PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : فایل نوستالژی مشهدی عباد + فیلم



نازخاتون
6th August 2012, 10:54 PM
(مشهدی عباد عنوان یکی از برترین رمان های نثر و نظم آذری است که در صد سال اخیر به کتابت درآمده و متن بالا گوشه ای از این رمان زیبا و آموزنده است که برایتان آورده ام ! ماجرا از این قرار است که پیرمرد بقّالی به نام مشهدی عباد از دختر پانزده ساله ی یکی از اعیان شهر باکو که به علّت اعتیاد سرسام آور به قمار و باخت های پی در پی ، ورشکست و بی پول شده است ، خواستگاری می کند و او هم به ناچار و به جهت نیاز شدید به پول و پرداخت بدهی اش به طلبکاران ، با این وصلت موافقت می کند و از این راه به دفعات از مشهدی عباد پول می ستاند ! در نهایت روزی مشهدی عباد عنوان می کند که می خواهد دختر را " گلناز خانوم " از نزدیک ببیند و رستم بیگ هم موافقت می کند و این تصنیف ، روایت خوش و بش اولیّه این دو شخصیّت را شب آنروز در تالار پذیرایی خانه ی بزرگ رستم بیگ بیان می کند !

zolfa
6th August 2012, 10:58 PM
من فیلمشو دیدم خیلی جالب بود

نازخاتون
6th August 2012, 10:58 PM
تصنیف گفتگوی مشهدی عباد و رستم بیگ ! (http://jaafarnezhad20ivrigh.blogfa.com/post-544.aspx)

رستم بیگ :
مشهدی عیباد سن بیزه خوش گلیب بیزی شاد ائله دین !
بیـر دئی گـؤروم نو اولدی کی نو اولدی بیزی یـاد ائله دین ؟؟؟!!!
(مشهدی عباد ! به خانه ی ما خوش آمدی و ما را شاد کردی ! بگو ببینم چه شده که یادی از ما کرده ای !!!)
مشهدی عباد :
آی کیشی سن اول ! مـن سنی هامیدان بئتر یاد ائله رم
سن قیـــزی منه وئـر گینن گـــؤر نئجه سنی شاد ائله رم !!!
(ای مرد ! به مرگ تو قسم ، من بیش از همه به یاد تو هستم ! تو دخترت را به من بده ! پس از آن ببین من چگونه تو را شاد خواهم کرد !!!)
رستم بیگ :
بیــــر دئی گـــؤروم سن منـــه جیــــب دولی ایسه پولیلن
گـــــل سنه من قیــــــز وئره رم نه ایشیــــن واردی ائلیلن
(بگو ببینم تو جیب مرا پر از پول خواهی کرد ؟!!! در این صورت بیا که من به تو دختر را خواهم داد و تو چه کار با حرف مردم داری ؟!!!)
مشهدی عباد :
پول وئریم می ؟
(پول بدهم ؟)
رستم بیگ :
وئرگینن !
(بده !)
مشهدی عباد :
قیز وئررسن می ؟
(دختر را به من می دهی ؟)
رستم بیگ :
وئره رم !!!
(می دهم !!!)
مشهدی عباد :
تئز وئریم می ؟
(زود بدهم ؟)
رستم بیگ :
وئر گینن !
(بده !)
مشهدی عباد :
تئز وئررسن می ؟
(تو زود به من می دهی ؟)
رستم بیگ :
وئره رم !!!
(می دهم !!!)
مشهدی عباد :
دئی گینن سن اول !
(بگو تو بمیری !)
رستم بیگ :
آی سن اول !
(تو بمیری !)
مشهدی عباد و رستم بیگ :
بس ائلیسه وئر الینی
(پس اگر اینطور است ، دستت را به من بده !)
مشهدی عباد :
دئی گینن سن اول !
(بگو تو بمیری !)
رستم بیگ :
بو سن اول !
(این تو بمیری !)
مشهدی عباد و رستم بیگ :

بس ائلیسه وئر الینی
(پس اگر اینطور است ، دستت را به من بده !)





http://jaafarnezhad20ivrigh.blogfa.com

نازخاتون
6th August 2012, 11:10 PM
نوستالژی-مشدی عباد

این قطعه فیلم تقدیم شما بینندگان خوش ذوق آذری می گردد.

http://www.korabaslo.ir/movies/b98a3773ecf715751d3cf0fb6dcba4245998.mp4

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد