PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : موضوع داغ هفته :افراد یک جامعه میدانند اعتیاد بد است ! ولی چرا بعضی معتاد می شوند ؟



روابط عمومی سایت
30th June 2012, 07:56 PM
سلام خدمت همه کاربران و مدیران و همکاران



موضوع داغ این هفته :

افراد یک جامعه میدانند اعتیاد بد است ! ولی چرا بعضی معتاد می شوند ؟

چرا اعتیاد بد و نامفید تلقی میشود ؟
عوامل منتهی به اعتیاد ؟
چرا اعتیاد خانمان سوز هست ؟
چرا خانواده ها باید نگران جوانان خود باشند ؟
چرا بیکاری و شرایط نامطلوب اقتصادی و فقر فرهنگ خانوادگی و...گاهی زمینه ساز اعتیاد میشود؟
پیشنهاد و راهکارهای دولت ایا موثر بوده ؟
نظر شما و راهکار شما چیست؟

و هزار چرای دیگر ...

و اینک ادامه بحث با شما ....

بحث خوب و جالبی و داغی رو روابط عمومی سایت براتون ارزو دارد.

نکته :
هدایت و اداره موضوع با همکار روابط عمومی می باشد مساعدت بفرمایید .

محسن آزماینده
1st July 2012, 09:01 AM
اعتیاد را وابستگی به یک ماده،یا یک شی مادی تعریف میکنند.
در این بحث منظور از اعتیاد،اعتیاد به مواد مخدر است

اعتیاد یک بیماری روانی، اجتماعی و اقتصادی است که از مصرف غیرطبیعی و غیرمجاز برخی مواد مانند الکل، تریاک، حشیش و... ناشی می‌شود و باعث وابستگی روانی یا فیزیولوژیک فرد مبتلا (معتاد) به این مواد می‌شود و در عملکرد جسمی، روانی و اجتماعی وی تأثیرات نامطلوب بر جای می‌گذارد.

بررسی پدیده اعتیاد در قالب علوم پزشکی، روان‌شناسی و جامعه‌شناسی صورت می‌گیرد.

از سال ۱۹۶۴ میلادی، سازمان بهداشت جهانی استفاده از عبارت وابستگی دارویی یا وابستگی به دارو را به جای اصطلاح اعتیاد توصیه نموده‌است، اما استفاده از اصطلاح اعتیاد هنوز رایج است.


اعتیاد پاسخ فیزیولوژیک بدن است به مصرف مکرر مواد اعتیادآور.

این وابستگی از طرفی باعث تسکین و آرامش موقت و گاهی تحریک و نشاط گذرا برای فرد می‌گردد و از طرف دیگر بعد از اتمام این اثرات سبب جستجوی فرد برای یافتن مجدد ماده و وابستگی مداوم به آن می‌شود.

در این حالت فرد هم از لحاظ جسمی و هم از لحاظ روانی به ماده مخدر وابستگی پیدا می‌کند و مجبور است به تدریج مقدار ماده مصرفی را افزایش دهد.

عرفان سلیم زاده
1st July 2012, 11:59 AM
سلام
می خوام چند چیز رو در این رابطه روشن کنم.
با این تعریف و تمجیدی که از مردم شده هر کی ندونه فکر میکنه مردم عامی رفتاری غیر طبیعی و خصمانه در قبال این موضوع از خودش نشون دادند.[soal]
بله من خودم دیدم که مردم از این افراد می ترسند و با انها مثل مجرم ها برخورد می کنند.
اما همین مردم رو اگر به بازدید از تیمارستان دعوت کنین قطعا همین رفتار رو از خودشون نشان خواهند داد.
پس مردم ما همون رفتاری در قبال معتادین نشان می دهند که در قبال بیماران روانی نشان دادند.
این رفتار طبیعی مردمه...
از این جا به بعد نظر خودم رو میدم
معتاد ها را به عنوان بیمار روانی نشان دادن مثل اینه که به مردم بگین طرز تفکر غریزی اون ها درسته
پس چیزی درست نخواهد شد.
راه درست اینه که با فرهنگ سازی فرق بین درست و غلط، بالا و پایین، چپ و راست و خوب و بد رو از بین ببریم و با تعریف نیاز های انسان انها رو مکمل هم کنیم.
خدا و شیطان از اول بر روی انسان تاثیر داشتند و همه ی ما در این دنیا هم کار های خوب انجام میدیم و هم کار های بد.
این ها مکمل هم هستند تا ما رو متعادل و میانه رو نگاه دارند.
فرق بین یک روانی و یک انسان عادی اینه که یکی می خواد خراب کنه و یکی می خواد بسازه.
اگه تخریب نباشه؟ ایا چیز های جدیدی خواهیم ساخت؟
یک انسان عادی رو اگه ولش کنی چیز هایی رو می سازه که فقط به درد خودش می خورند.
ولی اگه یک انسان روانی رو ولش کنین چیز هایی رو خراب می کنه که به دردش نمی خورند.
یک خانواده رو اگه ولش کنین به ساختن مقرراتی روی میاره که برای حفظ خانواده به درد می خورند.
حالا اگه یکی از این افراد خانواده ببینه که این قوانین به دردش نمی خورند روانی می شه و همه چیز رو خراب می کنه.
خودتون قضاوت کنین
ایا فرشته ها می تونند روابط بین ما انسان ها رو درک کنند؟
پس چرا همه می خوان که فرشته باشن؟[negaran]

نارون1
1st July 2012, 12:12 PM
سلام
می خوام چند چیز رو در این رابطه روشن کنم.
با این تعریف و تمجیدی که از مردم شده هر کی ندونه فکر میکنه مردم عامی رفتاری غیر طبیعی و خصمانه در قبال این موضوع از خودش نشون دادند.[soal]
بله من خودم دیدم که مردم از این افراد می ترسند و با انها مثل مجرم ها برخورد می کنند.
اما همین مردم رو اگر به بازدید از تیمارستان دعوت کنین قطعا همین رفتار رو از خودشون نشان خواهند داد.
پس مردم ما همون رفتاری در قبال معتادین نشان می دهند که در قبال بیماران روانی نشان دادند.
این رفتار طبیعی مردمه...
از این جا به بعد نظر خودم رو میدم
معتاد ها را به عنوان بیمار روانی نشان دادن مثل اینه که به مردم بگین طرز تفکر غریزی اون ها درسته
پس چیزی درست نخواهد شد.
راه درست اینه که با فرهنگ سازی فرق بین درست و غلط، بالا و پایین، چپ و راست و خوب و بد رو از بین ببریم و با تعریف نیاز های انسان انها رو مکمل هم کنیم.
خدا و شیطان از اول بر روی انسان تاثیر داشتند و همه ی ما در این دنیا هم کار های خوب انجام میدیم و هم کار های بد.
این ها مکمل هم هستند تا ما رو متعادل و میانه رو نگاه دارند.
فرق بین یک روانی و یک انسان عادی اینه که یکی می خواد خراب کنه و یکی می خواد بسازه.
اگه تخریب نباشه؟ ایا چیز های جدیدی خواهیم ساخت؟
یک انسان عادی رو اگه ولش کنی چیز هایی رو می سازه که فقط به درد خودش می خورند.
ولی اگه یک انسان روانی رو ولش کنین چیز هایی رو خراب می کنه که به دردش نمی خورند.
یک خانواده رو اگه ولش کنین به ساختن مقرراتی روی میاره که برای حفظ خانواده به درد می خورند.
حالا اگه یکی از این افراد خانواده ببینه که این قوانین به دردش نمی خورند روانی می شه و همه چیز رو خراب می کنه.
خودتون قضاوت کنین
ایا فرشته ها می تونند روابط بین ما انسان ها رو درک کنند؟
پس چرا همه می خوان که فرشته باشن؟[negaran]

سلام

قبل از اینکه بخوام توی بحث مربوطه شرکت کنم ...... درپاسخ شما

یک بیمار روانی به طور غریزی بیمار روانی نبوده ...... وقتی یک فرد معتاد به مواد روانگردان رو در نظر بگیریم ، اختلال در انتقال دهنده های عصبی که پیش میاد ، توهم و .... که

نشانه های برخی اختلالات روانی هست به سراغش میاد ........

یک بیمار روانی اگر درمان بشه ، به جای تخریب به سازندگی رو میاره .........

