نارون1
26th June 2012, 08:45 AM
بیماری روانی ممكن است هر كس را درگیر كند. سن و سال، محدودیت، وضع اقتصادی، نژاد و مذهب یا رنگ پوست آدمی در آن اثر ندارد. به عنوان مثال باید بدانید سالانه افزون بر 54میلیون آمریكایی دچار یك یا چند اختلال روحی میشوند. در سرتاسر سده گذشته، دانش پزشكی از نظر یاریرسانی به بشر در شناخت،
درمان و از میان بردن علل بسیاری از امراض مشتمل بر بیماریهای روحی به پیشرفتهای شگرفی دست یافته است. در عین حال، هرچند پزشكان همچنان به گشودن برخی رمز و رازهای مغز سرگرماند، ولی بسیاری از كاركردهای آن، معماگونه باقی ماند، حتی در مراكز پژوهشی معتبر هیچكس از طرز كار عضو یادشده یا علت كاستیهای آن اطلاع چندانی ندارد. به هرحال، پژوهشگران به این نتیجه رسیدهاند كه شاید بسیاری از بیماریهای روانی، پیامد عدم تعادل شیمیایی مغز باشد.
امكان دارد این نابرابریها ناشی از عوامل ارثی بوده یا بر اثر فشار روحی بیاندازه یا سوءمصرف موادمخدر پدید آید.
گاهی از یاد میبریم كه مغز ما، همچون تمامی اندامهای دیگرمان، در برابر امراض، آسیبپذیر است. مبتلایان به بیماریهای روحی غالبا چند گونه رفتار، همانند اندوه و زودآزاری بیاندازه و در موارد حادتر ممكن است وهمزدگی و گوشهگیری كامل را از خود بنمایانند.
چنین افرادی به جای برخورداری از رحم، همدلی و محبوبیت، احتمالا گرفتار دشمنی، تبعیض و مشكلات شدیدتر میشوند.
متاسفانه وسایل ارتباط جمعی، مسوول بسیاری از برداشتهای غلطی هستند كه در مورد مبتلایان به امراض روانی برجا مانده است.
بهویژه روزنامهها اغلب پیشینه بیماری روحی را در سوابق كسانی مورد تاكید قرار میدهند كه به كنشهای خشونتآمیز و رفتار ضداجتماعی دست میزنند و بیشتر اوقات برنامههای تلویزیونی در مورد بزهكاریهایی جنجال میآفرینند كه بیماران روانی در انجام آنها نقش بسزایی داشتهاند!
در بسیاری موارد بازیگران فكاهی (كمدی) ناتوانیهای این گروه از بیماران را به تمسخر گرفته و ریشخندشان میكنند.
اما به هرحال وسایل ارتباط گروهی به مدد قدرت آموزشی و نفوذ در افكار عمومی كه دارا هستند، ما را در ریشهكنی این حالت امیدوار میكنند.
بیماری روانی چیست؟
مرض روحی به ناخوشیای گفته میشود كه در پندار، دریافت و رفتار آدمی آشفتگی پدید آورد. اگر این برهم خوردن حالت معمول، توان شخص در رویارویی با ضروریات و امور روزمره را به طرز چشمگیری گزند برساند، در این صورت وی، اعم از زن و مرد، باید فورا برای مداوای مناسب نزد متخصص بهداشت روانی برود.
مراقبتها و معالجه درست باعث میشود كه بیمار بهبود یابد و فعالیتهای عادی خویش را از سر بگیرد. تصور همگان بر این است كه امراض روانی از علل زیستی ریشه میگیرند، درست مانند سرطان، مرض قند و بیماریهای قلبی، اما شماری از اختلالات روحی بر اثر محیط و تجربههای انسان بهوجود میآیند.
پنج گروه عمده بیماری روانی
اختلالهای اضطرابی
این دسته از اختلالها، شایعترین امراض روانی را تشكیل میدهند. سه نوع آنها عبارتند از هراسها، اختلالهای وحشت و روانرنجوریهای وسواسی فكری – عملی. افراد مبتلا به حالت هراس از شیئی یا وضعیت خاصی، بیمناك یا وحشتزده میشوند.
اختلالهای هراس، شامل احساسهای شدید و ناگهانی دهشت بدون هیچ دلیل ظاهری است و نشانههایش به حمله قلبی شبیه است. آنانی كه در بند روانرنجوری وسواسی فكری – عملی اسیرند، میكوشند كه با بازگویی واژهها یا گروهها (عبارات) یا پرداختن به رفتارهای تكراری و همیشگی نظیر دستشستن پیاپی با نگرانی خویشتن دست و پنجه نرم كنند. از سایر اختلالهای اضطرابی، اختلال فشار روانی پسآسیبی (یا همان سندروم ptsd) و اختلال اضطراب فراگیر را میتوان نام برد.
پریشانحالی
اختلالهای خلقی شامل افسردگی و اختلال دوقطبی (یا شیدایی افسردگی) است. احتمال دارد نشانهها دربرگیرنده تغییرات خلق و خوی از قبیل غمگینی یا شور و هیجان فراوان، آشفتگیهای مربوط به خواب و تغذیه و دگرگونیهایی در میزان فعالیت و نیرو باشند. در این گونه اختلالها، ممكن است خودكشی هم خطری به شمار آید.
روانگسیختگی
این فرم اختلال شدیدی است كه در شیوه پندار، احساس و اعمال بشر اثر میگذارد. گمان میرود كه روانگسیختگی به واسطه عدم تعادل موادشیمیایی در مغز صورت پذیرد و چند علامت همانند توهم، هذیان، عزلتگزینی، گفتارگسسته و استدلال ضعیف را از خود نشان میدهد.
زوال عقل (عقل فرسودگی)
این دسته از نابسامانیها را امراضی چون زوال عقل پیری (آلزایمر) تشكیل میدهد كه به فقدان كاركردهای ذهنی از آن جمله ضعف حافظه و كاهش مهارتهای عقلی و بدنی میانجامد.
اختلالات غذایی
بیاشتهایی عصبی و پراشتهایی روانی (جوع) از امراض خطرناك و بالقوه مرگبار، شمرده میشوند. كسانی كه به اختلالهایی از این دست گرفتارند، از حیث غذاخوردن دلمشغول بوده و بیم از چاقشدن یا لاغرشدن نامعقول است. بیاشتهایی عصبی، گرسنگیكشیدن است و حال آنكه پراشتهایی روانی شامل پرخوری و پاكسازی مزاج (از طریق استفراغ عمدی یا سوءمصرف ملینها) است. امكان دارد این حالت از ورزش زیاد هم پدید آید.
برداشتهای نادرست متداول درباره امراض روانی
1- افسانه: «بچهها و جوانان دچار مشكلات بهداشت روانی نمیشوند.»
حقیقت: تخمین زده شده است كه افزون بر شش میلیون جوان در آمریكا از اختلال بهداشت روانی رنجورند كه قدرت عمل آنان را در خانه، مدرسه یا در اجتماع شدیدا مختل میكند.
2- افسانه: «نیازمندان به مراقبتهای روانی را باید در آسایشگاه روانی نگه داشت.
حقیقت: امروزه به بركت پشتیبانیها، برنامهها یا داروهای مختلف، افراد مبتلا به این مشكلات در اجتماع زندگی پرباری دارند.
3- افسانه: «بیماران روانی خطرناكند.»
حقیقت: جمع كثیری از افراد دچار مشكل خشن نیستند. در مواردی كه خشونت رخ میدهد، نوعا رخداد ناشی از همان دلایلی است كه به عموم مردم مربوط میشود مانند در معرض خطر قرار گرفتن یا مصرف افراطآمیز موادمخدر.
4- افسانه: «اشخاص مبتلا به امراض روانی قادرند مشاغل پیشپا افتاده را برعهده بگیرند، ولی در خور شغلهای واقعا مهم یا پرمسوولیت نیستند.»
حقیقت: بیماران مبتلا به این مشكلات چون افراد دیگر، با توجه به تواناییها، تجربهها و انگیزه خودشان استعداد دارند كه در هر سطحی كار كنند.
بسیاری از افراد در اینباره، نظرات اشتباه و زیانباری دارند. ممكن است حقایق و اطلاعات به تغییر اندیشهها و كنشهایشان یاری كند.
