*SHEYDA*
25th July 2012, 12:15 AM
معماری داخلی به عنوان طراحی هدفمند فضاهای داخلی و ساماندهی آنها به منظور استفاده بهينه كاربران، از زمانهای دور با آدمیهمراه بودهاست .
مصريان باستان همواره توجه ويژهای بهارايه بندی فضاهای داخلی داشتهاند و با استفادهاز نقاشی و تنديسها بر غنای فضای داخلی معابد و مقابر خود میافزودند. از دوران رنسانس نيز كه معماران همراه و همگام با ساير هنرمندان به دنبال توليد فضاهای معماری متفاوت بودند، توجه به فضاهای داخلی اهميتی كمتر از كليت بنا نداشتهاست. نقاشیهای ميكل آنژ مانند آنچه در سينسيناتی ديدهمیشود از اين قبيل طراحیهای داخلی است كه هنرمندی نفاش سعی بر فضا سازی داخلی كردهاست. در ايران نيز توجه به فضاهای داخلی جدای از نماهای خارجی همواره مورد توجه معماران قرار داشتهاست.در مجموعه عظيم تخت جمشيد كه برای ساخت آن تمام هنرمندان و صنعتگران خبره دنيا بهايران آورده شدند، حجاریها، جزئی تحكيم كننده در فضاهای داخلی است. كاخهای بزرگ هخامنشی در پاسارگاد، تخت جمشيد و شوش علاوه بر اينكه شاهكار معماری هستند از نظر هنرهای تزيينی اهميت فوقالعاده دارند. حجاری اين كاخها در كمال دقت و ظرافت انجام گرفته و كليه جزييات بر روی سنگ حجاری شدهاست. برای نمونه بايد از نقش داريوش بزرگ و خشايارشا بر ديوار بنای خزانه داريوش در تخت جمشيد نام برد.اين نقش، داريوش را در حاليكه بر تخت نشسته و گل نيلوفر در دست و دو بخوردان در جلو او قرار دارد نشان میدهد. در مقابل داريوش مردی با لباس مادی ايستاده و دست خود را جلو دهان گرفتهاست. پشت سر داريوش، خشايارشا وليعهد او ايستاده و در پشت خشايارشا به ترتيب يك سردار پارسی و اسلحه دار مخصوص شاه و بالاخره دو سرباز گارد شاهی ايستادهاندعلاوه بر حجاری از كاشی مينايي نيز در تزيين كاخها استفاده شدهاست كه نمونه آنها نقش سربازان جاويد در شوش است. ستونهای بلند و سرستونهای عظيم هخامنشی نيز كاملاً جنبه تزيينی داشتهاند. قسمت جالب حجاری، نقش خنجری است كه به كمر اسلحه دار مخصوص شاه بسته شدهاست غلاف اين خنجر بهترين معرف هنر تزيينی در ايران عهد هخامنشی استدر مساجد ايران نيز توجه به تمام جزئيات فضای داخلی مثل رنگ، آرايه و ميزان نور به دقت مورد توجه بودهاستطراحی هر فضا به تناسب عملكرد فضا صورت میگرفتهاست. شبستانهای جنوبی با ارتفاعی معمولا كمتر و طراحی متفاوت از ساير شبستانها بودهاند و ايوانها و ورودیها معمولا با دقت كاشیكاری میشدند. كاربرد آجر در معماری دوره سلجوقی بسيار رواج پيدا كرد و از انواع طرحهای هندسی در آجر استفاده میشد. هنر آجرتراشی و تزيينی بنا با آجرهای تراشيده، از قرن پنجم قمری در ايران معمول بودهاست. در كنار اين تزيينات بسيار زيبای آجری، كتيبهها و خطوط تزيينی، با استفادهاز آجر تراشيده، يكی از ويژگیهای معماری سلجوقيان استشيشههای دورهاسلامیكه آغاز آن (قرن هفتم و هشتم میلادی) قرن اول قمری است، از آمیختگی میان تمدنهای امپراتوری روم شرقی (بیزانس) و پارت و ساسانی، در ایران حاصل شدهاست. با توجه بهاشیاء شیشهای كشف شده، این هنر در سمرقند، شهر ری، جرجان و نیشابور رونق بسزایی داشتهاست. وجود اشیاء متعلق به سده پنجم تا اوایل سده هفتم قمری حكایت از رونق صنعت شیشهگری در دوره سلجوقی میكند و با كشف اشیای شیشه در جرجان ونیشابور میتوان نواحی خراسان و گرگان را از جمله مراكزساخت اشیای شیشهای دانست. در اوایل دوران اسلامی كاربرد گچ در تزئینات معماری، از جایگاه والایی برخوردار بود بطوریكه اغلب سطوح بناها را با آن اندود میكردند و روی آن را گچبری رنگی تزئین میکردند.
