h.jabbari
7th August 2012, 01:48 PM
به نظر بسیاری از منتقدان، چارچوب نظری هیئت یاد شده مدرکی کامل محسوب نمیشود، اما چنانچه این مدرک از دیدگاه تکامل تدریجی مورد توجه قرار گیرد، امکان بهبود آن وجود دارد. باوجود انتقادات به عمل آمده، چارچوب نظری، کمک بزرگی به تدوین استانداردهای حسابداری در راستای دستیابی به ثبات رویه و قابلیت مقایسه در گزارشگری مالی کرده است. چند کشور دیگر علاوه بر ایالات متحد امریکا شامل کانادا، استرالیا،زلاندنو و این اواخر (1999) انگلستان و همچنین کمیته استانداردهای بینالمللی حسابداری نیز نسبت به تدوین چارچوب نظری حسابداری اقدام کردهاند و این کوششها نشان میدهدکه علیرغم تمامی مشکلات، فکر داشتن چارچوب نظری منطقی و قابل توجیه است.
انگیزه اصلی هیئت استانداردهای حسابداری مالی در تدوین چارچوب نظری حاصل مشکلاتی بود که هیئت اصول حسابداری تجربه کرد (در واقع این هیئت قبل از شکلگیری هیئت استانداردهای حسابداری مالی متصدی تعریف چارچوب نظری بود) گزارش کمیته تخصصی انجمن حسابداران رسمی امریکا (AICPA) در1958 که منجر به شکلگیری هیئت اصول حسابداری در سال 1959 گردید، این هیئت را ملزم کرده بود که کار بر روی مفاهیم اساسی و اصول فراگیر را در اولویت قرار دهد. در پاسخ به این نیاز، هیئت دو مطالعه تحقیقاتی حسابداری انجام داد، یکی بر روی مفروضات بنیادی و دیگری برروی اصول حسابداری. پس از انجام تحقیقات و تهیه گزارش، هیئت به این نتیجه رسید که مفروضات بنیادی و اصول پیشنهادی با اصول عمومی پذیرفتهشده در حسابداری تفاوت فاحش دارد و به همین علت در آن زمان پذیرش عامه نیافت. به دنبال این گزارش هیئت اصول حسابداری در سال 1970 مطالعه تحقیقاتی شماره 4 را با عنوان «مفاهیم بنیادی و اصول حسابداری صورتهای مالی واحدهای انتفاعی» منتشر کرد. ولی خود هیئت دوباره اعتراف کرد که این گزارش در درجه اول توصیفی است نه تجویزی و تمرکز اصلی آن به آنچه حسابداران آن زمان انجام میدادند بوده است نه آنچه باید باشد. در نتیجه از آنجا که طبق اعلام خود هیئت، اصول بیانیه شماره 4 گذشتهنگر بود، نتوانست راهنمای محکمی برای استانداردگذاری به حساب آید. بهطور خلاصه میتوان گفت تا این زمان نظریهپردازان کوشش کردهاند که با استدلال، اصول و روشهای حسابداری را استنتاج و گزارش کنند و انتقادات بیشتر در این زمینه بود که در تحقیقات و استدلالهای ذهنی به استفادهکنندگان از اطلاعات حسابداری توجه نشده و به گونهای برخورد شده است که گزارش اطلاعات حسابداری به خودی خود هدف است در حالی که اطلاعات حسابداری وسیله ای است برای رسیدن به هدف. هدف اصلی این است که استفادهکنندگان بتوانند به نحو مقتضی از اطلاعات حسابداری استفاده کنند. بیانیه شماره 4 هیئت اصول حسابداری در واقع پاسخ به این انتقادات بود و حلقه اتصال میان تحقیقات و مطالعات انجام شده بر مبنای روش قیاسی (رویکرد مفروضات بنیادی-اصول) و رویکرد دوم (هدفها-استانداردها) که در آن سعی میشود از طریق تعیین هدفها، اصول و استانداردهای حسابداری تبیین شود. انجمن حسابداران رسمی امریکا در سال 1971 بهدنبال انتقادات وارده بر گزارشهای هیئت اصول حسابداری دو گروه مطالعاتی شکل داد: یکی به ریاست فرانسیس ام ویت (Francis M.Wheat) و دیگری به ریاست رابرت ام تروبلاد (Robert M.Trueblood). رسالت این دو گروه بهبود فرایند استانداردگذاری و تعریف اهداف صورتهای مالی بود. گزارش کمیته اول منجر به تاسیس هیئت استانداردهای حسابداری مالی و انحلال هیئت اصول حسابداری در 1973 گردید و گزارش کمیته دوم به تدوین چارچوب نظری توسط هیئت انجامید. در واقع گزارش کمیته تروبلاد در 1973 تلاش کرد که هدفهای گزارشگری مالی از دیدگاه استفادهکنندگان از اطلاعات حسابداری را تبیین و به طور آشکار بیان کند. این گزارش گام با اهمیتی در راستای تدوین چارچوب نظری بهشمار میآید. کمیته ویت نیز با رسالت بهبود فرایند وضع استانداردهای حسابداری مالی به بررسی فرایند استانداردگذاری پرداخت و طرح ضرورت تشکیل یک مرجع تمام وقت نوین برای تدوین استانداردهای حسابداری را پیشنهاد کرد و با پذیرش این پیشنهاد بستر مناسب برای انحلال