PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : اشعار عرفان نظر آهاری



shiny7
12th August 2012, 02:02 PM
با من تماس بگیر خدایا هر روز شيطان لعنتي خط هاي ذهن مرا اشغال مي كند هي با شماره هاي غلط ، زنگ مي زند،‏ آن وقت من اشتباه مي كنم و او با اشتباه هاي دلم حال مي كند. ديروز يك فرشته به من مي گفت: تو گوشي دل خود را بد گذاشتي آن وقت ها كه خدا به تو مي زد زنگ آخر چرا جواب ندادي چرا بر نداشتي؟! يادش به خير آن روزها مكالمه با خورشيد دفترچه هاي ذهن كوچك من را سرشار خاطره مي كرد امروز پاره است آن سيم ها كه دلم را تا آسمان مخابره مي كرد. ××× با من تماس بگير ، خدايا حتي هزار بار وقتي كه نيستم لطفا پيام خودت را روي پيام گير دلم بگذار.




جوجه تیغی دلم قلب تو کبوتر است بال هایت از نسیم قلب من سیاه و سخت قلب ِ من شبیه ِ .... بگذریم دور قلب من کشیده اند یک ردیف سیم خاردار پس تو احتیاط کن جلو نیا، برو کنار تو این جهان ِ گُنده، هیج کس با دلم رفیق نیست فکر میکنی چاره دلی که جوجه تیغی است. چیست؟! راستی تو جوجه تیغی دلم مرا توی قلب خود راه میدهی؟ او گرسنه است و گمشده تو به او پناه میدهی؟ باورت نمیشود ولی جوجه تیغی دلم زود رام میشود تو فقط سلام کن تیغ های تند و تیز او با سلام تو تمام میشود.



روی سنگفرش کهکشان یک فرشته داشت میدوید توی کوچه های آسمان روی سنگفرش کهکشان میدوید و هر کجا که میرسید با گچ ستاره ها عکس یک شهاب میکشید میدوید و خنده هاش نور بود غصه را بلد نبود غصه از بهشت دور بود میدوید و ناگهان دامنش به ابرهای گرفت و لیز خورد ازکنار خانه ی خدا میچکید قطره قطره روی خاک مُرد هیچ کس ولی نگفتت آن فرشته ای که میدوید، کو جای او چقدر خالی است آی ای خدا، تو لااقل بگو



دوستان عزیز این چند متن زیبا تنها بخشی از آثار بی نظیر و پر احساس خانم نظرآهاریست.خواهش می کنم اگر شما هم اشعار این شاعر رو شنیدین بنویسین تا همه دوست داران و هواداران ایشون استفاده کنن.ممنون![golrooz]

shiny7
13th August 2012, 03:36 PM
مثل نامه اي ولي توي هيچ پاکتي جا نمي شوي ** جعبه جواهري قفل نيستي ولي وا نمي شوي ** مثل ميوه خواستم بچينمت ميوه نيستي ستاره اي از درخت آسمان جدا نمي شوي ** من تلاش مي کنم بگيرمت طعمه مي شوم ولي تو نهنگ مي شوي مثل کرم کوچکي مرا تند و تيز مي خوري تور مي شوم ماهي زرنگ حوض مي شوي ليز مي خوري *** آفتاب را نمي شود توي کيسه اي جمع کرد و برد * ابر را نمي شود مثل کهنه اي توي مشت خود فشرد آفتاب توي آسمان آفتاب مي شود ابرهم بدون آسمان فقط چند قطره آب مي شود *** پس تو ابر باش و آفتاب قول مي دهم که آسمان شوم يک کمي ستاره روي صورتم بپاش سعي مي کنم شبيه کهکشان شوم *** شکل نوري و شبيه باد توي هيچ چيز جا نمي شوي تو کنار من کنار او ولي تو تويي و هيچ وقت ما نمي شوي

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد