نارون1
6th August 2012, 02:32 PM
اخیراً یک مطالعه طولی که در تاریخ 12/05/2012 در مجله روان شناسی شخصیت و اجتماعی منتشر شده ادعا کرده است که هوش بالای کودک تحت تاثیر ترتیب تولد وی در خانواده نیست بلکه متاثر از اندازه خانواده است.
از زمانیکه فرانسیس گالتون برتری فرد را در جامعه انگلستان ناشی از فرزند اول بودن او در خانواده معرفی نمود متخصصان روان شناسی اجتماعی و شخصیت را بر آن داشت تا تحقیقاتی در خصوص همبستگی هوش و ترتیب تولد فرزندان انجام دهند.
نظریه پردازان در مورد آخرین فرزند خانواده ای که پُرجمعیت است و منابع و امکانات کمتری در اختیار او برای دانش اندوزی و پیشرفت قرار می گیرد و اینکه شرایط محیطی باعث ضعف شناختی او می شود بحث و مجادله نموده اند. چون هوش تقریباً ارثی است آیا میزان هوش فرزندان به جای تاثیر ظاهری ترتیب تولد ممکن است بوسیله اینکه والدین باهوش ترجیح می دهند که فرزندان کمتری داشته باشند تبیین گردد؟
پژوهشگر اقتصاد و علوم سیاسی دانشگاه لندن، ساتوشی کانازاوا داده های حاصل از یک تحقیق بریتانیایی که هوش بیش از 17000 نفر را از طریق آزمون هوش چندگانه در سنین 7، 11 و 16 سالگی با روش طولی اندازه گیری نموده تحلیل کرده است. او متغیرهای باروری، طبقه اجتماعی و سوابق تحصیلی والدین را کنترل کرد. نتایج این پژوهش نشان داد:
1- فرزندان خانواده های بزرگ صرف نظر از ردیف تولد آنها نسبت به فرزندان خانواده های کوچک از هوش کمتری برخوردار هستند.
2- هنگامی که تعداد فرزندان خانواده به لحاظ آماری کنترل می شود بین هوش و ترتیب تولد همبستگی وجود ندارد.
بنابراین، اثر ظاهری ترتیب تولد بر هوش ممکن است عملاً به خاطر اندازه خانواده باشد. چون فرزندان به میزان قابل توجهی هوش خود را از والدین به ارث می برند و والدین کم هوش تر گرایش به داشتن فرزندان بیشتری دارند در نتیجه زیان شناختی متوجه فرزندان خانواده های بزرگتر خواهد شد.
چرا والدین باهوش تر فرزندان کمتری دارند؟
کانازاوا می گوید: افراد باهوش تر بیشتر ممکن است کارهایی بر خلاف طبیعت خود انجام دهند یا کارهایی انجام دهند که بطور تکاملی برای انجام آنها برنامه ریزی نشده اند و داشتن فرزندان کمتری یکی از این کارها است.
منبع: http://www.theatlantic.com/health/archive/2012/05/study-of-the-day-smaller-families-may-lead-to-smarter-children/257195/ ترجمه: یوسف نامدارپور ویراستار علمی: مجتبی دلیر گروه ترجمه انجمن روانشناسی اجتماعی ایران
از زمانیکه فرانسیس گالتون برتری فرد را در جامعه انگلستان ناشی از فرزند اول بودن او در خانواده معرفی نمود متخصصان روان شناسی اجتماعی و شخصیت را بر آن داشت تا تحقیقاتی در خصوص همبستگی هوش و ترتیب تولد فرزندان انجام دهند.
نظریه پردازان در مورد آخرین فرزند خانواده ای که پُرجمعیت است و منابع و امکانات کمتری در اختیار او برای دانش اندوزی و پیشرفت قرار می گیرد و اینکه شرایط محیطی باعث ضعف شناختی او می شود بحث و مجادله نموده اند. چون هوش تقریباً ارثی است آیا میزان هوش فرزندان به جای تاثیر ظاهری ترتیب تولد ممکن است بوسیله اینکه والدین باهوش ترجیح می دهند که فرزندان کمتری داشته باشند تبیین گردد؟
پژوهشگر اقتصاد و علوم سیاسی دانشگاه لندن، ساتوشی کانازاوا داده های حاصل از یک تحقیق بریتانیایی که هوش بیش از 17000 نفر را از طریق آزمون هوش چندگانه در سنین 7، 11 و 16 سالگی با روش طولی اندازه گیری نموده تحلیل کرده است. او متغیرهای باروری، طبقه اجتماعی و سوابق تحصیلی والدین را کنترل کرد. نتایج این پژوهش نشان داد:
1- فرزندان خانواده های بزرگ صرف نظر از ردیف تولد آنها نسبت به فرزندان خانواده های کوچک از هوش کمتری برخوردار هستند.
2- هنگامی که تعداد فرزندان خانواده به لحاظ آماری کنترل می شود بین هوش و ترتیب تولد همبستگی وجود ندارد.
بنابراین، اثر ظاهری ترتیب تولد بر هوش ممکن است عملاً به خاطر اندازه خانواده باشد. چون فرزندان به میزان قابل توجهی هوش خود را از والدین به ارث می برند و والدین کم هوش تر گرایش به داشتن فرزندان بیشتری دارند در نتیجه زیان شناختی متوجه فرزندان خانواده های بزرگتر خواهد شد.
چرا والدین باهوش تر فرزندان کمتری دارند؟
کانازاوا می گوید: افراد باهوش تر بیشتر ممکن است کارهایی بر خلاف طبیعت خود انجام دهند یا کارهایی انجام دهند که بطور تکاملی برای انجام آنها برنامه ریزی نشده اند و داشتن فرزندان کمتری یکی از این کارها است.
منبع: http://www.theatlantic.com/health/archive/2012/05/study-of-the-day-smaller-families-may-lead-to-smarter-children/257195/ ترجمه: یوسف نامدارپور ویراستار علمی: مجتبی دلیر گروه ترجمه انجمن روانشناسی اجتماعی ایران