در قرن پنجم هجری قمری، تغییراتی در ظاهر گچ بریها پدیدار گشت كه محصول خلاقیت و ابتكار بود. در این دوره گچ بری از نظر تنوع اجراء به مرتبه حیرت انگیزی دست باقتو در اغلب موارد و در نحوهاستفادهاز گچبری نیز تغییراتی پیدا شد به گونهای كه كم كم بطور موقت، گچ بری جای خود را به رشد عظیم آجر كاری دوره سلجوقی داد. اما این بدان معنا نبود كه گچ بری جایگاه والای خود را بطور كلی از دست بدهد چرا كه وجود گچ بریهای بسیار غنی همچون گنبد علویان همدان موید این نكتهاست كه گچ بری به موازات آجر كاری به پیشرفت و تكامل خود ادامه داد.
در دوره صفوی، تزیینات چوبی در بناهای غیرمذهبی دارای نقش اصلی بود و در آنها میزان بیشتری ازتذهیبكاری و نقاشیهای لاكی استفاده میشد. طرحهای آنها با هنر مینیاتور دارای رابطه نزدیكی بود. كندهكاری و خراطی به ویژه در درها و سقفها خود هنر خاصی دراین دوره بودهاست. نقاشیهای دیواری (فرسك) در كاخ عالیقاپو، قصر اشرف و چهلستون و همچنین آیینهكاری به عنوان نوعی تزیین جدید دربناها، مانند آیینه خانه، مورد استفاده قرار گرفتهاست. هنر كاشیكاری و همچنین شاهكارهای درخشان و پرجاذبه هنر گچبری پس از اسلام در ایران كهاز بناهای دوره سلجوقیان و ایلخانیان رواج یافت، در دوره صفویه بهاخرین حد زیبایی وتكامل رسید. سه قسم كاشیكاری مهم در تزیین بناهای این دوره چشمگیر هستند: كاشی یكرنگ، كاشی موزاییك یا معرق و كاشی هفت رنگ. بناهای دوره صفوی كه با این نوع كاشیكاری آرایش شدهاند، در هیچ جای دنیا نظیر ندارند. نكته قابل توجه در تزئینات داخلی و خارجی بناهای سنتی ایران این است، كه تزئینات جزئی از بنا بوده و هیچ گاه به صورت بزك و عنصری اضافی نبودهاست حتی در دورهای سفت كاری و تزئینات هم زمان اجرا میشد. این میزان توجه بهارایه و تزئینات سبب ارتقای كیفیت فضاهای مورد استفاده بودهاست. معماری كویری ایران به ویژه در خانهها، به علت ماهیت درونگرای آن سرشار از نمونههای بدیع و زیبای طراحی داخلی است كه در آن ایجاد فضایی در تضاد با محیط كویری و القای حس زندگی و سرسبزی درون بنا از مهمترین اهداف معماران سنتی در طراحی داخلی بودهاست. استفادهاز شیشه، آئینه، گچ كاری و هنرهای ظریفه دیگر در تزئین و آرایه بندی فضا، تمام ملاحضات زیبایی شناسی، اقلیمیو حتی شرعی را نیز شامل میشدهاست به عنوان مثال شكلگیری آیینهكاری به عواملی چند بستگی داشتهاست.
این عوامل عبارتند از:
1 ـ نیاز به روشنایی موجب شد تا از آیینه برای تزئین استفاده شود. زیرا در این صورت با حداقل نور میتوان روشنایی زیادی ایجاد كرد.
2 ـ چون طبق دستورات دینی هنگام عبادت نباید چهره خود را در آیینه دید، آیینهها به حال شكسته قرار گرفتند به نحوی كهاگرچه در مقابل آن قرار گیرید نمیتوانید چهره خود را ببینید.
3ـ علاقه به تزئین زیارتگاهها موجب شد تلاش برای تزیین بكار رود.
4- چون بكارگیری تصاویر موجودات زندهاعم از انسان و حیوان در محل عبادت در اسلام در مقابل نمازگزار مجاز نیست تزئینات شكل هندسی بخود گرفت. این ویژگیها آثار هنری آیینهكاری را در ایران بوجود آورد.
در دوران قاجاریه كه به سبب تعاملات فرهنگی و مراودات سیاسی، معماری اروپایی به جای معماری ایران در ساختمانهای دولتی و برخی كاخها الگو قرار گرفت، توجه به هنرهای ظریفهافزون شد. نمونههای زیبایی از پنجرههای رنگی، گچ كاری و آئینه كاری را میتوان در خانههای به جاماندهاز دوران قاجار به ویژه در كاشان یافت. خانه بروجردیهی به عنوان یكی از بهترین آثار معماری ایران سرشار از خلاقیتهای هنرمندان سنتی ایران است.