یک فردی که به بیماری روانی دچار شده ، شاید به خاطر استرس و فشارهای روانی بی شمار ، عدم ارتباطات مطلوب ، نبود خانواده حمایتگر و .... ، مبتلا شده ........

یک فرد معتاد هم ممکن است به همین دلایل و رسیدن به آرامش کاذب رو به مواد مخدر آورده ...........

M@hdi42
1st July 2012, 12:13 PM
خب دلایل متفاوتی داره:

اولیش اینه که لزوما هر چیزی رو که ادم بهش اگاهه عملی نمیکنه مثلا ادم میدونه پرخوری بده ولی چرا افراد جامعه چاق میشن؟

دومین دلیلش این است که بیشتر افراد جامعه این تصور باطل را دارند که مشکلات جامعه هیچ وقت دامنگیرشان نمیشود مثلا وقتی پلیس اعلام میکند اهسته برانید چون فلان جا تصادف شده تو دل خودمون میگیم به ما چه این اتفاقات که برای ما نمیفته.

سومین دلیلش اینه که ذهن انسان علاقه داره تمام رفتار های خودشو توجیه کنه مثلا میاد دزدی میکنه از طلا فروشی ولی به جای اینکه بیاد احساس پشیمونی کنه میاد پیش خودش رفتارشو توجیه میکنه ومیگه که مثلا بیمه پولشو میده و گناهی مرتکب نشدم.

چهارمینش لذت اعتیاده . ما باید قبول داشته باشیم که هر اعتیادی برای خودش یک نوع لذت خاص وکاذبی داره که باعث جذب فرد میشه و چشم اونو کور میکنه و وقتی انسان میخوادبنا به اطلاعات گذشته اقدام به فکر کردن راجب عواقبش بکنه سریعا قوه ی توجیه انسان اطلاعات احتیاطی گذشته رو برای لحظاتی از ذهن پاک میکنه وانسان رو کور کورانه به سمت اعتیاد میکشونه.

بقیه رو بعدا میگم

نارون1
1st July 2012, 12:26 PM
اعتیاد به معنی وابستگی شدیده ..... وابستگی شدید به هرچیز بد و نامناسب تلقی میشه ، چون استقلال فرد رو از خودش میگیره .......

یک فرد وابسته نمیتونه تصمیمات سازنده بگیره ........

از عواملی که باعث میشه فرد به مواد مخدر روی بیاره :

- عدم حمایت عاطفی مناسب خانوواده

- نرسیدن فرد به بلوغ کافی و عدم توانایی کافی برای اتخاذ تصمیم مناسب در مقابل مشکلات

- وجود والدینی سخت گیر و سهل گیر

- عدم نظارت کافی والدین و خانواده

- همسالان و عضویت در گروههای نامناسب

- عدم مهارت در " نه گفتن " >>>>>>>>>>>>>>>از مهمترین علل

- این حس در نوجوانان و جوانان که آنها هیچ وقت با چندبار مصرف گرفار اعتیاد نمیشن و این موارد فقط برای دیگران است

عرفان سلیم زاده
1st July 2012, 12:30 PM
سلام

قبل از اینکه بخوام توی بحث مربوطه شرکت کنم ...... درپاسخ شما

یک بیمار روانی به طور غریزی بیمار روانی نبوده ...... وقتی یک فرد معتاد به مواد روانگردان رو در نظر بگیریم ، اختلال در انتقال دهنده های عصبی که پیش میاد ، توهم و .... که

نشانه های برخی اختلالات روانی هست به سراغش میاد ........

یک بیمار روانی اگر درمان بشه ، به جای تخریب به سازندگی رو میاره .........

یک فردی که به بیماری روانی دچار شده ، شاید به خاطر استرس و فشارهای روانی بی شمار ، عدم ارتباطات مطلوب ، نبود خانواده حمایتگر و .... ، مبتلا شده ........

یک فرد معتاد هم ممکن است به همین دلایل و رسیدن به آرامش کاذب رو به مواد مخدر آورده ...........

سلام
شما با این جملاتی که گفتین حرف های منو تایید کردین.[shaad]
یک فرد روانی به طور غریزی روانی نیست.
مگه غیر از اینه که اکثر بیماری های روانی ناشی از سبک زندگی ماست؟
نکته ای که هست اینه که ما دوست داریم تمام انسان های جهان روی به سازندگی بیارند و در واقع فرشته بشن.
ولی همین کار روز این تعادل شکننده را بر هم خواهد زد.
نمونه های اون رو زیاد در تاریخ دیدیم!!!
ما نباید تلاش کنیم که افراد رو تغییر بدیم.
باید تلاش کنیم دنیای انها رو هم بسازیم.
دنیایی که مکمل دنیای ما باشه.
انسان ها نسبت به اتفاق هایی که براشون میوفته خیلی متفاوت برداشت می کنند.
یکی ماشین بهش میزنه و از ناتوانی خودش ناراحت میشه
یکی ماشین بهش میزنه و خوشحال با دیه اش اینده خودشو می سازه
نمی توان مورد دومی رو مورد بازخواست قرار داد که چرا مثل اولی رفتار نکرده
مخم باد کرد[nadanestan]

mamadshumakher
1st July 2012, 12:33 PM
قبل از اینکه اعتیاد رو در افراد جامعه بررسی کنیم باید در کوچکترین نظام خانواده بررسی کنیم .
خانواده
چه عواملی باعث میشه که یکی از افراد خانواده به سمت اعتیاد کشیده بشه؟مگه تو اون خانواده چه اتفاقی افتاده؟
خیلی از خانواده ها هستن که با هم بسیار صمیمی اند.پدرو مادر در ارتباط مستقیم با فرزندان و همینطور بالعکس.من فکر میکنم خانواده هایی که پدر و مادر سعی بر تربیت فرزند دارد و به این موضوع فکر میکند کمتر دچار مشکلات این چنینی میشوند.
خانواده هایی هستند که پدر بی سواد است.یا هیچ ارتباط نزدیکی با فرزند ندارد.کاری به کار فرزند ندارد.یا اختلاف سنی فرزند با پدر زیاد است.و خیلی عوامل دیگه که باید در خانواده تصحیح شه تا هر کسی خانوادشو از این مشکل دور نگه داره.اونوقت اثرش تو جامعه دیده میشه.

نارون1
1st July 2012, 12:41 PM
سلام
شما با این جملاتی که گفتین حرف های منو تایید کردین.[shaad]
یک فرد روانی به طور غریزی روانی نیست.
مگه غیر از اینه که اکثر بیماری های روانی ناشی از سبک زندگی ماست؟
نکته ای که هست اینه که ما دوست داریم تمام انسان های جهان روی به سازندگی بیارند و در واقع فرشته بشن.
ولی همین کار روز این تعادل شکننده را بر هم خواهد زد.
نمونه های اون رو زیاد در تاریخ دیدیم!!!
ما نباید تلاش کنیم که افراد رو تغییر بدیم.
باید تلاش کنیم دنیای انها رو هم بسازیم.
دنیایی که مکمل دنیای ما باشه.
انسان ها نسبت به اتفاق هایی که براشون میوفته خیلی متفاوت برداشت می کنند.
یکی ماشین بهش میزنه و از ناتوانی خودش ناراحت میشه
یکی ماشین بهش میزنه و خوشحال با دیه اش اینده خودشو می سازه
نمی توان مورد دومی رو مورد بازخواست قرار داد که چرا مثل اولی رفتار نکرده
مخم باد کرد[nadanestan]



حرفتون درسته ما نمیتونیم تک تک افراد جامعه رو مجبور به تغییر کرد ...... ولی میتونیم با ارائه راهکارها و تغییر شیوه نگرش افراد به موضوعات و آموزش توانایی حل مسئله

شیوه های مناسب فرزندپروری ، بهسازی جامعه و .... ، کاری کنیم تا خودد فرد یا به این چیزا گرایش پیدا نکنه ، یا خودش برای تغییر پیش قدم بشه

و صدالبته در حمایت حرف شما ، باید حمایتهای ما بعداز تغییر فرد ادامه پیدا کنه .........

نمیخوایم همه فرشته بشن ، حداقل شیطان نباشن[cheshmak]

محسن آزماینده
3rd July 2012, 09:30 PM
به نظر من بهتر است از خانواده ها شروع کنیم.به نظر دوستان اثرات اعتیاد در خانواده مشخص تر است یا در یک جامعه بزرگتر؟؟؟

مسلما خانواده یک فرد معتاد بیشتر از جامعه ،تاثیرات اعتیاد را می بینند.ولی عکس العملی که در بیشتر خانواده ها می بینیم بیشتر همدردی به فرد معتاد است تا جلوگیری از او.

در بعضی از خانواده ها،اعضای خانواده زمینه تامین مواد را بر فرد معتاد فراهم میکنند.چون اعتیاد را پذیرفته اند.

به نظر شما چرا این رفتار در یک اجتماع کوچک مشاهده میشود؟؟؟؟

حال به جای خود فرد معتاد ،اطرافیان و محیط او را مومرد بحث قرار دهیم.رفتار صحیح با فرد معتاد چیست؟؟؟

yas-90
3rd July 2012, 10:03 PM
افراد یک جامعه میدانند اعتیاد بد است ! ولی چرا بعضی معتاد می شوند ؟شما میدونید نباید سرخ کردنی بخورید اما چرا میخورید؟؟؟؟
همه میدونن غذاهای فست فود بیشتر از اونکه مفید باشن مضرن اما چرا بعضی افراد نمیتونن دل بکنن و تقریبا هر روز اززشون استفاده میکنن؟؟؟؟
همه میدونن نباید نزدیک تلویزیون بشینن چون چشماشون ضعیف میشه پس چرا نزدیک تلویزیون میشینن؟؟؟
و
.
.
.
خیلی سوالای دیگه(مغزم بیشتر از این برای مثالهای بهتر یادآوری نکرد شما بهترشو تصور کنید)

گاهی اوقات لذت لحظه ای تجربه یه چیز خیلی بیشتر از دونستن ضرر و زیانش به آدم انگیزه میده....یه معتاد میدونه چقدر اعتیاد میتونه ضرر و زیان داشته باشه اما گاهی لذت اعتیاد این اجازه رو بهش نمیده که بخواد برطرفش کنه......گاهی هم اراده این کارو نداره(یه جورایی انگیزه قوی برای ترک نداره)...........گاهی هم توانایی تحمل رنج ترک اون رو نداره که این میتونه دوباره به اراده و درنتیجه به انگیزه فرد برگرده(که بیشتر برای معتادان مواد مخدر مصداق داره)

حالا کاری به ترک اعتیاد نداریم..........اما معتاد شدن : فکر کنم بیشتر مربوط به کساییه که میخوان کمبود هایی رو جبران کنن و این راه راهیه که انتخاب کردن(شاید موقعیتشون باعث شد با چنین چیزی روبرو شن)

وحید 0319
3rd July 2012, 10:03 PM
معتادان به خاطر تضادهاي دروني و شخصيت دوگانه هم چنين زندگي به خصوصشان كه با خلاف كاري واعمال ضد اجتماعي توأم مي باشد، زندگي سري و محرمانه اي دارند، انكار يكي از اصول و اعتقادات اصلي تمامي معتادان است. آن ها به خاطر ترس و بر ملا شدن و گرفتاري در زندان و از دست دادن موقعيت در خانواده و ...هيچ وقت به صلاح خودشان چيزي را گردن نمي گيرند .

عوامل درون فردي و روانشناختي در شكل گيري يك آسيب اجتماعي تأثير بسزايي دارند وليكن عوامل محيطي ( به خصوص خانواده ) بر روي فرد و بروز ناهنجاريهاي دروني تأثير بيشتري دارد

رفتارهاي اجتماعي صحيح، بزرگترين ثروتهاي اجتماعي هستند و رفتارهاي غلط اجتماعي منجر به آسيب اجتماعي مي شوند.

در گذشته افراد مسن به سراغ مواد مخدر مي رفتند. ولي امروزه جوانان به سمت مواد مي روند و اعتياد نوين مرگ مدرن را هم در پيش روي دارد .

شروع به ترك اعتياد به معني كنار گذاشتن مطلق اعتياد نيست. ممكن است معتاد در طول ترك دچار لغزش و حتي عود گردد.

اما آنچه انسان را به موفقيت اميدوار مي كند اين است كه فرد پشيمان شود و به درمان بر گردد نبايد با لغزش و يا حتي عود اعتياد نااميد شده و احساس بي لياقتي و ناتواني كرد. در چنين زماني خانواده به هيچ عنوان نبايد برخورد نامناسب و پرخاشگرانه داشته باشند و نبايد او را تحقير كنند بلكه بر عكس مي بايست اعتماد به نفس او را تقويت كنند و او را به درمان بازگردانند.

محسن آزماینده
3rd July 2012, 11:23 PM
دوستان با تشکر از نظرا شما

ولی چه عاملی باعث می گردد که فرد معتاد به فکر ترک اعتیاد باشد؟؟؟آیا این عوامل نمیتواند قبل از اعتیاد به فرد معتاد نشان داده شود؟؟؟؟

محدودیتهای حکومتی در مورد خرید و فروش و توزیع مواد مخدر چه تاثیری بر انگسزه افراد دارد؟؟؟

شرایط محیطی جامعه،جنسیت و ... که باعث کشیدن فرد به اعتیاد میشود کدامند؟؟؟؟

شرایط محیطی،خانوادگی و ... که فرد معتاد را برای ترک ترغیب میکند کدامند؟؟؟

sabab
4th July 2012, 12:11 AM
شما میدونین فلفل زبان رو میسوزونه اما بازم میخورید.

باستان شناس
4th July 2012, 06:06 PM
مواد مخدر در ایران گاهی انگار مثل مسکن عمل کرده ....

یعنی زمانی که بیکاری و شرایط بد اقتصادی و فقر فرهنگی و خانوادگی نشان داده میشود عده ای برای جبران این موارد و برای اینکه خودشون رو به بی خیالی بزنند به این مسکن مخرب و مرگ بار روی میاوردند و اینجاست که اصلا نمیدانند برای رهایی از شرایط موجود باید باهاش جنگید نه اینکه به یک بلای خانمان سوز چنگ زد ...

شاید همیشه مواد مخدر خیلی اسون و ساده در دسترس نباشه و اینکه تهیه ان بسیار هزینه گزافی دارد و البته هزاران خطر ...ولی چون عده ای به دید مسکن و داروی ضد افسردگی در واقع داروی بی خیالی بهش نگاه میکنند خیلی زودتر از آنچه فکر میتوان کرد فوری تهیه میشود ...

شاید نقش عملکرد کنونی اجتماع در این اعتیاد بیشتر از قبل نمودار شده است چون اجتماع هست افراد رو راهنمایی میکند که مخترع شوند یا بی خیال اونم از نوع اعتیاد !

اعتیاد کنونی ...که آخرش اگر خوش بین بین باشیم از دست دادن قیافه هست ولی بدبیانه آن مرگ در جوی آب و کنار خیابون در نهایت فلاکت هست !

نقش خانواده بسیار مهم و نقش اجتماع مهمتره !

ایجاد امید به زندگی و تزریق مشاغل جدید و اقتصادی مطمنا حداقل 70 درصد این مسایل رو سامان میدهد چون جوانی که کار داشته باشه مطمنا امیدش به زندگی بیشتر خواهد شد و کار داشتن مطمنا جاده ای میشه برای اینده ...از قبیل یک ازدواج موفق .....فرزندانی سالم و تندرست ....در واقع یک زندگی عادی ولی خوب !

تا زمانی که شرایط اقتصادی بهبود نیابد مسایل اعتیاد هر روز پر رنگ تر خواهد شد....

