمينه هاي غيرتخصصي چه چيزي بيشتر برايتان اهميت داشت؟
يك امتحان كتبي عمومي از آنها گرفته ميشد بسته به اين كه مثلا پرستار باشند، كارهاي منشيگري را بخواهند انجام بدهند و ... متناسب با رشتهاي كه تحصيل كرده بودند از آن ها امتحان گرفته ميشد. به معدل شان در طول دوران تحصيل توجه ميشد. به طور كلي آشنايي با تسلط به زبان، آراستگي، روابط عمومي، سرعت انتقال و توانايي هاي جانبي اعم از ورزش، هنر و نيز سابقه كاري ... بسيار مؤثر بود. بر اين اساس نمره دريافت ميكردند و كساني كه امتياز بيش تري داشتند انتخاب مي شدند. كاركنان بيمارستان وقتي كه مشغول به كار مي شوند، آموزش هم دارند. يعني بعد از استخدام به صورت مداوم آموزش ميبينند.
· آيا آموزش افراد مرتبط با كاري است كه انجام ميدهند؟
بله. البته يك آموزش كلي راجع به چشم به آنها ميدهيم. شركتي هم وجود دارد كه براي ارزيابي افراد، ما را كمك ميكند. اين كاركنان توسط مراجعه كنندگان ارزيابي مي شوند. يعني يك نظرسنجي مداوم در سيستم صورت ميگيرد و ما اشكالاتمان را مي بينيم. مثلا الان ميدانيم در قسمت پذيرش در كجاها مشكل داريم، چه كساني مشكل دارند و بايد به آن ها توجه شود كه آموزش بيشتري ببينند يا اگر لازم است به آنها تذكر داده شود. آن وقت مجموع اين دو امتياز، يعني به وسيله امتيازي كه در كلاس هاي آموزشي ميگيرند و امتيازي كه در نظر سنجي ها كسب ميكنند، افراد برجسته شان مشخص ميشوند. در سالگرد بيمارستان از جمله كارهايي كه انجام ميشود تشويق و تقدير از اين افراد است. در ضمن اين امتيازات در كسب حقوق ماهيانهشان نيز تأثيرگذار است. يعني كسي كه رتبه بالاتري ميآورد كارانه بيش تري ميگيرد و كسي كه رتبه پايين تري داشته باشد كارانه كمتري دريافت ميكند و موظف است متناسب با نياز مجموعه و در جهت رضايتمندي بيماران، خود را اصلاح كند.
· آيا چشم پزشكان مورد سنجش قرار ميگيرند؟
بله. براي پزشكان نيز نظر سنجي مشابهي وجود دارد كه در هر فصل در اختيار ايشان قرار ميگيرد. جداي از اين، چهارشنبه هر هفته پزشكان دور هم جمع ميشوند از ساعت شش تا نه شب برنامه علمي دارند. بيش از هشت سال است كه اين برنامه بدون وقفه ادامه داشته و برنامه ژورنال كلاپ ( برنامه علمي) دارند.
· چند پزشك در اين بيمارستان فعاليت دارند؟
حدود سي نفر پزشك.
· جمع كردن اين افراد به دور هم واقعا يك توانايي ويژه مي خواهد.
چهارشنبه ها در اين ساعات كل سيستم تعطيل است، بنابراين همه ميآيند. واقعايكي از برنامه هاي منظمي كه در سال هاي گذشته بدون وقفه ادامه داشته اين برنامه بوده است. اپتومتريست ها، يعني كساني كه بيناييسنج هستند، آن ها هم براي خودشان ماهيانه جلسه آموزشي دارند. آنها هم تعدادشان قابل توجه است. سي چهل نفري هستن و ماهي يك بار همه دور هم جمع ميشوند و حدود سه ساعت براي خودشان برنامه دارند. در هر فصل هم چشم پزشك ها و اپتومتريست ها با هم جمع ميشوند. برنامه شان عمدتاعلمي است و نيم ساعت هم مشكلات مديريتي بررسي ميشود. اگر مدير مجموعه مشكل داشته باشد با آن ها صحبت ميكند يا اگر آنها مشكلاتي را در مجموعه داشته باشند، منعكس ميكنند. البته در حاشيه برنامه آموزشي چهارشنبهها مديران مجموعه با چشم پزشكان هم در خصوص مشكلات مشابه بحث و تبادل نظر ميكنند.
· آيا از مشاور مديريت براي اداره يك چنين مجموعهاي استفاده ميكنيد؟
راستش من تجربه خوبي با اين افراد ندارم.
