diamonds55
12th February 2009, 04:22 PM
ازدواج امر بسيار مقدسي است كه از لحاظ اخلاقي در اكثر مذاهب مختلف به آن اشاره شده است. اين امر همچنين تاثير زيادي نيز بر نوع زندگي افراد دارد.
http://www.jamejamonline.ir/Media/images/1387/07/08/100950395528.jpg
البته شما بايد بدانيد كه ازدواج كردن خيلي فراتر از امضا كردن يك تكه كاغذ است كه قرار است به وسيله آن به فرد ديگري متعهد شويد؛ در واقع ازدواج شروع يك نوع زندگي جديد است كه براي ورود به آن حتما بايد با آن آشنايي داشته باشيد.ازدواج چيزي است كه دير يا زود با آن روبه‌رو خواهيد شد؛ اگر چه امروزه آمار طلاق بيشتر از ازدواج است. وقتي كه شما قبول مي‌كنيد با كسي ازدواج كنيد، در واقع داريد زندگي خود را با او شريك مي‌شويد؛ بنابراين خيلي مهم است كه بدانيد ازدواج مقوله‌اي جدا از عشق است. قرار است شما وقتي هر روز صبح از خواب بيدار مي‌شويد،همان شخص را ببينيد؛ پس اين خيلي با احساسي كه قبلا بين شما وجود داشته متفاوت خواهد بود.
در واقع شما براي يكي از مهم‌ترين مراحل زندگي خود بايد خيلي سنجيده عمل كرده و تصميم بگيريد؛ در اينجا سوالاتي مي‌آوريم كه بهتر است قبل از ازدواج درباره آن فكر كرده و به آنها پاسخ دقيق و كاملي بدهيد.
از خودتان بپرسيد كه واقعا چرا مي‌خواهيد ازدواج كنيد؟
هميشه دليلي به غير از عشق براي اين كه شما بخواهيد ازدواج كنيد، وجود دارد. شما هم خودتان و هم طرف مقابلتان بايد حتما بتوانيد به طور واضح و دقيق به اين سوال پاسخ قانع‌كننده‌اي بدهيد؛ اين كه واقعا چرا مي‌خواهيد دل به دريا زده و ازدواج كنيد.
بعضي مردم احساس مي‌كنند خب، اين وظيفه‌اي است كه هر كسي بايد بالاخره روزي به آن جامه عمل بپوشاند و در واقع هر كس بايد اين وظيفه را انجام دهد.
عده‌اي ديگر احساس مي‌كنند كه اين كار واقعا بايد انجام شود و آنها بايد اين كار را بكنند. بنابراين بررسي كنيد و ببينيد چه حسي باعث مي‌شود كه تصميم مي‌گيريد و ازدواج كنيد.
چه چيزهايي را در طرف مقابل خود دوست داريد؟
شما بايد دقيقا بدانيد كه طرف مقابل خود را به خاطر داشتن چه خصوصياتي دوست داريد و او را انتخاب كرده‌ايد. شما مي‌توانيد ببينيد كه در حال حاضر از او به خاطر چه چيزهايي دلخور هستيد. اگر آنها تغيير كنند، آيا عشق شما هم به او به همان اندازه قبل خواهد بود. اين سوال‌ها نشان مي‌دهد كه شما احتياج داريد چيزهاي بيشتري درباره ارتباط خود بدانيد و بايد به آنها جواب دهيد.
شما بايد اين سوال‌ها را از خود بكنيد زيرا بايد بدانيد كه آيا دوست داشتن‌تان شرطي است يا بي‌قيد و شرط؛ يعني آيا شما طرف مقابل خود را با توجه به داشتن بعضي شرايط دوست داريد و بدون آنها علاقه‌تان به او تغيير مي‌كند؟ درباره جواب اين سوالات بخوبي فكر كنيد.
اگر دوست داشتن شما جنبه شرطي دارد، پس از اين كه به مراحل و دلايل دوست داشتن خود فكر مي‌كنيد، بيشتر متوجه آنها شده و بهتر متوجه‌شان مي‌شويد.