مصريان باستان همواره توجه ويژهای بهارايه بندی فضاهای داخلی داشتهاند و با استفادهاز نقاشی و تنديسها بر غنای فضای داخلی معابد و مقابر خود میافزودند. از دوران رنسانس نيز كه معماران همراه و همگام با ساير هنرمندان به دنبال توليد فضاهای معماری متفاوت بودند، توجه به فضاهای داخلی اهميتی كمتر از كليت بنا نداشتهاست. نقاشیهای ميكل آنژ مانند آنچه در سينسيناتی ديدهمیشود از اين قبيل طراحیهای داخلی است كه هنرمندی نفاش سعی بر فضا سازی داخلی كردهاست. در ايران نيز توجه به فضاهای داخلی جدای از نماهای خارجی همواره مورد توجه معماران قرار داشتهاست.در مجموعه عظيم تخت جمشيد كه برای ساخت آن تمام هنرمندان و صنعتگران خبره دنيا بهايران آورده شدند، حجاریها، جزئی تحكيم كننده در فضاهای داخلی است. كاخهای بزرگ هخامنشی در پاسارگاد، تخت جمشيد و شوش علاوه بر اينكه شاهكار معماری هستند از نظر هنرهای تزيينی اهميت فوقالعاده دارند. حجاری اين كاخها در كمال دقت و ظرافت انجام گرفته و كليه جزييات بر روی سنگ حجاری شدهاست. برای نمونه بايد از نقش داريوش بزرگ و خشايارشا بر ديوار بنای خزانه داريوش در تخت جمشيد نام برد.اين نقش، داريوش را در حاليكه بر تخت نشسته و گل نيلوفر در دست و دو بخوردان در جلو او قرار دارد نشان میدهد. در مقابل داريوش مردی با لباس مادی ايستاده و دست خود را جلو دهان گرفتهاست. پشت سر داريوش، خشايارشا وليعهد او ايستاده و در پشت خشايارشا به ترتيب يك سردار پارسی و اسلحه دار مخصوص شاه و بالاخره دو سرباز گارد شاهی ايستادهاندعلاوه بر حجاری از كاشی مينايي نيز در تزيين كاخها استفاده شدهاست كه نمونه آنها نقش سربازان جاويد در شوش است. ستونهای بلند و سرستونهای عظيم هخامنشی نيز كاملاً جنبه تزيينی داشتهاند. قسمت جالب حجاری، نقش خنجری است كه به كمر اسلحه دار مخصوص شاه بسته شدهاست غلاف اين خنجر بهترين معرف هنر تزيينی در ايران عهد هخامنشی استدر مساجد ايران نيز توجه به تمام جزئيات فضای داخلی مثل رنگ، آرايه و ميزان نور به دقت مورد توجه بودهاستطراحی هر فضا به تناسب عملكرد فضا صورت میگرفتهاست. شبستانهای جنوبی با ارتفاعی معمولا كمتر و طراحی متفاوت از ساير شبستانها بودهاند و ايوانها و ورودیها معمولا با دقت كاشیكاری میشدند. كاربرد آجر در معماری دوره سلجوقی بسيار رواج پيدا كرد و از انواع طرحهای هندسی در آجر استفاده میشد. هنر آجرتراشی و تزيينی بنا با آجرهای تراشيده، از قرن پنجم قمری در ايران معمول بودهاست. در كنار اين تزيينات بسيار زيبای آجری، كتيبهها و خطوط تزيينی، با استفادهاز آجر تراشيده، يكی از ويژگیهای معماری سلجوقيان استشيشههای دورهاسلامیكه آغاز آن (قرن هفتم و هشتم میلادی) قرن اول قمری است، از آمیختگی میان تمدنهای امپراتوری روم شرقی (بیزانس) و پارت و ساسانی، در ایران حاصل شدهاست. با توجه بهاشیاء شیشهای كشف شده، این هنر در سمرقند، شهر ری، جرجان و نیشابور رونق بسزایی داشتهاست. وجود اشیاء متعلق به سده پنجم تا اوایل سده هفتم قمری حكایت از رونق صنعت شیشهگری در دوره سلجوقی میكند و با كشف اشیای شیشه در جرجان ونیشابور میتوان نواحی خراسان و گرگان را از جمله مراكزساخت اشیای شیشهای دانست. در اوایل دوران اسلامی كاربرد گچ در تزئینات معماری، از جایگاه والایی برخوردار بود بطوریكه اغلب سطوح بناها را با آن اندود میكردند و روی آن را گچبری رنگی تزئین میکردند.
