m.g.s.t.r
18th August 2012, 10:27 PM
زلزله عصر 21 مرداد بیمارستان هریس را تخریب کرد، بیمارستان ورزقان نیز با وجودیکه افتتاح نشده و طبیعتا غیر قابل استفاده بود، در بخش هایی دچار ترک خوردگی شد و نگرانی به بار آورد تا در نهایت این بیمارستان اهر باشد که به رغم ویران شدن بخشهایی از آن، کماکان مرکز اورژانس منطقه زلزله زده بماند.
http://tabnak.ir/files/fa/news/1391/5/28/184386_927.jpg
به گزارش «تابناک»، چند روزی است که بیمارستان باقرالعلوم اهر با انتقال اغلب مصدومان زلزله به بیمارستان های تبریز خلوت تر شده؛ همان تنها بیمارستانی که در منطقه قابلیت خدمات رسانی اش تا حدودی حفظ شده بود چرا که زلزله هفته گذشته به این زیر ساخت مواقع بحرانی شهرستان هم آسیب وارد کرده بود.
از همان شب اول خدمت رسانی به مصدومان زلزله آذربایجان شرقی، بیمارستان باقرالعلوم مملو از افرادی شده بود که چه بسا آسیب های فیزیکی بخش کوجکی از مصیبت وارد شده به ایشان بود تا جایی که تصاویر صف مصدومان تحت مداوا روی چمن بیمارستان، اولین بخش گزارش های تصویری از زلزله 6.2 ریشتری را شکل می داد.
http://tabnak.ir/files/fa/news/1391/5/28/184385_950.jpg
اکنون بیش از یک هفته از آن ماجرا می گذرد اما برخی از مردم ترجیح داده اند که در اطراف همین بیمارستان چادر بزنند، تا زمانی که منازل جدید (کانکس، خانه های موقت یا حتی منزل جدید) در اختیارشان قرار گرفته و زندگی را از نو آغاز کنند؛ مردمانی که پس لرزه های متعدد و گاه قدرتمند مانع از آن شده که با ترس و وحشت زلزله بدرود بگویند.
خستگی در چهره کارکنان زحمتکش بیمارستان و کادر پزشکی هویداست و حتی گروه چند نفره عضو بنیاد هیومدیکا ((humedica که از آلمان آمده اند نیز به رغم لبخندهایی که تحویل بیماران می دهند، خسته به نظر می رسند اما هیچ کدام اینها به این معنی نیست که بیماری ناله کند و تیمارداری نبیند؛ الا کسانی که دردشان به عزیز رفتهای گره خورده و التیامش به مرور زمان نیاز دارد.
http://tabnak.ir/files/fa/news/1391/5/28/184384_505.jpg
هنوز پس لرزه ها ادامه دارد و گاه کمی شدت می گیرد تا اضطراب به اوج برسد؛ اینجاست که صدای آزیر آمبولانس ها بلند تر شنیده می شود و سکوت برخی و داد و فریاد بعضی دیگر، "شوک" وارد شده به منطقه را نمودار می کند.
به سراغ تیم پزشکی هیومدیکا می رویم که کاملا عملیاتی شکل گرفته است؛ متخصص، جراح و پرستار به همراه تجهیزات کامل پزشکی و به سرپرستی خانم مارگارت مولر از کشور آلمان و از طریق ترکیه به تبریز وارد شده و متاسفانه بعد از طی تشریفات وقت گیر برای اخذ مجوز فعالیت به مدت سه روز، با خودرو سواری به منطقه زلزله زده و بیمارستان شهر اهر آمده اند تا به رغم پیشنهاد مسئولان محلی و به ویژه پذیرایی بسیار گرم مردم، چادرهای هلال احمر را برای اسکان انتخاب کنند.
http://tabnak.ir/files/fa/news/1391/5/28/184383_302.jpg
http://www.tabnak.ir/files/fa/news/1391/5/28/184389_804.jpgسرپرست گروه تمایلی به صحبت ندارد، گویا منعی خود خواسته و یا، شاید هم توصیه شده برایشان وجود داشته باشد اما در نهایت توضیح می دهد که انجمنشان در سال 1979 با هدف کمک رسانی به کودکان زیر 5 سال که در بحرانهای کشورهای در حال توسعه دچار بیماری و جراحت شده اند، آغاز به فعالیت نموده و البته مانعی برای معالجه افراد بزرگسال هم در سر راهشان نیست.