هیئت اصول حسابداری و شکلگیری هیئت استانداردهای حسابداری مالی فراهم شد، که در واقع منجر به تاسیس این هیئت گردید و از آنجا که پیشنویس اصلی این گزارش را دیوید سالومونز (David Solomons) تهیه کرد، از او به عنوان پدر هیئت یاد شده یاد میکنند. تاسیس این هیئت در 1973 و گزارش تروبلاد در همان سال منجر به انتشار بیانیه چارچوب نظری توسط هیئت شد. تدوین چارچوب نظری از سال 1978 شروع شد و شامل هفت بیانیه است که آخرین بیانیه در سال 2000 میلادی انتشار یافته است. با توجه به اهمیتی که دیوید سالومونز در تاسیس هیئت استانداردهای حسابداری مالی وتهیه چارچوب نظری آن داشته است در این شماره حسابرس به بررسی زندگینامه این دانشمند حسابداری که تاثیر بزرگی بر فرایند استانداردگذاری حسابداری داشته است میپردازیم. زندگینامه دیوید سالومونز در 1912 میلادی در لندن به دنیا آمد.او یکی از 4 فرزند خانوادهای نسبتاً ثروتمند بود. پدرش به بازرگانی اشتغال داشت و بعد مدیر کارخانه سازنده موتورسیکلت شد. بهمنظور گذراندن تحصیلات ابتدایی به مدرسه پسرانه هاکنی دونز (Hackney Downs) رفت و در سن 16 سالگی وارد دانشکده اقتصاد لندن شد. در 1932 با رتبه عالی لیسانس خود را دریافت کرد. پس از فارغالتحصیلی با پرداخت یک شهریه 300 گینی به عنوان کارآموز وارد شرکت دیکنشن (Dickensian) شد و یک دوره سه ساله طاقتفرسا را جهت اخذ گواهی حسابدار رسمی با موفقیت بهپایان رساند و در سال 1936 حسابدار رسمی شد. تا 1939 در یک شرکت معتبر حسابداری اشتغال داشت و هنگام شروع جنگ جهانی دوم داوطلبانه به ارتش سلطنتی پیوست و در عملیات جنگی شمال افریقا و شکست ارتش در توبروک (Tobruk) در ژوئن 1942به همراه سی هزار سرباز دیگر اسیر شد و به ایتالیا و سپس آلمان فرستاده شد. در اردوگاه اسرا کار تدریس را شروع کرد و به آموزش حسابداری و اقتصاد به سایر اسرا پرداخت. در 1945 با درجه کاپیتانی آزاد شد و پس از ترک ارتش به شرکتی که قبلاً در آن اشتغال داشت در لندن بازگشت. در 1946 بهعنوان مربی نیمهوقت در دانشکده محل تحصیل خود در لندن مشغول شد و در آنجا بود که تحت تاثیر رونالد اس ادواردز (RonaldS.Edvards) قرار گرفت. ادواردز اقتصاددان صنعتی بود و مقالات مهمی در ارتباط با هزینهیابی و تئوری حسابداری طی دهه 1930 در مجله اکانتنت (Accountant) به چاپ رسانده بود. به خاطر قدردانی از زحمات او در دوران جنگ و اسارت در 1946به استخدام دانشگاه درآمد و در دانشکده اقتصاد لندن به عنوان دستیار تنها استاد تمام وقت حسابداری منصوب شد که او نیز به طور ناگهانی در شروع ترم تحصیلی (1946- 47) بیمار و سپس فوت کرد. سالومونز به عنوان تنها مدرس حسابداری در دانشکده تنها ماند. درآن سال (1946) در کل جزایر بریتانیا استاد حسابداری تمام وقت وجود نداشت؛ تا 1947 که باکستر (Boxter) به عنوان استاد حسابداری دانشکده منصوب شد. در 1955 سالومونز به عنوان استاد موسس گروه حسابداری دانشگاه بریستول (Bristol) منصوب شد (سومین استاد تمام وقت در بریتانیا.) در 1959 به منظور گذراندن یک دوره آموزشی و اکتساب کرسی استادی به دانشکده وارتون (Wharton) در دانشگاه پنسیلوانیا در آن سوی اقیانوس اطلس مهاجرت کرد و در1966 موفق به اخذ درجه دکتری از دانشگاه لندن شد. از 1969 تا 1975 به عنوان رئیس گروه حسابداری در وارتون فعال بود و در 1974 صاحب کرسی استادی آرتور یانگ (Arthur Young) شد و او اولین کسی بود که صاحب این کرسی شد و تا زمان بازنشستگی در 1983 این کرسی را در اختیار داشت. سالومونز در 1976رسماً شهروند امریکا شد، و به همین جهت دوران زندگی او به دو بخش انگلیسی و امریکایی تفکیک میشود. او یک پسر و یک دختر داشت و در دوران زندگیش عاشق موسیقی به خصوص موتزارت (Mozart)، اپرا، تئاتر و فیلم بود. کارهای سالومونز دیوید سالومونز نمونهای واقعی از یک استاد حسابداری بینالمللی است. او در کشورهای زیادی تدریس داشته است(14 دانشگاه در 10 کشور) و کتابهای او نیز در کشورهای متعددی منتشر و تدریس شده است. تقریباً در همه جای دنیا دانشجو داشته و تحقیقات و نوشتههایش تاثیر مهمی بر حرفه، در کشورهای مختلف بر جا گذاشته است. او