در قرن پنجم هجری قمری، تغییراتی در ظاهر گچ بریها پدیدار گشت كه محصول خلاقیت و ابتكار بود. در این دوره گچ بری از نظر تنوع اجراء به مرتبه حیرت انگیزی دست باقتو در اغلب موارد و در نحوهاستفادهاز گچبری نیز تغییراتی پیدا شد به گونهای كه كم كم بطور موقت، گچ بری جای خود را به رشد عظیم آجر كاری دوره سلجوقی داد. اما این بدان معنا نبود كه گچ بری جایگاه والای خود را بطور كلی از دست بدهد چرا كه وجود گچ بریهای بسیار غنی همچون گنبد علویان همدان موید این نكتهاست كه گچ بری به موازات آجر كاری به پیشرفت و تكامل خود ادامه داد.
در دوره صفوی، تزیینات چوبی در بناهای غیرمذهبی دارای نقش اصلی بود و در آنها میزان بیشتری ازتذهیبكاری و نقاشیهای لاكی استفاده میشد. طرحهای آنها با هنر مینیاتور دارای رابطه نزدیكی بود. كندهكاری و خراطی به ویژه در درها و سقفها خود هنر خاصی دراین دوره بودهاست. نقاشیهای دیواری (فرسك) در كاخ عالیقاپو، قصر اشرف و چهلستون و همچنین آیینهكاری به عنوان نوعی تزیین جدید دربناها، مانند آیینه خانه، مورد استفاده قرار گرفتهاست. هنر كاشیكاری و همچنین شاهكارهای درخشان و پرجاذبه هنر گچبری پس از اسلام در ایران كهاز بناهای دوره سلجوقیان و ایلخانیان رواج یافت، در دوره صفویه بهاخرین حد زیبایی وتكامل رسید. سه قسم كاشیكاری مهم در تزیین بناهای این دوره چشمگیر هستند: كاشی یكرنگ، كاشی موزاییك یا معرق و كاشی هفت رنگ. بناهای دوره صفوی كه با این نوع كاشیكاری آرایش شدهاند، در هیچ جای دنیا نظیر ندارند. نكته قابل توجه در تزئینات داخلی و خارجی بناهای سنتی ایران این است، كه تزئینات جزئی از بنا بوده و هیچ گاه به صورت بزك و عنصری اضافی نبودهاست حتی در دورهای سفت كاری و تزئینات هم زمان اجرا میشد. این میزان توجه بهارایه و تزئینات سبب ارتقای كیفیت فضاهای مورد استفاده بودهاست. معماری كویری ایران به ویژه در خانهها، به علت ماهیت درونگرای آن سرشار از نمونههای بدیع و زیبای طراحی داخلی است كه در آن ایجاد فضایی در تضاد با محیط كویری و القای حس زندگی و سرسبزی درون بنا از مهمترین اهداف معماران سنتی در طراحی داخلی بودهاست. استفادهاز شیشه، آئینه، گچ كاری و هنرهای ظریفه دیگر در تزئین و آرایه بندی فضا، تمام ملاحضات زیبایی شناسی، اقلیمیو حتی شرعی را نیز شامل میشدهاست به عنوان مثال شكلگیری آیینهكاری به عواملی چند بستگی داشتهاست.
این عوامل عبارتند از:
1 ـ نیاز به روشنایی موجب شد تا از آیینه برای تزئین استفاده شود. زیرا در این صورت با حداقل نور میتوان روشنایی زیادی ایجاد كرد.
2 ـ چون طبق دستورات دینی هنگام عبادت نباید چهره خود را در آیینه دید، آیینهها به حال شكسته قرار گرفتند به نحوی كهاگرچه در مقابل آن قرار گیرید نمیتوانید چهره خود را ببینید.
3ـ علاقه به تزئین زیارتگاهها موجب شد تلاش برای تزیین بكار رود.
4- چون بكارگیری تصاویر موجودات زندهاعم از انسان و حیوان در محل عبادت در اسلام در مقابل نمازگزار مجاز نیست تزئینات شكل هندسی بخود گرفت. این ویژگیها آثار هنری آیینهكاری را در ایران بوجود آورد.
در دوران قاجاریه كه به سبب تعاملات فرهنگی و مراودات سیاسی، معماری اروپایی به جای معماری ایران در ساختمانهای دولتی و برخی كاخها الگو قرار گرفت، توجه به هنرهای ظریفهافزون شد. نمونههای زیبایی از پنجرههای رنگی، گچ كاری و آئینه كاری را میتوان در خانههای به جاماندهاز دوران قاجار به ویژه در كاشان یافت. خانه بروجردیهی به عنوان یكی از بهترین آثار معماری ایران سرشار از خلاقیتهای هنرمندان سنتی ایران است.