اینجاست که از خودمان می پرسیم آیا نهادی از این دست در کشور ما هم تشکیل شده؟ اگر نه (که این جواب محتمل به نظر می رسد) چرا ضرورتی برای تشکیل آن احساس نشده است و چرا همین امروز جرقه های تشکیل آن شکل نمی گیرد؟
پرسشمان را رها می کنیم تا سری بزنیم به ساختمان بیمارستان که تقریبا خالی است؛ زلزله بخش هایی از آن را تبدیل به آوار کرده و چه بسا بهترین تصمیم انتقال وسایل و تجهیزات مورد نیاز به محوطه بیمارستان باشد.
تخت ها و لوازم باقیمانده داخل ساختمان آرایشی دارند که نه متاثر از زلزله، که بیشتر نشان دهنده اضطراب در تخلیه است؛ انگار نه انگار که بیمارستان یعنی یکی از پایگاه های مهم (و شاید مهترین پایگاه) مقابله با بحران اما به شرطی که خودش از حداقل ایمنی برخوردار باشد نه اینکه ترک های در و دیوارش ترس آوار شدن را هر لحظه به مراجعان منتقل کند.
http://www.tabnak.ir/files/fa/news/1391/5/28/184391_400.jpg
شهرستان اهر فعلا مجهز به بیمارستانی صحرایی است که در حیاط بیمارستان نا مطئنش، حیات یافته و ورزقان هم بیمارستانی دارد که تجهیز نشده بود و افتتاح هم نشده اما ترک هایی به خود می بیند که صدای همه را در آورده است؛ از یک سو نماینده شهر می گوید که بهترین فرصت برای تجهیز و بهره برداری از بیمارستان نوساز فراهم است و از سوی دیگر ترک های حاصل از زلزله در آن نوید ساخت و ساز نا مناسب داده و کاری می کند که صدای معاون اول رئیس جمهور نیز از حیف و میل بیت المال در ساخت آن در بیاید.
با این تفاسیر، مشکلی پیش رویمان قرار می گیرد که بسیار مهم است اما نه به آن اندازه که ما را به آینده ببرد، چراکه درمان در منطقه هنوز بر پاشنه خودگردانی بیمارستان می گردد و اصل اضطرار در آن کمتر دیده شده است؛ جایی که هر از چندگاهی مشاجره بین مراجعان و کادر درمان را پدیدار می کند و مثل نمکی که بر زخم بپاشند، درد را تداوم می دهد؛ اینجاست که برای بار دیگر سوالات به ذهنمان هجوم می آورند ... .
http://www.tabnak.ir/files/fa/news/1391/5/28/184388_363.jpg
http://tabnak.ir/files/fa/news/1391/5/28/184386_927.jpg
به گزارش «تابناک»، چند روزی است که بیمارستان باقرالعلوم اهر با انتقال اغلب مصدومان زلزله به بیمارستان های تبریز خلوت تر شده؛ همان تنها بیمارستانی که در منطقه قابلیت خدمات رسانی اش تا حدودی حفظ شده بود چرا که زلزله هفته گذشته به این زیر ساخت مواقع بحرانی شهرستان هم آسیب وارد کرده بود.
از همان شب اول خدمت رسانی به مصدومان زلزله آذربایجان شرقی، بیمارستان باقرالعلوم مملو از افرادی شده بود که چه بسا آسیب های فیزیکی بخش کوجکی از مصیبت وارد شده به ایشان بود تا جایی که تصاویر صف مصدومان تحت مداوا روی چمن بیمارستان، اولین بخش گزارش های تصویری از زلزله 6.2 ریشتری را شکل می داد.
http://tabnak.ir/files/fa/news/1391/5/28/184385_950.jpg
اکنون بیش از یک هفته از آن ماجرا می گذرد اما برخی از مردم ترجیح داده اند که در اطراف همین بیمارستان چادر بزنند، تا زمانی که منازل جدید (کانکس، خانه های موقت یا حتی منزل جدید) در اختیارشان قرار گرفته و زندگی را از نو آغاز کنند؛ مردمانی که پس لرزه های متعدد و گاه قدرتمند مانع از آن شده که با ترس و وحشت زلزله بدرود بگویند.