تنها استادی است که در دو سازمان حسابداری دانشگاهی مهم در دو سوی اقیانوس اطلس یکی در انگلستان و دیگری در ایالات متحد امریکا ریاست کرده است: ریاست انجمن حسابداری امریکا (1977-78) و انجمن حسابداری بریتانیا. به عنوان رئیس انجمن استادان دانشگاهی حسابداری در سالهای 1955- 58 فعالیت داشته است و پیشاهنگ انجمن حسابداری بریتانیا بوده است. دوران کاری او بیش از 60 سال بود، از فارغالتحصیلی در 1932 از دانشکده اقتصاد لندن تا دو هفته قبل از مرگش در فوریه 1995 که اعلام کرد « دیگر نمیخواهم هیچ کار حرفهای انجام دهم». او فردی فعال در حرفه حسابداری بود نه تنها در انگلستان و امریکا بلکه در کانادا، نیوزیلند و سر تا سر اروپا و آسیا و هر جایی که سخنرانی داشت یا به عنوان مشاور و استاد دعوت شده بود. پس از بازنشستگی رسمی در 1983 (در سن 70 سالگی) از دانشکده وارتون به عنوان عضو شورای مشورتی استانداردهای حسابداری مالی فعالیت خود را شروع کرد و سمینارهایی را برای کارکنان و اعضای هیئت استانداردهای حسابداری مالی برگزار میکرد. او رئیس انجمن حسابداری امریکا، مشاور هیئت استانداردهای حسابداری مالی و کمیسیون بورس و اوراق بهادار (SEC)، کمیسون تجارت مرکزی (FTC)، کمیته تدوین استانداردهای بینالمللیحسابداری(IASC)، انجمن حسابداران خبره کانادا (CICA) و انجمن حسابداران رسمی امریکا و شرکتهای حسابداری متعدد در بریتانیا و امریکا بوده است. او ریاست کنفرانس بینالمللی انجمن حسابداری امریکا با عنوان «استانداردگذاری گزارشگری مالی» را برعهده داشته است. وی همچنین نویسنده مقالات و کتابهای حرفهای زیادی بوده است و شهرتش بیشتر به خاطر اولین کتابش با عنوان «عملکرد واحدهای سازمانی: اندازهگیری و کنترل) است که جایزه مشارکت برجسته در ادبیات حسابداری را در 1969 از انجمن حسابداران رسمی امریکا دریافت داشت و علت اهدای این جایزه مطالعه جامعی بود که سالومونز بر روی چگونگی ارزیابی و کنترل عملیات دوایر در 25 سازمان غیر متمرکز انجام داده بود. او همچنین نویسنده اصلی پیشنویس گزارش ویت در 1972 بود که منجر به تاسیس هیئت استانداردهای حسابداری مالی شد. او همچنین نقش مهمی در تاسیس هیئت استانداردهای حسابرسی انجمن حسابداران رسمی امریکا ایفا کرد. سالومونز نقش مهمی درتهیه چارچوب نظری نهادهای استانداردگذاری در سراسر جهان داشته و نویسنده اصلی بیانیه مفهومی شماره 2هیئت استانداردهای حسابداری مالی با عنوان «ویژگیهای کیفی اطلاعات حسابداری» بوده است. او ارائهدهنده مقالات متعددی در جلسات سالانه جامعه حسابداری اروپا بوده و مولف دو کتاب و یک گلچین دو جلدی از مقالات خود در حوزه حسابداری و آموزش حسابداری میباشد. سالومونز همچنین در تهیه بیانیه مفهومی شماره 5 هیئت استانداردهای حسابداری مالی با عنوان «شناخت و اندازهگیری در صورتهای مالی شرکتهای انتفاعی» نقش مهمی داشته است؛ اگرچه با بسیاری از بندهای آن مخالف بود و در یک مقاله در ژورنال آو اکانتسی (Journal of Accountancy) شدیداً به آن انتقاد کرد (ژوئن 86، صفحه 114). مشارکت مهم سالومونز در ادبیات حسابداران مدیریت حرفهای با مقاله «عملکرد واحدهای سازمانی» منتج به دریافت جایزه از بنیاد تحقیقات مدیران مالی در 1965 گردید. او نویسنده مقالات و کتابهای مهمی در تئوری حسابداری، استانداردگذاری، مدیریت حسابداری و آموزش آن و مشاور پرطرفدار انجمنهای حرفهای حسابداری و نهادهای استانداردگذار بوده است. شهرت او علاوه بر پیشنویس گزارش ویت و بیانیه مفهومی شماره 2 هیئت استانداردهای حسابداری مالی، تعریف «بیطرفی» به عنوان ویژگی ضروری استانداردگذاران و اولین شرح اساسی «ارزش برای مالک» در حسابداری ارزشهای جاری و پیشبینی معروف او مرتبط با اضمحلال مفهوم سود در تصمیمات حسابداری است. اولین مقاله مهم سالومونز در 1952 پرداختن به تاریخچه هزینهیابی بود. او به بررسی مجدد رساله مشهور سیدنی الکساندر (Sidney Alexander) استاد اقتصاد هاروارد پرداخت. رساله الکساندر «اندازهگیری سود در اقتصاد پویا» نام داشت. متعاقباً در 1961 سالومونز در مقاله «مفاهیم اقتصادی و حسابداری سود» اعلام کرد که از نظر عملیاتی جداسازی