وحید 0319
4th July 2012, 06:16 PM
به نظرم اگه آموزش های جدی داده بشه به عنوان مثال عبرت آموزی برای اینکه در مواد مخدر نهایتا فرد معتاد شاید برای پیداکردن پول مواد حتی آدم هم به قتل برسونه وشاید افراد خانوادشو وحتی وسایل زندگیشو بفروشه در ایران هم که کم ندیدیم از این اتفاقات به نظرم از سنین نوجوانی باید همه آموزش ببینن آموزش وپرورش هم میتونه خیلی موثر باشه وخود فرد معتاد هم میدونه که کارش غلطه شاید احتیاج به مشاوره داشته باشه وگرنه شما روی پاکت سیگار اون عکس شش وریه رو میتونی ببینی که این پایان فرد معتاده[golrooz]

وحید 0319
4th July 2012, 06:24 PM
واما از نظر اینکه دولت میتونه چه نقشی داشته باشه شاید دولت بخشی از درآمدش از این راه باشه به اثرات این موضوع فکرنکنه وبه خاطر همین نتونه جلوی این موضوع رو بگیره وهم چنین نظارتی تا حالا به شخصه ندیدم که فروش سیگار محدود بشه فقطدر سال 87 به افراد زیر 18 سال سیگار نمیفروختن واونها هم ازسیگار قاچاق استفاده میکردن[golrooz]

محسن آزماینده
11th July 2012, 12:33 PM
با سلام..خیلی از افراد عامل اصلی اعتیاد را بیکاری میدانند...البته من با این حرف مخالفم و از نظر من این حرف تنها یک توجیه برای نبود عزت نفس در افراد هست..از نظر شما این حرف که "عامل اعتیاد بیکاری است" تا چه حد درست است؟؟؟...با این وضع ما نباید معتاد شاغل داشته باشیم..ولی متاسفانه داریم...منتظر نظرات دوستان هستیم

نارون1
11th July 2012, 01:34 PM
اعتیاد موردی هست که تمام اقشار جامعه میتونن درگیرش بشن

قشر تحصیلکرده - بی سوارد ، ثروتمند - فقیر ، شاغل - غیرشاغل ، متاهل - مجرد

ولی آمارش کم و زیاد داره

به این دلیل که علت اعتیاد فقط یک عامل نیست ..... عوامل زیادی دخیل هستن

یکی از عواملش بیکاریه در حالیکه در کنارش نبود حمایت ، خانواده ، وضعیت روحی فرد و ... قرار دارند .

علی 430
11th July 2012, 11:45 PM
به عنوان کسی که با اینگونه افراد از نزدیک اشنا هستم
دلایل زیادی برای اعتیاد انسان ها به مواد سراغ دارم
از غرور زیاد گرفته تا نداشتن اعتماد به نفس از فقر گرفته تا ثروت واز پر کاری تا تنبلی ولی
نکته مشترک همه
همین بیمار عدم مدریت در مواقع حساس زندگیشونه برای مثال کسی رو میشناختم ک برای اینکه بیشتر ورزش کنه از قرص متادون که برای درمان اعتیاده استفاده میکرد این انسان در مدیریت زندگیش دچار افراط بود و نمیدونست در زندگی هدفدار بودن مهمه نه به هدف رسیدن حرف زیاده

ولی به شعار انجمن معتادان گمنام اکتفا میکنم که عبارتست از :

خداوندا ارامشی عطا فرما تا بپذیرم انچه را که نمیتوانم تغیر دهم و شهامتی تا تغیر دهم انچه را میتوانم.

صاصائیل
17th July 2012, 01:07 PM
با سلام..خیلی از افراد عامل اصلی اعتیاد را بیکاری میدانند...البته من با این حرف مخالفم و از نظر من این حرف تنها یک توجیه برای نبود عزت نفس در افراد هست..از نظر شما این حرف که "عامل اعتیاد بیکاری است" تا چه حد درست است؟؟؟...با این وضع ما نباید معتاد شاغل داشته باشیم..ولی متاسفانه داریم...منتظر نظرات دوستان هستیم
من هم با نظر شما موافقم .افراد بسیاری هستند که دارای مشاغل خوب و حتی عالی هستند و اعتیاد را بعنوان یکی از سرگرمیهای خود انتخاب میکنند.

باستان شناس
20th July 2012, 09:55 AM
اعتیاد همیشه از منفورترین اعمالی هست که انسان به آن رو آورده است و هرگز هم این بی خیالی و سر خوشی موقتی که با مواد مخدر بدست میات نتیجه خوب زندگی اش نمیشود !

بیکاری و سرگردانی و جوانی بدون هدف و اینکه بعضی از شاغلین معتاد هستن درسته
ولی همگی دارای ریشه هستن و شاید ریشه اصلی رو باید در دو رکن اصلی جستجو کرد ...
خانواده و اجتماع !

بعضی از خانواده ها با دادن ازادی بدون مرز به فرزندان ( اینم قابل بررسی هست چرا بعضی از خانواده ها ازادی زیادی به فرزندان خود میدهند و البته ازادی کنترل نشده هست )
و اینکه بی محبتی و کمبود محبت در خانواده عامل اصلی هست
( بی محبتی هم میتونه عوامل بسیاری داشته باشه ...یاد نگرفتن ابزار محبت والدین به فرزندان و حتی ابزار محبت والدین نسبت به یکدیگر و ...) ..

فرض کنید پسری 20 ساله با شغلی ( در حد بخور و نمیر) و البته تحصیل کرده ..
.به صورت تفریحی ناگهان به مواد مخدر روی میاورد و همه میگویند چرا این پسر معتاد شد >
واقعا چرا ؟
کار داشتن یکی از عوامل امید به زندگی هست نه همه امید به زندگی !

فرض کنید خانواده این پسر دارای مادر و پدری هستن با طلاق عاطفی و اینکه توجه خاصی به فرزندشون ندارند و مادر و پدر وقتی رو صرف صحبت با فرزندش بر سر اینده نمیکنند و ....مطمنا این فرزند برای تفریحی و محبتی که خانواده براش نمیده میره سمت دوست های خیابانی و دوستان ناباب ( در حالی که شغی هم دارد و این طعمه خوبی برای دوستان ناباب او محسوب میشود) و اینکه دوستان میگویند بیا تفریحی مواد مصرف کن و اون پسر هم چقدر میتونه پارک و سینما و شهربازی و کلاس زبان و ...رو بره پس دنبال ی سرگرمی جدید میره که اخرش سقوط هست ! ...

خانواده و اجتماع تعیین کننده هستند در اینگونه موارد !

البته همیشه نمیتوان خانواده رو مقصر دانست چون مطمنا والدین ها خودشون دچار کمبود های محبت بسیار و همچنین اغلب ناکامی های مختلفی در زندگانی قبلی خود در جوانی داشتن و اینکه نمیشه گفت همیشه مقصرن چون بعضی از خانواده ها خودشون نیاز به روانکاوی دارند !

ولی

اجتماع میتونه کمک بزرگتری انجام بده با کمک های دولت ...
چون دولت موظف هست با ارایه راهکارهای مناسب خط مشی به جامعه بدهد ..
.و اگر دولت ضعیف عمل کنه این خط مشی جامعه هم دچار رکود میشود !

راهکار ....

فرهنگ سازی و نهادینه کردن بعضی از ارزش ها ( از سنین کودکی تا جوانی )
کمک دولت و تهیه امکانات
ایجاد شغل های طولانی مدت مدرن و جدید ( ایجاد کارخونه های مختلف در سطوح مختلف)

و نکته !

خیلی از جوانان اگر کار مناسب و درامد کافی شدند هرگز معتاد و بی خیال نمیشدند
....بیکاری ...شکم گرسنه میاورد و شکم گرسنه فاقد دین و ایمان هست و هیچی براش مهم نیست !

ساناز فرهیدوش
20th July 2012, 10:31 AM
میگن چیز بدیه اخه تو تصورش اینه که فلانی بیکاره . بد بخته لب جوبه زن و بچش اوارن !

بو داره قیافتو سه میکنه !

اما اون که نمی خواد معتاد شه می خواد لاغر شه ! می خواد بکش بخونه برا درس ! تازه از این قدیمی ها نیست که دنگ و فنگ داشته باشه ...

یه پک یه فوت یه ......

خسته شده از این زندگی ار این بیکاری از این نصیحت ها ! شما جوون ها ما اندازه شما بودیم 6 نفر رو نون می دادیم

می خواد راحت شه .. می خواد بره از این زمین و زمان نمیدونخ افسرده شده .........

ببخشیدا ام خیلی شعار می دیم خیلی .هواره منتظر هستیم اکیپ خاصی بیان یکهو برن به جنگ همه چی !

