آسد مرتضي
9th July 2012, 11:20 PM
شرمندهام قربان ! کمی باران ندارید ؟
در خود پلاسیدم، شما گلدان ندارید ؟
این قدر بد اخمید! پس لبخندتان کو؟
جز این نگاه سرد، یخبندان ندارید؟
قربان! چرا وقتی که میبینید ما را
در ذهنتان تصویری از انسان ندارید ؟
گیرم که ما زشتیم، این آغازمان نیست
باشد، شما زیبا ! ولی پایان ندارید ؟
آه این تکبر ... این تکبر، شرک محض است
در خود مگر، یا نوح، یا توفان ندارید ؟
البته میبخشید، اما مطمئنید
مخلوط با ایمانتان، شیطان ندارید ؟
در خود پلاسیدم، شما گلدان ندارید ؟
این قدر بد اخمید! پس لبخندتان کو؟
جز این نگاه سرد، یخبندان ندارید؟
قربان! چرا وقتی که میبینید ما را
در ذهنتان تصویری از انسان ندارید ؟
گیرم که ما زشتیم، این آغازمان نیست
باشد، شما زیبا ! ولی پایان ندارید ؟
آه این تکبر ... این تکبر، شرک محض است
در خود مگر، یا نوح، یا توفان ندارید ؟
البته میبخشید، اما مطمئنید
مخلوط با ایمانتان، شیطان ندارید ؟