دوست‌داشتن بدون قيد و شرط نيز به اين معناست كه شما مي‌پذيريد طرف مقابل با توجه به شرايط تغيير مي‌كند؛ همان‌طور كه همه چيز تغيير مي‌كند؛ حتي دنيا نيز عوض مي‌شود و تغيير مي‌كند. اما با تمام اين تغييرات، عشق شما به طرف مقابلتان تغيير نمي‌كند. اگر كسي را بدون قيد و شرط دوست داريد، بايد بدانيد كه عشق شما به او بيش از چيزي است كه تصور مي‌كنيد.
چه چيزهايي در طرف مقابلتان هست كه شما از آنها بدتان مي‌آيد؟
اگر بخوبي به خصوصيات طرف مقابل خود بنگريد، خصوصياتي در اوست كه شما آنها را دوست نداريد؛ چيزهايي كه واقعا شما را اذيت مي‌كند و تحملشان برايتان سخت است. پس خوب با خود فكر كنيد كه آيا حاضر هستيد به رغم چنين چيزهايي باز هم با او ازدواج كنيد؟ اگر اين طور است، دوست‌داشتن شما نسبت به او بدون قيد و شرط است.
اگر طرف مقابلتان ارزش‌هاي اخلاقي را رعايت نكند، آيا باز هم او را دوست داريد؟
آيا در اين دنيا كاري وجود دارد كه اگر كسي كه او را دوست داريد مرتكب آن شود، ديگر حاضر نباشيد به ارتباط‌تان با او ادامه دهيد؟ كارهايي فراتر از رفتارهاي آشكار و قابل مشاهده‌اي كه شايد در ابتدا نتوانسته بوديد براحتي متوجه آنها شويد.
مثلا چيزهايي مثل فريب دادن ديگران و گول زدن آنها، دروغ گفتن‌هاي مكرر، نداشتن صداقت و هرگونه رفتاري كه از لحاظ اجتماعي و ارزش‌هاي اخلاقي قابل قبول نيست و مطابق استانداردهاي موجود در جامعه نيست. اگر طرف مقابل داراي چنين خصوصياتي باشد، شايد بخواهيد دوباره درباره تصميم خود نسبت به ازدواج با او فكر كنيد. اما شايد شما باز هم به‌رغم دانستن اين موارد با خود بگوييد: بله؛ من باز هم مي‌خواهم با او ازدواج كنم!
آيا شما آمادگي انجام وظايف‌تان را به عنوان يك همسر داريد؟
شما بايد قبل از ازدواج درباره وظايف خود و طرف مقابل خود با يكديگر گفتگو كنيد و بدانيد هر كس در اين ارتباط، چه تعهدات و وظايفي را بايد برعهده بگيرد.
بعضي افراد اظهار مي‌دارند هنگامي كه ازدواج كرده‌اند، انكار آنقدر با عجله وارد اين ارتباط شده بودند كه گويي اصلا به اين موضوع فكر نكرده‌اند كه بايد از خواسته‌هاي يكديگر آگاهي داشته باشند و نسبت به خصوصيات همديگر شناخت حاصل كنند.
بعد در پايان اين ارتباط تازه مي‌فهمند كه چه خواست‌هايي داشته‌اند. شما بايد قبل از ازدواج حتما با طرف مقابلتان هم درباره خواست‌هاي خودتان و هم خواست‌ها و نظرات او نسبت به مسائل مختلف صحبت كنيد تا پس از مدتي با سوالات بي‌جوابي مواجه نشويد كه شما را سر در گم سازند.
از خودتان سوال كنيد كه آيا مي‌توانيد در زندگي مشترك تعهد لازم را داشته باشيد؟
با شروع زندگي مشترك، شما وارد مرحله جديدي از زندگي مي‌شويد كه احتياج داريد از هر نظر فردي متعهد باشيد و بتوانيد آرامش خود و طرف مقابلتان را فراهم آوريد.
آيا در زندگي شما چيزي وجود دارد كه مانع تعهد شما شود؟
به خاطر داشته باشيد، گفتن اين كه «من مي‌توانم...»، به اين معناست كه شما بايد دقيقا از همان زمان نسبت به آنچه گفته‌ايد، متعهد شويد. از اين به بعد، تجربيات شما در زندگي تغيير خواهد كرد و شما بايد براي حفظ آرامش و آسايش در زندگي مشترك‌تان فرد متعهدي بوده و نسبت به آنچه مي‌گوييد، تعهد داشته باشيد.