مادر وپدر خواهر و برادر حواستون باشه به جای حرف ها و تعریف خاطره کمک نمی تونین بکنین حرف رو مثل پتک نکوبین تو سر جوونا !
کارفرما ی محترم که مثل گلادیاتور کارمی کشی بیمه نمی کنی هر وقت دلتم خواست بی خبر کارمند رو بیرون می کنی !
اوقات فراغت برنامه ریزیش بمونه هرکس به هر نحوی می تونه باید برا اشتغال جوونا کمک کنه .میگین مدرک تحصیلی 10 سال تجربه با 25 سال سن خداییش با عقل جوره !
نمی گم هرکس تو این وضعه باید برن معتاد شن ! حداقل باید واقع بین بود . ادم وقتی تو منگه می مونه وقتی حمایتی نداره و بدون فکر می خواد یه چازه جویی موقت کنه این می تونه براش یه گزینه باشه
خیلی سریع نسخه می پیچیم مثل کسی می ترسه بره دندان پزشکی خودشو می بنده به قرص جرات نداره ترس و مشکلش رو در میون بگذاره باکسی این مثال کوچیک بود .
نتیجه اخلاقی اگاهی یعنی قضاوت نکردن !
واینکه ا اموزش ها باید در کتاب های درسی از سنین دبستان اغاز بشه . نگیم صرفا بده نری طرفش متجه کنیم توجیح کنیم چرا .

باستان شناس
20th July 2012, 10:54 AM
جامعه جوان ایرانی نیاز داره به امکانات جدید و صد البته مدرن دنیای امروزی ....
امکاناتی که میتوانند خودشون با دستای خودشون رقم بزنند ...

راهکار اینه

که دولت با توجه به شرایط حال حاضر جامعه با توجه به آمارهای فوق سری بیکاری و تورم و بیکاری مبارزه کنه و اینکه با ایجاد منابع جدید اقتصادی مثل امکان ساخت کارخونه های جدید در همه رشته های مختلف ...
بهترین و کارساز ترین تحول جامعه رو رقم خواهد زد ...

جوانی که کار و درامد داره مطمنا به دنبال بدبخت کردن خودش با مواد مخدر نخواهد رفت بلکه به دنبال تشکیل ی خانواده که متعلق به خودش خواهد بود خواهد رفت ...خانواده ای که امید به زندگی رو در او صد در صد افزایش خواهد داد ...

جوانانی بی اینده ولی مدرک دار جامعه ...با امدن در راه مواد مخدر ...نهایت بدبختی رو متاسفانه خواه اگاهانه و خواه نا اگاهانه رقم میزنه و به جای پشرفت به نهاین پسرفت میرسه و هر چی هم درامد و یا پول دارد صرف خرید مواد میشود ..

و این همه جوان معتاد بس نیست ایا ؟

مشکل اصلی جامعه اصلی ایرانی ....

نبود فرهنگ مناسب برای اینکه سالم بمونم به هر قیمتی هست (باید سالم موند به هر قیمتی)....

و نداشتن اطلاعات و سواد کافی اجتماعی ( نه مدرک تحصیلی در هر رشته بلکه سواد اجتماعی نیست) ...

بیکاری ....

فقر و غنی ( طبقه نا مناسب اجتماعی) ....

راه حل اصلی در دستان دولت هست ....ایجاد کار و شغل .....ایجاد کار و شغل ....ایجاد کار و شغل ....

محسن آزماینده
20th July 2012, 06:55 PM
سیاست دولت و صدا و سیما نیز در فرهنگ سازی نقش اساسی دارد.برای مثال در فیلم های ساخته شده کشور ترکیه به هیچ وجه تصویری از سیگار و سایر مواد دخانی وجود ندارد.در فیلمهای قدیمی که ساخته شده اند،تصویر سیگار شطرنجی می شود......این وضع را با کشور خودمان مقایسه کنید.....در بسیاری از صحنه های فیلمهای ایرانی حتی تصویر مصرف موادی مانند تریاک،حشیش و شیشه دیده می شود....سیاست های دولت ما بیشتر در جهت ترویج مواد مخدر است تا پیشگیری از آن....

- - - به روز رسانی شده - - -

سیاست دولت و صدا و سیما نیز در فرهنگ سازی نقش اساسی دارد.برای مثال در فیلم های ساخته شده کشور ترکیه به هیچ وجه تصویری از سیگار و سایر مواد دخانی وجود ندارد.در فیلمهای قدیمی که ساخته شده اند،تصویر سیگار شطرنجی می شود......این وضع را با کشور خودمان مقایسه کنید.....در بسیاری از صحنه های فیلمهای ایرانی حتی تصویر مصرف موادی مانند تریاک،حشیش و شیشه دیده می شود....سیاست های دولت ما بیشتر در جهت ترویج مواد مخدر است تا پیشگیری از آن....

م.محسن
20th July 2012, 08:27 PM
این قضیه مثل پرش یه چتر باز ماجراجو از یه ساختمون بلند می مونه:
تو آغاز پرش چترباز چترشو باز نمیکنه و فردی هم که تو مسیر اعتیاد افتاده هم خیلی قضیه رو جدی نمیگیره
تو وسط راه چترباز به خودش میگه که هنوز یه خورده زوده چتر رو باز کنم و فردی هم که تو مسیر اعتیاد افتاده با خودش فکر میکنه که هنوز آلوده نشده و راحت میتونه به زندگی عادی برگرده
به آخر راه که می رسن هر دو تا میخوان به سلامت به مقصدشون برسن اما چون دیر به فکر افتادن دیگه وقتی نیست
مواد مخدر در ابتدا همون هیجان کاذب رو میاره؛ گرفتاری که هیچ کس حاضر نیست اعتراف کنه بهش دچار شده.
امیدوارم تونسته باشم به درستی منظورم رو برسونم.

SaSaMc2
3rd August 2012, 04:38 AM
سلام...[golrooz]

ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــ

اول بايد بدونيم آيا اعتياد بد هست يا نه...

اصولا ما چيزي رو بد ميناميم كه با هنجارهاي جامعه در تضاد باشه...

حتي در موارد رواني كسي را بيمار ميدانند كه به واسطه اون بيماري به ديگران ضرري برساند...

حال اگر يك شخصي در روز ساعتي از وقت خود و مقداري از پول خود را صرف چيزي كه خود آن را عامل آسايش و آرامش خود ميداند كند...

كار بدي را انجام داده؟

اين كار بد چه عواقب بدي براي جامعه داره؟

وظيفه ما در قبال اون فرد چيه؟

ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــ

در خيلي از كشورها سياست مداران براي كنترل كشور سياست مبارزه با مخدر شل و سفت مقطعي را براي اداره اون كشور اجرا ميكننن...

خيلي ها اين روش رو نوعي درمان نرم براي اعتياد ميدانند، و خيلي ها دولت ها را ناچار به آن ميدانند و خيلي ها آن را سياست گرفتار سازي و بالطبع سربه راهي ميدانند...

آيا با قطع كلي ورود مواد مخدر مشكلات ديگري گريبان جامعه رو ميگيره؟

آيا اعتياد ريشه كن نميشود و چه بخوايم چه نخوايم وجود خواهد داشت؟ يا در بين سياست مداران هم معتاداني هستند كه تصميم گيرنده اند؟

آيا ترس وحشت ناك يك معتاد از بازداشتگاه و استخان دردش، سبب سربه زيري آنان و ايجاد فضاي مانور بيشتر براي سياست مدارهاست؟

ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــ

shahramghasemi
7th August 2012, 05:58 PM
بن بست فشار مشکلات اجتماعی درهم شکستن ترور شخصیت نا امیدی از آینده همه دلایلی هست که خیلی به خاطر فرار از آن به مرزهای اعتیاد می روند و برای رهایی به آن روی می آورند

mohammadpersian
30th August 2012, 06:49 PM
تا حالا همه تلاش کردن اعتیاد رو ازبین ببرند ولی وموفق که نشدند هیچ..روزبه روز هم به آمار فاجعه بار اعتیاد در جامعه اضافه شده ومیشه .
با این اوصاف بهتر نیست راه دیگه ای رو تجربه کرد !!!!مثلاّ عوارض ومضرات ناشی از اعتیاد رو ازبین ببریم تا اگه نتونستیم اعتیاد رو ریشه کن کنیم ٰ. در عوض اثرات منفی اش رو خنثی کردیم... یه حال اساسی هم به دوستان گرامی معتادمون دادیم که قطعاّ ضمن خوشحالی .تشکرهم خواهند کرد.!![nishkhand][cheshmak]

mozhgan.z.1368
30th August 2012, 08:19 PM
چون مشکلاتی تو زندگی دارن،مشاور درست هم ندارن که راهنماییشون کنه پس سعی میکنن به جای حل کردن اون مشکل فراموشش کنن به وسیله اعتیاد
در واقع از چاله میافتن تو چاه

BEE
30th September 2012, 11:29 AM
در تنهایی خلاء، امید را متراکم و بیم را مستحکم میکند معتادان با ارزشمند ترین انسانها به نفع جامعه هستند چون 25 از 12 % مغزشان را استفاده میکنند.اگر بتوانند خلا؟؟ء امید را با ثروت فکر خوب و عفو همسران یا خانواده توام سازند یا حتی جایگزین کنند.
ویکتوری یا .... میشوند

mansouri1898
5th October 2012, 12:29 AM
سلام

مسلما انسان سالمی که از لحاظ روحی مشکلی نداشته باشه به اعتیاد رو نمی اورد ...چون اینقدر گرفتاری و دردسر دارد که اصلا وقت این کار را هم ندارد!!!

اما سرخوردگی و شکست و عدم موفقیت در کنار داشتن روحیه ای ضعیف و نداشتن اعتماد به نفس که متاسفانه در این نسل از جوانان ما زیاد است...
می تواند دلیل اصلی مصرف مواد ارامش بخش باشد.....چرا که تنها راه رهایی از فشارهای عصبی است...
[nadidan][nadidan][nadidan]
در ضمن یادمان باشد که معمولا کسانی هستند که نمی خواهند برای همیشه این مواد نیست شوند!!!! چرا که یک ادم نعشه خیلی بهتر از یک ادم مست یا عاقل است!!!!!!!!![sootzadan][sootzadan][sootzadan]

nafise khanom
3rd November 2012, 04:10 PM
سلام.خب خیلی چیزا میتونه عامل اعتیاد باشه.مثلا مهمترین عامل به نظر من خانواد و دوستان فرده.نحوه ی برخورد خانواده با فرزندانشون به نظرم خیلی مهم وتاثیرگذاره.بعضی هاهم فکر میکنن سیگارکشیدن که یه جنبه ی اعتیاده کلاس داره وازاینجور حرفا.من خودم چند نفرومیشناسم که فقط به همین دلیل که ساخته ی فکر خودشونه سیگارمیکشن.درحالیکه خیلی مضره واوناهم اینومیدونن!!وخیلی چیزای دیگه که میشه گفت!!!...

دارسینو سیتی
3rd November 2012, 09:25 PM
عامل معتادی1بیکاری2شکست عشقی است............................................ ..{shnjavan}{shnjavan}{shnjavan}{shnjavan}[gerye][tashvigh][nadidan]

سعید طاهری
14th November 2012, 10:20 PM
انسان موجودیست که همواره به آن چیزی که از آن منغ میشود حریص میشود.

reza-mokhtari
17th November 2012, 01:15 PM
چرا جوان به سوی اعتیاد میره؟
1ما وقتی میدونیم فیلم مبتذل بده دیدنش گناهه کراهت داره ولی هر جور شده میریم از زیر سنگ هم که شده پیدا میکنیم,
اعتیاد هم دقیقا همین شکلی اول که امتحان میکنن میبینن کمش به زیونه خود مونی به ادم حال میده این کمکم رفته رفته زیاد میشه بعد بد بخت میکنه.
2زیادی و کمی بیش از حد پول تو جیبی یکی دیگه از عاملشه
3محبت ندیدن فرزند از طرف پدر و مادر
4کنترل نکردن فرزند در جوانی چه دختر چه پسر
و................................................ ..............................

تایمازمعقولی
25th November 2012, 10:59 PM
یک از ذاتهای مهم هرانسان حس کنجکاوی اوست که این امر باعث رفتن اوبرای حداقل یک بار امتحان مواد میشود .ولی افسوس که با همان اولین امتحانشبعلت ارامش کاذبی که مواد به او میدهد وبرای لحظه ای اورا ازتمام بایدهاونبایدهای زندگی او را می رهاند اقدام به مصرف دوباره ودوباره میکند.بقول صادق هدایت: (درزندگی زخمهایی است که مثل خوره روح را اهسته در انزوا می خوردو می تراشد وهیچ درمانی برای ان بجز مشروبات الکلی ومواد افیونی نیست ولی افسوس که این درمان موقتی بوده وپس از مدتی برشدت درد می افزاید...)

- - - به روز رسانی شده - - -

یک از ذاتهای مهم هرانسان حس کنجکاوی اوست که این امر باعث رفتن اوبرای حداقل یک بار امتحان مواد میشود .ولی افسوس که با همان اولین امتحانشبعلت ارامش کاذبی که مواد به او میدهد وبرای لحظه ای اورا ازتمام بایدهاونبایدهای زندگی او را می رهاند اقدام به مصرف دوباره ودوباره میکند.بقول صادق هدایت: (درزندگی زخمهایی است که مثل خوره روح را اهسته در انزوا می خوردو می تراشد وهیچ درمانی برای ان بجز مشروبات الکلی ومواد افیونی نیست ولی افسوس که این درمان موقتی بوده وپس از مدتی برشدت درد می افزاید...)

- - - به روز رسانی شده - - -

یک از ذاتهای مهم هرانسان حس کنجکاوی اوست که این امر باعث رفتن اوبرای حداقل یک بار امتحان مواد میشود .ولی افسوس که با همان اولین امتحانشبعلت ارامش کاذبی که مواد به او میدهد وبرای لحظه ای اورا ازتمام بایدهاونبایدهای زندگی او را می رهاند اقدام به مصرف دوباره ودوباره میکند.بقول صادق هدایت: (درزندگی زخمهایی است که مثل خوره روح را اهسته در انزوا می خوردو می تراشد وهیچ درمانی برای ان بجز مشروبات الکلی ومواد افیونی نیست ولی افسوس که این درمان موقتی بوده وپس از مدتی برشدت درد می افزاید...)

تایمازمعقولی
25th November 2012, 11:09 PM
یک از ذاتهای مهم هرانسان حس کنجکاوی اوست که این امر باعث رفتن اوبرای حداقل یک بار امتحان مواد میشود .ولی افسوس که با همان اولین امتحانشبعلت ارامش کاذبی که مواد به او میدهد وبرای لحظه ای اورا ازتمام بایدهاونبایدهای زندگی او را می رهاند اقدام به مصرف دوباره ودوباره میکند.بقول صادق هدایت: (درزندگی زخمهایی است که مثل خوره روح را اهسته در انزوا می خوردو می تراشد وهیچ درمانی برای ان بجز مشروبات الکلی ومواد افیونی نیست ولی افسوس که این درمان موقتی بوده وپس از مدتی برشدت درد می افزاید...)

kadaj
11th December 2012, 08:41 PM
انواع مختلفی از مواد مخدر و اعتیاد آور وجود دارند و به همین دلیل، فرد معتاد در طول زمان، برای ارضا و احیای حس نشئگی، معمولا از مادهٔ مخدر به مخدری قوی‌تر نیازمند می‌شود. بنابر آمار سازمان ملل متحد (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%A7%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86_%D9%85%D9%84% D9%84_%D9%85%D8%AA%D8%AD%D8%AF) در سال ۲۰۱۰ (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%B2%DB%B0%DB%B1%DB%B0_(%D9%85%DB%8C%D9%84%D8%A7 %D8%AF%DB%8C)) میلادی، از میان ۲۲۰ میلیون مصرف‌کننده مواد مخدر اعتیاد آور در جهان، بیش از ۱۶۰ میلیون نفر (افزون بر ۷۰ درصد) حشیش (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AD%D8%B4%DB%8C%D8%B4) و فرآورده‌های گیاه شاه‌دانه هندی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%D8%A7%D9%87%E2%80%8C%D8%AF%D8%A7%D9%86%D9%8 7_%D9%87%D9%86%D8%AF%DB%8C) (کانابیس) استفاده می‌کنندhttp://images.persianblog.ir/636397_80M9chSi.jpg

ladanjannesar
27th December 2012, 04:04 PM
علت این است که هیچ یک از معتادان فکر نمیکردند که روزی معتاد شوند و اعتیاد را چیز سخت و پیچیدهای می دانند اما اعتیاد های بالا هم از همان یک نخ سیگار شروع میشود و به مرگ مینجامد . وقتی کسی دچار اعتیاد می شود رهایی از بند ان بسیار مشکل و تنها درصدی می توانند از این دام رهایی یابند .

aqasajad
2nd January 2013, 04:03 PM
دلایل مختلفی دارد نمیتوان گفت فقط به خاطر کنج کاوی مثلا از این قبیلدلایل
وجود دوستان ناباب
نداشتن اعتماد به خود
نتوانستن گفتن کلمه نه
نداشتن خانوادهی خوب
جامعه و محله ای که در آن بزرگ شده اند
نداشتن تعریف درست از اعتیاد در ذهن فرد(مثلا گاهی انسان به تلوزیون اعتیاد پیدا میکند)
و
.
.
.

