نارون1
8th August 2012, 11:11 PM
علم نوپايي است كه موضوع آن بررسي ماهيت كنترل ارگانيسمهاي زنده و به معني «فرمانش» است.
مغز انسان از نظرانديشه احتياج به كنترل دارد و فردي كه قدرت كنترل انديشه هايش را پيدا ميكند ميتواند مشكلات رواني خود را حل كند.
در سايكو سايبرنتيك بهعنوان علم كنترل مغز است. اعتقاد بر اين است كه انسانها مجهز به دو مكانيسم خودكار و سرويس دهنده آن در مغز هستند و بنا به دستوري كه خود فرد به مغزش ميدهد فعال ميشوند اين دو مكانيسم عبارتند از موفقيت و شكست.
مكانيسم شكست تركيبي از احساسات منفي و يأس آور است كه مانع رسيدن فرد به هدفش ميشود و با پرداختن به شكستهاي گذشته اين مكانيسم فعال خواهد شد، تصور يكي از خصوصيات ضروري انسان موفق است، با رشد تصاوير ذهني مثبت كه موجب رفاه بيشتر ميشود و همچنين با ايجاد هدفهاي واقع بينانه و دست يافتني ميتوان مكانيسم موفقيت ذهن را فعال كرد.
سايكو سايبرنتيك ميگويد: ذهن انسان ماهيتي خلاق دارد يعني نظرات را به عمل تبديل ميكند. ذهن بسته به دستوري كه ما به آن ميدهيم فعال وپوياست وقتي وظيفهاي را به مكانيسم موفقيت خود واگذار ميكنيد كار دانشمندي را ميكنيد كه مسائل مختلفي را در اختيار مغز الكتريكي قرار ميدهد.
واژه سايكو سايبرنتيك به اقتباس از دكتر ماكسول مالتز به مفهوم هدايت ذهن خود به سوي هدفي مفيد وسودمند است. سايكو به ذهن و سايبرنتيك در زبان يوناني به معني راننده يا گرداننده است. سايكو سايبرنتيك يعني روشي كه ميخواهيد توسط آن خود را كنترل و هدايت كنيد و مفهوم آن اين است كه از موفقيت دورن براي رسيدن به حرمت نفس استفاده كنيم و هرگز به احساسات منفي اجازه ورود ندهيم.
سايكو سايبرنتيك درانسانهااميد و باور ميكارد. اورا متقاعد ميكند كه ميتواند به هدفهايش برسد ودر واقع از اين توان برخوردار است.سايكو سايبرنتيك به زمان حال توجه دارد، شماي امروزي شماي ديروزي نيستيد.
درسايكو سايبرنتيك بيماري رواني ناشي از يك عادت ناشايست است و فقط خود فرد ميتواند از عادت بد به عادت مفيد تغيير يابد و تمام انسانها براي موفق شدن به دنيا آمده اند.سايكو سايبرنتيك خلاق، ذهن را براي رسيدن به يك هدف،بسيج ميكند، تصوير ذهني انسان ازقدرت بينظيري برخوردار است.
اگر در ذهن تصاوير مصيبت بار را زنده كنيم و انسانها را موجوداتي وحشتناك بپنداريم شانس موفقيت به راستي كاهش مييابد.
در رسيدن به اهداف و موفقيتها قدرت تصور بزرگترين نيرويي است كه داريم.يكي از جنبههاي دستيابي به موفقيت و خوشبختي، خود پذيري است. كسي واقعاً خوشبخت است كه خود را همانطور كه هست ميپذيرد وبه آنچه كه هست راضي است و خود را از ديگران نه برتر ميداند و نه حقيرتر.
انسان داراي مكانيسمي هدف جو است. وقتي فاقد هدف مشخصي باشيم زندگي را پوچ و بيهدف ميبينيم، ما براي غلبه بر محيط، حل مسائل و دستيابي به هدف آفريده شدهايم و بدون داشتن هدف، بدون ميل غلبه بر محيط، هرگز به رضايت و خوشبختي نميرسيم.