بعلاوه، شما نبايد فكر كنيد كه ازدواج برايتان راحت است، زيرا اگر هم نتوانيد از عهده تعهدات لازم خود برآييد مي‌توانيد از همسرتان جدا شده و طلاق بگيريد!
در واقع شما بايد ازدواج را به گونه‌اي برگزينيد كه بتوانيد آرامش و آسايش زندگي‌تان را با شخص ديگري سهيم شويد.
در حال حاضر چه احساسي نسبت به ازدواج داريد؟
شما در حال حاضر چه احساسي نسبت به ازدواج داريد؟ به قلبتان اجازه بدهيد ذهنتان را براي تصميم گرفتن ياري كند. شما بايد بتوانيد با اطمينان كامل تصميم بگيريد و بدانيد كه آيا داريد انتخاب درستي مي‌كنيد.
وقتي مي‌خواهيد تصميم بگيريد، بايد فكر كنيد كه ديگران بعد از ازدواج راجع به اين تصميم شما چه فكر مي‌كنند؛ يعني به تمام جوانب و از تمامي زوايا به موضوع بنگريد.اين بسيار مهم است كه شما بدانيد چه دليلي داشته كه شما تصميم گرفته‌ايد ازدواج كنيد و چه دليلي دارد كه چنين شخصي را براي زندگي مشترك خود انتخاب كرده‌ايد.در ابتداي زندگي ممكن است احساسي توام با ترس و دلهره شما را در بر بگيرد ولي فهميدن احساسات يكديگر بسيار ارزشمند خواهد شد.
در واقع ازدواج ارزش آن را دارد كه شما سختي‌هاي راه را تحمل كرده و تجربه آن نيز برايتان آنقدر ارزش خواهد داشت كه بتوانيد از بدي‌ها و سختي‌هاي آن صرف‌نظر كنيد.به طور كل، ازدواج يك راه كلي و متداول است كه شما مي‌توانيد با انتخاب آن به شادماني، به عشق و خواسته‌هاي خود دست يابيد.
http://www.jamejamonline.ir/Media/images/1387/07/08/100950395528.jpg
البته شما بايد بدانيد كه ازدواج كردن خيلي فراتر از امضا كردن يك تكه كاغذ است كه قرار است به وسيله آن به فرد ديگري متعهد شويد؛ در واقع ازدواج شروع يك نوع زندگي جديد است كه براي ورود به آن حتما بايد با آن آشنايي داشته باشيد.ازدواج چيزي است كه دير يا زود با آن روبه‌رو خواهيد شد؛ اگر چه امروزه آمار طلاق بيشتر از ازدواج است. وقتي كه شما قبول مي‌كنيد با كسي ازدواج كنيد، در واقع داريد زندگي خود را با او شريك مي‌شويد؛ بنابراين خيلي مهم است كه بدانيد ازدواج مقوله‌اي جدا از عشق است. قرار است شما وقتي هر روز صبح از خواب بيدار مي‌شويد،همان شخص را ببينيد؛ پس اين خيلي با احساسي كه قبلا بين شما وجود داشته متفاوت خواهد بود.
در واقع شما براي يكي از مهم‌ترين مراحل زندگي خود بايد خيلي سنجيده عمل كرده و تصميم بگيريد؛ در اينجا سوالاتي مي‌آوريم كه بهتر است قبل از ازدواج درباره آن فكر كرده و به آنها پاسخ دقيق و كاملي بدهيد.
از خودتان بپرسيد كه واقعا چرا مي‌خواهيد ازدواج كنيد؟
هميشه دليلي به غير از عشق براي اين كه شما بخواهيد ازدواج كنيد، وجود دارد. شما هم خودتان و هم طرف مقابلتان بايد حتما بتوانيد به طور واضح و دقيق به اين سوال پاسخ قانع‌كننده‌اي بدهيد؛ اين كه واقعا چرا مي‌خواهيد دل به دريا زده و ازدواج كنيد.