تغییر در انتظارات از «سود اقتصادی» الکساندر امکانپذیر نیست لذا سودمندی این سود (سود اقتصادی مورد نظر الکساندر) به عنوان یک معیار مطلوب عملکرد سازمان رو به کاهش است و در همان مقاله او پیشبینی کرد که: "همانطور که از تاریخ حسابداری بر میآید، 25سال آینده دوران افول اندازهگیری سود خواهد بود." اگرچه در 1987 او اعلام کرد که پیشبینیاش کاملاً تحقق پیدا نکرده است. در 1966 سالومونز رساله مهمی منتشر کرد با عنوان «مفاهیم حسابداری و اقتصادی هزینه و ارزش» که در ارتباط با فرمول «ارزش برای مالک» بونبرایت (Bon Bright) استاد مالی دانشگاه کلمبیا جهت ارزشیابی اموال بود. ارزش جاری دربرگیرنده سه نگرش متفاوت است که عبارتند از ارزش ورودی (بهای جایگزینی)، ارزش خروجی (خالص ارزش فروش) و ارزش اقتصادی (ارزش فعلی جریانهای نقدی مورد انتظار از کاربرد مستمر دارایی و فروش نهایی آن توسط مالک فعلی). در برخی موارد از قبیل ارزیابی داراییهای ثابت مشهود خاص واحد تجاری تفاوت بین مقیاسهای مختلف ارزش جاری احتمالاً با ارزش خواهد بود. در چنین مواردی باید قاعده مشخص و معقولی برای انتخاب یکی از مقیاسهای مختلف اندازهگیری ارزش جاری در اختیار داشت. معیار «ارزش برای واحد تجاری» چنین قاعدهای را به دست میدهد. طبق این قاعده، ارزش جاری برابر اقل بهای جایگزینی دارایی و مبلغ بازیافتنی آن تعیین میگردد. مبلغ بازیافتنی دارایی بالاترین ارزشی است که مالک فعلی دارایی می تواند به آن دست یابد و برابر خالص ارزش فروش دارایی یا ارزش اقتصادی آن هر کدام بیشتر است میباشد. این بحثانگیزهای شد تا سالومونز در این رساله در قالب یک نامعادله به بحث در رابطه با ارزشهای جاری بپردازد. این رساله بهطور مستقیم یا غیرمستقیم بر مذاکرات حسابداری تورمی هیئت استانداردهای حسابداری مالی در امریکا و کمیته ساندیلندز (Sandi Lands) در بریتانیا تاثیر مهمی داشت. سالومونز در 1989 در پاسخ به درخواست هیئت تحقیق انستیتوی انگلیسی یک چارچوب نظری موجز و خلاصه برای جلب توجه کمیته استانداردهای حسابداری بریتانیا تهیه کرد که به عنوان راهنمایی برای استانداردهای گزارشگری مالی در همان سال منتشر شد. در 1986 او عقایدش در ارتباط با استانداردگذاری و چارچوب نظری را در کتابی با عنوان «سیاستگذاری در حسابداری: راهی برای اعتباربخشی به گزارشگری مالی» تلفیق کرد، که نمونهای از یک نوشتار کامل، قانعکننده و علمی محسوب میشود. در زمینه آموزش حسابداری نیز سالومونز از سوی 6 نهاد حسابداری درسراسر بریتانیا دعوت شد تا پژوهشی درازمدت در آموزش و پرورش حسابداران به عمل آورد که این پروژه تحقیقاتی در 1974 تکمیل و با عنوان «دورنمای حرفه» منتشر شد. از کتابهای تالیف شده توسط او «سیاستگذاری در حسابداری» است. موضوعی که شرکتهای تجاری در سالهای اخیر به منظور تهیه صورتهای مالی خود سخت به آن نیاز دارند و دارای اهمیتی حیاتی شده است. طریقه محاسبه هزینه و درامد تاثیر مهمی در ارزیابی عملکرد شرکت از نظر سرمایهگذاران، جامعه مالی، نهادهای نظارتی و سایر افراد ذینفع دارد. این کتاب راهنمای عملی و شفافی در فهم شاخصهای مهم سیاستهای حسابداری است. در این کتاب بحث میشود که چه چیز، چه وقت در صورتهای مالی گزارش شود تا با اهداف اساسی گزارشگری مالی منطبق باشد. به طور خلاصه جوایز اهدایی به دیوید سالومونز توسط نهادهای حرفهای و دانشگاهی حسابداری عبارتند از:
دو مدرک دکتری افتخاری،
دریافت جایزه به خاطر کتاب «عمکرد واحدهای سازمانی» و تاثیر مهم آن بر حرفه حسابداری مدیریت در سال 1965 از بنیاد تحقیقات مدیران مالی،
دریافت جایزه «مشارکت برجسته در ادبیات حسابداری» در 1969 از انجمن حسابداران رسمی امریکا به خاطر مطالعاتش بر روی چگونگی ارزیابی و کنترل سازمانهای غیرمتمرکز،
دریافت جایزه از ژورنال آو اکانتنسی به خاطر مقاله «سیاستزدایی از حسابداری» در 1979(شماره نوامبر، صفحه 65)،
جایزه مربی برجسته حسابداری در سال 1980 توسط انجمن حسابداری امریکا،
جایزه بینالمللی جامعه حسابداران رسمی انگلستان و ویلز (ICAEW) در 1989،
انتخاب توسط تالار مشاهیر حسابداری در 1992 (پنجاه و دومین دانشمند انتخاب شده).