رويا جون
15th January 2013, 08:04 PM
به نظر من شرايط روحي مهم ترين عامل در اعتياد افراده بارها ديديم كسي كه ناراحته سيگار ميكشه ,فكر ميكنه سيگار ارومش ميكنه و تو اون لحظه عقل از كار ميفته خود من بارها وقتي با مامانم دعوام ميشه خيلي دوست دارم سيگار بكشم , شرايطش نيست وگرنه تا الان معتاد شده بودم

omidfays
17th January 2013, 10:24 PM
با سلام به دوستان
دلایل زیادی داره این سئوال میتونیم یکیش اینو قرار بدیم که فرد از نظر روحانی ضعیف بوده که در این شرایت نفس انسان امور رو به دست میگیره زیر بنای اعتیاد ترس است ترس عامل اصلی اعتیاد است
وقتی شما خداوند را گم میکنید یا فراموش میکنید خداوندی که با قلبتان درک کردید که به باور شما رابطه مستقیم داره روی به اطراف خود میکنید و سعی در پر کردن خلا درونی خود میکنید که این کار با مصرف هر چیزی میتونه باشه که مواد مخدر از قویترین آنها است
بصورت اتوماتیک چون اینطور فرد فکر میکند (تلقین نا خودآگاه) که با مصرف مواد میتواند مشکل خود یعنی ترس را حل کند که فرد رو آروم میکنه و در چرخه وسوسه اجبار عادات خود محورانه میندازه برای رسیدن به جواب درست به این موضوع از علاقه مندان درخواست میشود به سایت
www.nairan.org انجمن معتادان گمنام ارتباط برقرار کرده و در جلسات باز که برای افراد غیر معتاد برگذار میشود شرکت کنید قطعا تجربیات روحانی جدید و یک فرا آگاهی جدید دست پیدا خواهید کرد که انشاء الله تاثیر مثبتی در زندگی شما خواهد گذاشت
شماره آدرس جلسات تهران هم براتون میزارم که میتونید آدرس جلسات باز را از این شماره بدست بیارید 09128155576 به امید روزی که هیچ کس در دام اعتیاد نباشد و معتادی در حال عذاب نمیرد آمین

hosseinarabi69
5th February 2013, 10:53 PM
سلام دوستان عزیز
به نظر من هرکی داره طرف اعتیاد می ره داره از یک چیزی فرار می کنه مثل این می مونه که یه کسی یا چیزی دنبالش کرده باشن و برای اینکه خاطرات بدش رو فرموش کنه مجبور می شه که به اعتیاد رو بیاره اینجاست که فکرش قفل می شه و دیگه نمی تونه به این فکر کنه که داره تیشه به ریشه خودش می زنه اما اگر یکی پیدا بشه که بتونه با اون هم صحبت بشه و همه غصه و غمش و از مغزش بریزه بیرون دیگه اون فرد طرف اعتیاد و نمی گیره
چند تا عامل خیلی مهمه که به سمت اعتیاد نری
1 عقل 2 دوست
1 دوستان اگه ما بتونیم و با خودمون تمرین کنیم که همیشه از عقلمون فرمون بگیریم دیگه به هیچ مشکلی گرفتار نمی شیم
2 دوست: می تونه در زندگی فرد تاثیر گذار باشه اما باید هواسمون باشه که به اون وابسته نشه
موفق و پاینده باشید و ممنون که این متن و خوندید

ارشد پلیمر
20th February 2013, 07:44 PM
در ابتدا به نظر من اعتیاد به خاطر فشار روحی به وجود میاد ولی بعد از اعتیاد شخص معتاد یک بیماره که مثل یک بیمار باید باهاش رفتار بشه نه یک انگل یا موجود مزاحم پس ما باید رفتارمونو با یک معتاد عوض کنیم و رفتار مهربانانه تری داشته باشیم تا وضع بدتر از وضع موجود نباشه[tafakor][tafakor][tafakor]

farshadghasemi
19th March 2013, 10:27 AM
با سلام به دوستان عزیز به نظر من اصلی ترین دلیل معتاد شدن یک جوان یا نوجوان شوق ذاتی یک جوان به امتحان کردن همه چیز و همه کار است.اما سوال دیگری هم وجود دارد که:این جوانان که میدانند اعتیاد در انتها آنها را از پا درمیاورد پس چرا ترک نمیکنند؟

emperor1991
19th March 2013, 10:42 AM
به همون دلیلی که من میدونم سیگار بده
از بوی سیگار متنفرم
حالمو بهم میزنه
ولی یه مدت سیگار میکشیدم
خودمم نمیدونم چرا
خداروشکر گذاشتمش کنار

farshadghasemi
19th March 2013, 10:52 AM
اینم یه نمونه دیگه که emperor1991 گفتن که به نظر من دلیلش شوق ذاتی ایشون به امتحان کردن همه چیز و همه کار بوده.

- - - به روز رسانی شده - - -

اینم یه نمونه دیگه که emperor1991 گفتن که به نظر من دلیلش شوق ذاتی ایشون به امتحان کردن همه چیز و همه کار بوده.

emperor1991
19th March 2013, 02:54 PM
البته فقط این دلیلش نبوده
شاید فشار زندگی
شاید از لجبازی با زندگی
و...
آره
من دوس دارم همه چیزو امتحان کنم
ولی اینقد شعورم میرسه که هرچیزی امتحان کردنی نیست

farshadghasemi
19th March 2013, 03:12 PM
شما درست میگین اما مشکل همینجاست که آدم قبل از اینکه شعورش به اون حدی برسه که بفهمه نباید اونو امتحان کرد,نسبت بهش کنجکاو بشه و امتحانش کنه.

- - - به روز رسانی شده - - -

شما درست میگین اما مشکل همینجاست که آدم قبل از اینکه شعورش به اون حدی برسه که بفهمه نباید اونو امتحان کرد,نسبت بهش کنجکاو بشه و امتحانش کنه.

hamidas
26th March 2013, 08:27 AM
با سلام به دوستان
دلایل زیادی داره این سئوال میتونیم یکیش اینو قرار بدیم که فرد از نظر روحانی ضعیف بوده که در این شرایت نفس انسان امور رو به دست میگیره زیر بنای اعتیاد ترس است ترس عامل اصلی اعتیاد است
وقتی شما خداوند را گم میکنید یا فراموش میکنید خداوندی که با قلبتان درک کردید که به باور شما رابطه مستقیم داره روی به اطراف خود میکنید و سعی در پر کردن خلا درونی خود میکنید که این کار با مصرف هر چیزی میتونه باشه که مواد مخدر از قویترین آنها است
بصورت اتوماتیک چون اینطور فرد فکر میکند (تلقین نا خودآگاه) که با مصرف مواد میتواند مشکل خود یعنی ترس را حل کند که فرد رو آروم میکنه و در چرخه وسوسه اجبار عادات خود محورانه میندازه برای رسیدن به جواب درست به این موضوع از علاقه مندان درخواست میشود به سایت
www.nairan.org (http://www.nairan.org) انجمن معتادان گمنام ارتباط برقرار کرده و در جلسات باز که برای افراد غیر معتاد برگذار میشود شرکت کنید قطعا تجربیات روحانی جدید و یک فرا آگاهی جدید دست پیدا خواهید کرد که انشاء الله تاثیر مثبتی در زندگی شما خواهد گذاشت
شماره آدرس جلسات تهران هم براتون میزارم که میتونید آدرس جلسات باز را از این شماره بدست بیارید 09128155576 به امید روزی که هیچ کس در دام اعتیاد نباشد و معتادی در حال عذاب نمیرد آمین