افرادي كه زندگي را پوچ و بيارزش ميدانند در واقع منظورشان اين است كه شخصاً هدف با ارزشي ندارند. علم روانشناسي گرچه به تصوير ذهني و نقش مهم آن در رفتار انسان معترف بود اما براي سؤالاتي از قبيل اينكه چگونه تصوير ذهني اثر ميكند و چگونه شخصيت جديد ميآفريند جواب قانع كنندهاي نداشت و اغلب اين جوابها را ميتوانيم در علم جديد سايبرنتيك پيدا كنيم.علم نوپاي سايبرنتيك حاصل تلاش فيزيكدانان و رياضي دانان بود نه روانشناسان اما تحولي در روانشناسي ايجاد كرد.
سايكو سايبرنتيك ميگويدمغزانسان داراي مكانيسمي هدف جو است كه به فرمان ذهن در جهتي كه خود فرد تعيين ميكند به كار ميافتد.اين مكانيسم خود كار هدف جو، كارش شباهت زيادي به مكانيسمهاي الكترونيكي ساخته دست انسان دارد اماازهر مغز الكترونيكي ساخته دست انسان عاليتر و پيچيدهتر است.
اين مكانيسم در جهت رسيدن به هدفهايي كه شما برايش در نظر گرفتهايد- موفقيت و خوشبختي يا شكست و بدبختي- كار ميكند. هدف اين مكانيسم خلاق دست يابي به تصاوير ذهني است. تصوير ذهني ما تعيينكننده هدفهاي ماست.
نظير هر مكانيسم ديگر، مكانيسم خلاق ما از اطلاعات ذخيره شده يا حافظه براي حل مسائل جاري و نشان دادن واكنش نسبت به موقعيتهاي مختلف استفاده ميكند.
به اعتقاد دانشمندان مشهور سايبرنتيك از جمله دكتر نوربرت وينر تا آينده قابل پيش بيني، دانشمندان موفق به ساختن يك مغز الكترونيكي قابل قياس با مغز انسان نخواهند بود.اما حتي اگر قرار باشد چنين ماشيني ساخته شود فاقد اپراتور و متصدي خواهد بود.
مغز انسان از نظرانديشه احتياج به كنترل دارد و فردي كه قدرت كنترل انديشه هايش را پيدا ميكند ميتواند مشكلات رواني خود را حل كند.
در سايكو سايبرنتيك بهعنوان علم كنترل مغز است. اعتقاد بر اين است كه انسانها مجهز به دو مكانيسم خودكار و سرويس دهنده آن در مغز هستند و بنا به دستوري كه خود فرد به مغزش ميدهد فعال ميشوند اين دو مكانيسم عبارتند از موفقيت و شكست.
مكانيسم شكست تركيبي از احساسات منفي و يأس آور است كه مانع رسيدن فرد به هدفش ميشود و با پرداختن به شكستهاي گذشته اين مكانيسم فعال خواهد شد، تصور يكي از خصوصيات ضروري انسان موفق است، با رشد تصاوير ذهني مثبت كه موجب رفاه بيشتر ميشود و همچنين با ايجاد هدفهاي واقع بينانه و دست يافتني ميتوان مكانيسم موفقيت ذهن را فعال كرد.
سايكو سايبرنتيك ميگويد: ذهن انسان ماهيتي خلاق دارد يعني نظرات را به عمل تبديل ميكند. ذهن بسته به دستوري كه ما به آن ميدهيم فعال وپوياست وقتي وظيفهاي را به مكانيسم موفقيت خود واگذار ميكنيد كار دانشمندي را ميكنيد كه مسائل مختلفي را در اختيار مغز الكتريكي قرار ميدهد.
واژه سايكو سايبرنتيك به اقتباس از دكتر ماكسول مالتز به مفهوم هدايت ذهن خود به سوي هدفي مفيد وسودمند است. سايكو به ذهن و سايبرنتيك در زبان يوناني به معني راننده يا گرداننده است. سايكو سايبرنتيك يعني روشي كه ميخواهيد توسط آن خود را كنترل و هدايت كنيد و مفهوم آن اين است كه از موفقيت دورن براي رسيدن به حرمت نفس استفاده كنيم و هرگز به احساسات منفي اجازه ورود ندهيم.
سايكو سايبرنتيك درانسانهااميد و باور ميكارد. اورا متقاعد ميكند كه ميتواند به هدفهايش برسد ودر واقع از اين توان برخوردار است.سايكو سايبرنتيك به زمان حال توجه دارد، شماي امروزي شماي ديروزي نيستيد.
درسايكو سايبرنتيك بيماري رواني ناشي از يك عادت ناشايست است و فقط خود فرد ميتواند از عادت بد به عادت مفيد تغيير يابد و تمام انسانها براي موفق شدن به دنيا آمده اند.سايكو سايبرنتيك خلاق، ذهن را براي رسيدن به يك هدف،بسيج ميكند، تصوير ذهني انسان ازقدرت بينظيري برخوردار است.
اگر در ذهن تصاوير مصيبت بار را زنده كنيم و انسانها را موجوداتي وحشتناك بپنداريم شانس موفقيت به راستي كاهش مييابد.
در رسيدن به اهداف و موفقيتها قدرت تصور بزرگترين نيرويي است كه داريم.يكي از جنبههاي دستيابي به موفقيت و خوشبختي، خود پذيري است. كسي واقعاً خوشبخت است كه خود را همانطور كه هست ميپذيرد وبه آنچه كه هست راضي است و خود را از ديگران نه برتر ميداند و نه حقيرتر.
انسان داراي مكانيسمي هدف جو است. وقتي فاقد هدف مشخصي باشيم زندگي را پوچ و بيهدف ميبينيم، ما براي غلبه بر محيط، حل مسائل و دستيابي به هدف آفريده شدهايم و بدون داشتن هدف، بدون ميل غلبه بر محيط، هرگز به رضايت و خوشبختي نميرسيم.
افرادي كه زندگي را پوچ و بيارزش ميدانند در واقع منظورشان اين است كه شخصاً هدف با ارزشي ندارند. علم روانشناسي گرچه به تصوير ذهني و نقش مهم آن در رفتار انسان معترف بود اما براي سؤالاتي از قبيل اينكه چگونه تصوير ذهني اثر ميكند و چگونه شخصيت جديد ميآفريند جواب قانع كنندهاي نداشت و اغلب اين جوابها را ميتوانيم در علم جديد سايبرنتيك پيدا كنيم.علم نوپاي سايبرنتيك حاصل تلاش فيزيكدانان و رياضي دانان بود نه روانشناسان اما تحولي در روانشناسي ايجاد كرد.
سايكو سايبرنتيك ميگويدمغزانسان داراي مكانيسمي هدف جو است كه به فرمان ذهن در جهتي كه خود فرد تعيين ميكند به كار ميافتد.اين مكانيسم خود كار هدف جو، كارش شباهت زيادي به مكانيسمهاي الكترونيكي ساخته دست انسان دارد اماازهر مغز الكترونيكي ساخته دست انسان عاليتر و پيچيدهتر است.
اين مكانيسم در جهت رسيدن به هدفهايي كه شما برايش در نظر گرفتهايد- موفقيت و خوشبختي يا شكست و بدبختي- كار ميكند. هدف اين مكانيسم خلاق دست يابي به تصاوير ذهني است. تصوير ذهني ما تعيينكننده هدفهاي ماست.
نظير هر مكانيسم ديگر، مكانيسم خلاق ما از اطلاعات ذخيره شده يا حافظه براي حل مسائل جاري و نشان دادن واكنش نسبت به موقعيتهاي مختلف استفاده ميكند.
به اعتقاد دانشمندان مشهور سايبرنتيك از جمله دكتر نوربرت وينر تا آينده قابل پيش بيني، دانشمندان موفق به ساختن يك مغز الكترونيكي قابل قياس با مغز انسان نخواهند بود.اما حتي اگر قرار باشد چنين ماشيني ساخته شود فاقد اپراتور و متصدي خواهد بود.