انگیزه اصلی هیئت استانداردهای حسابداری مالی در تدوین چارچوب نظری حاصل مشکلاتی بود که هیئت اصول حسابداری تجربه کرد (در واقع این هیئت قبل از شکلگیری هیئت استانداردهای حسابداری مالی متصدی تعریف چارچوب نظری بود) گزارش کمیته تخصصی انجمن حسابداران رسمی امریکا (AICPA) در1958 که منجر به شکلگیری هیئت اصول حسابداری در سال 1959 گردید، این هیئت را ملزم کرده بود که کار بر روی مفاهیم اساسی و اصول فراگیر را در اولویت قرار دهد. در پاسخ به این نیاز، هیئت دو مطالعه تحقیقاتی حسابداری انجام داد، یکی بر روی مفروضات بنیادی و دیگری برروی اصول حسابداری. پس از انجام تحقیقات و تهیه گزارش، هیئت به این نتیجه رسید که مفروضات بنیادی و اصول پیشنهادی با اصول عمومی پذیرفتهشده در حسابداری تفاوت فاحش دارد و به همین علت در آن زمان پذیرش عامه نیافت. به دنبال این گزارش هیئت اصول حسابداری در سال 1970 مطالعه تحقیقاتی شماره 4 را با عنوان «مفاهیم بنیادی و اصول حسابداری صورتهای مالی واحدهای انتفاعی» منتشر کرد. ولی خود هیئت دوباره اعتراف کرد که این گزارش در درجه اول توصیفی است نه تجویزی و تمرکز اصلی آن به آنچه حسابداران آن زمان انجام میدادند بوده است نه آنچه باید باشد. در نتیجه از آنجا که طبق اعلام خود هیئت، اصول بیانیه شماره 4 گذشتهنگر بود، نتوانست راهنمای محکمی برای استانداردگذاری به حساب آید. بهطور خلاصه میتوان گفت تا این زمان نظریهپردازان کوشش کردهاند که با استدلال، اصول و روشهای حسابداری را استنتاج و گزارش کنند و انتقادات بیشتر در این زمینه بود که در تحقیقات و استدلالهای ذهنی به استفادهکنندگان از اطلاعات حسابداری توجه نشده و به گونهای برخورد شده است که گزارش اطلاعات حسابداری به خودی خود هدف است در حالی که اطلاعات حسابداری وسیله ای است برای رسیدن به هدف. هدف اصلی این است که استفادهکنندگان بتوانند به نحو مقتضی از اطلاعات حسابداری استفاده کنند. بیانیه شماره 4 هیئت اصول حسابداری در واقع پاسخ به این انتقادات بود و حلقه اتصال میان تحقیقات و مطالعات انجام شده بر مبنای روش قیاسی (رویکرد مفروضات بنیادی-اصول) و رویکرد دوم (هدفها-استانداردها) که در آن سعی میشود از طریق تعیین هدفها، اصول و استانداردهای حسابداری تبیین شود. انجمن حسابداران رسمی امریکا در سال 1971 بهدنبال انتقادات وارده بر گزارشهای هیئت اصول حسابداری دو گروه مطالعاتی شکل داد: یکی به ریاست فرانسیس ام ویت (Francis M.Wheat) و دیگری به ریاست رابرت ام تروبلاد (Robert M.Trueblood). رسالت این دو گروه بهبود فرایند استانداردگذاری و تعریف اهداف صورتهای مالی بود. گزارش کمیته اول منجر به تاسیس هیئت استانداردهای حسابداری مالی و انحلال هیئت اصول حسابداری در 1973 گردید و گزارش کمیته دوم به تدوین چارچوب نظری توسط هیئت انجامید. در واقع گزارش کمیته تروبلاد در 1973 تلاش کرد که هدفهای گزارشگری مالی از دیدگاه استفادهکنندگان از اطلاعات حسابداری را تبیین و به طور آشکار بیان کند. این گزارش گام با اهمیتی در راستای تدوین چارچوب نظری بهشمار میآید. کمیته ویت نیز با رسالت بهبود فرایند وضع استانداردهای حسابداری مالی به بررسی فرایند استانداردگذاری پرداخت و طرح ضرورت تشکیل یک مرجع تمام وقت نوین برای تدوین استانداردهای حسابداری را پیشنهاد کرد و با پذیرش این پیشنهاد بستر مناسب برای انحلال هیئت اصول حسابداری و شکلگیری هیئت استانداردهای حسابداری مالی فراهم شد، که در واقع منجر به تاسیس این هیئت گردید و از آنجا که پیشنویس اصلی این گزارش را دیوید سالومونز (David Solomons) تهیه کرد، از او به عنوان پدر هیئت یاد شده یاد میکنند. تاسیس این هیئت در 1973 و گزارش تروبلاد در همان سال منجر به انتشار بیانیه چارچوب نظری توسط هیئت شد. تدوین چارچوب نظری از سال 1978 شروع شد و شامل هفت بیانیه است که آخرین بیانیه در سال 2000 میلادی انتشار یافته است. با توجه به اهمیتی که دیوید سالومونز در تاسیس هیئت استانداردهای حسابداری مالی وتهیه چارچوب نظری آن داشته است در این شماره حسابرس به بررسی زندگینامه این دانشمند حسابداری که تاثیر بزرگی بر فرایند استانداردگذاری حسابداری داشته است میپردازیم. زندگینامه دیوید سالومونز در 1912 میلادی در لندن به دنیا آمد.او یکی از 4 فرزند خانوادهای نسبتاً ثروتمند بود. پدرش به بازرگانی اشتغال داشت و بعد مدیر کارخانه سازنده موتورسیکلت شد. بهمنظور گذراندن تحصیلات ابتدایی به مدرسه پسرانه هاکنی دونز (Hackney Downs) رفت و در سن 16 سالگی وارد دانشکده اقتصاد لندن شد. در 1932 با رتبه عالی لیسانس خود را دریافت کرد. پس از فارغالتحصیلی با پرداخت یک شهریه 300 گینی به عنوان کارآموز وارد شرکت دیکنشن (Dickensian) شد و یک دوره سه ساله طاقتفرسا را جهت اخذ گواهی حسابدار رسمی با موفقیت بهپایان رساند و در سال 1936 حسابدار رسمی شد. تا 1939 در یک شرکت معتبر حسابداری اشتغال داشت و هنگام شروع جنگ جهانی دوم داوطلبانه به ارتش سلطنتی پیوست و در عملیات جنگی شمال افریقا و شکست ارتش در توبروک (Tobruk) در ژوئن 1942به همراه سی هزار سرباز دیگر اسیر شد و به ایتالیا و سپس آلمان فرستاده شد. در اردوگاه اسرا کار تدریس را شروع کرد و به آموزش حسابداری و اقتصاد به سایر اسرا پرداخت. در 1945 با درجه کاپیتانی آزاد شد و پس از ترک ارتش به شرکتی که قبلاً در آن اشتغال داشت در لندن بازگشت. در 1946 بهعنوان مربی نیمهوقت در دانشکده محل تحصیل خود در لندن مشغول شد و در آنجا بود که تحت تاثیر رونالد اس ادواردز (RonaldS.Edvards) قرار گرفت. ادواردز اقتصاددان صنعتی بود و مقالات مهمی در ارتباط با هزینهیابی و تئوری حسابداری طی دهه 1930 در مجله اکانتنت (Accountant) به چاپ رسانده بود. به خاطر قدردانی از زحمات او در دوران جنگ و اسارت در 1946به استخدام دانشگاه درآمد و در دانشکده اقتصاد لندن به عنوان دستیار تنها استاد تمام وقت حسابداری منصوب شد که او نیز به طور ناگهانی در شروع ترم تحصیلی (1946- 47) بیمار و سپس فوت کرد. سالومونز به عنوان تنها مدرس حسابداری در دانشکده تنها ماند. درآن سال (1946) در کل جزایر بریتانیا استاد حسابداری تمام وقت وجود نداشت؛ تا 1947 که باکستر (Boxter) به عنوان استاد حسابداری دانشکده منصوب شد. در 1955 سالومونز به عنوان استاد موسس گروه حسابداری دانشگاه بریستول (Bristol) منصوب شد (سومین استاد تمام وقت در بریتانیا.) در 1959 به منظور گذراندن یک دوره آموزشی و اکتساب کرسی استادی به دانشکده وارتون (Wharton) در دانشگاه پنسیلوانیا در آن سوی اقیانوس اطلس مهاجرت کرد و در1966 موفق به اخذ درجه دکتری از دانشگاه لندن شد. از 1969 تا 1975 به عنوان رئیس گروه حسابداری در وارتون فعال بود و در 1974 صاحب کرسی استادی آرتور یانگ (Arthur Young) شد و او اولین کسی بود که صاحب این کرسی شد و تا زمان بازنشستگی در 1983 این کرسی را در اختیار داشت. سالومونز در 1976رسماً شهروند امریکا شد، و به همین جهت دوران زندگی او به دو بخش انگلیسی و امریکایی تفکیک میشود. او یک پسر و یک دختر داشت و در دوران زندگیش عاشق موسیقی به خصوص موتزارت (Mozart)، اپرا، تئاتر و فیلم بود. کارهای سالومونز دیوید سالومونز نمونهای واقعی از یک استاد حسابداری بینالمللی است. او در کشورهای زیادی تدریس داشته است(14 دانشگاه در 10 کشور) و کتابهای او نیز در کشورهای متعددی منتشر و تدریس شده است. تقریباً در همه جای دنیا دانشجو داشته و تحقیقات و نوشتههایش تاثیر مهمی بر حرفه، در کشورهای مختلف بر جا گذاشته است. او تنها استادی است که در دو سازمان حسابداری دانشگاهی مهم در دو سوی اقیانوس اطلس یکی در انگلستان و دیگری در ایالات متحد امریکا ریاست کرده است: ریاست انجمن حسابداری امریکا (1977-78) و انجمن حسابداری بریتانیا. به عنوان رئیس انجمن استادان دانشگاهی حسابداری در سالهای 1955- 58 فعالیت داشته است و پیشاهنگ انجمن حسابداری بریتانیا بوده است. دوران کاری او بیش از 60 سال بود، از فارغالتحصیلی در 1932 از دانشکده اقتصاد لندن تا دو هفته قبل از مرگش در فوریه 1995 که اعلام کرد « دیگر نمیخواهم هیچ کار حرفهای انجام دهم». او فردی فعال در حرفه حسابداری بود نه تنها در انگلستان و امریکا بلکه در کانادا، نیوزیلند و سر تا سر اروپا و آسیا و هر جایی که سخنرانی داشت یا به عنوان مشاور و استاد دعوت شده بود. پس از بازنشستگی رسمی در 1983 (در سن 70 سالگی) از دانشکده وارتون به عنوان عضو شورای مشورتی استانداردهای حسابداری مالی فعالیت خود را شروع کرد و سمینارهایی را برای کارکنان و اعضای هیئت استانداردهای حسابداری مالی برگزار میکرد. او رئیس انجمن حسابداری امریکا، مشاور هیئت استانداردهای حسابداری مالی و کمیسیون بورس و اوراق بهادار (SEC)، کمیسون تجارت مرکزی (FTC)، کمیته تدوین استانداردهای بینالمللیحسابداری(IASC)، انجمن حسابداران خبره کانادا (CICA) و انجمن حسابداران رسمی امریکا و شرکتهای حسابداری متعدد در بریتانیا و امریکا بوده است. او ریاست کنفرانس بینالمللی انجمن حسابداری امریکا با عنوان «استانداردگذاری گزارشگری مالی» را برعهده داشته است. وی همچنین نویسنده مقالات و کتابهای حرفهای زیادی بوده است و شهرتش بیشتر به خاطر اولین کتابش با عنوان «عملکرد واحدهای سازمانی: اندازهگیری و کنترل) است که جایزه مشارکت برجسته در ادبیات حسابداری را در 1969 از انجمن حسابداران رسمی امریکا دریافت داشت و علت اهدای این جایزه مطالعه جامعی بود که سالومونز بر روی چگونگی ارزیابی و کنترل عملیات دوایر در 25 سازمان غیر متمرکز انجام داده بود. او همچنین نویسنده اصلی پیشنویس گزارش ویت در 1972 بود که منجر به تاسیس هیئت استانداردهای حسابداری مالی شد. او همچنین نقش مهمی در تاسیس هیئت استانداردهای حسابرسی انجمن حسابداران رسمی امریکا ایفا کرد. سالومونز نقش مهمی درتهیه چارچوب نظری نهادهای استانداردگذاری در سراسر جهان داشته و نویسنده اصلی بیانیه مفهومی شماره 2هیئت استانداردهای حسابداری مالی با عنوان «ویژگیهای کیفی اطلاعات حسابداری» بوده است. او ارائهدهنده مقالات متعددی در جلسات سالانه جامعه حسابداری اروپا بوده و مولف دو کتاب و یک گلچین دو جلدی از مقالات خود در حوزه حسابداری و آموزش حسابداری میباشد. سالومونز همچنین در تهیه بیانیه مفهومی شماره 5 هیئت استانداردهای حسابداری مالی با عنوان «شناخت و اندازهگیری در صورتهای مالی شرکتهای انتفاعی» نقش مهمی داشته است؛ اگرچه با بسیاری از بندهای آن مخالف بود و در یک مقاله در ژورنال آو اکانتسی (Journal of Accountancy) شدیداً به آن انتقاد کرد (ژوئن 86، صفحه 114). مشارکت مهم سالومونز در ادبیات حسابداران مدیریت حرفهای با مقاله «عملکرد واحدهای سازمانی» منتج به دریافت جایزه از بنیاد تحقیقات مدیران مالی در 1965 گردید. او نویسنده مقالات و کتابهای مهمی در تئوری حسابداری، استانداردگذاری، مدیریت حسابداری و آموزش آن و مشاور پرطرفدار انجمنهای حرفهای حسابداری و نهادهای استانداردگذار بوده است. شهرت او علاوه بر پیشنویس گزارش ویت و بیانیه مفهومی شماره 2 هیئت استانداردهای حسابداری مالی، تعریف «بیطرفی» به عنوان ویژگی ضروری استانداردگذاران و اولین شرح اساسی «ارزش برای مالک» در حسابداری ارزشهای جاری و پیشبینی معروف او مرتبط با اضمحلال مفهوم سود در تصمیمات حسابداری است. اولین مقاله مهم سالومونز در 1952 پرداختن به تاریخچه هزینهیابی بود. او به بررسی مجدد رساله مشهور سیدنی الکساندر (Sidney Alexander) استاد اقتصاد هاروارد پرداخت. رساله الکساندر «اندازهگیری سود در اقتصاد پویا» نام داشت. متعاقباً در 1961 سالومونز در مقاله «مفاهیم اقتصادی و حسابداری سود» اعلام کرد که از نظر عملیاتی جداسازی تغییر در انتظارات از «سود اقتصادی» الکساندر امکانپذیر نیست لذا سودمندی این سود (سود اقتصادی مورد نظر الکساندر) به عنوان یک معیار مطلوب عملکرد سازمان رو به کاهش است و در همان مقاله او پیشبینی کرد که: "همانطور که از تاریخ حسابداری بر میآید، 25سال آینده دوران افول اندازهگیری سود خواهد بود." اگرچه در 1987 او اعلام کرد که پیشبینیاش کاملاً تحقق پیدا نکرده است. در 1966 سالومونز رساله مهمی منتشر کرد با عنوان «مفاهیم حسابداری و اقتصادی هزینه و ارزش» که در ارتباط با فرمول «ارزش برای مالک» بونبرایت (Bon Bright) استاد مالی دانشگاه کلمبیا جهت ارزشیابی اموال بود. ارزش جاری دربرگیرنده سه نگرش متفاوت است که عبارتند از ارزش ورودی (بهای جایگزینی)، ارزش خروجی (خالص ارزش فروش) و ارزش اقتصادی (ارزش فعلی جریانهای نقدی مورد انتظار از کاربرد مستمر دارایی و فروش نهایی آن توسط مالک فعلی). در برخی موارد از قبیل ارزیابی داراییهای ثابت مشهود خاص واحد تجاری تفاوت بین مقیاسهای مختلف ارزش جاری احتمالاً با ارزش خواهد بود. در چنین مواردی باید قاعده مشخص و معقولی برای انتخاب یکی از مقیاسهای مختلف اندازهگیری ارزش جاری در اختیار داشت. معیار «ارزش برای واحد تجاری» چنین قاعدهای را به دست میدهد. طبق این قاعده، ارزش جاری برابر اقل بهای جایگزینی دارایی و مبلغ بازیافتنی آن تعیین میگردد. مبلغ بازیافتنی دارایی بالاترین ارزشی است که مالک فعلی دارایی می تواند به آن دست یابد و برابر خالص ارزش فروش دارایی یا ارزش اقتصادی آن هر کدام بیشتر است میباشد. این بحثانگیزهای شد تا سالومونز در این رساله در قالب یک نامعادله به بحث در رابطه با ارزشهای جاری بپردازد. این رساله بهطور مستقیم یا غیرمستقیم بر مذاکرات حسابداری تورمی هیئت استانداردهای حسابداری مالی در امریکا و کمیته ساندیلندز (Sandi Lands) در بریتانیا تاثیر مهمی داشت. سالومونز در 1989 در پاسخ به درخواست هیئت تحقیق انستیتوی انگلیسی یک چارچوب نظری موجز و خلاصه برای جلب توجه کمیته استانداردهای حسابداری بریتانیا تهیه کرد که به عنوان راهنمایی برای استانداردهای گزارشگری مالی در همان سال منتشر شد. در 1986 او عقایدش در ارتباط با استانداردگذاری و چارچوب نظری را در کتابی با عنوان «سیاستگذاری در حسابداری: راهی برای اعتباربخشی به گزارشگری مالی» تلفیق کرد، که نمونهای از یک نوشتار کامل، قانعکننده و علمی محسوب میشود. در زمینه آموزش حسابداری نیز سالومونز از سوی 6 نهاد حسابداری درسراسر بریتانیا دعوت شد تا پژوهشی درازمدت در آموزش و پرورش حسابداران به عمل آورد که این پروژه تحقیقاتی در 1974 تکمیل و با عنوان «دورنمای حرفه» منتشر شد. از کتابهای تالیف شده توسط او «سیاستگذاری در حسابداری» است. موضوعی که شرکتهای تجاری در سالهای اخیر به منظور تهیه صورتهای مالی خود سخت به آن نیاز دارند و دارای اهمیتی حیاتی شده است. طریقه محاسبه هزینه و درامد تاثیر مهمی در ارزیابی عملکرد شرکت از نظر سرمایهگذاران، جامعه مالی، نهادهای نظارتی و سایر افراد ذینفع دارد. این کتاب راهنمای عملی و شفافی در فهم شاخصهای مهم سیاستهای حسابداری است. در این کتاب بحث میشود که چه چیز، چه وقت در صورتهای مالی گزارش شود تا با اهداف اساسی گزارشگری مالی منطبق باشد. به طور خلاصه جوایز اهدایی به دیوید سالومونز توسط نهادهای حرفهای و دانشگاهی حسابداری عبارتند از:
دو مدرک دکتری افتخاری،
دریافت جایزه به خاطر کتاب «عمکرد واحدهای سازمانی» و تاثیر مهم آن بر حرفه حسابداری مدیریت در سال 1965 از بنیاد تحقیقات مدیران مالی،
دریافت جایزه «مشارکت برجسته در ادبیات حسابداری» در 1969 از انجمن حسابداران رسمی امریکا به خاطر مطالعاتش بر روی چگونگی ارزیابی و کنترل سازمانهای غیرمتمرکز،
دریافت جایزه از ژورنال آو اکانتنسی به خاطر مقاله «سیاستزدایی از حسابداری» در 1979(شماره نوامبر، صفحه 65)،
جایزه مربی برجسته حسابداری در سال 1980 توسط انجمن حسابداری امریکا،
جایزه بینالمللی جامعه حسابداران رسمی انگلستان و ویلز (ICAEW) در 1989،
انتخاب توسط تالار مشاهیر حسابداری در 1992 (پنجاه و دومین دانشمند انتخاب شده).