خستگی در چهره کارکنان زحمتکش بیمارستان و کادر پزشکی هویداست و حتی گروه چند نفره عضو بنیاد هیومدیکا ((humedica که از آلمان آمده اند نیز به رغم لبخندهایی که تحویل بیماران می دهند، خسته به نظر می رسند اما هیچ کدام اینها به این معنی نیست که بیماری ناله کند و تیمارداری نبیند؛ الا کسانی که دردشان به عزیز رفتهای گره خورده و التیامش به مرور زمان نیاز دارد.
http://tabnak.ir/files/fa/news/1391/5/28/184384_505.jpg
هنوز پس لرزه ها ادامه دارد و گاه کمی شدت می گیرد تا اضطراب به اوج برسد؛ اینجاست که صدای آزیر آمبولانس ها بلند تر شنیده می شود و سکوت برخی و داد و فریاد بعضی دیگر، "شوک" وارد شده به منطقه را نمودار می کند.
به سراغ تیم پزشکی هیومدیکا می رویم که کاملا عملیاتی شکل گرفته است؛ متخصص، جراح و پرستار به همراه تجهیزات کامل پزشکی و به سرپرستی خانم مارگارت مولر از کشور آلمان و از طریق ترکیه به تبریز وارد شده و متاسفانه بعد از طی تشریفات وقت گیر برای اخذ مجوز فعالیت به مدت سه روز، با خودرو سواری به منطقه زلزله زده و بیمارستان شهر اهر آمده اند تا به رغم پیشنهاد مسئولان محلی و به ویژه پذیرایی بسیار گرم مردم، چادرهای هلال احمر را برای اسکان انتخاب کنند.
http://tabnak.ir/files/fa/news/1391/5/28/184383_302.jpg
http://www.tabnak.ir/files/fa/news/1391/5/28/184389_804.jpgسرپرست گروه تمایلی به صحبت ندارد، گویا منعی خود خواسته و یا، شاید هم توصیه شده برایشان وجود داشته باشد اما در نهایت توضیح می دهد که انجمنشان در سال 1979 با هدف کمک رسانی به کودکان زیر 5 سال که در بحرانهای کشورهای در حال توسعه دچار بیماری و جراحت شده اند، آغاز به فعالیت نموده و البته مانعی برای معالجه افراد بزرگسال هم در سر راهشان نیست.
اینجاست که از خودمان می پرسیم آیا نهادی از این دست در کشور ما هم تشکیل شده؟ اگر نه (که این جواب محتمل به نظر می رسد) چرا ضرورتی برای تشکیل آن احساس نشده است و چرا همین امروز جرقه های تشکیل آن شکل نمی گیرد؟
پرسشمان را رها می کنیم تا سری بزنیم به ساختمان بیمارستان که تقریبا خالی است؛ زلزله بخش هایی از آن را تبدیل به آوار کرده و چه بسا بهترین تصمیم انتقال وسایل و تجهیزات مورد نیاز به محوطه بیمارستان باشد.
تخت ها و لوازم باقیمانده داخل ساختمان آرایشی دارند که نه متاثر از زلزله، که بیشتر نشان دهنده اضطراب در تخلیه است؛ انگار نه انگار که بیمارستان یعنی یکی از پایگاه های مهم (و شاید مهترین پایگاه) مقابله با بحران اما به شرطی که خودش از حداقل ایمنی برخوردار باشد نه اینکه ترک های در و دیوارش ترس آوار شدن را هر لحظه به مراجعان منتقل کند.
http://www.tabnak.ir/files/fa/news/1391/5/28/184391_400.jpg
شهرستان اهر فعلا مجهز به بیمارستانی صحرایی است که در حیاط بیمارستان نا مطئنش، حیات یافته و ورزقان هم بیمارستانی دارد که تجهیز نشده بود و افتتاح هم نشده اما ترک هایی به خود می بیند که صدای همه را در آورده است؛ از یک سو نماینده شهر می گوید که بهترین فرصت برای تجهیز و بهره برداری از بیمارستان نوساز فراهم است و از سوی دیگر ترک های حاصل از زلزله در آن نوید ساخت و ساز نا مناسب داده و کاری می کند که صدای معاون اول رئیس جمهور نیز از حیف و میل بیت المال در ساخت آن در بیاید.
با این تفاسیر، مشکلی پیش رویمان قرار می گیرد که بسیار مهم است اما نه به آن اندازه که ما را به آینده ببرد، چراکه درمان در منطقه هنوز بر پاشنه خودگردانی بیمارستان می گردد و اصل اضطرار در آن کمتر دیده شده است؛ جایی که هر از چندگاهی مشاجره بین مراجعان و کادر درمان را پدیدار می کند و مثل نمکی که بر زخم بپاشند، درد را تداوم می دهد؛ اینجاست که برای بار دیگر سوالات به ذهنمان هجوم می آورند ... .
http://www.tabnak.ir/files/fa/news/1391/5/28/184388_363.jpg