· يعني امتحان كرديد و آن چيزي كه ميخواستيد نشده است؟
در آن زمان، هيچ كس نبود به ما بگويد چيدمان اين نه طبقه را اين جور ببينيد يا بيماري كه وارد اين مجموعه ميشود چه طور حركت كند، به چه نكاتي بيش تر توجه شود، فضاها را چه طور اختصاص دهيم و ...
· شما تخصص لازم براي درمان را داريد و هم چنين مي توانيد همكاران متخصص در اين زمينه را بيابيد. اما اداره چنين تشكيلاتي نيازمند مديريت است، دانش مديريت را چگونه كسب ميكنيد؟
افرادي كه قرار است كار مديريتي انجام دهند دورههاي مديريتي را گذرانده اند. ما دوستان متعددي در حوزههاي مختلف داريم. به دليل كاري كه داريم بالاخره اين ارتباطات برقرار شده است. كساني هستند كه در زمينه تدوين استراتژيها و اجراي برنامه برحسب مورد به ما كمك ميكنند.
· شما معتقديد كه مدير يك بيمارستان و يا افرادي كه در موقعيت هاي كليدي يك بيمارستان قرار ميگيرند قطعا بايد پزشكي بدانند و در كنارش اگر لازم بود دورههاي مديريتي هم ببينند؟
كساني كه الان دارند بيمارستان را اداره ميكنند، عناصر اصلي شان پزشك نيستند. بنابراين ارجح است مديران يك بيمارستان مديريت را خوب آموخته باشند نه پزشكي را. گرچه ديد تخصصي نسبت به خدماتي كه يك مجموعه مي خواهد ارائه كند براي مدير ضروري است.
· بخش هاي كليدي شما چه بخش هايي هستند؟
يك مدير عامل داريم و يك مدير، كه مدير بيمارستان يك شوراي اجرايي در اختيار دارد. شوراي اجرايي كه مركب از مسئولين قسمت هاي مختلف است. اعم از اداري، مالي، پذيرش، اتاق عملها و ... . مديرعامل هم يك بخش بازاريابي دارد و بيش تر با سازمان هاي بيمه گر در تماس است و روابط عمومي امور بين الملل.
· يعني كارهاي اجرايي با مدير بيمارستان است؟
بله، مديرعامل فقط نظارت ميكند. رييس بيمارستان هم وجود دارد كه نقش نمادين دارد. كار رييس بيمارستان فقط با مركز تحقيقات است. مركز تحقيقات براي كساني كه در اين جا كار ميكنند يك آيين نامه نظارت و ارزشيابي دارد. يعني كسي نميتواند در اين مجموعه كار چشم پزشكي كند و درآمدي داشته باشد ولي اين آيين نامه را رعايت نكند. مثلا من به عنوان پزشك مجموعه حتما بايد همه ساله حداقل در يك كنگره خارجي شركت كنم. حتما يك سخنراني يا پوستر داشته باشم. اگر حضور پيدا نكردم در كسب درآمدم اثرگذار است. يعني آن درصدي را كه به من به عنوان حق جراحي ميدهند وابسته به تعداد دفعات حضور در كنگره بينالمللي، سخنرانيها و مقالات و كتب چاپ شده خارجي و داخلي است. حالا اگر در طول سال در هيچ كنگره خارجي شركت نكنم، مقاله نداشته باشم، در جلسات هفتگي و يا ماهيانه شركت نكنم و در نظر سنجي از بيماران امتيازات لازم را كسب نكنم، پس از دو سال متوالي كه اين شرايط تكرار شود قرارداد بيمارستان با من لغو ميشود. يعني يك سال تذكر مي دهند، سال دوم، لغو قرارداد ميكنند. خلاصه چشم پزشكان نور تابع نظام ارزشيابي مركز تحقيقات هستند.
· پس خيلي سخت ميگيرند؟
سخت ميگيرند ولي لازم است اگر بخواهيد سطح آگاهي خود را بالا ببريد، نميتوانيد در كنگرههاي بينالمللي شركت نكنيد و با ديگران تماس نداشته باشيد، نميتوانيد موفق باشيد بدون اين كه آموزش ببينيد و پژوهش كنيد.
· آيا اين مورد براي همه پزشكان تان است؟
بله براي همه است. به نظر من انتخاب اوليه افراد خيلي مهم است. اگر افرادي را پيدا كنيد كه علاقه مند باشند، ديگر هيچ وقت سر اين قضيه مشكل نخواهيد داشت كه چرا كنگره علمي نرفتيد؟ بلكه زيادي ميروند. برخي از همكاران هستند كه تعداد ارائه مقالات علمي آنها در كنگرههاي مختلف بالاست، يا چهار تا پنج پروژه پژوهشي در سال دارند. نكته قابل توجه ديگر اين است كه چشم پزشكان، از مجموع شيفتهايي كه در اتاق عمل يا درمانگاه حضور دارند، يك شيفت پژوهشي دارند. مثلا اگر من هشت يا نه جلسه در هفته بيمار ميبينيم، يك جلسه هم حتما در مركز تحقيقات هستم.
· چرا در اين مجموعه، اين قدر مسئله آموزش مورد توجه است؟
از روز اول، گفتيم يك فضايي ايجاد كنيم كه بچههاي با استعداد كشور بتوانند بيايند و ضمن اين كه زندگيشان اداره ميشود بتوانند ارتقاي علمي هم پيدا كنند. اگر بخواهيم كمي منصفانه قضاوت كنيم، همان نگاهي كه در سابقه چشم پزشكي نور مطرح شد اكنون بارور شده است. يعني اين نوع نگاه مقطعي نبوده بلكه واقعا استراتژيك بوده است. براي ماندگاري ما بايد به آموزش توجه كنيم. اگر به اين قسمت، نخواهيم توجه كنيم نميتوانيم بمانيم. ضمن اين كه اصلا افرادي مثل من را راضي نخواهد كرد. چرا كه اگر اين انرژي و سرمايه در بقيه بخش هاي اقتصادي كشور صرف مي شد خروجي اش قابل مقايسه نبود. معتقدم كه بالاخره حالا خداوند يك لطفي به ما كرده است كه مردم دارند به ما مراجعه ميكنند آن هم براي سلامتي شان و اگر ما در اين قسمت كم بگذاريم، چه از نظر دانش و چه از نظر مهارت، به آن ها ظلم كردهايم. ما بايد به آموزش توجه كنيم، چون سرعت پيشرفت علم بسيار بالاست.
· فكر ميكنيد مشتري ها شما را چگونه انتخاب مي كنند؟
ما اينجا نيروهاي ماهر و متبحر داريم. در كنارش هم تجهيزات مدرن كه توانسته ايم در اين همه سال يك چنين پيشينه خوبي ايجاد كنيم. بيمارستان زماني كه شروع به كار كرد، ظرف سه ماه ظرفيت آن پر شد. چه طور چنين چيزي ممكن است. آن هم در بخش سلامت؟ به نظر من هيچي نيست جز همان خدمات صادقانهاي كه در طول اين پانزده سال انجام شده است.
· براي خودتان رقيبي ميبينيد؟
بله حتما، رقيب هميشه وجود دارد و بودنش هم بسيار ارزشمند است چون كمك ميكند بيش تر به خودمان توجه كنيم و اشكالاتمان را رفع كنيم. هر چه رقباي ما بيشتر شوند ما خوشحال تر ميشويم، چون هدف ما خدمت به مردم است. من معتقدم مردم براي سلامتي شان همه جور هزينه ميكنند. البته ما هم بايد انصاف داشته باشيم. فكر نكنيم اگر آمديم و يك بيمارستان تأسيس كرديم، يك مركز تشخيصي مجهز داير كرديم، چون مردم براي سلامتي شان هزينه ميكنند، پس هر طور ميتوانيم براي آنها هزينه بسازيم. چون آگاهيهاي پزشكي و طول عمر مردم دارد افزايش مييابد، بنابراين ايجاد مراكز جديد تهديد جدي حساب نميشوند.
· چند درصد ازموفقيت بيمارستان را ناشي از تجهيزات آن ميدانيد؟ چند درصد به عوامل ديگر بستگي دارد؟
خوب تجهيزات خيلي مهم است. اما قطعا اولين نقش را در موفقيت ايفا نميكند. بحث اول همان نيروي انساني است اعم از تخصصي و غيرتخصصي. ممكن است حالا فكر كنيد اين صحبت كليشه اي است، اما ما عميقا به آن معتقديم و داريم روي آن وقت ميگذاريم. تجهيزات با فاصله شش ماه و يكسال بالاخره به كشورميآيد. كما اين كه تجهيزات زيادي به درخواست برخي از مراكز درماني به كشور آمد ولي آن مراكز از نظر سطح خدمات مثل نور نشدند. معمولا تجهيزات خوب را نيروي انساني متبحر و عالم ميتواند انتخاب كند. به نظر ميرسد در وهله اول نيروي انساني و بعد تجهيزات و در مراتب بعد، فضا و سطح خدمات عوامل اصلي موفقيت هستند.
· آيا هزينههاي بيمارستاني با درآمدي كه دارد جبران ميشود؟
بله، اگر اين طور نباشد كه درست مديريت نشده است. من سال ها طراحي اين بيمارستان را در ذهنم ميپروراندم و هر جا رفتم به اين فكر ميكردم كه اگر يك روزي خواستيم اين كار را بكنيم چه شكلي باشد و چگونه اداره شود. فكر ميكردم يك مركزي ايجاد شود كه آن مركز براي بقيه رشتههاي تخصصي الگو شود. بقيه از مهندسين و مديرانش و از نوع خدماتي كه دارد ارائه ميدهد و گردش اقتصادي كه دارد، استفاده كنند. فكر ميكردم به اين وسيله پزشكي كشور رشد ميكند. طبعاوقتي چنين الگويي را ميخواهي معرفي بكني بايستي گردش ماليش طوري باشد كه مقرون به صرفه باشد. نميشود برويم از جاي ديگري كمك بگيريم و مجموعه را اداره كنيم. ما براي ساخت بيمارستان خيلي در مضيقه بوديم. بالاخره همه، جواناني بودند كه تازه فارغ التحصيل شده بودند و چاله و چولههاي زيادي هم در زندگي شان داشتند. در عين حال بايستي بخشي از سرمايهشان ميآمد تا بيمارستان تأسيس ميشد. برايمان وام گرفتن يا كمك گرفتن از اين طرف و آن طرف مشكل نبود، ولي به همان دليلي كه عرض كردم اصرار بر اين بود كه براي راهاندازي بيمارستان به هيچ وجه از امكانات مباحي كه وجود داشت استفاده نكنيم. به همين دليل كار ساخت و راهاندازي بيمارستان حدودا پنج سال طول كشيد. ميخواستيم حرف و حديثي وجود نداشته باشد.
· آيا هيچ جا شد كه با خود فكر كنيد اصلا من چرا بايد اين كار را بكنم؟ يا مثلا نااميد شويد؟
نه، چون آن طرف بيماران و مردم هستند هميشه خوشحالم. ما كه هنر نكرديم، تازه شرمنده هم هستيم كه آن طور كه دلمان ميخواسته نشده است. بنابراين به نظر من هيچ تأسفي ندارد. ولي در بحث كلان و خدمترساني در اين بخش چرا. جايي براي تأسف هست. كم نيستند كساني كه انگيزه دارند تا در اين بخش به كشورشان خدمت كنند. سرمايهشان بي شمار، ولي در حوزههاي ديگري است. آن ها هم شايد دوست داشته باشند يا از اول دوست داشتند كه سرمايههايشان را به اين بخش بياورند. به خاطر موانع و مشكلات متعدد بر سر راه اندازي يك مركز درماني و بعد از راهاندازي، حفظ ونگهداري آن و عدم امنيت كافي در اين بخش سرمايهگذاري نميشود. بنابراين، سرمايهها فرار ميكنند يا در بخشهاي غيرمولد به كار گرفته ميشوند و غير مستقيم صدمه آن متوجه مردم مي شود. بخش بهداشت و درمان كشور بايد استقبال كند از اين كه كسي برود و دستگاه و تجهيزاتي را وارد كشور كند. اين كمك به بخش بهداشت و درمان است. چرا بايد اين قدر موانع باشد؟موانع علمي و فني اشكال ندارد، بلكه خوب هم هست. مثلا از نظر فني موانعي براي وارد كردن برخي تجهيزات وجود داشته باشد كه به بيماران صدمهاي وارد نشود.
برگرديم به سؤال شما، من هيچ وقت نا اميد نشدم چون انگيزههايم اعتقادي است. بالاخره آن منبع هميشه جاويد كه كمك ميكند خداست و او هميشه هست و ما را تنها نميگذارد. به نظرم اثرگذاري اين منبع لايزال هميشه در جاهايي است كه موانعي وجود دارد. گرچه همان طور كه گفتم هيچ ادعايي هم ندارم كه آن چه انجام شده كار قابل توجهي باشد. اگر شما به كهريزك برويد، ميبينيد آن ها چه نشدنيهايي را شد كردند، چه خدماتي را ارائه دهند و آن ها ميتوانند براي همه ما الگو قرار گيرند.
منبع :
http://www.noorvision.com/news/detail.asp?newsID=124