کاملا موافق هستم و در تایید دوستم میگم که اکثر افراد جامعه معتاد هستند ولی خیلی ها خبر ندارند یکی معتاد کامپیوتر یکی معتاد پول و ثروت و یکی معتاد به پر خوری و ......هر رفتاری که از حالت تعادل خارج بشه به یک رفتار معتاد گونه تبدیل میشه .یک خلا و نیاز درونی در هر فردی وجود داره که اگه از راه درستش اغنا نشه منجر به ایجاد یک رفتار معتاد گونه و اجباری میشه که دیگه فرد نمیتونه کنترلی روی اون داشته باشه و اینجا دونستن یا ندونستن بی معنی میشه چون فرد اراده ای نداره [gerye]
آره من هم می دونم سیگار بده ولیییییی نمیتوتممممممم[nishkhand]

اسپوتنیک
26th March 2013, 06:06 PM
یه موردی هست که کمتر بهش اشاره شد ولی به نظر من خیلی مهمه اونم کنجکاویه . درسته کنجکاوی!!
خیلی از جوونا دوست دارن ببینن که این چیه که بعضیا برای فرار از مشکلاتشون به اون پناه می برن . خودشونم میدونن که این کار اشتباهه ولی بازم سراغش میرن و به امید اینکه اونا با بقیه فرق دارن و میتونن بذارنش کنار اولین بار امتحانش میکنن و این میشه شروع یه راه ... [negaran]
پس خواهشن کمتر فضولی کنید و وقتی بهتون میگن این بده قبولش کنید ماها نباید همه چیزو امتحان کنیم!

hamid reza salehi
13th April 2013, 07:05 PM
پیدا کنید پرتغال فروش را؟

rare24
1st May 2013, 01:59 PM
سلام،این نظر منه:کسانی که به سمت اعتیاد میرن،فقط دنبال فرار هستند،بعضیاشون فرار از عشق،بعضیا فرار از تبعیض،بعضیا فرار از مشکلات،کسی که معتاده نه به ترحم من وشما نیاز داره ونه به دلسوزی،اونا با این کارشون میخوان خودشونو رها کنند،دنبال اون لذت آنی هستند،میخوان با این کار خودشونو آزاد کنن،از حبس مشکلات وغمها بیان بیرون،اما میوفتن توی یه زندان،یه جایی که فقط خودشونن وخودشون،فکر بعدشو نمی کنند،وقتی هم که نگاهای تحقیرآمیز دیگرانو که روی شونه هاشون سنگینی میکنه میبینند تازه میفهمن که چه اشتباهی کردن،میدونن که دارن راه اشتباه رو میرن،ولی دیگه جسم و روحشون وابسته شده،از برگشت می ترسن،قدرت اینکه بتونن ترک کنن رو توی خودشون احساس نمی کنن،نیاز به کمک دارن نه ترحم،متاسفانه خیلیا به جای اینکه دستشونو برای کمک به سمتشون دراز کنن،با نگاهای تحقیر آمیز وترحم باعث خورد شدنشون میشن واونا رو بیشتر توی این منجلاب فرو می کنند،بعضیا هم میخوان با کشیدن بگن که منم میتونم،من هستم،اما واقعیت اینه که نیستن،نه تنها خودشونو بلکه اطرافیانشون روهم داغون می کنند،باید راهی پیدا کرد که بهشون تلنگر زد،که بفهمن بیش از اونی که فکر می کنن مهمند،امیدوارم که این مصیبت خاموش نصیب هیچکس نشه،همین،ممنون[golrooz]

Capitan Totti
26th May 2013, 04:08 PM
من فكر ميكنم برخي از مردا براي جلب توجه و اين چيزا معتاد ميشن كه مثلا بگن مرد شديم و معتاد شديم!!!!
طرف عمدا سيگار دستش ميگيره كه دختر همسايه ببيندش و بگه آره آیه عجب پسر قوي و مقتدريه
و اين ناشي از كوته فكري شددددددددددددددددددديد اين افراد احمقه
طرف بازو و دستش رو خط خطي ميكنه با تيغ و چاقو كه هم محله اياي نفهم تر از خودش بگن آره اينم اينطوريه
خاك دو عالم بر سرش
حالا تو يه كشوري مثل فرانسه جوان مياد به خاطر لذت و اين چيزا معتاد ميشه ولي تو ايران نه از روي خريت معتاد ميشن
مادامي كه فرهنگ ما به فرهنگ ايران باستان برنگرده و همينطوري بمونه و فرياد بي فرهنگي و. فقررر شديد بي سوادي علمي و فرهنگي سر بديم وضع ما همين ميمونه و خواهد موئند كه معتاد شدن و معضل هامونم از روي خريت باشه

maryam kia
19th August 2013, 04:26 PM
اعتیاد در هر چیزی میتونه باشه[negaran]فقط مواد مخدر ک نیس[nadidan]درضمن معتاد شدن به مواد مخدر یکی از دلایلش بیکاریه[tafakor]البته دلایله زیادی داره ها.
بنده خودم معتادمsh_omomi48
البته فکره بد نکنید معتاد گوشیمم[negaran]همش توی دستمه نمیدونم چرا[narahat]
برام دعا کنید ترکش کنم[dooa][esteress]

میثم حاجی بگلو
25th October 2013, 12:11 AM
واقعن میخواید بدونید.باجواب به این سوال درواقع جواب خودتون رودادید.
مامیدونیم دروغ گو دشمن خداست یعنی اگه دروغ بگیم حتی به شوخی وکوچیک دشمنی خودراباخدا اغاز کرده ایم پس چرابعضی اوقات به راحتیدروغمیگیم......واقعان چرا...

sard
25th October 2013, 12:36 AM
یه سوالی دارم نمیدونمم ربط داره یانه
اکه کسی که دوسش داری معتاد شه باید براش چیکار کنی؟اگه حرفات به گوشش نره و یه دنده باشه؟
کلن خانواده ی یه معتاد چیکار کنن؟

niusha231
11th January 2014, 02:58 PM
کلا انسان ها از هر چیز که بد است بیشتر جذبش میشن مثلا وقتی مریض میشویم دکتر میگه بستنی نخور ولی ما می خوریم
یا جریان آدم و حوا

sabrjoo
11th January 2014, 03:01 PM
علاوه بر تایید نظرات دوستان به نظر من یکی از دلایلش اینه که همه فکر میکنن این مشکل فقط واسه دیگران پیش میاد و فکر میکنن خیلی اراده قوی دارند و میتونن واسه تفریح سراغ این چیز ها برن......

NICE72
19th March 2014, 02:25 PM
معتاد شدن دلیل های زیادی داره ولی مهترین اون ها غرور و نا امیدی هستن

ارغنون
5th August 2014, 09:31 PM
یه سوالی دارم نمیدونمم ربط داره یانه
اکه کسی که دوسش داری معتاد شه باید براش چیکار کنی؟اگه حرفات به گوشش نره و یه دنده باشه؟
کلن خانواده ی یه معتاد چیکار کنن؟

میشه از کمک یه مشاور بهره گرفت.
خانواده یه معتاد هم باید درک کنن فرد رو از خودشون طرد نکنن و سعی کنن انقدر صمیمانه دوستش داشته باشن که اون فرد معتاد احساس کنه میتونه بهشون تکیه کنه و کمکشون رو بپذیره. به نظرم اگه یه دنده است باید نصیحت رو کنار گذاشت درسته دوره رو طولانی میکنه ولی خب عوضش فرد به جایی میرسه که خودش میخواد و به خانواده اش احترام میذاره

رزمنده جوان
14th August 2015, 05:37 PM
باسلام:
با وجود دانستن اینکه اعتیاد بد است ولی بازافرادی به سمت ان می روند و کشیده شدن به اعتیادچند دلیل دارد:
اول اینکه می دانند اعتیاد بد است ولی نمی دانند اعتیادچگونه دامن انها را می گیردیا درچه مکانهایی گرفتار می شوند.
دوم اینکه بیشتر اعتیاد در سن جوانی ونوجوانی اتفاق می افتد. سن کم وعدم اگاهی لازم باعث روی اوردن به اعتیادمیشود.
سوم اینکه کم توجه بودن به جوان یانوجوان در سن بلوغ از طرف خانواده واطرافیان و گرایش جوان به افراد ناباب جامعه که برای سود جویی به او محبت می کنند.
چهارم اینکه هدف دار نبودن زندگی افراد باعث کشیده شدن فرد به اعتیاد می شود.
فکر میکنم با داشتن فرهنگ مناسب واموزش لازم می توان از بروز چنین مشکل پیش گیر ی شود.

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد