وحید 0319
17th August 2012, 12:10 AM
http://www.architects.ir/architects/file/front.jpg
برادران لومیر، در دسامبر ۱۸۹۵ دستگاهى را به راه انداختند که سینماتوگراف نام داشت. این دستگاه پیچیده عکسهاى متحرک را نشان مىداد. لومىیر با چرخاندن دستک آن عکسهاى متحرک را روى پردهاى سفید به نمایش مىگذاشتند. آنها پس از استقبال پاریسىها از سینماتوگراف، نمایندگانى به کشورهاى مختلف فرستادند تا مردم آن کشورها را با این دستگاه آشنا کنند. اما ایران دورهٔ قاجار یکى از این کشورها نبود.
سینما زمانىکه به سرزمین ما ایران رسید، اسباببازى ملوکانهاى در دست شاه قاجار بود. و اگر سفر مظفرالدینشاه به فرنگ در شروع قرن مصادف با نمایش برادران لومیر نمىشد. سینما در ایران چه سرنوشتى پیدا مىکرد؟ مظفرالدینشاه سینماتوگراف را مىبیند و دستور خرید آن را مىدهد و به ایران مىآورد تا از آن بهطور خصوصى استفاده کند و سینما در پس پردهٔ حرم باقى مىماند. سینما را مظفرالدینشاه وارد مملکت کرد؛ اما نه به قصد خدمت به ملتش؛ بلکه در جهت ارضاى ذهن تنوع طلب و نوجویش.
چهار، پنج سال بعد از ورود خصوصى سینما به ایران نمایش فیلم توسط میرزا ابراهیم خان صحافباشى که سفر به اروپا را تجربه کرده بود، علنى مىشود. صحافباشى که با کاربرد سینما آشنا شده بود، آنرا به میان مردم برد، این تاریخ (۱۹۰۵) براى نمایش فیلم در ایران سابقهاى آبرومند و همعصر با اکثر کشورهاى پیشرفتهٔ جهان ارائه مىدهد. کار نمایش فیلم بعد از فقط یک ماه بهم مىخورد و صحافباشى در پى گرفتارىهاى مالى دستگیر و سپس تبعید مىشود و سرانجام به هند مىرود و حرکتش ناتمام مىماند.
بعد این باور بوجود آمد که کار سینما را باید خارجىها برعهده گیرند و لذا فعالیتهاى سینمادارى را افراد غیر ایرانى شکل دادند. در کار فیلمسازى نیز وضع به همین منوال بود.
با انقلاب مشروطه مجدداً اولین مباشران سینما در ایران اسامى غیرایرانى داشتند: روسىخان (ایوانف)، آقایوف، اسماعیلوف، لوین و یاکوسبن. اولین ایرانى خالصى که نخستین فیلم ناطق را مىسازد، در آنسوى مرزها، در هند اجازهٔ کار پیدا مىکند.
از همان ابتدا، اقتباس و تقلید، ساختار سینماى ایران را دچار تشتت کرد و بنایى بدون استحکام، فکر، ذوق و سلیقه پىریزى شد.
http://www.architects.ir/architects/file/salon.jpg
پیشگامان سینماى ایران هنر سینما را سالها پیش در این ملک متولد ساختند، کسانى چون: آوانس اوگانیانس، عبدالحسین سپنتا، خان بابا معتضدی، ابراهیم مرادی، اسماعیل کوشان، محسن بدیع، احمد شیرازی، ساموئل خاچیکیان، مهدى امیرقاسمخانی، واهاک وارطانیان، آرمان، مسعود کیمیایی، ناصر تقوایی، داریوش مهرجویی، على حاتمی، بهرام بیضایی، نعمت حقیقی، فرخ غفاری، ابراهیم گلستان، عباس کیارستمی، امیر نادری، محمدعلى فردین، اسفندیار منفرزاده، بهروز وثوقی، روبیک منصوری، ناصر ملکمطیعی، سهراب شهید ثالث، پرویز کیمیاوی، محسن مخملباف، ابراهیم حاتمىکیا، رخشان بنىاعتماد، و انبوه زنان و مردان دیگرى که این هنر را کشف کردند، به بلوغ رساندند و گسترش بخشیدند.
در تمام این سالها، سینما در هر دوره و زمانهاى به شکلى درآمد. گاه هنر ناب بود و گاه وسیلهٔ تبلیغ، گاه، اسباب تفریح و سرگرمى زمینهاى براى انتقال پیام. سینماى ایران در این سالها انبوهى علاقمند را با خود همراه کرد.
امروزه دوربین و سینما که آن را صنعت تصویر نیز گفتهاند، ابزارى است توانمند در دست هنرمندانى که مىکوشند به نگریستن معناى تازهاى ببخشند.
http://www.architects.ir/nezameng/Images/Index/botomn-left.jpg
برادران لومیر، در دسامبر ۱۸۹۵ دستگاهى را به راه انداختند که سینماتوگراف نام داشت. این دستگاه پیچیده عکسهاى متحرک را نشان مىداد. لومىیر با چرخاندن دستک آن عکسهاى متحرک را روى پردهاى سفید به نمایش مىگذاشتند. آنها پس از استقبال پاریسىها از سینماتوگراف، نمایندگانى به کشورهاى مختلف فرستادند تا مردم آن کشورها را با این دستگاه آشنا کنند. اما ایران دورهٔ قاجار یکى از این کشورها نبود.
سینما زمانىکه به سرزمین ما ایران رسید، اسباببازى ملوکانهاى در دست شاه قاجار بود. و اگر سفر مظفرالدینشاه به فرنگ در شروع قرن مصادف با نمایش برادران لومیر نمىشد. سینما در ایران چه سرنوشتى پیدا مىکرد؟ مظفرالدینشاه سینماتوگراف را مىبیند و دستور خرید آن را مىدهد و به ایران مىآورد تا از آن بهطور خصوصى استفاده کند و سینما در پس پردهٔ حرم باقى مىماند. سینما را مظفرالدینشاه وارد مملکت کرد؛ اما نه به قصد خدمت به ملتش؛ بلکه در جهت ارضاى ذهن تنوع طلب و نوجویش.
چهار، پنج سال بعد از ورود خصوصى سینما به ایران نمایش فیلم توسط میرزا ابراهیم خان صحافباشى که سفر به اروپا را تجربه کرده بود، علنى مىشود. صحافباشى که با کاربرد سینما آشنا شده بود، آنرا به میان مردم برد، این تاریخ (۱۹۰۵) براى نمایش فیلم در ایران سابقهاى آبرومند و همعصر با اکثر کشورهاى پیشرفتهٔ جهان ارائه مىدهد. کار نمایش فیلم بعد از فقط یک ماه بهم مىخورد و صحافباشى در پى گرفتارىهاى مالى دستگیر و سپس تبعید مىشود و سرانجام به هند مىرود و حرکتش ناتمام مىماند.
بعد این باور بوجود آمد که کار سینما را باید خارجىها برعهده گیرند و لذا فعالیتهاى سینمادارى را افراد غیر ایرانى شکل دادند. در کار فیلمسازى نیز وضع به همین منوال بود.
با انقلاب مشروطه مجدداً اولین مباشران سینما در ایران اسامى غیرایرانى داشتند: روسىخان (ایوانف)، آقایوف، اسماعیلوف، لوین و یاکوسبن. اولین ایرانى خالصى که نخستین فیلم ناطق را مىسازد، در آنسوى مرزها، در هند اجازهٔ کار پیدا مىکند.
از همان ابتدا، اقتباس و تقلید، ساختار سینماى ایران را دچار تشتت کرد و بنایى بدون استحکام، فکر، ذوق و سلیقه پىریزى شد.
http://www.architects.ir/architects/file/salon.jpg
پیشگامان سینماى ایران هنر سینما را سالها پیش در این ملک متولد ساختند، کسانى چون: آوانس اوگانیانس، عبدالحسین سپنتا، خان بابا معتضدی، ابراهیم مرادی، اسماعیل کوشان، محسن بدیع، احمد شیرازی، ساموئل خاچیکیان، مهدى امیرقاسمخانی، واهاک وارطانیان، آرمان، مسعود کیمیایی، ناصر تقوایی، داریوش مهرجویی، على حاتمی، بهرام بیضایی، نعمت حقیقی، فرخ غفاری، ابراهیم گلستان، عباس کیارستمی، امیر نادری، محمدعلى فردین، اسفندیار منفرزاده، بهروز وثوقی، روبیک منصوری، ناصر ملکمطیعی، سهراب شهید ثالث، پرویز کیمیاوی، محسن مخملباف، ابراهیم حاتمىکیا، رخشان بنىاعتماد، و انبوه زنان و مردان دیگرى که این هنر را کشف کردند، به بلوغ رساندند و گسترش بخشیدند.
در تمام این سالها، سینما در هر دوره و زمانهاى به شکلى درآمد. گاه هنر ناب بود و گاه وسیلهٔ تبلیغ، گاه، اسباب تفریح و سرگرمى زمینهاى براى انتقال پیام. سینماى ایران در این سالها انبوهى علاقمند را با خود همراه کرد.
امروزه دوربین و سینما که آن را صنعت تصویر نیز گفتهاند، ابزارى است توانمند در دست هنرمندانى که مىکوشند به نگریستن معناى تازهاى ببخشند.
http://www.architects.ir/nezameng/Images/Index/botomn-left.jpg