reza-1369
7th August 2012, 06:46 PM
(http://www.asheghaneha.ir/%d8%aa%d9%88%db%8c%db%8c-%d9%85%d8%a7%d8%af%d8%b1%d8%9f.html)
http://www.asheghaneha.ir/wp-content/uploads/2011/05/madaar.jpgاشتباهی خونه یه خانم مسنی رو گرفتم، اومدم معذرتخواهی کنم هی میگفت مینا جان تویی؟ هی میگفتم ببخشید مادر (http://www.asheghaneha.ir/tag/%d9%85%d8%a7%d8%af%d8%b1) اشتباه گرفتم، باز میگفت مینا جان تویی مادر؟ می گفتم نه مادر جان اشتباه شده ببخشید! اسم سوم رو که گفت دلم شکست.. گفتم آره مادر جون، زنگ زدم احوالتون رو بپرسم. اون قدر ذوق کرد که چشام خیس شد.
چه مادر و پدر (http://www.asheghaneha.ir/tag/%d9%be%d8%af%d8%b1)ها و پدربزرگ ها و مادربزرگ هایی که چشم انتظار (http://www.asheghaneha.ir/tag/%d8%a7%d9%86%d8%aa%d8%b8%d8%a7%d8%b1) یه تماس کوچولو از ما هستن.. ازشون دریغ نکنیم!
گلی برای مادر (http://www.asheghaneha.ir/%da%af%d9%84%db%8c-%d8%a8%d8%b1%d8%a7%db%8c-%d9%85%d8%a7%d8%af%d8%b1.html)
مردی مقابل گلفروشی ایستاده بود و میخواست دسته گلی برای مادر (http://www.asheghaneha.ir/tag/%d9%85%d8%a7%d8%af%d8%b1)ش که در شهر دیگری بود سفارش دهد تا برایش پست شود.
وقتی از گل فروشی خارج شد، دختری را دید که روی جدول خیابان نشسته بود و هق هق گریه (http://www.asheghaneha.ir/tag/%DA%AF%D8%B1%DB%8C%D9%87) میکرد. مرد نزدیک دختر رفت و از او پرسید: «دختر خوب، چرا گریه می کنی؟»
دختر در حالی که گریه می کرد گفت: «میخواستم برای مادرم یک شاخه گل رز بخرم ولی فقط ۷۵ سنت دارم در حالی که گل رز ۲ دلار می شود.» مرد لبخندی زد و گفت: با من بیا من برای تو یک شاخه رز قشنگ می خرم.
http://www.asheghaneha.ir/wp-content/uploads/2011/05/madaar.jpgاشتباهی خونه یه خانم مسنی رو گرفتم، اومدم معذرتخواهی کنم هی میگفت مینا جان تویی؟ هی میگفتم ببخشید مادر (http://www.asheghaneha.ir/tag/%d9%85%d8%a7%d8%af%d8%b1) اشتباه گرفتم، باز میگفت مینا جان تویی مادر؟ می گفتم نه مادر جان اشتباه شده ببخشید! اسم سوم رو که گفت دلم شکست.. گفتم آره مادر جون، زنگ زدم احوالتون رو بپرسم. اون قدر ذوق کرد که چشام خیس شد.
چه مادر و پدر (http://www.asheghaneha.ir/tag/%d9%be%d8%af%d8%b1)ها و پدربزرگ ها و مادربزرگ هایی که چشم انتظار (http://www.asheghaneha.ir/tag/%d8%a7%d9%86%d8%aa%d8%b8%d8%a7%d8%b1) یه تماس کوچولو از ما هستن.. ازشون دریغ نکنیم!
گلی برای مادر (http://www.asheghaneha.ir/%da%af%d9%84%db%8c-%d8%a8%d8%b1%d8%a7%db%8c-%d9%85%d8%a7%d8%af%d8%b1.html)
مردی مقابل گلفروشی ایستاده بود و میخواست دسته گلی برای مادر (http://www.asheghaneha.ir/tag/%d9%85%d8%a7%d8%af%d8%b1)ش که در شهر دیگری بود سفارش دهد تا برایش پست شود.
وقتی از گل فروشی خارج شد، دختری را دید که روی جدول خیابان نشسته بود و هق هق گریه (http://www.asheghaneha.ir/tag/%DA%AF%D8%B1%DB%8C%D9%87) میکرد. مرد نزدیک دختر رفت و از او پرسید: «دختر خوب، چرا گریه می کنی؟»
دختر در حالی که گریه می کرد گفت: «میخواستم برای مادرم یک شاخه گل رز بخرم ولی فقط ۷۵ سنت دارم در حالی که گل رز ۲ دلار می شود.» مرد لبخندی زد و گفت: با من بیا من برای تو یک شاخه رز قشنگ می خرم.