یادآوری:
كسانی كه با بیماری روانی درگیرند، دوستان و افراد خانوادهشان همگی با چالشهایی روبهرو هستند.
به كسب حقایق نایل شوید.
همه را امیدوار كرده و به آنان احترام بگذارید.
منبع: روزنامه شرق
درمان و از میان بردن علل بسیاری از امراض مشتمل بر بیماریهای روحی به پیشرفتهای شگرفی دست یافته است. در عین حال، هرچند پزشكان همچنان به گشودن برخی رمز و رازهای مغز سرگرماند، ولی بسیاری از كاركردهای آن، معماگونه باقی ماند، حتی در مراكز پژوهشی معتبر هیچكس از طرز كار عضو یادشده یا علت كاستیهای آن اطلاع چندانی ندارد. به هرحال، پژوهشگران به این نتیجه رسیدهاند كه شاید بسیاری از بیماریهای روانی، پیامد عدم تعادل شیمیایی مغز باشد.
امكان دارد این نابرابریها ناشی از عوامل ارثی بوده یا بر اثر فشار روحی بیاندازه یا سوءمصرف موادمخدر پدید آید.
گاهی از یاد میبریم كه مغز ما، همچون تمامی اندامهای دیگرمان، در برابر امراض، آسیبپذیر است. مبتلایان به بیماریهای روحی غالبا چند گونه رفتار، همانند اندوه و زودآزاری بیاندازه و در موارد حادتر ممكن است وهمزدگی و گوشهگیری كامل را از خود بنمایانند.
چنین افرادی به جای برخورداری از رحم، همدلی و محبوبیت، احتمالا گرفتار دشمنی، تبعیض و مشكلات شدیدتر میشوند.
متاسفانه وسایل ارتباط جمعی، مسوول بسیاری از برداشتهای غلطی هستند كه در مورد مبتلایان به امراض روانی برجا مانده است.
بهویژه روزنامهها اغلب پیشینه بیماری روحی را در سوابق كسانی مورد تاكید قرار میدهند كه به كنشهای خشونتآمیز و رفتار ضداجتماعی دست میزنند و بیشتر اوقات برنامههای تلویزیونی در مورد بزهكاریهایی جنجال میآفرینند كه بیماران روانی در انجام آنها نقش بسزایی داشتهاند!
در بسیاری موارد بازیگران فكاهی (كمدی) ناتوانیهای این گروه از بیماران را به تمسخر گرفته و ریشخندشان میكنند.
اما به هرحال وسایل ارتباط گروهی به مدد قدرت آموزشی و نفوذ در افكار عمومی كه دارا هستند، ما را در ریشهكنی این حالت امیدوار میكنند.
بیماری روانی چیست؟
مرض روحی به ناخوشیای گفته میشود كه در پندار، دریافت و رفتار آدمی آشفتگی پدید آورد. اگر این برهم خوردن حالت معمول، توان شخص در رویارویی با ضروریات و امور روزمره را به طرز چشمگیری گزند برساند، در این صورت وی، اعم از زن و مرد، باید فورا برای مداوای مناسب نزد متخصص بهداشت روانی برود.
مراقبتها و معالجه درست باعث میشود كه بیمار بهبود یابد و فعالیتهای عادی خویش را از سر بگیرد. تصور همگان بر این است كه امراض روانی از علل زیستی ریشه میگیرند، درست مانند سرطان، مرض قند و بیماریهای قلبی، اما شماری از اختلالات روحی بر اثر محیط و تجربههای انسان بهوجود میآیند.
پنج گروه عمده بیماری روانی
اختلالهای اضطرابی
این دسته از اختلالها، شایعترین امراض روانی را تشكیل میدهند. سه نوع آنها عبارتند از هراسها، اختلالهای وحشت و روانرنجوریهای وسواسی فكری – عملی. افراد مبتلا به حالت هراس از شیئی یا وضعیت خاصی، بیمناك یا وحشتزده میشوند.
اختلالهای هراس، شامل احساسهای شدید و ناگهانی دهشت بدون هیچ دلیل ظاهری است و نشانههایش به حمله قلبی شبیه است. آنانی كه در بند روانرنجوری وسواسی فكری – عملی اسیرند، میكوشند كه با بازگویی واژهها یا گروهها (عبارات) یا پرداختن به رفتارهای تكراری و همیشگی نظیر دستشستن پیاپی با نگرانی خویشتن دست و پنجه نرم كنند. از سایر اختلالهای اضطرابی، اختلال فشار روانی پسآسیبی (یا همان سندروم ptsd) و اختلال اضطراب فراگیر را میتوان نام برد.
پریشانحالی
اختلالهای خلقی شامل افسردگی و اختلال دوقطبی (یا شیدایی افسردگی) است. احتمال دارد نشانهها دربرگیرنده تغییرات خلق و خوی از قبیل غمگینی یا شور و هیجان فراوان، آشفتگیهای مربوط به خواب و تغذیه و دگرگونیهایی در میزان فعالیت و نیرو باشند. در این گونه اختلالها، ممكن است خودكشی هم خطری به شمار آید.
روانگسیختگی
این فرم اختلال شدیدی است كه در شیوه پندار، احساس و اعمال بشر اثر میگذارد. گمان میرود كه روانگسیختگی به واسطه عدم تعادل موادشیمیایی در مغز صورت پذیرد و چند علامت همانند توهم، هذیان، عزلتگزینی، گفتارگسسته و استدلال ضعیف را از خود نشان میدهد.
زوال عقل (عقل فرسودگی)
این دسته از نابسامانیها را امراضی چون زوال عقل پیری (آلزایمر) تشكیل میدهد كه به فقدان كاركردهای ذهنی از آن جمله ضعف حافظه و كاهش مهارتهای عقلی و بدنی میانجامد.
اختلالات غذایی
بیاشتهایی عصبی و پراشتهایی روانی (جوع) از امراض خطرناك و بالقوه مرگبار، شمرده میشوند. كسانی كه به اختلالهایی از این دست گرفتارند، از حیث غذاخوردن دلمشغول بوده و بیم از چاقشدن یا لاغرشدن نامعقول است. بیاشتهایی عصبی، گرسنگیكشیدن است و حال آنكه پراشتهایی روانی شامل پرخوری و پاكسازی مزاج (از طریق استفراغ عمدی یا سوءمصرف ملینها) است. امكان دارد این حالت از ورزش زیاد هم پدید آید.
برداشتهای نادرست متداول درباره امراض روانی
1- افسانه: «بچهها و جوانان دچار مشكلات بهداشت روانی نمیشوند.»
حقیقت: تخمین زده شده است كه افزون بر شش میلیون جوان در آمریكا از اختلال بهداشت روانی رنجورند كه قدرت عمل آنان را در خانه، مدرسه یا در اجتماع شدیدا مختل میكند.
2- افسانه: «نیازمندان به مراقبتهای روانی را باید در آسایشگاه روانی نگه داشت.
حقیقت: امروزه به بركت پشتیبانیها، برنامهها یا داروهای مختلف، افراد مبتلا به این مشكلات در اجتماع زندگی پرباری دارند.
3- افسانه: «بیماران روانی خطرناكند.»
حقیقت: جمع كثیری از افراد دچار مشكل خشن نیستند. در مواردی كه خشونت رخ میدهد، نوعا رخداد ناشی از همان دلایلی است كه به عموم مردم مربوط میشود مانند در معرض خطر قرار گرفتن یا مصرف افراطآمیز موادمخدر.
4- افسانه: «اشخاص مبتلا به امراض روانی قادرند مشاغل پیشپا افتاده را برعهده بگیرند، ولی در خور شغلهای واقعا مهم یا پرمسوولیت نیستند.»
حقیقت: بیماران مبتلا به این مشكلات چون افراد دیگر، با توجه به تواناییها، تجربهها و انگیزه خودشان استعداد دارند كه در هر سطحی كار كنند.
بسیاری از افراد در اینباره، نظرات اشتباه و زیانباری دارند. ممكن است حقایق و اطلاعات به تغییر اندیشهها و كنشهایشان یاری كند.
یادآوری:
كسانی كه با بیماری روانی درگیرند، دوستان و افراد خانوادهشان همگی با چالشهایی روبهرو هستند.
به كسب حقایق نایل شوید.
همه را امیدوار كرده و به آنان احترام بگذارید.
منبع: روزنامه شرق