بعضي مردم احساس مي‌كنند خب، اين وظيفه‌اي است كه هر كسي بايد بالاخره روزي به آن جامه عمل بپوشاند و در واقع هر كس بايد اين وظيفه را انجام دهد.
عده‌اي ديگر احساس مي‌كنند كه اين كار واقعا بايد انجام شود و آنها بايد اين كار را بكنند. بنابراين بررسي كنيد و ببينيد چه حسي باعث مي‌شود كه تصميم مي‌گيريد و ازدواج كنيد.
چه چيزهايي را در طرف مقابل خود دوست داريد؟
شما بايد دقيقا بدانيد كه طرف مقابل خود را به خاطر داشتن چه خصوصياتي دوست داريد و او را انتخاب كرده‌ايد. شما مي‌توانيد ببينيد كه در حال حاضر از او به خاطر چه چيزهايي دلخور هستيد. اگر آنها تغيير كنند، آيا عشق شما هم به او به همان اندازه قبل خواهد بود. اين سوال‌ها نشان مي‌دهد كه شما احتياج داريد چيزهاي بيشتري درباره ارتباط خود بدانيد و بايد به آنها جواب دهيد.
شما بايد اين سوال‌ها را از خود بكنيد زيرا بايد بدانيد كه آيا دوست داشتن‌تان شرطي است يا بي‌قيد و شرط؛ يعني آيا شما طرف مقابل خود را با توجه به داشتن بعضي شرايط دوست داريد و بدون آنها علاقه‌تان به او تغيير مي‌كند؟ درباره جواب اين سوالات بخوبي فكر كنيد.
اگر دوست داشتن شما جنبه شرطي دارد، پس از اين كه به مراحل و دلايل دوست داشتن خود فكر مي‌كنيد، بيشتر متوجه آنها شده و بهتر متوجه‌شان مي‌شويد.
دوست‌داشتن بدون قيد و شرط نيز به اين معناست كه شما مي‌پذيريد طرف مقابل با توجه به شرايط تغيير مي‌كند؛ همان‌طور كه همه چيز تغيير مي‌كند؛ حتي دنيا نيز عوض مي‌شود و تغيير مي‌كند. اما با تمام اين تغييرات، عشق شما به طرف مقابلتان تغيير نمي‌كند. اگر كسي را بدون قيد و شرط دوست داريد، بايد بدانيد كه عشق شما به او بيش از چيزي است كه تصور مي‌كنيد.
چه چيزهايي در طرف مقابلتان هست كه شما از آنها بدتان مي‌آيد؟
اگر بخوبي به خصوصيات طرف مقابل خود بنگريد، خصوصياتي در اوست كه شما آنها را دوست نداريد؛ چيزهايي كه واقعا شما را اذيت مي‌كند و تحملشان برايتان سخت است. پس خوب با خود فكر كنيد كه آيا حاضر هستيد به رغم چنين چيزهايي باز هم با او ازدواج كنيد؟ اگر اين طور است، دوست‌داشتن شما نسبت به او بدون قيد و شرط است.
اگر طرف مقابلتان ارزش‌هاي اخلاقي را رعايت نكند، آيا باز هم او را دوست داريد؟
آيا در اين دنيا كاري وجود دارد كه اگر كسي كه او را دوست داريد مرتكب آن شود، ديگر حاضر نباشيد به ارتباط‌تان با او ادامه دهيد؟ كارهايي فراتر از رفتارهاي آشكار و قابل مشاهده‌اي كه شايد در ابتدا نتوانسته بوديد براحتي متوجه آنها شويد.
مثلا چيزهايي مثل فريب دادن ديگران و گول زدن آنها، دروغ گفتن‌هاي مكرر، نداشتن صداقت و هرگونه رفتاري كه از لحاظ اجتماعي و ارزش‌هاي اخلاقي قابل قبول نيست و مطابق استانداردهاي موجود در جامعه نيست. اگر طرف مقابل داراي چنين خصوصياتي باشد، شايد بخواهيد دوباره درباره تصميم خود نسبت به ازدواج با او فكر كنيد. اما شايد شما باز هم به‌رغم دانستن اين موارد با خود بگوييد: بله؛ من باز هم مي‌خواهم با او ازدواج كنم!
آيا شما آمادگي انجام وظايف‌تان را به عنوان يك همسر داريد؟
شما بايد قبل از ازدواج درباره وظايف خود و طرف مقابل خود با يكديگر گفتگو كنيد و بدانيد هر كس در اين ارتباط، چه تعهدات و وظايفي را بايد برعهده بگيرد.
بعضي افراد اظهار مي‌دارند هنگامي كه ازدواج كرده‌اند، انكار آنقدر با عجله وارد اين ارتباط شده بودند كه گويي اصلا به اين موضوع فكر نكرده‌اند كه بايد از خواسته‌هاي يكديگر آگاهي داشته باشند و نسبت به خصوصيات همديگر شناخت حاصل كنند.
بعد در پايان اين ارتباط تازه مي‌فهمند كه چه خواست‌هايي داشته‌اند. شما بايد قبل از ازدواج حتما با طرف مقابلتان هم درباره خواست‌هاي خودتان و هم خواست‌ها و نظرات او نسبت به مسائل مختلف صحبت كنيد تا پس از مدتي با سوالات بي‌جوابي مواجه نشويد كه شما را سر در گم سازند.
از خودتان سوال كنيد كه آيا مي‌توانيد در زندگي مشترك تعهد لازم را داشته باشيد؟
با شروع زندگي مشترك، شما وارد مرحله جديدي از زندگي مي‌شويد كه احتياج داريد از هر نظر فردي متعهد باشيد و بتوانيد آرامش خود و طرف مقابلتان را فراهم آوريد.
آيا در زندگي شما چيزي وجود دارد كه مانع تعهد شما شود؟
به خاطر داشته باشيد، گفتن اين كه «من مي‌توانم...»، به اين معناست كه شما بايد دقيقا از همان زمان نسبت به آنچه گفته‌ايد، متعهد شويد. از اين به بعد، تجربيات شما در زندگي تغيير خواهد كرد و شما بايد براي حفظ آرامش و آسايش در زندگي مشترك‌تان فرد متعهدي بوده و نسبت به آنچه مي‌گوييد، تعهد داشته باشيد.
بعلاوه، شما نبايد فكر كنيد كه ازدواج برايتان راحت است، زيرا اگر هم نتوانيد از عهده تعهدات لازم خود برآييد مي‌توانيد از همسرتان جدا شده و طلاق بگيريد!
در واقع شما بايد ازدواج را به گونه‌اي برگزينيد كه بتوانيد آرامش و آسايش زندگي‌تان را با شخص ديگري سهيم شويد.
در حال حاضر چه احساسي نسبت به ازدواج داريد؟
شما در حال حاضر چه احساسي نسبت به ازدواج داريد؟ به قلبتان اجازه بدهيد ذهنتان را براي تصميم گرفتن ياري كند. شما بايد بتوانيد با اطمينان كامل تصميم بگيريد و بدانيد كه آيا داريد انتخاب درستي مي‌كنيد.
وقتي مي‌خواهيد تصميم بگيريد، بايد فكر كنيد كه ديگران بعد از ازدواج راجع به اين تصميم شما چه فكر مي‌كنند؛ يعني به تمام جوانب و از تمامي زوايا به موضوع بنگريد.اين بسيار مهم است كه شما بدانيد چه دليلي داشته كه شما تصميم گرفته‌ايد ازدواج كنيد و چه دليلي دارد كه چنين شخصي را براي زندگي مشترك خود انتخاب كرده‌ايد.در ابتداي زندگي ممكن است احساسي توام با ترس و دلهره شما را در بر بگيرد ولي فهميدن احساسات يكديگر بسيار ارزشمند خواهد شد.
در واقع ازدواج ارزش آن را دارد كه شما سختي‌هاي راه را تحمل كرده و تجربه آن نيز برايتان آنقدر ارزش خواهد داشت كه بتوانيد از بدي‌ها و سختي‌هاي آن صرف‌نظر كنيد.به طور كل، ازدواج يك راه كلي و متداول است كه شما مي‌توانيد با انتخاب آن به شادماني، به عشق و خواسته‌هاي خود دست يابيد.