faridbensaeed
16th February 2009, 10:16 PM
درسهايي از استراتژي توسعه تكنولوژي صنعت نفت و گاز نروژ
استراتژي توسعه صنعت نفت و گاز نروژ در قرن 21 موسوم به OG21 در سال 2002 ميلادي تدوين شده و مبناي برنامههاي توسعه اين صنعت قرار گرفته است. اين برنامه مجددا در سال 2005 مورد بازنگري قرار گرفته است. شكل اين برنامه، محتوا و روش اجراي آن حاوي درسها و نكات آموزندهاي است كه ميتواند مورد استفاده برنامهريزان صنعت نفت و گاز كشور ما قرار گيرد.
مهمترين درس اين برنامه، توجه ويژه برنامهريزان به نقش تكنولوژي و جايگاه آن در كسب درآمد از صنعت نفت و گاز است. مطابق اين برنامه در بيست سال آينده، عمده درآمد صنعت نفت و گاز نروژ – نزديك 70-80 ميليارد دلار - از طريق فعاليتهاي صنعتي و فروش تكنولوژي حاصل ميآيد.
نروژ از جمله كشورهايي است كه موفق شده است مزيت نسبي خود در منابع انرژي را وسيله كسب مزيت رقابتي يعني توانمندي تكنولوژيك سازد و امروز صاحب يكي از پيشرفتهترين صنايع انرژي جهان در حوزه نفت و گاز باشد. با وجودي كه صنعت نفت در اين كشور كمتر از چهل سال سابقه دارد اين كشور از جمله تامين كنندگان تكنولوژي مورد نياز صنعت نفت ايران است كه بيش از يك قرن سابقه دارد. نروژ از هماكنون بازار كشورهايي مانند ايران را براي كسب اين درآمد هدف گرفته و براي آن برنامهريزي كرده است. اين مسئله به خوبي نشان ميدهد اگر ما نيز به دنبال كسب خوداتكايي تكنولوژي و حضور در بازار اين صنعت باشيم بايد فناوري را محور برنامههاي توسعه خود قرار دهيم.
درس دومي كه برنامه توسعه نروژ به ما ميآموزد بناي امور و فعاليتهاي صنعت بر اساس استرتژي است كه در آن چشمانداز اصلي و هدفهاي جزئي به روشني مشخص شدهاند.http://andishkadeh.pina.ir/Image/paper/32/og21.JPG برنامهريزي، يكي از مشخصههاي حركت به سمت توسعه است. بدون برنامهاي روشن، مجموعه فعاليتها صورت پراكندهاي ميگيرد و هدفي مشخص را دنبال نميكند. يكي از مشكلات امروز صنعت نفت و گاز در كشور ما نيز فقدان استراتژي و برنامههاي روشني است كه مجموعه فعاليتهاي اين صنعت را به صورت هماهنگي در جهت توسعه هدايت كند. به عنوان مثال غالب كارشناسان ما معتقدند توسعه عظيم صنعت گاز كشور مبتني بر استراتژي روشني نيست و برنامه جامعي كه الگوي بهينه استفاده ازاين منبع عظيم خدادادي را روشن كند مبناي كار نيست.
OG21 به ما ميآموزد كه براي توسعه و حركت به سوي چشمانداز بيست ساله نظام بايد برنامهريزي كنيم. اهداف خود را مشخص كنيم و مطابق چارچوبهاي علمي و شرايط بومي خود استراتژي تدوين نماييم. سومين درسي كه ما از استراتژي OG21 ميآموزيم ساخت اجرايي است كه اين سند براي تحقق اهداف خود طراحي كرده است. اين ساخت اجرايي، ضمن هماهنگي ميان قسمتهاي مختلف اين صنعت، اجراي مفاد آن را پيگيري ميكند. در كشور ما بسياري از سياستها و برنامهها متولي مشخصي ندارند و ساختار اجرايي كارآمدي تحقق آنها را اداره نميكند. نمونه اين مسئله سياستهاي عالي نفت و گاز است كه مجمع تشخيص مصلحت نظام آنها را تدوين كرده است. اين سياستها كلماتي كلي است كه هيچ ضمانت عملي ندارد و درون آن ساز و كارهاي پيادهسازي آنها تعبيه نشده است.
استراتژي توسعه صنعت نفت و گاز نروژ در قرن 21 موسوم به OG21 در سال 2002 ميلادي تدوين شده و مبناي برنامههاي توسعه اين صنعت قرار گرفته است. اين برنامه مجددا در سال 2005 مورد بازنگري قرار گرفته است. شكل اين برنامه، محتوا و روش اجراي آن حاوي درسها و نكات آموزندهاي است كه ميتواند مورد استفاده برنامهريزان صنعت نفت و گاز كشور ما قرار گيرد.
مهمترين درس اين برنامه، توجه ويژه برنامهريزان به نقش تكنولوژي و جايگاه آن در كسب درآمد از صنعت نفت و گاز است. مطابق اين برنامه در بيست سال آينده، عمده درآمد صنعت نفت و گاز نروژ – نزديك 70-80 ميليارد دلار - از طريق فعاليتهاي صنعتي و فروش تكنولوژي حاصل ميآيد.
نروژ از جمله كشورهايي است كه موفق شده است مزيت نسبي خود در منابع انرژي را وسيله كسب مزيت رقابتي يعني توانمندي تكنولوژيك سازد و امروز صاحب يكي از پيشرفتهترين صنايع انرژي جهان در حوزه نفت و گاز باشد. با وجودي كه صنعت نفت در اين كشور كمتر از چهل سال سابقه دارد اين كشور از جمله تامين كنندگان تكنولوژي مورد نياز صنعت نفت ايران است كه بيش از يك قرن سابقه دارد. نروژ از هماكنون بازار كشورهايي مانند ايران را براي كسب اين درآمد هدف گرفته و براي آن برنامهريزي كرده است. اين مسئله به خوبي نشان ميدهد اگر ما نيز به دنبال كسب خوداتكايي تكنولوژي و حضور در بازار اين صنعت باشيم بايد فناوري را محور برنامههاي توسعه خود قرار دهيم.
درس دومي كه برنامه توسعه نروژ به ما ميآموزد بناي امور و فعاليتهاي صنعت بر اساس استرتژي است كه در آن چشمانداز اصلي و هدفهاي جزئي به روشني مشخص شدهاند.http://andishkadeh.pina.ir/Image/paper/32/og21.JPG برنامهريزي، يكي از مشخصههاي حركت به سمت توسعه است. بدون برنامهاي روشن، مجموعه فعاليتها صورت پراكندهاي ميگيرد و هدفي مشخص را دنبال نميكند. يكي از مشكلات امروز صنعت نفت و گاز در كشور ما نيز فقدان استراتژي و برنامههاي روشني است كه مجموعه فعاليتهاي اين صنعت را به صورت هماهنگي در جهت توسعه هدايت كند. به عنوان مثال غالب كارشناسان ما معتقدند توسعه عظيم صنعت گاز كشور مبتني بر استراتژي روشني نيست و برنامه جامعي كه الگوي بهينه استفاده ازاين منبع عظيم خدادادي را روشن كند مبناي كار نيست.
OG21 به ما ميآموزد كه براي توسعه و حركت به سوي چشمانداز بيست ساله نظام بايد برنامهريزي كنيم. اهداف خود را مشخص كنيم و مطابق چارچوبهاي علمي و شرايط بومي خود استراتژي تدوين نماييم. سومين درسي كه ما از استراتژي OG21 ميآموزيم ساخت اجرايي است كه اين سند براي تحقق اهداف خود طراحي كرده است. اين ساخت اجرايي، ضمن هماهنگي ميان قسمتهاي مختلف اين صنعت، اجراي مفاد آن را پيگيري ميكند. در كشور ما بسياري از سياستها و برنامهها متولي مشخصي ندارند و ساختار اجرايي كارآمدي تحقق آنها را اداره نميكند. نمونه اين مسئله سياستهاي عالي نفت و گاز است كه مجمع تشخيص مصلحت نظام آنها را تدوين كرده است. اين سياستها كلماتي كلي است كه هيچ ضمانت عملي ندارد و درون آن ساز و كارهاي پيادهسازي آنها تعبيه نشده است.